eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
8.1هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
756 ویدیو
1هزار فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
. با سبک مرحوم‌حسن جمالی عزیز جهت استغاثه در جواب: عَجِّل عَلی' ظُهورِکَ مهدی.... یا یا صاحب الزّمان بیا آقا... 🌸🌸 روز تولّدت شده آقا هر گوشه محفلی شده برپا امّا دو چشم ما شده دریا                                  عزیز زهرا ما اومدیم با استغاثه چون از هجر تو دلای ما شد خون هستی به دردای همه درمون                                 عزیز زهرا یه سال گذشت ولی نشد آقا روشن بشه با نور تو دنیا هنوز تویی غریب، توی صحرا                                   عزیز زهرا اضافه شد به عمر تو یک سال نیومدی محوّل الاحوال نکرده رو به شیعه ها اقبال                                   عزیز زهرا هنوز دلای ماست پر از ماتم بدون تو جهنّمه ، عالم عَجین شده هر لحظمون با غم                                   عزیز زهرا یه ساله روبه روت گناه کردیم دل تو رو لبریز آه کردیم ببخش که خیلی اشتباه کردیم                                   عزیز زهرا تا کی آقا مقیم صحرایی تا کی میگیری روضه تنهایی بیا که تو امید دلهایی                                   عزیز زهرا بیا به حقّ مادرت زهرا که بی تو زندگیه بی معنا بدون تو عیدی نداریم ما                                   عزیز زهرا بهار ماست فقط ظهور تو سُرور ماست فقط سُرور تو کی میرسیم آقا حضور تو                                   عزیز زهرا بیا به حقّ آه پشت در به پهلوی شکسته ی مادر به دیده های مضطر حیدر                                   عزیز زهرا بیا به حقّ کشته ی محراب بیا به حقّ غربت ارباب به لاله های تشنه پیش آب                                   عزیز زهرا کشته شده بین در و دیوار شش ماهه ای با ضربه ی مسمار از روی مادرت درو بردار                                  عزیز زهرا خونده تو رو عمّه توی بازار صدات زده در وسط انظار میون رقص و طعنه و آزار                                   عزیز زهرا عمه رو می زنند با سنگ از بام چقد شنیده از همه دشنام دیده لب پاره تو بزم شام                                  عزیز زهرا ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
. #⃣ #⃣ ‍#⃣ #⃣ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا غَریبَ الغُرَباء یا مُعینَ الضُّعَفاءِ وَ الفُقَراء، یا أنِیسَ النُّفُوس، أیّها المَدفون بِأرضِ طوس، اَلسُّلطانَ اَبَاالحَسَن عَلیَّ بنَ موُسَی الرِّضا وَ علی آبائک الطّیِبینَ الطّاهرین و عَلی اولادِکَ المَعصومین وَ رَحمَةُ الله وَ بَرَکاتُه شب شهادت آقا و ولی نعمتمون امام رضاست، خودت رو تو حرم آقا ببین .. بگو یا امام رضا محرم و صفر هم تموم شد من هنوز کاسه ی گداییم خالیه، من هنوز امامِ زمانم رو ندیدم، من هنوز برات کربلام امضا نشده، من هنوز شهادت نامه ام امضا نشده... امشب هر چی میخوای از این آقا بگیر معلوم نیست تا سال آینده زنده باشیم بگو یا امام رضا بحق میوه ی دلت امام جواد، مارو از این پرچم سیاها و روضه ها جدا نکن، آقاجان مرگ مارو توی همین روضه ها قرار بده، چه زود گذشت، نمی دونم بعدِ دو ماه چه جوری باید از این روضه ها دل بکنم... چه جوری وداع کنم... 👇 پیرهن سیاه، خدانگهدارت شالِ عزا، خدانگهدارت امام رضا، خدانگهدارت دلم گرفته... *یا امام رضا قربون خودت، قربون بچه هات، قربون زائرات، قربونِ مهمونات، قربونِ گریه کنات...* اگه که گریه کردم این شبها اجازه داده مادرت زهرا حالا شبا کجا برم آقا؟ من تازه عادت کرده بودم .. غریبیِ تو ما رو عاشق کرد برا تو مادرِ تو هق هق کرد آخه سه ساله تو خرابه ها دق کرد هنوز صدایِ نالۀ زینب میونِ روضه ها میاد هر شب یه شش ماهه تو گهواره تب کرد برات بمیرم... از علقمه میاد صدا زهرا به خاک و خون کشیده شد سقا که تشنه پر کشید لبِ دریا برات بمیرم .. به زیر دست و پا علی اکبر یتیمِ مجتبی زده پرپر میونِ قتلگاه اومد مادر... يا امام رضا! قربونِ غریبیت برم، اومد كه از مدینه بياد بیرون، گفت بذارید با زن و بچه م برم، گفتن: نه نمیشه، حضرت فرمود: اجازه بدید جوادم با من باشه، گفتن: نه. آقا رو از آقازاده ش جدا کردن همچین که اومد حرکت کنه، به خانواده ش فرمود برا من گریه کنید .. گفتن: آقاجان! شما فرمودید پشتِ سر مسافر گریه خوبیت نداره ؟.. فرمود برا مسافری که امیدِ برگشت داشته باشه .. من این بار برم دیگه برنمیگردم ... الهی برات بمیرم ، صدا زد اباصلت اگه اومدم که هیچ اما اگه دیدی عبا به سر کشیدم با من کاری نداشته باش فقط درِ حجره رو باز کن .. اباصلت میگه، دلم شور زد هی منتظر بودم تو کوچه دیدم از دور یکی انگار هی میشینه هی بلند میشه .. همچنین که نزدیکتر شد دیدم یه صدایی به گوشم میخوره هی میگه: جیگرم داره میسوزه... گاهی دست رو دیوار میگذاشت میگفت وای مادرم .. همچنین که در حجره رو باز کردم، حضرت وارد حجره شد مثلِ مارگزیده به خودش میپیچید .. به سختی دیدم فرشایِ حجره رو کنار زد سئوال کردم: آقاجان! قربونت برم چرا این کار رو میکنید؟ فرمود: اباصلت من دیگه از دنیا میرم میخوام مثلِ جدم رو خاکا جون بدم .. اباصلت میگه همچین که آقا بی حال شد یه وقت دیدم یه آقایِ زیبا رو آمده، سرِ امام رضا رو به دامن گرفته ... آقا شما کی هستید؟ فرمود اباصلت من جواد اِبن الرضا هستم. آقاجان درِ حجره بسته بود چطور وارد شدی؟ فرمود همان خدایی که قادر است مرا از مدینه تا طوس بیاورد ، قادرست مرا از درِ بسته وارد کنه ... میگه دیدم سرِ امام رضا رو، روی پاهاش گذاشته از گوشۀ چشم امام رضا اشک جاریِ ... دیدن جواد الائمه بابارو توي بغلش گرفته، هی دستش رو توی موهایِ امام رضا میکشید هی میگه: بابایِ قشنگم .. بابایِ مظلومم .. تو غریب بودی بابا ... زخمِ زبون بهت زیاد زدن ... خیلی دلم تنگت شده بودم ... اینجا جواد الائمه سرِ بابا رو بغل گرفت عرضم تمام، یه شب هم تو خرابه .. سر بریده رو آوردن .. یه دختری سرِ بابا رو بغل گرفت ... زیانِ حاله: بابا همیشه تو موهایِ منو درست میکردی .. حالا این بار من موهای تو رو درست می کنم ... بابا هميشه تو سر منو بغل ميكردي اما حالا من سَرِ تو رو بغل گرفتم، بابا اول به من بگو کی رگایِ گردنت رو بریده .. کدوم نانجیبب چوب به لب هات زده ... بابا شنیدم تنور خولی بردنت .. ای حسین... خدایا به نازدانه ی ابی عبدالله حضرت رقیه سلام الله علیها، به عظمت و غربت، آقامون علی بن موسی الرضا، فرج امام زمان را معجل بفرما... مرگ مارو شهادت در رکابش قرار بده، رهبرمان در سایه لطفش محافظت بفرما، انقلاب ما به انقلابش متصل بگردان، آمریکا و اسرائیل نابود بگردان... .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ...... ✓سیمای حرم↶ .
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
. #⃣ #متن_کامل_روضه #⃣ #روضه_امام_رضا ‍#⃣ #فیش_روضه_امام_رضا #⃣ #شهادت_امام_رضا .....ـــــــــــــ
. . شهادت حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام به نفس حاج سید مجید ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ پیرهن سیاه ، خدانگهدارت شالِ عزا ، خدانگهدارت امام رضا ، خدانگهدارت دلم گرفته .. دلم گرفته .. اگه که گریه کردم این شبها اجازه داده مادرت زهرا .. حالا شبا کجا برم آقا؟ (من تازه عادت کرده بودم ..) غریبیِ تو ما رو عاشق کرد برا تو مادرِ تو هق هق کرد آخه سه ساله تو خرابه ها دق کرد *دیگه داره تموم میشه .. امشب هر چی داری رو کن .. خستگی رو بزار کنار .. نکنه حواست جایِ دیگه پرت بشه .. بی حال شدی یادِ حرم امام رضا کن ، خودت رو تو حرم ببین .. بگو یا امام رضا مددی .. یادِ جدت افتادم تو گودال بود ، اما نگاهش با همه ضعفش سمتِ خیمه ها بود ..* هنوز صدایِ نالۀ زینب میونِ روضه ها میاد هر شب یه شش ماهه تو گهواره تب کرد برات بمیرم .. از علقمه میاد صدا زهرا به خاک و خون کشیده شد سقا که تشنه پر کشید لبِ دریا برات بمیرم .. به زیر دست و پا علی اکبر یتیمِ مجتبی زده پرپر میونِ قتلگاه اومد مادر .. *یا امام رضا قربون خودت ، قربون بچه هات ، قربون زائرات .. قربونِ مهمونات ، قربونِ گریه کنات .. غریب الغرباست ، اومد تو حرم گفت آقا که حرم داره . اما معرفت داشت گفت غریب الغرباییش میدونی برا چیه؟ گفت غریب اونی نیست که حرم نداره ، غریب اون کسی نیست که زائر نداره ، غریب اون کسیِ که وقتِ جون دادن خواهر بالا سرش نباشه ... قربونِ غریبیت برم ، اومد از مدینه بیرون بیاد گفت بزارید با زن و بچه م برم ، گفتن نه نمیشه ، حضرت فرمود اجازه بدید جوادم با من باشه ، گفتن نه. آقا رو از آقازاده ش جدا کردن همچین که اومد حرکت کنه ، به خانواده ش فرمود برا من گریه کنید .. گفتن آقاجان شما فرمودید پشتِ سر مسافر گریه خوبیت نداره ؟.. فرمود برا مسافری که امیدِ برگشت داشته باشه .. من این بار برم دیگه برنمیگردم ... الهی برات بمیرم ، صدا زد اباصلت اگه اومدم که هیچ اما اگه دیدی عبا به سر کشیدم با من کاری نداشته باش فقط درِ حجره رو باز کن .. اباصلت میگه ، دلم شور زد هی منتظر بودم تو کوچه دیدم از دور یکی انگار هی میشینه هی بلند میشه .. همچنین که نزدیکتر شد دیدم یه صدایی به گوشم میخوره هی میگه جیگرم ... اما بچه وقتی براش یه اتفاقُ بدی می افته گاهی میگه جیگرم .. گاهی دست رو دیوار میزاره میگه مادرم .. همچنین که در حجره رو باز کردم ، حضرت وارد حجره شد مثلِ مارگزیده به خودش میپیچید .. به سختی دیدم فرشایِ حجره رو کنار زد (آقاجان قربونت برم چرا این کار رو میکنی؟) فرمود اباصلت من دیگه از دنیا میرم فرمود میخوام مثلِ جدم رو خاکا جون بدم .. اباصلت میگه همچین که آقا بی حال شد یه وقت دیدم یه آقایِ زیبا رو آمده ، سرِ امام رضا رو به دامن گرفته ... آقا شما کی هستید؟ فرمود اباصلت من جواد ابن الرضا هستم. آقاجان درِ حجره بسته بود چطور وارد شدی؟ فرمود همان خدایی که قادر است مرا از مدینه تا طوس بیاورد ، قادرست مرا از درِ بسته وارد کنه ... میگه دیدم سرِ امام رضا رو ، رو پاهاش گذاشته از گوشۀ چشم امام رضا اشک جاریِ ... دیدن جواد الائمه هی دستش رو لایِ موهایِ امام رضا میکشید بابایِ قشنگم .. بابایِ مظلومم .. تو غریب بودی بابا ... زخمِ زبون بهت زیاد زدن ... خیلی دلم تنگ شده بود بغلت کنم .. اینجا جواد الائمه سرِ بابا رو بغل گرفت عرضم تمام ... یه شب هم تو خرابه .. سر بریده رو آوردن .. یه دختری سرِ بابا رو بغل گرفت ... (زبانِ حال) بابا همیشه موهایِ منو تو درست میکردی .. حالا این بار من موهای تو رو درست می کنم ... بابا اول به من بگو کی رگایِ گردنت رو بریده .. کدوم نانجیبب چوب به لب هات زده ... بابا شنیدم تنور خولی بردنت .. حسین ... ........................ 👇