هدایت شده از بیداری ملت
🌿الگوبرداری از شھـــــدا
از سردار شهید همدانی پرسیدند: بعد از بازگشت از سوریه برنامتون چیه⁉️
گفت: «تصمیمی گرفتم که مطمئنم از ۴٠سال مجاهدت بالاتره، بروم یک گوشهای از این مملکت تو یک مسجدی🕌 تو یک پایگاه #بسیجی برای بچههای نوجوان و جوان #کارفرهنگی انجام بدم و برای #امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف آدم تربیت کنم، سرباز تربیت کنم، کاری که تاحدودی #کوتاهی کردیم و آن دنیا باید #جواب_بدیم....!!!
🌹🍃🌹🍃
🔴 #بیداری_ملت 👇
@bidariymelat
┄┅═✾•🏴•✾═┅┄┈
▪️بسم الله الرحمن الرحیم▪️
🏴السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّه🚩
✍ #زندگی_نامه_شهید
“ #بسم_رب_الشهداءوالصدیقین”
🌷 #علی_قربتی در سال هزاروسیصدوچهلوشش در روستای عبداللهآباد دامغان بهدنیا آمد. تحصیلاتش را تا سوم راهنمایی ادامه داد.
در پایگاههای #بسیج و #مسجد_محل و فعالیتهای انقلابی شرکت داشت.
بهصورت #بسیجی در دو مرحله به جبهه رفت. اولین بار در سال شصتوپنج به #جبهه رفت. مرحله بعد در بیستونهم تیرماه شصتوشش در عملیات تک جزیره جنوبی به #شهادت رسید. مزارش در گلزار شهدای زادگاهش است.🌷
“ #راهش_جاوید_باد”
🤎 کپی آزاد ؛ فرج امام زمان(عج):صلوات
🥀اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
┄┅═✾•🏴•✾═┅┄┈
✍ #خاطره_ای_از_شهید_محمدهادی_ذوالفقاری
#برخورد_با_کسی_که_از_لباس_بسیج_سو_استفاده_میکرد
#بسم_رب_الشهدا_و_الصدیقین
🌷به گفته دوستان شهید شخصی هم در تهران ساکن بود که هیکل بزرگی هم داشت و با #چفیه و #شلوار_پلنگی می گشت و اخلاقیات درستی هم نداشت ، مذهبی نبود و خلاف هایی هم انجام می داد و به شدت با افراد ضعیف بد برخورد می کرد.
به مردم هم گیر می داد و این لباس او باعث می شد که خیلی ها فکر کنند که وی #بسیجی است و به همین دلیل کارش را با قدرت دو چندان جلو ببرد.
یک بار #شهید به وی تذکر داد که لباست را عوض کن…
به آن شخص گفته بود شما با پوشیدن این لباس و این برخورد بدی که دارید و این کارهایی که انجام می دهید دارید دید مردم را نسبت به آقای خامنه ای بد می کنید و مردم رفتار شما را که می بینند نسبت به #آقای_خامنه_ای بد بین می شوند.
شلوارت را عوض کن ..
#چفیه را از دوش او برداشت و به وی متذکر شد که دیگر با این لباس و این شلوار پلنگی نگردد و دیگر هم ندیدیم که این شخص با این لباس و پوشش ظاهر شود.🌷
❤️ شهدای جاویدالااثر
✍ #شهید_محمد_گودرزی
🌹 #فرزند : رسول
🍃 #تاریخ_شهادت : ۱۳۵۹/۱۲/۱۲
🌷 #محل_شهادت : منطقه جنگی میمک
💐 #محل_دفن : گلزار شهدای شهرستان بروجرد
🌷نهم اسفند۱۳۴۱، در شهرستان بروجرد به دنیا آمد. پدرش رسول، فروشنده بود و مادرش کبرا نام داشت. دانش آموز دوم متوسطه بود. به عنوان #بسیجی در #جبهه حضور یافت. دوازدهم اسفند ۱۳۵۹، با سمت #تک_تیرانداز در جبهه حق علیه کفر حضور یافت و در منطقه میمک توسط نیروهای عراقی به #شهادت رسید. مزار او در بهشت شهدای زادگاهش واقع است.🌷
❤️
اگه عاشق شهدایی کانال شهداء رو به دوستانتان معرفی کنید
#خاطرات_شهدا🌷
💠عشقی فراتر از فوتبال
🔰عشق نوجوانی اش فوتبال⚽️ بود .عکس های #فوتبالیست ها را از مجلات ورزشی📰 و هر آنچه که به تیم محبوبش💖 ربط داشت جمع می کرد. #استقلال ...💙 این عشق در آن روزها تب رایجی بود.
🔰محمودرضا از دوره راهنمایی پای ثابت پایگاه مقاومت #شهید_بابایی در مسجد🕌 چهارده معصوم شهرک پرواز شد . حالا عشق فوتبال یک #رقیب جدی پیدا کرده بود. #عشق_شهدا🌷
🔰سر تحقیق زندگی نامه📜 دو شهید👥 پایش به موسسه #شهید_حبیب هاتف هم باز شد. با حاج بهزاد پروین قدس آشنا شد. عکاس📸 بسیجی جنگ. رفته رفته تعداد بیشتر و بیشتری از برچسب های عکس های #جنگ می خرید.
🔰حتی وقتی از پایگاه به خانه بر می گشت🏘 #چفیه ای دور گردنش بود. #پدر تذکر میداد در خیابان با آن وضع نیاید. پدر جنگ را فقط در بمباران های💥 پالایشگاه تبریز تجربه کرده بود با #فرهنگ_جنگ آشنایی ویژه ای نداشت.
🔰تقریبا کسی علاقه #محمودرضا به تکرار این برنامه را نمی یافت⚡️الا #برادر بزرگ تر. انواع پیشانی بندها هم به خانه می آمد، مشکی، سبز، زرد، حتی پرچم #حزب_الله. پدر به فکر ادامه تحصیل📚 بچه هایش بود.
🔰او ابراز نمی کرد❌ اما این ته تهغاری بیشتر در دلش جا داشت😍 او با آن چهره #معصوم و نگاه شاد و شیرین و بیش از همه ادب و پاکی اش✨ در دل همه شان جا کرده بود پدر به فکر تهیه همه شرایط بود تا بچه ها خوب خوب #درس بخوانند👌 بچه های بزرگ تر همه وارد #دانشگاه شده بودند.
🔰اما محمودرضا به خدمت #بسیجی سربازی رفت و وقتی برگشت طور دیگری شده بود. گویی هر آنچه در وجود او💗 رخ داد همان جا بود. دیگر #فوتبال را رها کرد و بیخیالش شد. جا برای #عشق دیگر فراخ تر شده بود. برای #شهادت🌷
#شهید_محمودرضا_بیضایی
#مدافع_حرم
#نام_مستعار : حسین نصرتی
#ولادت : ۱۳۶۰/۹/۱۸
#محل_تولد : تبریز
#شهادت : ۱۳۹۲/۱۰/۲۹
#محل_شهادت : سوریه، منطقه «قاسمیة» در جنوب شرقی دمشق
🔹🔹🔷💠🔷🔹🔹
#سالروزولادت....🌸🎉🌸🎉🌸
بسیجی منتظر ظهور نمی ماند . .
شهیدمیشودزمینهیِظهورراایجادمیکند.😎✌️🏼
#بسیجی✨
#اللّٰھُمَعَجِلْلِّوَلیِڪَالفَࢪَج 🌸
✍ #زندگی_نامه_شهید
🌷 #شهید_حسین_رضایی فر سال 1346 در شهر ايلام ديده به جهان گشود، از همان دوران نوجوانی به عنوان #بسیجی جهت دفاع از کیان مملکت خویش وارد #جبهه شد، بعد از پایان جنگ به عضویت #سربازان_گمنام_امام_زمان درآمد هشتم خردادماه 1383 در درگیری با #قاچاقچیان_و_اشرار در آذربایجان به آرزوی دیرینه خود که همان #شهادت بود رسید و در جوار شهدای گمنام ماوا گرفت.🌷
فرقینمیکند
شلمچه،حلب،موصل،قدس
ياکوچهپسکوچههایشھرمان!
بسيجیسھمشدويدنپابهپایانقلاباست🇮🇷!'
#بسیجی
هدایت شده از حُبُّ الحُـــــ♡ــــسینِ علیه السلام 💚💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هدایت شده از حُبُّ الحُـــــ♡ــــسینِ علیه السلام 💚💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
توےسنگــر با او و چند تای دیگه از بچه ها نشسته بودیم .😊
یکی از بچـه های #بسیجـی وارد شد.
پانزده – شانزده ساله به نظر میرسید.
مثل بقیه جوانترها شیــفته فرهاد شده بود و نشــانی منزل او را میخواست.☺️
فرهاد مکــثی کـرد و سرش را بالا آورد و گفت :
- شما لطــف دارین ! ما در خدمتــتون هستیــم . خیابــونای #شیرازو بلدی؟
- بلـــــــــه...
- سوار ماشـــین که شدی میگی #دارالرحمة ، قبرستون جدید . . . صدای خنده بچه ها جوان را گــیج کرده بود.😂
فرهــاد #پیـشانــی جوان را بوسید و گفــت:
بنــویس ڪاکو ... برای مزاح بود ... بنویــس :✍
دارالرحمة ، قطعـــه #شهدا ، ردیف ... ، پلاک ... بسیجی جوان رفت.
روزها گذشت . بچه ها یکی یکی شهید شدند . اکبر رفت ، حسین رفت ، فرهاد هم رفت ... جنازه او را از سردشت آوردند و شوق و شورش را به آرامگاه ابدی اش در دارالرحمة سپــردند.
وقتــے به شـــوق #زیارت مزار او به راه افــتادم ، یڪ نفر زودتر از من به آنجا رسیده بود ، هــمان بسیجی جوان #نشانے را درست آمده بود.😭
#شهید_فرهاد_شــاهچراغی
#سوریه
#وعده_صادق
@hafzi_1
شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫