eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
5.5هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
624 ویدیو
841 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
ياربنا ياربنا جَلَّ ثَنائک.mp3
1.16M
ذکر نبی، ذکر علی، ذکر ملائک یاربـنا یاربـنا جَلَّ ثنائک ذکر تمام اولیا باشد یکایک یاربـنا یاربـنا جَلَّ ثنائک بس این در و آن در زدم از پا فتادم از هر دری رانده شدم تنها فتادم تا عاقبت خواندم ترا اینجا فتادم پس بارِ من افتاده یا رَبّـا بِبابِک یاربـنا یاربـنا جَلَّ ثنائک با گوشِ دل صوتِ تو مولا را شنیدم گفتی بیا، آهِ ترا حالا شنیدم تا توبه کردم، ناله ای درجا شنیدم مولا صدا میزد الهی کُنتُ عبدک یاربـنا یاربـنا جَلَّ ثنائک رفتم به پشت دربِ بیتی در مدینه بیتی که باشد در دو عالم بی قرینه آنجا که باشد صحبت از مسمار و سینه آهی صدا میزد اَمان مِن حَرِّ نارِک یاربـنا یاربـنا جَلَّ ثنائک با گریه میگفتم مرا ای دوست دریاب حالم دگرگون است، هستم در تب و تاب ناگه نوایی آمد از گودالِ ارباب میگفت در مقتل رضائـاً بِقَضائک یاربـنا یاربـنا جَلَّ ثنائک در لابلای نیزه ها، پیچید آهی یالَیتنا گفتم به گِردِ قتلگاهی چشمِ دلم افتاد سوی خیمه گاهی طفلی صدا میزد اَعانَنــّا بِعَونِک یاربـنا یاربـنا جَلَّ ثنائک اَبدانِ هفتادو دو تن نقش زمین بود یک ساربان گویا بدنبال نگین بود بانویی آمد، بر لبش صوتُ الحزین بود میگفت با دیدارِ آن اجساد، یک یک یاربـنا یاربـنا جَلَّ ثنائک حنجر صدا میزد به خواهر، یااُخَیَّ اینجا به زیرِ نیزه ها هستم، اِلَیَّ مادر صدا میزد، بُنَیَّ یا بُنَیَّ اعضای او از هم جدا دیده یکایک یاربـنا یاربـنا جَلَّ ثنائک جسمِ ز هم پاشیده را بوسید مادر بر تک تکِ اعضاء میگریید مادر دورِ حسینِ بی سرش گردید مادر از ما قبول این کشته ها بنما بفضلک یاربـنا یا
حجت الاسلام والمسلمین حسینی قمی.mp3
11.7M
🔖منبر کامل 🔖 ✅ سخنرانی ماه مبارک رمضان 🔻روز سوم ماه مبارک رمضان 1444 🗓 ۵فروردین 1402 🕌مسجد اعظم قم
. فیش سوم: توسل به عجل الله تعالی فرجه الشریف حضرت سلام الله علیها حیف از تو که گل باشی و من خار تو باشم بگذار که از دور گرفتار تو باشم  من مایه ندارم که خریدار تو گردم  باشد که گدای سر بازار تو باشم  گر راه ندارم به حریمت نظری کن  تا معتکف سایة دیوار تو باشم  امشب هم ناله با امام زمان علیه السلام شب سوم ماه رمضان بریم در خونه یه نازدانه که دل خیلی از ماها گیرشه. دلت می خواست الان حرمش باشی یاعلی.... بی تاب و بی قرارم، العفو بالرقیه عبدی گناهکارم، العفو بالرقیه شرمنده‌ام که از من جز معصیت ندیدی سنگین شده است بارم، العفو بالرقیه از بی وفایی ما، جانِ سه ساله بگذر جز او کسی ندارم، العفو بالرقیه دستان کوچک او صدها گره گشاید امید قلب زارم، العفو بالرقیه یک کربلا در این شب روزی این گدا کن خورده گره به کارم، العفو بالرقیه از تو به غیر خوبی چیزی دگر ندیدیم آری امیدوارم، العفو بالرقیه ✍ یا الله امشب به رقیه سلام الله علیها به این نازدانه ابی عبدالله علیه‌السلام به ما نگاه کن. نازدانه ای که سختی اسارت را کشید. « امام سجاد علیه‌السلام فرمودند: اسارت سخت بود اما امان از شام....» بد دهانی مراقبان را دید«اُسکُتی یا جاریه! فقد آذیتنی بِبُکائِک»؛ ای کنیز! ساکت باش، زیرا من با گریه تو ناراحت می شوم.» اما یکی از سخت ترین لحظات حضرت رقیه سلام الله علیها اون زمانی بود که سر باباشو براش آوردن. بریم خرابه از مصیبت این نازدانه یادی کنیم ، فرج امام زمان رو تو روضه بخواه، انشاءالله اگه دختر کوچک داری بی حالی و مریضی شو نبینی، برا همه مریضا دعا کنید جانبازان و التماس دعا گفته ها. تو خرابه نانجیب دستور داد سر رو برا بچه ببرن، بماند چه طور بردن ، اما تا با سر رو برو شد با پدر درود دل کرد . هر چند بی پیکر ولی آخر رسیدی شکر خدا بالا سرم، با سر رسیدی بابا گمانم با دو تا معجر رسیدی! اما چرا بی اکبر و اصغر رسیدی؟ رفتی که برگردی، حسابی دیر کردی دیر آمدی و دخترت را پیر کردی بابا بگو مویت چرا تغییر کرده رنگِ سر و رویت چرا تغییر کرده اینقدر ابرویت چرا تغییر کرده اصلا بگو بویت چرا تغییر کرده هم عطر سیب پیکر تو فرق کرده هم حالت موی سر تو فرق کرده دیگر برای من جگر باقی نمانده دیگر برایت بال و پر باقی نمانده دیگر برایم چشم تر باقی نمانده دیگر برایت موی سر باقی نمانده با تو تنور خانه بد تا کرده انگار زخم گلویت هم دهن وا کرده انگار پیش خدا رفتی خبر دارم عزیزم بی من کجا رفتی خبر دارم عزیزم بر نیزه‌ها رفتی خبر دارم عزیزم تشت طلا رفتی خبر دارم عزیزم تشت طلا رفتی چرا؟ آغوش من بود بر نیزه‌ها رفتی چرا؟ آغوش من بود هم دوریِ این فاصله آزارمان داد هم زخم‌های سلسله آزارمان داد هم پای غرقِ آبله آزارمان داد هم خنده‌های حرمله آزارمان داد این بی حیایِ بد دهن آتش بگیرد ای کاش مثل موی من آتش بگیرد هی زیر دست و پاش گفتم دخترم... زد! گفتم کمی آرام، او محکم ترم زد با آن کمانی که به حلق اصغرم زد، عمداً همان را چند باری بر سرم زد دیگر رمق در دست و پایم نیست بابا دیگر صدایی در صدایم نیست بابا ✍ گفتند: سر را از میان طشت برداشت و به سینه گرفت و می گفت: «یا أبَتاهُ، مَنْ ذَا الَّذی خَضَبکَ بِدِمائکَ! یا أبَتاهُ، مَنْ ذَا الَّذی قَطع وَ رِیدَیْکَ! یا أبتاهُ مَنْ ذَا الَّذی أَیتمنی علی صِغَر سِنّی! یا أبَتاهُ، مَنْ بَقی بَعْدَک نَرْجوه؟ یا أبَتاهُ، مَنْ لِلْیتیمه حَتّی تَکْبُر» «پدر جان، کی تو را با خونت خضاب کرد! ای پدر که رگهای گردنت را برید! ای پدر، کی مرا در کودکی یتیم کرد! پدر جان، بعد از تو به که امید وار باشیم؟ پدرجان، این دختر یتیم را کی نگهداری و بزرگ کند!». و از این سخنان با او گفت، تا اینکه لب بر دهان شریف پدر قرار داد و سخت گریه کرد تا غش کرد و از هوش رفت. چون او را حرکت دادند از دنیا رفته بود. اهل بیت تا این صحنه رو دیدند، صدا به گریه بلند کردند و داغشان تازه شد، و همه از زن و مرد بر آن آگاه شدند و گریستند. (نفس المهموم / ۴۵۶). یعنی عزا گرفتند اما دلها بسوزه تا ابی عبدالله علیه‌السلام به شهادت رسید زنها وقت عزاداری نداشتند ریختند توخیمه ها خیمه ها را آتش زدند و زنها رو می زدند. هرکس به طرفی می رفت حتی زینب کبری که بزرگترین عزادار برادرشه هم دیدن داره میره تو خیمه ای و بیرون میاد ، دیدند زینب کبرا داره از مریضش عیادت می کنه. تا شب شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها زینب علیها السلام هم وقت نکرد خوب برا حسینش گریه کنه لذا بعد شهادت حضرت رقیه یه دل سیر برا داداشش گریه کرد. امشب به حق حضرت زینب کبری و نازدانه ابی عبدالله ناله بزن یا حسین.... ‌.
فیش چهارم عجل الله تعالی فرجه الشریف الله علیها بسم الله الرحمن الرحیم اللهم رب الشهر الرمضان... ماه رحمت شده و بهر تو ما منتظریم بهر دیدار تو ای روح دعا منتظریم خون شده از غم هجران تو قلب عالم یابن زهرا تو کجایی؟ تو کجا منتظریم ای صفابخش قلوب همه ی منتظران ای گل فاطمه برگرد بیا منتظریم صدا بزن امام زمان. رو یا صاحب الزمان یا صاحب الزمان. همراه امام زمان با خدا مناجات کنیم... باز ماه رمضان آمد و مهمان توام بر سر سفره ی تو چشم به احسان توام باز ماه رمضان آمد و گریان هستم تو ببین حال تباهم که پریشان هستم با همه کثرت عصیان تو گرفتی دستم لطف تو شامل من بوده که مهمان هستم رمضان است که آغوش تو بر من باز است نیمه شب اشک و دعا با دل من دمساز است با همه بار گناهم تو نجاتم دادی دعوتم کرده ای و برگ براتم دادی یعنی از آتش دوزخ تو رهایم کردی و مرا شیفته ی کرب و بلایم کردی بار الها به پیمبر به علی و زهرا گنهم عفو نما و ببرم کرب و بلا کربلایی که غمش بُرده همه تاب و تَبَم شده دوریِ حرم غُصه ی هر روز و شبم در غروب رمضان تشنه و بی تاب شدم یاد لب تشنگیِ حضرت ارباب شدم یاد آن خنجرِ دشمن به روی حنجرِ شاه خواهرش از روی تَل سوی حسین کرده نگاه . «زینب‌ سلام الله علیها ندا داد: وَا أخَاهْ، وَا سَیِّدَاهْ، وَا أَهْلَ بَیْتَاهْ! لَیْتَ السَّمَآءَ أَطْبَقَتْ عَلی‌ الاْرْضِ، وَلَیْتَ الْجِبَالَ تَدَکْدَکَتْ عَلَی‌ السَّهْلِ. «ای‌ کاش‌ آسمان‌ بر زمین‌ می‌چسبید، و ای‌ کاش‌ کوه‌ها خُرد می‌شد و بیابان‌ها را پر می‌کرد.» وَیْحَکُمْ! أَمَا فِیکُمْ مُسْلِمٌ؟! «ای‌ وای‌ بر شما! ‌‌ای در بین‌ شما یک‌ نفر مسلمان‌ نیست‌؟!» هیچکس‌ جواب‌ او را نداد. » امان از دل زینب داره برادری رو از دست می ده که سالهای سال کنارش بود حتی شرط ازدواجش این بود با حسینش باشه اما الان داره بوی جدایی رو حس می کنه. «عمر بن‌ سعد نانجیب فریاد زد: پیاده‌ شوید و حسین‌ را راحت‌ کنید!» بزارید امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بخونه. من از ناحیه بخونم براتون ...السَّلَامُ عَلَى الشَّیْبِ الْخَضِیبِ سلام بر آن مَحاسنِ بخون خضاب شده السَّلَامُ عَلَى الْخَدِّ التَّرِیبِ، سلام بر آن گونه خاک آلوده السَّلَامُ عَلَى الْبَدَنِ السَّلِیبِ، سلام بر آن بدنِ برهنه السَّلَامُ عَلَى الثَّغْرِ الْمَقْرُوعِ بِالْقَضِیبِ... سلام بر آن دندانِ چوب خورده ، سلام برآن سرِ بالاى نیزه رفته.... امان از دل زینب یه نگاهی به گودال کنه زبون حال بخونم آه.......... بلند مرتبه شاهم چه آمده به سرت؟! چقدر نیزه نشسته به رویِ بال و پرت! یکی یکی ز بلندیِّ تَل شمردم تا… هزار و نهصد و پنجاه زخم بر جگرت فقط تو از سر ِ زین بر زمین نیفتادی هزار مرتبه من را زمین زده خبرت غروب نیست، هوا روشن است، اما تو تمام دشت شده مثل دود در نظرت تویی که زینت دوش پیامبر بودی چرا به آخر گودال ختم شد سفرت؟! ........... ناله بزن یا زینب..... جا دارد اگر فلک کنون گریه کند با زخم دل و سوز درون گریه کند تو زینبی و مهدی زهرا شب و روز از بهر اسارت تو خون گریه کند .
Shab4_Razaman1402_Mirzamohamadi_b.mp3
37.6M
🏴السلام علیک یا اباعبدالله 🔊 الهی لا تُؤدِّبنِی بِعُقُوبَتِكْ وَلا تَمْكُرْ بِی فِی حِیلَتِكْ مِن إیْنٍ لِیَ الخِیرُ... ◼️ فرازهایی از علیه السلام 🎤حجت الاسلام
. ♦️ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا شَهْرَ اللَّهِ الْأَکْبَرَ... جا دارد در این ایام ماه مبارک رمضان که روزه‌داران، کمی طعم تشنگی و گرسنگی را می‌چشند، به فرازهایی از سیدالشهداء علیه‌السلام و اصحاب آن حضرت اشاره کنیم تا ان شاءالله با یاد تشنگی ، اَجر مضاعفی نصیب‌مان گردد. ◾️آسمان را ز «عطش»، دود فقط می‌بیند رَمَقی نیست به چشم تَر شیدای حسین... در روایت آمده است: حضرت آدم نام‏هاى مبارك رسول خدا و امامان "سلام اللّه علیهم اجمعین" را در عرش ديد! جبرئيل به آن حضرت تعليم داد تا فرمود: يَا حَمِيدُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ يَا عَالِي بِحَقِّ عَلِيٍّ يَا فَاطِرُ بِحَقِّ فَاطِمَةَ يَا مُحْسِنُ بِحَقِّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ‏ وَ مِنْكَ الْإِحْسَانُ 🔻هنگامى كه نام حسين "سلام اللّه علیه" را ذكر نمود اشكهايش جارى شد و قلبش شكست. آنگاه به جبرئيل گفت: چرا وقتى نام پنجمى ايشان را ذكر ميكنم قلبم ميشكند و اشكم جارى مى‏شود!؟ جبرئيل گفت: وَلَدُكَ هَذَا يُصَابُ بِمُصِيبَةٍ تَصْغُرُ عِنْدَهَا الْمَصَائِبُ ▪️ اين فرزند تو دچار يك مصيبتى خواهد شد كه مصائب ديگر در مقابل آن كوچك خواهند بود. حضرت آدم‏ فرمود: چه مصيبتى؟ جبرئيل گفت: يُقْتَلُ عَطْشَاناً غَرِيباً وَحِيداً فَرِيداً لَيْسَ لَهُ نَاصِرٌ وَ لَا مُعِينٌ ▪️حسين "سلام اللّه علیه" در حالى شهيد مى‏شود كه عطشان، غريب، تنها و بى‏ياور خواهد بود. وَ لَوْ تَرَاهُ يَا آدَمُ‏ وَ هُوَ يَقُولُ وَا عَطَشَاهْ وَا قِلَّةَ نَاصِرَاهْ حَتَّى يَحُولَ الْعَطَشُ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ السَّمَاءِ كَالدُّخَانِ ▪️اى آدم! اگر تو او را ميديدى و ميشنيدى كه می‌گفت: آه از عطش! آه از بى‏ياورى! كار تشنگى آن حضرت به جائى می‌رسد كه بین زمین و آسمان را، دود خواهد دید. فَلَمْ يُجِبْهُ أَحَدٌ إِلَّا بِالسُّيُوفِ وَ شُرْبِ الْحُتُوفِ فَيُذْبَحُ ذَبْحَ الشَّاةِ مِنْ قَفَاهُ ▪️كسى جوابش را نمی‌گوید مگر با شمشير، تا اينكه جرعه شهادت را بياشامد. آن حضرت را نظير گوسفند اما از قفا سر مى‏بُرند. وَ يَنْهَبُ رَحْلَهُ أَعْدَاؤُهُ وَ تُشْهَرُ رُءُوسُهُمْ هُوَ وَ أَنْصَارُهُ فِي الْبُلْدَانِ وَ مَعَهُمُ النِّسْوَانُ ▪️ خيمه‏هايش را به يغما ميبرند، سر مبارك وى و يارانش را در شهرها ميگردانند، زن و بچه‏هايش را به اسيرى خواهند برد. كَذَلِكَ سَبَقَ فِي عِلْمِ الْوَاحِدِ الْمَنَّانِ فَبَكَى آدَمُ وَ جَبْرَئِيلُ بُكَاءَ الثَّكْلَى. ▪️در علم خدا اين گونه نوشته شده است. سپس حضرت آدم و جبرئيل نظير زن جوان مُرده گریه کردند. 📚 بحارالانوار ج۴۴ ص۲۴۵ .
. علیه السلام ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ با زبون روزه آقاجون - از ته دلم میدم سلام بیا و به حق مادرت - یه نگاهی کن به این غلام دم غروبا، ماه رمضون - وقتی که ترک خورده لبام به یاد لب تشنه تو - میباره بارون ابر چشام به یاد غماتم / به یاد گنبد طلاتم به یاد غماتم / به یاد اون صحن و سراتم به یاد غماتم / هیاتت کشتی نجاتم حسین - وای وای وای وای 3 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ 🔻یا مَن یَقبَلُ عُذرَ التّائبینْ - دستمو بگیر خوردم زمین یعنی میشه بازم دوباره - کربلا باشم یه اربعین من گدای خونت هر شبم - ذکر یا حسین روی لبم اگه بده رخصت آقاجون - فدایی بی بی زینبم آرزوی نوکر / اینه که واست بشه پرپر آرزوی نوکر / اینه که باشی دم آخر آرزوی نوکر / جون بده واسه شه بی سر حسین - وای وای وای وای 3 🔺 ای کسی که عذر توبه کنندگان را میپذیری (جوشن کبیر) . 👇
. (عج) بی سر و سامانم ای محبوب، سامانم بده تو سر و سامان به این حال پریشانم بده دائماً هجران چرا؟ از وصل هم چیزی بگو درد دادی خب بیا این بار درمانم بده باطناً کور است چشمم که نمی‌بینم تو را آی خورشید سحر، نوری به چشمانم بده این گناه افتاده به جانم، نجاتم می‌دهی؟؟ چشم پاکی مثل چشمان شهیدانم بده زود می‌لرزد دلم وقت گناه و معصیت یا اباصالح خودت قوت به ایمانم بده از کنار اسم تو ساده گذشتم، عفو کن با همین یابن‌الحسن، چشمان گریانم بده من همیشه روزی اشکی فراوان خواستم لطف کن در روضه‌ها اشک فراوانم بده کربلا، مشهد، نجف، آقا نمی‌دانم فقط روزی‌ام را از همانجا که نمی‌دانم بده یک زیارت لطف کن من را ببر با خود حرم در حرم روضه بخوان، سوز حسین جانم بده با سلام روضه‌ات بر جان ما آتش بزن: السلام ای کشته‌ی دور از وطن، ای بی‌کفن... ✍ .👇
[WWW.FOTROS.IR]ma1402010301.mp3
31.23M
مناجات (بی‌سر و سامانم ای محبوب؛ سامانم بده) 🎥 مراسم مناجات شب دوم ماه 🗓 پنج‌شنبه ۳ فروردین ۱۴۰۲ 🎙 مداح: حاج 📍 (علیه‌السّلام) 🏷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. ✨﷽✨ حکمت عبادت چیست ✅روزی جوانی نزد حضرت موسی (علیه السلام) آمد و گفت: ای موسی (علیه السلام) خدا را از عبادت من چه سودی می رسد؟ که چنین امر و اصرار بر عبادت اش دارد؟ حضرت موسی (علیه السلام) گفت: یاد دارم در نوجوانی از گوسفندان شعیب نبی چوپانی می کردم. روزی بز ضعیفی بالای صخره ای رفت که خطرناک بود و ممکن بود در پایین آمدن از آن صخره اتفاقی بر او بیفتد. با هزار مصیبت و سختی به صخره خود را رساندم و بز را در آغوش گرفتم و در گوشش گفتم: ای بز ، خدا داند این همه دویدن من دنبال تو وصدا کردنت برای برگشتن به سوی من، به خاطر سکه ای نقره نیست که از فروش تو در جیب من می رود. می دانی موسی [علیه السلام] از سکه ای نقره که بهای نگهداری و فروش تو است، بی نیاز است. دویدن من به دنبال تو و صدا کردنت به خاطرِ خطر گرگی است که تو نمی بینی و نمی شناسی و او هر لحظه اگر دور از من باشی به دنبال شکار توست. ای جوان بدان که خدا را هم از عبادت من و تو سود و زیانی نمی رسد، بلکه با عبادت می خواهد از او دور نشویم تا در دام شیطان گرفتار آییم. 📖وَ مَنْ‌ يَعْشُ‌ عَنْ‌ ذِکْرِ الرَّحْمٰنِ‌ نُقَيِّضْ‌ لَهُ‌ شَيْطَاناً فَهُوَ لَهُ‌ قَرِينٌ‌ و هر کس از یاد خدا روی‌گردان شود شیطان را به سراغ او میفرستیم پس همواره قرین اوست. (زخرف 36) منبع 📚: الانوار النعمانیه .