17.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴کاربرد اوزان دوری
وزن شعر
استفاده از #نغمات #باکویی
🎤 #حاج_محمد_فراهانی
🗓 یکشنبه ۱۴۰۲/۰۲/۱۰
استفاده از ظرفیت صدا
#آموزش_مداحی
#مجمع_حضرت_یاس_کبود
.
#شهادت_امام_صادق
آن طایر بهشتی تنها در آشیانه
چون شمع در دل شب می سوخت عاشقانه
سوزش شرار سینه، ذکرش ترانه ی دل
آهش به اوج افلاک اشکش برخ روانه
کی دیده زاهدی را وقت عبادت شب
با دست بسته دشمن بیرون برد ز خانه
او با کهولت سن با قامت خمیده
این با قساوت قلب در دست تازیانه
کاهیده بُد تن او کز بهر کشتن او
منصور لحظه لحظه بگرفت از او بهانه
آن زادۀ پیمبر ارثیّه اش ز حیدر
این بود کز سرایش آتش کشد زبانه
هر چند سوخت از دود و شعله افروخت
دیگر نخورد یارش سیلی در آستانه
آوخ که کشت منصور او را به زهر و انگور
دردا که گشت خاموش آن گریۀ شبانه
هفتاد سال عمرش هفتاد سال غم بود
هر لحظه دید بیداد از فتنۀ زمانه
آن عزّت رفیعش آن غربت بقیعش
جز تلّ خاک نبود از قبر او نشانه
«میثم» اگر چه در خاک مدفون شد آن تن پاک
تا روز حشر باشد این نور جاودانه
#امام_صادق_شهادت
#غلامرضا_سازگار
.
.
#حضرت_حمزه سیدالشهدا
آنروز که روزِ غُربت حیدر بود
خون بر جگرِ دخترِ پیغمبر بود
یارانِ علی به یکدگر میگفتند
ای کاش که زنده حمزه و جعفر بود
✍استاد #غلامرضا_سازگار
امیرالمومنین(ع) فرمودند:
أَمَا وَاللهِ لَوْ أَنَّ حَمْزَةَ وَجَعْفَراً کَانَا بِحَضْرَتِهِمَا مَا وَصَلاَ إِلَی مَا وَصَلاَ إِلَیْهِ،وَ لَو کانا شَاهِدَیهِما لاتَبَقا نَفسَیهِما
ترحمه: آگاه باشید! سوگند به خدا! اگر حمزه و جعفر(ع) زنده وحاضر بودند، آن دو نفر به آن مقام نمی رسیدند، و اگر حمزه و جعفر شاهد و ناظر بودند، آن دو نفر، جان سالمی به در نمی بردند.
📚الکافی، ج8، ص190
┅┅┅┅┄❅❅┄┅┅┅┅┄
.
#حمزه
✅ حضرت حمزه علیهالسلام و ابوجهل
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
✍... از اشراف قریش و یکی از مشرکان معروف مکه بود. از همان کسانی که بیشترین آزار و اذیت را برای تازه مسلمانان ایجاد میکردند.
تاجر و ثروتمند بود و از اعضای دارالندوه(*)، به همین سبب همیشه تعدادی از افراد چاپلوس و کاسهلیس قبیلهاش، در اطراف وجود پلید او حاضر بودند.
او از همسایگان پیامبر صلیالله علیه و آله بود و تا آنجا که توان داشت از آزار و اذیت حضرت، کوتاهی نمیکرد. او را «ابوالحکم» میخواندند.
🔸در یکی از را روزها که پیامبر صلیالله علیه و آله در نزدیکی کوه صفا نشسته بود، ابوالحکم وارد شد و آن حضرت را به باد ناسزا گرفت. حلم و صبر و سکوت و بزرگواری پیامبر صلیالله علیه و آله مانع ادامهٔ رفتار زشت او نشد. در این میان، زنی خدمتکار، این صحنه را مشاهده کرد.
▫️حمزه ، عموی دلیر و بزرگوار پیامبر که کمانی بر دوش داشت و تازه از شکار بازگشتهبود، به رسم معمول خود ، برای طواف وارد مسجدالحرام شد.
زن خدمتکار، خود را به حمزه، قهرمان دلاور و توانای بنیهاشم رساند و ماجرای آن بیحرمتی و رفتار زشت را برایش باز گفت.
سردار رشید و شجاع رسول خدا صلیالله علیه و آله وقتی آن ماجرا را شنید ، بدون این که با کسی سخن بگوید یا از کسی یاری بطلبد ، به سوی ابوالحکم رفت و چنان با کنار نیزه بر سرش کوفت که از فرقش خون جاری شد. سپس به او گفت:
💠 «ای ابوجهل! محمد را دشنام میدهی؟ مگر نمیدانی من به دین او درآمدهام؟ هر چه او بگوید من هم همان را میگویم.»
مردانی از قبیلهٔ بنیمخزوم(قبیلهٔ ابوالحکم) خواستند به یاریاش برخیزند، ولی ابوجهل گفت: حمزه را رها کنید، زیرا که من به برادرزادهٔ او دشنام دادهام.(۱)
حقیقت آن بود که او میدانست مردان قبیلهاش که دور او را گرفتهاند، توان مقابله با حمزه را ندارند و با غلبه کردن آن سردار شجاع بر آنها جان خود را در خطر میدید، او توانست با این ترفند جان خود را نجات دهد!
🔚 در آن روز مکیان هنوز او را ابوالحکم میخواندند، اما پس از توبیخ حضرت حمزه، کنیهاش «ابوجهل» شد.
پس از اعلام ایمان حضرت حمزه علیهالسلام سردار دلیر بنیهاشم، به طور قابل توجهی از آزار مشرکان قریش، کاسته شد (۲)
او پرچمداری سلحشور و قدرتمند بود که با دو شمشیر میجنگید(۳)
در سالهای بعد، با توجه به رشادتهای بسیار که در نبرد #احد از خود نشان داد و ناجوانمردانه با مکر و حیله به شهادت رسید , به ایشان لقب #سیدالشهداء دادند. او تا شهادت حضرت امام حسین علیه السلام با این لقب خوانده میشد. با شهادت امام حسین علیه السلام این لقب مختص آن حضرت گردید.
درود بیکران بر روح آسمانی و بلندش!
۱- السیرة النبوية ابن هشام ١٨٩/١
۲- همان مدرک
۳- سبل الهدی و الرشاد صالح شامی ج۱۱ ص۹۰
.
#نوحه_سنتی
#زمزمه
#امام_صادق
مانده ذکرِ وا اماما بر لب ما
کشته شد بنیانگذار مذهب ما
وا اماما، وا اماما، وا اماما ۲
.....
صادق آلِ محمّد گشته مسموم
گریه کن از بهر آن مولای مظلوم
وا اماما، وا اماما، وا اماما
.....
فاطمه سویِ مدینه کُن نظاره
قلب فرزندت شد آخر پاره پاره
وا اماما، وا اماما، وا اماما
.....
آنکه بوده عالم و آدم مطیع اش
سر برهنه از چه برد ابن ربیع اش
وا اماما، وا اماما، وا اماما
.....
گه به دل داغ عزیزانش نهادند
گه به او انگور زهر آلوده دادند
وا اماما، وا اماما، وا اماما
#غلامرضا_سازگار
#سبک_کو_به_باغم_یک_گل_پرپرنگشته
.👇
.
#فاطمیه
#زمزمه
بریز آب روان اسما، ولی آهسته آهسته
به جسم اطهر زهرا، ولی آهسته آهسته...
همه خواب و علی بیدار، سرش بنهاده بر دیوار
بگرید از فراق یار، ولی آهسته آهسته
حسن ای نورچشمانم! حسین ای راحت جانم!
بنالید ای عزیزانم، ولی آهسته آهسته
بیا ای دخترم زینب به پیش مادرت امشب
بخوان او را به تاب و تب، ولی آهسته آهسته
روم شبها سراغ او، به قبر بیچراغ او
کنم زاری ز داغ او، ولی آهسته آهسته
#غلامرضا_سازگار✍
.................
.
#فاطمیه
بریز آب روان اسما، ولی آهسته آهسته
به جسم اطهر زهرا ولی آهسته آهسته
بریز آب روان تا من، بشویم مخفی از دشمن
تنش از زیر پیراهن، ولی آهسته آهسته
ببین بشکسته پهلویش، سیه گردیده بازویش
تو خود ریز آب بر رویش، ولی آهسته آهسته
همه خواب و علی بیدار، سرش بنهاده بر دیوار
بگرید از فراق یار، ولی آهسته آهسته
حسن ای نورچشمانم حسین ای راحت جانم
بنالید ای عزیزانم، ولی آهسته آهسته
بیا ای دخترم زینب به پیش مادرت امشب
بخوان او را به تاب و تب، ولی آهسته آهسته
روم شب ها سراغ او، به قبر بی چراغ او
کنم زاری ز داغ او، ولی آهسته آهسته
.
👇
آهسته آهسته.mp3
9.38M
💠 حکایت زمزمه «بریز آب روان اسما»
🎙از زبان استاد حاج #غلامرضا_سازگار
بریز آب روان تا من، بشویم مخفی از دشمن
تنش از زیر پیراهن ولی آهسته آهسته
https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi/9897
👇
626.8K
#روضه_حضرت_زهرا
.
#فاطمیه
#زمزمه
بریز آب روان اسما، ولی آهسته آهسته
به جسم اطهر زهرا، ولی آهسته آهسته...
همه خواب و علی بیدار، سرش بنهاده بر دیوار
بگرید از فراق یار، ولی آهسته آهسته
حسن ای نورچشمانم! حسین ای راحت جانم!
بنالید ای عزیزانم، ولی آهسته آهسته
بیا ای دخترم زینب به پیش مادرت امشب
بخوان او را به تاب و تب، ولی آهسته آهسته
روم شبها سراغ او، به قبر بیچراغ او
کنم زاری ز داغ او، ولی آهسته آهسته
#غلامرضا_سازگار✍
#شام_غریبان_حضرت_زهرا
.
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
. امید به خدا داشتن لاتقنطوا من رحمت الله 💠داستان از خواب بیدار شدند دیدند همه خروسهای روستا مرده ا
.
#مناجات_با_خدا
#شب_قدر
#غزل
بر عفو بیحسابت این نکتهام گواه است
گفتی که یأس از من بالاترین گناه است
من غرق در گناهم مسکین و رو سیاهم
تنها تویی پناهم «لا تَقنَطُوا» گواه است
هرگز نمیپسندی در بر رویم ببندی
آخر کجا گریزد عبدی که بیپناه است
در دیده اشک سُرخم بر چهره رنگ زردم
مویم شده سفید و پروندهام سیاه است
بازآمدم به سویت برگشتهام به کویت
این بندۀ فراری محتاج یک نگاه است
من عهد خود شکستم من راه خویش بستم
ور نه به جانب تو هر سو هزار راه است
یک جمله با تو گفتن ذکر هزار سال است
یک لحظه بیتو بودن یکعمر اشتباه است
یک یا اِلهی اَلْعَفو جبرانِ جُرمِ یک عمر
یک شام قدر با تو بِهْ از هزار ماه است
استاد حاج #غلامرضا_سازگار ✍
.
614.9K
#نوحه
#شهادت_امام_جعفر_صادق_ع
#غلامرضا_سازگار✍
تو نجل خیرالبشری یا امام صادق
تو پاره پاره جگری یا امام صادق
ای شهید مسموم
ای غریب مظلوم
یا امام صادق
.
.
.
چرا به شانه روز وشب کوه غم کشیدی؟
با چه گنه زخم زبان از عدو شنیدی؟
دیده مخفیانه
ستم شبانه
یا امام صادق
.
.
.
سلام ما به غربت و سوز سینۀ تو
سلام ما بر حرم و به مدینۀ تو
بقیعت خراب است
بین آفتاب است
یا امام صادق
.
.
.
قافلۀ نماز شب، دشمنان رسیدند
تو را شبانه در دل کوچه ها کشیدند
با وجود خسته
با دل شکسته
یا امام صادق
.
.
.
حق امامتت عجب عاقبت ادا شد
که پاره پاره جگرت از ره جفا شد
جان ما فدایت
گریم از برایت
یا امام صادق
.
هدایت شده از امام حسین ع
.
#حضرت_معصومه
#مدح
#سیدمهدی_میرداماد 🎤
ای حــج دل بــر گــرد حائـر تـو
وی چـــارده معصــوم، زائـر تــو
گنج خــدا پنهان بــه سینۀ قم!
معصومـــه! زهــرای مدینـۀ قم!
درّ یتیـــم گنــجِ مهـــر عصمت!
انسیهالحــورا، سپهــر عصمت!
ســــر تـــا قـــدم آیینـــۀ ولایت
قـــــرآن روی سینـــۀ ولایــــت
زهــرای مرضیــه است مـادر تو
مریــم توســل جستـه بر در تو
جبـــریل اگــر رو جـانب قــم آرد
در وصف تو یذهب عنکــــم آرد
آینـــــۀ روی امـــــام هفتــــــم
روح دو پهلـــوی امـــام هفتـــم
فیضیه را بر تربتت سجود است
فیضیـــۀ تـــو عالـم وجـود است
زهــرا کتـــاب الله، کوثـرش تــو
قم مسجـدالحرام و هاجـرش تو
نـــور جهانتـــاب ائمـــهای تـــو
معصــومهای بــاب ائمـــهای تو
بــا آن که در قلب زمیــن نهانی
بــابالمــــراد اهــــل آسمانـی
زهــرا و زینب و تــو یــک جمـالید
مــرآت حسـن ذات ذوالجلالیــد
توحیـــد، دریــا و تــو دُر نـــابش
زهـراست خورشید و تو آفتابش
عصمت گلـی از نقش دامـن تو
پیــراهن زهـــراست بــر تـن تو
بـالای هـر گلـدستۀ تــو جبریل
زیبـد که بگشایـد زبان به تهلیل
بایــد در ایــوان تــو بــا حــلاوت
روحالامیـن قــرآن کنــد تــلاوت
صحنین تــو برتــر ز عـرش اعلا
قبـر تـو قبـر زینب است و زهــرا
ایوان تــو ای دخت پـاک موسی
دارالسلام مریم است و عیسی
شفیعـــۀ فــردای محشـری تو
نایبــــۀ عمّــــه و مـــادری تـــو
خورشیــد را نـور رخت وضـو داد
ذی القعـــده را میـــلادت آبــرو داد
آیینـــــۀ بـــــرادری و بـابــــی
یـک مـــاه در بیـــن دو آفتـــابی
در سیــر مصحف رخـت، بـــرادر
یـــاد آورد از قــدر و نور و کوثر
پدرکه چون جان به برت کشیده
بوی بهشت از نفست شنیده
زیبـد که ای یـاس بهشت طاها
گویــد پــــدر دربـــارهات فـداها
بستــان علــم و حکـمت ائمــه
شـایستـــۀ تــو عـصمت ائمــه
مـدح تــو از نطـق بشـر نیـــاید
جــــز از بــــرادر و پـــدر نیـــاید
باید ز طــوس آیـد امـام هشتم
وصف تــو را گویـــد به مردم قم
بالاتـری از مدح خلـق عالـم
اوصاف تو کجا و وصف «میثم»؟
#غلامرضا_سازگار ✍
.👇
.
#هجوم_به_بیت_وحی
از لاله زار توحید آتش زبانه می زد
گل گشته بود پرپر، بلبل ترانه می زد
در گلشن ولایت، یک نوشکفته گل بود
گر می گذاشت گلچین، آن گل جوانه می زد
من ایستاده بودم دیدم که مادرم را
دشمن گهی به کوچه، گاهی به خانه می زد
گاهی به پشت و پهلو گاهی به دست و بازو
گاهی به چشم و صورت گاهی به شانه می زد
گردیده بود قنفذ هم دست با مغیره
او با غلاف شمشیر این تازیانه می زد
وقتی که باغ می سوخت، صیاد بی مروت
مرغ شکسته پر را در آشیانه می زد
با چشم خویش دیدم جان دادن پدر را
از ناله ای که مادر در آستانه می زد
این روزها که می دید موی مرا پریشان
با اشک دیده می شست با دست، شانه می زد
هنگام شرح این غم، از قلب زار (میثم)
مانند خانه ی ما آتش زبانه می زد
استاد حاج #غلامرضا_سازگار✍
.............
.
#فاطمیه
#حضرت_زهرا علیهاالسلام
#غزل
بیمارت ای علیجان، جز نیمهجان ندارد
میلی به زنده ماندن، در این جهان ندارد
غم چون نسیم پاییز برگ و بر مرا ریخت
این لالۀ بهاران غیر از خزان ندارد...
خواهم که اشک غربت از چهرهات بگیرم
شرمندهام که دیگر دستم توان ندارد
بگذار کس نداند در پشتِ در چه بگذشت
من لب نمیگشایم، محسن زبان ندارد
هر کس سراغم آمد با او بگو که زهرا
قدرش عیان نگردید، قبرش نشان ندارد
شهری که در اماناند حتی یهود در آن
در بین خانۀ خود، زهرا امان ندارد!...
📝حاج #غلامرضا_سازگار ✍
.
🩸با این که ایستاده از آنان انتقام میگیرم🩸
📎 #امام_حسین علیهالسلام
📎 #امام_زمان ارواحنافداه
🥀 ابوحمزه ثمالی از امام باقر علیهالسلام پرسید: ای مولای من، چرا از بین امامان شیعه، تنها به امام دوازدهم، #قائم گفته میشود؟!
🥀 امام باقر علیهالسلام در پاسخ فرمودند: هنگامی که جد بزرگوارم #حسین علیهالسلام کشته شد، فرشتگان به درگاه خداوند، صدا به گریه و ضجه بلند کردند و گفتند: پروردگارا! آیا از کسانی که برگزیده و فرزند برگزیده و بهترین خلق تو را میکشند درمیگذری؟!
🥀 خداوند فرمود: ای فرشتگان من! آرام بگیرید، قسم به عزّت و جلالم که انتقام او را از آنان خواهم گرفت، اگر چه زمانی بگذرد.
🥀 آنگاه خداوند عزوجل امامان از نسل #حسین علیهالسلام را به آنان نشان داد و ملائک از دیدن آنها آرام شدند.
🥀 فَإذا أحَدُهُم قائِمٌ يُصَلّى؛ آنگاه مشاهده کردند که یکی از آنها در حال «ایستاده» به نماز مشغول است. پس خداوند فرمود:
🥀 بِذلِكَ القائِمِ أنْتَقِمُ مِنهُمْ...
🥀 با این که ایستاده از آنان انتقام میگیرم...
📕 بحارالانوار، علامه مجلسی، ۵۱/ ۲۸
🏷 #المصیبة_الراتبة
................
به نام خدا
می دهد نور به هر دیده رخ ماه حسین
می رود سمت بهشت آن که رود راه حسین
هر که سهمی ببرد از همه ی زندگی اش
نیک بخت آن که بُوَد خادم درگاه حسین
می رسد تا به بلندای حریم ملکوت
هر که از سینه او شعله کِشد آه حسین
می دهد جان و سر خویش به میدان بلا
هر که در معرکه ی عشق شد آگاه حسین
بس که جانسوز بُوَد واقعه ی کرب و بلا
می زند شعله به دلها غم جانکاه حسین
دیده در راه بمانید جگر سوختگان
می رسد منتقم فاطمه ، خونخواه حسین
هر کجا نام حسین است و مرامش یاران
می رود «یاسر» دل خسته به همراه حسین
**
حاج محمود تاری «یاسر»✍
.............
.
#امام_حسین علیهالسلام
#توسل
#غلامرضا_سازگار
ای از ازل به مهر تو دل آشنا حسین
وی تا ابد لوای عزایت به پا حسین
هر ماه در عزای تو، ماه محرّم است
هرجا بود به یاد غمت کربلا حسین
امواج اشک از سر هفت آسمان گذشت
آن دم که کرد جسم تو در خون شنا حسین
حسرت برم به مُحتضری، کاخرین نفس
روی تو دید و خنده زد و گفت: یا حسین
من کیستم که گریه کنم در عزای تو
گریند روز و شب به غمت انبیا حسین
خون، آبِ غسل، کفن، گَردِ رهگذر
تشییع توست زیر سُم اسبها حسین
سنگم اگر زنند، به جایی نمیروم
آخر تو خود بگو که روم در کجا حسین؟
تن خسته، پشت خم شده، بار گنه به دوش
رحمی به حال «میثم» بیدست و پا حسین
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
📚 نخل میثم
.
Haftegi14031118[01].mp3
11.5M
▫️دردی به دلم بخش که بیمار تو باشم (نجوا با #امام_زمان)
🎙 بانوای: حاج #میثم_مطیعی
حیف از تو که گل باشی و من خار تو باشم
بگذار که از دور گرفتار تو باشم
من مایه ندارم که خریدار تو گردم
باشد که گدای سر بازار تو باشم
گر راه ندارم به حریمت نظری کن
تا معتکف سایة دیوار تو باشم
با آنکه تو را عاشقم از خود نپسندم
تو یار به من باشی و من عار تو باشم
دستی، که به جز دامن لطف تو نگیرم
چشمی، که فقط طالب دیدار تو باشم
زخمم به جگر زن که دوایی نپذیرد
دردی به دلم بخش که بیمار تو باشم
از همچو تویی پاک تر از گل همه حیف است
تا همچو منی عبد خطاکار تو باشم
سوزم به درون ریز که پیوسته بسوزم
خوابم ببر از دیده که بیدار تو باشم
آن رتبه ندارم که نهی پای به چشمم
بگذار که خاک ره زوار تو باشم
من میثمم و چوبه ی دارم به سر دوش
بگذار که دلباخته ی دار تو باشم
استاد حاج #غلامرضا_سازگار✍