.
✍مشابهت های وقایع شهر #کوفه «مجلس ابن زیاد» با #شام «مجلس یزید» :👇
1⃣در هر دو جا سر مبارک #امام_حسین_علیه_السلام به دار آویخته شد!👇
🔰در کوفه :
ابن جوزی می نویسد :
《ثُمَّ نُصِبَ رَأسُ الحُسَينِ(ع) بِالكُوفَةِ بَعدَ أَن طِيفَ بِهِ》
سپس سر مبارک امام حسین(ع) بعد از گرداندنش در کوفه، به دار نصب شد.(۱)
🔰در شام :
شیخ صدوق می نویسد :
《ثُمَّ أمَرَ بِرَأسِ فَنُصِبَ عَلَى بَابِ مَسجِدِ دِمَشقَ》
سپس یزید دستور داد سرِ امام حسين(ع) را بر درِ مسجد دمشق، نصب كنند.(۲)
📚منابع :
۱)المنتظم ابن جوزی، ج۵، ص۳۴۱
۲)تاريخ الإسلام ذهبی، ج۵، ص۱۰۷
.........
2⃣در هر دو مجلس، به لب و دندان #امام_حسین_علیه_السلام جسارت شد!👇
🔰در کوفه :
عبیدالله بن زیاد در مجلس خود دستور داد سر مبارک امام حسین(ع) را به حضورش بیاورند.
《فَوُضِعَ بَيْنَ يَدَيْهِ وَ جَعَلَ يَنْظُرُ إِلَيْهِ وَ يَتَبَسَّمُ وَ فِي يَدِهِ قَضِيبٌ يَضْرِبُ بِهِ ثَنَايَاهُ》
عبیدالله سر مقدس را پيش روى خود قرار داد و به آن نگاه میكرد و پوزخند میزد، و در دست او چوبی بود كه با آن به دندانهاى پيشين حضرت(ع) میزد.(۱)
🔰در شام :
در مجلس یزید نیز این جریان اتفاق افتاد و یزید دستور داد که سر مبارک را نزد او حاضر کردند.
《فَوُضِعَ بَينَ يَدَيهِ فِی طَسْتٍ مِن ذَهَبِ وَجَعَلَ یَضرِبُ بِقَضیبِ فِی یَدِه عَلَی ثَنَایَاهُ》
سر مبارک امام حسین(ع) جلوی او در طشت طلا قرار داده شد، وآن لعین با چوپ، بر میان دو لب مطهر ایشان می زد.(۲)
#وقایع_کوفه
#وقایع_شام
📚منابع :
۱)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۱۵
۲)امالی شیخ صدوق، ص۱۶۵
...........
3⃣در هر دو مجلس برخی حضّار مجلس معترض شدند!👇
🔰در کوفه :
زيد بن ارقم صحابی رسول اکرم(ص) در مجلس عبیدالله بن زیاد، در کنار عبیدالله نشسته بود که وقتی صحنه جسارت به سر مقدس را ديد، به او گفت :
《ارْفَعْ قَضِيبَكَ عَنْ هَاتَيْنِ الشَّفَتَيْنِ فَوَ اللَّهِ الَّذِي لَا إِلَهَ غَيْرُهُ لَقَدْ رَأَيْتُ شَفَتَيْ رَسُولِ اللَّهِ(ص) عَلَيْهِمَا مَا لَا أُحْصِيهِ كَثْرَةً تُقَبِّلُهُمَا》
چوبت را از اين دو لب بردار! زيرا به خدایى كه جز او معبودى نيست، هر آينه بارها ديدم لبان مبارک رسول خدا(ص) را كه بر اين لبها بود و بسیار آن ها را می بوسید.
سپس زید به گريه افتاد و مجلس عبیدالله را ترک کرد و به خانه اش رفت.(۱)
🔰در شام :
هنگام ورود اسراء به مجلس یزید و جسارت یزید به سر مقدس امام حسین(ع) ابوبرزه اسلمی صحابی رسول اکرم(ص) با دیدن آن صحنه، طاقت نیاورد و فریاد زد :
《وَيْحَكَ يَا يَزِيدُ أَ تَنْكُتُ بِقَضِيبِكَ ثَغْرَ الْحُسَيْنِ(ع) ابْنِ فَاطِمَةَ(س)؟
أَشْهَدُ لَقَدْ رَأَيْتُ النَّبِيَّ(ص) يَرْشُفُ ثَنَايَاهُ وَ ثَنَايَا أَخِيهِ الْحَسَنِ(ع) وَ يَقُولُ أَنْتُمَا سَيِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ فَقَتَلَ اللَّهُ قَاتِلَكُمَا وَ لَعَنَهُ وَ أَعَدَّ لَهُ جَهَنَّمَ وَ ساءَتْ مَصِيراً》
ای یزید! وای بر تو! آیا با چوب خیزران به دندانهای حسین(ع) میزنی؟
با چشمان خودم دیدم که رسول اکرم(ص) دندانهای حسین(ع) و برادرش حسن(ع) را می مکید و میبوسید و به ایشان می فرمود : شما دو فرزندم، آقای جوانان اهل بهشت هستید، خداوند لعنت کند و بکشد قاتل هر دوی شما را و جهنم را برای او آماده کند و جهنم چه بد منزلگاهی است؟!(۲)
📚منابع :
۱)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۱۴
۲)مقتل الحسین(ع) خوارزمی، ج۲، ص۵۷
.............
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
. ✍مشابهت های وقایع شهر #کوفه «مجلس ابن زیاد» با #شام «مجلس یزید» :👇 1⃣در هر دو جا سر مبارک #امام_ح
.
4⃣در هر دو مجلس #حضرت_زینب_سلام_الله_علیها با آنان جواب دندان شکن داد!👇
🔰در کوفه :
ابن زیاد در مجلس کوفه از حضرت زینب کبری(س) پرسید :
《كَيْفَ رَأَيْتِ صُنْعَ اللَّهِ بِأَخِيكِ وَ أَهْلِ بَيْتِكِ؟》
رفتار خدا با برادر و خاندان خود را چگونه دیدی؟
زینب کبری(س) جواب داد :
《مَا رَأَيْتُ إِلَّا جَمِيلًا! هَؤُلَاءِ قَوْمٌ كَتَبَ اللَّهُ عَلَيْهِمُ الْقَتْلَ فَبَرَزُوا إِلى مَضاجِعِهِمْ وَ سَيَجْمَعُ اللَّهُ بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُمْ فَتُحَاجُّ وَ تُخَاصَمُ فَانْظُرْ لِمَنْ يَكُونُ الْفَلْجُ يَوْمَئِذٍ هَبَلَتْكَ أُمُّكَ يَا ابْنَ مَرْجَانَةَ!》
من جز خير و زيبايى چيزى نديدم، اينان افرادى بودند كه خداوند مقام شهادت را سرنوشتشان ساخت، از اين رو داوطلبانه به خوابگاههاى خود شتافتند، به زودى خداوند بين آنان و تو را جمع كند، تا تو را به محاكمه بكشد، اكنون بنگر در آن دادگاه و محاكمه، چه كسى پيروز و چه كسى درمانده است؟
مادرت به عزايت بنشيند اى پسر مرجانه!(۱)
🔰در شام :
حضرت زینب(س) خطاب به یزید فرمود :
《یَابنَ الطُلَقَاء! اَ مِنَ العَدلِ يَابن الطُّلقاءِ تَخديرُكَ حَرائِرِك وَ اماءَكَ وَسُوقُك بَناتِ رَسُولِ اللهِ(ص) سَبايَا؟ قَد هَتكْتَ سُتورَهَنَّ وَ ابْدَيْتَ وُجُوهَهُنَّ تَحْدُو بِهِنَّ الأعْداءُ مِن بَلَدٍ الى بَلَدٍ وَ يَسْتَشرِفْهُنَّ اهْلُ المناهِلِ وَالمعاقِلِ وَ يَتَصَفَّحُ وُجوهَهُنَّ القريبُ والبعيد!》
ای پسر آزاده شده ی پدرم! آيا اين از عدالت است كه همسران و كنيزانِ خودت را در پشت پردهها قرار دادهاى، ولى دختران رسول خدا(ص) را به عنوان اسير، روانه كردهاى، پردههاى حرمت آنان را دريده، چهرههايشان را آشكار ساخته و زير سلطه دشمنان از شهرى به شهرى مي گردانى، آنگونه كه مردم شهرها و آبادىها و قلعهها و بيابانها به آنان مي نگرند و دور و نزديك، چهره آنان را تماشا می كنند؟(۲)
#وقایع_کوفه
#وقایع_شام
📚منابع :
۱)اللهوف ابن طاووس، ص۱۶۰
۲)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۱۳۴
..................
5⃣در هر دو مجلس #امام_سجاد_علیه_السلام نیز با آنان به مجادله پرداخت!👇
🔰در کوفه :
عبیدالله پس از شنیدن جواب های دندان شکن حضرت زینب(س) رو کرد به امام سجاد(ع) و گفت : تو کیستی؟
امام سجاد(ع) فرمود : من علی بن حسینم!
عبیدالله گفت :
《أَ لَيْسَ قَدْ قَتَلَ اللَّهُ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ(ع)؟》
آیا خداوند در کربلا علی پسر حسین(ع) را نکشت؟
امام سجاد(ع) فرمود :
《قَدْ كَانَ لِي أَخٌ يُسَمَّى عَلِيّاً قَتَلَهُ النَّاسُ》
من برادری به نام علی داشتم که مردم او را کشتند.
عبیدالله گفت : بلکه او را خدا کشت.
امام سجاد(ع) فرمود :
《اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِينَ مَوْتِها》
خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض می کند.
در این هنگام ابن زیاد خشمگین شد و گفت : آیا تو جرات حاضرجوابی در مقابل گفتار مرا داری؟
سپس دستور قتل امام سجاد(ع) را داد.(۱)
آنگاه امام سجاد(ع) رو کرد به ابن زياد و فرمود :
《أَبِالْقَتْلِ تُهَدِّدُني يَابْنَ زِياد؟ أَما عَلِمْتَ أَنَّ الْقَتْلَ لَنا عادَةٌ وَ كَرامَتَنَا الشَّهادَةُ》
اى پسر زياد! آيا ما را با قتل تهديد مى كنى؟ مگر نمى دانى كه كشته شدن در راه خدا، عادت [ديرين] ما و شهادت، مايه كرامت و افتخار ماست.(۲)
🔰در شام :
امام سجاد(ع) در مجلس یزید، بلند شد و پیش روی یزید قرار گرفت و در شعری، خطاب به او فرمود :
《لَا تَطمَعُوا أَن تُهِینُونا وَ نُکرِمُکُم،
وَاِن نَکُفَّ الأَذَی عَنکُم وَ تُؤذُونَا،
فَاللهُ یَعلَمُ أنَّا لا نُحِبُّکُم،
وَ لَانَلُومُکُم أَن لَم تُحِبُّونَا》
انتظار نداشته باشید که وقتی شما ما را خوار میکنید، ما شما را گرامی بداریم؛ هنگامی که شما آزارمان میدهید، ما از آزار شما خودداری ورزیم.
خدا میداند که ما شما را دوست نداریم و از اینکه شما نیز ما را دوست نمیدارید، سرزنشتان نمیکنیم.(۳)
📚منابع :
۱)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۱۶
۲)اللهوف ابن طاووس، ص۱۶۰
۳)الفتوح ابن اعثم کوفی، ج۵، ص۱۳۱
............
6⃣در هر دو مجلس #امام_سجاد_علیه_السلام به قتل تهدید شد!👇
🔰در کوفه :
عبیدالله بن زیاد گفت :
《اذْهَبُوا بِهِ فَاضْرِبُوا عُنُقَهُ》
علی بن حسین(ع) را ببرید و گردنش را بزنید.(۱)
🔰در شام :
مسعودی می نویسد :
《فَشَاوَرَ يَزِيدُ جُلَسَاءَه فِي أَمرِه، فَأشَارَوا بِقَتلِهِ》
یزید در مورد امام سجاد(ع) با مشاورین خود مشورت کرد، که همگی رای بر کشتن ایشان دادند!(۲)
📚منابع :
۱)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۱۶
۲)اثبات الوصية مسعودی، ص۱۷۱
..........
.
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
. ✍مشابهت های وقایع شهر #کوفه «مجلس ابن زیاد» با #شام «مجلس یزید» :👇 1⃣در هر دو جا سر مبارک #امام_ح
.
7⃣در هر دو مجلس #امام_سجاد_علیه_السلام در غل و زنجیر بود!👇
🔰در کوفه :
طبری می نویسد :
《إِنَّ عُبَيدَ اللهِ أَمَرَ بِعَلِىِّ بنِ الحُسَينِ(ع) فَغُلَّ بِغُلٍّ إِلَى عُنُقِهِ》
عبيد اللّه بن زياد، دستور داد تا على بن حسين(ع) را تا گردن در غل و زنجیر كنند.(۱)
🔰در شام :
نقل شده است که؛
《كَانَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ(ع) مُقَيَّدَاً مَغْلُولًا》
امام سجاد(ع) در غل و زنجیر بود.(۲)
📚منابع :
۱)تاريخ الطبری، ج۴، ص۳۵۲
۲)تفسیر قمی، ج۲، ص۳۵۳
............
.
8⃣در هر دو شهر #حضرت_زینب_سلام_الله_علیها خطبه خواندند!👇
🔰در کوفه :
حِذْيَم بن شريك اسدى مى گويد :
در کوفه دیدم که زينب دختر على(ع) برای کوفیان خطبه مى خواند.
《لَمْ أَرَ وَ اللَّهِ خَفِرَةً قَطُّ أَنْطَقَ مِنْهَا كَأَنَّهَا تَنْطِقُ وَ تُفْرِغُ عَلَى لِسَانِ عَلِيٍّ(ع)》
هرگز زنى را سخن ورتر و زبان آورتر از او نديدم.
گويا زبان على(ع) در كام اوست و با زبان اميرمؤمنان على(ع) سخن مى گويد.(۱)
🔰در شام :
ابن طاووس می نویسد :
هنگامی که یزید به راس مبارک امام حسین(ع) اهانت کرد و آن اشعار کفر را خواند، سپس؛
《فَقَامَتْ زَيْنَبُ بِنْتُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(ع) فَقَالَتْ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ وَ آلِهِ أَجْمَعِينَ صَدَقَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ..》
زینب کبری(س) ایستاد و این چنین خطبه ای خواند.(۲)
#وقایع_کوفه
#وقایع_شام
📚منابع :
۱)الاحتجاج شیخ طبرسی، ج۲، ص۳۰۵
۲)اللهوف ابن طاووس، ص۱۸۱
...........
9⃣در هر دو شهر سر مبارک #امام_حسین_علیه_السلام بر بالای نیزه قرآن تلاوت کرد!👇
🔰در کوفه :
شیخ مفید به نقل از زید بن ارقم مینویسد :
《مُرَّ بِهِ عَلَيَّ وَ هُوَ عَلَى رُمْحٍ وَ أَنَا فِي غُرْفَةٍ لِي فَلَمَّا حَاذَانِي سَمِعْتُهُ يَقْرَأُ :
[أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَ الرَّقِيمِ كَانُوا مِنْ آيَاتِنَا عَجَبَاً؟]
فَقَفَّ وَ اللَّهِ شَعْرِي وَ نَادَيْتُ : رَأْسُكَ وَ اللَّهِ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ(ص) أَعْجَبُ وَ أَعْجَبُ!》
در آن روز من در میان غرفه نشسته بودم، هنگامی که سر بریده امام حسین(ع) که بر فراز نیزه جا داشت، از برابرم گذشت، شنیدم آیه سوره کهف را قرائت میفرمود : آیا خیال کرده که پیشآمد یاران کهف و رقیم از گزارشات ما شگفتآورتر است؟
به خدا سوگند! به مجردی که این آیه را از آن سر بریده نورانی شنیدم، موی بر اندامم راست شد و عرض کردم :
به خدا سوگند! سر بریده شما ای فرزند رسول خدا(ص)، شگفت آورتر از پیش آمد اصحاب کهف است.(۱)
🔰در شام :
قطبالدین راوندی به نقل از منهال بن عمرو مینویسد :
《أَنَا وَ اَللَّهِ رَأَيْتُ رَأْسَ اَلْحُسَيْنِ(ع) حِينَ حُمِلَ وَ أَنَا بِدِمَشْقَ وَ بَيْنَ يَدَيْهِ رَجُلٌ يَقْرَأُ اَلْكَهْفَ حَتَّى بَلَغَ قَوْلَهُ :
[أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحٰابَ اَلْكَهْفِ وَ اَلرَّقِيمِ كٰانُوا مِنْ آيٰاتِنٰا عَجَباً؟]
فَأَنْطَقَ اَللَّهُ اَلرَّأْسَ بِلِسَانٍ ذَرِبٍ ذَلِقٍ فَقَالَ أَعْجَبُ مِنْ أَصْحَابِ اَلْكَهْفِ قَتْلِي وَ حَمْلِي》
به خدا سوگند! من در دمشق دیدم که سر مطهر امام حسین(ع) را بر سر نیزه کرده بودند و مردی پیش روی سر مبارک، سوره کهف را میخواند.
همین که به این آیه رسید :
«أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَالرَّقِيمِ كَانُوا مِنْ آيَاتِنَا عَجَبًا»
ناگهان سر مطهر اباعبدالله(ع) به قدرت خدا سخن گفت و به زبان فصیح و شیوا، فرمود : ماجرای من از قصه اصحاب کهف شگفتانگیزتر است.(۲)
📚منابع :
۱)الإرشاد شيخ المفيد، ج۲، ص۱۱۸
۲)الخرائج والجرائح راوندی، ج۲، ص۵۷۷
.........
.
🔟بعد از اتمام هر دو مجلس[کوفه و شام]، #اسرای_کربلا به زندان انتقال داده شدند!👇
🔰در کوفه :
شیخ صدوق می نویسد :
《[أَمَرَ] اِبْنُ زِيَادٍ بِرَدِّهِمْ إِلَى اَلسِّجْنِ》
ابن زیاد دستور داد تا اسرای کربلا را در زندان کوفه، زندانی کنند.(۱)
🔰در شام :
شیخ صدوق می نویسد :
《ثُمَّ إِنَّ يَزِيدَ لَعَنَهُ اللَّهُ أَمَرَ بِنِسَاءِ الْحُسَيْنِ(ع) فَحُبِسْنَ مَعَ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ(ع) فِي مَحْبِسٍ》
یزید دستور داد، خانواده ی امام حسین(ع) را با امام سجاد(ع) زندانی کردند.(۲)
#وقایع_کوفه
#وقایع_شام
📚منابع :
۱)الأمالی شيخ صدوق، ص۲۳۰
۲)امالی شیخ صدوق، ص۱۶۸
.
#شام
6⃣1⃣1⃣یکم صفر سال ۶۱ هجری قمری کاروان #اسرای_کربلا و اهل بیت #امام_حسین_علیه_السلام به شهر شام رسیدند!👇
✅کاوران اسرای اهل بیت(ع) بعد از طی مسیر طولانی و پرمشقّت از کوفه تا شام، بعد از عبور از منازلی، به دمشق، پایتخت شام و مرکز خلافت بنی امیه، رسیدند.
مرحوم کفهمی می نویسد :
📋《وَ فِی أوَّلِ صَفَرٍ اُدخِلَ رَأسُ الحُسَينِ(ع) إلى دِمَشقَ، وهُوَ عيدٌ عِندَ بَني اُمَيَّةَ》
♦️در روز اوّل صفر، سر مبارک امام حسين(ع) به دمشق، وارد شد و آن روز، نزد بنى اميّه، عيد بود.(۱)
طبق برخی گزارشهای دیگر، ورود سرهای شهداء به همراه اسرای کربلا به شام، در روز اول صفر بوده است.(۲)
#روز_شمار_عاشورا
#ویژه_ماه_صفر
#وقایع_شام
📚منابع :
۱)المصباح کفهمی، ص۵۰۱
۲)آثار الباقیة ابوریحان بیرونی، ص۵۲۷
..................
#دروازه_ساعات
7⃣1⃣1⃣توقف سه روزه کاروان #اسرای_کربلا در پشت دیوارهای شهر دمشق برای تزیین شهر!👇
✅تاریخ می نویسد :
📋《فَوَقَفُوهُم عَنِ الدُخُولِ ثَلَاثةَ أَیّامِ وحَبَسُوُهُم هُناکَ، حَتّى تَتَوفّرَ زِینَةُ الشَامِ و تَزوِیقُها بِالحَلیِّ والحُلَلِ والحَرِیرِ والدِّیبَاجِ وَالفِضَّهِ والذَّهَبِ وَأنوَاعِ الجَواهِرِ عَلى صَفَةِِ لَم یَر الرَّاؤُوُن مِثلَهَا لاقَبلَ ذَلِکَ الیَومِ وَ لابَعدَهُ》
♦️اهل بیت(ع) را سه روز پشت دروازه شام نگه داشتند، و آنها را در آنجا به بند کشیدند.
در این حین شهر را به بهترین شکل زیور بستند، به گونهای كه چشمی مثل آن را ندیده بود.(۱)(۲)
و به نقل عماد الدین طبری؛
📋《ظَلُّوا عَلَى بَابِ المَدِينةِ ثَلَاثةَ أيَّامِِ حَتَّى يُزَيِّنُوا البَلَدَ》
♦️کاروان اسرای اهل بيت(ع) را سه روز پشت دروازه شام نگه داشتند، تا شهر را تزیین کنند.(۳)
#روز_شمار_عاشورا
📚منابع :
۱)امالی شیخ صدوق، مجلس ۳۱، ص۲۳۰
۲)كامل بهائی عماد الدین طبری، ج۲، ص۳۶۱
۳)کامل بهایی عماد الدین طبری، ج۲، ص۳۶۱
.
.
0⃣2⃣1⃣دیدار پیرمرد شامی با #امام_سجاد علیه_السلام!👇
#روز_شمار_عاشورا #شام_بلا
#وقایع_شام #اسارت
.
✅وقتی #اسرای_کربلا را وارد شام کردند، در اين ميان پيرمردى به كاروان اسيران نزديك شد و گفت :
📋《الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي قَتَلَكُمْ وَ أَهْلَكَكُمْ وَ أَرَاحَ الْبِلَادَ عَنْ رِجَالِكُمْ وَ أَمْكَنَ أَمِيرَالْمُؤْمِنِينَ مِنْكُمْ》
♦️خدا را سپاس كه شما را كشت و نابود كرد و شهرها را از مردان شما آسوده ساخت و امیرالمومنین يزيد را بر شما پيروز نمود!!
امام سجاد(ع) به او فرمود :
📋《يا شَيْخُ! هَلْ قَرَأْتَ الْقُرْآنَ؟》
♦️اى پيرمرد! آيا قرآن خوانده اى؟
پاسخ داد : آرى! (شما را با قرآن چكار؟!)
فرمود :
📋《فَهَلْ عَرَفْتَ هذِهِ الآيَةَ؟》
♦️آيا اين آيه را مى شناسى؟
که می گوید :
📋《قُلْ لاَ أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ اَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى!》
♦️به مردم بگو كه من هيچ پاداشى از شما در برابر رسالتم درخواست نمى كنم، جز دوست داشتن نزديكانم!(اهل بيتم)
پيرمرد پاسخ داد : آرى!
من اين آيه را خوانده ام! (ولى با شما چه ارتباطى دارد!).
امام سجاد(ع) فرمود :
📋《فَنَحْنُ الْقُرْبى يا شَيْخُ!》
♦️قُربى ما هستيم ای پیر مرد!
پيرمرد وقتی اين سخنان را شنيد، ساكت شد و از گفته هاى خود سخت پشيمان گرديد و فرياد زد : به خدا سوگند! شما همان گروه شايسته و از خاندان پيامبر اکرم(ص) هستيد.
امام(ع) نيز در تأييد سخنان آن پيرمرد فرمود : به خدا سوگند، بدون ترديد ما همان اهل بيت عصمت و طهارتيم و به حقّ جدّ ما رسول خدا(ص) سوگند! كه ما همان گروه هستيم.
📋《فَبَكَى الشَّيْخُ وَ رَمَى عِمَامَتَهُ ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ إِلَى السَّمَاءِ》
♦️پيرمرد گريست و عمامه از سر انداخت و سرش را به آسمان بلند كرد.
📋《ثُمَّ قَالَ : اللَّهُمَّ إِنَّا نَبْرَأُ إِلَيْكَ مِنْ عَدُوِّ آلِ مُحَمَّدٍ ص مِنْ جِنٍّ وَ إِنْسٍ!》
♦️سپس گفت : خدايا! من از دشمنان آل محمّد(ص) از جنّ و انس آنها بيزارى مى جويم.
سپس به امام(ع) عرض كرد :
📋《هَلْ لِي مِنْ تَوْبَةٍ؟》
♦️آيا راه توبه اى براى من وجود دارد؟
امام به او فرمود :
📋《نَعَمْ! إِنْ تُبْتَ تَابَ اللَّهُ عَلَيْكَ وَ أَنْتَ مَعَنَا》
♦️آرى! اگر توبه كنى، خداوند تو را مى بخشد و توبه ات را مى پذيرد و تو با ما و در زمره ی دوستان ما خواهى بود.
پيرمرد نيز توبه كرد، ولى هنگامى كه اين سخن به گوش يزيد رسيد، دستور قتل وى را صادر كرد!(۱)
📚منبع :
۱)اللهوف ابن طاووس، ص۱۷۶
#اسنادالمصائب
.
.
#مجلس_یزید
1⃣2⃣1⃣ورود #اسرای_کربلا به مجلس یزید!👇
✅سپس اسراء را وارد مجلس یزید کردند که امام صادق(ع) در این باره می فرماید :
📋《لَمَّا أُدْخِلَ رَأْسُ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ(ع) عَلَى يَزِيدَ لَعَنَهُ اللهُ وَ أُدْخِلَ عَلَيْهِ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ(ع) وَ بَنَاتُ أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ(ع) وَ كَانَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ(ع) مُقَيَّداً مَغْلُولًا》
♦️وقتی که سر مبارک امام حسین(ع) را وارد مجلس یزید کردند، در این هنگام امام سجاد(ع) به همراه دختران امیرالمومنین(ع) نیز وارد مجلس کردند، در حالی که دست و گردن و بازوی جد اسیرم، در غل بسته بود.(۱)
و در روایتی دیگر؛
📋《وَ کَانَ أَجسَادُهُم مُجَرَّدَةً وَ ثِيَابُهُم مُرَمَّلَةً وَ خُدُودُهُم مُعَفَّرَةً》
♦️در حالی که، پیکرهای شهدای کاروان امام حسین(ع)، برهنه، با لباس های خونین و صورت های خاک آلود بودند.(۲)
#روز_شمار_عاشورا
#ویژه_ماه_صفر
#وقایع_شام
📚منابع :
۱)تفسیر قمی، ج۲، ص۳۵۳
۲)تاريخ الطبری، ج۵، ص۴۶۰
#اسنادالمصائب
.