📢 📣 توجه
توجه 📣 📢
یک خانم هنرمند باید بلد باشه تو خونه چه جوری آرایش کنه.
خانم ها و دخترخانم های عزیز
این کلاس های رو از دست ندین 😍
💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐
🧕 کلاس #پاک_سازی صورت 🧕
ساعت ۱۸ الی ۱۹
💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐
💅 کلاس #خود_آرایی 💅🏻
ساعت ۱۹ الی ۲۰
اگر ثبت نام نکردید دوشنبه ۲۳ تیر بیایید محل برگزاری و ثبت نام کنید.
📱تلفن تماس: ٠٩۹۰۲۸۳۳۹۴۰
🏢 آدرس:
میدان امام حسین، ابتدای خیابان مدرس، انتهای کوچه سیاست پنجم، سمت چپ، کوچه معرفت هفتم، انتهای کوچه
#بنیاد_حامیان_خانواده_کاشان
@hamianekhanevade
رمان 🦋 #خدا_عشق_را_واسطه_کرد
🕯 #فصل_اول
🌿 #پارت_67
خم شدم و ساقه ی سبزی که دور مچ پای راستم پيچيده بود رو باز کردم ،
خواستم گامی بردارم که مچ پام تير کشيد و چهره ام از درد جمع شد ، کارلو
پرسيد :
- نمی تونی راه بيای ؟
+ گمان نمی کنم !
- بگذار من کمکت کنم .
چشمامو بستم و سرمو جهت مخالف چرخوندم ، کارلو متوجه مخالفتم شد و
با گام های بلند از من دور و به سمت خانه رفت ، غرورم اجازه نداد صداش بزنم و جلوی رفتنشو بگيرم ، هر لحظه درد پام بيشتر می شد و چند دقيقه ای بود که تنها مونده بودم ، چند باری سعی کردم خودم به تنهایی راه برم اما واقعا بدون اغراق درد پام اینقدر شدید شده بود که قادر به راه رفتن نبودم ، مچ پام وَرَم کرده و پوست سفيد رنگش قرمز شده بود ، از دور مادربزرگو به همراه نوه اش در حال نزدیک شدن دیدم ،
مادربزرگ نگران بود
- عسلم من ميخوام کمکت کنم .
+ اما برای شما سخته !
- از این حرف ها خوشم نمياد .
و اجازه اعتراض به من نداد ، زیر بازومو گرفت و سعی کرد تکيه امو به
خودش بده ، اما بدن ضعيف پيرزن مهربان توانایی کمک به من رو نداشت
و نمی تونست من رو جابجا کنه ،
دستشو از دور بازوم باز کردم :
+ مادربزرگ خواهش ميکنم !
- پس وسط این مزرعه تو ميخوای چه کنی ؟! من که توانایی کمک به تو
رو ندارم ، به کارلو هم که اجازه کمک نمی دی ، دختر یک مقدار کوتاه بيا !
+ آخه ...
- عزیزم در موقعيت های خاص آدم نياز به کمک یک نفر دیگر داره ، مثل
آتش نشان یا یک پزشک یا هر کسی که این کمک ازش برمياد ، هر دینی با هر قانونی حتما یک شرایط ویژه ای رو هم پيش بينی کرده و استثنایی هم قائل شده .
اسلام کاملترین دین جهان این استثنا رو قائل شده ، در مورد لمس نامحرم استثا هم داره به این ترتيب که در شرایط اضطرار کمک به نامحرم و دست
زدن به او برای نجاتش از نظر شرعی مانعی ندارد ،
نفس عميقی کشيدم :
+ من مشکلی برای گرفتن کمک از آقای دلوکا ندارم .
کارلو به سمتم اومد :
- ميخوام بغلت کنم .
مردمک های چشمم گرد شد ، دست راستشو دور شونم حلقه کرد و دست
چپشو زیر زانوهام انداخت و خيلی راحت در یک چشم برهم زدنی روی هوا
بودم
شَرم قوی ترین حسی بود که در اون لحظه داشتم ، شَرم از خدای خودم ،
درسته از نظر شرعی اشکالی نداشت اما نمی تونستم با خودم کنار بيام ،
کارلو خيلی خونسرد به نظر می رسيد و درون من از گرمای دست هاش پر
از تلاطم بود ، لمس نامحرم برای من اولين بار نبود و این تلاطم وجودم
منو به تعجب واميداشت !
با صدای کارلو نگاهم سمت صورتش کشيده شد :
- باید دور گردنم حلقه اش کنی .
+ چی ؟
- دستاتو ميگم .
+ اینطوری راحتترم .
- بسيار خب ، حواسم نبود که اسلام تو با این چيزها مشکل داره .
+ دین اسلام به تنهایی برای من نيست و برای همه مردمه ، منتهی هر کس اختيار اینو داره که انتخابش کنه یا نه
جوابی نداد ، مزرعه رو پشت سر گذاشتيم و وارد خانه شدیم ، به سمت مبل رفت و منو آروم روی مبل نشوند ،
دست چپشو از زیر زانوهام بيرون آورد و دست راستش که دور شونه ام بود
خيلی آروم و به حالت نوازش حرکت داد و با مکث برداشت ، نفس عميقی برای کنترل عصبانيتم کشيدم ، عصبانی بودم هم از کارلو بابت این حرکتش و هم از خودم بابت لذت ناشی از این حرکت که سرتاسر وجودمو فرا گرفت ،
سعی کردم آروم باشم :
+ ممنون برای کمک و همچنين از اینکه سنگينی منو تحمل کردی .
- از اونچه که فکر ميکردم سبکتری .
و به سمت یکی از اتاق ها رفت.
✍🏻 #فائزہعبدے
#این_داستان_ادامه_دارد...
#بنیاد_حامیان_خانواده_کاشان
╔═🦋🕯══════╗
@hamianekhanevade
╚══════🕯🦋═╝
با ویژه #برنامه_چراغ به مناسبت هفته ی #حجاب_و_عفاف و سالروز قیام خونین مردم معترض مشهد علیه #کشف_حجاب رضاخانی همراه باشید.
سرکار خانم #نصیری یکی از مهمانان #ویژه و منتخب این برنامه خواهند بود.
این برنامه از شنبه، ۲۱ تیرماه تا پنجشنبه ۲۶ تیرماه، هر روز ساعت ۱۱:۱۵ از قاب شبکه ۵ سیما تقدیم نگاهتان خواهد شد.🎬
#بنیاد_حامیان_خانواده_کاشان
#زن_انقلابی
#دختر_تمدن_ساز
#بنیاد_حامیان_خانواده_کاشان
@hamianekhanevade
مشاوره | حامیان خانواده 👨👩👧👦
#شماره۵۹ #همسرانه 🌷🍃🌷🍃🌷 ⚜انسانهای غصه خور وضعیت های شادی آور رو موقتی میدونن و همیشه منتظرن یک ا
#شماره۶۰
#همسرانه
❌جعبه سیاه زندگی زناشویی را نزد پدر و مادرمان نبریم .
⛔️هرگز نباید مسایل و اختلافهای خود را با خانوادههای خود در میان بگذاریم ، زیرا :
👈بعد از مدتی با همسرمان آشتی میکنیم اما خانوادهها همچنان تصور میکنند زندگی ما پر از بدبختی و مشکلات است و ممکن است دچار ناراحتی و دلتنگی شوند.
🔵مساله دیگر این است که وقتی والدین از مسائل زندگی ما باخبر میشوند ، ممکن است به طور ناخوداگاه رفتارشان با همسرمان تغییر کند و حتی زمانی که اختلاف ما با همسرمان پایان یافته است ، نتوانند نگرش خود را نسبت به او بهبود ببخشن
#بنیاد_حامیان_خانواده_کاشان
@hamianekhanevade
#شماره۶۱
#همسرانه
برای همسر خود یادداشتهای عاشقانه بگذارید!!!
یادداشتها و نامههای محبتآمیز، یکی از بهترین راههای ابراز عشق و محبت است. همسر شما با دریافت این نامه، از احساس عشق و شور پُر خواهد شد زیرا به او نشان میدهد که آنقدر مورد توجه ما بوده که وقت خود را به وی اختصاص دادهایم.
#بنیاد_حامیان_خانواده_کاشان
@hamianekhanevade
#شماره۶۲
#همسرانه
#ایده_صبح_بخیر
🌸صبح یعنی لبخند
💗لبخند یعنی تو
🌸تو یعنی اوج خلقت خدا
💗ســلام😊☕️
🌸شاهکار آفرینش
💗صبحت پر از لبخند خدا
#بنیاد_حامیان_خانواده_کاشان
@hamianekhanevade
#شماره۶۳
#همسرانه
#ایده_عکس_نوشته
کوتاه میگم دوستت دارم،
ولی کوتاه نمیام از دوست داشتنت . . . !♥️✨
#بنیاد_حامیان_خانواده_کاشان
@hamianekhanevade
#شماره۶۴
#همسرانه
#ایده_پیامک
ڂواڹڹده ڹݕود ولے عاشق صداش شدم∞🌸♥️
❤️😍😘
#بنیاد_حامیان_خانواده_کاشان
@hamianekhanevade
رمان 🦋 #خدا_عشق_را_واسطه_کرد
🕯 #فصل_اول
🌿 #پارت_68
مادربزرگ وارد شد :
-شاید باید بپذیرم که پير شدم چون نتونستم به سرعت کارلو دنبال شما بيام .
لبخند زدم :
+ به نظر من شما خيلی هم جوونی .
پسر ایتاليایی در حالی که جعبه کمک های اوليه دستش بود و به سمت من ميومد گفت :
- ليدی ریتا از پيری حرف نزن که تنها بانوی جوان و زیبای این شهر شمایی .
مادربزرگ که حالا فهميده بودم اسمش ریتا هست جعبه رو از دست نوه اش گرفت :
+چشم آبیِ خوش زبون من .
و ب*و*سه ای روی گونه کارلو نشوند.
مادر بزرگ جلوی پای من روی زمين نشست و مچ پای راستمو در دست گرفت ، کمی محل آسيبو بررسی و آروم شروع به ماساژ دادن کرد ، همزمان باهام حرف ميزد :
+ کارلو کودکی پُر از شيطنت بود ، مدام دچار آسيب می شد و مداواش هميشه به عهده من بود ، تو چشم های آبیرنگش که اشک جمع می شد و لپ های تپلش که می لرزید تمام وجودم فرو ميریخت ، هيچ وقت طاقت دیدن ناراحتيشو نداشتم و ندارم .
و ناگهان مچ پامو چرخوند و دردی وحشتناک سرتاسر پامو فرا گرفت و آخ بلندم به هوا رفت ، پمادی از جعبه برداشت و در حالی که روی محل آسيب ماساژ می داد گفت :
+عسلم منو ببخش که بهت نگفتم ميخوام چيکار کنم اما اگر می فهميدی جز استرس چيزی نصيبت نمی شد
***
نگاهم به بيرون مات بود ، سياهی شب بی رحمانه ماه رو پنهان کرده و این بسيار برای ستارگان عاشق دلگير بود ، سکوت ماشين برای من از همه چيز آزاردهنده تر به نظر می رسيد و حوصله موسيقی هم نداشتم ، درد پام تقریبا از بين رفته بود و من اینو مدیون درمان و رسيدگی بانو ریتای مهربان بودم ، البته من درد و زخم بزرگتری در دلم داشتم ، اون رو چه کسی التيام می بخشه ؟!
آهی عميق کشيدم ، کارلو پرسيد :
- دليل این آه عميق چيه ؟
+ دلتنگی .
- جالبه
+دقيقا چه چيزی جالبه ؟
- دلتنگی تو !
+ چرا ؟
- اصلا شبيه به آدم های دلتنگ نيستی .
+ آدم های دلتنگ چه شکلی هستند ؟ حتما باید گوشه نشين و غمگين باشم تا دلتنگ به نظر برسم ؟!
- نه ، نمی دونم ، ولی شبيه به آدم های دلتنگی هم که تا به الان دیدم هم نيستی .
+ هر حسی در هر آدمی به شکلی متفاوت نمود پيدا می کنه .
- و در تو دلتنگی به چه شکل نمود پيدا کرده ؟
+ شاید به شکل اینکه من ميل بيشتری برای تلاش و کار دارم .
- آدم متفاوتی هستی
+ می دونم .
با ابرویی بالا رفته نگاهی بهم انداخت و دوباره مسيره نگاهشو به سمت روبرو هدایت کرد . ماشين روبروی خانه ایستاد و من دربو باز کردم ، کارلو روبروی من ایستاد :
- اگر باز هم کمک ميخوای بگو .
+ نه .
و پياده شدم ، هنوز قدم برداشتن مقداری برام سخت بود و کمی لنگ می زدم.
✍🏻 #فائزہعبدے
#این_داستان_ادامه_دارد...
#بنیاد_حامیان_خانواده_کاشان
╔═🦋🕯══════╗
@hamianekhanevade
╚══════🕯🦋═╝
مشاوره | حامیان خانواده 👨👩👧👦
#شماره۶۱ #همسرانه برای همسر خود یادداشتهای عاشقانه بگذارید!!! یادداشتها و نامههای محبتآمیز، ی
#شماره۶۵
#ایده_پیامک
Yᴏᴜ ᴀʀᴇ ᴍʏ ʙɪɢɢᴇsᴛ ᴀssᴇᴛ
‹‹طُ›› بزرگترین دارایی منی 🌸💍
#بنیاد_حامیان_خانواده_کاشان
@hamianekhanevade
#شماره۶۶
#همسرانه
#همسرانه
یک قانون ساده و شیک! اگر با هم دچار مشکل شدید و قهر کردید؛ کسی که برای آشتی پیشقدم شود باید از دیگری هدیه دریافت کند.
#بنیاد_حامیان_خانواده_کاشان
@hamianekhanevade