eitaa logo
شهیدجاوید الاثرابوالفضل.حافظی تبار
101 دنبال‌کننده
11.6هزار عکس
8هزار ویدیو
245 فایل
فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ ♥️خوش آمدید کانال شهید جاوید الاثر ابوالفضل حافظی تبار @hafzi_1
مشاهده در ایتا
دانلود
! ( ) 🌷بهمان گفت « من تند تر می رم، شما پشت سرم بیاین .» تعجب کرده بودیم. سابقه نداشت بیش تر از بگیرد. غروب نشده ، رسیدیم گیلان غرب. جلوی مسجدی ایستاد. ماهم پشت سرش. نماز که خواندیم سریع آمدیم بیرون داشتیم تند تند پوتین هامان را می بستیم که زود راه بیفتیم . گفت « ؟ می خواستیم به برسیم که رسیدیم.»🌷 ❤️ ❤️ 🌹خاطرات و زندگی نامه شهداء🍃🌺 شهدای جاویدالااثر کانال را به دوستانتان معرفی کنید
🌷میدانم که شهید بهادر شریفی درمرحله اولی که به رفتند از لحاظ سن شناسنامه ای نمی توانستند به اعزام شوند ، ولی ایشان شناسنامه برادربزرگترازخود راارایه دادند وثبت نام نمودند .پس از اینکه مراحل قانونی را طی نمودندوآموزشهای لازم را از طرف مرکز آموزش وقت دیدند ومی خواستند به جبهه اعزام شوند آنوقت نام وشناسنامه خود راارایه دادند وبه جبهه اعزام شدند .شهید بهادر سه ماه در جبهه بودند و پس از تسویه حساب به خانه برگشتند .درآن زمان ند ما برادران کوچکتر از ایشان از لحاظ  سن وسال در حدی نبودیم که به شخصیت ایشان وتحولاتی که در، وخوی ایشان پیش آمده است به خوبی پی ببریم ولی چیزهایی که در خاطرمان مانده است این بود که شهید بهادر در مدت کوتاهی که در خانه بودند آنقدر متحول شده بودند که اصلاً در خاطر ما نمی گنجد که بتوانیم آنها را به زبان بیاوریم ایشان پیدا کرده بودند ما چند  نفربودیم که تقریباً هم سن وسال شهید بهادر بودیم وی با ما برپا می کرد خودش به عنوان امام جماعت در جلو می ایستاد وما هم در پشت سروی نماز جماعت برپا میکردیم ایشان  یک مسابقه گل کوچک بین ما برادرها وپسرعموها برگزار کرد وپس ازاتمام بازیها به نفرات تیمهای اول تا سوم جوائزی اهداء کردند. این تحولات رفتاری وشخصیتی در مدت تقریباً دو هفته از فاصله ترخیص ازجبهه مرحله اول واعزام به جبهه در مرحله دوم بود. شهید بهادر شریفی پس ازاعزام در مرحله دوم به جبهه هنوزچند روزی نگذشته بود که خبر شهادت وی از طرف بنیاد شهید به اهل خانه داده شد . ایشان درآذر ماه سال1361 درجبهه قصر شیرین به درجه رفیع شهادت نایل آمدند. 🍃 : قدرت الله شریفی برادر شهید اگه عاشق شهدایی کانال شهداء رو به دوستانتان معرفی کنید
:1344 :1364 🌷دوستانش میگفتند:وقتی تمام شد و همه رفتند محمدرضا سر گذاشت به ومدتی همان طور ماند. خشكش زده بود هرچه صبر كردند او سر ازسجده بر نداشت یكی از بچه ها گفت خیال كردیم مرده!وقتی بلند شد صورتش غرق اشك بود از اشك او فرش مسجد خیس شده بود . پیرمردی جلو آمد و پرسید:چرا اینجور گریه می كنی؟ گفت : ! روی نیاز ما به اگر من در سجده مرادم رانگیرم پس كی بگیرم؟ در دفتر خاطرات این شهید بزرگوار یه شعر هست که : … و زمانی که در حال خاکسپاری این شهید بزرگوار بودند همگان دیدند که لبهای این شهید کم کم باز شد و تبدیل شد به ….اگر دقت کنید به عکس میبینید که حتی چشم ها حالت خنده داره..🌷 … اگه عاشق شهدایی کانال شهداء رو به دوستانتان معرفی کنید
🌷 در بیست و پنج دی ماه سال 1365 درشهرستان زرند چشم به دنیا آمد تحصیلات خود را در شهرستان زرند گذراند. بنا به گفته دوستان و دبیران شهید عظیمی، وی در تمامی دوران سوابق تحصیلی خوداز نظر ، ، و غیره زبان زد خاص و عام بوده است. مدیر این شهید بزرگوار گفته است؛ شهید عظیمی همیشه برای قبل از همه در نمازخانه حاضر و موکت ها را پهن میکرد تا شرایط برای سایر نمازگذاران آماده شود و دانش آموزان به راحتی نماز بگذارند. شهید عظیمی تحصیلات کارشناسی خود در در دانشگاه آزاد رفسنجان سپری کرد و همچنین همزمان با تحصیلات در دانشگاه مدارکی از فنی و حرفه ای هم دریافت کرد و پس از اتمام دوره کارشناسی خود به خدمت سربازی اعزام شد و دوران آموزشی خود را در نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در سیرجان و اواخر خدمت سربازی را در نیروی دریایی خرمشهر و در قسمت گذراند و پس از اتمام دوره خدمت سربازی به استخدام آموزش و پرورش شهرستان زرند در آمدند که به دلیل وجود علاقه و قبول شدن در به عضویت تیپ38 ذوالفقار در آمد. شهید عظیمی پس از گذشت چندین ماه به ماموریت مرز سیستان و بلوچستان اعزام شد و به مدت پنج سال از مرزهای خاکی کشورمان دفاع کردو در این بین مشغول به نیز بود. شهید عظیمی به دلیل علاقه زیاد به خانم (س) طی مدت چندسال اصرار زیادی به فرمانده تیپ مکانیزه برای اعزام به سوریه داشتند که فرمانده تیپ به نقل از آن روزها اینگونه می گوید که شهید عظیمی هر روز پس ازاقامه نماز ظهر و عصر نزد من می آمد و می گفت حاجی مرا نیز به سوریه اعزام کنید که پس از ماه ها پا فشاری بالاخره اجازه می دهند و شهید عظیمی به سوریه اعزام شود. شهید مدافع حرم علی عظیمی در بیست و سوم رمضان سال 1396 به سوریه جهت دفاع از حریم آل الله اعزام شد و 48 روز از زندگی خود را در سوریه سپری کرد و روز جمعه بیست مرداد ماه 1396 در منطقه عمومی تدمر درگیر و زخمی می شود و ایشان با وجود جراحت 4کیلومتر خود را از محل درگیری دور میکنند و در یک بیابان پس از دست دادن خون فروان به یک خاکریز تکیه داده و دست خود را به حالت استراحت زیر سر خود قرار میدهندو به درجه ی نائل می گردد اگه عاشق شهدایی کانال شهداء رو به دوستانتان معرفی کنید