eitaa logo
❲• دختران سلیمانی 🧕🏻🕊️❳• 
1.7هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
640 ویدیو
0 فایل
--------♥️🔗📜----^^ #حاج‌قاسم‌سلیمآنی⟀: همان‌دخترکم‌حجاب هم👱🏻‍♀ࡆ• دختر‌من‌است🖐🏼ࡆ• دخترماوشماست ♡☁️ #قدرپدررامیدانیم:)🌱🙆🏻‍♀️ ارٺـباٰطـ📲 بـآ مـآ؛ @A22111375 🍃°| ادمین تبادل
مشاهده در ایتا
دانلود
#پنج شنبه هـا ؛ به خاڪِ دلم می روم به بغض😥 شعری زِ #عشــق ، از غمِ شما💔 خیرات می کنم . . . #شهید_ابراهیم_جداری‌نقاش🌷 #سالروز_ولادت 📎پنج‌شنبه های دلتنگی🌺 @Shahadat_dahe_haftad کانال ❣ شهادت + دهه هفتاد❣
💠رنگ از طرف لشکر بهم گفتند: برای مراسم اربعین که فردا است یک تابلو بزرگ🎆 از تصویر سید نقاشی کن. رفتم خونه شروع کردم به کشیدن تصویر سید. آن موقع ناراحتی شدید اعصاب🗯 داشت. بهم گفت: اگه میشه این تابلو را ببر ، می ترسم رنگ🎨 روی فرش بریزه. به خانمم گفتم: بیرون هوا سرد☃ است. من زیر تابلو پهن کردم. مواظب هستم که رنگ نریزد❌ تصویر را قبل از تمام کردم. آمدم وسایل را جمع کنم که آخرین قوطی از دستم سُر خورد و ریخت روی فرش😱 نمی دانستم جواب همسرم را چه بدهم. به من گفته بود اما من نرفتم😥 بالاخره بیدار شد. با آب💧 و دستمال هم خواستیم رنگ را پاک کنیم بی فایده بود. خانم من همین طور که با دستمال روی فرش می کشید گفت: خدایا، فقط برای اینکه این شهید🌷 (س) بوده سکوت می کنم. میگن اهل محشر در قیامت، سرهارا از عظمت✨ حضرت زهرا (س) به زیر می گیرند. بعد خانمم نگاهی به انداخت و ادامه داد: فردای قیامت به مادرت بگو که من این کار را برای شما کردم. شما سفارش ما را بکن، شاید ما را کنند.» صبح با هم از خانه🏡 بیرون آمدیم. آماده حرکت شدیم. همان موقع خانم همسایه جلو آمد و به خانم من گفت: شما را می شناسید⁉️ یکدفعه من و همسرم با تعجب😟 به هم نگاه کردیم. خانم من گفت: بله، مگه؟! خانم همسایه گفت: من یک ساعت پیش⌚️ خواب بودم. یک جوان با چهره نورانی✨ شبیه زمان جنگ آمد و خودش را معرفی کرد. بعد گفت: از طرف ما از معذرت خواهی کنید و بگویید به پیمانی که بستیم عمل می کنیم. شفاعت شما در قیامت با (س)😭 @Shahadat_dahe_haftad کانال ❣ شهادت + دهه هفتاد❣
#پروفایل📸 #دختـــرونه✌️ ●•●🍭•●•🌸●•●🎈●• @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
#پروفایل📸 #دختـــرونه✌️ ●•●🍭•●•🌸●•●🎈●• @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
🌸🌸🌸 ❂○° #وصیٺـــ_نامہ °○❂ 🍂 من از امت اسلامی و فرزندان می خواهم که از اسلام ناب محمدی و ولایت فقیه دفاع کنند مبادا روزی بیاید که شما از اسلام دفاع نکنید امروز همان عاشورای حسینی(ع) تکرار می شود باید بگویم اگر در زمان حسین(ع) بودم می گفتم ای کاش آن روز یکی از یاران حسین(ع) باشم که از اسلام و مسلمین دفاع کنم. بهترین کاری که شما انجام می دهید با تقوا و صبور باشید🍂 #شهید_سعید_شاملو🌷 📎سالروز شهادت @Shahadat_dahe_haftad کانال ❣ شهادت + دهه هفتاد❣
🕕ساعت به وقت رمان 🙃
❤️ تو فرودگاه تهران به زمین نشستیم وقتی از پله برقی اومدیم پایین هیچ کس نیومده بود استقبالمون😐 -وا فرحناز چرا هیچکس نیومده؟😢 فرحناز:حالا بیا بریم برات میگم -فرحناز تو رو خدا بگو ببینم چی شده؟ 😰 فرحناز:رقیه دیشب حسنا زنگ زد بهم دیروز ظهر قلب مادرت درد میگیره -فرحناز تو رو خدا مامانم چش شده فرحناز:اروم باش خواهرم امتحانات سخته اما محکم باش😥 -نگو که مامانم رفته پیش بابام فرحناز:حسنا میگفت تا برسونش بیمارستان ایست قلبی کرده و الان فقط منتظر تو هستن😰😢 همه زائرای امام حسین از فرودگاه همسراشون میان دنبالشون برای من نه تنها همسرم نبود داغدار مادرمم بودم😭 با حضورم هماهنگ شد مادرم تا عصر به خاک سپرده بشه مامانم تنهام گذاشتی چرا سلام منو به بابا برسون😭😢 خم شدم پیشونیشو بوسیدم اشکی نبود تا بریزم فولاد آب دیده شده بودم اخ که چه تنها شدم سید کجایی که الان تو این وضعیت آرومم کنی😢 حسین داداشی کجایی ، کجایی که ببینی کمرم شکست کجایی که ببینی خواهرت تو اوج جوونی پیر شده😭 کجایین که رقیه دیگه داره کم میاره روزها پی هم میگذشت من با لبخند و لباس رنگی خداحافظ کرده بودم😢😞 دیروز چهلم مادرم بود با هر زنگ در خونه یا زنگ تلفن هزار بار میمردم زنده میشدم گوشی همراه خودم زنگ خورد عکس چهارتایی که دوسال پیش تو مشهد با محدثه، فرحناز، مطهره گرفته بودیم نمایان شد اسم مطهره بود -الو سلام عزیزم خوبی؟ مطهره جان مطهره:مرسی رقیه جان عزیز وقت داری یه مصاحبه با هم درباره اقاسید کنیم؟🙂 -اره عزیزم سه شنبه تولد سیده و اولین سالگرد اسارتش هست اگه وقت دارید من اونروز مزارم مطهره:ممنون عزیزم❤️ یه کیک 5-6کیلویی برای مجتبی سفارش دادم یه عکس قبل از اعزامش با دوقلو ها گرفته بودم ازشون دادم بزنه روی کیک🙂 روشم سفارش دادم بنویسه سیدم تولدت مبارک شمع عدد 25 خریدم ظروف یکبار مصرف خریدم به سمت مزار شهدا امروز سالگرد عملیات هم بود😊 چاقو دادم دست فاطمه سادات و سید علی کیک بریدن بین همرزمای سید پخش کردم بعد حدود1-2ساعت هم مصاحبه طول کشید از مجتبی و خاطراتش گفتم داشتیم از مزار برمیگشتیم که مادر گفت رقیه جان دخترم بعد از اسارت بچم سید نمیتونم بمونم😢 میریم ساکن جوار امام رضا بشیم فردا حرکت میکنیم .... @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
🎈🍃 #امام_خامنه_ای درفضاے مجازے اگر آدم درست وارد بشـــود،خوبــــ است‌ اما اگربرود غرق بشود نه‌خوب نیست. جای خطرناکی است؛ خیلی باید آدم مراقب باشد. #فضای_مجازی @Shahadat_dahe_haftad کانال ❣ شهادت + دهه هفتاد❣
🌸🍃 شب سیزده رجب بود ، حدود 2000 بسیجی لشگر ثارالله در نمازخانه لشگر جمع شده بودند. بعد از نماز محمد حسین پشت تریبون رفت و گفت امشب شب بسیار عزیزی است و ذکری دارد که ثواب بسیار دارد و در حالت سجده باید گفته شود ، تعجب کردم! همچین ذکری یادم نمی آمد! خلاصه تمام این جمعیت به سجده رفتند که محمد حسین این ذکر را بگوید و بقیه تکرار کند. هر چه صبر کردیم خبری نشد ، کم کم بعضی از افراد سرشان را بلند کردند و در کمال ناباوری دیدند که پشت تریبون خالی است و او یک جمعیت 2000 نفری را سر کار گذاشته است. بچه ها منفجر شدند از خنده و مسئولان به خاطر شاد کردن بچه ها به محمد حسین یک رادیو هدیه کردند!.... 📕 شوخ طبعی ها @Shahadat_dahe_haftad کانال ❣ شهادت + دهه هفتاد❣
🌹 قهربودیم درحال نمازخواندن بود... نمازش که تموم شد نشسته بودم و توجهی به همسرم نداشتم .. کتاب شعرش را برداشت وبایک لحن دلنشین شروع کرد به خواندن... ولی من بازباهاش قهربودم!!!!! کتاب را گذاشت کنار...به من نگاه کردوگفت: "غزل تمام...نمازش تمام...دنیامات،سکوت بین من و واژه ها سکونت کرد!!!! بازهم بهش نگاه نکردم....!!! اینبارپرسید:عاشقمی؟؟؟سکوت کردم.... گفت:عاشقم گرنیستی لطفی بکن نفرت بورز.... بی تفاوت بودنت هرلحظه آبم می کند. .." دوباره بالبخند پرسید:عاشقمــــــی مگه نه؟؟؟؟؟ گفتم:نـــــــه!!!!! گفت:"تو نه می گویی و پیداست می گوید دلت آری... که این سان دشمنی یعنی که خیلی دوستم داری..." زدم زیرخنده....و روبروش نشستم.... دیگر نتوانستم به ایشان نگویم که وجودش چقدر آرامش بخشه... بهش نگاه کردم و ازته دل گفتم... خداروشکرکه هستی....  راوی:همسر شهید بابایی   @Shahadat_dahe_haftad کانال ❣ شهادت + دهه هفتاد❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا