eitaa logo
شهیدجاوید الاثرابوالفضل.حافظی تبار
111 دنبال‌کننده
12.5هزار عکس
8.7هزار ویدیو
253 فایل
فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ ♥️خوش آمدید کانال شهید جاوید الاثر ابوالفضل حافظی تبار @hafzi_1
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 درسال 1326در شهرستان میانه از شهرهای آذربایجان دیده به جهان گشود. در 4سالگی به همراه خانواده به تهران عزیمت کرد و دوران ابتدایی خود را در دبستان بامشاد و دوران متوسطه را در دبیرستان های اروندرود، دکتر بصیری و خوارزمی به پایان رساند. در سال ششم دبیرستان خوارزمی به دنبال نوشتن مقالات، داستان های طنز و شعرهای کوتاه اخطارهای غیرمستقیمی از طرف رژیم پهلوی دریافت کرد. در سال 1354 وارد دانشکده دندانپزشکی دانشگاه ملی شد و از همان زمان شروع به فعالیت نمود. در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی همگام با مردم در تظاهرات مختلف شرکت کرد و در روز 8بهمن که رژیم توسط ستاد ژاندارمری در میدان انقلاب مردم را به گلوله بست به پرداخت. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی شبها اسلحه به دست، در خیابانها نگهبانی میکرد. پس از بازگشایی دانشگاهها در دانشگاه به سامان دادن انجمن اسلامی دانشکده پرداخت و همزمان در مشغول فعالیت شد. در مرداد 1359جهت انجام خدمات دندانپزشکی وارد انقلاب اسلامی شد و پس از ماهها تلاش در سنگر سپاه پاسداران و دفاع مقدس توسط عوامل به مقام شهادت نائل آمد.🌷
🌷 در سال ۱۳۲۸ در مشهد دیده به جهان گشود و پس از گذراندن دوران تحصیل ابتدایی و متوسطه در سال ۱۳۴۸ موفق به دریافت طبیعی شد. ایشان در سال ۱۳۴۹ در مدرسه عالی بازرگانی تحصیلات مقطع کارشناسی خود را آغاز کرد، شهید رواقی در این دوران مبارزات سیاسی خود را ادامه داد و انجمن اسلامی دانشجویان را همراه تنی چند از هم دوره‌های خود در این دانشکده تاسیس کرد. محمد رواقی سال ۱۳۵۳ پس از پایان دوره کارشناسی برای ادامه تحصیل عازم آمریکا شد و پس از دریافت مدرک کارشناسی ارشد و با وجود پذیرش در دوره دکترا برای خدمت به هموطنان به ایران بازگشت. در زمان خدمت سربازی به یاری دیگر سربازان یک موسسه فرهنگی به نام رسا راه‌اندازی کردند که خروجی این موسسه نشر ۲۰۰ جلد کتاب در سال اول تاسیس بود. شهید رواقی در همین ایام با که در زمان سنگربندی خیابان‌ها نیز همراهش بود، ازدواج کرد. شهید محمد رواقی پس از پیروزی انقلاب مدتی در کمیته رفاه بود، سپس در استانداری آذربایجان شرقی مشغول به‌کار شد. در سال ۱۳۵۸با تصویب شورای انقلاب وارد وزارت بازرگانی شد و مدتی به‌عنوان عضو هیات مدیره شرکت فرش انجام وظیفه کرد و بعد به سمت مدیرعامل و رئیس هیات مدیره شرکت سهامی فرش منصوب شد. شهید رواقی که به واسطه شغل خانواده خود با فرش آشنا بود و شرایط زندگی قالی‌بافان را از نزدیک لمس کرده بود هدف و کوشش خود را بر اساس احقاق حقوق قشر محروم قالی‌باف پایه نهاد و خدمات ارزنده به یادگار گذاشت. سرانجام این مبارز برجسته مشهدی در جریان انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی در روز ۷ تیر سال ۱۳۶۰ در دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی ایران به دست به شهادت رسید و به دیدار معبود شتافت.🌷 🍃 .
🌷 سال ۱۳۴۲ در شهر بروجرد به دنیا آمد، سه ساله بود که پدرش را از دست داد و تحت تربیت مادرش رشد کرد و بزرگ شد. از کودکی در مراسم‌های دینی شرکت می‌کرد و فرائض عبادی را با علاقه انجام می‌داد، تحصیلاتش را تا پایان دوره متوسطه ادامه داد و دیپلم گرفت، سال ۱۳۶۰ ازدواج کرد و صاحب یک دختر و یک پسر شد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به عضویت رسمی درآمد و به جبهه‌های جنگ اعزام شد، در طول مدت حضورش در ، در عملیات‌های مختلفی شرکت کرد و حضور موثری در این عملیات‌ها داشت.  یکی از هم‌رزمانش گفت: در حالی که نیروهایش زخمی و شهید شده بودند، هجمه دشمن گسترده‌تر و حلقه محاصره تنگ‌تر شده بود، مقابل چند گردان ایستاد. علی امانی هم‌رزم شهید علی حسن نوری افزود: بعثی‌ها به چند متری علی‌حسن رسیده بودند، او مهماتی نداشت، خاک و سنگ و کلوخ از روی زمین برمی‌داشت و به سمت دشمن پرتاب می‌کرد. وی اظهار داشت: قبل از عملیات با همه رزمندگان صحبت می کرد و تاکید می کرد تا و خدا در مقابل دشمن بعثی مقاومت کنند. فرمانده سپاه حضرت ابالفضل العباس (ع) لرستان درباره شهید علی حسن نوری گفت: شهید نوری و   بود و آخرین حرفم به علی‌حسن نوری این بود: علی حسن مقاومت کن،  و او یک تنه ایستاد تا تیر بر پیشانی‌اش نشست و آخرین شهید سپاهش شد. سردار مرتضی کشکولی افزود: شهید علی حسن نوری برای رضای خدا و دفاع از مرز و بوم کشورش به جبهه های حق علیه باطل اعزام شد و   به دیار معبود شتافت و به شهادت رسید. وی اظهار داشت: پیکر پاکش همراه با پانزده نفر از بر روی تپه قمیش سلیمانیه عراق ماند، بعد از چند سال به کشور بازگشت و در بروجرد به خاک سپرده شد.🌷
🌷 ، در یکم شهریور ماه 1343 دیده به جهان گشود. او از همان کودکی و بود و به ائمه معصومین (علیهم السلام) بسیار علاقه داشت. همیشه در ماه های محرم و صفر لباس مشکی می پوشید و به همراه برادران خود، به عزاداری برای ائمه و به خصوص (علیه السلام) می پرداخت. او که فردی و بود، در زمان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، دوشادوش سایر رزمندگان به نبرد با دشمن بعثی پرداخت و سرانجام در تاریخ 1366/12/30 دعوت معبود خویش را لبیک گفته و به درجه رفیع شهادت نائل آمد.🌷
🌷 در تاریخ چهارم خردادماه 1339، در شهرستان دماوند به دنيا آمد. حمید پس از انقلاب بنابر وظیفه شرعی خود به کمیته محلی دماوند وارد میشود و به پاسداری از دستاورد های انقلاب می پردازد و خدمات ارزنده ای به و سازندگی ارائه می دهد. وی به دلیل علاقه به پاسداری از اسلام به عضویت در می آید و در مدت کوتاهی که در سپاه مشغول بود چندین بار تقاضا اعزام کرد اما به دلیل اهمیت سمت وی(حفاظت اطلاعات)با اعزامش مخالفت می شد تا بعد از مدتی با درخواست شهید موافقت شد و در همان اعزام اول در دو عملیات رمضان و مسلم بن عقیل شرکت کرد در عملیات رمضان جانباز شد اما به صورت سرپایی مداوا و در عملیات مسلم بن عقیل در منطقه سومار به رسید.🌷 https://eitaa.com/joinchat/3490185612Cbaff600a78 شهید جاوید الاثر ابوالفضل حافظی تبار🌷
🌷 فرزند مسیح در پاییز سال۱۳۴۲ در روستای قلعه نو از توابع شهرستان کوار متولد شد. ایشان پس از گذراندن آغازین سال های زندگی وارد مدرسه ابتدایی شهید باهنر در زادگاهش شد، سپس برای ادامه تحصیل در مقطع راهنمایی به شهر کوار آمد. پس از اتمام این دوران در هنرستان شهید غفاری کوار در مشغول تحصیل شد و در همان سال بود که انقلاب اسلامی به اوج شکوه خود نزدیک شده بود‌. این شهید بزرگوار به علت علاقه خاصش به امام خمینی (ره)، در مراسم های انقلابی و راهپیمایی هایی که علیه شاه خائن انجام می شد حضور فعال داشت و اطرافیان را هم به شرکت در ترغیب می نمود. پس از چند روز از پیروزی انقلاب اسلامی مدارس گشایش یافت و شهید سرمست معصومی به ادامه تحصیل پرداخت و دیپلم گرفت. در این زمان صدام به پشتیبانی جنگ علیه انقلاب نوپای اسلامی را آغاز کرده بود. در این برهه شهید معصومی بر خود فرض دید که برای دفاع از اسلام و کیان وطن راهی جبهه های نبرد حق علیه باطل شود. در این راستا جهت عضویت در بسیج ثبت نام نمود و پس از گذراندن دوره آموزشی عازم جبهه گردید. ایشان پس از چندین دوره حضور در جبهه به امر ازدواج مبادرت نمود و پنج روز پس از مراسم ازدواج به خدمت مقدس سربازی رفت و در عملیات های مختلف شرکت جست. شهید سرمست معصومی پس از پایان دوره سربازی در در کسوت معلمی به خدمت در نظام اسلامی پرداخت و ۳ سال در روستاهای مختلف شهرستان کوار تدریس نمود. در همین حین هرگاه فرصت را مناسب می دید به می رفت. در سال ۶۵ نیز در کلاس درس حاضر شد و پس از گذشت ۳ ماه مجددا گفت که : ” من می خواهم به جبهه بروم. چون در این موقعیت نگه داری سنگر جبهه مهم تر از هر چیز دیگری است.” شهید سرمست معصومی برای آخرین بار راهی جبهه شد و در عملیات کربلای۴ حاضرگشت. در شب عملیات برای فرزندش -محسن- جشن تولد یک سالگی گرفت در حالی که سر از پا نمی شناخت. گویی می دانست فردا روزی دیگر برای تولد خود او و شتافتن به محضر حق و رضوان اوست. فردا عملیات شروع شد و او فعال و پر جنب و جوش بود. مهمات تمام شد و شهید سرمست معصومی برای بردن مهمات به سنگر رفت. در راه برگشت گلوله ای به پهلویش خورد و او که با نام مبارک زهرای پیامبر عملیات را آغاز کرده بود و سرمست از عشق خدا خاک را به سمت افلاک ترک گفت. پیکر پاک این شهید عزیز ۴ ماه از دید زمینیان مخفی ماند و در اردیبهشت سال۶۶ بر دستان پر مهر مردم لاله پرور شهرستان کوار تشییع گشت و در گلزار شهدای این شهر آرام گرفت.🌷
🌷 در سال 1337 در شهر لار شیراز چشم به جهان گشود. نام پدر ایشان غلام و نام مادر ایشان ماه یبنی درخشانیان هست و یک خواهر هم دارند. شهید عفیفه دوران ابتدایی را با نمرات عالی در مدرسه مجتهدی به اتمام رساندند و دوران راهنمایی را در مدرسه رازی و دوران دبیرستان را در مدرسه صحبت لاری که نام یکی از شاعران لار هست با موفقیت به اتمام رساندند. در دوران پهلوی به مخالفت با این رژیم برخاستند و در ­ها به صورت کاملاً فعال شرکت کردند و حتی در زمان پیروزی انقلاب اسلامی جزو کمیته انقلاب اسلامی شهر لار به مردم شریف این خطه خدمات ارزنده­ای ارائه دادند. بخاطر علاقه­ای که به سالار شهیدان داشتند و صدای خوب و دلنشینی که خداوند عنایت کرده بود و بیت شدند و ارادت خود را به اهل بیت بیش از بیش نشان دادند. ایشان از رشته­ ی امور فنی کشاورزی دانشگاه محقق اردبیلی قبول شدند و برای تحصیل به خطه دلاورپرور اردبیل آمدند و در عین حال برای دفاع از اسلام و تمامیت عرضی کشور به جبهه­ ها اعزام شدند و به دلیل درایتی که داشتند به سمت (ع) انتخاب شدند. ایشان هنگامی که لازم می­شد به شهر لار می­آمدند و برای خدمت به مردم این خطه نهایت تلاش خود را می­کردند. حتی برای مدتها به عنوان مسئول تأسیسات شهرداری شهر لار و کمیته­ ی امداد امام خمینی لار انتخاب شدند. ایشان بدلیل نیازی که در جبهه­ ها احساس کردند با هماهنگی سپاه شیراز اقدام به ایجاد سپاه در شهرستان لار کردندو از بنیانگذاران سپاه در این منطقه بودند. ایشان بدلیل رشادت­هایی که داشتند همچون آقای خود ­_العباس یک دست خود را در و تقدیم کردند ولی پس از بستری شدن و بهبودی این بار جان خود را به کف گرفته و دوباره عازم جبهه شدند و پس از چند سال شهامت و رشادت در عملیات کربلای 8 در تاریخ 18/1/1366 به علت انفجار اتومبیل به درجه رفیع شهادت نائل آمدند و در گلزار شهدای شهر لار به یاد سپرده شدند. از دوستان این شهید آقایان فضل­ا... فولادی- ابراهیم اخلاقی و مهدی مقدسی و از فرماندهان ایشان حاج حسین نوروزی را می­توان یاد کرد. 🌷 ✍   : لار شیراز – خیابان سعدی – کوچه ابوذر
🌷 ، در دومین روز از بهار 1341 در و به دنیا آمد. پس از گذراندن دوره ابتدائی و راهنمائی وارد هنرستان شد و را جهت ادامه تحصیل برگزید. در کنار تحصیل به کار اشتغال داشت و از این طریق مخارج خود را تأمین می کرد، درحالی‌که دیگران را نیز از دستان کوشا و روحیه کریمانه خود بی بهره نمی گذاشت. قبل از به پایان رساندن دوران متوسطه و بحبوحه شروع جنگ تحمیلی از ادامه تحصیل بازماند و با قلبی سرشار از عشق و شور به خیل عاشقان (ع) در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست تا در جبهه ای دیگر به دفاع از ارزشها و آرمانهای انقلاب و مردم کشورش بپردازد. در طول جنگ و در مدت هشت سال دفاع مقدس و پس از آن مسئولیتهای مختلفی را به عهده داشت که از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد:   مسئول محور آبادان/ مسئول زرهی لشگر19فجر/ معاونت آموزش نظامی سپاه ناحیه فارس/ مسئول بسیج لشگر 19 فجر/ فرماندهی آموزش دانشکده علوم و فنون زرهی/ و …. شهید خادم صادق که در عملیاتهای مختلف شرکت کرده و گه گاه از نواحی مختلف بدن نیز مجروح شده بود در عملیات پاکسازی منطقه مین گذاری شده در جاده ام القصر پای خود را از دست داد. پس از اتمام جنگ با اصرار خانواده و با شرایطی که همواره مدنظر داشت، تأهل گزید و با همسر شهید مهدی ظل انوار پیمان ازدواج بست. ثمره این ازدواج پسرس بود که شهید خادم صادق بیاد خاطره ظل انوار او را محمد مهدی نام نهاد. سرانجام این عاشق شوریده و این جانباز خستگی ناپذیر، در اول آبان ماه 1372 در حین انجام مأموریت در حوالی شهرستان دلیجان دعوت حق را لبیک گفت و به دیدار حضرت دوست شتافت. چند روز بعد بر دستهای مردم قهرمان پروری که و او را در زمان جنگ نقش نگین خاطر داشتند تشییع و در به خاک سپرده شد.🌷
🌷 سال 1328 در روستای « » بخش کوراییم شهرستان « »، واقع در استان اردبیل متولد شد. پدرش حمید، کشاورز بود و مادرش مطهره نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در درس خواند و دیپلم گرفت. وی با شروع نهضت امام خمینی مبارزه خود را علیه حکومت پهلوی آغاز کرد و از مبارزان فعال در روزهای اوج انقلاب بود. در سال‌های پایانی حکومت پهلوی وی در سفری به آلمان تصویر حضرت امام را به ایران آورد. وی در 22 بهمن 1357، در زادگاهش، مقابل شهربانی و هنگام تظاهرات علیه حکومت شاه به رسید. پیکر او در گلزار شهدای علی‌آباد همان شهرستان «نیر» به خاک سپرده شد.🌷
🌷 در سال 1359 در دیده به جهان گشود. تا مقطع سوم راهنمایی درس خواند و سپس در کار کشاورزی مشغول شد.  و او زبانزد خاص و عام بود، وی به دلیل بیماری که در ناحیه صورت داشت مجبور به ترک تحصیل شد و خانواده، وی را جهت مداوا به استانهای مجاور بردند، اما هیچ نتیجه ای نگرفتند. سرانجام خانواده تصمیم گرفتند ایشان را به برای شفا ودرمان ببرند و شهید ملایی مدتی را دخیل حضرت علی بن موسی الرضا شد و پس از ان با تصمیم یکی از پزشکان خراسان به پزشکی درکرمان معرفی و برای ادامه درمان راهی کرمان شد و پس از چندین سال مشقت و و مداوای پی در پی به بهبودی دست یافتند. شهید ملایی پس از پشت سرگذاشتن دوران درمان خویش دربهمن ماه سال ۱۳۷۸ به خدمت مقدس در یگان اموزشی نیروی دریایی سیرجان اعزام و پس از گذراندن دوران اموزشی به جزیره ابوموسی منتقل شد. وی پس از حدود ۸ ماه انجام وظیفه در 30 مردادماه ۱۳۷۹درحین پاسداری از مرزهای ابی وطن خویش به درجه رفیع نائل امد و پیکر پاکشان بر دستان مردم غیور وشهید پرور اسماعیل اباد تشیع ودر گلزار شهدای این روستا ارام گرفت.🌷 .
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── 🌻 بسم الله الرحمن الرحیم 🌻 ✍ 🌷 فرزند عباس در سال 1322 در سبزوار چشم به جهان گشود. تحصیلات دوره ابتدایی را در دبستان فردوسی گذراند و پس از آن دیپلم خود را در از دبیرستان اسرار گرفت. از همان کودکی عاشق پرواز بود و دوست داشت به آسمان‌ها برود تا اینکه سال 1342وارد دانشکده افسری نیروی هوایی شد و سپس برای گذراندن دوره های تخصصی به آمریکا اعزام شد. پس از طی دوره به وطن بازگشت و شد یکی از خلبانان جنگنده 5-F پایگاه چهارم شکاری دزفول که به دلیل مهارت بسیاری که در پرواز داشت به عنوان انتخاب شد. به ورزش علاقه زیادی داشت و اوقات فراغتش را به ورزش در و سپری می‌کرد. ایشان بسیار ، ، و و در برابر مشکلات و بود. یونس با خانم قدسی ایزدپرست ازدواج کرد که ثمره‏ این ازدواج دو فرزند به نام کسری و کتایون است. با ورود حضرت امام خمینی(ره) به ایران عاشقانه برای استقبال از ایشان خود را به فرودگاه مهرآباد و پس از آن به بهشت زهرا رساند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی به عنوان معلم پرواز، خدمت می‌کرد. یونس هم‌زمان با اولین روزهای شروع جنگ از طریق نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی به جبهه های نبرد حق علیه باطل اعزام شد .مادر محترم او می گوید:یکبار که ایشان به مرخصی آمد متوجه شدم که بسیار ناراحت است وقتی علت را پرسیدم نتوانست خود را کنترل کند و ناگهان با صدای بلند گریست و گفت گاهی با خودم فکر می کنم می‌داند، با این همه بمب و خمپاره ای که دشمن بر سر این مردم می ریزد چند طفل معصوم و می‌شوند آرزو دارم آنقدر زنده بمانم تا بتوانم بر سر دشمنان این ملت آتش بریزم و در آخر هم شوم. ایشان پس از 48 پرواز موفقیت آمیز سرانجام در تاریخ 27/8/59 بعد از انجام مأموریت پیروزمندانه انهدام ادوات و نیروهای بعثی در سوسنگرد، در راه برگشت به آشیانه بر اثر برخورد موشک سام به هواپیما به داخل رود کرخه سقوط کرد و به شهادت رسید. پیکر مطهرش در قطعه 24 بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد.🌷 🌷خدایا کمک کن اگر در صف غایبیم، در صف پیام رسانان راهشان غایب نباشیم.. 🌷نثار ارواح طیبه شهدا و امام شهدا صلوات اللهّمَ صَلّ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍوعَجِّلْ فَرَجَهُم ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🌷 ، ‏: نهم شهریور ۱۳۴۷، در روستای ‏قینرجه از توابع شهرستان زنجان به دنیا آمد. پدرش غفار، کشاورز بود و مادرش زهرا نام داشت. خواندن و نوشتن نمی دانست. او نیز بود. از سوی بسیج در حضور یافت. بیست و دوم دی ۱۳۶۵‏، با سمت در شلمچه بر اثر اصابت گلوله به سینه، شهید شد. مزار او در واقع است.🌷 ❤️