eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
3.6هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
564 ویدیو
800 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
. سیدالشهدا آن‌روز که روزِ غُربت حیدر بود خون بر جگرِ دخترِ پیغمبر بود یارانِ علی به یک‌دگر می‌گفتند ای کاش که زنده حمزه و جعفر بود ✍استاد امیرالمومنین(ع) فرمودند: أَمَا وَاللهِ لَوْ أَنَّ حَمْزَةَ وَجَعْفَراً کَانَا بِحَضْرَتِهِمَا مَا وَصَلاَ إِلَی مَا وَصَلاَ إِلَیْهِ،وَ لَو کانا شَاهِدَیهِما لاتَبَقا نَفسَیهِما ترحمه: آگاه باشید! سوگند به خدا! اگر حمزه و جعفر(ع) زنده وحاضر بودند، آن دو نفر به آن مقام نمی رسیدند، و اگر حمزه و جعفر شاهد و ناظر بودند، آن دو نفر، جان سالمی به در نمی بردند. 📚الکافی، ج‏8، ص190 ‍‍‍┅┅┅┅┄❅❅┄┅┅┅┅┄ . ‍ ✅ حضرت حمزه علیه‌السلام و ابوجهل ┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ ✍... از اشراف قریش و یکی از مشرکان معروف مکه بود. از همان کسانی که بیشترین آزار و اذیت‌ را برای تازه مسلمانان ایجاد می‌کردند. تاجر و ثروتمند بود و از اعضای دارالندوه(*)، به همین سبب همیشه تعدادی از افراد چاپلوس و کاسه‌لیس قبیله‌اش، در اطراف وجود پلید او حاضر بودند. او از همسایگان پیامبر صلی‌الله علیه و آله بود و تا آنجا که توان داشت از آزار و اذیت حضرت، کوتاهی نمی‌کرد. او را «ابوالحکم» می‌خواندند. 🔸در یکی از را روزها که پیامبر صلی‌الله علیه و آله در نزدیکی کوه صفا نشسته بود، ابوالحکم وارد شد و آن حضرت را به باد ناسزا گرفت‌. حلم و صبر و سکوت و بزرگواری پیامبر صلی‌الله علیه و آله مانع ادامهٔ رفتار زشت او نشد. در این میان، زنی خدمتکار، این صحنه را مشاهده کرد. ▫️حمزه ، عموی دلیر و بزرگوار پیامبر که کمانی بر دوش داشت و تازه از شکار بازگشته‌بود، به رسم معمول خود ، برای طواف وارد مسجدالحرام شد. زن خدمتکار، خود را به حمزه، قهرمان دلاور و توانای بنی‌هاشم رساند و ماجرای آن بی‌حرمتی و رفتار زشت را برایش باز گفت. سردار رشید و شجاع رسول خدا صلی‌الله علیه و آله وقتی آن ماجرا را شنید ، بدون این که با کسی سخن بگوید یا از کسی یاری بطلبد ، به سوی ابوالحکم رفت و چنان با کنار نیزه بر سرش کوفت که از فرقش خون جاری شد. سپس به او گفت: 💠 «ای ابوجهل! محمد را دشنام می‌دهی؟ مگر نمی‌دانی من به دین او درآمده‌ام؟ هر چه او بگوید من هم همان را می‌گویم.» مردانی از قبیلهٔ بنی‌مخزوم(قبیلهٔ ابوالحکم) خواستند به یاری‌اش برخیزند، ولی ابوجهل گفت: حمزه را رها کنید، زیرا که من به برادرزادهٔ او دشنام داده‌ام.(۱) حقیقت آن بود که او می‌دانست مردان قبیله‌اش که دور او را گرفته‌اند، توان مقابله با حمزه را ندارند و با غلبه کردن آن سردار شجاع بر آنها جان خود را در خطر می‌دید، او‌ توانست با این ترفند جان خود را نجات دهد! 🔚 در آن روز مکیان هنوز او را ابوالحکم می‌خواندند، اما پس از توبیخ حضرت حمزه، کنیه‌اش «ابوجهل» شد. پس از اعلام ایمان حضرت حمزه علیه‌السلام سردار دلیر بنی‌هاشم، به طور قابل توجهی از آزار مشرکان قریش، کاسته شد (۲) او پرچم‌داری سلحشور و قدرتمند بود که با دو‌ شمشیر می‌جنگید(۳) در سالهای بعد، با توجه به رشادت‌های بسیار که در نبرد از خود نشان داد و ناجوانمردانه با مکر و حیله به شهادت رسید , به ایشان لقب دادند. او تا شهادت حضرت امام حسین علیه السلام با این لقب خوانده می‌شد. با شهادت امام حسین علیه السلام این لقب مختص آن حضرت گردید. درود بیکران بر روح آسمانی و بلندش! ۱- السیرة النبوية ابن هشام ١٨٩/١ ۲- همان مدرک ۳- سبل الهدی و الرشاد صالح شامی ج۱۱ ص۹۰