🔰پنج مستندی که دیدنش برای اهالی تعلیم و تربیت واجب است 🔻تو این چند روز باقی مونده از تعطیلات عید فرصت خوبی هست که کنار دید و بازدیدها و کارهای شخصی، این تولیدات خوب و مستند در حوزه‌ی تعلیم و تربیت‌رو ببینید. ۱- مستند «بی‌تربیت»: این مستند پیرامون سند تحول و اجرای سند ۲۰۳۰ با مروری کوتاه و جالب بر تاریخ آموزش و پرورش ایران است. https://telewebion.com/episode/0x1bd4e78 ۲- مستند «گرداب تربیت»: این مستند به بررسی الگوی مدرن تربیت فرزند و آسیب‌های این حوزه پرداخته است. این کار قسمت اول از فصل سوم مجموعه ضد می‌باشد که در ۳ فصل و حدود ۶۰ قسمت تولید شده است. https://telewebion.com/episode/0x9707ff9 ۳- مستند «تاریخ صدور»: این مستند به بررسی تفاوت‌های نسلی بین متولدین دهه‌های مختلف کشور از دهه ۴۰ تا دهه ۹۰ پرداخته است. https://www.filimo.com/m/45813 ۴- مستند «بن بست مدرسه»: اگه به آموزش و پرورش و نظام آموزش رسمی انتقاد دارید حتماً این مستند که نگاهی به آموزش و پرورش مدرن و تبعات آن دارد را ببینید. این مستند قسمت ۱۴ از فصل دوم سری مستند «ضد» هست. https://telewebion.com/episode/0x29a07d8 ۵- مستند «ماح»: ماح، روایتی مستند از رشد و تربیت کودکان و نوجوانان در مسجد شگفت‌انگیز امام حسین علیه‌السلام جهرم است. علاقه‌مندان به تربیت در مسجد حتماً این مستند را ببینید. https://www.aparat.com/v/g39cY #پیشنهاد_دانلود #وَ_ما_یَسطُرون 🆔 ••✾@peickesaba✾•• ••✾پاتوقِ‌صالحینِ‌بصیرِ‌ایران‌اسلامی✾••

✨روایتِ شبیه شدن به جوانان دهه شصتی در منطقه جهانپناه و مسکن توسط یک دهه هشتادی‌ حوزه بسیج دانش‌آموزی فهمیده #اراک #وَ_ما_یَسطُرون #مرکزی 🆔 ••✾@peickesaba✾•• ••✾پاتوقِ‌صالحینِ‌بصیرِ‌ایران‌اسلامی✾••

صبح زود، وقتی سوار اتوبوس‌ شدند، صداهای خنده و شوخی‌ها تمامی نداشت. مسیر طولانی بود اما شیطنت‌ها و شوخی‌ها و بازی‌های دسته‌جمعی جذابش کرده بود. وقتی رسیدند، فضای اون‌جا همه رو گرفت! طوری که با دیدن قدم‌گاه و مزار شهدا، کم‌کم سکوت همراه با ادبی حاکم شد. شب، کنار آتش، هر کدامشون تجربیات و احساسات خودشون از سفر رو برای بقیه می‌گفتن و قول و قرار می‌گذاشتن که وقتی برگشتند #شازند سر عهد و قولی که در راهیان نور بستند بمونند. #وَ_ما_یَسطُرون #سَر_و_سِر #مرکزی 🆔 ••✾@peickesaba✾•• ••✾پاتوقِ‌صالحینِ‌بصیرِ‌ایران‌✾••

هدف، سیبل مقابل در هیاهوی میدون تیر، با چهره‌ای بشاش و قدم‌های استوار به سوی متربیان صالحین حوزه بسیج شهید دانش رفت. در #آشتیان به بذله‌گویی و شوخی معروفه و مثل همیشه، با لبخندی که حتی گلوله‌ها را به خنده می‌ندازه، نگاهی به جمعیت انداخت و با صدای بلند و خیلی جدی گفت: "این‌جا که بازار مسگرها نیست، پس چرا این‌قدر سر و صداست؟!" همه با خنده‌ای از روی ترس و تعجب به حاجی نگاه کردند. با همون لحن قبل گفت: "حالا که همه سر و گوشتون تیز شد، بیایید کمی از هنر تیراندازی صحبت کنیم و بعد هم ببینیم که چطور می‌شه با یک تیر، دو نشون زد!" بعد هم با حرکات دست و مثال‌های خنده‌دار، بدون این‌که مخاطب پس بزنه، نکات تربیتی خودش رو لابلای طنز و شوخی منتقل کرد. شیخ مومی‌وند مدیر تعلیم و تربیت بسیج شهرستان معتقده نه تنها در تیراندازی، بلکه در تربیت و انسان‌سازی نیز مهارت لازمه. #وَ_ما_یَسطُرون #مرکزی 🆔 ••✾@peickesaba✾•• ••✾پاتوقِ‌صالحینِ‌بصیرِ‌ایران‌✾••

از چند روز قبل، فاطمه و زهرا که از متربیای پایگاه بسیج شهید ناهید فاتحی #اراک هستند با شور و اشتیاق فراوان برای اولین روزه‌شون آماده می‌شن. مادرشون براشون لباس‌های نو و زیبایی تهیه کرده و مادربزرگ هم سجاده‌های زیبا و خاصی براشون هدیه آورده. هر شب قبل از خواب، با هم درباره‌ی روزه و ماه رمضان صحبت می‌کنند و از خاطرات مادربزرگ از روزه‌داری قدیم می‌شنون. فاطمه و زهرا با دل‌های پر از اشتیاق و امید، هر روز به نزدیک‌تر شدن ماه رمضان فکر می‌کنند. اون‌ها حتی در روزهای آخر حسابی مشغول تهیه و آماده‌سازی وسایل مورد نیازشون هستند. شور و اشتیاق دخترهای کوچک خانواده برای این مناسبت خاص و معنوی، در چشماشون موج می‌زنه. #وَ_ما_یَسطُرون #مرکزی 🆔 ••✾@peickesaba✾•• ••✾پاتوقِ‌صالحینِ‌بصیرِ‌ایران‌✾••

تولد در تولد دختران صالحینی پایگاه مشکات‌الهدی روستای چشمه‌پهن #اراک دور هم جمع شدن تا تولد شهید مسلمی، شهید شاخص استان‌شون‌رو جشن بگیرن. شمع‌ها که چشمک زدن، خاطرات زنده شد، و در میون اشک‌ها و لبخندها، تولدی دیگر رقم خورد؛ اما نه فقط برای شهید، بلکه برای دل‌های همه‌ی دختران دهه نودی اون‌جا. هرکدوم از دخترا با نگاه به چهره شهید انگاری در آیینه معنوی خودشون رو می‌دیدن. یکی از دخترها با چشمای خیس و اشکی سکوت رو شکوند و گفت: ما امروز فقط شمع تولد شهید رو روشن نکردیم بلکه چراغی تو دل خودمون روشن کردیم. این تولد، بیداری ماست و تعهدی برای ادامه راهمون... #سَر_و_سِر #وَ_ما_یَسطُرون #مرکزی 🆔 ••✾@peickesaba✾•• ••✾پاتوقِ‌صالحینِ‌بصیرِ‌ایران‌✾••

دوره توان‌مندسازی مجریان طرح غنی‌سازی اوقات فراغت تابستانه در #اراک از ساعت ۶ صبح با شور و نشاط آغاز شد و مربیان با دغدغه زیاد از روزهای قبل مشتاق برگزاری این دوره بودند. فرصت خوب و ارزشمندی بود برای ارتقای مهارت‌ها و تبادل تجربیات که با حضور متخصصان و فعالان حوزه‌ی تربست فراهم شده بود. اجرای یک برنامه‌ی خوب و با کیفیت برای نو+جوانه‌ها هم و غم این روزهای کنش‌گران تربیتی استان #مرکزی است. #وَ_ما_یَسطُرون 🆔 ••✾@peickesaba✾•• ••✾پاتوقِ‌صالحینِ‌بصیرِ‌ایران‌✾••

جهاد تربیتی در پایگاه عطیه تو دل روستای مالمیر، وسط کوه و دشت‌های #شازند، یه پایگاه کوچیک هست به اسم عطیه. اما کوچیک بودنش فقط تو نقشه‌ست، چون دل‌هایی که اونجا جمع می‌شن، اندازه یه دنیا بزرگن. اون‌جا یه خانومه که به اسم احمدی. از بچه‌های صالحین بپرسی، می‌گن: "اون مربی ما نیست، اون قهرمانمونه!" خانم احمدی از اون آدم‌هاست که وقتی وارد پایگاه می‌شه، انگار خورشید طلوع کرده. با چادر مشکی‌اش و لبخند همیشگیش، دل بچه‌ها رو می‌بره. نه با حرف‌های خشک و رسمی، بلکه با قصه گفتن، با خنده، با بازی، با یه عالمه عشق. کلاس‌های صالحینش فقط یه جلسه تربیتی نیست، یه سفره‌ست که روش هم معرفت هست، هم رفاقت، هم شیرینی ایمان. بچه‌ها می‌گن: "اگه یه روز کلاس نداشته باشیم، انگار یه چیزی تو زندگی‌مون کمه." خانم احمدی بلدِ چطور دل یه نوجوان رو ببره سمت خوبی‌ها. باهاشون فوتبال بازی می‌کنه، براشون شعر می‌خونه، حتی گاهی باهاشون می‌ره کوه‌نوردی. ولی وسط همه اینا، یه چیز هیچ‌وقت فراموش نمی‌شه: یاد خدا. یه بار یکی از بچه‌ها گفت: "خانم احمدی مثل چراغه. وقتی تاریک می‌شیم، روشنمون می‌کنه." و راست می‌گفت. چون اون نه فقط مربیه، بلکه یه مادر دومه، یه دوست واقعی، یه الگوی بی‌ادعا. اگه یه روز گذرت به مالمیر افتاد، حتما سری به پایگاه عطیه بزن. شاید صدای خنده بچه‌ها رو شنیدی، شاید دیدی یه خانوم با چادر مشکی داره با یه عالمه عشق، آینده ایران رو تربیت می‌کنه. #وَ_ما_یَسطُرون #مرکزی 🆔 ••✾@peickesaba✾•• ••✾پاتوقِ‌صالحینِ‌بصیرِ‌ایران‌✾••

تو پایگاه بسیج شاهد #اراک، یه طلبه‌ی جوون به اسم آقای رضایی یه کاری کرده که دل آدم گرم می‌شه. کلاس‌های صالحین رو دست گرفته و یه رنگ و بویی تازه بهش داده. دیگه فقط حرف‌های سنگین و سلمبه قلبمه نیست؛ حالا بچه‌ها با آیه‌های قرآن نقاشی می‌کشن! مثلاً وقتی از سوره نور حرف می‌زنه، بچه‌ها یه شمع کشیدن که نورش تاریکی رو روشن می‌کنه. خودش می‌گه: «این نور، همون نوریه که خدا تو دل آدمای خوب می‌تابونه.» بچه‌ها هم خوششون اومده. هم قرآن یاد می‌گیرن، هم با دلشون حسش می‌کنن. هر نقاشی‌شون یه جور فهم خودشونه از حرف خدا. آقای رضایی می‌گه: «اگه بخوای بچه‌ها رو با قرآن آشنا کنی، باید از راهی بری که خودشون دوست دارن. نقاشی، همون راهه.» حالا کلاس‌های صالحین شده یه جای باصفا، پر از رنگ و آیه و دل‌های پاک. یه جور پناهگاه برای بچه‌هایی که می‌خوان خدا رو بهتر بشناسن، با دستای خودشون و دل‌های خودشون. #وَ_ما_یَسطُرون #مرکزی 🆔 ••✾@peickesaba✾•• ••✾پاتوقِ‌صالحینِ‌بصیرِ‌ایران‌✾••

کلاس خانم محمودی در پایگاه عقیله کلاهدوز #شازند مثل بقیه نبود! فقط حرف نمی‌زد، فقط درس نمی‌داد. یه روز ایستاد وسط کلاس و گفت: «بچه‌ها! امروز می‌خوایم نماز رو با مداد رنگی یاد بگیریم!» همه با تعجب نگاش کردن. یکی پرسید: «یعنی چی؟» خانم محمودی لبخند زد و گفت: «هرکی یه لحظه‌ای از نماز رو نقاشی کنه. مثلاً وقت وضو، وقت سجده، وقت دعا... بعدش با هم می‌گردیم آیه‌شو پیدا می‌کنیم، بعدم یه قصه‌ی قشنگ براش می‌نویسیم.» بچه‌ها با شوق مدادها رو برداشتن. یکی وضو کشید، یکی مهر و سجاده، یکی یه دل پاک که نور ازش می‌تابید. خانم محمودی کنار هر نقاشی می‌نشست، آیه‌ی مربوط رو از قرآن پیدا می‌کرد، بعد با هم یه داستان می‌ساختن. زهرا یه دختر کوچولو رو کشید که تو نماز گریه می‌کرد، خانم محمودی گفت: «این یعنی دلش با خدا حرف می‌زنه. مثل آیه‌ای که می‌گه: الَّذِينَ هُمْ فِي صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ» کم‌کم کلاس خانم محمودی شد یه دنیایِ رنگی از قرآن. بچه‌ها نه فقط نماز رو یاد گرفتن، بلکه عاشقش شدن. هر هفته منتظر بودن ببینن خانم محمودی چه سوژه‌ی جدیدی میاره و او، با دل بزرگش، با لبخندش، با ایمانش، داشت نسل جدیدی رو تربیت می‌کرد. نسلی که قرآن رو نه فقط حفظ می‌کرد، بلکه حسش می‌کرد. #وَ_ما_یَسطُرون #مرکزی 🆔 ••✾@peickesaba✾•• ••✾پاتوقِ‌صالحینِ‌بصیرِ‌ایران‌✾••

📖 تا چشم باز می‌کنه... ▫️ صدای گنجشک‌ها با اذون صبح قاطی شده، که خانم چگنی چشم باز می‌کنه. اولین چیزی که با شنیدن اون صدا به ذهنش میاد، دعا برای این هست که کلاس امروزش پُر بار باشه و تاثیرگذار... ▫️چند ساعت بعد، وسط پایگاه مطهره روستای آقداش #خنداب، و میون کلی نوجوون صالحینی نشسته و قراره روشنی‌بخش کلاس قرآن تابستونه باشه. ▫️خانم چگنی، یه بانوی مهربون و دلسوز، مثل چراغی وسط تاریکی، دست بچه‌ها رو گرفته و با صبر و حوصله، آیه‌به‌آیه، دل‌به‌دل، داره قرآن رو تو قلبشون می‌کاره. نه فقط حفظ، بلکه فهم، عشق، و انس با کلام خدا. ▫️هر روز عصر، وقتی آفتاب داره کم‌کم پشت کوه قایم می‌شه، صدای بچه‌ها از پایگاه بلند می‌شه: «وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي...» و خانم چگنی با لبخند می‌گه: «یعنی خدا خیلی نزدیکه بچه‌ها، فقط کافیه صداش بزنین.» #وَ_ما_یَسطُرون #مرکزی 🆔 ••✾@peickesaba✾•• ••✾پاتوقِ‌صالحینِ‌بصیرِ‌ایران‌✾••