#تلنگر
هروقت فكر #گناه سراغم مياد، به یاد #مرگ میوفتم.💀
❌به اينكه اگه موقع انجام #گناه_سكته كنم و #بميرم...😰
🔥✋و #دستم جايی باشه كه #نبايد باشه يا حتی تن #برهنه باشم
(چه آبرويی ازم ميره😔)
📛مهمتر از همه اينكه ديگه #مُردم و فرصتی برای جبران اشتباهم و #توبه ندارم.😭
☑️پس : اگه #تحریک شدی به این فکر کن ممکنه الان #فرشته مرگ کنارت باشه...😰
⚠️ به این فکر کن که بعد مرگ دیگه راه بازگشتی نیست...♻️❌
📛کی میتونه الان اینجا #قسم بخوره که تا #یک_دقیقه دیگه زنده هست⁉
️
📛پپس تویی که از یک دقیقه یا حتی یک ثانیه بعد از خودتم خبری نداری، چطور این #گناهو انجام میدی درحالیکه ممکنه درهمون لحظه #بمیری⁉️💀
📛چه #تضمینی میکنی که وقتی برای #توبہ داشته باشی⁉️
️
❕پپس مواظب باش❕
💀 مـرگ خبر نمیکنه 💀
@Shahadat_dahe_haftad
کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣ء
✍️ شهیدی که بخاطرِ #مادرش، در قبر چشمانش را باز کرد
شهید رو گذاشتند توی قبر و کفن رو باز کردند
مادر شهید که اومد، نفسی کشید و گفت:
پسرم! تو رو #قسم به علیاکبرِ امام حسین(ع) یکبار دیگه #چشمات رو باز کن...
و چشمهای شهید برای چند لحظه #باز شد...
📚 منبع: سررسید سرداران عشق ۱۳۸۸
@Shahadat_dahe_haftad
کانال ❣شهادت + دهه هفتاد❣
خیلیقشنــگہ #پیشنهادمطالعه
#خاطرات_شهدا🌷
💠 #انگشتر
🍃با سید رفته بودیم حمام عمومی. سید #انگشترهای دستش را در آورد و کنار حوض گذاشت. آب را پاشیدم سمت حوض. رنگ از چهره سید پرید. او به دنبال انگشترش می گشت. انگشترش را #آب برده بود داخل چاه. دیگه کاری نمی شد کرد. به شوخی به سید گفتم تو نباید به مال دنیا #دلبسته باشی.
🍃گفت: «راست میگی ولی این #هدیه همسرم بود؛ خانمی که ذریه #حضرت_زهرا (س) است. اگر بفهمد همین اوایل زندگی هدیه اش را گم کردم بد می شود.» روز بعد به همراه سید راهی #مازندران شدیم در حالی که ناراحتی در چهره اش موج می زد.
🍃دو روز #مرخصی ما تمام شد. سوار بر خودروی سپاه راهی تهران شدیم. ناخودآگاه نگاهم به دست سید افتاد. خواب از چشمانم پرید. دستش را در دستانم گرفتم. با تعجب گفتم: «سید این #همون انگشتره!!» خیلی آهسته گفت آروم باش. انگشتر خود خودش بود. من دیده بودم که سید یه بار به زمین خورد و گوشه نگین این انگشتر پرید. خودم دیدم که همان انگشتر به داخل فاضلاب حمام افتاد. حالا #همان انگشتر در دست سید بود.
🍃با تعجب گفتم تو رو خدا بگو چی شده؟ اما سید حرفی نمی زد و بحث را عوض می کرد. اما این موضوعی نبود که به سادگی بشود از کنارش گذشت. سید را حق مادرش #قسم دادم. گفت چیزی را که می گویم تا زنده ام جایی نقل نکن و حتی اگه تونستی بعد از من هم به کسی نگو چون تو را به خرافه گویی متهم می کنند.
🍃سید گفت: «من آن شب به خانه رفتم. مراقب بودم همسرم دستم را نبیند. قبل از خواب به مادرم #متوسل شدم. گفتم مادر جان بیا و آبروی من را بخر. بعدش طبق معمول سوره #واقعه را خواندم و خوابیدم.
🍃نیمه شب بود که برای #نمازشب بیدار شدم. مفاتیح من بالای سرم بود. مسواک و انگشترم روی مفاتیح بود. رفتم وضو گرفتم و #آماده نماز شب شدم. رفتم سمت مفاتیح تا انگشترم را دستم کنم . یکباره با #تعجب دیدم دو تا انگشتر روی مفاتیح هست. با تعجب دیدم همان انگشتری که در حمام دانشکده تهران گم شده بود روی مفاتیح قرار داشت. با همان نگینی که گوشه اش پریده بود، نمی دانی چه حالی داشتم.»
📚کتاب علمدار
#شهید_سیدمجتبی_علمدار🌷
#ذاکر_اهل_بیت
@Shahadat_dahe_haftad
کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
#توبه
💢 خدا نمیگوید: تا حالا کجا بودی؟
#استاد_فاطمی_نیا:
درقاموس خدا واهل بيت (ع) ،
"تاحالا كجابودي؟" وجودندارد!
هرزمان #توبه كنيم و بازگرديم، ما را راه ميدهند.
پيغمبراكرم (ص) سوگندي يادكرده است كه اين #سوگند در منطقه اسم اعظم است؛هرموقع عبارت "الله لا اله الا هو" آمد، يعني منطقه ي #اسم_اعظم است، اگر مطلب به اين سادگي بود كه حضرت #قسم به اين بزرگي نميخوردند!
پيامبراكرم(ص) فرمودند:" ولله الذي لا اله الا هو، هر بنده اي كه #گمانش را به خدا نيكو كند، خداوند طبق همان گمان با او رفتار ميكند."
#حسن_ظن داشته باشيد به خدا!
يقين بدانيد وقتي #توبه ميكنيد، خداوند شما را مي بخشد.
#مباهله_قرن_21
@Shahadat_dahe_haftad
کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣