هدایت شده از #بسم_الله_الرحمن_الرحیم
🍃 فضیلت نماز
🍃 روز شنبه
🍃 خداوند اورا در درجه
🍃 پیامبران و شهدا و صالحین
🍃 قرار می دهد
🍃 نماز روز شنبه
🍃 چهار رکعت به دو سلام
🍃 در هر رکعت بعد از حمد
🍃 توحید و آیة الکرسی
💯 @sticker1000💯
📚 @h_bohlol 📚
🍀
🍂🍀🍂
🍃🍂🍀🍃🍂
🍀🍃🍂🍀🍃🍂🍀🍃🍂🍀
💠🔹آیت الکرسی
💠🔹بسم الله الرحمن الرحیم
🌸اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَهٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ
🌸من ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ
🌸منْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ
🌸لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللّهِ
🌸فقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ
🌸اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ وَالَّذِینَ کَفَرُواْ
🌸 أوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ
🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌸
💯 @sticker1000💯
📚 @h_bohlol 📚
🍀
🍂🍀🍂
🍃🍂🍀🍃🍂
🍀🍃🍂🍀🍃🍂🍀🍃🍂🍀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ســــلام🕊🍉
صبح بخیر
دراولیـن روز
از شروع هفته 🕊🍉
بهترین ها را
براتون آرزومندم
الهی حال دلتون خوب🕊🍉
رزق و روزی تون افزون
و دنیا همیشه به کامتون باشه
اول هـفتـه تـون بـخیر و خـوشی 🕊🍉
ان شاءالله🕊🍉
🕊🍉🕊🍉🕊🍉🕊🍉🕊🍉🕊🍉🕊🍉
💯 @sticker1000💯
📚 @h_bohlol 📚
🍀
🍂🍀🍂
🍃🍂🍀🍃🍂
🍀🍃🍂🍀🍃🍂🍀🍃🍂🍀
هدایت شده از 📚حکایات شیرین بهلول 📚
#داستان_و_حکایت_بهلولنامه
#داستان 🔰🔰
#کریم_خان_زندومرددرویش
درویشی تهیدست از كنار باغ كریم خان زند عبور میكرد.
چشمش به شاه افتاد با دست اشارهای به او کرد. كریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ اوردند.
كریم خان گفت: این اشارههای تو برای چه بود؟ درویش گفت: نام من كریم است و نام تو هم كریم و خدا هم كریم. ان كریم به تو چقدر داده است و به من چی داده؟
كریم خان در حال كشیدن قلیان بود؛ گفت چه میخواهی؟
درویش گفت: همین قلیان، مرا بس است.
چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت. خریدار قلیان كسی نبود جز كسی كه میخواست نزد كریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد. پس جیب درویش پر از سكه كرد و قلیان نزد كریم خان برد.
روزگاری سپری شد. درویش جهت تشكر نزد خان رفت. ناگه چشمش به قلیان افتاد. با دست اشارههایی به كریم خان زند كرد و گفت: نه من كریمم نه تو. كریم فقط خداست، که جیب مرا پر از پول كرد و قلیان تو هم سر جایش هست.
داستانهای شیرین و آموزنده🔰🔰
@h_bohlol
هدایت شده از 📚حکایات شیرین بهلول 📚
#داستان_و_حکایت_بهلولنامه
📚 حکایت_کوتاه 📚
«ناصرخسرو قبادیانی وارد
نیشابور شد، ناشناس. به دکّان پینهدوزی رفت تا وصلهای به پایافزارش زند. ناگهان سروصدایی از گوشهای از بازار برخاست. پینهدوز کارش را رهاکرد و ناصرخسرو را به انتظار گذاشت و به تماشای غوغا رفت. ساعتی بعد که برگشت، لختی گوشت خونین بر سر درفش پینهدوزیش بود.
ناصرخسرو سؤال کرد: چه خبر بود؟ گفت:
در مدرسهٔ انتهای بازار، ملحدی پیدا شده و به شعری از ناصرخسرو فلانفلانشده استناد کرده بود که علما فتوای قتلش را دادند و خلایق تکهتکهاش کردند. هر کس به نیّت ثواب، زخمی زد و پارهای از بدنش را جدا کرد، دریغا که نصیب من همینقدر شد.
ناصرخسرو چون این شنید کفشش را از دست پینهدوز قاپید و گفت: برادر کفشم را بده. من حاضر نیستم در شهری که نام ناصرخسرو ملعون برده میشود، لحظهای درنگ کنم... این بگفت و به راه افتاد... ».
داستانهای شیرین و آموزنده🔰🔰
@h_bohlol
هدایت شده از 📚حکایات شیرین بهلول 📚
ﺑﻬﻠﻮل ﭘﯿﺶ از آﻧﮑﻪ ﺧﻮد را ﺑﻪ دﯾﻮاﻧﮕﯽ ﻇﺎﻫﺮ ﺳﺎزد زﻧﺪﮔﺎﻧﯽ اﻋﯿﺎﻧﯽ داﺷﺖ و ﭼﻮن ﺑﻪ اﺷﺎره اﻣـﺎم (ع)، ﺑـﻪ ﺟﻨﻮن و دﯾﻮاﻧﮕﯽ ﻇﺎﻫﺮ ﺷﺪ دﺳﺖ از ﺗﻤﺎم ﺗﺠﻤﻼت دﻧﯿﺎﯾﯽ ﮐﺸﯿﺪ و در ﺣﻘﯿﻘﺖ دﯾﻮاﻧـﻪ ﺣـﻖ و ژﻧـﺪه ﭘـﻮش ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺷﺪ و ﺧﺮاﺑﻪ را ﺑﺮ ﻗﺼﺮ ﻫﺎي ﻫﺎرون ﺗﺮﺟﯿﺢ داد و در اﯾﻦ ﺣﺎل ﺧﻮد را ﺑﻬﺘﺮ از ﺧﻠﯿﻔﻪ و ارﮐﺎن دوﻟﺖ ﻣﯽ داﻧﺴﺖ .
داستانهای شیرین و آموزنده🔰🔰
@h_bohlol
هدایت شده از 📚حکایات شیرین بهلول 📚
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
🍃🌺🍃🌺
🍃🌺🍃
روزي ﺳﻮداﮔﺮ ﺑﻐﺪادي از ﺑﻬﻠﻮل ﺳﻮال ﻧﻤﻮد ﻣﻦ ﭼﻪ ﺑﺨﺮم ﺗﺎ ﻣﻨﺎﻓﻊ زﯾﺎد ﺑﺒـﺮم ؟ ﺑﻬﻠـﻮل ﺟـﻮاب داد آﻫـﻦ و ﭘﻨﺒﻪ . آن ﻣﺮد رﻓﺖ و ﻣﻘﺪاري آﻫﻦ و ﭘﻨﺒﻪ ﺧﺮﯾﺪ و اﻧﺒﺎر ﻧﻤﻮد . ﭘﺲ از ﭼﻨﺪ ﻣـﺎﻫﯽ اﺗﻔﺎﻗﺎ ﻓﺮوﺧـﺖ و ﺳـﻮد ﻓـﺮاوان ﺑﺮد . ﺑﺎز روزي ﺑﻪ ﺑﻬﻠﻮل ﺑﺮﺧﻮرد اﯾﻦ دﻓﻌﻪ ﮔﻔﺖ : ﺑﻬﻠﻮل دﯾﻮاﻧﻪ ﻣﻦ ﭼﻪ ﺑﺨﺮم ﺗﺎ ﻣﻨﺎﻓﻊ زﯾﺎد ﺑﺒﺮم . ﺟﻮاب داد ﭘﯿﺎز ﺑﺨﺮ و ﻫﻨﺪواﻧﻪ . ﺳﻮداﮔﺮ اﯾﻨﺪﻓﻌﻪ رﻓﺖ و ﺗﻤﺎم ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﺧﻮد را ﭘﯿﺎز و ﻫﻨﺪواﻧﻪ ﺧﺮﯾﺪ و اﻧﺒﺎر ﻧﻤﻮد . ﭘﺲ از ﻣﺪت ﮐﻤﯽ ﺗﻤﺎم ﭘﯿﺎز و ﻫﻨﺪواﻧﻪ ﻫﺎي او ﭘﻮﺳﯿﺪ و از ﺑﯿ ﻦ رﻓﺖ و ﺿﺮر ﻓﺮاوان ﻧﻤﻮد . ﻓـﻮري ﺑـﻪ ﺳـﺮاغ ﺑﻬﻠـﻮل رﻓﺖ و ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﺑﺎر اول ﮐﻪ ﺑﺎ ﺗﻮ ﻣﺸﻮرت ﻧﻤﻮدم ﮔﻔﺘﯽ آﻫﻦ ﺑﺨﺮ و ﭘﻨﺒﻪ و ﻧﻔﻌﯽ ﺑﺮده وﻟـﯽ دﻓﻌـﻪ دوم اﯾـﻦ ﭼﻪ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎدي ﺑﻮد ﮐﺮدي ؟ ﺗﻤﺎم ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﻣﻦ از ﺑﯿﻦ رﻓﺖ . ﺑﻬﻠﻮل در ﺟﻮاب آن ﻣﺮد ﮔﻔﺖ روز اول ﮐﻪ ﻣﺮا ﺻﺪا زدي ﮔﻔﺘﯽ آﻗﺎي ﺷـﯿﺦ ﺑﻬﻠـﻮل و ﭼـﻮن ﻣـﺮا ﺷـﺨﺺ ﻋﺎﻗﻠﯽ ﺧﻄﺎب ﻧﻤﻮدي ﻣﻨﻬﻢ از روي ﻋﻘﻞ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺟﻮاب دادم. ﻣﻦ، وﻟﯽ دﻓﻌﻪ دوم ﻣﺮا دﯾﻮاﻧﻪ ﺧﻄﺎب ﻧﻤﻮدي ﻫﻢ از روي دﯾﻮاﻧﮕﯽ ﺟﻮاﺑﺖ را دادم . ﻣﺮد از ﮔﻔﺘﻪ دوم ﺧﻮد ﺧﺠﻞ ﺷﺪ و ﻣﻄﻠﺐ را درك ﻧﻤﻮد.
داستانهای شیرین و آموزنده🔰🔰
@h_bohlol
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
وقتی که موضوع موفقیت در هر کاری در زندگی پیش میاد،
مخرب ترین حرف "فردا" است!
موفقیت هرگز منتظر فردا نمی مونه
یا امروز انجامش بده یا کلا بی خیالش شو!
#انگیزشی
#کانالانگیزشی
#مثبت
💯 @sticker1000💯
🥀📚 @h_bohlol 📚
🌼📚 @h_bohlol2 📚
🍂🌼🍂
🍂🌼🍂🍂
🍃🍂🌼🍃🍂
🌼🍃🍂🌼🍃🍂🌼🍃🍂🌼
✨🍃🍂🌼🍃🍂🍃🍂🌼🍃
💚🍃🍂💛🍃💖🍃🍂
🍃🍂💜🍃🍂
🍂💙🍂
💝
خونسرد_باش
اگر زندگی راحتی میخواهی، خونسرد باش. خونسرد در تصمیمگرفتن، واکنش نشان دادن، قضاوت کردن و بروز دادن. خونسرد که باشی زود تصمیم نمیگیری و پیش از هر کار یا رفتاری، فکر میکنی. زود کسی را و اتفاقی را قضاوت نمیکنی و هر حرف و اشارهای را به خودت نمیگیری و خشمگین و اندوهگین نمیشوی برای هر چیزی. خونسرد که باشی، راحت احساست را ابراز نمیکنی و اگر کردی هم برایت اهمیتی ندارد که پاسخ این ابراز را چگونه دریافت خواهیکرد.
خونسرد که باشی تمام کنشها، واکنش نمیخواهند و تمام اتفاقات حوالیات به تو مربوط نمیشوند و تمام هیجانات و رفتارهای آدمها از روی منظور نیست.
خونسرد که باشی، همهچیز آرامتر پیش میرود و جهان زیباتر میشود و رابطهات با آدمها در درستترین حالت ممکن قرار میگیرد.
#انگیزشی
#کانالانگیزشی
#مثبت
💯 @sticker1000💯
🥀📚 @h_bohlol 📚
🌼📚 @h_bohlol2 📚
🍂🌼🍂
🍂🌼🍂🍂
🍃🍂🌼🍃🍂
🌼🍃🍂🌼🍃🍂🌼🍃🍂🌼
هدایت شده از 📚حکایات شیرین بهلول 📚
✨🍃🍂🌼🍃🍂🍃🍂🌼🍃
💚🍃🍂💛🍃💖🍃🍂
🍃🍂💜🍃🍂
🍂💙🍂
💝
👌یک نصیحت 👌
اگه بهت احترام گذاشتن بهشون احترام بذار. اگه بهت احترام نذاشتن هم باز بهشون احترام بذار. اجازه نده عملكرد ديگران از ادب تو چيزى كم كنه. چون تو نماينده ى وجود خودت هستى نه ديگران..!
💯 @sticker1000💯
🥀📚 @h_bohlol 📚
🌼📚 @h_bohlol2 📚
🍂🌼🍂
🍂🌼🍂🍂
🍃🍂🌼🍃🍂
🌼🍃🍂🌼🍃🍂🌼🍃🍂🌼
هدایت شده از 📚حکایات شیرین بهلول 📚
✨🍃🍂🌼🍃🍂🍃🍂🌼🍃
💚🍃🍂💛🍃💖🍃🍂
🍃🍂💜🍃🍂
🍂💙🍂
💝
⭕️✍حکایتی بسیار زیبا و خواندنی
دردمندِ درگاهِ حق:
جوانى از زمره اهل معصيت و طغيان از دنيا رفت.
مردم به خاطر آلودگى او جنازه اش را دفن نكردند، بلكه در مكان پستى و محلّ پر از زبالهاى انداختند و رفتند.
شبانه در عالم رؤيا از جانب حق تعالى به مالك دينار گفتند: بدن بنده ما را بردار و پس از غسل و كفن در گورستان صالحان و پاكان دفن كن. عرضه داشت:
او از گروه فاسقان و بدكاران است، چگونه و با چه وسيله به این جایگاه رسیده است؟
جواب آمد: در وقت جان دادن با چشم گريان گفت:
«يا مَنْ لَهُ الدُّنيا وَ الآخِرَةُ إرْحَمْ مَن لَيْسَ لَهُ الدُّنيا وَ الآخرَةُ؛
اى كه دنيا و آخرت از اوست، رحم كن به كسى كه نه دنيا دارد نه آخرت.»
كدام دردمند به درگاه ما آمد كه دردش را درمان نكرديم؟ و كدام حاجتمند به پيشگاه ما ناليد كه حاجتش را برنياورديم؟
💯 @sticker1000💯
🥀📚 @h_bohlol 📚
🌼📚 @h_bohlol2 📚
🍂🌼🍂
🍂🌼🍂🍂
🍃🍂🌼🍃🍂
🌼🍃🍂🌼🍃🍂🌼🍃🍂🌼
هدایت شده از 📚حکایات شیرین بهلول 📚
✨🍃🍂🌼🍃🍂🍃🍂🌼🍃
💚🍃🍂💛🍃💖🍃🍂
🍃🍂💜🍃🍂
🍂💙🍂
💝
⭕️✍حکایتی بسیار زیبا و خواندنی
#رخش:
#رستم، پهلوان نامدار ایرانی در یک باغ خوش آب و هوا توقف کرد تا هم خستگی نبرد سنگینش با افراسیاب را از تن به در کند . هم اسب با وفایش رخش ، نفسی تازه کند .
پس از خوردن نهار ، پلک هایش سنگین شد و کنار آتش خوابش برد . رخش هم بدون این که افسارش به جایی بسته باشد، تنها ماند!
افراسیاب با خودش فکر کرد که موفقیت رستم تنها به خاطر قدرت خودش نیست بلکه اسب او در این پیروزی خیلی نقش داشته
پس سربازانش را برای دزدیدن رخش فرستاد. آن ها که از قدرت رخش خبر داشتند برای به دام انداختنش یک طناب بسیار بلند و محکم آورده بودند ،
وقتی رخش حسابی از رستم دور شد، طناب بلند رابه سمتش پرتاب کردند. رخش که بسیار باهوش و قوی بود با حرکتی جانانه خودش را نجات داد و فرار کرد.
رستم بیدار شد. جای خالی رخش را دید. زین او را در دست گرفت و از روی رد پاهایی که به جا مانده بود توانست او را پیدا کند.
بعد با صدای بلند به رخش گفت: « می دانی در حالی که زین تو را به دوش داشته ام چه قدر راه آمده ام؟ »
بعد برای دلداری خودش دوباره گفت: « عیبی ندارد. رسم زمانه این است. گاهی من باید سوار زین بشوم و گاهی زین سوار من. »
از زمانی که فردوسی این داستان را روایت کرد و این بیت را سرود، رسم شد هر وقت کسی به سختی و مشکل دچار شود به او چنین بگویند:
چنین است رسم سرای درشت
گهی پشت بر زین، گهی زین به پشت
💯 @sticker1000💯
🥀📚 @h_bohlol 📚
🌼📚 @h_bohlol2 📚
🍂🌼🍂
🍂🌼🍂🍂
🍃🍂🌼🍃🍂
🌼🍃🍂🌼🍃🍂🌼🍃🍂🌼
هدایت شده از 📚حکایات شیرین بهلول 📚
✨🍃🍂🌼🍃🍂🍃🍂🌼🍃
💚🍃🍂💛🍃💖🍃🍂
🍃🍂💜🍃🍂
🍂💙🍂
💝
#چشم_زخم
پیامبر اکرم (ص) برای درمان بیماری حسن و حسین (ع) که در اثر چشم زخم بیمار شده بودند به توصیه جبرئیل (ع) از این حرز استفاده نمودند:
« اللٌهمٌ یا ذا السلطان العظیم و المنٌ القدیم و الوجه الکریم ذا الکلمات التامٌات و الدعوات المستجابات عاف الحسن و الحسین من انفس الجنٌ و اعین الانس».
💯 @sticker1000💯
🥀📚 @h_bohlol 📚
🌼📚 @h_bohlol2 📚
🍂🌼🍂
🍂🌼🍂🍂
🍃🍂🌼🍃🍂
🌼🍃🍂🌼🍃🍂🌼🍃🍂🌼
امام جماعتهای دو مسجد حضرت بقیةاللهالاعظم (ع) شهرک شهید زینلی و مسجد حضرت باقرالعلوم (ع) شهرک فرهنگیان با برگزاری جام فوتبال pes 4، قبل از امتحانات ترم بچههای محل ضمن ایجاد نشاط برای ورود به ایام امتحانات، زمینه جذب نوجوانان دیگر به مسجد را نیز فراهم نمودند.
با حضور طلاب جوان، خلاق و پرانگیزه در منصب امامت مساجد و ادغام جوانان در هیأت امناها، شهرستان رفسنجان شاهد رشد روزافزون شرکت کودکان، نوجوانان و جوانان است در مساجد خود است.
👌
آقایون هیئت امناهای مساجد درسایرشهرها یاد بگیرید،فضا رو باز کنید برای حضور جونها
اگه سختتونه کلا برید کنار
#ارسالی_مخاطبین
#خلخالی_روحت_شاد
#شکرگزاری
#داستان_آموزنده
🥀📚 @h_bohlol 📚
🌼📚 @h_bohlol2 📚
🍂🌼🍂
🍂🌼🍂🍂
🍃🍂🌼🍃🍂
🌼🍃🍂🌼🍃🍂🌼🍃🍂🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☘ اهمیت خواندن قرآن در هر روز
🌷خواندن حتی یک آیه قرآن در روز باعث میشه شیطان نزدیک شما نشه.
💯 @sticker1000💯
🥀📚 @h_bohlol 📚
🌼📚 @h_bohlol2 📚
🍂🌼🍂
🍂🌼🍂🍂
🍃🍂🌼🍃🍂
🌼🍃🍂🌼🍃🍂🌼🍃🍂🌼
💚🍃🍂💛🍃💖🍃🍂
🍃🍂💜🍃🍂
🍂💙🍂
💝
اينا رو متوقف كن :
• منفي بافي رو متوقف كن
• تفكر نكردن رو متوقف كن
• ورزش نكردن رو متوقف كن
• كم ارزش كردن خودت رو متوقف كن
• ترسيدن رو متوقف كن و فقط انجامش بده
• با رؤياي كس ديگه اي زندگي كردن رو متوقف كن
• توجه به كسايي كه بهت اهميت نميدن رو متوقف كن
💯 @sticker1000💯
🥀📚 @h_bohlol 📚
🌼📚 @h_bohlol2 📚
🍂🌼🍂
🍂🌼🍂🍂
🍃🍂🌼🍃🍂
🌼🍃🍂🌼🍃🍂🌼🍃🍂🌼
✨🍃🍂🌼🍃🍂🍃🍂🌼🍃
پایت را به اندازه گلیمت دراز کن💙🌿
🔹این ضربالمثل در موارد بسیاری بکار میرود و در کل به نگهداشتن حد و حدود در انجام هر کاری اشاره دارد.
🔸البته در اصل این گفته به عنوان پندی مثبت تلقی میشود، ولی متاسفانه در مواردی برای توهین و به غلط به کار میرود. یعنی هنگامی که شخصی متکبر و صاحب قدرت برای بستن دهان طرف مقابل یا تهدید وی این اصطلاح را استفاده کند.
🔻روزی پادشاهی از راهی میگذشت. درویشی را دید که روی گلیم خود خوابیده است و چنان خود را جمع کرده که به اندازه گلیم خود درآمده. شاه دستور داد یک مشت سکه به درویش دادند.
درویش شرح ماجرا را برای دوستان خود گفت. در میان آن جمع درویشی بود، به فکر افتاد که او هم از انعام شاه نصیبی ببرد، به این امید پوستتخت خود را بر سر راه شاه پهن کرد و به انتظار بازگشت شاه نشست. وقتی که موکب شاه از دور پیدا شد، روی پوست خوابید و برای اینکه نظر شاه را جلب کند هر یک از دستها و پاهای خود را به طرفی دراز کرد بطوریکه نصف بدنش روی زمین بود .
در این حال شاه به او رسید و او را دید و فرمان داد تا آن قسمت از دست و پای درویش را که از گلیم بیرون مانده بود قطع کنند. یکی از محارم شاه از او سؤال کرد که: «شما در هنگام رفت درویشی را در یک مکان خفته دیدید و به او انعام دادید. اما در بازگشت درویش دیگری را خفته دیدید و چنین سیاست فرمودید، چه سری در این کار هست؟»
شاه گفت: «درویش اولی پایش را به اندازه گلیم خود دراز کرده بود اما درویش دومی پاش را از گلیمش بیشتر دراز کرده بود».
▪️این حکایت را به شاه عباس صفوی و شروع استفاده از آن را به بعد از دوران وی نیز نسبت میدهند ولی از اشعار زیر که در قرون قبل از دوران صفوی سروده شدهاند پیداست که این اصطلاح بسیار قدیمیتر است.
مجوی آنچت آرد سرانجام بیم
مکش پای از اندازه بیش از گلیم
اسدی
مکن ترکتازی، بکن ترک آز
به قدر گلیمت بکن پا دراز
سعدی
زین سرزنش که کرد ترا دوست حافظا
بیش از گلیم خویش مگر پا کشیدهای
حافظ
بِدان خود را میان انجمن جای
مکش بیش از گلیم خویشتن پای
ناصر خسرو
سر برآور از گلیمت ای کلیم
پس فرو کن پای بر قدر گلیم
عطار
✨🍃🍂🌼🍃🍂🍃🍂🍃
💯 @sticker1000💯
🥀📚 @h_bohlol 📚
🌼
🍂🌼🍂
🍃🍂🌼🍃🍂
🌼🍃🍂🌼🍃🍂🌼🍃🍂🌼
#سلام_امام_زمانم 💖
دیـدن روی شمـا کاش میسـر میشد
شام هجران شما کاش که آخرمیشد
بین ما "فاصله ها" فاصله انداختهاند
کاش این فاصله با آمدنت سر میشد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💯 @sticker1000💯
📚 @h_bohlol 📚
🌺
🍂🌺🍂
🍃🍂🌺🍃🍂
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂
داستان نه ناخوشیت به آدم میبره نه غذایت به غذای آدمیزاد🌿💭
روزی حکیمی بر سر بالین مریضی حاضر شد
از بیمار پرسید: مشکل تو چیست؟
بیمار گفت: من موی سرم درد می کند
پزشک به رسم دکترها، از او پرسید : غذا چه خورده ای
مریض پاسخ داد: نان و یخ
حکیم با خشم وسایلش را جمع کرد و گفت: من برای تو هیج درمانی ندارم که نه بیماریت شبیه آدم هاست و نه غذایت
✍🏻این ضرب المثل زمانی در مورد آدمی به کار می رود که از هر لحاظ با دیگران متفاوت است و کارهای عجیب و غریب می کند.
#ادمی_زاد
🥀📚 @h_bohlol 📚
🌼📚 @h_bohlol2 📚
🍂🌼🍂
🍂🌼🍂🍂
🍃🍂🌼🍃🍂
🌼🍃🍂🌼🍃🍂🌼🍃🍂🌼
💚🍃🍂💛🍃💖🍃🍂
شکم گرسنه ایمان ندارد💙🌿
مورد استفاده:
به افرادی گفته میشود كه به تعهدات و قولهای خود عمل نمیكنند.
روزی روزگاری مردی كه از حج باز میگشت از كاروان خود جا ماند. وقتی هرچه گشت نتوانست كاروان خود را بیابد، فردی به او گفت: ساعتی قبل كاروانی را دیده كه از این جاده عبور میكردند. مرد بیچاره مسیر را در پیش گرفت و به سرعت شروع به دویدن كرد. هرچه دوید نتوانست كاروانی را ببیند. راه را گم كرد و خسته و گرسنه در بیابان ماند. هر لحظه آفتاب بیشتر بر صحرا میتابید و مرد تشنهتر و گرسنهتر میشد به حدی كه مرد مرگ را در نزدیكی خود میدید.
مرد در راه مانده دستهایش را رو به آسمان كرده و از خداوند كمك خواست. شیطان كه همیشه در كمین انسانهای با ایمان هست در همان نزدیكیها بود. سریع به سراغش رفت و گفت: شنیدم كه خیلی گرسنه و تشنهای و كمك میخواهی من حاضرم به تو كمك كنم هرچه بخواهی برای تو حاضر كنم به شرط اینكه ایمان چندین سالهات را به من بدهی.
مرد كه تازه از حج بازگشته بود و برای ایمانش چهل سال زحمت كشیده بود ابتدا قبول نكرد. ولی وقتی كمی گذشت و دید مرگ خیلی به او نزدیك است، به فكر راه چارهای افتاد. سپس به شیطان گفت: شرط تو قبول است. شیطان با خود گمان كرد توانسته مرد دینداری را فریب دهد با خوشحالی تمام آبی گوارا و غذایی لذیذ برای مرد تهیه كرد و در اختیار او قرار داد آن وقت با لذت نشست و غذا خوردن مرد را تماشا كرد. مرد دیندار غذا و آب را كه خورد جانی دوباره گرفت، دستهایش را رو به آسمان گرفت و گفت: خدایا شكرت!
شیطان كه توقع شكرگزاری او را نداشت، عصبانی شد و گفت: من آب و غذا برای تو فراهم كردم بعد تو از خدای خود سپاسگزاری میكنی مگر تو ایمانت را در ازای آب و غذا به من ندادی؟
مرد گفت: من گفتم تو چرا باور كردی؟ آن موقع من از شدت گرسنگی در حال مرگ بودم. مگر نشنیدهای كه شكم گرسنه دین و ایمان ندارد؟ شیطان فهمید كه با تمام زرنگی و فریبكاری، فریب یك مرد دیندار را خورده.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💯 @sticker1000💯
📚 @h_bohlol 📚
🌺
🍂🌺🍂
🍃🍂🌺🍃🍂
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂
💚🍃🍂💛🍃💖🍃🍂
🍃🍂💜🍃🍂
🍂💙🍂
💝
✨﷽✨
🔴دیوار مهربانی بساز
✍️خواجهاى، غلامش را ميوهاى داد. غلام ميوه را گرفت و با رغبت تمام میخورد. خواجه، خوردن غلام را میديد و پيش خود گفت:كاشكى نيمهاى از آن ميوه را خود میخوردم. بدين رغبت و خوشى كه غلام ميوه را میخورد، بايد شيرين و مرغوب باشد.
پس به غلام گفت: یک نيمه از آن به من ده كه بس خوش میخورى.غلام نيمهاى از آن ميوه را به خواجه داد؛ اما چون خواجه قدرى از آن ميوه خورد، آن را بسيار تلخ يافت.
روى در هم كشيد و غلام را عتاب كرد كه چنين ميوهاى را بدين تلخى، چون خوش میخورى. غلام گفت: اى خواجه! بس ميوه شيرين كه از دست تو گرفتهام و خوردهام. اكنون كه ميوهاى تلخ از دست تو به من رسيده است، چگونه روى در هم كشم و باز پس دهم كه شرط جوانمردى و بندگى اين نيست.
صبر بر اين تلخى اندک، سپاس شيرينیهاى بسيارى است كه از تو ديدهام و خواهم ديد.همیشه از خوبی آدمها برای خودت دیوار بساز، هر وقت در حق تو بدی کردند فقط یک آجر از دیوار بردار، بیانصافیست اگر دیوار را خراب کنی.
↶
✨🍃🍂🌼🍃🍂🍃🍂🍃
💯 @sticker1000💯
🥀📚 @h_bohlol 📚
🌼
🍂🌼🍂
🍃🍂🌼🍃🍂
🌼🍃🍂🌼🍃🍂🌼🍃🍂🌼