eitaa logo
❲• دختران سلیمانی 🧕🏻🕊️❳• 
1.7هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
640 ویدیو
0 فایل
--------♥️🔗📜----^^ #حاج‌قاسم‌سلیمآنی⟀: همان‌دخترکم‌حجاب هم👱🏻‍♀ࡆ• دختر‌من‌است🖐🏼ࡆ• دخترماوشماست ♡☁️ #قدرپدررامیدانیم:)🌱🙆🏻‍♀️ ارٺـباٰطـ📲 بـآ مـآ؛ @A22111375 🍃°| ادمین تبادل
مشاهده در ایتا
دانلود
✍ #راوے_همسر_شهید: 🌷محمد در آخرین #پیامک برایم نوشته بود: «هرجا باشم عاشقتم. ایران باشم یا خارج، هرجا باشم عاشقتم...» 🌷می‌گفت همسر #سادات داشتن هم خوب است و هم سخت. فکر اینکه همسرت دختر حضرت زهرا (سلام الله علیها) است، اجازه بدرفتاری را به آدم نمی‌دهد و از طرفی قدم‌هایش #برکت زندگی است.» 🌷در انجام وظیفه و کارهایش #خلوص عجیبی داشت. یادم هست که می‌گفت «من سر کارم #ساعتی را کنار دستم گذاشتم و مدت زمان چای خوردن و دستشویی رفتن‌هایم را حساب می‌کنم و از اضافه کاری‌هایم کم می‌کنم که حقی از #بیت‌المال به گردنم نماند.» 🌷محمد خیلی #خوش_اخلاق بود. واقعاً اگر بگویم #اخم او را ندیدم، گزافه نیست. حتی وقتی درمعراج شهدا برای آخرین‌بار او را دیدم همان #لبخند زیبا و همیشگی را روی لب داشت. 🌷خدا را شکر می‌کنم که محمد من هم #شهید شد.چون او شهادت را دوست داشت.خیلی شهادت را دوست داشت. #شهید_محمد_کامران🌷 #شهید_مدافع_حرم @Shahadat_dahe_haftad کانال ❣شهادت + دهه هفتاد❣
🌹‌ آیت الله وحید خراسانی 🌹 🍃🌸 هر کس هر روز سوره بخواند و ثواب آن را به سلام الله علیها هدیه کند و همچنین دعای و ثواب آن را به امام زمان ارواحنا فداه هدیه کند، سورة هم خوانده و ثوابش را به علیه السلام هدیه کند ؛ 💞 چه بخواهد و چه نخواهد عاقبت بخیر می شود . نخواهد هم به زور می شود.💞 @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
•| جاے شہیدنظرے خالـے ڪ همیشہ میگفٺــ: بانوے دو عالمـ مزار ندارہ💔 اگه شہید شدیمـ باید خجالٺ بڪشیمـ مزار داشتہ باشیمـ 😔 شہید شد🕊 و پیڪرش برنگشٺـ💔 شهید #جاویدالاثر #مدافـع_حـرم میثم نظـری🌹🍃 @Shahadat_dahe_haftad کانال ❣شهادت + دهه هفتاد❣
🔰 #همسفر_شهدا 🌸 #ایام_فاطمیه دیگه لبخند به چهره اش نبود.😔 🌺هر سال تو ایام فاطمیه اتفاقی برایش می افتد تا یاد مادر #پهلو_شکسته اش بیفته. 🌺سال ۸۸ داشت از خیابون رد می شد. خانمی یکدفعه خورد زمین و چادرش خاکی و پاره شد. 🌼خانمهایی که رد می شدند کمکش کردند. همونجا ایستاد. #بغض گلوش را گرفته بود و #اشک می ریخت.😭 ▪️می گفت : یاد #مدینه افتادم 🌷 #همسفر_شهدا_سید_علیرضا_مصطفوی @Shahadat_dahe_haftad کانال ❣شهادت + دهه هفتاد❣
❲• دختران سلیمانی 🧕🏻🕊️❳• 
« بین خودمان قول و قرار زیاد داشتیم یکی از قرارهایمان این بود که نمازمان را به جماعت در مسجـد بخوانیم. مثلاً اگر کار واجبی داشتیم و در مسیر بودیم اولین مسجــد می‌ ایستادیم. یک‌بار باهم شمردیم در ۱۴ مسجدِ یک منطقه نماز خوانده بودیم. هرکجا بودیم نزدیک‌ترین مسجد را انتخاب می‌کردیم. بچه‌ها هم از او یاد گرفتند ... هیچ‌وقت بچه‌هایمان را اجبار نکرد که حتماً برویم مسجد نمازجماعت بخوانیم. لباسش را می‌پوشید. می‌گفت : من می‌روم مسجد کی همراهی می‌کند؟ بچه‌ها با شوق‌ و ذوق دنبالش می‌رفتند. این اخلاق در بچه‌هایمان هم ماندگار شده است و نمازشان را در نزدیک‌ترین مسجد می‌خوانند.» ✍ به نقل از : همسر شهید @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
صالح خودش به خرید رفته بود.لباس برای من خرید و یک سری لباس هیئتی شیرخواران برای بچه.می گفت دختر باشد یا پسر همین را توی هیئت می تواند بپوشد. رنگش سبز بود و یک ردیف کامل سکه ی طلایی به آن وصل بود. با پیشانی بند *یا علی اصغر ادرکنی * سال تحویل نیمه شب بود.لباس پوشیدم و به کمک صالح به جمع پیوستیم.سلما سفره ی هفت سین را چیده بود و تلویزیون برنامه ویژه ی سال تحویل را پخش می کرد. حال و هوایم عجیب بود.استرس داشتم اما با هوای سال تحویل قاطی شده بود. دلم برای زهرا بانو و بابا تنگ شده بود.😔 _چیه خانومم؟چرا بُق کردی؟😕 آهی کشیدم و گفتم: _کاش بابا اینا هم بودن.😢 خندید و گفت: _کاری نداره.الان میرم میارمشون.😊 بلند شد و رفت. * کاش زنگ می زد * طولی نکشید که با آنها آمد.زهرا بانو با سینی تزئین شده ی هفت سین و ظرف آجیل و جعبه ی کادویی به همراه بابا و صالح آمد. ذوق زده از دیدارشان😃 بلند شدم و آنها را بغل کردم. زهرا بانو گفت: _خواستیم سر شب برات بیاریم صالح گفت خوابیدی 😴 تا اینکه الان خودش اومد دنبالمون. عزیزم ،با پدرت برات عیدی گرفتیم.خدا کنه خوشت بیاد اینم هفت سین برا مبارکی😍 خوشبخت بشید با هم جعبه ی کادویی 🎁 را باز کردم و قواره ی پارچه ی خوش رنگی را دیدم.خیلی خوش جنس و دوست داشتنی بود. بابا هم پاکت پول را به سمتم گرفت. _قابل نداره دختر گلم☺️ _بابا...مگه با زهرا بانو فرقی دارید؟اینم زحمت شما بوده خب.این دیگه زیاده.🙂 _نه دخترم.من جهیزیه هم برات نگرفتم. این مبلغ رو برا جهیزیه ات کنار گذاشتم.گفتم با عیدیت به خودت بدمش.صالح گفته بعد از اینکه از سوریه برگرده ان شاءالله میرید تو خونه ی خودتون.🏡 با تعجب😳 به صالح نگاه کردم. خندید و گفت:😅 _بابا قرار نبود لو بدید ها.... اونجوری نگاهم نکن مهدیه.خواستم بهت بگم.خونه گرفتم همین نزدیکا سکوت کردم و کمی توی خودم رفتم.😟 می ترسیدم .چه عجله ای بود؟من با این وضعیت چطور می توانستم تنها باشم؟ _کی باید بریم تو خونه ی جدید؟ _ان شاءالله برگردم بعد.فعلا مستأجر داره. تا دوماه آینده تخلیه می کنن.تا اون‌موقع منم برگشتم به امید خدا... لبخند محوی زدم🙂 و توجهمان به دعای سال تحویل جلب شد.سکوت کردیم و دستها به دعا بلند شد یَا مُقَلِبَ الْقُلُوبِ وَالْابْصار یا مُدَبِرَ الَیْلِ وَ النَّهَار یا مُحَوِلَ الْحَوْلِ و الْاَحوَال حَوِّل حالْنا اِلی اَحسَنِ الْحَال * خدایا شهادت سوریه رو تو سرنوشت صالحم قرار نده.* سال تحویل شد و با حسی غریب سال جدید شروع شد... @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
#شهید_محمدرضا_دهقان_امیری #شهید_مدافع_حرم 😔
❲• دختران سلیمانی 🧕🏻🕊️❳• 
#شهید_محمدرضا_دهقان_امیری #شهید_مدافع_حرم 😔
😍❤️ که_مکان_و_زمان_شهادتش_را_میدانست😭 🍃📝عــــــــ⭐️ـــــابــــــر بـــــانــــــک... 🍁گـاهـی بـا رفـقـا قـرار مـی‌گـذاشـت و بـاهـم بـه گـشـت و گـذار مـی‌رفـتـیـم.. یـک بـار کـه بـه کـوه‌هـای🏔 شـیـان رفـتـه بـودیـم ، بـعـد از کـلـی تـحـرک و شـیـطـنـت ، بـه زور عـابـر بـانـکـش💳 را گـرفـتـم و گـفـتـم کـه هـمـیـن امـروز بـایـد مـا را مـهـمـان کـنـی.. حـرص مـی‌خـورد کـه پـول‌هـایـش را جـمـع کـرده تـا مـوتـور بـخـرد..🏍 مـن هـم اذیـتـش کـردم و گـفـتـم کـه نـگـران نـبـاش ، بـا صـد تـومـن کـسـری نـمـی‌آورد بـرای خـریـد مـوتـور ، خـودم بـرایـت صـد تـومـان تـخـفـیـف مـی‌گـیـرم.. عـاشـق مـوتـور بـود...😍😍😌 بـه خـانـواده‌اش قـول داده بـود پـول‌هـایـش را پـس‌انـداز کـنـد کـه مـوتـور دلـخـواهـش را بـخـرد... 🌹 .... @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣