[ حدیث دل ]
دیگران چون بروند از نظر از دل بروند تو چنان در دل من رفته که جان در بدنی.... #سعدی #مخاطب_خاصم ♥
مـن بــے قـرار ...
تـو بیــخیال ...
مگر نمیدانـے ؟!....
#شهریــوری در راه است ڪه
از, رگ گـردن به پایـیـز نزدیڪتر است؟!...
#شیوامیثاقی
#شبتبخیرجانا🌙
#تیامی
#حدیث_دل 🦋
عشق است
اینکه یک نفر آغاز می کند
هر روز صبح را
به هوای سلام تو ...
#امید_نقوی
#حدیث_دل 🦋
بگو سلام
وصبحی را آغاز کن
مرا درگیر کن درخودت
تا دوباره باخورشید به خانهات بیایم
بادستهای عطر خوب بابونه در دستهایم
صبحها بیشتر از همیشه
بوی #تو را احساس میکنم.
#عرفان_یزدانی
#صباحالخیر
#حدیث_دل 🦋
#حرف_قشنگ🌱
میگفت :
قدیما که ترازو داشتن
یه سنگ محک داشتن ؛
همه چیو با اون میسنجیدن...
میگفت :
اگر سنگ محک زندگیت بشه
#لبخند_امام_زمان
سود کردی ....🌱
ما #سود کردیم یا #ضرر؟؟؟؟
#حدیث_نفس🦋
⸽ دستانت را
⸽ اندکی به من امانت بده
⸽ میخواهم با آنها
⸽ گره از بافتههای اندوهم بگشایم...:)❤️
#غادةالسمان
#حدیث_دل 🦋
[ حدیث دل ]
#حرف_قشنگ 🌱
میدانی چیست؟
ادب از #حر باید آموخت..
پیاده و عنان اسب در دست..
#پا_برهنه و کفشها دور گردن..
آهسته اما به شتاب..
سپر انداخته..
چهره پوشانده ...
به درگاهِ #عشق، #بیسر باید رفت..!!
#روز_چهارم
#حدیث_عاشقی🦋
[ حدیث دل ]
همیشه چایِ کمرنگ مینوشید...
اگر چای پررنگ میشد،
از طرفِ دیگر لیوان،
نمیتوانست مرا ببیند...
اینطور میگفت...! ♥️
#جمال_ثریا
#ظهرتون_عاشقانه
#حدیث_دل 🦋
[ حدیث دل ]
من عصرها را با #تو عاشقی کردم ،، من فصلها را با #تو به بار نشستم .... حالا هی اردیبهشت ، با به
تمام عصر هاے من
خیالم سرڪَرم خیالت است
نسیمے مے وزد ڪَاهے
نسیمے از مسیرے دور
از آن شهر و دیارے، ڪہ
دو چشمانم مات چشمت شد...!
#محمد_بـشیرے
#برای_آنکه_خودش_میداند
#حدیث_دل 🦋
#توئیت 🖇♥️
الهی به زمینِ گرم بچسبه رو #مولانا چقدر شاعرانه و قشنگ گفته :
"تا بداند که شبِ ما به چه سان میگذرد
غم عشق ده و عشقش ده و بسیارش ده..."
#عصرتونبهمهر
#حدیث_دل 🦋
[ حدیث دل ]
#حدیث_عاشقی 🦋
راستش را بخواهی!
دوست دارم به نگاهی...
مرا هم بخری؛
مثل حُـر!
دلم...
عاقبت به خیری میخواهد؛
زیر سایهی پَرچم!
میان روضه...
با ذکر نامت؛
حُـسینجان ...♥️🌱
#حدیث_عاشقی 🦋