.
#حضرت_حمزه سیدالشهدا
آنروز که روزِ غُربت حیدر بود
خون بر جگرِ دخترِ پیغمبر بود
یارانِ علی به یکدگر میگفتند
ای کاش که زنده حمزه و جعفر بود
✍استاد #غلامرضا_سازگار
امیرالمومنین(ع) فرمودند:
أَمَا وَاللهِ لَوْ أَنَّ حَمْزَةَ وَجَعْفَراً کَانَا بِحَضْرَتِهِمَا مَا وَصَلاَ إِلَی مَا وَصَلاَ إِلَیْهِ،وَ لَو کانا شَاهِدَیهِما لاتَبَقا نَفسَیهِما
ترحمه: آگاه باشید! سوگند به خدا! اگر حمزه و جعفر(ع) زنده وحاضر بودند، آن دو نفر به آن مقام نمی رسیدند، و اگر حمزه و جعفر شاهد و ناظر بودند، آن دو نفر، جان سالمی به در نمی بردند.
📚الکافی، ج8، ص190
┅┅┅┅┄❅❅┄┅┅┅┅┄
.
#حمزه
✅ حضرت حمزه علیهالسلام و ابوجهل
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
✍... از اشراف قریش و یکی از مشرکان معروف مکه بود. از همان کسانی که بیشترین آزار و اذیت را برای تازه مسلمانان ایجاد میکردند.
تاجر و ثروتمند بود و از اعضای دارالندوه(*)، به همین سبب همیشه تعدادی از افراد چاپلوس و کاسهلیس قبیلهاش، در اطراف وجود پلید او حاضر بودند.
او از همسایگان پیامبر صلیالله علیه و آله بود و تا آنجا که توان داشت از آزار و اذیت حضرت، کوتاهی نمیکرد. او را «ابوالحکم» میخواندند.
🔸در یکی از را روزها که پیامبر صلیالله علیه و آله در نزدیکی کوه صفا نشسته بود، ابوالحکم وارد شد و آن حضرت را به باد ناسزا گرفت. حلم و صبر و سکوت و بزرگواری پیامبر صلیالله علیه و آله مانع ادامهٔ رفتار زشت او نشد. در این میان، زنی خدمتکار، این صحنه را مشاهده کرد.
▫️حمزه ، عموی دلیر و بزرگوار پیامبر که کمانی بر دوش داشت و تازه از شکار بازگشتهبود، به رسم معمول خود ، برای طواف وارد مسجدالحرام شد.
زن خدمتکار، خود را به حمزه، قهرمان دلاور و توانای بنیهاشم رساند و ماجرای آن بیحرمتی و رفتار زشت را برایش باز گفت.
سردار رشید و شجاع رسول خدا صلیالله علیه و آله وقتی آن ماجرا را شنید ، بدون این که با کسی سخن بگوید یا از کسی یاری بطلبد ، به سوی ابوالحکم رفت و چنان با کنار نیزه بر سرش کوفت که از فرقش خون جاری شد. سپس به او گفت:
💠 «ای ابوجهل! محمد را دشنام میدهی؟ مگر نمیدانی من به دین او درآمدهام؟ هر چه او بگوید من هم همان را میگویم.»
مردانی از قبیلهٔ بنیمخزوم(قبیلهٔ ابوالحکم) خواستند به یاریاش برخیزند، ولی ابوجهل گفت: حمزه را رها کنید، زیرا که من به برادرزادهٔ او دشنام دادهام.(۱)
حقیقت آن بود که او میدانست مردان قبیلهاش که دور او را گرفتهاند، توان مقابله با حمزه را ندارند و با غلبه کردن آن سردار شجاع بر آنها جان خود را در خطر میدید، او توانست با این ترفند جان خود را نجات دهد!
🔚 در آن روز مکیان هنوز او را ابوالحکم میخواندند، اما پس از توبیخ حضرت حمزه، کنیهاش «ابوجهل» شد.
پس از اعلام ایمان حضرت حمزه علیهالسلام سردار دلیر بنیهاشم، به طور قابل توجهی از آزار مشرکان قریش، کاسته شد (۲)
او پرچمداری سلحشور و قدرتمند بود که با دو شمشیر میجنگید(۳)
در سالهای بعد، با توجه به رشادتهای بسیار که در نبرد #احد از خود نشان داد و ناجوانمردانه با مکر و حیله به شهادت رسید , به ایشان لقب #سیدالشهداء دادند. او تا شهادت حضرت امام حسین علیه السلام با این لقب خوانده میشد. با شهادت امام حسین علیه السلام این لقب مختص آن حضرت گردید.
درود بیکران بر روح آسمانی و بلندش!
۱- السیرة النبوية ابن هشام ١٨٩/١
۲- همان مدرک
۳- سبل الهدی و الرشاد صالح شامی ج۱۱ ص۹۰
.
🔻 گریه کنندگان بر #سیدالشهداء علیهالسلام اهل شفاعت هستند، و بخاطر آنها باران نازل میشود 🔻
🥀 عن مسمع بن عبد الملك عن أبي عبد ال كانَ الحُسَينُ عليه السلام مَعَ اُمِّهِ تَحمِلُهُ ، فَأَخَذَهُ رَسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله ، فَقالَ : لَعَنَ اللّه ُ قاتِليكَ ، ولَعَنَ اللّه ُ سالِبيكَ ، وأهلَكَ اللّه ُ المُتَوازِرينَ عَلَيكَ ، وحَكَمَ اللّه ُ بَيني وبَينَ مَن أعانَ عَلَيكَ ! فَقالَت فاطِمَةُ : يا أبَه ، أيَّ شَيءٍ تَقولُ ؟ قالَ : يا بِنتاه ، ذَكَرتُ ما يُصيبُهُ بَعدي وبَعدَكِ مِنَ الأَذى وَالظُّلمِ وَالغَدرِ وَالبَغيِ ، وهُوَ يَومَئِذٍ في عُصبَةٍ كَأَنَّهُم نُجومُ السَّماءِ ، يَتَهادَونَ إلَى القَتلِ ، وكَأَنّي أنظُرُ إلى مُعَسكَرِهِم ، وإلى مَوضِعِ رِحالِهِم وتُربَتِهِم . فَقالَت : يا أبَه ، وأينَ هذَا المَوضِعُ الَّذي تَصِفُ ؟ قالَ : مَوضِعٌ يُقالُ لَهُ كَربَلاءُ ، وهِيَ ذاتُ كَربٍ وبَلاءٍ عَلَينا وعَلَى الاُمَّةِ ، يَخرُجُ عَلَيهِم شِرارُ اُمَّتي ، ولَو أنّ أحَدَهُم شَفَعَ لَهُ مَن فِي السَّماواتِ وَالأَرَضينَ ما شُفِّعوا فيهِم ، وهُمُ المُخَلَّدونَ فِي النّارِ . قالَت : يا أبَه ، فَيُقتَلُ ؟ قالَ : نَعَم يا بِنتاه ، وما قُتِلَ قِتلَتَهُ أحَدٌ كانَ قَبلَهُ ، وتَبكيهِ السَّماواتُ وَالأَرضونَ ، وَالمَلائِكَةُ وَالوَحشُ وَالحيتانُ فِي البِحارِ وَالجِبالُ ، لَو يُؤذَنُ لَها ما بَقِيَ عَلَى الأَرضِ مُتَنَفِّسٌ ، ويَأتيهِ قَومٌ مِن مُحِبّينا ، لَيسَ فِي الأَرضِ أعلَمُ بِاللّه ِ ولا أقوَمُ بِحَقِّنا مِنهُم ، ولَيسَ عَلى ظَهرِ الأَرضِ أحَدٌ يَلتَفِتُ إلَيهِ غَيرُهُم ، اُولئِكَ مَصابيحُ في ظُلُماتِ الجَورِ ، وهُمُ الشُّفَعاءُ ، وهُم وارِدونَ حَوضي غَدا ، أعرِفُهُم إذا وَرَدوا عَلَيَّ بِسيماهُم ، وأهلُ كُلِّ دينٍ يَطلُبونَ أئِمَّتَهُم ، وهمُ يَطلُبونَنا ولا يَطلُبونَ غَيرَنا ، وهُم قِوامُ الأَرضِ ، بِهِم يَنزِلُ الغَيثُ.
🥀 مِسمَع بن عبد الملك ، از امام صادق علیهالسلام: حسين عليهالسلام در آغوش مادرش بود كه پيامبر صلى الله عليه و آله او را گرفت و فرمود: «خدا ، قاتلان تو را لعنت كند! خدا ، غارت كنندگانِ تو را لعنت كند! خدا ، همكارى كنندگان بر ضدّ تو را لعنت كند! و خدا ميان من و هر كس كه بر ضدّ تو يارى دهد، حكم كند!» . فاطمه عليهاالسلام گفت: اى پدر! چه مى فرمايى؟ پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: «دخترم! آنچه را پس از من و تو از آزار و ستم و خيانت و تجاوز به او مى رسد، ياد كردم .او در آن روز ، ميان يارانى به سانِ ستارگان آسمان است كه راه به شهادت مى برند و گويى لشكرشان و جايگاه اسباب و تربتشان را مى بينم» . فاطمه عليهاالسلام پرسيد: اى پدر! اين جايى كه توصيف مى كنى، كجاست؟ فرمود: «جايى كه كربلا ناميده مى شود و آن ، كرب (رنج) و بلا براى ما و امّت دارد. شروران امّتم ، بر آنان مى شورند و اگر همه آسمانيان و زمينيان ، يكى از آن شروران را شفاعت كنند، پذيرفته نمى شود و آنها در آتش دوزخ ، جاويدان خواهند بود» . فاطمه عليهاالسلام گفت: اى پدر! [آيا حسين] كشته مىشود؟ فرمود: «آرى، اى دخترم! و كسى، پيش از او، به سانِ او كشته نمى شود و آسمان ها و زمين ها بر او مى گريند و نيز فرشتگان و وحوش و ماهيان درياها و كوه ها كه اگر به آنها اذن داده شود، جاندارى را بر زمين ، باقى نمى گذارند ، و گروهى از دوستداران ما نزد او مى آيند كه در زمين از آنان ، عالم تر به خدا و پايدارتر به حقّ ما نيست و جز آنان ، كسى بر روى زمين به حسين، رو نمى كند . آنان چراغ هايى در دل تاريكى هاى ستم و شفيعان و درآيندگان بر من در حوض [كوثر ]هستند. چون در آيند ، من آنان را از چهره شان مى شناسم. گروندگان به هر دين، پيشوايان خود را مى جويند و آنان ما را و نه غير ما را مى جويند . آنان پايه هاى استوار زمين و سبب نزول باران اند»
📕 كاملالزيارات، صفحه ۱۴۴
📕 تفسير فرات، صفحه ۱۷۱
📕 بحارالأنوار، جلد ۴۴، صفحه ۲۶۴
#مقتل
.
🔻 خوشا بر حال #عزاداران و #زائران امام حسین صلواتالله علیه 🔻
🥀 هنگامی که رسولخدا صلیالله علیه و آله و سلم خبر شهادت #سیدالشهداء علیهالسلام را به حضرت فاطمه زهرا سلامالله علیها دادند، آن بانوی مکرّمه فرمود:
🥀 یا أبَتاه! ومَن یَنوحُ علیه و یَبکي علی مُصیبتِه و یُقیمُ عزائَه و یَحزُنُ علی رَزیّتِه و بَلواه؟!
🥀 ای پدرجان! در آن زمان چه کسی بر او #گریه و #ندبه میکند؟! و چه کسی در مصیبت او به ماتم نشسته و عزاداری خواهد کرد؟!
🥀رسول خدا صلیالله علیه و آله فرمودند:
🥀 اعلمي یا فاطمةُ، أنّ اللهَ تعالی یُنشِئُ شیعةً کِراماً طاهرینَ مُطهَّرینَ مِن أمّةِ أبیکِ وشیعةِ بعلِکِ یُقیمونَ عزائَه ویَسهَرونَ لیلَهم في مراثیه و تَذکّرِ مصیبتِه
🥀 ای #فاطمه جان! بدان خدای متعال، شیعیان پاک و پاکنژادی را از امّت پدر و پیروان همسرت #علی علیهالسلام خلق میکند که بر #حسین تو اقامه عزاء میکنند؛
شبها بیدار میمانند و به #عزاداری و مرثیهسرایی مشغول میشوند؛
🥀 و یَترُکونَ البَیعَ والشِّریٰ عندَ إقامةِ عزائِه لا یَشغُلُهم عن ذکرِ مراثیه شاغلٌ ولا یمنَعُهم مانعٌ في کلِّ وقتٍ و زمانٍ
🥀 در وقت اقامه عزاء، خرید و فروش را کنار میگذارند؛ و هیچ امر دیگری آنان را مشغول از #عزاداری نمیکند؛ و هیچ کس نمیتواند مانع ایشان از برپایی #عزا شود.
🥀 و یُنفِقونَ أموالَهم و یُتعِبونَ أرواحَهم وأبدانَهم لزیارةِ قبرِه
🥀 آنها اموالشان را در این راه خرج میکنند و بدنها و جانهایشان را در راه #زیارت قبر حسین علیهالسلام به سختی میاندازند.
📕 بحرالمصائب جلد ۱، صفحه ۳۷۲
📕 تظلّم الزهرا سلامالله علیها، صفحه ۷۴
.
🔻 #تشرف سيد #بحرالعلوم و ارزش گريه بر امام حسين صلواتالله علیه 🔻
🥀 مرحوم سيد بحرالعلوم رحمةالله علیه به قصد تشرف به سامرا تنها براه افتاد. در بين راه راجع به اين مساله، كه #اشک و #گريه بر #امام_حسين صلواتالله علیه تمام گناهان را مىآمرزد، فكر مىكرد.
🥀 در همان وقت متوجه شد كه شخص عربى كه سـوار بـر اسـب اسـت بـه او رسـيد و سلام كرد. بعد پرسيد:
🥀 جناب سيد درباره چه چيز به فكر فرو رفتهاى؟ و در چه انديشهاى؟ اگر مساله علمى است، بفرمائيد شايد من هم اهل باشم!
🥀 سـيـد بـحرالعلوم فرمود: در اين باره فكر مىكنم كه چطور مىشود، خداى تعالى اين همه ثواب به #زائرين و گريه كنندگان بر حضرت #سيدالشهداء علیهالسلام مىدهد، یا مثلا در هر قدمى كه در راه #زيارت بـرمىدارد، ثواب يك حج و يك عمره در نامه عملش نوشته مىشود و براى يك قطره #اشك #تمام گناهان #صغيره و #كبيرهاش آمرزيده مىشود؟!
🥀 آن سوار عرب فرمود: تعجب نكن! من براى شما مثالى مىآورم تا مشكل حل شود:
🥀 سـلـطـانـى بـه همراه درباريان خود به شكار مىرفت. در شكارگاه از همراهيانش دور افتاد و به سـخـتى فوق العادهاى افتاد و بسيار گرسنه شد.
🥀 پس خيمهاى را ديد و وارد آن خيمه شد.
در آن سياه چـادر، پيرزنى را با پسرش ديد.
آنان در گوشه خيمه عنيزهای (بز شيرده) داشتند و از راه مصرف شير اين بز، زندگى خود را مىگرداندند.
🥀 وقـتى سلطان وارد شد، او را نشناختند، ولى به خاطر پذيرايى از مهمان، آن بز را سربريده و كباب كردند، زيرا چيز ديگرى براى پذيرايى نداشتند.
🥀 سلطان شب را همان جا خوابيد و روز بعد، از ايشان جدا شد و به هر طورى كه بود خود را به درباريان رسانيد و جريان را براى اطرافيان نقل كرد و در نهايت از ايشان سؤال كرد:
🥀 اگر بخواهم #پاداش ميهمان نوازى پيرزن و فرزندش را داده باشم، چه عملى بايد انجام بدهم؟
🥀 يكى از حضار گفت: به او صد گوسفند بدهيد. ديگرى كه از وزراء بود، گفت: صد گوسفند و صد اشرفى بدهيد. يكى ديگر گفت: فلان مزرعه را به ايشان بدهيد...
🥀 سـلطان گفت: هر چه بدهم #كم است، زيرا اگر سلطنت و تاج و تختم را هم بدهم آن وقت مقابله به مثل كردهام، چون آنها هر چه را كه داشتند به من دادند. و من هم بايد هر چه را كه دارم به ايشان بدهم تا سر به سر شود.
🥀 بعد سوار عرب به سيد فرمود: حالا جناب #بحرالعلوم حضرت #سيدالشهداء علیهالسلام هر چه از مال و منال و اهل و عيال و پسر و برادر و دختر و خواهر و سر و پيكر داشت، #همه را در راه خدا داد، پس اگر خداوند بـه #زائرين و #گريه كنندگان، آن همه اجر و ثواب بدهد، نبايد تعجب نمود، چون
#خدا كه خـدائيش را نمىتواند به #سيدالشهداء علیهالسلام بدهد، پس هر كارى كه مىتواند، انجام مىدهد، يعنى با صرف نظر از مقامات عالى خودش، به #زوار و #گريه كنندگان آن حضرت، درجاتى عنايت مىكند. در عين حال اينها را جزاى كامل براى فداكارى آن #حضرت نمىداند.
🥀 چون شخص عرب اين مطالب را فرمود، از نظر سيد بحرالعلوم غايب شد.
📕 العبقریالحسان، علامه نهاوندی
.