eitaa logo
هفت‌تپه‌ی گُمنام🦋
2.6هزار دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
884 ویدیو
6 فایل
رفقا ؛ به مدد شهدا در این کانال تصاویر و کلیپ‌های کمتر دیده شده از غیورمردانِ لشکر خط‌شکن ۲۵ کربلا و دیدار خانواده‌هایشان را خواهید دید، و از مظلومیت هفت تپه و بچه‌های هفت‌تپه خواهیم نوشت...🦋 ارسال مطالب👇 @Ahmadiatoui
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 (( او یک عراقی بود اما بیشتر از خیلی ایرانی نماها به مملکت ما خدمت کرد...)) . ▪️ابو مهدی از اول فعالیت حزبی و گروهی داشت و از اعضای حزب الدعوه اسلامی بود و به  کار های فرهنگی داخل عراق اهتمام داشت. تا زمان حمله وحشیانه دهه ۸۰ میلادی علیه مجاهدان داخل عراق که  کل دوستانش یا زندانی و یا شهید شدند و خود او نیز مجبور به ترک عراق به سمت کویت شد. . ▪️در دوران دفاع مقدس ایشان  در سپاه بدر فعال بودند و در بخش  مهندس رزمی کار کرده و سر رشته داشت.   شهید اسماعیل دقائقی فرمانده تیپ بدر بودند و از طرف شهید دقایقی حاج ابومهدی به عنوان مسوولیت تبلیغات بدر منصوب شد. . ▪️بعد از جنگ او به عنوان مسوول ستاد بدر و جانشین فرماندهی منصوب شد. در  سال های ۹۵ و ۹۶ میلادی به عنوان جانشین فرمانده بدر که آن زمان آیت الله حکیم بود به فعالیت مشغول شد.🚩یکی از کارهایی که در آن نقش مهمی  داشت، ترور عدی پسر صدام بود. ابتدا ابو مهدی جوان های منطقه هور را جذب کرد و با ساماندهی و هدایت آنها  عملیات مهمی  را انجام دادند و آن ترور عدی پسر صدام بود. . کانال شهدایی 👇 💠 @hafttapeh
💢 . ▪️متولد ۱۳۵۰ .کشاورز زاده بود. عشق و علاقه زیادی به داشت و دروازه بان تیم درخشان فریدونکنار بود . علاقه زیادی به رفتن داشت .۱۴ سالگی رفت جبهه. برای اینکه بتواند برود شناسنامه اش را دست کاری کرد و نگذاشتند او برود و او هم انقدر گریه و زاری و بی وتابی کرد و با کمک مادر و پسرخاله اش که در سپاه بود به جبهه اعزام شد و دراخرین روز رفتنش گفت من 45 روز دیگر بر می گردم که دقیقاً 45 روز  مصادف با 13 آبان روز دانش آموز بود به رسید . . . 💠 @hafttapeh
دید در معرض تهدید دل و دینش را رفت با مرگ خود احیا کند آیینش را رفت و حتی کسی از جبهه نیاورد به شهر چفیه و قمقمه اش کوله و پوتینش را . 📸 تصویر حسین علی مددپور ، اهل نکا بود ،کارگری میکرد و اموراتش را می‌گذراند.رفت جبهه ، تو عملیات محرم سال ۱۳۶۱ هم بشهادت رسید.امروز هم سالروز شهادتش بود ، اما کسی از او یادی نکرد...ما را ببخش بزرگ مرد کوچیک. . 💠 @hafttapeh
44.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 (( او یک عراقی بود اما بیشتر از خیلی ایرانی نماها به مملکت ما خدمت کرد...)) . ▪️در حمله وحشیانه دهه ۸۰ میلادی علیه مجاهدان داخل عراق که  کل دوستانش یا زندانی و یا شهید شدند و خود او نیز مجبور به ترک عراق به سمت کویت شد.▪️در دوران دفاع مقدس ایشان  در سپاه بدر فعال بودند و در بخش  مهندس رزمی کار کرده و سر رشته داشت.   شهید اسماعیل دقائقی فرمانده تیپ بدر بودند و از طرف شهید دقایقی حاج ابومهدی به عنوان مسوولیت تبلیغات بدر منصوب شد. . ▪️بعد از جنگ او به عنوان مسوول ستاد بدر و جانشین فرماندهی منصوب شد. در  سال های ۹۵ و ۹۶ میلادی به عنوان جانشین فرمانده بدر که آن زمان آیت الله حکیم بود به فعالیت مشغول شد.🚩یکی از کارهایی که در آن نقش مهمی  داشت، ترور عدی پسر صدام بود. ابتدا ابو مهدی جوان های منطقه هور را جذب کرد و با ساماندهی و هدایت آنها  عملیات مهمی  را انجام دادند و آن ترور عدی پسر صدام بود. . 🎥 مزار ابومهدی المهندس توسط بلباسی_ وادی السلام ۱۴۰۳ . کانال شهدایی 👇 💠 @hafttapeh
🕊 . ▫️ سیدیونس در روستای منوچهرکلا شهرستان نوشهر استان مازندران در سال 1336 بدنیا اومد. چشمانش را که گشود تصویر مادر را در قاب عکس داخل خانه دید و نوازش دستان پرمهرش را هیچگاه لمس نکرد.سید یونس را به خاله اش سپردند تا شاید اندکی از مهر مادری را درک کند و در دامن او پرورش یابد.او از فرماندهان گردان امام حسن(ع) لشکر ویژه 25 کربلا بود و در بیشتر عملیات‌ها شرکت داشت و بارها از ناحیه سر، گردن و شکم مجروح شد که سرانجام در روز 9 خرداد سال 1367 در شلمچه بشهادت رسید. . 🔖 خودش را به همراه کرد: ▫️در سال 60 فرمانده ی یکی از پایگاه های مقاومت بودم. در حال انجام گشت به چند نفر که از اشرار شهر که در حالت مناسبی نبودند، تذکر دادیم. بین ما و آنها درگیری لفظی پیش آمد و با الفاظ رکیک اهانت کردند. قضیه را به شهید فاطمی گزارش کردیم. بلافاصله دستور داد آنها را بیاوریم سپاه. شهید فاطمی برای تنبیه، آنها را چند بار دور پادگان شهید پولادی دواند و هم زمان با آنها خودش هم می دوید. یکی از اشرار رو به شهید گفت: «حالا چرا خودت می دوی؟» ایشان جواب داد: «دارم خودم را تنبیه می کنم، چرا که تنبیه حق من است. لابد یک جایی از کارم مشکل داشت که شما امروز به خودتان اجازه دادید، شأن بچه های بسیج را با اهانت های تان پایین بیاورید.( 🎙راوی عیسی بحرینی) . 💠 @hafttapeh
دید در معرض تهدید دل و دینش را رفت با مرگ خود احیا کند آیینش را رفت و حتی کسی از جبهه نیاورد به شهر چفیه و قمقمه اش کوله و پوتینش را . 📸 تصویر حسین علی مددپور ، اهل نکا مازندران ،کارگری میکرد و اموراتش را می‌گذراند.رفت جبهه ، تو عملیات محرم سال ۱۳۶۱ هم بشهادت رسید.دیروز سالروز شهادتش بود ، اما کسی از او یادی نکرد...ما را ببخش بزرگ مرد کوچیک.( شادی روحش صلوات🇮🇷) . 💠 @hafttapeh
📩 ملک ابراهیم زمانی ( ) و گروه و از واحد اطلاعات و ویژه ۲۵ #شهادت : ۱۳۶۶_ : . 🔖 خدایا، اعتراف می کنم با اینکه می دانم موقعیت من فقط در ذکر الله و تفکر در نظام آفرینش است لذا نمی دانم چرا این فرصت را به عقلم نمی دهم چرا؟ چرا در مورد زندگی فکر نمی کنم، نمی دانم. آیا می توانم معنای زندگی را درک کنم؟ به نظر من زندگی یعنی ، زندگی یعنی ، یعنی ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، زندگی یعنی ، ، برای ، تکه تکه شدن برای ، زندگی یعنی بقا، زندگی یعنی یاد حق، نظاره کردن به آیات حق، زندگی یعنی دادن در راه حضرت دوست.  . 💠 @hafttapeh
💢 خوشکل بود نه !!! خدا هم خوشکل اون و خرید... . 📷 سید محمد حسینی ( ) :تیر ۱۳۶۶_ . 💠 @hafttapeh
💢 ▫️ 🇮🇷 ▫️ : ▫️ : ۲۷ آبان ۱۳۶۶_ . 🔖مادر شهید : محل خدمت او هویزه ، هفت تپه و جزیره مجنون بود . یک دفعه که به مرخصی آمده بود به خواهرش گفت : «آبجی من الان دو ماه که استحمام نکردم . » گفت : چرا ؟ گفت : «داخل قایق بودم و نمی توانستم بروم حمام . یکی از دوستان که با من بود می خواست به عقب برگردد من به او گفتم بمان و با هم می رویم همان لحظه خمپاره آمد و او در داخل قایق به شهادت رسید. » . 💠 @hafttapeh
💢 قسمتی از وصیت نامه سید جواد باقری تیجی ( بابل) : ۲۹ آبان ۱۳۶۲ : . 📩 اي‌ همسر محترمه! ‌اي‌ زن‌ رشيد اسلام‌! اي‌ زن‌ نمونه‌ در صبر! اگر به مدت‌ دو ماه‌ كه‌ مدت‌ كمي‌ بود اما با معنويت‌ خيلي‌ بزرگ‌ با شما زندگي‌ كردم‌، بايد مرا از اعمال‌ و رفتارم‌ ببخشيد. همسر محترمه‌! اين‌ تنها شما نيستيد كه‌ مصيبت‌ داريد، بلكه‌ بسياري‌ هستند كه‌ مثل‌ شمايند. همسر عزيزم‌! شب‌ اول‌ قبر برايم‌ دعا كنيد زيرا من‌ از عذاب‌ قبر مي‌ترسم‌.  . 💠 @hafttapeh
💢 طلبه علی شاکری سیدآبادی () ۱۶ ساله_ : ۲۱ ۱۳۶۴ والفجر هشت : . 🔖 / برادر شهید : در تمامی نامه هایی که برایش پست می کردم یادآور می شدم که تسویه حساب بگیرد و به منزل بیاید و به دروس حوزوی خود ادامه دهید. همیشه در جواب می نوشت که پدر و مادرم از جبهه رفتن راضی باشند بقیه امور ان شاالله حل می شود . . 💠 @hafttapeh
💢 . ▫️ سید جمال طالبی.متولد ۱۳۴۶ سنگده. شونزده سالگی رفت جبهه.هشت مرحله عازم مناطق جنگی شد تا سال ۱۳۶۵ ، روز ۵ آذر تو خرمشهر تیر به قلبش اصابت کرد و بشهادت رسید. . ▫️تیربارچی بود . تو گردان امام محمد باقر لشکر ویژه 25 کربلا . تو گردان معروف بود که همیشه و در همه حال با وضو بود و موقع اذان نماز خود را به جا می آورد.متواضع بود و با حجب و حیا. اسم امام حسین که می امد اشک میریخت.روزی در یکی از این گردان ها که گردان علی بن ابی طالب بوده که سنگر اجتماعات آنان دچار حادثه شده بود ، توسط بلندگو درخواست کمک شده بود ، سید اولین نفری بود که در محل حادثه حاضر شد و توانست تعداد زیادی از برادران پاسدار و بسیجی را از زیر آوار بیرون آورد .  . 💠 @hafttapeh
💢 . ▫️مادر شهید : یک روز صبح برای صبحانه نان داغ گرفتم او داشت نان سرد را برای صبحانه می خورد من به او گفتم: مادر این نان سرد است نخور او ناراحت شد و گفت: مادر در جبهه بچه ها نان ندارند بخورند نان خشک را با کاپشن تمیز می کنند و می خورند من چیجوری اینجا اسراف کنم و نون گرم بخورم... . 💠 @hafttapeh
💢 . 🔖 مادر شهید :از کلاس دوم ابتدایی روزه می گرفت . یادم یک سال ماه رمضان در فصل تابستان بود او روزه داشت از شدت گرما پیراهنش را بالا زده بر روی موزائیک خوابیده بود .بسیار مقید به حق الناس بود به مسجد می رفت مسئول تقسیم غذا بین مردم بود اضافه غذا را به ما نمی داد می گفت : مال مسجد است. . 💠 @hafttapeh
💢 . ▫️سردار حمید رجبی مقدم که صاحب الزمان لشکر ویژه ۲۵ در بود. او یار باوفای صادق بود و در تاریخ ۱۰ آبان ۱۳۶۱ رسید. 🔖 مادر : يکروز به من گفت مادرجان تصميم گرفتم همانطوريکه شما مي خواهيد به جبهه نروم منم خليي خوشحال شدم و خدا را شکر کردم و پرسيدم چطور شد منصرف شدي مادر؟!. آقا حميد در جوابم گفت شما راضي باشيد بهتر است اما فقط در آخرت وقتي حضرت زهرا (س) از من سوال کرد که چرا به ياري اسلام نشتافتي، شما را نشان بي بي دو عالم مي‌دهم و مي گويم مادرم به من اجازه نداد. با شنيدن اين حرف آقا حميد انگار از خواب بيدار شدم و با قوت قلب گفتم مادرجان از همين حالا راضي هستم .برو خدا بهمراهت. . 📩 رجبی مقدم : و تو اي دختركوچكم! حال، اگر به شهادت نائل گشتم و نتوانستي به من بابا بگويي ،مي تواني بعد ازگشودن زبان، اين ندا را سردهي: «جنگ، جنگ تاپيروزي» (سمانه ) جانم ! تو بزرگ مي شوي و به عنوان دختر من ،«سكينه وار»، راهم را ادامه مي دهي و اسلام را ياري مي كني و پيام مرا ،به «شام ها»، به كوفه ها و به همه جا مي بري. . 💠 @harttapeh
🌊 . ▫️محمدمهدی تحویلداری.متولد ۱۳۳۸ محله ي تحويلداري رشت بود و بزرگ شده ی ساری. او پس از دريافت ديپلم خود وارد خدمت نظام شد و تحصيلات خود را در دانشكده ي افسري نيروي دريايي آغاز كرد. پس از طي دوه تخصصي و ادامه تحصيل به آمريكا اعزام شد و در رشته ي مهندسي برق و الكترونيك دانشگاه تگزاس مشغول به تحصيل شد. اواخر سال 1359 به كشور بازگشت و خود را مهياي خدمت كرد. هنگام جنگ در عمليات هاي متعددي از جمله والفجر 8 و خيبر حضوري فعال داشت. او در هفتم آذر ماه 1375 در حالي كه به اتفاق همرزمانش در حال بازگشت ز منطقه ي انجام مانور در بندرعباس و جزيره مينو بود بر اثر سانحه اي كه براي هلكوپترشان رخ داد به همراه ساير همرزمانش به فيض عظماي شهادت نائل شد و در آرامگاه ملامجدالدین ساری به خاک سپرده شد. . ▫️وی به عنوان مهندس هوا ناو در ارتش جمهوری اسلامی ایران خدمت می کرد و در آب‌هاي جزيره خارك مسووليت خلبان‌هاي ناو را تا پايان جنگ تحميلي عراق عليه ايران برعهده داشت. . 💠 @hafttapeh
💢 ... ... . ▪️رئیس ستاد لشکر ویژه ۲۵ کربلا بود. عملیات والفجر هشت فاو ، بچه های مازندران برای ساخت سنگر نیاز به الوار چوب داشتند.با قایق چوب ها را به حاشیه اروند می آوردند و به فاو انتقال می‌دادند.اما حاشیه ی اروند وقتی آب جزر و مد میشد باتلاقی درست میشد که کار انتقال چوب ها را با مشکل روبرو می‌کرد. . ▪️یک روز حسینعلی با وجود اینکه که خود در جبهه مسئول هم بود به همراه نیروهایش شروع به انتقال این چوب ها کردند.تا زانو و کمر در گل و لای فرو می‌رفتند.دقایقی گذشت ، معاونش دید بچه ها یکی یکی بخاطر آن شرایط سخت از زیر کار شانه خالی کردند اما حسینعلی انگار نه انگار همچنان مشغول انتقال چوب هاست.میگفت : وقتی این شرایط و دیدم زبان به گلایه باز کردم و گفتم حاجی چه وضعشه همه رفتن که ، فقط من و شما موندیم ...با همون سر و وضع گلی و خستگی و عرقی که می‌ریخت: لبخندی زد و گفت : خدا میبینه برادر ...ما مسئولیم.نباید شونه خالی کنیم.تو هم نگران نباش.تمام این لحظات تو دوربین خدا در حال ضبطِ.... . 💠 @hafttapeh
. ▫️از نيروهاي مخلص سپاه رامسر بود. حُسن خلقش باعث شده بود كه اطرافيان جذب او شوند. نصرالله مداحي مي‌كرد و به بلبل مرثيه‌خوان سپاه رامسر شهرت داشت.سال ۱۳۵۹ به عضویت سپاه در آمد و رفت جبهه.فرمانده سپاه رامسر ،جانشين گردان در عمليات والفجر 6، فرماندهي گروهان در عمليات‌هاي فتح‌المبين و بيت‌المقدس، معاونت گروهان و واحد اطلاعات ـ عمليات، از ديگر خدمات ارزنده اين شهيد سرافراز است كه در كارنامه جنگي او به يادگار مانده است.این عزیز سلحشور، عاقبت در 9 آذر 1362، در قاسم‌آباد عليا از توابع رودسر، به‌وسیله منافقان معاند، ترور گشت و در گلزار «شهداي ميانده» چابكسر به خاك سپرده شد. 🇮🇷 . 💠 @hafttapeh
🌊 ▫️ علی اکبرنژاد ... . 🏷 یک شبی فرماندهان تیپ ها و گردان های لشکر جمع شده بودند و قرار شد برویم بالای دکل و شناسایی دیدبانی از دکل داشته باشیم و مناطق مربوط به لشکر25کربلا را برای عملیات توجیه شویم شهید ماموریت سختی هم داشت و قرار بر این بود نیروها را بصورت هلی بورن یعنی با هلی کوپتر در پشت دشمن پیاده کنند.صبح آن روز دیدم دیگی را گرفته و آب گرم می کند و در حال انجام غسل است به شوخی به او گفتم دیگر وقت این کارها نیست. او در جواب گفت: (دیگر وقتش است) من خیلی توجه به حرفش نکردم که منظورش از این جمله چیست. با چهره ای شاد، گشاده و مزاح های آنچنانی تغییرات عجیبی در او ایجاد شده بود. با هم رفته بودیم بندر خرمشهر، دکلی بود و پایین آن نشسته بودیم و قرار بود به نوبت به بالای دکل برویم آتش دشمن هم به این طرف اروند شدید بود در نهایت من در نیمه راه دکل بودم به طرف بالا که چندین انفجار صورت گرفت و پایین را نگاه کردم و دیدم ترکش به خداداد و یکی از بچه های مخابرات اصابت کرد و به سرعت پایین آمدم دیدم خداداد در حال گفتن شهادتین خودش است و یک سلامی به آقا ابی عبدالله داد و با یک لبخندی و یک نگاه معصومانه ای که کرد، به شهادت رسید. . 💠 @hafttapeh