.
📋 عاشق فقط به دیده گریان دلش خوش است
#مناجات
حاج سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
عاشق فقط به دیده ی گریان دلش خوش است
هجران زده به حال پریشان دلش خوش است
عشق است هرچه را بپسندی برای من
دلدادهات به غربت و هجران دلش خوش است
گفتی بسوز در غم من، اِی به روی چشم
دلسوخته به لذت درمان دلش خوش است
با فقرِ محض آمدنم عیب و نقص نیست
وقتی که مور هم به سلیمان دلش خوش است
محتاج یک نگاه کریمانهی توأم
قحطی زده به قطرهی باران دلش خوش است
در پشت در نشستن من بیدلیل نیست
سائل فقط به لطف کریمان دلش خوش است
با دست مهربان خودت لقمهای بگیر
خیلی گدا به لقمهای از نان دلش خوش است
اینجا بساط شاه و گدا فرق میکند
اینجا خود کریم به مهمان دلش خوش است
گیرم که خشک هم بشود چشم نوکرت
بر ابر رحمت تو کماکان دلش خوش است
میگفت عاشقی که زیارت نرفته بود
تنها به لطف شاه خراسان دلش خوش است
وقتی دلت گرفت فقط فَابْکِ لِلْحُسَيْنِ
نوکر به روضهی شَه عطشان دلش خوش است
ای شهریار نیزه نشین آیهای بخوان
دردانهات به آیهی قرآن دلش خوش است
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.👇
.
📋انَا بْنُ مَنْ قُتِلَ صَبْراً
#امام_حسین
#روضه_امام_حسین (ع)
حاج سیدرضا نریمانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
هرجایی سوال میپرسیدن در این مسیر اسارت به امام سجاد میگفتند:« شما کی هستید»؟!
فقط یه جمله جواب میداد؛ صدا میزد: « انَا بْنُ مَنْ قُتِلَ صَبْراً». یعنی من فرزند اون آقایی هستم که با قتل صبر کُشتنش؛ یعنی من فرزند اون آقایی هستم که یواش یواش کشتنش. یعنی بابای من و توو گودال نیزهدار با نیزه میزد؛ شمشیردار با شمشیر میزد.
امام باقر فرمودند:« با پنج حَربه جَدّ غریب ما رو کشتن».
نیزهدار با نیزه میزد؛ شمشیردار با شمشیر میزد؛ بعضی از پیرمردا با چوب و عصا میزدن؛ بعضیا سنگ جمع کردن، با سنگ جد غریب ما رو میزدن. ولی دستهی پنجم هیچی گیرشون نیومد دور گودال حلقه زدن، انقدر ناسزا به جَدّ ما گفتن...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
👇
.
📋 بمیرد زینبت مادر، چرا از درد مینالی؟!
#حضرت_زهرا
#روضه_حضرت_زهرا (س)
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بمیرد زینبت مادر، چرا از درد مینالی؟!
گذشته چند ماه اما کماکان ناخوش احوالی
چنان گیسوی من احوال بازویت پریشان است
نزن موی مرا شانه، ندارد هیچ اشکالی
چه معنا دارد این که در جوانی قد کمان باشی؟!
چه معنا دارد اصلا این علامات کهنسالی؟!
شنیدم که شبانه رفتهای تا خانهی انصار
شنیدم که دلت خون شد از ایمانهای پوشالی
طلوعت را مگیر اینقدر از شام سرای ما
تمام روز میبندی چرا بر صورتت شالی؟!
دو ماه و نیم، دلتنگِ لب خندان تو بودم
شنیدم پیش اسما خنده کردی، جای من خالی
همان میخی که بر در کوفت بابا کار دستش داد
امان از تیزی میخ و امان از این بداقبالی
پرت سرخ و رخت زرد و تبت پایین نمیآید
نمانده از جراحاتت برای دخترت حالی
*شاعر: #محمدجواد_شیرازی ✍
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📋 ایستادم به روی پنجهی پایم اما
#روضه_حضرت_زهرا (س)
#روضه_امام_حسین (ع)
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آخه صدا زد:« اسماء! من نگرانم؛ وقتی بدنم و رو تخته میگذارن میخوان ببرن میترسم حجم بدنم مشخص بشه، نامحرم ببیند. یه وقت اسماء صدا زد:« بیبی جان! ما در شهرمون، در دیارمون یه تابوتهایی میسازن دیواره داره. بدن و داخلش میگذارن؛ از اطرافش بدن مشخص نیست. بیبی یه خندهای کرد، صدا زد:« اسماء! میشه یکی از این تابوتا رو به علی بگی برام بسازه»؟!
تصور کن وسط حیاط خونه امیرالمومنین داره تابوت میسازه؛ بچهها هی میان سوال میپرسند:« بابا! این چیه؟! برای کی داری این تابوت و میسازی»؟!
موقع تشییع شد، امیرالمومنین یه نگاهی کرد به دور و برش؛ دید کسی نیست کمک علی کنه. حالا میخواد زیر تابوت و بگیره؛ صدا زد:« حسنم! بدو برو سلمان و خبر کن؛ سلمان بیاد کمک علی».
سلمان میگه:« توو خونه نشستهم؛ دیدم توو دل شب در خونه رو میزنند، تا در و باز کردم دیدم حسن سر به دیوار گذاشته. سلمان بدو بیا! مادرم و میخوایم ببریم. سلمان میگه:« بدو بدو رسیدم خونهی علی دیدم عجب اوضاعیه! حسین یه طرف، زینب یه طرف، امیرالمومنینم یه طرف؛ یه تابوتم وسط حیاط خونهست». دوتایی با علی آروم آروم زیر تابوت و گرفتیم، امیرالمومنین توو دهنهی در خونه صدا زد:« بچهها! اگه میخواین دنبال تابوت بیاین یه شرط داره؛ یه وقت کسی ناله نزنه؟! یه وقت کسی بلند بلند گریه نکنه؟! مادر سفارش کرده کسی نباید بفهمه».
همهی بچهها دنبال تابوت مادر راه افتادن؛ به عزت و شرف لَا إِلٰهَ إِلَّا ٱللَّٰه. امیرالمومنین آروم آروم داره میخونه، بقیه هم آروم آروم دارن زمزمه میکنند:« محمد است رسول و علی ولی الله». اما یه مرتبه سلمان میگه: یه مرتبه یه نقطه از کوچه که رسیدیم، دیدم امام حسن رو زمین نشست؛ دستاش و رو سرش گذاشت. شروع کرد داد بزنه، ناله بزنه زیر بغلاش و گرفتن؛ حسن جان! مگه به بابات قول ندادی ناله نزنی؟! صدا زد:« سلمان! دست به دل حسن نگذار، اون چیزی که من با چشمام توو این کوچه دیدم هیشکی ندیده»...
ایستادم به روی پنجهی پایم اما
دستش از روی سرم رد شد و بر مادر خورد
شب آخر دست دختر کفنا رو میده مادر
می خونه ذکر مصیبت برای حسین بیسر
لااقل اینجا مدینه بدن این خانم و تشییع کردن، به خاک سپردن. اما دلا بسوزه برای اون آقایی که هی پردهی خیمه رو بالا میزد؛ صدا میزد:« عمه جان! اینا کشتههای خودشون و همه رو خاک کردن. ولی نگاه کن بابام و همینجوری برهنه رها کردن و رفتن...
تشییعم کردن، ده نفر سوار بر مرکب شدن اون نانجیب صدا زد:« مَن ینتَدِبُ لِلحُسَینِ» اینقدر با سُّم مرکب رو این بدنا...
#شام_غریبان_حضرت_زهرا
#تابوت 👇
https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi/10155
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
👇
aali - <unknown>.mp3
23.63M
🔰ویژه برنامه شهدای خدمت
🔶 سخنرانی
🎙حجت الاسلام #مسعود_عالی
🗓 جمعه ۴ خرداد ۱۴۰۲
#رئیسی_بهشتی_شد
#شهدای_خدمت
obodatian - <unknown>.mp3
37.35M
🔰ویژه برنامه شهدای خدمت
🔶 روایتگری
🎙حاج #سید_احمد_عبودتیان
🗓 جمعه ۴ خرداد ۱۴۰۳
#رئیسی_بهشتی_شد
#شهدای_خدمت
km_20240518_1080p_60f_20240530_034414.mp3
5.89M
﷽
#روضه_امام_رضا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔴گریز انتظار😭
انتظار کشیدنِ اباصلت دم در مجلس
انتظار کشیدن خانوم زینب دم خیمه
🔴گریز کبودی
کبودی پیکر و صورت امام رضا با زهر
کبودی صورت حضرت زهرا(س)
🔴گریز پهلو
دست به پهلو امام رضا در کوچه
پهلوگرفتن مادرش حضرت زهرا(س)
🔴گریز دستوپا (یتململ)
بخود پیچیدن امام رضا در هجره
دستوپا زدن اباعبدالله(ع) در گودال
🔴گریز سر پدر
سر پدر در دامن پسر ،جواد (ع)
سر پدر در دامن دختر ، رقیه(س)
.
روضه خوان : #علـی_حاجیـان_فر 🎤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️ امام هادی علیه السلام و آیه نهم سوره مبارکه زُمَر
#امیرالمؤمنین
#حامد_کاشانی 🎤
هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ ۗ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ "زمز"
............
لَعَنَ اللَّهُ مُسْتَحِلِّي الْحُرْمَةِ مِنْکَ وَ ذائِدِي الْحَقِّ عَنْکَ، وَأَشْهَدُ أَنَّهُمُ الْأَخْسَرُونَ الَّذينَ تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ وَ هُمْ فيها کالِحُونَ.
لَعَنَ اللَّهُ مَنْ ساواکَ بِمَنْ ناواکَ.
لَعَنَ اللَّهُ مَنْ عَدَلَ بِکَ مَنْ فَرَضَ اللَّهُ عَلَيْهِ وِلايَتَکَ.
خدا لعنت کند آنان که حرمت تو را شکستند و حقت را از تو دور کردند. شهادت مي دهم که آنان از همه زيان کارترند، آنان که حرارت آتش به صورتهايشان مي خورد و در آن با روي گرفته و عبوس هستند.
خدا لعنت کند کسي را که تو را با آن که در مقابل تو ايستاد مساوي بداند.
خدا لعنت کند کسي را که تو را با آنکه خداوند ولايتت را بر او واجب کرده مساوي بداند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
🎥 #ببینید
🔴 بیانات استاد سید #حسین_مؤمنی
در مورد اهمیت استخراج روضه از روضه
-
✅ مفهوم دحوالارض
دَحْوالارض، اصطلاحی قرآنی و حدیثی است. منظور از دحوالارض بیرون آمدن خشکیهای گسترده زمین از زیر آب است. بنابر برخی روایات و منابع کهن اسلامی، زمین در ابتدا زیر آب بوده است و سپس خشکیها از آب سر برآوردهاند.(۱)
روز بیرون آمدن خشکیها[یا روز آغاز آن] روز دحوالارض نامیده شده است. بنابر برخی احادیث و کتابهای تاریخی، نخستین جایی که از زمین سر برآورد، مکه یا کعبه بوده است.(۲)
دحو به معنای واگسترانیدن (۳) گسترش دادن (۴) و چیزی را از جای آن برکندن (۵) و «دحوالارض» به معنای گستراندن زمین است.
📚 منبع
(۱) کتاب الازمنة و الامکنه، مرزوقی اصفهانی، ص ۳۵
(۲) من لایحضره الفقیه، شیخ صدوق، ج۲، ص۲۴۱
(۳) تاج المصادر، بیهقی، ج۱، ص۹۰
(۴) کتاب العین، خلیل فراهیدی، ج۳، ص۲۸۰
(۵) المفردات فی غریب القرآن، راغب اصفهانی، ذیل «دحا»
🟢 روز دحوالارض
به تعبیر عارف بزرگ سید بن طاوس: اِنَّ لِاَوقاتِ الْقَبُولِ اَسْراراً لِلّهِ جَلَّ جَلالُهُ ما تُعْرِفُ اِلّا بِالْمَنْقُولِ؛ همانا وقتهای پذیرش را اسراری است که از آنِ خداست و جز به آیات و روایات شناخته نمیشوند. (۱)
روز دحوالارض، مورد توجّه فراوان اهل بیت ـ علیهمالسلام ـ بوده است و درباره فضیلتها و اعمال این روز احادیثی وارد شده است.
«دحوالارض را به گسترش زمین از زیر کعبه تفسیر کردهاند.» (۲)
امام رضا(ع) در این باره میفرماید: «روز بیست و پنجم ذیقعده (روز دحوالارض) روز ولادت ابراهیم خلیل(ع) و عیسی مسیح(ع) است و روزی است که زمین از زیر کعبه گسترده شده است.» (۳)
همچنین نقل شده است که در چنین روزی حضرت آدم(ع) به زمین هبوط کرده است. (۴)
به گفته مفسّرین، آیه شریفه «وَالْاَرْضَ بَعْدَ ذلِکَ دَحیها؛ و زمین را بعد از آن با غلتانیدن گسترش داد.» (نازعات/ ۳۰) اشاره به دحوالارض دارد و منظور از آن نیز این است که در آغاز، تمام سطح زمین را آبهای حاصل از بارانهای سیلابی نخستین فراگرفته بود. این آبها به تدریج در گودالهای زمین جای گرفتند و خشکیها از زیر آب سر برآوردند و روز به روز گستردهتر شدند تا به وضع فعلی درآمدند.»(۵) و نخستین برآمدگی نیز که آشکار شد، کعبه بوده است.
در اینباره در آیه دیگری به بیانی دیگر میخوانیم: «وَ هُوَ الَّذی مَدَّ الْاَرْضَ؛ و اوست کسی که زمین را گسترش داد.»(رعد/۳) در تفسیر این آیه نیز آمدهاست: «خداوند زمین را به گونهای گسترد که برای زندگی انسان و پرورش گیاهان و جانداران آماده باشد؛ گودالها و سراشیبیهای تند و خطرناک را به وسیله فرسایش کوهها و تبدیل سنگها به خاک پر کرد و آنها را مسطح و قابل زندگی ساخت؛ در حالیکه چینخوردگیهای نخستین آن، به گونهای بودند که اجازه زندگی به انسان را نمیدادند.» (۶)
📚منبع
(۱) اقبال الاعمال، سید بن طاوس، آخر باب ۶، از اعمال ذیحجّه
(۲) معارف و معاریف، سیدمصطفی حسین دشتی، ج ۳، ص ۲۵۷
(۳) بحارالانوار، محمد باقر مجلسی، ج ۹۷، ص۱۲۲
(۴) مراقبات، میرزا جواد ملکی تبریزی، ج ۲، ص۱۸۶
(۵) تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج ۲۶، ص ۱۰۰
(۶) همان، ج ۱۰، ص ۱۱۳
#دحو_الارض
#مداحی_عالمانه
.
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
✅ مفهوم دحوالارض دَحْوالارض، اصطلاحی قرآنی و حدیثی است. منظور از دحوالارض بیرون آمدن خشکیهای گستر
.
❇️ تاریخ دحوالارض و وقایع آن
بنابر روایات و کتابهای فقهی، دحوالارض روز ۲۵ ذیالقعده است. (۱)
مطابق برخی روایات در این روز اتفاقاتی در رابطه با برخی پیامبران واقع شده است. این وقایع عبارتند از:
⬅️ نزول نخستین رحمت آسمانی بر حضرت آدم(ع). (۲)
⬅️ نشستن کشتی نوح بر کوه جودی. (۳)
⬅️ تولد حضرت ابراهیم(ع) و حضرت عیسی بن مریم(ع). (۴)
📚منبع
(۱) الآثار الباقیه، ابوریحان بیرونی، ص۲۷۳
(۲) من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق، ج۲، ص۲۴۲
(۳) مصباح المتهجد، شیخ طوسی، ص۸۲۰
(۴) ثواب الاعمال، شیخ صدوق، ص۷۹
#دحوالارض
#مداحی_عالمانه
.
📗 دحوالارض در روایات
در برخی از آیات اینگونه فهمیده میشود که زمین در آغاز از زیر کعبه فعلی گسترش یافته است.
در مفاتیح الجنان در باب اعمال ماه ذیالقعده روایتی نقل شده که حسن بن وشّاء میگوید: من کودک بودم که با پدرم در خدمت امام رضا(ع) شام خوردیم در شب بیست و پنجم ماه ذی القعده پس فرمود: «امشب حضرت ابراهیم(ع) و حضرت عیسی(ع) متولد شدهاند و زمین از زیر کعبه پهن شده است، پس هر که روزش را روزه بدارد، چنان است که شصت ماه را روزه داشته باشد.» (۱)
در ادامه شیخ عباس قمی اینگونه آورده است: در روایتی روزهاش مثل روزه هفتاد سال است و در روایت دیگر کفاره هفتاد سال است و هر که این روز را روزه بدارد و شبش را به عبادت بسر آورد از برای او عبادت صد سال نوشته شود و از برای روزهدار این روز هر چه در میان آسمان و زمین است استغفار کند و این روزی است که رحمت خدا در آن منتشر شود و از برای عبادت و اجتماع به ذکر خدا در این روز اجر بسیاری است. (۲)
علامه طباطبایی روایات دحوالارض را بسیار دانسته و آن را مخالف دلایل علمی ندانسته است. (۳)
در حدیثی طولانی که حکایت مناظره امام صادق(ع) با ابن ابی العوجاء است، حضرت امام صادق(ع) از دحوالارض یاد کرده و در تعریف کعبه فرمودهاند:(۴)
این خانهای است که خدا خلق خود را توسّط آن بهپرستش واداشته تا فرمانبری ایشان را بیازماید و به تعظیم و زیارت آن تشویق کند، خداوند کعبه را مرکز پیغمبران و قبله نمازگزاران ساخته، کعبه شعبهای است از رضوان خدا و راهی است به آمرزش و غفران او، آن بر استواری کمال و بنیاد عظمت برجاست، خداوند آن را دو هزار سال پیش از دحو (کشش) زمین آفریده، بنابراین شایستهتر فردی که باید از آن فرمان برد و از آنچه ممنوع ساخته و بازداشته باز ایستاد همان کسی است که جانها و کالبدها را آفریده است.
⬅️ در این روایت تاریخ خلقت کعبه را دوهزار سال قبل از دحوالارض بیان شده است و این بیانگر دو مطلب است:
اول شرافت کعبه و دیگر آنکه خشکیهای زمین از زیر کعبه پدید آمده است و اولین خشکی زمین کعبه بوده که آن گسترش یافته و منشاء حیات کره خاکی شده است.
⬅️ روایتی دیگر از امام حسین(ع) و در جریان آمدن گروههایی از جنیان برای یاری امام اینگونه آمده است که گروهی از جنیان به محضر حضرت اباعبدالله(ع) آمده و عرض کردند: «ای مولای ما! ما از شیعیان و یاران تو هستیم، آنچه را بخواهی به ما فرمان بده، اگر در همین جا باشی و به ما دستور نابودی همه دشمنانت را بدهی، ما قبل از اینکه از اینجا حرکت کنی، آن را اجرا میکنیم.»
امام حسین(ع) برای آنها دعای خیر کرد، و به آنها فرمود: «آیا قرآن را که به جدّم رسول خدا(ص) نازل شده نخواندهاید که میفرماید: قُلْ لَوْ کُنْتُمْ فِی بُیُوتِکُمْ لَبَرَزَ الَّذِینَ کُتِبَ عَلَیْهِمُ الْقَتْلُ إِلی مَضاجِعِهِمْ.» (۵)
«اگر من در وطن خود بمانم این مردمِ واژگون شده به وسیله چه کسی آزمایش میگردند، و چگونه آنها امتحان میشوند و چه کسی در قبر من سکونت گزیند؟ با اینکه خداوند هنگام «دحو الارض» (کشیدهشدن و گستردگی زمین) آن قبر را برای من برگزیده است و آن قبر را و پناهگاه شیعیان و دوستان ما کرده است، خداوند اعمال و نمازهای آنها را بپذیرد و دعاهای آنها را اجابت کند و شیعیان ما در آنجا ساکن شوند، تا آنجا مایه ایمنی آنها در دنیا و آخرت، از عذاب باشد.»(۶)
در این روایت روز دحوالارض روزی نام گرفته که خداوند در آن روز، زمین کربلا و قبر امام حسین(ع) را انتخاب کرده و نگاهی ویژه به آن سرزمین داشته است.
📚 منبع
(۱) مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی، اعمال ماه ذیقعده، ص ۲۴۹
(۲) همان، ص ۲۵۰
(۳) تفسیر نور، محسن قرائتی، ج۱، ص ۵۶۸
(۴) کافی، شیخ کلینی، ج۴، ص۱۹۸
(۵) سوره آل عمران، آیه ۱۵۴
(۶) غمنامه کربلا، محمدی اشتهاردی، ص۹۲
.
.
✳️ اهمیت روز دحوالارض در کلام امیرالمؤمنین(ع)
از حضرت علی(ع) روایت است که فرمودند: «نخستین رحمتی که از آسمان به زمین نازل شد در روز بیست و پنجم ماه ذی القعده؛ روز دحوالارض بوده است.
هرکس این روز را روزه بدارد و شب آن را به عبادت بپردازد به پاداش عبادت صد ساله رسیده است؛ عبادت صد سالهای که روزهای آن را به روزه و شبهای آن را به عبادت گذرانیده است و هر جماعتی که در این روز گِرد هم آیند و به ذکر پروردگار بپردازند پراکنده نخواهند شد مگر آنکه خواستههای آنان برآورده خواهد شد و در این روز هزاران رحمت از سوی پروردگار نازل میشود که نود و نه درصد آن از آنِ کسانی است که روزش را به روزه و ذکر مشغول باشند و شبش را به احیا و عبادت.»
📚 منبع
المراقبات، میرزاجواد ملکی تبریزی، ص ۱۸۶
#دحوالارض
#مداحی_عالمانه
.
🟩 پاداش روزه دحوالارض
حسن بن علی وشّا میگوید: من کودک بودم که شب بیست و پنجم ذی القعده با پدرم در خدمت امام رضا(ع) شام خوردیم.
آنگاه آن حضرت فرمود: «امشب حضرت ابراهیم(ع) و حضرت عیسی(ع) متولّد شدهاند و زمین از زیر کعبه پهن شده است، پس هر که روزش را روزه بدارد، چنان است که شصت ماه را روزه داشته است.»
📚منبع
مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی، ص ۴۵۱
..........
.
خاطرات سنگ آسیای دستی حضرت زهرا(سلام الله علیها) از روز دحوالارض
کوه بودم، بلند و باعظمت
روی دامان دشت جایم بود
قد کشیدم ز خاک تا افلاک
ابرها، فرش زیر پایم بود
شب که چشم ستاره روشن بود
نور مهتاب، دل ز من میبرد
صبح، چون آفتاب سر میزد
اولین پرتوش به من میخورد
دفتر وحی حق که روز به روز
جلوهاش سبز و سبزتر بادا
در بیان شکوه من، دارد
آیۀ «والجبال اوتادا»
سینهام را اگر که بشکافند
لعل و الماس دیدنی دارم
از گذشت زمان و «دحو الارض»
خاطراتی شنیدنی دارم...
صبح یک روز چشم وا کردم
ضربۀ تیشه بود گوش خراش
تخته سنگی شدم جدا از کوه
اوفتادم به دست سنگ تراش
پتک سنگین و تیشۀ پولاد
سهم من از تمام هستی شد
حکم تقدیر و سرنوشت این بود
نام من «آسیای دستی» شد
گرچه از بازگشت خویش به کوه
پس از آن روزگار نهی شدم
این سعادت ولی نصیبم شد
که جهیز عروس وحی شدم
گوشۀ خانهای مرا بردند
که حضور بهشت آنجا بود
برترین سرپناه روی زمین
بهترین سرنوشت آنجا بود
دستی از جنس یاس و نیلوفر
شد در آن خانه آسیاگردان
گرچه سنگم، ولی دلم میخواست
جان او را شوم بلاگردان
هر زمان گرد خویش چرخیدم
میشنیدم تلاوت قرآن
روح سنگین و سخت من کمکم
تازه شد از طراوت قرآن
راز خوشبختی مرا چه کسی
جز خداوند دادگر داند
کی گمان داشتم مرا روزی
جبرئیل امین بگرداند
به مقامی رسیدهام که چنین
بوسهگاه فرشتگان شدهام
مثل رکن و مقام کعبه عزیز
در نگاه فرشتگان شدهام
بارها شد که با خودم گفتم:
ای که داری به کار نان دستی!
کاش هرگز ز خاطرت نرود
وامدار چه خانهای هستی؟
خانۀ آسمانی خورشید
خانۀ روشن ستاره و ماه
خانۀ وحی، خانۀ قرآن
خانۀ «انّما یُریدُ الله»
از همین خانه تا ابد جاریست
چشمۀ فیض، چشمۀ احسان
سایبانِ معطّرِ این جاست
سورۀ «هل أتی علی الانسان»
آسیابم ولی یقین دارم
که پناهندهام به سایۀ نور
سرنوشت مرا دگرگون کرد
اشک زهرا و ذکر آیۀ نور
یاس یاسین که با دعای پدر
آیۀ نور بود تنپوشش
داشت دستی به دستۀ دستاس
دست دیگر گلی در آغوشش
در محیطی که هر وجب خاکش
فخر بر آفتاب و ماه کند
آرزو میکنم که گاه به من
دختر کوچکی نگاه کند
گرچه از بازتاب گردش من
نان این خانه برقرار شدهست
شرمسارم از اینکه میبینم
دست زهرا جریحهدار شدهست
رفت خورشید وحی و آمد شب
سر نزد از ستاره سوسویی
صبح از کوچۀ بنیهاشم
شد بلند آتش و هیاهویی
تا بدانم چه اتّفاق افتاد
تا ببینم هر آنچه بوده درست
دل به دریا زدم به خود گفتم:
«چشمها را دوباره باید شست»
دیدم آن روز صبح منظرهای
که به خود مثل بید لرزیدم
آتشم زد شرار دل وقتی
شعلهها را به چشم خود دیدم
در همان آستانهای کز عرش
قدسیان را به آن نظرها بود
اشک چشم ستارگان میریخت
بین دیوار و در خبرها بود
من به حسرت نگاه میکردم
باغ گل را میان آتش و دود
جز خدا هیچکس نمیداند
که چه آمد به روز یاس کبود
با همان دست عافیتپرور
که پرستاری پدر میکرد
از امام زمان خود یاری
در هیاهوی پشت در میکرد
هیزم آوردن، آتش افروزی
سهم هر رهگذر نبود ای کاش
خبر ناشنیده بسیار است
خبر میخ در نبود ای کاش
دست خورشید را که میبستند
شرح این ماجرا کبابم کرد
آنچه پشت در اتّفاق افتاد
سنگم امّا ز غصّه آبم کرد
#محمد_جواد_غفورزاده✍
.
♻️ دحوالارض روز قیام حضرت مهدی(عج)
از حسن بن علی وَشّاء روایت شده که گفته: من کودک بودم که با پدرم در شب بیست و پنجم ماه ذوالقعده، در خدمت حضرت رضا(علیهالسلام) شام خوردیم، حضرت فرمود:
«امشب حضرت ابراهیم و حضرت عیسی متولّد شدهاند و زمین از زیر کعبه پهن شده، پس هرکه روزش را روزه بدارد، چنان است که شصت ماه روزه داشته باشد.»
در روایت دیگر است که فرمود: «در این روز حضرت قائم(عج) قیام خواهد کرد.»
📚منبع
اقبال الاعمال، سید بن طاووس، ص ۵۲۵
#دحوالارض
🔵 پاسداشت روز دحوالارض در کلام آیت الله میرزا جواد ملکی تبریزی
ایشان فرمودند: خداوند بزرگ در چنین روزی زمین را برای سکنای فرزندان آدم و زندگی بر روی آن آماده فرمود، و روزیهای ما و نعمتهای پروردگار در چنین روزی گسترش یافته است؛ روزیها و نعمتهایی که از شماره بیرون است و کسی را یارای شکر آن نیست. و اگر تو در بزرگی شأن دحوالارض اندیشه نمایی حیرت زده خواهی شد.
و از این جاست که انسان عارف و مراقب روز دحوالارض، در برابر همه این نعمتهای گوناگون، شکری بر خویشتن واجب میبیند، و چون به قلب خویش مراجعه میکند، میبیند که حتی بر ادای حق ناچیزی از آن همه نعمتها توانا نیست.
و چون بندهای نسبت به آن همه نعمتها شناخت حاصل کند، به عجز و کوتاهی خویش در ادای حق آن نعمتهای انبوه اقرار خواهد کرد و تلاش خود را در انجام شکر آنها ناچیز خواهد شمرد و همواره خود را در برابر آفریننده آن همه نعمتها سرافکنده خواهد دید.
📚منبع
المراقبات، میرزا جواد ملکی تبریزی، ص۱۹۳
#دحو_الارض
#مداحی_عالمانه
.
🔶 دحوالارض از کعبه شروع شد
امام رضا علیهالسلام:
«عِلَّةُ وَضعِ البَيتِ وَسَطَ الأَرضِ ؛ أنَّه المَوضِعُ الّذي مِن تَحتِهِ دُحيَتُ الأَرضُ ، وكُلُّ ريحٍ تَهُبُّ فِي الدُّنيا فإِنَّها تَخرُجُ مِن تَحتِ الرُّكنِ الشّاميِّ ، وهي أوَّلُ بُقعَةٍ وُضِعَت فِي الأَرضِ ؛ لِأَنَّها الوَسَطُ ، ليَكونَ الفَرضُ لِأَهلِ الشَّرقِ وَالغَربِ في ذلِكَ سَواءً.»
«علّت قرارگرفتن كعبه در وسط زمين، آن است كه دحو الارض (گسترش خشكى) از آن جا شروع شد و هر بادى كه در عالم مىوزد از زير ركن شامى بيرون مىآيد و آن نقطه، نخستين قطعهاى از خشكى است كه در زمين نهاده شد؛ زيرا آن جا وسط [كره زمين ] است تا فاصله مردم شرق و غرب با آن يكسان باشد.
📚منبع
عيون أخبار الرضا، شیخ صدوق، ج۲ ، ص۸۸
.
🟤 دحوالارض، روز هبوط آدم
خَرَجَ عَلَينا أبو الحَسَنِ – يعني الرِّضا عليه السلام – في يومِ خَمسَةٍ وَ عِشرينَ مِن ذي القَعدَةِ ، فَقالَ : صوموا فإِنّي أصبَحتُ صائِماً. قُلنا: جُعِلنا فِداكَ أيُّ يومٍ هُوَ؟ فقالَ: يومٌ نُشِرَت فيهِ الرَّحمَةُ و دُحيَت فيهِ الأَرضُ ونُصِبَت فيهِ الكَعبَةُ وَ هَبَطَ فيهِ آدَمُ عليه السلام.
ابوالحسن، يعنى امام رضا عليهالسلام در روز بيست و پنجم ذیقعده به ميان ما آمد و فرمود: «[امروز را ] روزه بگيريد من هم روزه هستم». گفتيم: قربانت شويم! امروز چه روزى است؟ فرمود: «روزى است كه در آن، رحمت منتشر شد و زمين گسترش يافت (دحو الأرض) و كعبه برپا شد و آدم عليهالسلام [به زمين] هبوط كرد.»
📚منبع
الكافی، شیخ کلینی، ج ۴، ص ۱۴۹
.
.
مقتل ملا آقا دربندی
با احترام و با اخذ اذن از اساتید محترم عرض می کنم که در اینکه نام مقدس سالار شهیدان برتر از کیمیاست مگر شکی هم وجود دارد؟
ذکر نورانی حسین علیه السلام اکسیر اعظم هست
لکن اشکالی که به نظر می رسد وجود دارد این است که علی رغم قوام و استحکام و اتقان در تمامی آثار مرحوم ملا آقا بن عابد بن رمضان بن زاهد شیروانی دربندی حائری مشهور به " فاضل دربندی " رحمة الله علیه که از علمای بزرگ و از متکلمین و محققین و جامع منقول و معقول و عارف و فقیه و اصولی بوده اند، مع الاسف علی رغم اینهمه فضیلت اما نمی دانم چرا استثنائا کتاب مقتل اکسیر العبادات فی اسرار الشهادات مشهور به " اسرار الشهادة " ایشون اینقدر تحریفات و غلو دارد؟؟!! و این خیلی عجیب است!!!
در تحقیقات چند سال اخیر این امر کاملا ثابت شده است
برای تنور ذهن می توانید به آثار آقای صحتی سردرودی در " تحریفات عاشورا " و مهدی پیشوایی در " تاریخ قیام و مقتل جامع سید الشهدا " مراجعه کنید
🌷 " اسرار الشهادة " به رغم تحلیلی بودن و مفصل بودن( 44 مجلس کامل و 12 مقدمه و یک خاتمه که خود 3 مجلس است) لکن دارای تحریفات و خرافه های زیادی است
🌷 مثلا
برای مثال در مجلد 3 – مجلس 13 – صفحه 43 آورده شده که عدد سپاه عمر سعد یک میلیون و شش صد هزار نفر بوده است!!!
و یا در مجلد 3 – مجلس 13 – صفحه 39 آورده که امام حسین علیه السلام 25 هزار نفر از سپاه عمر سعد را کشته است!!!
و....
✍ الاحقر الخدمة العلم و الدین
اصغر اسکندری
.
.
#امام_رضا
#نشر_مجدد
🔆متن شبهه :
چرا امام رضا ولایت عهدی مامون رو پذیرفت ایا این پذیرفتن به معنای تایید مامون نبود
🔆 پاسخ شبهه:
در کتاب سیره پیشوایان چنین امده است:
به نظر می رسد عوامل زیر در پذیرش ولایت عهدی تأثیر داشت:
1️⃣ امام رضا هنگامی ولایت عهدى مأمون را پذیرفت كه دید اگر امتناع ورزد، نه تنها جان خویش را به رایگان از دست می دهدکه جان شیعیان را نیز در خطر می اندازد از این رو امام بر خود لازم دید كه جان خویش و شیعیان و هواخواهان را از گزندها برهاند، زیرا امت اسلامى به وجود آنان و آگاهى بخشیدنشان نیازدارد .
اینان بایستى باقى مى ماندند تا براى مردم چراغ راه و رهبر و مقتدا در حل مشكلات و هجوم شبهه ها باشند. آرى ، مردم به وجود امام ویارانش نیاز بسیار داشتند، چه ، در آن زمان موج فكرى و فرهنگى بیگانه بر همه جا چیره شده و در قالب بحث هاى فلسفى و تردید نسبت به مبادى خداشناسى ، كفر و الحاد را به ارمغان مى آورد؛ از این رو بر امام لازم بود كه بماند و مسئولیت خویش را در نجات امت به انجام برساند و دیدیم كه امام نیز با وجود كوتاه بودن دوران زندگیش پس از ولایت عهدى چگونه عملاً وارد این كار زار شد.
حال اگر او با رد قاطع و همیشگى ولایت عهدى ، هم خود و هم پیروانش را به دست نابودى مى سپرد، این فداكارى معلوم نیست همچون شهادت حیات بخش و گره گشاى سید شهیدان گرهى از كار بسته امت مى گشود.
2️⃣ علاوه بر این ، نیل به مقام ولایت عهدى اعتراف ضمنى از سوى عباسیان به شمار مى رفت دائر بر این مطلب كه علویان نیز در حكومت سهم شایسته اى دارند.
3️⃣ دیگر از دلائل قبول ولایت عهدى از سوى امام آن بود كه مردم خاندان پیامبر را در صحنه سیاست حاضر بیابند و به دست فراموشیشان نسپارند، و نیز گمان نكنند كه آنان همان گونه كه شایع شده بود فقط علما و فقهایى هستند كه در عمل هرگز به كار ملت نمى آیند.
شاید امام نیز در پاسخى كه به سوال ابن عرفه داد، نظر به همین مطلب داشت .
ابن عرفه از حضرت پرسید:
اى فرزند رسول خدا به چه انگیزه اى وارد ماجراى ولایت عهدى شدى ؟
امام پاسخ داد: به همان انگیزه اى كه جدم على علیه السلام را وادار به ورود در شورا نمود.
📚بحار الانوار،ج49 ص140
4️⃣ گذشته از همه اینها، امام در ایام ولایت عهدى خویش چهره واقعى مأ مون را به همه شناساند.
همان گونه كه حوادث بعدى نشان داد، امام مى دانست كه هرگز از دسیسه هاى مامون و دار و دسته اش در امان نخواهد بود و گذشته از مقام ، جانش نیز از آسیب آنان محفوظ نخواهد ماند.
امام بخوبى درک مى كرد كه مامون به هر وسیله اى كه شده در مقام نابودى وى جسمى یا معنوى ـ برخواهد آمد.
امام رضا به صورتهاى گوناگونى براى خنثى كردن توطئه هاى مامون موضع گرفت كه مامون آنها را قبلاً به حساب نیاورده بود.
اینک به دو مورد از موضعگیری های حضرت اشاره می کنیم:
1- امام تا وقتى كه در مدینه بود از پذیرفتن پیشنهاد مامون خود دارى كرد و آن قدر سرسختى نشان داد تا بر همگان معلوم بدارد كه مامون به هیچ قیمتى از او دست بردار نمى باشد. حتى برخى از متون تاریخى به این نكته اشاره كرده اند كه دعوت امام از مدینه به مرو با اختیار خود او صورت نگرفت و اجبار محض بود.
اتخاذ چنین موضع سرسختانه اى براى آن بود كه دیگران بدانند كه امام دستخوش نیرنگ مامون قرار نمى گیرد و بخوبى به توطئه و هدف هاى پنهانیش آگاهى دارد. با این شیوه امام توانسته بود مردم را از ا هداف شوم حکو مت آ گاه سازد.
2- به رغم آنكه مامون از امام خواسته بود كه از خانواده اش هركه را كه مى خواهد همراه خویش به مرو بیاورد، ولى امام با خود هیچ كس حتى فرزندش جواد را هم نیاورد، در حالى كه آن سفر و ماموریت بسی بزرگ و طولانى بود كه مى بایست امام طبق گفته مامون رهبرى امت اسلامى را به دست بگیرد.
📚سیره پیشوایان،مهدی پیشوایی،ص515
👈قرارگاه پاسخ به شبهات و شایعات
.
سخنرانی .mp3
28.18M
📜 #سخنرانی
استاد سیدحسین مومنی
📆 چهارشنبه ۹ خرداد ماه ۱۴۰۳
روضه.mp3
29.59M
🎙بانوای:
حاج اسلام میرزایی
📆 چهارشنبه ۹ خرداد ماه ۱۴۰۳
.
#معارف_علوی
🔰 «دحو الأرض» به واسطه من انجام شد ...
مولا امیرالمؤمنین «صلواتاللهعلیه» در مسجد جامع بصره خطبهای خواندند که تمام مردم حاضر به گریه درآمدند و سپس فرمودند:
📋 أَنَا دَحَوْتُ أَرْضَهَا وَ أَنْشَأْتُ جِبَالَهَا وَ فَجَّرْتُ عُیُونَهَا وَ شَقَقْتُ أَنْهَارَهَا
🔹 زمین این دنیا را من گستراندم و کوه هایش را من هستی بخشیدم و چشمه هایش را من شکافتم و نَهرهایش را من جاری کردم!
📋 وَ غَرَسْتُ أَشْجَارَهَا وَ أَطْعَمْتُ ثِمَارَهَا وَ أَنْشَأْتُ سَحَابَهَا وَ أَسْمَعْتُ رَعْدَهَا وَ نَوَّرْتُ بَرْقَهَا
🔸 درخت هایش را من کاشتم و میوه هایش را طعم و مزه دادم، و ابرهایش را من ایجاد کردم و صدای ابرهایش را من شنواندم و برقش را روشنی بخشیدم!
📋 وَ أَضْحَیْتُ شَمْسَهَا وَ أَطْلَعْتُ قَمَرَهَا وَ أَنْزَلْتُ قَطْرَهَا وَ نَصَبْتُ نُجُومَهَا
🔹من خورشیدش را گرمی دادم و ماهش را به در آوردم و بارانش را فرو ریختم و ستارگانش را بر جای خود نشاندم!
📋 وَ أَنَا الْبَحْرُ الْقَمْقَامُ الزَّاخِرُ وَ سَکَّنْتُ أَطْوَادَهَا وَ أَنْشَأْتُ جَوَارِیَ الْفُلْکِ فِیهَا وَ أَشْرَقْتُ شَمْسَهَا
🔸 دریای خروشان موّاج بیانتها منم، من کوه هایش را به پا داشتم و کشتی را در آن به حرکت در آوردم و به خورشیدش تابش عطا کردم!
📋 و أَنَا جَنْبُ اللَّهِ وَ کَلِمَتُهُ وَ قَلْبُ اللَّهِ وَ بَابُهُ الَّذِی یُؤْتَی مِنْهُ
🔹 من «جنب الله»، «کلمة الله»، «قلب الله» و دروازهای هستم که از آن به نزد وی در آیند!
📋 اُدْخُلُوا الْبَابَ سُجَّداً أَغْفِرْ لَکُمْ خَطَایَاکُمْ وَ أَزِیدُ الْمُحْسِنِینَ
🔸 سجدهکنان از در وارد شوید تا گناهان شما را ببخشایم و بر پاداش نیکوکاران بیفزایم!
📋 وَ بِی وَ عَلَی یَدِی تَقُومُ السَّاعَةُ وَ فِیَّ یَرْتَابُ الْمُبْطِلُونَ...
🔹 به واسطه من و بر دست من قیامت به پا میشود، و باطل گرایان درباره من دچار تردید میشوند...
📚المناقب،ابنشهرآشوب، ج۶ ص۹۹
#دحو_الارض
#دحوالارض
.....
شعر روز دحوالارض
25ذیقعده
#دحوالارض
راه جان و راه جانان گشت طی
جامِ دَحْوُ الْاَرْضْ شد لبریز مَیْ
دستِ حق آورده نور پاک را
گسترش میداد اینجا خاک را
هرچه میبینید از آنِ خداست
کُلِّ هستی تحتِ فرمانِ خداست
میرود از خاکْ آبِ چشمهها
میدرخشد آفتابِ چشمهها
از افق مِهرِ خداوندی دمید
شد ز دَحْوُ الْاَرْضْ بِیْتُ الَّه پدید
روز دَحْوُ الْاَرْضْ روز نعمت است
روز مِهر و روز لطف و رحمت است
بود تقدیر خداوندِ مُبین
تا گذارد پایْ انسان بر زمین
از عنایات خداوندِ جهان
این زمین گردید جای مردمان
این زمین را انبیا دادند نور
وز قدوم اولیاءاش یافت شور
نور خیل انبیا اینجا نشست
شور عشق اولیا در ما نشست
از جمیعِ انبیا و اولیا
سوی ما تابید نور مصطفی
مصطفی ختم رُسُل، خورشید عشق
آسمان را جلوه جاوید عشق
در نبی بنگر ز حق منشور را
آمد و آورد با خود نور را
این زمین چون وادی طور است طور
مکّه چون یثرب همه نور است نور
میدرخشد عشق در ارض و سما
در نجف چون کاظمین و سامرا
میدرخشد عشق دائم بر زمین
از مزار آفتابِ هشتمین
بعد هر سُوءُالْقَضا، حُسْنُ الْقَضا
بنگر ای دل بر زمین نینوا
عشق از کرب و بلا کرده طلوع
گشت دَحْوُ الْاَرْضْ از اینجا شروع
کربلا این سرزمین عاشقان
خاک او دُرِّ ثَمینِ عاشقان
کربلا این وادی عشق و جنون
ترجمان چشمهای لاله گون
کربلا تصویرِ مِصْباحُ الْهُدیست
کربلا زیباترین شهرِ خداست
کربلا این آرزوی اهلِ دل
خاک او شد آبروی اهلِ دل
#محمود_تاری ✍
.