eitaa logo
شهیدجاوید الاثرابوالفضل.حافظی تبار
125 دنبال‌کننده
15.9هزار عکس
11.4هزار ویدیو
279 فایل
فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ ♥️خوش آمدید کانال شهید جاوید الاثر ابوالفضل حافظی تبار @hafzi_1
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷1 . اینجانب علی فتح‌‌آبادی شماره شناسنامه 2131 وصیت‌‌نامۀ خود را به شرح زیر به سمع شنوندگان می‌‌رسانم. 2 . اینجانب عازم جبهۀ حق شدم تا با سربازان کفر بستیزیم و پرچم (الله اکبر) را بر جهان برافرازیم. 3 . من از امت شهیدپرور خواهشمندم که دست از یاری (امام) برندارند و کلام او را راهگشای راهشان نمایند و آن را مورد عمل قرار دهند و همیشه می‌‌گفت و باشید. 4. ملت شهیدپرور اینجانب خواهشمند است که فرزندان خود را طوری تربیت کنید که یاور مستضعفین و پیرو خط امام و دشمن باشند.🌷 🍃 ❤️ اگه عاشق شهدایی کانال شهداء رو به دوستانتان معرفی کنید
🌷 ؛ ، روز دوم شهریور ۱۳۶۳ در مشهد دیده به جهان گشود. او دومین پسر خانواده بود و به‌ غیر از خودش ۳ برادر دیگر هم داشت. پس از اخذ دیپلم در دانشگاه شهرستان «بردسکن» قبول شد، اما به آن‌جا نرفت و در نانوایی پدر مشغول به کار شد. او از روحیه برخوردار بود و به رزم علاقه داشت که این خصوصیت، از او یک بسیجی ساخته بود که همیشه در رزمایش‌های عمومی، حضور داشت. حسن به حضرات معصومین علیه السلام ارادت ویژه‌ای داشت و این دوستی به گونه‌ای بود که دو ماه محرم و صفر را می‌کرد و لباس مشکی از تنش خارج نمی‌شد. او همیشه به فکر می‌کرد و دل‌نوشته‌های زیادی از او برجای مانده که از خدا مرگ باعزت و جان‌دادن برای (ع) را خواهان است. دوره سربازی‌اش را در زاهدان گذراند. با آغاز جنگ در حرم معصومین (س)، دوباره لباس رزم پوشید و در فرودین ٩٣ به طور داوطلبانه به سوریه رفت. در همان مدت کوتاه ۲۲ روزی که در آنجا بود، در عملیات‌های زیادی شرکت کرد و لیاقت‌های بی‌شماری را از خود نشان داد. اما طولی نکشید که در ۲۵ فروردین ۱۳۹۳ در امام رضا (ع) بر اثر اصابت چند گلوله به رسید. پیکر پاکش همزمان با سالروز وفات حضرت زینب (س) در تشییع و در خواجه ربیع به خاک سپرده شد.🌷 https://eitaa.com/joinchat/3490185612Cbaff600a78 شهدای جاویدالااثر ابوالفضل حافظی تبار 🌷🌷
🌷عباس در سال  ۱۳۶۸  به دنیا آمد. مثل همه کودکان به تحصیل علم همت گماشت و بعد از اخذ مدرک دیپلم در بخش هوا و فضای  سپاه مشغول خدمت شد ایشان فارغ التحصیل دانشگاه آزاد قزوین بودند. خیلی به هیئت و حضور در و (ع) علاقه داشت. او همیشه با وضو و مراقب رفتارش با دیگران به خصوص نا محرمان بود. آسمیه در جوانی به استخدام  سپاه پاسداران  درآمد. مدتی به عنوان انتخاب شد. به علوم اسلامی علاقه مند بود. لذا به مطالعه کتاب های حوزه روی آورد. در دی ماه سال ۱۳۹۴ برای حراست از حرم آل الله به سوریه رفت و در روز بیست و یکم دی ماه سال ۱۳۹۴ در سن ۲۶ سالگی در حلب جان به جان آفرین تسلیم کرد. پیکر پاکش هنوز به خاک وطن باز نگشته است.🌷
🌷 متولد یکم آبان ماه ۱۳۵۸ و زاده شهرستان صحنه بود که دوران کودکی اش در زیر آتش توپخانه‌ها و موشک باران جبهه غرب در دوران دفاع مقدس سپری شد. شغل شهید پاسدار رضا عباسی بود اما بعد از ظهور داعش در منطقه و دیدن جنایات فجیع این گروه تروریستی علیه مردم مظلوم منطقه و نیز حرمت شکنی‌های بی‌شرمانه آن‌ها و تهدید برای تخریب حرم مطهر حضرت زینب (س)، خود را مکلف به دفاع از (ع) دانست. وی پس از گذراندن دوره‌های آموزشی لازم برای نبرد با کفار عازم سوریه شد و علت رفتنش را به همسرش اینگونه بیان کرد، «همانگونه که تمام کفار از سراسر دنیا بر علیه مسلمانان سوریه و عراق جمع شدند ما نیز نمی‌توانیم بی‌تفاوت باشیم و نظاره‌گر سر بریدن مظلومان باشیم، نمی‌گذاریم بار دیگر حضرت زینب (س) به اسارت گرفته شود» و سرانجام در ٢١ دی ماه ۱۳۹۴ در منطقه عملیاتی خان‌طومان در شهر حلب سوریه به رسید.🌷
🌷 در سال 1339 در خانواده ای مذهبی بدنیا امد و در سالهای کودکی تحت توجهات پدربزرگش که بود عمر را سپری کرد. دوران تحصیل، ازمقطع ابتدایی تا دبیرستان را در شهر ستان بروجرد گذرانید و با معدل خوب موفق به اخذ دیپلم شد.  همان سال در کنکور سراسری شرکت کرد و در دانشگاه اهواز قبول شد. دکتر چوبکار از نظر اخلاقی فردی بسیار و و بود هیچ موقع غرور و تکبر از خود با توجه به اینکه بود بروز نمی داد و همیشه با نیروهای عادی و معمولی خیلی گرم و صمیمی بود زمانیکه مهران در اوایل سال 1367 به دست منافقین سقوط کرد این مرکز در مهران یک بیمارستان صحرایی که کار سرویس دهی و و را انجام می داد داشت که در آن زمان فاقد پزشک بود و ایشان عصر روز درگیری اعزام منطقه شدند و صبح روز بعد در درگیری با منافقین کوردل در محوطه بیمارستان صحرایی به مقام نائل گردیدند.🌷
🌷 در دوم فروردین ماه سال 1345 در خانواده‌ای مذهبی در شهرستان اردبیل چشم به جهان گشود. او فردی بود از ابتدای نوجوانی و در جریان انقلاب در شرکتی گسترده داشت بعد از انقلاب اسلامی در پایگاه بسیج محله ولی‌عصر حضوری فعال داشت تا اینکه بعد از پایان امتحانات خرداد ماه دوم دبیرستان عازم جبهه جنگ شد و بعد از 2 ماه حضور در جبهه نبرد در شهرستان مهاباد در 21 مرداد ماه سال 1361 در سن 16 سالگی به درجه رفیع نائل گشت.🌷 اگه عاشق شهدایی کانال شهداء رو به دوستانتان معرفی کنید ❤️@hafzi_1❤️ کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
🌷 فرزند حاجی، در تاريخ 1343/03/15 در روستای زاهد شهر یکی از توابع شهرستان فسا دیده به جهان گشود. او در خانواده ای پرورش يافت كه پدر و مادرش با تلاش و كوشش از راه کارگری مخارج خود و فرزندانش را تأمین می کردند. در شش سالگی راهی دبستان شد و توانست دوره ی ابتدایی را با موفقیت پشت سر بگذارد. پس از دوره ی ابتدایی، دوره ی راهنمایی را آغاز نمود و تا کلاس دوم راهنمایی درسش را ادامه داد. پس از مدتی به سیرجان رفت و در آن جا کارش را آغاز کرد. در زمان اوج گیری انقلاب، فعالیت های چشم گیری را انجام داد، در و شرکت می نمود و تنفر خود را علیه رژیم شاه نشان می داد. پس از مدتی که از شروع جنگ تحمیلی می گذشت تصمیم گرفت که به خدمت سربازی برود که به غیر از سه ماه دوره ی آموزشی، بقیه را در جبهه گذرانید. اما او نتوانست همه 24 ماه دوره ی سربازی خود را به پایان برساند و در ماه دهم به آرزویش رسید و در تاريخ 1364/11/21 به نائل شد. اين شهيد گرامي از نظر ، بهترین فرد خانواده بود، همیشه نمازش را می خواند و برای نمازش اهمیت قائل بود، به پدر و مادرش احترام می گذاشت و راز خوشبختی خود را می دانست. سرانجام پیکر پاک و مطهرش در تاريخ 1364/11/27 طی مراسم باشکوهی در گلزار شهدای زاهدشهر به خاک سپرده شد.🌷 اگه عاشق شهدایی کانال شهداء رو به دوستانتان معرفی کنید
🌷 از 18 سالگی وارد سپاه پاسداران شد. یکی از نیروهای زبده سپاه و بود. و پیوسته برای دفاع از حریم اهل بیت(ع) و مردم مظلوم سوریه، رهسپار حرم عمه سادات، حضرت زینب کبری (س) شد، و به نیروهای خود آموزش های محتلف می‌داد. او که متاهل و دارای یک فرزند پسر بنام سپهر بود. اما شیرینی‌اش باعث نشد که برای دفاع از اسلام و مردم بی پناه به سوریه نرود. شهید مدافع حرم "حامد سلطانی"، قبل از آخرین اعزام، عهدی با (ع) بسته بود، که در نهایت در هفتم آبان ماه سال 98 مصادف با روز (ع) و حین پاکسازی گلوله‌های عمل نکرده در شمال سوریه به جمع دوستان شهیدش پیوست.🌷 اگه عاشق شهدایی کانال شهداء رو به دوستانتان معرفی کنید ❤️@hafzi_1❤️ کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
” 🌷 فرزند علی‌‌اصغر در بیست‌ودومین روز از یازدهمین ماه سال ‌هزاروسیصدوسی‌وپنج در شهرستان شاهرود، در خانواده‌ای متوسط، و به دنیا آمد. در دامن پاک مادر و آغوش گرم پدر آرام‌‌آرام بالید و قد کشید و تا کلاس ششم ابتدایی را در شهرستان شاهرود درس خواند. بعد از آن با وجود سن‌‌وسال کمی که داشت به دنبال کار و کسب معاش رفت. دوران پرشور و نشاط نوجوانی و جوانی را سپری کرد و سال ‌هزاروسیصدوپنجاه‌وچهار به خدمت سربازی رفت. سال‌های اوج‌گیری انقلاب اسلامی فرارسید و او نیز مانند بسیاری از جوانان میهنش در همراه مردم شهرش شرکت می‌کرد و ندای آزادگی سر می‌داد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ‌هزاروسیصدوپنجاه‌وهشت با دختری از سلالۀ سادات از شهرستان دامغان ازدواج کرد. حسین حالا برای خودش کسب‌‌وکاری راه انداخته بود و امورات خانواده‌اش را از طریق یک مغازۀ خواربارفروشی می‌گذراند. او ذاتاً فردی و در عین حال قانع و راضی بود. به ‌_وقت اهمیت می‌داد. بسیار و بود. با شروع جنگ تحمیلی و یورش ددمنشانه دشمنان به وطن عزیزتر از جانش درنگ را جایز ندانست و با وجود داشتن همسر و یک فرزند سه‌‌ماهه به صفوف دلاورمردان غیور میهنش پیوست و در دوازدهمین روز از آبان سال ‌هزاروسیصدوپنجاه‌ونه در منطقه کرخه نور براثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید و پیکر پاکش در گلزار شهدای شاهرود دفن شد.🌷 “ ” اگه عاشق شهدایی کانال شهداء رو به دوستانتان معرفی کنید
هدایت شده از برادر شهیدم ابوالفضل 🌹🌹
🌷 فرزند یدالله در تاریخ 1348/03/03 در روستای کلاته ناصری از توابع شهرستان سبزوار دیده به جهان گشود. بعد از مدتی به همراه خانواده به شهرستان سبزوار نقل مکان کردند. تحصیلات ابتدایی را با موفقیت گذراند و مدتی به کارهای ، و کمک به پدرش مشغول شد. بعد از مدتی به کار مکانیکی پرداخت و در مدرسه شبانه تحصیلات خود را تا پایان دوره راهنمایی ادامه داد. پس از آن در دبیرستان تا سال اول ادامه تحصیل داد و از طریق بسیج عازم جبهه شد. اوقات فراغت خود را به مطالعه کتب علمی و ادبی می پرداخت و به شعر علاقه داشت و در زمینه های مختلف شعر می سرود. مهربان بود و به خود احترام می گذاشت و بدون مشورت با آنها کاری نمی کرد. بشاش و خنده رو بود. از هیچ کاری برای کمک کردن به نیازمندان دریغ نمی کرد. کمتر عصبانی می شد و در برابر مشکلات و گرفتاری‌ها و بود. به انجام فرائض دینی به ویژه و اهمیت می داد. بسیار به مسجد می رفت و در مراسم و مجالس مذهبی و محافل سوگواری حضرت سید الشهدا (ع) شرکت می کرد. وی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در اغلب صحنه های انقلاب حضور می یافت. در و شرکت می کرد و در تشییع جنازه شهدا حاضر می‌شد. به حضرت امام علاقه خاصی داشت. در جمع آوری کمک های مردمی و ارسال آنها به جبهه های حق علیه باطل تلاش می‌کرد. او در سال ۱۳۶۴ از طریق بسیج عازم جبهه شد. برای بار دوم مجدداً در سال ۱۳۶۵ به جبهه‌های نبرد شتافت. مسئولیتش لشکر 5 نصر در مناطق عملیاتی جنوب بود. سرانجام در تاریخ 1365/10/24 در منطقه شلمچه و در جریان عملیات کربلای 5 بر اثر اصابت ترکش و متلاشی شدن سر به فیض رفیع شهادت نائل آمد. پیکر پاک و مطهر ایشان پس از تشییع باشکوه، در گلزار شهدای شهرستان سبزوار به خاک سپرده شد.🌷 ❤️ ❤️
هدایت شده از برادر شهیدم ابوالفضل 🌹🌹
🌷 فرزند یدالله در تاریخ 1348/03/03 در روستای کلاته ناصری از توابع شهرستان سبزوار دیده به جهان گشود. بعد از مدتی به همراه خانواده به شهرستان سبزوار نقل مکان کردند. تحصیلات ابتدایی را با موفقیت گذراند و مدتی به کارهای ، و کمک به پدرش مشغول شد. بعد از مدتی به کار مکانیکی پرداخت و در مدرسه شبانه تحصیلات خود را تا پایان دوره راهنمایی ادامه داد. پس از آن در دبیرستان تا سال اول ادامه تحصیل داد و از طریق بسیج عازم جبهه شد. اوقات فراغت خود را به مطالعه کتب علمی و ادبی می پرداخت و به شعر علاقه داشت و در زمینه های مختلف شعر می سرود. مهربان بود و به خود احترام می گذاشت و بدون مشورت با آنها کاری نمی کرد. بشاش و خنده رو بود. از هیچ کاری برای کمک کردن به نیازمندان دریغ نمی کرد. کمتر عصبانی می شد و در برابر مشکلات و گرفتاری‌ها و بود. به انجام فرائض دینی به ویژه و اهمیت می داد. بسیار به مسجد می رفت و در مراسم و مجالس مذهبی و محافل سوگواری حضرت سید الشهدا (ع) شرکت می کرد. وی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در اغلب صحنه های انقلاب حضور می یافت. در و شرکت می کرد و در تشییع جنازه شهدا حاضر می‌شد. به حضرت امام علاقه خاصی داشت. در جمع آوری کمک های مردمی و ارسال آنها به جبهه های حق علیه باطل تلاش می‌کرد. او در سال ۱۳۶۴ از طریق بسیج عازم جبهه شد. برای بار دوم مجدداً در سال ۱۳۶۵ به جبهه‌های نبرد شتافت. مسئولیتش لشکر 5 نصر در مناطق عملیاتی جنوب بود. سرانجام در تاریخ 1365/10/24 در منطقه شلمچه و در جریان عملیات کربلای 5 بر اثر اصابت ترکش و متلاشی شدن سر به فیض رفیع شهادت نائل آمد. پیکر پاک و مطهر ایشان پس از تشییع باشکوه، در گلزار شهدای شهرستان سبزوار به خاک سپرده شد.🌷 ❤️ ❤️
🌷 در  یکم فروردین ماه سال 64  در روستای اسلام آباد  از توابع شهرستان کازرون چشم به جهان گشود. دوران ابتدایی و راهنمایی را در زادگاهش و  دبیرستان را در مدرسه شبانه روزی عشایر نورآباد طی کرد و سپس راهی دانشگاه کشاورزی اهواز گردید . وی پس از فارغ التحصیلی در مقطع ، خدمت مقدس سربازی را در نیروی انتظامی فارس به پایان رساند. در سال 1388 زندگی مشترک خود را غاز کرد. وی قبل از تولدش یک نفر از پسر عموهایش به نام شهید عبدالحسین جوکار و بعد از تولدش طی دو سال دو نفر از دایی هایش به نام محمد و غلام جوکار و پسر عمه اش شهید محمد زکی جوکار تقدیم اسلام شدند و در عملیات کربلای 5 سال 1365 پسر عموی روحانیش شهید شکرالله جوکار و برادرش شهید حسین جوکار با هم به شهادت رسیدند.   شهید علی جوکار در تاریخ شانزدهم مهر 94 برای بار اول به سوریه اعزام  شد. که ماموریت آنها 40 روز طول کشید. ماموریت فوق که اثری روحانی بر شهید گذاشته بود و و در دفاع از حرم اهل البیت را بر وی دو چندان کرده بود لذا در آدر ماه سال 94  همراه با تیپ تکاور امام سجاد (ع) کازرون راهی سوریه گردید و در شانزدهم بهمن ماه سال  1394 در عملیات آزادسازی شهرهای نبل و الزهرا به شهادت رسید. 🌷 ❤️ ❤️ @hafzi_1 شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫