eitaa logo
حماسه هیأت‌ها
1.7هزار دنبال‌کننده
672 عکس
130 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
زهرایش را میان قبر گذاشت، یک وقت رو کرد به قبر رسول الله: «السَّلَامُ عَلَیک یا رَسُولَ اللَّهِ عَنِّی وَ عَنِ ابْنَتِک النَّازِلَةِ فِی جِوَارِک» یا رسول الله! بلند شو ببین علی تنها مانده است. «أمّا حزنی فسرمد و أمّا لیلی فمسهّد» فاطمه جان! دیگر خواب ندارم، دیگر حزنم تمام شدنی نیست. زهرا جان دعا کن بعد از تو من دیگر در این دنیا نمانم؛ «اَبکی مَخافَةَ اَن تطولَ حیاتی» از اینکه عمرم طول بکشه در این دنیا ، می‌ترسم... 🆔 @HamaseHeyat ‌🌐HamaseHeyat.org 🔰instagram.com/hamaseheyat
ذهنم عکس میگیرد ، خاطره می‌سازد از این صحنه‌ها ... سربند یا فاطمه‌ها ، داستان روضه‌ها ، نقاشی حرم ... کودکی ام زیر خیمه‌ی شما رنگ گرفته است ... با خودم زمزمه میکنم : من زیر چادرت حالم بهتره ... یافاطمه ... 🏴هیأت یا زینب(س) 📍خوزستان ، شهرستان بهبهان ▪️خیمه‌فاطمی: بازی و مسابقه با کودکان با محوریت موضوع فاطمیه 🆔 @HamaseHeyat ‌🌐HamaseHeyat.org 🔰instagram.com/hamaseheyat
قبل از انقلاب همسایه بودیم . خوب میشناختمش . عاشق حضرت زهرا (س) بود . تو جبهه هم کنارش بودم ، یه مدّتی بود دلم شور میزد . نگران شده بودم. اومد پیشم. دست انداخت گردنم و گفت : " تو دیگه چرا غصّه میخوری ؟ کسی که مادرش حضرت زهراست که نباید دیگه غصّه بخوره . هر جا احساس کردی درمونده شدی بگو " "یـــــا فاطـــــــــمــه (س)" سبک بال عاشق سید‌باقر‌ علمی 🆔 @HamaseHeyat ‌🌐HamaseHeyat.org 🔰instagram.com/hamaseheyat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روز‌ها روزهایی فاطمی‌ست و تشییع این بی ‌نشان ها ... درست مانند مادرشان ... همانطور که آرزو داشتند ... گمنام ... مادر مرا ببخش اگر دیر آمدمیک مشت استخوان شدنم طول می‌کشید 🏴هیأت انصار المهدی 📍استان اردبیل ▪️تشییع سبک‌‌‌‌بالانِ‌عاشقِ گمنام 🆔 @HamaseHeyat ‌🌐HamaseHeyat.org 🔰instagram.com/hamaseheyat
بی‌بی‌ حساس بود به صدا . کافی بود پتوی بزرگ قرمز رنگ که رویش طرح یک پلنگ بزرگ بود را دوبار بیشتر روی خودت بکشی ؛ از صدای خش خشش بلند می‌شد ... شب‌هایی که خوابم نمیبرد می‌فهمید . از جایش بلند می‌شد و مینشست و‌میگفت : چرا نمیخوابی ... آرام با صدای ته گلویی میگفتم : میترسم بی بی ! _ از چی میترسی عزیز جان ؟! خانه ای که روضه ‌اهل بیت توش خونده میشه ... جن و پری بهش راه نداره چه برسه به انسون بد مادر ... و من پر از حس خوب میشدم برای روزهای که مادرم روضه ‌خانگی داشت ... 🏴هیئت حسین‌جان 📍خوزستان ، شهر رامهرمز ▪️هرخانه یک حسینیه 🆔 @HamaseHeyat ‌🌐HamaseHeyat.org 🔰instagram.com/hamaseheyat
چشم‌ها دروازه‌های قلب ها هستند... برای همین است روضه که مصور باشد دردش بیشتر است ... قلبت را می‌فشارد ... روضه‌اش سوزناک است ... وای به حال آنکه این روضه‌ی‌مصور ، روایت روضه در و دیوار باشد ... روضه مادر باشد ... 🏴زمینه‌سازان‌ ظهور 📍خراسان جنوبی ، بیرجند ▪️نمایش فاطمی : روایت و شرح ماوقع فاطمیه است که در کنار این روایت ، غرفه‌های ویژه فرهنگی تشکیل شده است. 🆔 @HamaseHeyat ‌🌐HamaseHeyat.org 🔰instagram.com/hamaseheyat
42.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مادرمان که شما باشی، غمی نیست ... نه اینکه غم نباشد ، مشکل نباشد ، سختی نباشد اما زیاد غصه نمیخوریم ... می‌دانیم پناهمان خود شمایی ، زیر سایه ی شماییم ... هرطورکه باشیم برای ما مادری میکنی ! چه خوب چه بد ... صاحب ما شمایی ! اصلا مال بد بیخ ریش صاحبش است ... غصه‌ای نیست شما مادر مایی ... 🎥نماهنگ تسبیحات حضرت زهرا(س) 🎤گروه سرود نغمه رضوان 📍شهرستان کاشمر 🖤🌷 🆔 @HamaseHeyat ‌🌐HamaseHeyat.org 🔰instagram.com/hamaseheyat
دوران مدرسه یکی از مهترین و تاثیرگزارترین مقطع‌های زندگی هر فردیه ... مسلماً اگر میخوایم کار فرهنگی تاثیر‌گذاری داشته باشیم باید در دوران مدرسه این کار فرهنگی رو به انجام برسونیم. درست مثل مجموعه یاران منتظر نور که در ایام فاطمیه با طراحی چالش‌های گوناگون در مدارس سعی بر ایجاد عشق به هیئت و اهل بیت داشتند . 🏴مجموعه یاران‌منتظر‌نور 📌خوزستان ، شهر آبادان 🆔 @HamaseHeyat ‌🌐HamaseHeyat.org 🔰instagram.com/hamaseheyat
درست یادم هست مادرم ک چادرش را می‌کشید توی صورتش و اشک می‌ریخت، دلم می‌لرزید. بارها دلیل اشک‌هایش را می‌پرسیدم ، پسر بچه‌ای تخس و باغرور باشی نمیتوانی اشک های مادرت را تحمل کنی ! داستان‌ روضه هارا که میگفت با خودم عهد میکردم انتقام خون رقیه و علی اصغر را بگیرم تا مادرم دیگر اشک نریزد ... آبی خنک بپاشم به قلبش . فاطمیه که شد در مسجد ‌، وسط روضه ها دیدم مادرم سرش را میان دست‌هایش گرفته‌است و شانه‌هایش از زیر چادرش میلرزد ... ندیده بودم اینگونه درمانده اشک بریزد . سرش را به گونه ای تکان می‌داد که‌ غمی سراسر وجودم را می‌گرفت برایم گفت؛ داستان پسر مغرور وسط کوچه را گفت ، همان که زمین خوردن مادرش را دید ... همان که بر سر پنجه‌ی پا ایستاد و پاهایش را بلند کرد اما نتوانست مانع سیلی بشود ... من از حسینیه تا خانه اشک میریختم سرم را هی تکان میدادم و‌میگفتم حسن جان ...! حسن جان ...حسن ...! 🆔 @HamaseHeyat ‌🌐HamaseHeyat.org 🔰instagram.com/hamaseheyat
21.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حسن جانم غریب ترین غریب مدینه ... محله را برای عزای مادرتان مهیا کرده‌ایم ... ما جوانان مکتب‌الحسن را به نوکری‌ات قبول کن ... بگذار مادرتان فاطمه‌الزهرا‌ دستی بکشد بر سرما ... در دو عالم یک نگاه فاطمه ما را بس است ریزه خواری در پناه فاطمه ما را بس است 🏴هیأت جوانان مکتب‌الحسن 📍خراسان رضوی ، سبزوار 🆔 @HamaseHeyat ‌🌐HamaseHeyat.org 🔰instagram.com/hamaseheyat