#سردار #شهید دفاع مقدس میرعلی یوسفی سادات
🍃🌷🍃
در 16#بهمن1322# روستای سید لر متولدشد.
ازعشایر مغان بود.
شغل پدرش ، گله داری و کشاورزی بود.
🍃🌷🍃
به علت وضع مالی خوب،پدرش میرزایی برایش اجیر کرد و تا چهارم ابتدایی پیش ایشان درس خواند. در این دوران، با علاقه درس و تکلیف را انجام می داد و میرزا از ایشان راضی بود.
🍃🌷🍃
دوران کودکی را در خانواده نسبتا مرفه گذراند، برای انجام کارهای روزمره در خانه خدمتکار داشتند. رفاه نسبی و آسایش باعث شده بود تا ایشان روحیه شاد و بازیگوش داشته باشد.
🍃🌷🍃
بازی مورد علاقه اش قایم موشک بود.
برای ادامه تحصیل به مشکین شهر رفت و تا کلاس ششم ابتدایی درس خواند اما پس از آن ترک تحصیل کرد.
چون یکی از اهالی به پدرش گفت نگذار بیشتر از پنج کلاس درس بخواند چون بعدا به حرفت گوش نمی دهد، پدر هم به ادامه تحصیل ایشان زیاد اهمیت ندادند و ترک تحصیل کرد.
#خصوصیات بارز ایشان در این دوران، #خوش اخلاقی،#شجاعت و# راستگویی بود، با بزرگ تر شدن در کارهای #دامداری و #کشاورزی به #پدر کمک می کرد و در این ایام بود که خواندن #قرآن و رفتن به #مسجد را شروع کرد.
🍃🌷🍃
✍ #زندگی_نامه_شهید
🌷 #شهید_حاج_عباس_کریمی به سال 1338 در روستای قهرود کاشان چشم به جهان گشود وی همزمان با کسب علوم با مبارزات اسلامی ملت انقلابی ایران آشنا شدند و در صف مبارزان قرار گرفتند. او در جریانات اتقلاب اسلامی همراه با مردم به رهبری امام (ره) به مبارزه با رژیم ستمشاهی با توزیع #اعلامیه_های_حضرت_امام حضور فعال داشتند که سرانجام نیز به همین علت دستگیر و روانه زندان رژیم شدند.
آن شهید والا, پس از پیروزی انقلاب اسلامی جزء اولین افرادی بود که #سپاه_پاسداران_انقلاب_اسلامی را در کاشان راه اندازی نمودند و همزمان با به وجود آمدن وقایع ضد انقلاب در کردستان همراه با نیروهای مردمی #داوطلبانه به مریوان عزیمت نمودند و مشغول خدمت به مردم محروم منطقه شدند تا دست اشرار را کوتاه نمایند . در مریوان پس از آشنایی با سردارانی همچون #حاج_احمد_متوسلیان و #حاج_ابراهیم_همت تیپ حضرت محمد رسول الله (ص) را پایه ریزی نمودند . پس از شروع جنگ تحمیلی به فرمان حضرت امام (ره) از مناطق غرب به جنوب عزیمت نمودند و در طول جنگ تحمیلی در سمت های گوناگون به مبارزه با دشمن بعثی پرداختند . که آخرین مسئولیت ایشان #فرماندهی_لشکر_حضرت_رسول (ص) بود. از ویژگی های اخلاقی و خصوصیات فردی وی #شهامت و #شجاعت بود که در میان تمام همرزمان خود زبانزد بوده است . در رویارویی با مشکلات و مصائب همیشه در صف اول بود و جلوتر از دیگران قدم برمی داشت به سخنی که بیان می کرد #اعتقاد_قلبی داشت. در انجام کارها بدنبال تبلیغات و هیاهوی سیاسی نبود و برای او رضایت خداوند بر هر چیز اولی تر می نمود و این است هنر مردان خدا . ایشان فردی #متین، #کم_حرف و پر از شور و شوق بود و در انجام امور محوطه سر از پا نمی شناخت به زیردستان خود احترام فوق العاده می گذاشت و مشکلات آنان را مشکلات خود احساس می نمود و تا جایی که توان داشت آنان را یاری می نمود . والدین خود را گرامی می داشت و به همسر خود فوق العاده احترام می گذاشت و همیشه به او یادآوری می کرد که رسالت سنگینی بر عهده وی می باشد . و سرانجام پس از به جا آوردن #حج_الهی، در سال 1362 در جزیره *** در عملیات بدر ندای حق را لبیک گفت و به پاداش خود که همان شهادت در راه معبود بود نایل گشت. از همسر شهید یک فرزند پسر به نام (داوود) به یادگار مانده است .
#یادش_گرامی_و_راهش_پر_رهرو_باد .🌷
❤️ #کپی_با_ذکر_صلوات_آزاد_است❤️
🌹خاطرات و زندگی نامه شهداء🍃🌺🍃
💢 #شجاعت
✍ خاطره ای زیبا و شنیدنی از شجاعت فرمانده خاکی جبهه ها #شهید_میکائیل_کریمی در #عملیات_خیبر :
🖌... جزایر خون رنگ مجنون و عملیات خیبر در اسفندماه سال ۱۳۶۲ آوردگاهی سخت و مشکل ، برای اثبات مردانگی صادق ترین و شجاعترین پیشمرگان حضرت امام خمینی (ره) بود، به گفته ناظران و شاهدان عینی سردار شهید میکائیل کریمی در این عملیات سخت و دشوار آنچنان با شهامت و دلاوری به سمت تانک ها و نیروهای گارد ریاست جمهوری عراق یورش می برده که دشمن زبون با تمام تجهیزات پیشرفته و نفرات بیشمارش از ترس و وحشت مجبور به عقب نشینی می شده.
آری میکائیل کسی بود که دوستان و همرزمانش نام شجاع بر او نهاده و در لحظات سخت و نفسگیر عملیات ها در کنارش احساس قدرت و امنیت می کردند، میکائیل با رشادت و کاربلدی فوقالعاده در اکثر عملیات ها به عنوان فرمانده گردان انجام وظیفه می نمود و در بعضی مواقع هم بدون توجه به جایگاه فرماندهی گردان با کمال میل فرماندهی یکی از گروهان های خط شکن را بر عهده می گرفت، از جمله آن عملیات ها، عملیات والفجر ۴ در منطقه عملیاتی پنجوین عراق را می توان ذکر کرد که با شجاعت و دلاوری بی نظیر میکائیل کریمی تپه مشرف بر شهرک نالپاریز حوزه عراق به تصرف رزمندگان اسلام در آمد.
در عملیات خیبر هم میکائیل یکی از نیروهای کادر فرماندهی گردان حضرت امام حسین(ع) لشگر ۱۷ علی ابن ابیطالب(ع) بود و به گفته یکی از همرزمان شهید، در یکی از تک های سنگین دشمن، نیروهای عراقی در پناه تانک ها و آتش تهیه پرحجمی که درست بر روی مواضع دفاعی گردان هدایت می شده خود را به نزدیکی خاکریز بچه ها رسانیده و هر لحظه امکان آن می رفته که خطوط دفاعی گردان شکسته و منطقه به تصرف نیروهای عراقی در آید، از سوی دیگر آتشباران عراقیها آنقدر سنگین و بی امان بوده که به بچه های رزمنده اجازه بلندکردن سر را هم نمی داده، وضعیت خط آنقدر خطرناک و وحشت آور بوده که همگی نیروها به داخل سنگرها خزیده و جرات بلند شدن و نگاه به جلو را هم نداشته اند .
در آن لحظات خطیر و سرنوشت ساز که سایه شوم شکست و ناکامی داشت نم نم بر روی خط پدافندی سایه می افکند به ناگهان فریادهای بلند الله اکبر و یا حسین (ع) شهید میکائیل کریمی فضا را پر میکند و او با قامتی استوار و تیرباری در دست به روی تاج خاکریز پریده و همانطور راست قامت بر روی خاکریز ایستاده و شروع به تیراندازی می کند، میکائیل بدون کوچکترین ترسی از کشته شدن و بدون کمترین توجه به سیل بی امان تیر و ترکش ها مردانه ایستاده و اصرار فراوان همرزمان نیز از برای پایین آوردن ایشان از روی خاکریز نتیجه ای نمی داده، دیگر برادران رزمنده با مشاهده آن همه ایمان و ایثار و شجاعت شهید میکائیل کریمی جان تازه ای یافته و همگی از جان پناه های خود بیرون پریده و در بالای خاکریز ایستاده شروع به گفتن تکبیر و تیراندازی می کنند، نیروهای بزدل و بی ایمان عراقی با اینکه فقط چند متری با شکستن خط و پیروزی فاصله داشتن با دیدن آن همه شجاعت و صلابت کوبنده یاوران مهدی(عج) و از جان گذشتگی بسیجیان سربدار پیر جماران فرار را برقرار ترجیح داده و با به جا گذشتن چندین دستگاه تانک و نفربر زرهی منطقه درگیری را ترک می کنند.
در نبردهای شدیدی که برای تصرف و تثبیت جزایر مجنون در طول زمان عملیات خیبر رخ می دهد، بچه های دلاور زنجانی در دو گردان حضرت ولیعصر(عج) و حضرت امام حسین(ع) آنچنانی مردانه جنگیدند و از خود شجاعت و حماسه به یادگار گذاشتند که برای مدت ها مورد تحسین و تمجید فرماندهان و زبان زد رزمندگان لشگر ۱۷ حضرت علی ابن ابیطالب(ع) بودند و همه از غیرت و همت و ایثار و شجاعت نیروهای زنجانی در عملیات خیبر داستان ها می گفتند. داستان هایی باشکوه و عجیب که با هیچ عقل سلیمی آنها را باور نمی توان کرد و فقط با زبان عشق و عاشقی می شود آنان را گفت و با گوش عاشق شنید که درک و فهم آن بر هر کسی ممکن نباشد.
سردار شهید میکائیل کریمی به همراه نیروهای دلاور گردان امام حسین(ع) چندین روز جانانه و با تمام وجود مقابل تک های پی در پی عراقیها مقاومت کرده و در زیر آتش تهیه سنگینی که به گفته تمامی کارشناسان جنگی امکان زنده ماندن در زیر آن غیر ممکن بوده مردانه و استوار ایستاده و از شکست حتمی عملیات خیبر و تصرف دوباره جزایر توسط دشمن بعثی جلوگیری می نمایند و با تقدیم صدها مجروح و شهید حماسه دیگری را برای انقلاب اسلامی و افتخاری بزرگ را برای شهرمان زنجان به ارمغان می آورند.
سردار شهید میکائیل کریمی به همراه برادرش بسیجی شهید فضائیل کریمی در این عملیات افتخار آفرین به وصال معشوق شتافته و سبکبال و خونین پیکر تا محضر دوست پرواز نمودند .
🌸 روحشان شاد و یادشان گرامی
#دفاع_مقدس
❤️@hafzi_1❤️
کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
✍ #توی_چای_بچه_ها_نمک_می_ریخت ( #از_خاطرات_شهید_حسین_مشتاقی )
🌷اما با این همه شوخ طبعی سر #نترس و #شجاعت خاصی داشت.
همان طور که خوش خنده بود و بچه ها را می خنداند. پای #روضه_های_اباعبدالله خیلی نمکی گریه می کرد.
حاضرم قسم بخورم اگر با هر کدام از رفقایش صحبت کنید تا اسم حسین مشتاقی را بیاورید، اولین عکس العمل شان لبخند است.
با اینکه با همه شوخی می کرد و خلاصه اذیت و آزارش به بچه ها رسیده بود.
اما همه دوست اش داشتند. مثلا وقت هایی که چایی می ریختیم بخوریم، بی سر و صدا می رفت و #نمک می ریخت توی لیوان چای،
آب معدنی بچه ها را برمی داشت و کلا آرام و قرار نداشت.🌷
❤️ #کپی_با_ذکر_صلوات_آزاد_است❤️