از #اندیشمند تا #سلبریتی
به قلم حجت الاسلام والمسلمین ابوالحسن حسنی
🔹جریان اپوزیسیون بدون اندیشمند نیست. کسانی چون سروش، سید جواد طباطبایی و کدیور اندیشمندان اپوزیسیون هستند. اما چرا به جای آنها، لمپنهایی مانند رضا پهلوی، علی کریمی، مصی و مانند آنها را به عنوان رهبر انتخاب میکند؟
🔹در دورهی دوم خردادیها، اپوزیسیون در پی این اندیشمندان خود رفت. اما در برابر آنها اندیشمندان مذهبی بلافاصله برخاستند. اندیشه در برابر اندیشه قرار گرفت. جریان انقلابی در برابر چنان اپوزیسیونی، طرحهایی مانند طرح معرفت و طرح ولایت را راه انداخت و به بالا بردن سطح عقلانیت جامعه پرداخت. البته جریان اپوزیسیون هم به ترویج عقلانیت مد نظر خود پرداخت. نتیجهی این تقابلها بالا رفتن سطح عقلانیت جامعه بود. این نکته خیلی مهم است. جامعهای که سطح #عقلانیت بالایی دارد، قوی میشود و البته به عقلانیت برتر رو میآورد، این جامعه برای غرب خطرناک است.
🔹چارهی غرب چیست؟ ایجاد جامعهای که مردمش فرق شتر نر و ماده را درک نکنند. تصورم این است وقتی معاویه به امیرالمؤمنین علیه السلام پیغام داد با صدهزار نفر به جنگ تو میآیم که فرق شتر نر و ماده را نمیدانند، آن بزرگوار کربلا را دید. غرب از ایران چنین جامعهای میخواهد. پس رهبر لمپن انتخاب میکند. در برابر این لمپنها اندیشمندان ما حرفی برای گفتن ندارند، چون چیزی از سنخ اندیشه در میان نیست. ما هم ناچاریم در برابر این افراد، سلبریتیهای انقلابی را مطرح کنیم. آن وقت نگاه مردم، چه انقلابی و چه ضدانقلاب، به سلبریتی است که حامل هیچ اندیشه و عقلانیتی نیست. نتیجه در هر صورت باخت ایران اسلامی است.
🔹راه #چاره ما چیست؟ بخش اصلی جهاد تبیین به #تقویت_عقلانیت جامعه اختصاص یابد. این که فلان مطلب دروغ است و بهمان مطلب تحریف، نکتهی درجه دومی است. نکته این است که جامعه قبول کند عاقل باشد. اگر این کار انجام نشود، دائماً باید ثابت کنیم که نظام نمیتواند عامل مسمومیت دختران باشد!
پرسش: طلاب در ایام تبلیغ رمضان برای بالا بردن سطح عقلانیت جامعه چه میتوانند بکنند؟
@h_derang
از #اندیشمند تا #سلبریتی
به قلم حجت الاسلام والمسلمین ابوالحسن حسنی
🔹جریان اپوزیسیون بدون اندیشمند نیست. کسانی چون سروش، سید جواد طباطبایی و کدیور اندیشمندان اپوزیسیون هستند. اما چرا به جای آنها، لمپنهایی مانند رضا پهلوی، علی کریمی، مصی و مانند آنها را به عنوان رهبر انتخاب میکند؟
🔹در دورهی دوم خردادیها، اپوزیسیون در پی این اندیشمندان خود رفت. اما در برابر آنها اندیشمندان مذهبی بلافاصله برخاستند. اندیشه در برابر اندیشه قرار گرفت. جریان انقلابی در برابر چنان اپوزیسیونی، طرحهایی مانند طرح معرفت و طرح ولایت را راه انداخت و به بالا بردن سطح عقلانیت جامعه پرداخت. البته جریان اپوزیسیون هم به ترویج عقلانیت مد نظر خود پرداخت. نتیجهی این تقابلها بالا رفتن سطح عقلانیت جامعه بود. این نکته خیلی مهم است. جامعهای که سطح #عقلانیت بالایی دارد، قوی میشود و البته به عقلانیت برتر رو میآورد. این جامعه برای غرب خطرناک است.
🔹چارهی غرب چیست؟ ایجاد جامعهای که مردمش فرق شتر نر و ماده را درک نکنند. تصورم این است وقتی معاویه به امیرالمؤمنین علیه السلام پیغام داد با صدهزار نفر به جنگ تو میآیم که فرق شتر نر و ماده را نمیدانند، آن بزرگوار کربلا را دید. غرب از ایران چنین جامعهای میخواهد. پس رهبر لمپن انتخاب میکند. در برابر این لمپنها اندیشمندان ما حرفی برای گفتن ندارند، چون چیزی از سنخ اندیشه در میان نیست. ما هم ناچاریم در برابر این افراد، سلبریتیهای انقلابی را مطرح کنیم. آن وقت نگاه مردم، چه انقلابی و چه ضدانقلاب، به سلبریتی است که حامل هیچ اندیشه و عقلانیتی نیست. نتیجه در هر صورت باخت ایران اسلامی است.
🔹راه #چاره ما چیست؟ بخش اصلی جهاد تبیین به #تقویت_عقلانیت جامعه اختصاص یابد. این که فلان مطلب دروغ است و بهمان مطلب تحریف، نکتهی درجه دومی است. نکته این است که جامعه قبول کند عاقل باشد. اگر این کار انجام نشود، دائماً باید ثابت کنیم که نظام نمیتواند عامل مسمومیت دختران باشد!
#بازنشر
هدایت شده از تاملات
🔹اظهارات ارتجاعی اخیر رضا غلامی مبنی بر نفی اسلامیسازی علوم انسانی، بیش از آنکه «شگفتیآور» باشد، «نگرانکننده» است. گفتار اخیر ایشان بیشتر بهنظر میرسد تلاشی برای مشروعیتبخشی به عملکرد گذشتهاش باشد تا نقدی واقعی، باید جدی گرفته شود. وقتی پروژهای به نتیجه نمیرسد، سادهترین راه #فرار از مسئولیت، انکار کل مسیر است. اما چه کسی باید پاسخگوی حجم گستردهای از منابع مالی و انسانی که در این راه هدر رفته باشد؟ آیا این نتیجهگیری نمیتوانست در مراحل ابتدایی با مطالعات دقیقتر و #تأملات عمیقتر به دست آید؟
🔸«#گفتمان_انکار»، در این زمینه، به معنای نادیده گرفتن واقعیتها و چالشهای پیشرو است و به نوعی #تاریخزدایی از مسیری که در آن گام برداشتهایم. کسانی که زمانی مسئولیتهای کلیدی در این پروژه را به عهده داشتند، اکنون به سادگی از آن فاصله گرفته یا آن را انکار میکنند. از #رضا_داوری_اردکانی تا #رضا_غلامی، شاهدیم که گفتمان اسلامیسازی علوم دچار یک بحران جدی شده است. این بحران به وضوح ناکارآمدی سیاستگذاریهای کلان در این حوزه را نمایان میکند.
🔹 در این سالها، بهجای تمرکز بر بازسازی #سنت_علمی و ایجاد زیرساختهای لازم، بخش عمدهای از سرمایههای این حوزه در مسیرهایی صرف شد که نتیجهای ملموس برای جامعه علمی نداشت. #ایده_علوم_انسانی_اسلامی، همچنان میتواند بستری برای بازاندیشی در این حوزه باشد. اما این بازاندیشی باید با پذیرش اشتباهات اجرایی، نقد صادقانه و تلاش برای اصلاح آغاز شود، نه انکار تمام دستاوردهای گذشته.
💢سخنان اخیر رضا غلامی باید به فرصتی برای طرح پرسشهای جدی تبدیل شود. چرا که پاسخ به این پرسشها میتواند مسیر جدیدی برای نسل جوان و #اندیشمند امروز فراهم کند. در نهایت، اگر گفتمان علوم انسانی اسلامی با چالشهایی مواجه شده، راه حل آن در #نقد_صادقانه و #اصلاح است، نه انکار تمام آنچه که پیش از این ساخته شده است.
⚜️ @Taammolat74