جان تازه به تن خسته و بی تاب تویی
ما همه خاک ترین و گهر ناب تویی
چهره ات داد گواهی خود مهتاب تویی
نو رسیده ؛ پسر حضرت ارباب تویی
نفس و هستی آرام دل و جان حسین
جان ِ عالم به فدای لب خندان حسین
آمدی روز کنی نیمه شب دنیا را
بنِشانی سر جا هیمنه ی دریا را
بکشانی پی خود دلشدهی شیدا را
خنده آورده ای امروز لب لیلا را
در این خانه کرم روی کرم بار شده
همه جا پخش شده شاه پسردار شده
پای تو سرو قدی نیست مگر افتاده
دلبری نیست که با دیدن تو دل داده
در حصار تو که ماندیم شدیم آزاده
مات و مبهوت صدای تو موذن زاده
ای به قد قامت تو نماز قامت بسته
به قد و قامت ِ تو کار قیامت بسته
از بزرگیت به هر کوچه و برزن گفتند
به تو با آن قد و بالات تهمتن گفتند
به پیمبر شدنت خَلقاً و خُلقاً گفتند
بخدا مدح تورا دوست و دشمن گفتند
هیچکس لایق آن نیست شود بالا دست
تا زمانی که در این خاک علی اکبر هست
پدرت خیره شده بَه چه نگاهی داری؟
با همان تیغه ی ابروت سپاهی داری
فنّ مخصوص خود توست سلاحی داری
غیر حفظ حرم عشق گناهی داری !؟
به هم آمیخته ای میمنه تا میسره را
وا کن از صفحه پیشانی بابا گره را
#محمدحسن_بیات_لو
#شعر_ولادت_حضرت_علی_اکبر
@hadithashk
به خدا بعد عروج تو پرم مى سوزد
مادر من، تو نباشى، جگرم مى سوزد
امنیت داشتن ما همه از یمن تو بود
خانه با رفتن تو در نظرم می سوزد
چه کنم با غم فقدان تو که می دانم
بی تو قلب من و قلب پدرم می سوزد
خواستی تا که عبایش کفنت باشد و آه
این خبر را به پیمبر ببرم، می سوزد
همه دارایی تو خرج در اسلام شده
پای بخشندگی ات دست کرم می سوزد
می روی نیستی آن روز ببینی که چطور
سرم آن لحظه که در پشت درم، می سوزد
شعله آن قدر زیاد ست در آن هنگامه
از نفس های پر آهم پسرم می سوزد
سال ها می گذرد؛ کرببلا وقت غروب
با همین شعله دل اهل حرم می سوزد...
#محمدحسن_بیات_لو
#شعر_شهادت_حضرت_خدیجه
#ام_المومنین
@hadithashk
چه جوری خاطرههام یادم بره
سنگای به روی بام یادم بره
سی سال دیگم اگر گریه کنم
محاله بازار شام یادم بره
خرابه برامون آشیونه بود
ماجرای غربتِ زمونه بود
حرفی از گرسنگی نمیزنم
توی شام شام ما تازیونه بود
آتیش قلب کباب حرمله بود
باعث رنج و عذاب حرمله بود
توی راه رباب به آب لب نمیزد
مأمور تقسیم آب حرمله بود
کسی میشه ببینه و جون نده؟
آه و ناله شو به آسمون نده ؟
میدیدم رباب گریهم میگرفت
دستاشو بسته بودن تکون نده
سنگ غم شکسته بال و پرمو
تا دیدم آتیش اهل حرمو
روزی صدبارمیمیرم زنده میشم
که گذاشتم توی خاک خواهرمو
#محمدحسن_بیات_لو
#شعر_شهادت_امام_سجاد
#محرم_۱۴۰۲
@hadithashk
بس احترام دیدیم آن هم چه احترامی
در حال انتقامند آن هم چه انتقامی
بغض گلو گرفته با اشک خو گرفته
یک قافله سکوت و غوغای بی کلامی
بعد از تو ای حبیبم شد درد و غم نصیبم
حتی نه آشنایی ، حتی نه التیامی
اطرافمان به شادی سرگرم رفت و آمد
دلشادمان نکردند…حتی به یک سلامی
از کوچهها و بازار در بین چشم انظار
ما را عبور دادند این مردم حرامی
دلخسته از اسارت، مجروح از جسارت
من این چنینم و تو زخمی سنگ بامی
من کشتهی نگاه یک مشت لا ابالی
تو کشتهی مرام یک مشت بی مرامی
پا تا سرم کبودی ؛ دور و برم یهودی
در بین ازدحامم آن هم چه ازدحامی
کنج تنور و نیزه روی درخت و در طشت
یا سنگ خورده یا چوب بر آن لب گرامی
با اینکه من صبورم خورده ترک غرورم
لعنت به مرد شامی…لعنت به مرد شامی
#کوفه_و_شام
#دروازه_ساعات
#محمدحسن_بیات_لو
@hadithashk
ای غبار حرمت تاج سر نوکرها
نوکری ات شده تنها هنر نوکرها
” با بی انت و امی یا اباعبدالله”
به فدایت همه مادر پدر نوکرها
در قیامت تو به فکر من و امثال منی
میشوی سنگ صبور و سپر نوکرها
عده ای را طلبیدی به زیارت اما
نشده قسمتشان بیشتر نوکرها
کشتهی اشک چه داریم برایت بدهیم
ای به قربان تنت چشم تر نوکرها
کاش مانند شهیدان خودت آخر عمر
بگذاری سر زانوت سر نوکرها
ببری تا که به همراه خودت میمانی
جلوی درب جنان منتظر نوکرها
ای که درعلقمه خم شدکمرت میبینی
از مصیبات تو خم شد کمر نوکرها
اربعین پای پیاده به حرم می آییم
میشود پخش در عالم خبر نوکرها
#اربعین
#پیاده_روی_اربعین
#محرم_۱۴۰۲
#محمدحسن_بیات_لو
@hadithashk
یادت دلیل گریهی پنهانی من است
نامت انیس این دل زندانی من است
نیمهشب آمدم که نبینی رخ مرا
بارگناه علت پنهانی من است
از خود بریدهام به تو نزدیکتر شوم
این لحظهها که خلوت روحانی من است
در خلوتم همیشه کلنجار میروم
میگویم این چه وضع مسلمانی من است
کاری بکن که رو نزم بر کسی، بیا...
چیزی بده که رزق سلیمانی من است
از سفرهی تو میخورم و سیر میشوم
شکرت از این که نعمتت ارزانی من است
یک جلوهات بر این دل تاریک و سنگیام
پایان خوابهای زمستانی من است
گرم گناه بودهام و دیر آمدم
عصیان دلیل غیبت طولانی من است
تا که نبخشیام! من از این جا نمیروم
این گریه برگ سبز پشیمانی من است
دارد بساط سفرهی تو جمع میشود
غم میخورم که آخر مهمانی من است
#محمدحسن_بیات_لو
#شعر_مناجات
#وداع
@hadithashk
صبحِ روزِ الست تا... عرصات
شده حک روی آسمان و کرات
نور قبرش زیاد می گردد
هر که گوید زیادتر "صلوات"
بهترین ذکر در همه اوقات
منشأ خیر و خوبی و برکات
دید پیغمبرِ خدا در عرش...
هست کار ملائکه "صلوات"
در میانِ تمامیِ کلمات
خوشترین ذکر در زمان حیات
می شود بر طرف بلا از او
بفرستد اگر کسی "صلوات"
#صلوات
#شعر_ولادت_حضرت_محمد_مصطفی_ص
#شعر_ولادت_حضرت_امام_جعفر_صادق_ع
#محمدحسن_بیات_لو
@hadithashk
جان تازه به تن خسته و بی تاب تویی
ما همه خاک ترین و گوهر ناب تویی
چهره ات داد گواهی خود مهتاب تویی
نو رسیده ؛ پسر حضرت ارباب تویی
نفس و هستی آرام دل و جان حسین
جان ِ عالم به فدای لب خندان حسین
آمدی روز کنی نیمه شب دنیا را
بنِشانی سر جا هیمنه ی دریا را
بکشانی پی خود دلشدهی شیدا را
خنده آورده ای امروز لب لیلا را
در این خانه کرم روی کرم بار شده
همه جا پخش شده شاه پسردار شده
پای تو سرو قدی نیست مگر افتاده
دلبری نیست که با دیدن تو دل داده
در حصار تو که ماندیم شدیم آزاده
مات و مبهوت صدای تو موذن زاده
ای به قد قامت تو صلاة قامت بسته
به قد و قامت ِ تو کار قیامت بسته
از بزرگیت به هر کوچه و برزن گفتند
به تو با آن قد و بالات تهمتن گفتند
به پیمبر شدنت خَلقاً و خُلقاً گفتند
بخدا مدح تورا دوست و دشمن گفتند
هیچکس لایق آن نیست شود بالا دست
تا زمانیکه در این خاک علیاکبر هست *
پدرت خیره شده بَه چه نگاهی داری؟
با همان تیغه ی ابروت سپاهی داری
فنّ مخصوص خود توست سلاحی داری
غیر حفظ حرم عشق گناهی داری !؟
به هم آمیخته ای میمنه تا میسره را
وا کن از صفحه پیشانی بابا گره را
#شعر_ولادت_حضرت_علی_اکبر_ع
#محمدحسن_بیات_لو
@hadithashk
*اشاره به مدح جناب حضرت علی اکبر از زبان معاویه لعنت الله علیه