eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
3.6هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
564 ویدیو
800 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
. ‍ ‍ ┄┅═══✼✨✼═══┅┄ 🔷 #جلسه‌دهم_زیارت‌عاشورا_وگریزها ┄┅═══✼✨✼═══┅┄ 💠... اَللّهُمَّ اجْعَلْ مَحْياى
. وقتی آیه نازل شد که اکملت لکم دینکم یعنی دین شما رو کامل کردم، پیامبر دستِ نسخه ی عملیِ انسان کامل را که امیرالمؤمنین است بالا میبرد . در غدیر خم؛ پیامبر، علی را بعنوان میوه و ثمره ی رسالتش معرفی کرد لذا وقتی قرآن میگه همه ی کون و مکان خدا رو تسبیح میکنن ، لازمه ی رسیدن به توحید، اقرار به رسالت نبی اکرم و وصایت امیرالمؤمنین، بعنوان انسان کامل است. . پس وظیفه ی ما محبان و شیعیان چیست؟ اَللّهُمَّ اجْعَلْ مَحْياىَ مَحْيا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَماتى مَماتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ... باید سعی کنیم اعمالمان را به اعمال انسان کامل و اهلبیت نزدیک کنیم ، که اگر این تلاش را در دنیا کردیم، میتوانیم امیدوار باشیم که در قیامت نیز با آن حضرات انس و مجالست خواهیم داشت. .
. 🔆 این همه سر و صدا برای چیست؟!! 🔹روز عاشورایی، مرحوم شیخ مرتضی انصاری(ره) جلوی در ورودی صحن مطهر امیرالمؤمنین(ع) ایستاده بود و از دسته‌جات سینه زنی استقبال می‌کرد و در کنار او أفندی که از طرف حکومت عثمانی حاکم عراق بود، ایستاده بود. 🔸أفندی از شیخ انصاری پرسید: "ای شیخ، هم ما قبول داریم که حسین(ع) مظلوم شهید شده و یزید انسان پست و خونخواری بود و ما هم در عزای آن بزگوار غمگین هستیم، اما پرسش من این است که این مراسم یعنی چه؟ سینه زنی، زنجیرزنی، دسته راه انداختن، گِل به سر مالیدن و ...، اینها چه هدفی را دنبال می‌کنند؟!" 🔹شیخ انصاری فرمودند: "سِرّ مطلب این است که ما شیعیان یک بار سرمان کلاه رفت و با این مراسم تلاش می‌کنیم دوباره چنین نشود." 🔸أفندی پرسید: "یعنی چه؟" 🔹شیخ انصاری فرمود: "در جریان غدیر، پیامبر (ص) در برابر صد هزار نفر، علی(ع) را با صراحت به وصایت خود برگزید و شما انکار کردید و گفتید غدیر نبوده یا اگر بوده چیز مهمی نبوده است، فقط سفارش به دوستی با علی (ع)بوده است." ⛔️اشکال از ما بود که عید غدیر خم را با سر و صدا و شعار، بزرگ نداشتیم و این چنین شد. ترسیدیم که اگر عاشورا را هم بزرگ نشماریم و با شعار و تظاهر برگزار نکنیم، شما انکار کنید و بگویید اصلا حسین(ع) شهید نشد یا حسین(ع) را راهزنان میان راه کشتند و یزید (لعنت الله علیه) انسان با تقوایی است! .
. 18 ذی الحجّه 1 ـ عید غدیر در این روز در سال دهم هجرت واقعه ی غدیر در بازگشت از حجّة الوداع به وقوع پیوست، (1) و طی سه روز ـ که کاروان صد و بیست هزار نفری حجّاج در غدیر خم توقّف داشتند ـ پیامبر صلّی الله علیه و آله در بلندترین خطبه ی خود علی بن ابی طالب و یازده امام علیهم السّلام بعد از او را به عنوان امامان مردم تا روز قیامت معرّفی کردند و از همه ی آن جمعیّت بیعت گرفتند. ← عید بزرگ آل محمّد علیهم السّلام این روز بزرگترین عید آل محمّد علیهم السّلام به شمار می آید، چرا که واقعه ای مهمّ و عظیم بعد از زحمات انبیاء و اوصیاء و اولیاء است، و طی آن به دستور الهی اعلان عمومی به وصایت بلا فصل امیر المؤمنین علی بن ابی طالب علیه السّلام شده است. این روز عید مبارک آسمانی است. روزی است که خداوند متعال حضرت ابراهیم علیه السّلام را از آتش نجات داد. روزی است که توبه ی حضرت آدم علیه السّلام قبول شد. روزی است که خداوند متعال حضرت موسی علیه السّلام را بر ساحران غلبه داد. روزی است که حضرت موسی علیه السّلام در حضور امّت خود هارون و بعد از وفات او یوشع بن نون را وصیّ خود گردانید. روزی است که حضرت عیسی علیه السّلام شمعون الصفا را جانشین خود گردانید. روزی که حضرت سلیمان علیه السّلام رعیت خود را بر جانشینی آصف بن برخیا گواه گرفت. (2) در این روز کشتی حضرت نوح علیه السلام روی زمین قرار گرفت. (3) روز عقد اخوت بستن پیامبر صلّی الله علیه و آله بین اصحابش است. (4) در این روز پیامبران جانشینان خود را معیّن می نمودند، (5) و زیارت امیر المؤمنین علیه السّلام در این روز وارد شده است. (6) ← شرکت کنندگان در مراسم غدیر ماجرای غدیر چنین بود که در روز شنبه، چهار یا پنج روز مانده به آخر ذی القعده سال 10 هـ، پیامبر صلّی الله علیه و آله غسل نمودند و همراه با 120 هزار نفر از مسلمانان از مدینه خارج شدند. در این سفر حضرت علیا مخدّره صدّیقه طاهره فاطمه زهرا علیها السلام، امّ هانی خواهر امیر المؤمنین علیه السّلام، فاطمه بنت حمزه، امّ سلمه و سایر همسران پیامبر صلّی الله علیه و آله از جمله عایشه و حفصه حضور داشتند. امیر المؤمنین علیه السّلام هم از یمن با عدّه ای وارد مکّه شدند. (7) 📚 منابع : 1. الغدیر : ج 1،ص 10، 33، 231، 236، 268، 280، 286، 296، 392. و ... . 2. مسار الشیعه : ص 22. و ... . 3. امالی صدوق : ص 190. بحار الأنوار : ج 45، ص 203. 4. مصباح کفعمی : ج 2، ص 125. و ... . 5. توضیح المقاصد : ص 32. 6. بحار الأنوار : ج 97، ص 358، 359، 372. فرحة الغری : ص 136. 7. کافی : ج 4، ص 248. و ... . ... . 👇
. ← دستور الهی برای مراسم غدیر بعد از انجام اعمال حجّ دستور الهی رسید که علم و ودایع انبیاء را به امیر المؤمنین علیه السّلام تحویل دهند و امر ولایت آن حضرت را به مردم تبلیغ نمایند. پیامبر صلّی الله علیه و آله بسیار گریست، به طوری که محاسن مبارکش از اشک تر شد. حضرت از خداوند خواستند که ایشان را از شرّ منافقین محافظت فرماید. (8) در مِنی پیامبر صلّی الله علیه و آله دو بار خطبه ایراد فرمودند، و اشاره ی کلّی به ولایت امیر المؤمنین علیه السّلام فرمودند. در مسجد خیف جبرئیل نازل شد که خداوند می فرماید : «ولایت علی علیه السّلام را به مردم برسان ولی وعده ی محافظت از شرّ دشمنان را برای آن حضرت نیاورد. در کُراع الغُمَیم، بار دیگر جبرئیل نازل شد و این آیه را آورد که : فَلَعَلَّکَ تارِکٌ بَعْضَ ما یُوحی إلَیْکَ وَ ضائِقٌ بِهِ صَدْرُکَ : «شاید تو ترک کنی بعضی از اموری را که به تو وحی می شود و سینه ی تو به خاطر آن گرفته باشد». (9) باز این بار هم امر ولایت مورد تأکید قرار گرفت، ولی آیه ای دالّ بر محافظت آن حضرت از شرّ دشمنان نیامد. پیامبر صلّی الله علیه و آله مطالب منافقین را به جبرئیل فرمود و کوچ کردند. اوایل روز 18 ذی الحجّه به غدیر خُم رسیدند، و بار دیگر جبرئیل نازل شد و آیه 67 سوره ی مائده را آورد که شامل تبلیغ ولایت مولی الموالی امیر المؤمنین علیه السّلام و در امان بودن آن حضرت از شرّ منافین بود : یا أیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النّاسِ إنَّ اللهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرینَ : «ای پیامبر تبلیغ کن به مردم آن امری را که در باره ی علی علیه السّلام از جانب خدا بر تو فرستاده شد و اگر این کار را انجام ندهی رسالت الهی را تبلیغ نکرده ای، و خدا تو را از شرّ مردم حفظ می نماید. خداوند کافران را هدایت نمی کند». (10) ... 📚 منابع : 8. بحار الأنوار : ج 37، ص 129 ـ 127. 9. سوره ی هود : آیه 12. 10. سوره مائده : آیه 67. .
. ← پیامبر صلّی الله علیه و آله بر فراز منبر غدیر قبل از ظهر، پیامبر صلّی الله علیه و آله بعد از دو رکعت نماز جماعت عید غدیر، بالای منبری ـ که زیر دو درخت کهنسال بود و توسّط سلمان و ابوذر و مقداد و عمّار ساخته شده بود ـ رفتند و امیر المؤمنین علیه السّلام را بر فراز منبر یک پله پائین تر قرار دادند، در حالی که عدّه ای از منافقین مقابل منبر بودند. بعد از بیان کلمات دُرر بار خویش در توحید و صفات کمال حق تعالی و بیان قسمت عمده ای از احکام حلال و حرام دین خدا، گذشته ی عرب و زندگی و عقائد آنان و زحماتی که آن حضرت کشیده اند را بیان داشتند. سپس فرمودند : بین قرآن و اهل بیت علیهم السّلام اتّصال ناگسستنی است و از یکدیگر جدا نمی شوند تا روز قیامت کنار حوض کوثر بر من وارد شوند. سپس قسمتی از فضائل و مناقب امیر المؤمنین علیه السّلام را بیان فرمودند، و درباره ی امامت و ولایت آن حضرت و اولادشان تا حضرت مهدی علیه السّلام چند بار تأکید کردند. آنگاه فرمودند : بر من وحی شده است : «بسم الله الرحمن الرحیم یا ایها الرسول بلِّغ ما انزل الیک من ربّک ...». سپس فرمودند : ای مردم، من در تبلیغ آنچه خدا بر من نازل کرده کوتاهی نکردم و من سبب نزول این آیه را بیان می کنم. جبرئیل دوبار بر من نازل شد و از جانب خداوند متعال به من امر کرد که در این مکان به هر سفید و سیاهی از هر قبیله ای اعلام کنم که علی بن ابی طالب وصیّ و جانشین و امام بعد از من است. او بعد از خدا و رسولش ولی و صاحب شما و اولی بر همه ی شما از خود شماست. در این باره خداوند بر من آیه ای نازل نموده است : إنَّما وَلِیُّکُمُ اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاهَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ. (11) سپس فرمودند : من از جبرئیل خواستم که از خداوند بخواهد مرا از تبلیغ این امر معذور بدارد، چون به کمی مؤمنین و زیادی منافقین و استهزاء کنندگان به اسلام آگاهم. آنگاه فرمودند : معاشر الناس و هو الامام المبین، روی بر مگردانید از ولایت او. فهو الذی یهدی الی الحق و یعمل به. اوست که هدایت به حق می کند و عمل به آن می نماید. او را فضیلت دهید که خدا او را فضیلت داده و او را قبول کنید که خداوند او را منصوب نموده است. ای مردم، او امام از طرف خداست. منکر ولایت او آمرزیده نخواهد شد و توبه اش قبول نمی شود. بعد از من افضل از همه ی زنان و مردان علی علیه السلام است. ملعون و مورد غضب الهی است کسی که قول مرا رد کند و موافق آن نباشد. بدانید جبرئیل خبر داد که خداوند متعال می فرماید : «هر کس با علی علیه السلام دشمنی کند و او را دوست نداشته باشد لعنت و غضب من بر او باد». بعد فرمودند : خداوندا، تو شاهد باش. من رسالتم را ادا کردم. من رساندنم آنچه فرموده بودی. من بر همگان واضح نمودم. آگاه باشید، غیر از برادرم علی بن ابی طالب علیه السّلام دیگری أمیرالمؤمنین نیست. امارت مؤمنین بعد از من برای احدی جز علی بن ابی طالب علیه السّلام حلال نیست. 📚 منبع : 11. سوره مائده : آیه 55. ... .👇
. ← معرّفی علی بن ابی طالب علیه السّلام در اینجا بازوی علی علیه السّلام را گرفتند و در همین حال علی علیه السّلام دستان مبارکش را به طرف آن حضرت بلند کرد. پیامبر صلّی الله علیه و آله آن حضرت را بالا برد به حدّی که پاهای مبارک حضرت تا سر زانوهای پیامبر صلّی الله علیه و آله رسید. سپس فرمود : «ألَستُ اُولی بِکُم مِن أنفُسِکُم» ؟ همه گفتند : «اللّهمَّ بلی». فرمود : «هذا علی اخی و وصیی، من کنت مولاه فهذا علی مولاه و هو علی بن ابی طالب. هر کس که من مولی و صاحب اختیار او هستم این علی مولی و صاحب اختیار اوست. مکان و منزلت او مثل مکان و منزلت من نزد شماست. بار الها، دوست بدار هر کس او را دوست بدارد، و دشمن بدار هر کس او را دشمن بدارد، و کلماتی دیگر برای تأکید فرمان الهی و اقرار مردم بیان نمودند. سپس فرمودند : خبر غدیر را حاضرین به غایبین و پدران به فرزندان تا روز قیامت برسانند. ... .👇
. ← بیعت لسانی عملی همین که آن حضرت از منبر پایین آمدند، مردم با صدای بلند با زبان و دست بیعت کردن و پیامبر صلّی الله علیه و آله می فرمودند : «هنِّئونی هنِّئونی » (12) به من تبریک بگویید. بعد دستور دادند تا چادری جداگانه برای امیر المؤمنین علیه السلام زدند و فرمودند : همه بروند و به آن حضرت سلام کنند و بگویند : «السلام علیک یا امیر المؤمنین». عُمَر آمد و سلام کرد و گفت : «بَخٍ بَخٍ یَا بنَ ابی طالب، أَصبَحتَ مَولای و مولی کلِّ مؤمنٍ و مؤمنةٍ». (13) ابوبکر نیز در این تهنیت با عُمَر شریک بود. (14) بیعت سه روز طول کشید و در این سه روز نماز ظهر و عصر را با هم می خواندند. بعد از نماز بیعت تا غروب ادامه داشت، و نماز مغرب و عشاء را نیز با هم می خواندند. ← بیعت زنان برای بیعت زنان، ظرف آبی زیر پرده ای قرار دادند، به طوری که نصف طرف در طرفی و نصف دیگر آن در طرف دیگر پرده قرار داشت. یک طرف امیر المؤمنین علیه السلام دست مبارک خود را داخل ظرف آب قرار داده بودند، و طرف دیگر زن ها دست خود را می گذاشتند و ضمن تبریک می گفتند : «السلام علیک یا امیر المؤمنین». حضور حضرت صدیقه طاهره علیها السلام زینت بخش این مراسم بود. از سوی دیگر بیعت عایشه این سابقه ی او را در اذهان ثبت کرد تا روزی که جنگ جمل را بر پا کرد، و در مقابل صاحب غدیر صف آرایی نمود و با خواری و ذلّت از لشکر ولایت شکست خورد. (15) بعد از اعلام ولایت در غدیر، جبرئیل نازل شد و این آیه را آورد : الیَوم اَکملتُ لَکُم دینَکُم وَ اَتمَمتُ عَلَیکُم نِعمَتی وَ رَضیتُ لَکُم الاِسلامَ دیناً (16) : «امروز برای شما دینتان را کامل نمودم و نعمتم را بر شما تمام نمودم و اسلام را بعنوان دین شما راضی شدم». 📚 منابع : 12. الغدیر : ج 1، ص 274، 284، 375. و ... . 13. الروضة فی المعجزات و الفضائل : ص 129. و ... . 14. الغدیر : ج 1، ص 11، 273، 281، 282، 303، 309، 354. و ... . 15. بحار الأنوار : ج 21، ص 38. عوالم : ج 3/15، ص 309. 16. سوره ی مائده : آیه ی 3. .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. *دستورات امام رضا سلام الله علیه به ریّان بن شبیب برای رسیدن به عالی ترین درجات* ...اى پسر ! همانا محرم ماهى است كه اهل جاهليت در آن ظلم و كشتار را حرام مى‌دانستند. لكن اين امت حرمت آن را نشناخت و حرمت پيامبرش را نگاه نداشت و در اين ماه ذريۀ پيامبرش را كشتند و زنانش را اسير و اموالش را غارت كردند. خداوند هرگز ايشان را نيامرزد. اى پسر شبيب! اگر اهل گريستن هستى، بر حسين بن على بن ابى طالب سلام الله علیهما گريه كن، همانا او ذبح شد، چون قوچى كه او را بكشند و همراه او هيجده نفر از مردانى كشته شدند كه در زمين شبيه نداشتند و همانا آسمان‌هاى هفتگانه و زمين‌ها براى قتل او گريستند. همانا چهار هزار فرشته براى يارى او آمدند، پس به ايشان اذن نداد و ايشان همواره نزد قبر او محزون و خاك‌آلود هستند تا هنگامى كه قائم سلام الله علیه قيام فرمايد و از انصار او باشند و شعار ايشان يا لثارات الحسين است. اى پسر شبيب! همانا پدرم از پدرش از جدش روايت فرمود كه هنگامى كه جدم حسين سلام الله علیه كشته شد، آسمان خون باريد و خاك سرخ. اى پسر شبيب! اگر بر حسين گريستى تا جايى كه اشك بر گونه‌ات روان شد، خداوند همۀ گناهان تو را می آمرزد، كوچك و بزرگ، و كم و زياد. اى پسر شبيب! اگر خوشحال مى‌شوى كه خدا را ملاقات كنى در حالى‌كه گناهى بر گردن تو نباشد، حسين سلام الله علیه را زيارت كن. اى پسر شبيب! اگر خوشحال مى‌شوى كه در خانه بهشتى با پيامبر همنشين گردى، قاتلين حسين را لعنت كن. اى پسر شبيب! اگر خشنود مى‌شوى كه ثواب شهداى همراه حسين سلام الله علیه را داشته باشى، هرگاه ياد او كردى بگو: ”يٰا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيماً اى كاش با شما بودم،پس فوز فراوان مى‌بردم“ اى پسر شبيب! اگر بودن با ما در درجات بالاى بهشت تو را خوشحال مى‌كند، از حزن ما محزون باشد و از خوشى ما خوشحال و بر تو باد ولايت ما، همانا اگر مردى سنگى را دوست داشته باشد، خدا او را در روز قيامت با آن سنگ محشور مى‌سازد. __________ 📚کتاب عيون أخبار الرضا عليه السلام، تألیف شیخ صدوق ج ۱، ص ۲۹۹. .
. ﷽؛ ✅ آیۀ ، فضیلت بزرگ علی علیه‌السلام 💎 حضرت رضا علیه‌السلام در مناظره با مأمون ، هنگامی که وی از بالاترین فضیلت قرآنی امیرالمومنین علیه السلام پرسید ، با اشاره به آیۀ مباهله ، فرمودند : " پیامبر صلےالله‌علیه‌وآله ، حسن و حسین علیهم‌السلام را فراخواند که به حُکم قرآن پسران او حساب شدند ، و فاطمه سلام‌الله‌علیها را فراخواند که آن حضرت مصداق زنانِ مذکورِ او در آیه حساب شد . سپس امیرالمؤمنین علیه‌السلام را فراخواند که به حکم خدای عزوجل ، صلےالله‌علیه‌وآله قرار داده شد . این مطلب هم ثابت است که هیچ یک از مخلوقات خدای تعالی از پیامبر بالاتر و افضل نیست . بنابراین به حکم خدای عزوجل باید کسی از نفس رسول الله امیرالمؤمنین بالاتر نباشد . الفصول المختاره صفحه ۳۸ .
. ✨﷽✨ 🔰جبران کردن اشتباه شیخ مفید توسّط امام زمان علیه‌السلام‌ ✍ می گویند از روستایی کسی خدمت شیخ مفید رسید و در مورد زنی حامله که فوت کرده و فرزندش زنده است سؤال کرد که: «آیا باید شکم این زن را پاره کرده و طفل را بیرون آوریم و یا این که با آن بچّه، او را دفن کنیم؟»شیخ مفید فرمود: «با همان بچّه او را دفن کنید.» پس آن مرد برگشت. در وسط راه دید مرد اسب سواری از پُشت سر، سریع می آید، وقتی به نزدیک مرد رسید، گفت: «ای مرد! شیخ مفید فرموده است که شکم آن زن را پاره کنید و طفل را بیرون بیاورید و زن را دفن کنید.» آن مرد نیز همین کار را کرد. پس از مدّتی اتّفاق را برای شیخ مفید بیان کردند، شیخ فرمود: «من کسی را نفرستادم و معلوم است که آن شخص صاحب الامر (ع) بوده است. حالا که در احکام دینی اشتباه می کنم همان بهتر که دیگر احکام دینی را بیان نکنم.» پس به خانه رفتند و درب خانه را بستند و بیرون نیامدند. ناگاه از حضرت ولی عصر (ع) نامه ای برای شیخ مفید آمد که: «بر شما واجب است تا احکام دینی را بیان کنید و ما هم شما را همراهی کنیم و مواظب باشیم که اشتباه نکنید.» پس شیخ مفید دوباره شروع به بیان احکام دین کرد. 📔 نجم الثّاقب .
. ((  إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا   )) (خداوند اراده فرموده است که هرگونه رجس و پلیدی را از شما اهل بیت برطرف کند و شما را پاک و مطهر گرداند.)   این آیه دلیل معصوم بودن ( پیامبر صلی الله علیه و آله ) و  اهل بیت پیامبر ( حضرت علی ، حضرت زهرا ، امام حسن و امام حسین علیهم السلام ) می باشد بیست و چهارم ذی الحجه روز نزول آیه ولایت بر شما مبارک . در اواخر عمر شریف پیامبر اسلام (ص) حادثه ای تاریخی رخ داد که به روز مباهله معروف شد. بیست ‌و چهارم ذی‌الحجه روز مباهله نام گرفته است. در این روز که روز نزول آیه «تطهیر» نیز هست، خداوند بر ارزش‌ها و فضیلت‌های اهل بیت(ع) و جایگاه راستین آنان در درک و شناخت اسلام راستین مهر تأییدی دیگر زد. .
. 🔰 | مباهله، سند حقانیت اهل بیت علیهم‌السلام 🔸 به بهانه ۲۴ ذی‌الحجه سالروز 🔶 در شان نزول آیه ۶۱ سوره آل‏‌عمران گفته‏‌اند که این آیه و آیات قبل درباره هیات نجرانى نازل شده. هنگامی که آن‌ها استدلال‌های پیامبر را نپذیرفتند؛ حضرت ایشان را به مباهله دعوت کرد و آن‌ها از حضرت مهلت خواستند و پس از مراجعه، به‏ شخصیتهاى نجران، اسقف (روحانى بزرگشان) به آن‌ها گفت: شما فردا به محمد نگاه کنید، اگر با فرزندان و خانواده‏‌اش براى مباهله آمد، از مباهله با او بترسید، واگر با یارانش آمد با او مباهله کنید، زیرا چیزى در بساط ندارد... 🔸فردا که شد پیامبر آمد درحالى که دست على بن ابى طالب را گرفته بود و حسن و حسین در پیش روى او راه میرفتند و فاطمه پشت سرش بود، نصارى نیز بیرون آمدند در حالى که اسقف آنها پیشاپیش‌شان بود هنگامى که نگاه کرد، پیامبر با آن چند نفر آمدند، در باره آنها سؤال کرد به او گفتند: این پسر عمو وداماد او و محبوب‏‌ترین خلق خدا نزد او است و این دو پسر، فرزندان دختر او از على هستند و آن بانوى جوان دخترش فاطمه است که عزیزترین مردم نزد او، و نزدیک‏ترین افراد به قلب او است… 🔸و در روایتى آمده است اسقف مسیحیان به آنها گفت: من صورتهایى را میبینم که اگر از خداوند تقاضا کنند کوه‏ها را از جا برکند چنین خواهد کرد هرگز با آنها مباهله نکنید که هلاک خواهید شد، و یک نصرانى تا روز قیامت بر صفحه زمین نخواهد ماند... 📚 منبع: تفسیر نمونه،ج۲ص۵۸۰، برگرفته از سخنرانی
هدایت شده از امام حسین ع
این،‌ دختر سه ساله‌ام رقیه است ! جناب حجه الاسلام و المسلمین ذاکر اهل بیت عصمت و طهارت (ع) آقای حاج شیخ محمد علی برهانی فریدونی کرامتی را به دفتر انتشارات مکتب الحسین (ع) فرستاده‌اند و در آن مرقوم داشته‌اند: طبق امر مطاع جناب مستطاب حجه الاسلام و المسلمین ونخبه المتقین آقای حاج شیخ علی ربانی خلخالی ( دامت توفیقاته) کرامتی را که حدود سی و چهار سال قبل دریکی از مجالس سوگواری حضرت سید الشهدا(ع) از زبان شیوای خطیب محترم جناب آقای حاج سید عبدالله تقوی شفاها شنیده‌ام نقل می‌کنم. جناب تقوی، که یکی از وعاظ تهران و از اشخاص بااخلاص ونوکران بی‌ریا و عاشق دلباخته جد مظلومش امام حسین (ع) بودند ، فرمودند: من چندین سال است که درتهران در مجالس و محافل ومنازل منبر می‌روم وافتخار نوکری جد مظلومم،‌امام حسین (ع) ، را دارم. یکی از شبها که حدود ساعت 9 شب پس ازختم منبر به منزل برمی‌گشتم صدای زنگ تلفن بلند شد. گوشی را برداشتم،‌دیدم یکی از دوستان است. به بنده فرمود فلان شخص بازاری ، به رحمت خدا رفته و فردا بعد از ظهر در فلان مسجد،‌مجلس ترحیم اوست. من شما را برای منبر رفتن درختم آن مرحوم به فرزندان متوفی معرفی کرده‌ام،‌سر ساعت 3 ( یا 4) بعد از ظهر آنجا حاضر ومهیای منبر رفتن باشید. درهمان حال بنده به یادم آمد که روز گذشته در خیابان .... وکوچه .... که نام آنها درحافظه این حافظه این حقیر نمانده است روضه ماهیانه خانگی خواندم وخانمی درهمان مجلس با التماس به من گفتندکه فردا عصر درهمین ساعت یعنی مثلا ساعت 4 درهمین کوچه،‌ خانه روبرو به منزل ماتشریف بیاورید . من حاجتی دارم ونذر کرده‌ام سفره حضرت رقیه خاتون(ع) را بیندازم وشما باید روضه توسل به آن خانم کوچک وعزیز کرده امام حسین (ع) را بخوانید. من هم به وی قول دادم که سر ساعت موعود می‌آیم . خلاصه، درتلفن به دوستم گفتم من فردا قول قبلی داده‌ام درمنزلی روضه حضرت رقیه خاتون (ع) رابخوانم. دوستم گفت ای آقا،‌ من خواستم خدمتی به شما کرده باشم!‌شما چه فکر می‌کنید؟! پیش خود فکر کردم که من بایدچندین مجلس،‌ روضه حضرت رقیه وحضرت علی اصغر (ع) را بخوانم تا سی تومان پول به من بدهند! این یک تاجر سرمایه‌دار است که فوت شده،‌لااقل پول خوبی به من می‌دهند. به هر حال از رفتن به منزل آن زن منصرف شده، رفتم در رختخواب خوابیدم و به خواب رفتم. درعالم خواب دیدم در خیابان،‌ سر نبش همان کوچه‌ای که دیروز درآنجا روضه خوانده بودم،‌یک سید نورانی ایستاده و دست یک دختر سه ساله‌ای راهم در دست دارد . باهم سلام و تعاریف کردیم و من از او سوال کردم : نام شریفتان چیست و درکجای تهران سکونت دارید؟ پاسخ داد: من درهمه مجالس سوگورای خودم حاضر می‌شوم و این دختر هم دختر سه ساله من رقیه است . شما ما خانواده را به مادیات و دنیا نفروشید . چرا این زن را پس از آنکه به وی قول دادید درمنزلش روضه بخوانید،‌چشم انتظار گذاشتید ؟ چرا به خاطر اینکه آن حاجی بازاری که فوت شده و وارثش پول بیشتری به تو می‌دهند می‌خواهی خلف وعده بکنی؟!‌ و بنا کرد بشدت گریه کردن و با آن دختر به سمت همان خانه‌ای که آن زن منتظر من بود رفتند . من بیدار شدم و به دوستم تلفن کردم . حدود ساعت 2 بعد از نصف شب بود . با گریه به او گفتم : فلانی، فردا برای مجلس ترحیم آن حاجی،‌منتظر من نباشد، که به هیچ وجهی نخواهم آمد . فردا نیز سر ساعت به منزل آن خانم رفتم و روضه مصیبت حضرت رقیه (ع) خاتون را خواندم وقضیه را هم روی منبر گفتم . هم خودم وهم مستعین ،‌شدیدا منقلب گشته وگریه بی‌سابقه‌ای برما حاکم شد، به طوری که بعد از ختم روضه هم باز همگان به شدت گریه می‌کردیم و بوی عطر خوشی فضای خانه را فراگرفته بود وتا به حال چنین حالی درخود ندیده بودم. احقر الناس مخلصکم محمد علی برهانی فریدنی مرغ دلم خرابه شام آرزو کند آن دختری که قبله ارباب حاجت است تاریکی خرابه به چشمان اشکبار خونین چه دیدراس پدر را رقیه خواست خوابید درخرابه که تا کاخ ظلم را تا باسه ساله دخترکی گفتگو کند حاجت رواست هر که بدین قبله رو کند باراس باب شکوه زجور عدو کند با اشک خویش خون زرخش شستشو کند باناله یتیمی خود زیروروکند با فورواد مطالب در اجر معنوی سهیم باشیم 🌹🌺🌹
هدایت شده از امام حسین ع
▪️🔳 ◾️ 😔😔😔😭😭😭 🌴دفن شدن حضرت رقیه (س) با غل و زنجیرهای اسارت... در حکایت ملا محمدهاشم خراسانی و نبش قبر حضرت رقیه سلام الله علیها توسط ایشان به منظور ترمیم قبر و رفع آب‌گرفتگی مضجع شریف حضرت رقیه (سلام الله علیها) در سال ۱۲۸۰ هجری، نقل شده است؛ جناب ملا سید هاشم بعد از نبش قبر ایشان، مدام از شدت گریه و غصه غش می‌کرد. چون او را به هوش می‌آورند، قضیه زنجیر را به مردم می‌گفت و می‌فرمود؛ بدن مطهّر ایشان در پارچه سیاهی کفن شده بود. بخشی از صورت منّور ایشان را دیدم که هنوز از آثار سیلی، کبود و مجروح بود، همچنین یک زنجیر کوچکی هم به گردن آن بانو بسته بودند. سپس به همراه شیون ایشان، صدای ضجه و زاری از مردم بر می‌خواست. 📚اسرار الشهادة، صفحه ٤٠٦. 📚منتخب التواریخ، صفحه ۳۸۸. 📚مقتل جامع مقدم، جلد ۲، صفحه ۲۰۸. 📚تراجم اعلام النساء، جلد ۲، صفحه ۱۰۳ .
هدایت شده از امام حسین ع
‍ ⏺ذکر و توسل و روضه_شب تاسوعا 94_روضه حضرت ابوالفضل علیه السلام_حاج حسن خلج_ (دلمو دریای ماتم می کنم قدم و روی تن خم می کنم نگاه کن با چه مصیبتی دارم از رو خاکا تنتو جمع می کنم..)۲ حسین... پاشو از جا که دیگه دخترم آواره نشه تا میون این سپاه صحبت گوشواره نشه *دستور داد برید همه سر ها رو از بدن ها رو جدا کنید سرها ببرید بیایید رو نیزه ها سوار کنید اومدن گفتن امیر یه سر رو نیزه بند نمی شه چنان فرق متلاشی شده.. از بس که زخم و جای عمودش عمیق بود تنها سری بود که ز پهلو ... حسین... می دونی چرا عباس اینطور خواست؟چون اگه سر درست نصب می شد رو نیزه هی چشم تو چشم سکینه می شد هی چشم تو چشم رباب می شد هی چشم تو چشم رقیه می شد عباس طاقت نداره .... هر کجا نشستی فریاد بزن غریب حسین...حسین.... هشتاد و چند سالشه هنوز کربلا ساکنه خیلیلاتون می شناسیدش،کفشدار سابق قمر بنی هاشم ،شیخ عباس کشوان ؛تو حرم آقا قمر بنی هاشم بودیم،سر شب بود باید درهارو می بستیم داشتیم زوار رو بیرون می کردیم در ها رو ببندیم یک وقتی دیدم یکی از خانم های عرب از این خانم های عرب بیابانی بچش تو بغلشه با عجله اومد تو،گفتم خانم برو،حرم تعطیله داریم می بندیم،دیدم اصلا گوشش بدهکار نیست،اومد دور ضریح قمر بنی هاشم،هی می گه یا ابوفاضل،یا ابوفاضل،یا ابوفاضل ادرکنی،یا ابوفاضل ادرکنی،یا ابوفاضل ادرکنی.. خدام اومدن،خانم بیا برو بیرون دلم سوخت برااین خانم دیدم حال خوشی داره زیارت می کنه،من بزرگتر از خدام بودم بهشون گفتم کاریش نداشته باشید،شما که الان می خواهید نظافت بکنید ،کارتون بکنید کارتون تموم شد من خودم اینو بیرون می کنم بذارید زیارت بکنه،مشغول کار شدیم یک نیم ساعتی گذشت،من دیدم،حواسم بهش بود،دور ضریح می گرده یا ابوفاضل ،یا ابوفاضل.. دیدم خسته شد،بچشو گذاشت زمین،خودش تنهایی داره می گرده یا ابوفاضل،یا ابوفاضل.. منم مشغول کار شدم یک نیم ساعتی گذشت،کارام تموم شد، اومدم سراغش ببینم اگر هنوز داره طواف می کنه نرفته بگم برو دیدم پایین ضریح قمر بنی هاشم نشسته سرشو تکیه داده به ضریح چادرشو کشیده رو صورتش خوابیده.. اومدم کنارش دخترم پاشو دیدم جواب نمی ده،خانم پاشو می خوام در حرم رو ببندم دیدم جواب نمی ده،گفت گوشه چادرشو گرفتم کشیدم،گفتم خانم پاشو ؛نگاه کردم دیدم بچه اش هم داره دست و پا می زنه گفتم پاشو این بچه ناراحته،این بچه شیر می خواد،این بچه کار داره،پاشو بچه ات رو بردار؛ گفت: تا گفتم بچه کار داره چشماشو باز کرد،گفت پس زنده شد؟!! گفت سه روز پیش مرده به من می گن برو دفنش کن، گفتم باید اول برم حرم عباس ... یا ابوفاضل ... برادرم خواهرم گمان نکنی برا عباس کاری داره زنده کردن این برا من و شماست که خیلی مهمه،عباس یک گوشه چشمش هزاران مرده رو زنده می کنه.تو حرم قمر بنی هاشم روضه می خوند، منبری معروف رو منبر گفت : اشتباه کرد،گفت من نمی دونم از نظر مقامات سلمان بالاتره یا عباس بالاتره"شب خواب امیر المومنین رو دید آقا بهش فرمود چطور نمی دونی؟ اگه عباس من به اولین و آخرین نگاه کنه همه رو سلمان می کنه،همه رو ابوذر می کنه، امشب دامن قمر بنی هاشم رو بگیریم،بگیم آقا جان شما راست می گی مرده زنده کنی،دل مرده منو زنده کن،آقا می ترسم یک روز اسم حسین بیاد این دل نلرزه می ترسم یک روز اسم حسین بیاد این چشم منقلب نشه آقا به داد ما برس.. یا ابوالفضل ابوالفضل ابوالفضل ....* اما مزدِ این وفا و ارادتِ عباس رو ،فقط مادرِ اربابمون ،حضرت زهرا میتونه بده...چطور؟ روایت میگه توی عرصهء محشر ،آقا رسول الله می فرماید:علی جان ،برو به فاطمه بگو از اسبابِ شفاعتِ امتم هرچی داره بیاره...اونوقت فاطمه س می فرماید :دو دستِ قلم شدهء عباسم برای شفاعت کافیه... هرچی ارادت داری اسمِ پسرش رو صدا بزن....حسین..حسین
. استاد عالی موضوع: بلاکشی امام حسین(ع) و سلوک با عاشورا عاشورای امام حسین(ع) ظرفیت عظیمی برای رشد دادن انسانها دارد . شاید یکی از دلایل اینکه سایر ائمه (ع) عاشورایی دیگر را تکرار نکردند این بوده که همین یک صحنه عاشورا برای رساندن همه انسانها به نهایت قرب خداوند کافی است و سایر ائمه تلاششان بر حفظ عاشورا بوده است.انسان باید با عاشورای امام حسین(ع) سالک شود و درسنامه این سلوک هم زیارت عاشوراست. قدم اول: قدم اول برای این سلوک را امام(ع) برمی دارد. قدم اول عبادت بزرگ امام حسین(ع) است که همه بشریت را رشد می دهد. این عبادت بزرگ همان بلای بزرگی است که امام حسین(ع) تحمل نمودند. عبادت بزرگ امام(ع) این بود که در دل سنگین ترین مصیبت ها نه تنها صابر بلکه شاکر بود. امام در کربلا در دل سخت ترین بلاها خدا را اینگونه حمد می فرماید:«اُثْنِى عَلَى اللّه اَحْسَنَ الثَّناءِ وَاَحْمَدُهُ عَلَى السَّرّاءِ وَالضَّراءِ»؛ خدا را به بهترین وجه ستایش کرده و در شداید و آسایش و رنج و رفاه مقابل نعمتهایش سپاسگزارم. این بلاکشی و عبادت بزرگ امام(ع) رحمت خدا را نه فقط بر خود امام(ع) بلکه بر تمام عالم و در همه تاریخ نازل می کند تا هرکس به اندازه معرفت و ظرفیت خودش از این باران رحمت بهره مند شود و با آن سالک شود. پس اولین قدم سلوک عاشورایی بلاکشی امام(ع) است که رحمت واسع خدا را نازل کرد. قدم دوم: کاسه وارونه از باران بهره ای ندارد.  بهره مند شدن از رحمتی که به واسطه بلاکشی معصوم(ع) نازل می شود قدمی است که ما باید برداریم و خودمان را به این رحمت برسانیم و از آن استفاده کنیم. کسی از این رحمت بهره مند می شود که به اندازه ظرفیت و معرفت خودش به بلای معصوم(ع) مبتلا شود. انسانها نسبت به حادثه عاشورا و مصیبت امام حسین(ع) چند دسته هستند. برخی از این مصیبت شادمان می شوند. «هذا یَوْمٌ فَرِحَتْ بِهِ آلُ زِیادٍ وَ آلُ مَرْوانَ بِقَتْلِهِمُ الْحُسَیْنَ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ» برخی هم بودند که بی تفاوت از کنار  این ابتلای بزرگ می گذرند و بهره ای از آن نخواهند داشت.   اما بعضی از انسانها با این بلا همراه می شوند و به اندازه خودشان و در حد ظرفیت خودشان به بلای معصوم(ع) نزدیک می شوند و سنخیت پیدا می کنند. دلشان با مصیبت امام(ع) همراه می شود در این مصیبت با امام(ع) شریک می شوند. اینها از آن رحمت عظیم خداوند بهره مند می شوند و با آن سالک می شوند. **** اولین قدم را در این سلوک خودِ ولی خدا بر می دارد و آن قدم بلاست و بزرگترین بلا، بزرگترین عبادت معصوم است. به واسطه این بلا که معصوم می کِشد، پروردگار عالم به عالم پایین هم نظری می کند و رحمت واسعه اش را می فرستد. خداوند بندگان راضی و شاکری دارد که حق بندگی را در این عالم ادا می کنند * دومین قدم را در این سلوک ما باید برداریم و از این رحمت واسعه استفاده کنیم. اگر کسی مبتلا به بلای معصوم شود، به اندازه ابتلایش به رشد می رسد * سومین قدم این است که در این سلوک اگر کسی مبتلا به بلای عاشورا شود به این مرحله می رسد که مقام لعن و سلام است و فقط صرفاً لعن و سلام لفظی نیست، بلکه فرد مومن باید موضع گیری کند و این روح دین است که انسان به این حب و بغض برسد. انسان باید نسبت به دشمن اباعبدالله (ع) تبرّی داشته باشد. آخرین قدم، مقام محمود است یعنی مقامی که در دنیا و آخرت معیت با اهلبیت را داشته باشیم و حجابی بین ما و اباعبدالله (ع) نباشد
آداب ظاهری محرم و عاشورا ، سیاه پوشی و ... است. اما باطن آدابِ عاشورا این است که بواسطه ی عاشورا ما رشد کنیم و به قرب خدا برسیم. در بلا نباید کفر گفت ، بلکه باید صبر کرد. اما امام حسین هم صبر کرد و هم اضافه برآن ، شکر کرد. الحمدلله علی عظیم رزیتی . بخاطر همینه که امام رضا فرمود کلنا سفینه النجاه لیکن سفینه الحسین اسرع و اوسع چون امام حسین ،هم صبر کرد، و هم اضافه برآن شکر کرد. ما هم اگه میخواهیم بگیم حسینی هستیم باید در مصائب امام حسین ، بسوزیم و صبر کنیم و همچنین در مصائب زندگانی دنیا هم صبر کنیم و شاکر باشیم. لذا اگه کسی میخواد اهل سیر و سلوک باشه ، باید بر بلایای الهی صبر کنه . چون ممکنه ما نماز شب بخونیم ولی گرفتار عجب بشویم. اما بلا از سوی خداست و لذا صبر ما باعث تقرب ما میشه. حضرت ابراهیم را وقتی صبر کرد بر امتحان قربانی کردن فرزند، آنوقت مقام امامت جایزه داد. اما امام حسین شخصا وعده ی شهادت داشت، اما طفل شش ماهه اش را هم قربانی کردند ، جوانش رو هم قربانی کردند و امام حسین صبر کرد. لذا بخششِ محبان، بخاطر قطره ی اشکی بر مصائب حضرت ، کمترین مزد امام است ، بجهت صبرش و شکرش . خدا ما رو دوست داره که به کفاره ی گناه مان، ما رو به بیماری و فقر و .. امتحان میکنه. اما امام معصوم را برای ارتقاء درجه ، به بلا مبتلا میکند. لذا حضرت زینب ، مصائب کربلا را زیبایی می بیند ، آنرا ضیافت الهی برای اهلبیت می بیند. ما هم بواسطه ی این ضیافت الهی که برای اهلبیت در عاشورا گسترده شده بود ، بهره مند میشویم و از رحمت خدا ما هم بهره می بریم. مثل صبر یوسف که باعث شد خدا خطر قحطی را از مردم مصر دور کرد. حالا امام حسینی که اعظم مصائب عالم رو کشیده، میشه کشتی نجات و خدا رحمت واسعه اش را نصیب حسین و محبانش میکند. لذا کشتی حسین میشه اسرع و اوسع. وقتی امام زمان برخی مشرکین و معاندین رو به قتل میرسونه، برخی ها اعتراض میکنن که چرا میکشی؟ لذا امام زمان یه صحنه عاشورا را نشان آنها میدهد و میگویند که ما دشمنانی را می کشیم که اگر رها کنیم ، دوباره چنین خواهند کرد. چرا میگن اعظم مصائب؟ چون وقتی مصائبی در برخی انبیا وارد میشد و جبرئیل به آنها راهنمایی میکرد و میگفت به این پنج تن متوسل شوید . انبیا وقتی شرح مصائب امام حسین را می شنیدند ، میگفتن مصیبت ما ، در مقابل مصائب حسین ، هیچ است. حسین جان؛ لا یوم کیومک یا ایاعبدالله. حالا چرا لقب اباعبدالله به امام حسین دادند؟ چون حسین هم عبدالله است (خدا را بندگی میکند) و هم " اَب =پدر" است بر بندگان خدا.لذا از راه حسین میشه بندگی خدا را کرد . آدم و حوا وعده داده بودند که از گندم بهشت نخورند ، اما ترک اولی کردند ، ولی امیرالمؤمنین که وعده و قول و قراری نداشت که نان گندم نخورد، ولی از گندم دنیا نخورد و فقط نان جو خورد. مرید پیر مغانم ز من مرنج ای شیخ چرا که وعده تو کردی و او بجا آورد ابراهیم قرار بود اسماعیلش رو قربانی کند ، ولی خدا نخواست ، اما امام حسین رو ابتدا به داغ فرزندان و برادران و عزیزانش مبتلا کرد و بعد خود امام هم قربانی شد. پذیرش این مصائب توسط امام ، بزرگترین خدمتی بود که به انسانها کرد ، چون بواسطه تحمل این مصائب از سوی امام، خدا رحمت واسطه اش را جاری کرد. قنداقه حضرت زینب فقط در آعوش امام حسین آرام گرفت. پس ما هم اگه آرامش میخواهیم ، باید خودمون رو به آغوش امام بیندازیم. . سخنان استاد میرباقری در شب یازدهم محرم باطن عاشورا، رحمت اکمل و اعظم است و جذباتی است که انسان را سالک و مقرب می کند. آنقدر این ابتلا، عظیم است که نه فقط ما،‌ بلکه ملائکه مقربین و انبیاء مرسلین هم در این وادی، سالکند و مراتبی از قربشان با بلای سیدالشهداء (ع) حاصل می شود
. در رثا و شهادت امام حسین(علیه السلام) فقیر خسته دلی بر در سرای حسین نوشته بود یکی نامه از برای حسین که ای کریم کریمان به بذل و لطف و کرم در این مدینه من از هرکسی فقیر ترم نه از برای گدایی ز خلق رو دارم نه پیش اهل و عیال خود آبرودارم دل شکسته و قد هلالی آوردم دلی زغصه پرو دست خالی آوردم امام با گل لبخند رو به او آورد ولی به نامه بنوشته اش نگاه نکرد براو بسی کرم از لطف دلنوازش کرد فقیر بود که یک لحظه بی نیازش کرد سؤال کرد یکی کی عزیز پیغمبر به بذل و جود و سخا دست خالق اکبر توکه به نامه او چشم خویش نگشودی چه گونه این همه لطف و عطاش فرمودی امام گفت فقیری که آبرو دارد خجل شود چو به سوی کریم رو آرد روا نبود که با آن عطای بسیارم به قدر خواندن یک نامه اش نگه دارم ** کسی که این همه آقایی و کرم دارد فقیر را به برخویش محترم دارد چرا به بازوی اطفال او زدند طناب چه گونه دشمنشان برد سوی بزم شراب چرا سه ساعت برروی پای استادند به سوی راس پدر چشم خویش بگشادند سکینه از غم و اندوه پاره شد جگرش دمی که چوب جفا خورد بر لب پدرش سری که جان و تن عالمی به قربانش کبود شد لب خشک و شکست دندانش سلام بر رخ بهتر ز ماه تابانش سرشک دیده عاشق نثار قرآنش ‌.
🔸🔶《اَلسَّلٰامُ عَلَیْکَ یَابنَ رَسُولِ اللهِ یَا اَبٰا عَبْدِاللهِ الحُسَین(ع)》🔶🔸 ✅طبق روايات فراوان، اهل بیت(علیهم السلام) در مصیبت امام حسین(علیه السلام) گریسته اند. از جمله؛ 1⃣گريه : نقل شده است که روزی حضرت رسول اکرم(ص) امام حسین(ع) را در دامان خود نشانده بود که در این هنگام، جبرائیل بر رسول اکرم(ص) نازل شد و عرضه داشت : 📋《یَا مُحَمَّد(ص)! اِنَّ اُمَّتَکَ تَقتُلُ اِبنَکَ هَذَا مِن بَعدِکَ!》 ♦️اى محمد(ص)! همانا امت تو فرزندت حسین(ع) را شهید خواهند کرد. 📋《فَأَومَأُ بِیَدِهِ اِلَى الحُسَینِ(ع) فَبَکَى رَسُولُ اللهِ(ص) وَ وَضَعَهُ اِلَى صَدرِهِ》 ♦️پس جبرائیل به حسین(ع) اشاره کرد و آنگاه رسول خدا(ص) گریست، سپس حسین(ع) را در آغوش گرفت و او را به سینه چسبانید.(۱) 2⃣گريه : نقل شده است که؛ امیرمؤمنان علی(ع) هنگامی که به صِفّین می رفت، در کربلا فرود آمد و به ابن عبّاس فرمود : 📋《أَ تَدرِی مَا هَذِهِ البُقعَهُ؟》 ♦️می دانی این مکانْ کجاست؟ ابن عبّاس گفت : نه! امام(ع) فرمود : 📋《لَو عَرَفتَها لَبَکَیتَ بُکَائِی! ثُمَّ بَکَی بُکَاءً شَدِیدَاً! ثُمَّ قالَ : مَا لِی وَ لِآلِ أبِی سُفیَانَ؟! ثُمَّ التَفَتَ إلَی الحُسَینِ(ع) وَ قَالَ : صَبرَاً یَا بُنَیَّ! فَقَد لَقِیَ أبُوکَ مِنهُم مِثلَ الَّذی تَلقَی بَعدَهُ!》 ♦️اگر این مکان را می شناختی، همچون من می گریستی! و آن گاه، گریه شدیدی کرد و افزود : من با آل ابوسفیان، چه کار دارم؟! آن گاه امیر مؤمنان(ع) به امام حسین(ع) رو کرد و فرمود : شکیبا باش! پسر عزیزم! پدرت هم از آنان، همانند آنچه تو پس از او خواهی دید، می بیند.(۲) 3⃣گريه : در نقلی آمده است که؛ 📋《لَمَّا أَخْبَرَ اَلنَّبِيُّ(ص) اِبْنَتَهُ فَاطِمَةَ(س) بِقَتْلِ وَلَدِهَا اَلْحُسَيْنِ(ع) وَ مَا يَجْرِي عَلَيْهِ مِنَ اَلْمِحَنِ》 ♦️هنگامی که رسول خدا(ص) خبر شهادت امام حسین(ع) را به دختر گرامیش حضرت فاطمه(س) داد، و محنت های پیش روی را برای او شرح نمود. 📋《بَکَتْ فَاطِمَةُ(س) بُکَاءً شَدِیداً》 ♦️آن حضرت(س) به شدت گریست. و عرضه داشت : 📋《یَا أَبَهْ! مَتَى یَکُونُ ذَلِکَ؟》 ♦️پدر جان! یک چنین مصائبى در چه موقع رخ می‌‌دهد؟ حضرت رسول(ص) فرمود : 📋《فِی زَمَانٍ خَالٍ مِنِّی وَ مِنْکِ وَ مِنْ عَلِیٍّ(ع)》 ♦️زمانى که من و تو و على(ع) در دنیا نباشیم. 📋《فَاشتَدَّ بُکاؤُهَا》 ♦️سپس گریه های حضرت(س) شدت یافت. اشک در چشمان فاطمه نقش بست و ناله کنان فرمود: 📋《یَا أَبَهْ! فَمَنْ یَبْکِی عَلَیْهِ؟ وَ مَنْ یَلْتَزِمُ بِإِقَامَةِ الْعَزَاءِ لَهُ؟》 ♦️پدر جان! پس چه کسی برای حسینم گریه می کند؟ و مجلس عزاء و مصیبتِ او را بر پا می کند؟ حضرت رسول اکرم(ص) فرمودند: 📋《إِنَّ نِسَاءَ أُمَّتِی یَبْکُونَ عَلَى نِسَاءِ أَهْلِ بَیْتِی وَ رِجَالَهُمْ یَبْکُونَ عَلَى رِجَالِ أَهْلِ بَیْتِی وَ یُجَدِّدُونَ الْعَزَاءَ جِیلًا بَعْدَ جِیلٍ فِی کُلِّ سَنَةٍ فَإِذَا کَانَ الْقِیَامَةُ تَشْفَعِینَ أَنْتِ لِلنِّسَاءِ وَ أَنَا أَشْفَعُ لِلرِّجَالِ》 ♦️فاطمه(ع) جان! مردان و زنان امت من بر مردان و زنان اهل بیتم گریه خواهند کرد، همه ساله هر گروهى پس از دیگرى عزادارى را تجدید می‌‌نمایند. هنگامى که روز قیامت فرا رسد من و تو مردان و زنان امت را شفاعت خواهیم کرد.(۳) 4⃣گريه : پس از مسموم شدن امام حسن مجتبی(ع) در لحظات آخر عمر شریفان، امام حسین(ع) به نزد برادرش آمد. امام حسین(ع) وقتی چشمش به امام حسن(ع) افتاد گریه کرد. امام حسن(ع) از برادرش علت گریه کردن را جویا شد. امام حسین(ع) فرمود : 📋《أَبْكِي لِمَا يُصْنَعُ بِكَ》 ♦️گریه ام برای رفتار بدی است که با تو می شود. امام حسن(ع) فرمود : 📋《إِنَّ الَّذِي يُؤْتَى إِلَيَّ سَمٌّ يُدَسُّ إِلَيَّ فَأُقْتَلُ بِهِ وَ لَكِنْ لَا يَوْمَ كَيَوْمِكَ يَا أَبَا عَبْدِالله(ع)!》 ♦️ظلم و ستمی که بر من می شود همین زهری است که به من داده می شود و به سبب آن به قتل می رسم، ولی بدان که هیچ روز و سرنوشتی مانند روز و سرنوشت تو نمی باشد ای ابا عبدالله! 📋《يَزْدَلِفُ إِلَيْكَ ثَلَاثُونَ أَلْفَ رَجُلٍ يَدَّعُونَ أَنَّهُمْ مِنْ أُمَّةِ جَدِّنَا مُحَمَّد(ص) وَ يَنْتَحِلُونَ دِينَ الْإِسْلَامِ فَيَجْتَمِعُونَ عَلَى قَتْلِكَ وَ سَفْكِ دَمِكَ وَ انْتِهَاكِ حُرْمَتِكَ وَ سَبْيِ ذَرَارِيِّكَ وَ نِسَائِكَ وَ انْتِهَابِ ثَقَلِكَ فَعِنْدَهَا تَحِلُّ بِبَنِي أُمَيَّةَ اللَّعْنَةُ وَ تُمْطِرُ السَّمَاءُ رَمَاداً وَ دَماً وَ يَبْكِي عَلَيْكَ كُلُّ شَيْ‏ءٍ حَتَّى الْوُحُوشُ فِي الْفَلَوَاتِ وَ الْحِيتَانُ فِي الْبِحَارِ》 ادامه مطالب :👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♦️هرگاه ماه محرّم فرا مي رسيد، پدرم حضرت موسی بن جعفر(ع) ديگر خندان ديده نمي شد و غم و افسردگي بر او غلبه مي يافت، تا آن که ده روز از محرّم مي گذشت، روز دهم محرّم که مي شد، آن روز، روز مصيبت و اندوه و گريه پدرم بود.(۹) 🔟گریه : از ابی بکار نقل شده است که؛ 📋《أَخَذْتُ مِنَ التُّرْبَةِ الَّتِی عِنْدَ رَأْسِ قَبْرِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ(ع) فَإِنَّهَا طِینَةٌ حَمْرَاءُ! فَدَخَلْتُ عَلَی الرِّضَا(ع) فَعَرَضْتُهَا عَلَیْهِ فَأَخَذَهَا فِی کَفِّهِ ثُمَّ شَمَّهَا ثُمَّ بَکَی حَتَّی جَرَتْ دُمُوعُهُ ثُمَّ قَالَ : هَذِهِ تُرْبَةُ جَدِّی》 ♦️از تربتی که بالای سر قبر حضرت حسین بن علی(ع) بود مقداری برداشتم، این تربت سرخ رنگ بود، پس بر حضرت رضا(ع) وارد شده و آن را به حضرت(ع) عرضه داشتم. آن حضرت(ع) تربت را در کف دستشان نهاده و بوئیدند، سپس چنان گریستند که اشک های مبارک شان جاری شد، سپس فرمودند : این تربت جدّم می باشد.(۱۰) 1⃣1⃣گریه : در زیارت ناحیه مقدسه از زبان امام زمان(عج) که ایشان در حق جدّ مظلومشان می فرماید : 📋《فَلاَندُبَنَّکَ صَباحَاً وَ مَساءً وَ لَاَبکَينَّ عَلَيکَ بَدَلَ الدُمُوعِ دَمَاً》 ♦️هر صبح و شام بر تو گريه و شيون مى كنم و در مصيبت تو به جاى اشك، خون مى گريم.(۱۱) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📝شعر : باز اين چه شورش است که در خلق عالم است باز اين چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است باز اين چه رستخيز عظيم است کز زمين بي نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است اين صبح تيره باز دميد از کجا کزو کار جهان و خلق جهان جمله درهم است گويا طلوع ميکند از مغرب آفتاب کاشوب در تمامي ذرات عالم است گر خوانمش قيامت دنيا بعيد نيست اين رستخيز عام که نامش محرم است در بارگاه قدس که جاي ملال نيست سرهاي قدسيان همه بر زانوي غم است جن و ملک بر آدميان نوحه مي کنند گويا عزاي اشرف اولاد آدم است 👤محتشم کاشانی 📚منابع : ۱)مستدرک على الصحیحین حاکم نیشابوری، ج۳، ص۱۷۶ ۲)مقتل الحسین خوارزمی، ج۱، ص۱۶۲ ۳)بحارالانوار مجلسی، ج۴۴، ص۲۹۳ ۴)امالی شیخ صدوق، ص۱۱۶ ۵)اللهوف ابن طاووس، ص۱۳۴ ۶)امالی شیخ صدوق، ص۲۰۴ ۷)مروج الذهب مسعودی، ج۳، ص۲۴۲ ۸)المزار الکبیر ابن مشهدی، ص۴۷۳ ۹)امالی شیخ صدوق، ص۱۱۱ ۱۰)کامل الزیارات ابن قولویه قمی، ص۴۷۴ ۱۱)المزار الکبیر ابن مشهدی، ص۵۰۱