رفیق جان❣
🔺آیه ای را که مدت ها نادرست تکرار و مرور کرده ای با یکی دوبار تکرار درست، اصلاح نمی شود
🔺سوره ای را که مدت ها رها کردی و مرور نکرده ای با یکی دو روز تکرار کردن مسلط نمی شود
🔺تلاوتی را که سال ها بدون توجه به #تجوید و #صوت_ولحن انجام داده ای با یکی دو هفته استماع و دنبال کردن حرفه ای نمی شود.
✅ لااقل به همان میزان که برای اشتباهات و کم کاری هایت زمان از دست دادی به خودت فرصت بده و #تلاش کن تا تغییر کنی
❗️اینقدر عجله نکن و زود ناامید نشو❌
🌳 نهال برای درخت شدن صبوری و رسیدگی می طلبد.👌🏼👌🏼
@goranketabzedegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#چرایی_حفظ(جلسه اول)
کانال آموزشی
قــــــرآنـــــ کتابـــــ زندگــی
🌺🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸
🌸🌸
🌸
#دانستنیها
خصوصیات سوره های مکی و مدنی
🕋مکّی👈 سوره های نازل شده در مکه
🔹🔹
🕌مدنی👈 سوره های نازل شده در مدینه
🔻سوره های مکی کوتاه ولی
سوره های مدنی بلند هستند
🔻در سوره های مکی از«یاایها الناس» ولی
در سوره های مدنی از «یا ایهاالذین آمنوا» استفاده شده
🔻سوره های مکی اعتقادی
سوره های مدنی بیان احکام میکنند
@goranketabzedegi
قــرآنــــ کتابـــ زندگی📚
#اطلاعیه 📢 مسابقــــ👀ــه #آموزشی #قرائت خوب با بچه های خوب👌 اولیای محترم شما میتوانید (حمد و
برگزیدگان طرح
قرائت خوب با بچه های خوب
در بخش خواهران 🌈
نسا گلشنی از استان فارس
فاطمه زهرا قنبری از استان فارس
سمیه سادات حسینی از استان کاشان
فاطمه اکبری از استان فارس
کیانا لطفی از استان کرمانشاه
در بخش برادران🌈
امیر مهدی اکبری از استان فارس
محمدطاها قنبری از استان فارس
جهت دریافت هدیه نقدی ۲۰ هزارتومانی به آیدی ما مراجعه فرمایید
@Mohmmad1364
آیدی ما☝️☝️☝️
#اسرار
♻️چرا در قران زیاد نام حضرت موسی برده شده⁉️
👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
2️⃣بنی اسرائیل
این جماعت در دنیا گرائی و بهانه اوری مثال زدنی هستند
🔴چرا که بیشترین نعمات الهی به گواه قرآن مال آنها بوده
🔴بیشترین انبیا هم برای همین ها آمده
در عین حال....👇👇👇👇
🔴بیشترین نافرمانی و بهانه اوری هم به اسم آنها ثبت شده😥😥
✅داستان بنی اسراییل و بهانه هایشان بهترین الگوبرای ایجاد یک روحیه ی اطاعت پذیری از حق است 👏👏
✍ادب از که آموختی از بی ادبان
@goranketabzedegi
⚠️شاید براتون جالب باشه...!
🔸️بین تمامی اعمال مستحبی،
دو عمل هستند که قضا دارند...
۱- #غسل_جمعه
۲- #نمازشب
💠این اهمیت بالای این دو عمل رو به ما نشون میده، طوری که مثل نماز واجب میشه قضاشون رو خوند...
@goranketabzedegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یادش بخیر؛ سیدمحمدحسین طباطبایی
خردسال ۵ ساله؛ حافظ کل قرآن
چه جوابهایی میداد انصافا😅
قــرآنــــ کتابـــ زندگی📚
#من_میترا_نیستم #قسمت_سی_و_چهارم خانواده حمید مثل ما جنگ زده بودند و حال ما را میفهمیدند آنها خیل
#من_میترا_نیستم
#قسمت_سی_و_پنجم
چند روز پیش از عید، مهران که نگران وضع ما بود اسباب و اثاثیه خانه را به ماهشهر برد و از آنجا به چهل توت دست گرد آورد.
فقط تلویزیون و مبل بزرگ را نتوانست با خودش بیاورد برای اینکه حوصله بچه ها سر نرود از اصفهان یک تلویزیون کوچک خرید تا آنها سرگرم شوند.
مهران کارمند آموزش و پرورش بود ولی از اول جنگ در لباس نیروهای بسیج از شهر دفاع میکرد مهران پسر بزرگم بود خیلی در حق من و خواهر و برادرهایش دلسوز بود.
همه سعی میکردیم با شرایط جدید مان کنار بیاییم زینب به مدرسه راهنمایی نجمه رفت و راحت تر از همه ما شرایط را پذیرفت بلافاصله بعد از شروع درس در مدرسه فعالیتهایش را از سرگرفت.
گروه نمایش راه انداخت و با دخترهای مدرسه تئاتر بازی میکرد برای درسش هم خیلی زحمت میکشید.
در طول سه ماه خودش را به بقیه رساند و در خردادماه مدرک سوم راهنمایی اش را گرفت. شهلا و زینب با هم مدرسه میرفتند.
زینب همیشه در راه مدرسه آب انجیر میخرید و می خورد خیلی آب انجیر دوست داشت.
در مدرسه زینب دوتا دختر که سالها با هم دوست صمیمی بودند در آن زمان با هم قهر کرده بودند.
زینب که نسبت به هیچ چیز بی تفاوت نبود با نامه نگاری آن دو را به هم نزدیک کرد و بالاخره آشتی داد.
او کمتر از سه ماه در آن مدرسه بود ولی هم شاگردی هایش علاقه ی زیادی به او داشتند.
در همسایگی ما در اصفهان دختری هم سن و سال زینب زندگی میکرد که خیلی دوست داشت قرآن خواندن یاد بگیرد.
زینب از او دعوت کرد که هر روز بعد از ظهر خانه ما بیاید زینب روزی یک ساعت با او تمرین روان خوانی قرآن می کرد.
بعد از چند ماه آن دختر روان خوانی را یاد گرفت همسایه ما باغ بزرگی در آن محله داشت.
آن دختر برای تشکر از زحمت های زینب یک تشت پر از خیار و گوجه و بادمجان و سبزی برای ما آورد آن روز من و مادرم خیلی ذوق کردیم زینب با محبت هایش همه ما را به طرف خود جذب میکرد و مایه خیر و برکت خانه ما بود.
شش ماه در محله دستگرد ماندیم وقتی آخر سال برای گرفتن کارنامه زینب به مدرسه رفتم مدیر مدرسه از او تعریف کرد یکی از معلمها ایشان جا بود به من گفت دختر خیلی مومنه افتخاری بالاتر از این برای یک مادر نیست که بچههایش باعث سربلندی اش باشند.
خدا را شکر کردم که زینب و خواهر و برادرهایش همیشه باعث سرافرازی من بودند.
ادامه دارد....
@goranketabzedegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فرازهای زیبای قرآن
تلاوت خاشعانه دلربا بسیار زیبا وتاثیر گذار
الشیخ #استاد_محمد_شحات_انور_رحمهالله
سورة الواقعة
مُّتَّكِئِينَ عَلَيْهَا مُتَقَابِلِينَ۱۶
اهل بهشت به گونۀ متقابل و رو برو بر این تخت ها تکیه می زنند تا با هم صحبت کنند، اُنس بگیرند و از نعمت ها بیشتر لذّت برند.
@goranketabzedegi
🔴پندهای عارفانه🔴
♦️شماره ۱۳
🔸کم نیستند افرادی که برای رسیدن به خوشبختی و شادکامی در حیات مادی و معنوی هیچ گونه نقش و مسئولیتی را برای خود در نظر نمی گیرند و تنها دیگران را مقصر کمبودها و ناکامی های زندگی خود قلمداد می کنند، این در حالی است که اگر انسان با چشم بصیرت و واقع نگر به حیات پیرامون خود بنگرد متوجه خواهد شد که نقش او در رسیدن به این مهم بسیار کلیدی و اساسی است.
🔹خدای متعال در قرآن کریم گوشه ای از رسالت انسان در قرآن را این چنین متذکر شده است: «إِنَّ اللَّهَ لا یغَیرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى یغَیرُوا ما بِأَنْفُسِهِم؛[2] (امّا) خداوند سرنوشت هیچ قوم (و ملّتى) را تغییر نمى دهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند!».
🔸«یک قانون کلى و عمومى را بیان مى کند، قانونى سرنوشت ساز و حرکت آفرین و هشدار دهنده! این قانون که یکى از پایه هاى اساسى جهان بینى و جامعه شناسى در اسلام است، به ما مى گوید مقدرات شما قبل از هر چیز و هر کس در دست خود شما است، و هر گونه تغییر و دگرگونى در خوشبختى و بدبختى اقوام در درجه اول به خود آنها بازگشت مى کند».
قــرآنــــ کتابـــ زندگی📚
✅قرآن ی جا هم به خاله میگه مادر👌 اینو نمیگم ببینم کیا میدونن 😊 حافظای مجلس، مسلطین به قرآن، گوگل
جواب سوال
#فامیل
✅ ی جاهم به خاله میگه مادر
« فَلَمَّا دَخَلُوا عَلى يُوسُفَ آوى إِلَيْهِ أَبَوَيْهِ... وَ رَفَعَ أَبَوَيْهِ »
✅ مادر حضرت یوسف موقع دنیا اومدن بنیامین از دنیا رفت و حضرت یعقوب با خواهر خانومش ازدواج کرد
🔹اینجا قرآن به مادر جدیدشون که خالشون باشه میگه مادر
🔰 #محمود_خلیل_الحصری (زادهٔ ۱۷ سپتامبر ۱۹۱۷ – درگذشتهٔ ۲۴ نوامبر ۱۹۸۰) قاری قرآن مشهور مصری بود. معمولاً از وی در کنار عبدالباسط، منشاوی و مصطفی اسماعیل به سبب تأثیر گذاری در جهان اسلام به عنوان یکی از چهار قاری بزرگ دوران معاصر نام برده میشود.
📌وی نخستین قاری بود که قرآن را به صورت ترتیل قرائت و بر روی نوار کاست ضبط کرد.
🖌محمود خلیل الحصری در مصر متولد شد به دلیل اینکه پدرش حصیر باف بود حصری نام داشت. او در هشت سالگی قرآن را بهطور کامل حفظ کرد و در ۱۲ سالگی به حوزه علمیه طنطا رفت بعد از مدتی وارد دانشگاه الازهر قاهره شد.
💎او در انتخاباتی که در سال ۱۹۴۴ میلادی برای شناسایی بهترین قاری قرآن در رادیو مصر برگزار شد از بین ۲۰۰ نفر قاری رتبه نخست را کسب کرد این قاری مصری در سال ۱۹۶۸ میلادی بهعنوان رئیس اتحاد قاریان جهان اسلام انتخاب شد.
🖤 او در ۲۴ نوامبر ۱۹۸۰ در مسافرتی که به کشور کویت داشت درگذشت.
قرآن نور است✨️
انسان اگر در ذهنش نور باشد
معلوم است که موثر است
من امتحان کرده ام ؛
کسانی که با قرآن مانوسند..
کم یا زیاد، کمتر گناه میکنند...
همین اُنس با قرآن💖
انسان را از گناه باز میدارد.
(آیت الله العظمی سبحانی)
#انگیزشی
@goranketabzedegi
#پندانه
🔴 مشت خدا از همه بزرگتره
🔹دختر کوچولو وارد بقالی شد و کاغذی رو بهطرف بقال دراز کرد و گفت:
مامانم گفته چیزایی که در این لیست نوشته رو لطفاً بهم بدین، اینم پولش.
🔸بقال کاغذ رو گرفت و لیست نوشتهشده در کاغذ رو فراهم کرد و به دست دختربچه داد.
🔹بعد لبخندی زد و گفت:
چون دختر خوبی هستی و به حرف مامانت گوش میدی، میتونی یک مشت شکلات بهعنوان جایزه برداری.
🔸ولی دختر کوچولو از جای خودش تکون نخورد!
🔹مرد بقال که احساس کرد دختربچه برای برداشتن شکلاتها خجالت میکشه، گفت:
دخترم! خجالت نکش، بیا جلو خودت شکلاتهاتو بردار.
🔸دخترک پاسخ داد:
عمو! نمیخوام خودم شکلاتها رو بردارم، میشه شما بهم بدین؟
🔹بقال با تعجب پرسید:
چرا دخترم؟ مگه چه فرقی میکنه؟
🔸دخترک با خندهای کودکانه گفت:
آخه مشت شما از مشت من بزرگتره!
🔹خیلی از ما آدمبزرگها، حواسمون بهاندازه یک بچه کوچک هم جمع نیست که بدونیم و مطمئن باشیم که مشت خدا از مشت آدمها و وابستگیهای اطرافشون بزرگتره.
@goranketabzedegi
سه داستان زیبای 3 ثانیه ای 🌸🍃
روزى روستاييان تصميم گرفتند براى بارش باران دعا كنند در روزيكه براى دعا جمع شدند تنها يك پسربچه با خود چتر داشت.
👈این یعنی ایمان...
كودك يك ساله اى را تصور كنيد زمانيكه شما اورابه هوا پرت ميكنيد او ميخندد زيرا ميداند اورا خواهيد گرفت.
👈اين يعنى اعتماد...
هر شب ما به رختخواب ميرويم ما هيچ اطمينانى نداريم كه فردا صبح زنده برميخيزيم با اين حال هر شب ساعت را براى فردا كوك ميكنيم.
👈 اين يعنى اميد...
برايتان "ایمان ، اعتماد و امید به خدا"
را آرزو ميکنم ...
یک امتحان ساده براى ارزیابى خودتون
جاى ساعت دیوارى خونتون رو عوض کنین، میبینید که تا ماه ها هنوز روى دیوار ناخودآگاه دنبالش میگردین !⏰
ذهن شما براى قبول و پردازش تغییر یک ساعتِ ساده و بى احساس ، نیاز به چند ماه زمان داره ! پس انتظار نداشته باشید تغییرات بزرگتر رو در زمان کوتاه و بدون مشکل انجام بدید...
@goranketabzedegi
قــرآنــــ کتابـــ زندگی📚
#من_میترا_نیستم #قسمت_سی_و_پنجم چند روز پیش از عید، مهران که نگران وضع ما بود اسباب و اثاثیه خانه
#من_میترا_نیستم
#قسمت_سی_و_ششم
حمید یوسفیان در خرداد سال ۶۰ شهید شد. جنازه او را به اصفهان آوردن و در تکه شهدا دفن کردند.
شهادت حمید خیلی دلم را سوزاند اگر حمید و خانوادهاش به ما کمک نمیکردند معلوم نبود که سرنوشت من و بچه هایم چه می شد.
ما در مراسم تشییع جنازه حمید شرکت کردیم و کنار مادرش بودیم ولی زینب آن روز امتحان داشت و نتوانست به تشییع جنازه بیاید اما به من و مادربزرگش خیلی سفارش کرد و گفت شما حتما شرکت کنید.
بعد از امتحانات خرداد هم با شهلا سر قبر حمید یوسفیان رفتند مادر حمید چند روز بعد از شهادت پسرش خواب دید که شهیدی آمده و صندوق صندوق میوه روی قبر حمید گذاشته است.
مادر حمید می گفت توی خواب این شهید را خوب میشناختم انگار خیلی با ما آشنا بود.
من و بچه ها مرتب برای شرکت در دعای کمیل و زیارت عاشورا به تکه شهدا می رفتیم زینب علاقه زیادی به شهدا داشت.
هر بار که برای تشیع آنها به گلزار شهدای اصفهان می رفت مقداری از خاک قبور شهدا را میآورد و تبرکی نگه میداشت زینب هفت میوه درخت کاج و هفت تا خاک تبرکی شهدا را در بین وسایلش گذاشته بود.
هنوز در محله دستگرد بوداه زینب برای زیارت به تکه شهدا رفتیم زینب مرا سر قبر زهره بنیانیان از شهدای انقلاب برد و گفت مامان نگاه کن فقط مردا شهید نمیشن زنها هم شهید میشن.
زینب همیشه ساعت ها سر قبر زهره بنیانیان مینشست و قرآن میخوانم ماه آخر که در محله دستگرد بودیم مینا و مهری همراه مهران پیش ما آمدند.
دخترها راضی به آمدن نمیشدند میترسیدند برادرشان برای خارج کردن آنها از آبادان نقشه کشیده باشد اما مهران قول داد آنها را به آبادان برگرداند.
همزمان با آمدن بچه ها بابای مهربانم از ماهشهر به اصفهان آمد او تصمیم گرفت خانه ای در اصفهان بخرد.
شرکت نفت برای خرید خانه وام میداد این موقعیت خوبی بود که از مستاجری رها شویم.
بابای مهران قصد داشت که با وام در شاهین شهر اصفهان خانه بخرد تعداد زیادی از کارگرهای بازنشسته شرکت نفت خوزستان در آنجا خانه خریده بودند
ادامه دارد
🎨 رنگ الهی [توحیدی را بگیرید] و چه رنگی از رنگ الهی خوشتر است! و ما پرستندگان اوییم (سوره مبارکه بقره آیه 138)
🔸️ما به جاى آن كه رنگ خدا را گرفته باشيم، به خدا رنگ زده ايم. چگونه مى خواهيم ديگران را بسازيم و از اسارت ها رها سازيم، در حالى كه هنوز خويش را نساخته ايم؟ ما كه خود اسيريم، چگونه سخن از آزاد كردن ديگران مى گوييم؟!
#عین_صاد
#تدبر
#فرزند_آوری1
✅بعد مرگ #هابیل حضرت #آدم خیلی گریه کرد
🌺تا اینکه خدا فرزندی بهش هدیه داد 🌺
🔰"هدیه" در عربی میشه "هِبة". اسم بچشو گذاشت «هِبةُ الله»
✅همسر حضرت #ابراهیم خیلی دعا کرد که بچه دار بشه تا اینکه
🌺خدا صداشو شنید🌺
🔰 "شنید "در عربی میشه " یَسمَع"
حضرت ابراهیم اسم بچشو گذاشت
« یَسمعُ الله» که الان میگیم #اسماعیل.
اما....
📚البرهان ج2 ص273
@goranketabzedegi