eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
5.5هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
613 ویدیو
835 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از امام حسین ع
. بعضی نقل ها نوشتن وقتی حر با سپر وازگون و دستهای برسر گذاشته و سربزیر خدمت امام اومد، خودِ ابی عبدالله دست برد زیرِ محاسنِ حر سرشُ آورد بالا .. تو از اولشم برا ما بودی .. حر دو تا ادب کرد، این دو تا ادب نجاتش داد .. ادبِ اول رو زمانی مرتکب شده که نشان داد اهلِ نجاتِ .. گفتگوی میانِ ابی عبدالله و حر به اذان ظهر ختم شد .. موقع اذان ابی عبدالله به حر گفت متوقف کن حرف زدن رو الان وقتِ نمازِ .. حر، من با لشکرم به نماز می ایستم تو هم برو با لشکرت نماز بخوان.. بعد نماز دوباره با هم حرف میزنیم.. یه نگاه به ابی عبدالله کرد گفت آقاجان شما باشید من خودم نماز بخوانم؟!! دستور داد همه به ابی عبدالله اقتدا کردن ایستاد پشتِ سر امام .. دشمنِ امامِ به ظاهر اما گفت تو فرزندِ رسول خدایی .. ادب دومم وقتی ابی عبدالله اون جملۀ معروف رو فرمود که مادرت به عزات بشینه .. این جمله احساساتِ حر رو تحریک کرد ، تا حضرت فرمود «ثکَلتک اُمک» .. این نفرین نیست ، این ناسزا نیست .. عرب یه زمانی که میخواست اوجِ ناراحتیش رو نشون بده این جمله رو بکار میبرد .. حضرتم میدونست نقطه ای که حر رو بر میگردنه اینجاست اصلاً این حرفُ زد که حر این جواب رو بده .. تا گفت مادرت به عزات بشینه سرشُ انداخت پایین .. گفت آقاجان هر کسی غیر شما اسم مادرم رو میاورد خونش رو میریختم .. اما چه کار کنم مادرِ شما فاطمه ست .. شما فرزندِ دخترِ رسول خدایید ..* روضه بخوانم .. همچین که حر افتاد رو زمین لحظه های آخر .. یه لحظه به خودش اومد دید رو خاک داره میغلته .. فرقِ سرش شکافته نفس های آخرِ .. به خودش نهیب زد نکنه توقع داری حسین بیاد بالاسرت .. آخه شنیده بود بعضیا رو ابی عبدالله خودش میره بالاسرشون .. بعضی از شهدا رو ابی عبدالله رفت بالاسرشون نزدیک به نه شهید خودِ ابی عبدالله اومد بالاسرشون، یکی از اون شهدایی که خودِ الی عبدالله اومد؛ حر ابن یزید ریاحیِ .. یه لحظه چشمشُ باز کرد دید به دستِ مهربان سرش رو برداشت .. یه لحظه نگاه کرد دید سر تو بغلِ حسینِ .. مقتل میگه خاک رو صورتش نشسته بود .. دید صورت حر خاکیه با گوشۀ آستین خاک ها رو پاک کرد .. ابی عبدالله یه بار اسم مادرِ حر رو برد فرمود مادرت به عزات بشینه میدونست این تو دلِ حر مونده میخواست از دلش در بیاره اینجا تلافی کرد سر رو که بغل کرد گفت تو حُری .. چقدر اسم قشنگی مادرت روت گذاشته .. تو آزاده ای .. ابی عبدالله نگاه کرد دید فرق حر بد شکافت خورده خون داره فواره میزنه هر کاری کرد با دست فرقُ ببنده نشد ، دستمالی درآورد سر و پیشانی حر رو بست تا خون بند بیاد .. یه جمله ای بگم اهل روضه صدا ناله شون بلند شه .. سادات ببخشن، بزرگترا، علما ببخشن .. آدم وقتی سرش زخم میشه با دستمال زخمشُ میبنده با دستمال خون رو پاک میکنه .. بمیرم خودش وقتی روزِ عاشورا سنگ به پیشانیش خورد دیگه دستمالی نداشت خونش رو پاک کنه .. بگم ناله ت بلند بشه؟!!.. چه کرد!! پیراهنِ عربیش رو بالا زد .. همچین که پیراهنُ بالا زد سفیدی سینۀ حسین پیدا شد .. یا اباعبدالله کاش دستمال داشتی خونِ سرتُ با دستمال پاک میکردی .. وقتی حرمله دید صدرالحسین نمایان شد سه شعبه رو گذاشت تو کمان .. یه جوری قلبِ حسینُ زد .. حسین .. ــــــــــــــــــ علیه_السلام .
. آه ، زیر نور ماه میگم صلی الله علی اباعبدالله لعنت به دنیایی که کارمو به جایی انداخت…! گریه میکنم از اینک بین ما جدایی انداخت من دلم برات تنگه پسرعمو کوفه شهر نیرنگه پسر عمو اینجا صحبت مهمونی دیگه نیست اینجا صحبت جنگه پسرعمو  از حال میبرن مهمون و اینا ته گودال میبرن خیرات میکنن روخاکا مقطع الاعضات میکنن برگرد یاحسین… آه ، روی این پرتگاه وصیت کردم نیا اباعبدالله روی دارالعماره گریه میکنم به حالت من نگرانم از اینک میای با اهل و عیالت کوفه شهر آزاره پسر عمو شمر و حرمله داره پسر عمو چهارهزارتا تیرانداز آماده ی قامت علمداره پسر عمو پیرت میکنن با داغ جوون زمین گیرت میکنن راحت میزنن سه شعبه به گلوی شش ماهت میزنن برگرد یاحسین… آه ، مشکله این راه رقیه جان و نیار اباعبدالله کاش جای تو عزیزم پیرهنم بره به غارت جای دختر سه سالت دخترم بره اسارت کارم آه و افسوسه پسرعمو بدتر از یه کابوسه پسر عمو از غروب عاشورا دیگه به بعد روضه های ناموسه پسر عمو دشوار میبرن مخدرات و کوچه و بازار میبرن بی یار میبرن عقیله رو به مجلس اغیار میبرن برگرد یاحسین… ✍ 👇
. بند اول: رو دارالاماره ام / بزن یک سری به من سفیر غریبتم / امام غریب من نفسای آخرم یاد تو گریونم من میخوام کاری کنم اما نمیتونم با لب خونی برا تو روضه میخونم آقا به جان سکینه برگرد برو به مدینه تا زینب تو یه وقتی داغ اسیری نبینه یا سیدی یا حسین جان بند دوم: لبم خشکیده ولی / فدا خشکیه لبات شدم جون به لب ولی/ بازم میزنم صدات حرمله برا علی سه شعبه می یاره دخترت توی بیابون میشه آواره جای زینب وسط کوچه و بازاره پیش چشه خواهر تو رو نیزه میره سر تو می بینه که میشه غارت انگشت و انگشتر تو یا سیدی یا حسین جان .👇
. بند اول: سلام شاطی الفرات سلام خاک کربلا باید که درین زمین ببینم غم و بلا آه تو برادرم دلو میسوزونه خواهرت بدون تو زنده نمیمونه قتلگاه تو مگه تواین بیابونه؟؟ ای دلبر نازنینم کاشکی غمت رو نبینم چن روزه دیگه ست که بی تو راهی ازین سرزمینم جواب: آرام جانم حسینم روح و روانم حسینه بند دوم: میترسم ازون دمی که از تو جدا بشم بذار توی کربلا براتو فدا بشم وقتی نه یاری میمونه نه علمداری من و دختراتو میخوای به کی بسپاری؟ از رو نیزه ها خودت هوامونو داری من خون میبارم براتو دلشوره دارم براتو توی راه کوفه و شام تنها نذار دختراتو آرام جانم حسینه روح و روانم حسینه .👇
. ۱۲ بال پر زدن آماده دست سینه‌زن آماده کاسه‌های خالی چشمامون، دست روضه‌خون، رسیده مهمونا بیاید، آخه مادرش، با قد کمون، رسیده پای ماتمش - بمیریم خوبه زیر پرچمش‌ - بمیریم خوبه توو محرمش - بمیریم خوبه - ای جانم واسه خواهرش - بمیریم خوبه از غم سرش - بمیریم خوبه مثل دخترش - بمیریم خوبه - ای جانم می‌کشی مرا حسین جانم (۳) ای آقا شهر ظلمه شهر کوفه با غریبه قهره کوفه کوفهٔ بی‌درد، خالیه از مرد، جان من برگرد، مدینه ترس من اینه، خواهرت تو رو، زیر دست و پا، ببینه کوفه به اشکت - می‌خنده آقا نیزه‌شون به پات - بلنده آقا دست زینب و - می‌بنده آقا - یا مظلوم بعد رفتن - علمدار آقا دخترات میرن - به بازار آقا معجر اضافه - بردار آقا - یا مظلوم می‌کشی مرا حسین جانم (۳) ای آقا ✍ ......... بی تو روز من تاریکه دوری انگاری نزدیکه یا از این زمین، خواهر و ببر، یا پیشم بمون، حسین جان یا که دور کن انگشرت رو از، چشم ساربون، حسین جان آتیشم نزن - بیا برگردیم ای غریب من - بیا برگردیم میشی بی‌کفن - بیا برگردیم - ای داداش تا که چاره هست - بیا برگردیم تا شیرخواره هست - بیا برگردیم تا گوشواره هست - بیا برگردیم - ای داداش می‌کشی مرا حسین جانم (۳) ای آقا اینجا شادیات غم میشه زینبم قدت خم میشه اینجا قسمت، من شهادته، قسمت تو هم، اسیری اینجا باید از، دست نیزه‌ها، اصغرم رو پس، بگیری بعد من دلت - کبابه زینب علتش اشک - ربابه زینب سهم دستاتم - طنابه زینب - ای خواهر قسمتت شام - خرابه زینب واسه تو بازار - عذابه زینب حرف مجلس - شرابه زینب - ای خواهر آه و واویلا زینب زینب (۳) واویلا ............... .👇
. بند1⃣ اصل و نسبت میگه بی‌ همتایی رقیه چی بهتر از این نوه زهرایی رقیه عشقت به حسین اینو ثابت کرده به دنیا بابایی‌ترین دختر دنیایی رقیه چه مقامی داده خدا به تو ذکر تو هم شأنه با صلوات همه ی عالم آرزشونه یه روزی قربونی بشن برات پدرت کشتی نجاته و تویی معنای اهدنا الصراط زهرانشانی کهف امانی مافوق درک عقلی و فوق بیانی فخر زمین و فخر زمانی دریای لطف و رحمتی و بیکرانی بند2⃣ یک عمره فقط، دخیل دل رو به تو بستیم یک عمره سر ،سفره احسانت نشستیم هرچی داریم از کرم دستای توداریم مدیون توو، حرم بابای توهستیم همه می دونن با یه نیم نگات دردای بی‌درمون دوا میشه میگه این جمله رو با اعتقاد هرکسی که حاجت روا میشه با همون انگشتای کوچیکت چه گره های سختی وا میشه دل مبتلاته سر خاک پاته انقد کریمی که خود حاتم گداته تو صحن قلب هر شیعه جاته روزی سینه زن نمک روضه هاته بند3⃣ تو دلخوشی زینب و زهرای حسینی تو آینه ی روشن شب های حسینی کوثر که میگن، یکی از معناهاش رقیس دلخواه خدا، انا اعطینای حسینی ای عزیز جون امام حسین نوکری واسه تو عزته یه جور دیگه میفهمه تو رو هرکسی که اهل معرفته گریه های تو در غم امام جلوه مفهوم ولایته دنیا رقیه عقبا رقیه ای بهترین ترنم لبها رقیه محبوب قلب بابا رقیه جای تو روی شونه ی سقا رقیه شعر و سبک: .👇👇
4_5794378449623716684.mp3
17.02M
اجرای شور حضرت رقیه کربلایی سعید مقدم