💢 #سردار #شهید حسن رسولی آسیابی ( #جانشین #گردان در واحد #تخریب لشکر ۲۵ کربلا ) #شهادت : ۱۴ #اسفند ۱۳۶۵ #شلمچه:
.
📩 پروردگار من، به نظرم میآید در درگاه تو در روز محشر ایستادهام. آخرش چه دارم که بگویم. به من میگویی بندهی من، ای غرق در گناه، در دنیا چه کردی. و من فقط میلرزم و در انتظار رسیدن علی هستم تا مرا شفاعت کند. خداوندا میگویند که شهدا حق شفاعت دارند. ای خدای من، واقعاً تو چطور بر این بنده گنهکارت حق شفاعت میدهی آخر چقدر تو رحیمی.
.
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
💠 @hafttapeh
#وصیت_خواندنی_فرمانده_ی_شانزده_ساله
📩 #فرماندهی #شهید مجید آصفی ( #جانشین #گردان #بهداری #لشکر ویژه ۲۵ #کربلا) :
.
▪️سخنی دیگر با خانواده و خویشاوندان دارم، نکند خدای نکرده در مقابل شهادت من انتظاری از انقلاب و مسئولین داشته باشید که خدا هم از این کار راضی نیست. ما بایستی همه چیزمان را، حتی جانمان را فدای انقلاب کنیم و بایستی بنگریم که انقلاب چه انتظاری از ما دارد، نه اینکه در جستجوی منافع شخصی از انقلاب باشیم.
.
▪️از مادر و اقوام و تمامی دوستانم جداً تقاضا دارم به جای تعریف و تمجیدهای کاذب که خدا و خلق خدا میدانند که من نه تعریفی دارم و نه چیزی. و زندگی من پر از گناه و معصیت بود و اگر هم به مقام شهادت رسیدم شاید خدا از روی مهر و کرم خود که فرموده است من توابین را میبخشم و قلم عفو بر روی گناهانم زد. برای من دعا کنید و نماز اقامه کنید زیرا تنها انتظار من از شما این است و این را بدانید که به هیچ وجه تعریف و تمجیدها نمی توانند توشهای برای راهم باشد و هرگز نمیتواند مرا از آتش جهنم محفوظ دارد.
.
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
💠 @hafttapeh
📩 وصیت نامهی #عاشقانهی #عارف هفده سالهی لشکر ویژه ۲۵ #کربلا شهید رضا حق شناس _ #جانشین #گروهان #گردان حمزه سیدالشهدا ( #شهادت : خرمال ۱۳۶۶/۱۲/۲۸) :
.
📩 خدایا، خواب بودم، بیدارم کردی. مریض بودم، شفایم دادی.
رضا بودم، رضایت دادی تا به معشوق برسم. در دام نفسانیات اسیر بودم، آزادم کردی و در آخر تشنه ای بودم، در کویر در جستجوی آب میگشتم، مرا به آب رساندی و سیرابم کردی. معبودا، معشوقا، قسم به عشق، همان عشقی که عاشقان مجنونند و عاقلان در خون، قسم به عشقی که همه ما را به معشوق میرساند و همان عشقی که رسولالله را به منتهی علیه و به عرش میرساند. همان عشقی که مولایم علی (ع) در نماز مثل بید میلرزید و روح از بدنش خارج میشد و اشک از گونههایش سرازیر، همان عشقی که فاطمه (سلامالله علیها) در سن 18 سالگی عاشق معبود میشود و مظلومانه به دیار رب میرود. خدایا چه طور شکرگزارت نباشم در صورتیکه امانت خود را به قیمت والایی میخری و بالاترین درجه که همان شهادت است، شامل حال آنان که در راه تو جهاد کردند، میکنی. الحمدالله رب العالمین.
.
📩 پدرم! میدانم چه احساسی داشتید که میخواستید دامادم کنید ولی بدان عروس من شهادت و تیری که برقلبم میخورد، عقد ما را میخواند و خانه نو را در قبر کوچکم انتخاب کردم تا عروسم را از جبهه به این وادی بیاورم و به مردم بشناسانم که پدرم اینچنین پسری داماد کرده و یکی از بهترین عروس دنیا را که همان شهادت است، عاشق شده. پس پدرم! خوشحال باش و بدان که مسلمان واقعی عاشق حق است، عاشق ملکوت است، عاشق انسان شدن است.
.
#هفت_تپه_ی_گمنام
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
💠 @hafttapeh
🔧 #مکانیکی که #فرمانده شد ...
#یادی_از_سردار_شهید_خلیل_زالپولی
#جانشین_گردان_مالک_لشکر_۲۵_کربلا
.
🔧⚙اگر بگویم آچار فرانسه ی گردان بود اغراق نکردهام. اگر یک نفر او را نمیشناخت و برای اولین بار او را میدید، خیال میکرد، نیروی خدماتی گردان است. چون از آرایشگری گرفته تا مکانیکی خودروها و ... همه را او انجام میداد.یک روز که داشت پلاتین انگشتهای دستش را با انبر دست در میآورد، گفتم: «خلیل! چرا دستات این طوری شدند؟» خندید و گفت:«عملیات والفجر 8 با یک عراقی گلاویز شدم و او 16 تیر به شکم و دستانم زد.»گفتم:«خودش چی شد؟»گفت: «با این که منو سخت مجروح کرده بود با هزار بدبختی با سرنیزه او را از پای در آوردم.»
.
گفتم:- «چرا خودت پلاتینها را در میآوری؟!»گفت: «خوشم نمیآد وقتم را در بیمارستان هدر بدهم.»شب عملیات کربلای 4 مثل یک شیر غران به دشمن هجوم برد. با این که دشمن از شروع عملیات با خبر بود، ولی او تا خاکریز سوم جزیره پیش رفت. وقتی او را دیدم دستانش باند پیچی شده بود. گفتم: «خلیل چی شد؟» گفت: «دوباره ترکش خوردند.»
.
🕯#سردار #شهید خلیل زالپولی #جانشین #گردان #مالک اشتر لشکر #ویژه ۲۵ #کربلا_#شهادت ۴ دی ۱۳۶۵_ ام الرصاص _شادی روحش #صلوات.🇮🇷🌷
.
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
#کنگره_شهدای_مازندران
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
💠 @hafttapeh
💢 #قسمتی از #وصیتنامه #سردار #شهید مرادعلی عبدالله پور درزی #جانشین تیپ ۱ #لشکر ویژه ۲۵ #کربلا :
.
📩آیا سزاوار است که ما در کنج منزل بنشینیم و از منطق حقیقت به منطق منفعت متمسک شویم؟ کسانی که می خواهند دین دار باشند، امّا قلب شان مملو از حبّ مال و جا و خانه و امکانات است، آنانی که زرق و برق دنیا قلب های شان را تیره کرده ، از یاران و دوستان امام حسین (ع) نیستند.
.
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
💠 @hafttapeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#آرزو_دارم_مفقود_الاثر_شوم
#بیاد_سردار_شهید_محمدرضا_عسگری
🎥 #فیلم_شهید_عسگری
.
▫️اهل بندرگز استان گلستان بود .
17ساله بود که پدرش را از دست داد. بعد از آن برای اینکه بتواند روزها به کسب و کار بپردازد. شبانه ادامه تحصیل داد. ابتدا آرایشگر شد و پس از آن مدتی قهوهخانهای به راه انداخت و زمانی هم بلالفروشی میکرد. سرانجام، با مرارت و پس از طی دوره متوسطه در 18 سالگی موفق به دریافت دیپلم شد.سال ۵۸ وارد سپاه شد و در درگیری های گنبد و سرکوب منافقین نقش بسزایی داشت.سال ۵۹ هم وارد جنگ و جبهه شد و تا زمان شهادت در بیش ۱۲ عملیات حضور داشت.در عملیات والفجر۴ از روی برانکارد فرماندهی میکرد.🔖 در آخرین سفری که به مازندران داشت در یکی از سخنرانیهایش گفته بود: آرزو دارم مفقودالاثر شوم تا شرمنده خانوادههایی که جوانان خود را از دست دادهاند، نباشم.
.
▫️سرانجام سردار عسگری در 10 تیر 1365 در علمیات کربلای یک در دشت مهران در قلاویزان به شهادت رسید. پیکر او در منطقه عملیاتی باقی ماند و مفقودالاثر شد.مرتضی قربانی فرمانده وقت لشکر 25 کربلا میگوید: اگر لشکر کربلا چهار ستون داشت، یکی از این ستونها سردار عسگری بود.سردار شهید «محمد رضا عسگری»، از سرداران و فرماندهان شهید لشکر 25 کربلا است، که مفتخر به دریافت نشان درجه سه فتح از مقام معظم رهبری شد.
.
🎥 کلیپ دیده نشده از سردار #شهید محمدرضا عسگری #جانشین #فرمانده لشکر ویژه ۲۵ #کربلا چند روز قبل از #شهادت.🇮🇷
.
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
💠 @hafttapeh
🌊 سردار #شهید علی اصغر سعادتی بیشه (بابل) #جانشین محور #اطلاعات لشکر ویژه ۲۵ کربلا_#شهادت ام الرصاص #کربلای ۴_ وضعیت #پیکر : #مفقودالاجسد ...🇮🇷
.
📩 امت مسلمان وخانواده ام اگر جنازه ام را آوردهاند نگذارید در تشییعجنازهام کسانی را که مخالف انقلاب بودند و آنهایی را که مرفه بودن را بر هر چیز دیگر ترجیح میدادند و خون شهدا را هدر میدادند شرکت کنند.
.
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
💠 @hafttapeh
📩 #وصیتنامهی #زیبای #سردار #شهید ملک ابراهیم زمانی ( #فریدونکنار) #جانشین #گردان #یا_رسول و #مسئول گروه #ضربت و از #رزمندگان واحد اطلاعات و #عمليات #لشکر ویژه ۲۵ #کربلا_#شهادت :#اسفند ۱۳۶۶_#خرمال :
.
🔖 خدایا، اعتراف می کنم با اینکه می دانم موقعیت من فقط در ذکر الله و تفکر در نظام آفرینش است لذا نمی دانم چرا این فرصت را به عقلم نمی دهم چرا؟ چرا در مورد زندگی فکر نمی کنم، نمی دانم. آیا می توانم معنای زندگی را درک کنم؟ به نظر من زندگی یعنی #عشق #معشوق، زندگی یعنی #ذکر، یعنی #دوست، #گریه_شب، #سجده، #رکوع، #قیام، #قرآن، #تفکر، #درد، #شهادت، #رنج، #لبیک، زندگی یعنی #جبهه، #جنگ، #کشتن_کافر برای #خدا، تکه تکه شدن برای #خدا، زندگی یعنی #فنای بقا، زندگی یعنی یاد حق، نظاره کردن به آیات حق، زندگی یعنی دادن #خون در راه حضرت دوست.
.
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
#شادی_روحش_صلوات
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
💠 @hafttapeh
💢#قوی_سپید_بندر_انزلی
#فرمانده_دلاور_گردان_صاحب_الزمان
.
▫️سردار #شهید حمید رجبی مقدم که #جانشین #گردان صاحب الزمان لشکر ویژه ۲۵ #کربلا در #عملیات #محرم بود. او یار باوفای صادق #مزدستان بود و در تاریخ ۱۰ آبان ۱۳۶۱ #بشهادت رسید.
🔖 مادر #شهید : يکروز به من گفت مادرجان تصميم گرفتم همانطوريکه شما مي خواهيد به جبهه نروم منم خليي خوشحال شدم و خدا را شکر کردم و پرسيدم چطور شد منصرف شدي مادر؟!. آقا حميد در جوابم گفت شما راضي باشيد بهتر است اما فقط در آخرت وقتي حضرت زهرا (س) از من سوال کرد که چرا به ياري اسلام نشتافتي، شما را نشان بي بي دو عالم ميدهم و مي گويم مادرم به من اجازه نداد. با شنيدن اين حرف آقا حميد انگار از خواب بيدار شدم و با قوت قلب گفتم مادرجان از همين حالا راضي هستم .برو خدا بهمراهت.
.
📩 #وصیتنامهی #شهید رجبی مقدم :
و تو اي دختركوچكم! حال، اگر به شهادت نائل گشتم و نتوانستي به من بابا بگويي ،مي تواني بعد ازگشودن زبان، اين ندا را سردهي: «جنگ، جنگ تاپيروزي» (سمانه ) جانم ! تو بزرگ مي شوي و به عنوان دختر من ،«سكينه وار»، راهم را ادامه مي دهي و اسلام را ياري مي كني و پيام مرا ،به «شام ها»، به كوفه ها و به همه جا مي بري.
.
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
#شادی_روحش_صلوات
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
💠 @harttapeh