eitaa logo
اقتصاد فرهنگی
6هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
3.3هزار ویدیو
135 فایل
در میانه‌ یک جنگ تمام عیار ترکیبی مطالب کانال کپی‌رایت ندارد! ارتباط: حسین عباسی‌فر @h_abbasifar تبلیغات حرام است! 😊 "دکتر نیستم" https://virasty.com/ABBASIFAR
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از اندیشکده قصد
⚜️ بانک اسلامی؛ دولتی، خصوصی یا ملی؟ (۱) ✍️ پروفسور مسعود درخشان 🔸 از آغاز انقلاب اسلامی تاکنون تصمیم‌ها و اقدامات مدیران ارشد نظام فقط و فقط در حوزه‌هایی موفق بوده است که چارچوب‌های به ارث رسیده از رژیم سلطنتی و وابسته به نظام سلطه را تغییر داده‌اند و در جاهایی شکست خورده‌اند که در همان چارچوب‌ها به‌دنبال اصلاح‌طلبی رفته‌اند. راحل قَدَسَ‌الله روحه برای اقامۀ حکومت اسلامی این نبود که اصلاحاتی را «در چارچوب» نظام سیاسی شاهنشاهی انجام دهند بلکه ارادۀ ایشان این بود که «چارچوب» نظام شاهنشاهی را تغییر دهند. به همین دلیل با عنایات حضرت حق سبحانه و تعالی موفق شدند. اگر ایشان می‌خواستند در همان چارچوب رژیم شاهنشاهیِ وابسته به آمریکا و انگلیس اصلاحاتی را انجام دهند آنگاه قطعاً سرنوشت دکتر محمد مصدق را میداشتند همچنان که امیرکبیر نیز سرنوشت مشابهی داشت. ✅ فرضیۀ بنده این است که به صورت کامل قابل حذف است به شرط آنکه مدیران ارشد نظام با روحیه و تفکر انقلابی و اقدام جهادی تصمیم بگیرند که در گام نخست همۀ بانک‌ها اعم از خصوصی و دولتی را در یک بانک فراگیر دولتی به نام ادغام کنند. ✳️ در عصر انقلاب تجاری در اروپا یهودیان برای نخستین بار بانکداری به سبک نوین را بنیان‌گذاری کردند. با ظهور انقلاب صنعتی ثروت‌های افسانه‌ای در دست بانک‌های خصوصی تجمیع شد و شکاف طبقاتی در جامعه شکل گرفت...دولت‌ها به‌تدریج کوشیدند با تأسیس بانک‌های دولتی مانع عمیق‌تر شدن شکاف طبقاتی شوند اما... 🔰ادامه مطلب: 🔗http://profderakhshan.qasd.ir/articles/611#start 💠 @QasdWay
هدایت شده از حسین زمانی میقان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چرا آقای رئیسی هرچه کار می‌کند در کشور حرکت پرسرعتی اتفاق نمی‌افتد؟! @hzamanim
 پاسخی کودکانه به نصیحت‌های مشفقانه پرفسور درخشان داده است. کاش قدری بزرگ می‌شدند. اما دو نکته در نامه‌شان مطرح شده بود که به ما مربوط می‌شد. اول این بخش که گفته‌اند "عده‌ای از افراد مغرض و تهی از دانش که امثال آنها را این روزها در فضای مجازی می‌توان دید که اظهارات شما را دستاویزی برای جوسازی‌ها و هشتگ‌سازی خود قرار داده‌اند" اولا جالب و پر از تناقض است که ایشان می‌گویند ما با دانشکده اقتصاد شریف و نیلی و  هیچ ارتباطی نداریم در صورتی که نقد ما به لیبرالهای شریف را به خودشان گرفته‌اند و با جاهل و مغرض خواندن ما سعی کردند آنها را هم تطهیر کنند. بگذریم از مقالاتی که با شخص نیلی می‌نویسند یا طرح‌هایی که کپی برابر اصل طرح‌های اوست. ثانیا اینکه نقدهای ما به جریان نئولیبرال اینقدر درد داشته که جاهلانه این نقدها را به پرفسور درخشان نسبت می‌دهند عجیب و درخور توجه است. اگر دستاویز ما سخنان استادی چون پرفسور درخشان باشد که باعث افتخار است و دستاویزی‌ست بس محکم، اما به استناد کدام مطالب چنین دروغی گفته شده است؟ ایشان آن زمانی که شما به دنیا نیامده بودید کتابی در نقد مبانی سرمایه‌داری و سوسیالیسم نوشته‌اند و امروز هم که جوانان جویای نام هستید باز هم در نقد لیبرالیسم مطالب بسیار ارزشمندی به رشته تحریر درآورده‌اند. اتهام زدن به ایشان هم بی‌اخلاقی‌ست و هم نشان می‌دهد شما اصلا متوجه نقد ایشان نشدید. چرا از پاسخ به پرسش اصلی فرار می‌کنید؟ حمایت‌های بانک جهانی و صندوق بین‌الملل پول و چتم هاوس از اندیشکده محل اشکال بود که بی‌جواب ماند. البته شما حتی لیبرالیسم را هم نمی‌شناسید. به شما حق می‌دهیم. از یک طرف اعتقادات اسلامی دارید و از طرفی دیگر آنچه به عنوان علم به شما خورانده‌اند پر از مبانی ایدئولوژیکی لیبرالیستی‌ست. توقع هم نداریم درک کنید این مسائل را. زیرا این مسائل نیاز به تعمق و تامل بسیار دارد که شما همان بهتر به مسائلی چون ارز ترجیحی و امثالهم بپردازید و فکر کنید اینها که ربطی به مکتب و ... ندارد و علم محض است!!! (خود این حرف یک حرف غیرعلمی و کاملا ایدئولوژیک است) البته که سواد و تخصص شما در این زمینه‌ها آنقدر کم است که ارزش وقت گذاشتن و مناظره کردن ندارید اما اینها را برای آنهایی می‌گویم که نادانسته اسیر بازی‌های به اصطلاح علمی شما شده‌اند‌. در جایی از نامه گفته‌اید: مرز بندی‌‌های و مکتب‌سازی‌ها!!! اگر به وجود این مکاتب و تعارضشان با اسلام اعتقاد دارید و در همین نامه هم اقرار کردید به این تعارض، پس دیگر این عبارات چه معنایی دارد جز فرافکنی؟ کدام مسلمان است که نباید مرزبندی کند با دشمن فکری و اعتقادی خود؟ مضحک‌تر آن که شما فکر کنید کسی بدون شناخت، نقد لیبرالیسم می‌کند و در مقابل خودتان را عالم به هر دو یعنی اسلام و لیبرالیسم بدانید در حالی که در هیچکدام از این دو حتی مطالعه هم نداشتید چه برسد به اجتهاد و فهم عمیق. نصیحت پدرانه استاد را نشنیدید و البته پیش‌بینی ایشان هم بود که نخواهید شنید. پس نصیحت برادرانه ما هم به گوش شما نخواهد رفت! اما باز هم برای دیگران میگویم: در جنگ شناختی اقتصادی دشمن علیه ایران عده‌ای خواسته یا ناخواسته در این میدان علیه این مردم قلم می‌زنند و نظر می‌دهند.‌ عده‌ای که سی‌سال است بر امورات اقتصادی کشور حاکم بودند و به واقع بانیان مصائب موجودند. دوستان حکمرانی اگر نقدی به جریان نئولیبرال ندارند و همان حرفها را تکرار می‌کنند پس تفاوتی با آنها ندارند چه خوششان بیاید و چه بدشان بیاید ایشان هم نئولیبرال هستند. اگر نقدی دارند به مبانی (نه رو بناهای روشی) لیبرالیسم خوشحال می‌شویم بشنویم و بخوانیم که البته تا کنون نداشنه‌اند و برعکس در دفاع از آن مبانی از آنها خوانده‌ایم و شنیده‌ایم. اگر هم ندارند که ندارد، پس لیبرالیسم را فحش تلقی نکنند و مثل خیلی‌های دیگر افتخار کنند به این دینی که برگزیدند به جای اسلام ناب. دینی که امام بزرگوار ما آن را اسلام خواند، اما اسلام آمریکایی!
دقیق‌ترین تعریف سرمایه‌داری نئولیبرال... "با کمک خودتان ما سرمایه شما را بالا می‌کشیم"
حالا برگردیم به پرسش : این بانک‌های خصوصی دقیقا چه خدمتی به اقتصاد ایران کرده‌اند و چرا باید وجود داشته باشند (وقتی حتی نظارتی بر آنها نمی‌توانید داشته باشید؟ هرچند با نظارت هم اتفاقی نمی‌افتد)
مریدی گفت پیری را که ریشه‌ی فساد چیست؟ پیر گریبان درید و سر در بیابان نهاد! مریدان پس از تفحص بسیار وی را یافتند و سوالشان را تکرار کردند! پیر دوباره گریبانِ دریده‌اش را درید و خود را به چاهی افکند مریدان بر سر چاه بنشستند تا صبح! مریدان را گرگ‌ها خوردند! کاروانی زآنجا عبور می‌کرد که پیر را از چاه بیرون کشید! پیر را رئیس کاروان قصه جویا شد! (یعنی رئیس کاروان از پیر قصه را پرسید) پیر قصه باز گفت و دست از جیب مراقبت بیرون آورد و در جیب شلوارش کرد و کیفش را بیرون آورد. رئیس کیف را گرفت و نظاره کرد سیزده کارت بانکی در کیف پیر بود رئیس گفت ریشه‌ی فساد این است؟ پیر گفت نخیر این است و به پیامکِ موجودی‌اش اشاره کرد. رئیس غازقولنج کرد و به دیار باقی شتافت. راوی می‌گوید آن‌روز ما هم متوجه نشدیم چه شد تا آنکه سال‌ها بعد که پیر به مریدان و رئیس کاروان پیوست چند تا از بانک‌های خصوصی تعطیل و عزای عمومی اعلام کردند. آنجا بود که متوجه شدم ریشه فساد خودِ وی بود! کتاب حِکَمات آس من شیخِ سیّاس باب فی حالات الپیر و جماعة الاسير فصل الفساد فی جمیع البلاد روایت: ماذا فی کیفه و ما شغل شریفه؟
وقتی وارد قلبی شدید خوشگل زندگی کنید... درست زندگی کنید... نیکو زندگی کنید... مثل مستاجرهایی که مراقب خونه صاحبخونه هستند... نزار قبانی میگه: اذا دخلتم القلوب فاحسنوا سکناها... تایپوگرافی @delavaar
هم مثل همه‌ی عباراتی که تمدن غرب طرح کرده یک فریب است. مثل آزادی، صلح، حقوق بشر، عدالت و... بازاری که در آن افراد آزادانه در چارچوب عدالت و احکام الهی فعالیت کنند کجا؟! بازاری که در آن عده معدودی سرمایه‌دار با هم رقابت کنند و بقیه حتی نتوانند وارد رقابت شوند کجا؟!
صدام "" را منافقین "" را رژیم صهیونیستی "" را آمریکا "" را راه انداختند و در تمام این جنگ‌ها مجاهدانی به شهادت رسیدند. اما خوش به سعادت کسی که در "" به شهادت برسد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تعبیر فوق‌العاده جذاب امام خمینی از فروریختن چهارده کنگره از کنگره‌های کاخ کسری...🇮🇷
پیشکش به محضر مولانا الهادی حضرت علی النّقی علیه‌السلام: "نقی به" گم شده راه است و بر ستاره "نقیب" فراز عشق خدا با نگاه اوست نشیب "نقی ز" غیر احد هیچ طاعت از احدی نکرد و بود "نقیضِ" هر آنچه غیر حبیب نمی ز قطره ی عشقش بس است دوزخ را "نقی است" امر "نقیصی" بر امتناع لهیب به هوش اگر که بیاید...نقار دل ببرد... وگر ز باده ی هادی رسد به روح نصیب به قدر قطره ی آبی که بر "نقیر آید": نه غیر دست "نقی را ید"ی ببیند؛ تیب! به صدر باده گساران "برو نقی" را بین نه "رونقی" که در اینجاست با ریا و فریب "نسیب" صورت حوایی تو آدم کرد منم که سوی تو بودم از آن زمانه "نه سیب" نقیب: پیشوا نقیر: شکاف هسته ی خرما نقار: کینه و ... نقیص: آب گوارا لهیب: زبانه ی آتش تیب: مدهوش/سیب نسیب: مدح زیبارویان
وضعیت بحرانی انرژی در غرب کاش کمی مراعات کنیم در مصرف برق و گاز و اسراف نکنیم
نکته جذاب این نظرسنجی این است که کسانی که گزینه سه را انتخاب نمی‌کنند گزینه ۴ را انتخاب می‌کنند. یعنی در نظرشان این، همان است. اگر قرار است با آمریکا بجنگیم اول باید با "ربا" و سرطانِ بانکداری خصوصی بجنگیم.
معاملات سفته‌بازانه و سوداگرانه زمین و مسکن در سطوح کلان (نه معاملات خرد مردم) برای مقابله با تورم نیست بلکه برای ایجاد تورم و کسب سود است. اینطور نیست که با بالارفتن قیمت مسکن سرمایه‌دارانِ کلان فقط حفظ ارزش پول کنند بلکه کاملا سود می‌کنند از محل تورم. این اصل پایستگی سفره است: هیچ سفره‌ای کوچک نمی‌شود. فقط از خانه‌ای به خانه دیگر منتقل می‌‌شود. که مولا علیه‌السلام فرمودند: هیچ مالی اندوخته نمی شود، مگر اینكه حق مظلومی پایمال شده باشد هیچ کاخی ساخته نمیشود مگر اینکه کوخی خراب شود... مثلا کسی که خانه ۱ میلیاردی‌اش شده ۲ میلیارد، اگر همان یک خانه را داشته باشد نه سود کرده نه ضرر. اما اگر این خانه مازاد مصرفش باشد به اندازه یک میلیارد تومن سود کرده. یعنی حدودا به اندازه کارکردن ۲۰ کارگر به مدت یکسال. و البته آن کارگرها با خانه‌دار شدن بیست سال فاصله گرفتند!
نظام موضوعات هیات... خطاطی با موس نرم‌افزار ایلستریتور
فقط ۶ درصد به (۱۵برابر = وضعیت فعلی) رای دادند ۴۴ درصد به (برابر و هرم معکوس) رای دادند ۴۹ درصد به (سه تا پنج برابر) در نظرسنجی برنامه ثریا هم ۸۴ درصد نهایتا ۳ برابر را انتخاب کردند. این مساله فقط یک نظرسنجی از مردم نیست بلکه یکی از شاخص‌های اصلی عدالت در تعیین این عدد وجدان عمومی مردم است. آقای رئیسی باید نشان دهد که فقط شعار ندادند و تا آخر پای کار این آرمان بزرگ خواهند ماند. 💠 @delavaar کشکول‌حسین‌عباسی‌فر
میانِ خط‌به‌خطِ آیه‌های قرآنش خدا نوشته به حیدر که 💠 @delavaar کشکول‌حسین‌عباسی‌فر
1642104069_ليبراليسم ـ ریشه فساد و چپاول (1).pdf
1.22M
👌 این مقدمه پرفسور درخشان را حتما بخوانید. این مقدمه خنجری‌ست زهرآلود که ایشان به اذن خداوند متعال در سینه شیاطین تعلیم دیده فرو کرده‌اند. 🛑ليبراليسم: ريشۀ فساد و چپاول 🛑مقدمه‌ای برای كتاب دستبرد ناپيدا ❇️ترجمۀ دكتر حسين حسن‌زاده و عليرضا زماني 💠 @h_abasifar حسین‌عباسی‌فر
اقتصاد فرهنگی
👌 این مقدمه پرفسور درخشان را حتما بخوانید. این مقدمه خنجری‌ست زهرآلود که ایشان به اذن خداوند متعال د
فهرست سرفصل‌های مقاله پرفسور درخشان که حقیقتا از خود کتاب ارزشمندتر است. 💠 @h_abasifar حسین‌عباسی‌فر
حجاب و نماز و روزه را وهابی‌ها و داعشی‌ها هم دارند اصول دین اسلام توحید تحقیقی‌ست که قطعا امروز نسبت به آن زمان هزاران برابر شده فهم ولایت است که میلیون‌ها برابر شده درک از عدالت است که اصلا قابل قیاس نیست تبری از شیاطین عالم است... امثال گودرزی فهم سطحی و سخیفی از اسلام دارند! این نظرسنجی در آمریکا و اروپا هم همین است...یعنی امروزشان نسبت به چهل سال گذشته‌شان برهنه‌تر شدند. بی اعتقادتر شدند و ... اما در ایران این اتفاق برعکس است. در خیل تهاجم فرهنگی و هزاران شبکه ماهواره‌ای و اینترنت و میلیاردها دلار هزینه علیه جوانان باز هم نتیجه نگرفته‌اند... باید پرسید اگر انقلاب نمی‌شد الان میلادگودرزیِ نوعی، کجا بود؟ در حال عدالت‌خواهی ذیل سایه جمهوری اسلامی یا در شهرنو؟ 💠 @h_abasifar حسین‌عباسی‌فر
سال 86بود که استانداردهای آموزش اقتصادآمریکا رو ترجمه کردم. استانداردهای 20گانه‌ای که قرارست انسان اقتصادی مورد نظرشان را تربیت کند! و این پارادوکس را بی‌پاسخ می‌گذارند که بالاخره با روش پوزیتیویستی به انسان نگاه کرده و نظریه‌پردازی می‌کنند یا انسان مورد نظرشان را میسازند؟ در حقیقت آمریکاییها وقتی دیدند بین نظریات اقتصادی‌شان که مبتنی بر ایدئولوژی لیبرالیستی و ماتریالیستی بود و انسانی که در جامعه مشاهده می‌کردند فاصله زیادی وجود دارد به جای اینکه نظریاتشان را اصلاح کنند انسانشان را عوض کردند! ارزشهای انسانی را به ضدارزش تبدیل کردند و... بعد از مدتی هم این استانداردها را بین المللی کردند و چیزی شبیه سند 2030 در حوزه اقتصاد شد. یعنی تلاش کردند در تمام دنیا همان نگاه اقتصادی را فراگیر کنند. این پارادوکس بزرگتری بود. یعنی حتی به تفاوتهای نژادی و محیطی و تاریخی و فرهنگی و ... هم احترام نگذاشتند همه‌ی این رفتارهای آمریکا ذیل تفکر globalization (جهانی‌سازی) اتفاق می‌افتد. تفکری که کاملا ایده‌آلیستی است و برعکس ادعای آزادی، در جهت به اسارت درآوردن انسان است. شیاطین انسی می‌خواهند بر جهان حکومت مطلق داشته باشند و در این راستا باید همه را از بندگی خدا "آزاد" کنند. انقلاب اسلامی در مقابل این جریان قد علم کرد و اکنون تنها مانع در مقابل شیطانی‌سازی جهان چیزی نیست به جز نظام مقدس جمهوری اسلامی. برای رفع این مانع تلاشهای بسیاری کردند و یکی از تلاشهای مهم آنها تربیت کسانی است که به آن نظام شیطانی و آن تفکر الحادی اعتقاد دارند. اساتید دانشگاهی که پشت نقاب "علم" پنهان می‌شوند و وظیفه آموزش اقتصاد لیبرالیستی را بر عهده دارند. کسانی که نه تنها در دانشگاه که حتی در تمام رسانه‌های رسمی و غیررسمی کرده‌اند و برای تمام مخاطبین از کودکان تا بزرگسالان برنامه آموزش اقتصاد دارند. امام خمینی: این یک وابستگی فکریست که انسان ازمکتب خودش دست بردارد برود سراغ مکتب دیگران. ازاقتصاد خودش دست بردارد برود سراغ اقتصاددیگران،اقتصادخودش را اصلًا نظر نکند، نفهمدکه چیست،مثلًا چیست اینها اصلًا نمی‌دانند،ازشان بپرسید که اقتصاد دراسلام چیست اصلًا نمی‌دانند امروز كه به اصطلاح عصر تمدن و ترقى و عصر پيشرفت است، ست. شما در سرتاسر دنيا اگر چنانچه ملاحظه كنيد، دنيا در دست شياطين است، استثنايش بسيار كم است. اينها با آن حيله هاى شيطانى و با آن ابزار شيطانى كه دارند، همه جا را قبضه كرده اند و در مقام پيشرفت هم هستند درمقابل يك همچه توطئه عظيم و يك همچه شيطانهاى تعليم‌ديده و شيطانهاى عصرتمدن، بايد انسانها قيام كنند بايد انسانها همانطورى كه انبياى عظام و اولياى خدا قيام كردند و جانفشانى كردند، در اين عصر هم شما، ما، روحانيون، ملتها، ستمديده هاى تاريخ بايد قدعلم كنند و جلوى اين شياطين بايستند 💠 @h_abasifar حسین‌عباسی‌فر
اقتصاد فرهنگی
جنگ‌شناختی ما در #جنگ_شناختی با ۵ سطح مواجهیم: 💠 مساله 💠 علت 💠 مقصر 💠 راهکار 💠 روش ✅ درسطح اول دش
2 عمیق‌ترین لایه جنگ شناختی، سطح نظریه است. یعنی آنجا که پای نظریه‌پردازان و فیلسوفان به میان می‌آید. در آنجا ممکن است یک درجه زاویه ایجاد شود اما در نتیجه‌ی کار میلیونها کیلومتر فاصله ایجاد شود. مثلا دو فیلسوف اختلاف نظر ساده‌ای در باب حق بنیادین بشر دارند یکی میگوید حق حیات است. آن دیگری میگوید حق تکامل. ممکن است یک نفر دیگر یک حق دیگر را مطرح کند شاید بپرسید خب چه تفاوتی میکند در زندگی ما؟ آیا این تفاوت دیدگاه‌ها در فقر و غنای ما اثر دارد؟ آیا در سبک زندگی ما اثر دارد؟ آیا در نوع حکمرانی ما اثر دارد؟ پاسخ این است که حتما اثر دارد مثلا وقتی شما مثل کانت حق بنیادین بشر را حق حیات در نظر بگیرید نتیجه‌اش می‌شود منشور حقوق بشری که امروز نوشته شده است و خب می‌بینید حقوق بشر یعنی چه!؟ کشتن کودکان یمنی جایز است و همجنسگرایی حلال و داشتن حجاب حرام! شاید بپرسید که خب اینها چه ربطی به نظر کانت دارد؟ سعی میکنم کوتاه و ساده توضیح دهم. وقتی شما حق بنیادین بشر (یعنی تنها حقی که مطلق است و شما نمیتوانید از کسی سلب کنید مگر اینکه کسی بخواهد همان را از شما سلب کند) را حق حیات قرار دهید یعنی زنده بودن انسان اصل است و بقیه موارد فرع آن. هیچ چیز دیگری اصالت ندارد و همه چیز نسبی است. حالا اگر این انسان خود و جامعه را به لحاظ اخلاقی به سقوط کشاند اصلا اهمیتی ندارد تا وقتی به حیات مادی کسی تعرض نکرده است. در اینجا قصاص و اعدام و ... همه رد می شوند زیرا شما حق ندارید "حق حیات" را از کسی سلب کنید. شاید بگویید پس این همه حمله به کشورهای دیگر چیست؟ دقت کنید: آمریکا به هر جا حمله می‌کند تنها شعارش مبارزه با "تروریسم" است. حتی یمنی‌ها را تروریست می‌خوانند که می‌توانند به راحتی آنها را بکشند. پس تنها ارزش "حیات مادی" است. وقتی حیات مادی داشتی حالا هر کار دیگر میتواند آزادانه انجام شود. فحشا، فساد، ربا و حتی خودکشی! چون حق خود انسان است. حالا بیائید نظر کانت را نپذیریم و مثلا نظر استاد مطهری را در نظر بگیریم. حق تکامل. انسان با پایان این دنیا زندگی و حیاتش پایان نمی پذیرد. پس کمال معنا پیدا میکند. اگر انسانی به حیات جاودانه خود یا دیگران آسیب برساند یعنی حقی را از دیگران سلب کرده است و مستحق مجازات خواهد بود. مثلا اگر کسی در زمین فساد کند، حیات دیگری را سلب کند، فحشا کند و ... یک حق بالاتری نسبت به حق حیات مادی را سلب کرده است و میتوان حق حیات مادی اش را سلب کرد. اما هیچگاه نمیتوان حق تکامل را از کسی سلب کرد. یعنی حتی کسی که فساد در زمین کرده است نمیتوان حق توبه را از او گرفت. اما می توان حق حیات را از او گرفت. با یک مثال این بحث را به پایان می رسانم تصور کنید در یک جامعه حق حیات مادی و در جامعه دیگر حق تکامل اصالت داشته باشد در جامعه اول اگر کسی از گرسنگی بمیرد کسی مسئولیت ندارد به او کمک کند. نه حکومت و نه مردم. اما درجامعه دوم تامین نیازهای اولیه واجب است یعنی اساسا آن چیزی که وجود دارد "تکلیف تکامل" است. ما خلق شده ایم که به سمت تکامل حرکت کنیم و برای این حرکت نیازهایی خواهیم داشت که آن نیازها "حق" ما هستند. خداوند این حق را بر گردن حکومت و ثروتمندان گذاشته است. "و فی اموالهم حق معلوم" در جامعه اول پزشک میتواند در ازای پزشکی پول دریافت کند ولی در جامعه دوم پزشک حق ندارد از جان انسانها کاسبی کند بلکه حکومت باید معیشت پزشک را تامین کند و پزشک هم باید تکلیف خودش را انجام دهد. تامین آب و برق و ... برای همه مردم و به خصوص محرومین وظیفه حکومت است. در جامعه اول شکاف طبقاتی اصلا چیز بدی نیست و حتی نشانه توسعه و رشد اقتصادی است. اما در جامعه دوم چون این شکاف جلوی رشد و تکامل "انسان" را میگیرد باید ازبین برود ونهایتا اختلاف در طبقه معنا دارد نه اختلاف طبقاتی. و همینطور این دو "نظریه" تا نوع غذاخوردن و راه رفتن ما تاثیردارد 💠 @h_abasifar حسین‌عباسی‌فر
هدایت شده از دکتر حمیدرضا مقصودی
به سهم در تورم کشورها دقت کنید تا به اهمیت قیمت نفت در معادلات جهانی پی ببرید. پایین بودن قیمت نفت، لازمه ثبات اقتصادی برای اروپا، آمریکا و چین است. ☘کانال تحلیل های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی☘ https://eitaa.com/hamidrezamaghsoodi
اینکه محسن رضایی از اندیشکده حکمرانی شریف حمایت کرده اهمیتی نداره... اما اینکه اعتراف کردند که طرح اصلاح [موهومی] بنزین کار اینهاست را فراموش نکنید. اگر بنزین گران شد این‌دفعه بدانید یقه‌ی چه کسانی را بگیرید! راستی طرحشان این است که آرام آرام گران کنید که مردم اعتراض نکنند! 💠 @h_abasifar حسین‌عباسی‌فر