eitaa logo
شهیدجاوید الاثرابوالفضل.حافظی تبار
101 دنبال‌کننده
11.6هزار عکس
8هزار ویدیو
245 فایل
فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ ♥️خوش آمدید کانال شهید جاوید الاثر ابوالفضل حافظی تبار @hafzi_1
مشاهده در ایتا
دانلود
با گذشت ایام، به دنبال محیط بزرگتری بود لذا با اصرار، پدر را راضی کرد تادر اردبیل خانه ای بخرند. ایشان با بقیه برادرانش خیلی فرق داشت، از نظر و خواهی،  و از همه بود، از نماز ها‌، افرادی که می کردند و می زدند، ‌بدش می آمد. 🍃🌷🍃 به همراه در شرکت می کرد ،زمان انقلاب و پنج سال داشت ، افرادی بود که به حمله کردند و در  یکی از عوامل رژیم داشت. 🍃🌷🍃 بعد از انقلاب به  پیوست و حدود سال حقوق کرد. 🍃🌷🍃 با  تحمیلی در آستانه ۴۰ قرار داشت، به رفت، در طول سال اوقات خود را در  بود وبه "حبیب ابن مظاهر"  یافته بود. 🍃🌷🍃 انصار و #گردان 72 ثارالله – لشکر 31 عاشورا–و همچنین لشکر را به عهده داشت. 🍃🌷🍃
🌷 _مرادی_یکم خرداد ۱۳۴۹ ‏، در روستای شناط از توابع شهرستان ابهر به دنیا آمد. پدرش امین، خواربار فروش بود و مادرش توران نام داشت. تا چهارم ابتدایی درس خواند. و می کرد. از سوی در جبهه حضور یافت. سی ام شهریور ۱۳۶۵ ‏، با سمت در ارتفاعات لری بانه توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش خمپاره به سینه و کمر، شد. مزار او در زادگاهش واقع است.🌷 ❤️ ❤️ 🌹خاطرات و زندگی نامه شهداء🍃🌺🍃 شهدای جاویدالااثر
🌷 در ۱۴ بهمن ۱۳۳۲ در بهشهر دیده به جهان گشود. وی تحصیلات ابتدایی خود را تا مقطع ششم به پایان رساند و با قرآن مانوس بود. پس از اتمام تحصیلات خود در سال ششم ترک تحصیل کرد و به دنبال کسب و کار رفت. هجده ساله بود که ازدواج کرد و امروز فرزندی به نام سید رضا از او به یادگار مانده است. وی در و در اوج پیروزی انقلاب حضور فعالی داشت و پس از پیروزی نیز در مقابله با درگیری داخلی شهر گنبد و پاسداری از شهر نقش فعالی داشت که در این جریان نیز اسیر می شود و مورد اذیت و آزار فراوان قرار می گیرد اما با هوش و ذکاوت خود از بند آزاد می شود و در جنگ دوم گنبد نیز در کنار دیگر جوانان گنبدی به از شهر می پردازد. با شروع شدن جنگ تحمیلی شهید سید تقی روانی از طریق و به جبهه اعزام می شود و پس از گذشت ۵ ما ه از حضور در میدان نبرد و گذشت تنها یکساعت از شهادت برادرش سید علی روانی بر اثر اصابت به شهادت می رسد . سید تقی را در کودکی در کربلا گم می کند با هزار فرزندش پیدا می شود. آری سید تقی در کربلای حسین(ع) به آغوش مادر باز می گرد تا در کربلای ایران هم . 🌷 ❤️ ❤️ 🌹خاطرات و زندگی نامه شهداء🍃🌺🍃
🌷 ، در در سال 1374 در تهران به دنیا آمد. حضوردر خانواده ای متدین و معتقد باعث شد تعصب و غیرت خاصی نسبت به (ع) و (ع) پیدا کند. نمی توانست ببیند خواهر و مادرش در امنیت زندگی کنند اما حرم خواهر سیدالشهدا (ع) مورد حمله ی دشمنان و متجاوزان قرار بگیرد و به همین خاطر راهی سوریه شد. او از پایان دوره ابتدایی وارد شد و با پدر خود در مجالس مذهبی و هیئت های عزاداری و اردوهای راهیان نور شرکت می کرد. علاقه به معارف و تحصیلات خوزوی باعث شد را انتخاب کرده و در دانشگاه عالی شهید مطهری ادامه تحصیل دهد و دانشجوی سال سوم فقه و حقوق دانشگاه بود که عازم سوریه شد. محمدرضا وصیت کرده بود او را در امامزاده علی اکبر (ع) چیذر دفن کند. از صفات بارز اخلاقی او می توان به و در انجام وظایف دینی و امور خیر اشاره کرد. ایشان در بیست و یکم آبان ماه  94 به عنوان راهی سوریه شد و همزمان با آخرین روزهای ماه محرم در نبرد با تروریست های تکفیری در حومه حلب طی به شهادت رسید.🌷 ❤️ ❤️ 🌹خاطرات و زندگی نامه شهداء🍃🌺🍃 شهدای جاویدالااثر
┄┅═✾•🏴•✾═┅┄┈ ▪️بسم الله الرحمن الرحیم▪️ 🏴السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّه🚩 ✍ ” 🌷 در سال هزاروسیصدوچهل‌‌وشش در روستای عبدالله‌آباد دامغان به‌‌دنیا آمد. تحصیلاتش را تا سوم راهنمایی ادامه داد. در پایگاه‌‌های و و فعالیت‌های انقلابی شرکت داشت. به‌‌صورت در دو مرحله به جبهه رفت. اولین بار در سال شصت‌‌وپنج به رفت. مرحله بعد در بیست‌‌ونهم تیرماه شصت‌‌وشش در عملیات تک جزیره جنوبی به رسید. مزارش در گلزار شهدای زادگاهش است.🌷 “ ” 🤎 کپی آزاد ؛ فرج امام زمان(عج):صلوات 🥀اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ ┄┅═✾•🏴•✾═┅┄┈
هدایت شده از شهید
ایشان گروه 40 متشکل از و در دانیال نبی(ع)🌷، دسته ، گروهان ، و گردان لشکر 27 محمدرسول الله(ص)🌷 بود. 🍃🌷🍃 در های ساز مانند رمضان و 5 از جمله مسئولیتی ایشان در بود. 🍃🌷🍃 فرازی از وصیت نامه : 🤍 می دانی، سالها پیش تصمیم به در راهت گرفتم و امیدوارم این و گناهکار حقیر را از گذشته بسیار دور مصمم شدم در این راه حرکت کنم 🍃🌷🍃 بسیاری در از حقیر گرفتند که با بعضی از آنها چقدر انس گرفتم که دوری از آنها برایم مشکل بود داوود ( داوود لشگری) که بسیار بوده همیشه در به سر می برد او که چه به دیدار 🤍رفت. 🍃🌷🍃 مادر عزیز و مهربانم و پدرم اگر جنازه ام برنگشت، منتظر نباشید و دنبال جنازه ام نگردید والسلام /۱۰/۲۲ - لشگری » 🍃🌷🍃
🌷 " " در سال 1345 در تهران دیده به جهان گشود، پدرش ولی نام داشت وی در به دنیا آمد. دوران کودکی را با فراز و نشیب های مختلف به سر برد و پا به دوره راهنمائی گذاشت، از همان اول جوانی با فساد مخالفت می‌کرد با آغاز حرکت مردم برای انقلاب اسلامی او با  اینکه نوجوانی بیش نبود در راهپیمایی ها شرکت می‌کرد و در جریان 17 شهریور میدان شهدا از نزدیک نظاره‌گر بود. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی مانند هزاران جوان دیگر در مسجد محل و جاهای دیگر مشغول کار شد . حتی شبها خواب نداشت و به طوری که مورد اعتراض خانواده قرار میگرفت چون نه شب می خوابید و نه روز استراحت داشت در عرض این مدت با ، ، ، ، ، ، و ... همکاری و فعالیت داشت. در دروان دبیرستان از عمده فعالیت در بود و در سال  آخر دبیرستان (سالی که آخرش را ندید ) مسئول انجمن اسلامی دبیرستان شیخ بهائی منطقه 13 بود. اخلاق و طرز معاشرت ایشان اکثریت قریب به اتفاق دبیران دبیرستان را شیفته خود کرده بود طوری که یکی از آنها گفته بود عباسی به ما درس می دهد نه ما به او آگاهی او به در نزد همه دوستان و همکارانش بارز بود به هنگام نماز گاهی که سخن می‌گفت بسیار متین و جذاب سخن می‌گفت . کمتر کسی دیده بود که او از خود تعریف کند و یا بگوید که در کجاها مشغول به فعالیت است. او کمک های نقدی دانش آموزان را از طریق ستادی که در انجمن اسلامی دبیرستان تشکیل داده بود جمع کرده و به حساب جبهه ها واریز می کردند. شهید عباسی در جبهه بود ولی در عملیات خیبر بود، در مسجد محل فعالیت عمده‌ای داشت و با مراکز عمده‌ای از  قبیل سپاه، کمیته ، بسیج ، جهاد  سازندگی، حزب جمهوری، سازمان تبلیغات اسلامی ، وزارت ارشاد و غیره فعالیت و همکاری داشت. و در تیرماه سال 61 به جبهه قصر شیرین اعزام شد و پس از انقضاء مهلت ماموریتش به تهران بازگشت، سپس در بهمن ماه 62 دوباره به جبهه رفت و تا پایان سال در جبهه حضور داشت و پس از شروع سال 63 به هنگام انجام عملیات خیبر در منطقه طلائیه به رسید و پیکر پاک این شهید در کنار سایر شهدا در بهشت زهرا آرام گرفته است.🌷 اگه عاشق شهدایی کانال شهداء رو به دوستانتان معرفی کنید
: 🌷من براى به جبهه رفته ام و حقوقم كفاف خرج را مى كند و و بابت من هيچگونه پول نپردازد ، براى اينكه دولت جمهورى اسلامى احتياج به كمك دارد . به فرزندان و خانواده ام و پدر و مادرم دولت پول پرداخت نكند . بعد از شهادت من ، تمام زندگانيم بتصرف خانم من هست و اگر خواست خانه را بفروشد و زمين را بسازد اشكال ندارد🌷 ❤️ اگه عاشق شهدایی کانال شهداء رو به دوستانتان معرفی کنید
🌷 در تاریخ چهارم خردادماه 1339، در شهرستان دماوند به دنيا آمد. حمید پس از انقلاب بنابر وظیفه شرعی خود به کمیته محلی دماوند وارد میشود و به پاسداری از دستاورد های انقلاب می پردازد و خدمات ارزنده ای به و سازندگی ارائه می دهد. وی به دلیل علاقه به پاسداری از اسلام به عضویت در می آید و در مدت کوتاهی که در سپاه مشغول بود چندین بار تقاضا اعزام کرد اما به دلیل اهمیت سمت وی(حفاظت اطلاعات)با اعزامش مخالفت می شد تا بعد از مدتی با درخواست شهید موافقت شد و در همان اعزام اول در دو عملیات رمضان و مسلم بن عقیل شرکت کرد در عملیات رمضان جانباز شد اما به صورت سرپایی مداوا و در عملیات مسلم بن عقیل در منطقه سومار به رسید.🌷 https://eitaa.com/joinchat/3490185612Cbaff600a78 شهید جاوید الاثر ابوالفضل حافظی تبار🌷
🌷 در مرداد ماه سال ۱۳۴۹ در تهران متولد شد. در همان بدو تولد در هفت روزگی به بیماری شدیدی مبتلا شد طوری که نمی توانست شیر مادر بگیرد. خانواده اش در کنار تلاش های بسیار برای درمان او ، وی را نزد بردند. گفته شد که این فرزند به کربلا خواهد رفت. به قدری ضعیف شده بود که دکترها از زنده ماندن او مأیوس شدند و این روند تا سه سالگی ادامه داشت. مادرش سه بار خواب نما شد و در خواب می دید که به او می گویند اینقدر گریه و زاری نکن که نزد ماست. او در سن ۹ سالگی پدرش بـزرگوارش را از دست داد و در کنار تمامی مشکلات به تحصیل ادامه داد. لیکن مشکلات اقتصادی خانواده طوری بود که او مجبور شد ترک تحصیل نماید و در شغل به کار مشغول شود و در این کار پیشرفت بسیار زیادی نمود. در محیط خانواده جو محبت آمیزی را ایجاد کرده و نمی گذاشت که فقدان وجود پدر عزیزش محیط خانواده را تحت تأثیر قرار دهد. به بسیار محبت می ورزید و از تواضع خاصی برخوردار بود. در محله زنـدگی به کوچکترها محبت میکرد و حامی افراد ضعیف بوده و نمی گذاشت که نسبت به آنها ظلمی روا دارند. علاقه وافری به جبهه و جنگ داشت و در فعالیت های گروهی به منظور جمع آوری کمک های مردمی برای جبهه ها شرکت میکرد و با بر و بچه های جبهه ای زیاد معاشرت می نمود. با دیدن شهادت دوستان و آشنایان خود را وارد نمود و به فعالیت پرداخت. در فعالیت های فرهنگی مسجد نیز حضور فعال داشته است. در سن ۱۶ سالگی به جبهه های نبرد حق علیه باطل اعزام گردید. مدت ۷۵ روز در پادگان قرچک ورامین را طی نموده و پس از گذراندن ۱۴ روز مرخصی پایان دوره به منطقه اعزام شد. او مدت دو ماه و نیم در منطقه عملیاتی شلمچه (کربلای ۵ ) حضور داشته و سرانجام در بهمن ماه سال ۱۳۶۵ با اصابت گلوله ای به شقیقه او به درجه رفیع شهادت نائل گردید و توفیق را یافت.🌷 ❤️ ❤️