eitaa logo
هدیه آسمانی 313
5.3هزار دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.5هزار ویدیو
1.3هزار فایل
آی دی برای ارتباط بامدیر کانال حجت الاسلام استاد عباسی https://eitaa.com/abbassi1370 🌹(گروه فرهنگی تبلیغی شهید طالبی) 🌹 🌹استاد عباسی 🌹 😊مجری برنامه کودک 😊 09336415758 09179671870
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺عکس نوشت | زندگینامه امام محمد باقر(ع) ࿐჻ᭂ⸙🍃🌹🍃⸙჻ᭂ࿐ https://eitaa.com/joinchat/1203896461Cdaaa70cb58 ࿐჻ᭂ⸙🍃🌹🍃⸙჻ᭂ࿐
زندگی نامه امام محمد باقر (1).docx
21.2K
🦋 زندگی نامه امام محمد باقر علیه السلام مخصوص مطالعه معلمان و مربیان.✓ ࿐჻ᭂ⸙🍃🌹🍃⸙჻ᭂ࿐ https://eitaa.com/joinchat/1203896461Cdaaa70cb58 ࿐჻ᭂ⸙🍃🌹🍃⸙჻ᭂ࿐
آشنایی_بازندگانی_امام_باقرعلیه_السلام.pdf
298.1K
🦋 آشنایی با زندگانی امام محمد باقر علیه السلام 🎈ویژه‌ی کودکان ࿐჻ᭂ⸙🍃🌹🍃⸙჻ᭂ࿐ https://eitaa.com/joinchat/1203896461Cdaaa70cb58 ࿐჻ᭂ⸙🍃🌹🍃⸙჻ᭂ࿐
🌺مجموعه رنگ آمیزی ویژه ࿐჻ᭂ⸙🍃🌹🍃⸙჻ᭂ࿐ https://eitaa.com/joinchat/1203896461Cdaaa70cb58 ࿐჻ᭂ⸙🍃🌹🍃⸙჻ᭂ࿐
27.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💐💐انیمیشنی درمورد امام محمد باقر علیه السلام 💐💐 ࿐჻ᭂ⸙🍃🌹🍃⸙჻ᭂ࿐ https://eitaa.com/joinchat/1203896461Cdaaa70cb58 ࿐჻ᭂ⸙🍃🌹🍃⸙჻ᭂ࿐
✨یکی بود یکی نبود غیر از خدای مهربون هیچ کس نبود .یک روز امام محمد باقر(ع) با گروهی از دوستاشون به طرف قصر هشام رفتن چون میخواستن با اون صحبت کنن .اما وقتی دم قصر رسیدن  و هشام فهمید که امام هستن یکی از مأمورانشو پیش امام فرستاد و به دروغ گفت: به امام بگو من جلسه دارم منتظر باشند تا اجازه دهم داخل قصر شوند.به این ترتیب امام را تا سه روز در یک اتاق تاریک و کثیف و بدبو نگه داشتند .بعد از سه روز اجازه داد امام وارد قصر شوند و چون از امام بدش می آمد همانطور با بی احترامی روی تخت لم داد وانگور خورد و جلوی امام بلند نشد. امام با مهربانی سلام کردند و داخل شدند و دیدند که انگاردرقصر مسابقه تیر اندازی برپاست. هشام برای اینکه دیگران امام را مسخره کنند به ایشان گفت: ( لحن بی ادبانه هشام)محمد باقر تو هم در مسابقه تیراندازی شرکت کن !اما امام با مهربانی گفتند: من پیر شده ام وتوانایی مسابقه دادن ندارم هم دستانم میلرزد و هم چشمانم خوب نمیبیند اجازه بده جوانترها شرکت کنند. اما هشام قبول نکرد و مرتب اصرار نمود تا وقتی امام اشتباه میکنند همراه با دیگران ایشان را مسخره کند.بالاخره امام کمان را برداشتند و تیری در آن گذاشتند و کشیدند و تیر با سرعت زیاد به مرکز هدف خورد. چشمان حاضرین از تعجب گرد شده بود .امام تیر بعدی را هم در کمان گذاشته باز هم به هدف زدند و همینطور تا تیر نهم .دهان حاضرین باز مانده بود که ناگهان هشام با صورتی قرمز از عصبانیت به سمت امام آمد و فریاد کشید: تو که گفتی من نمیتوانم تیراندازی کنم پس چه شد؟وباز هم امام با مهربانی جواب دادند: من و خانواده ام این علم را از خداوند داریم. ࿐჻ᭂ⸙🍃🌹🍃⸙჻ᭂ࿐ https://eitaa.com/joinchat/1203896461Cdaaa70cb58 ࿐჻ᭂ⸙🍃🌹🍃⸙჻ᭂ࿐
dastan 14 masom (28).pdf
1.47M
💠 کتاب داستان امام محمدباقر (ع) ࿐჻ᭂ⸙🍃🌹🍃⸙჻ᭂ࿐ https://eitaa.com/joinchat/1203896461Cdaaa70cb58 ࿐჻ᭂ⸙🍃🌹🍃⸙჻ᭂ࿐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 مهم‌ترین راه زمینه‌سازی ظهور در کلام امام باقر(ع) 🔹چرا امام زمان(عج) ظهور نکرده⁧اند؟! 🔹چطور یاران امام زمان(عج) را بشناسیم؟ ࿐჻ᭂ⸙🍃🌹🍃⸙჻ᭂ࿐ https://eitaa.com/joinchat/1203896461Cdaaa70cb58 ࿐჻ᭂ⸙🍃🌹🍃⸙჻ᭂ࿐