eitaa logo
مشاوره | حامیان خانواده 👨‍👩‍👧‍👦
1.7هزار دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
608 ویدیو
41 فایل
﷽ 🌱موسسہ‌مشاوره‌حامیان‌خانواده‌ڪاشان 🌱مدیریٺ:فھیمه‌نصیرۍ|مشاورخانواده 09024648315 بایدساخت‌زندگےزیبا،پویا،بانشاط‌ومٺعالےرا♥️ همسرانہ‌آقایان↯👨🏻 @hamsarane_mr همسرانہ‌بانوان↯🧕🏻 @hamsarane_lady سوالےداشتین‌درخدمٺم↯😊 @L_n1368
مشاهده در ایتا
دانلود
«یکی از راهکارهای درمانی بسیار خوب و مشترک برای اکثر بیماری ها "" است» حجتُ الحق، شرف المُلک، امامُ الحکما اگر شاد زندگی کنیم و با همدیگر مهربان باشیم زندگی سالم تری خواهیم داشت. روز را خدمت جامعه پزشکی تبریک عرض می کنیم😍 💐💐💐💐💐💐 @hamianekhanevade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مشاوره | حامیان خانواده 👨‍👩‍👧‍👦
میدونید‼️ پس از آنکه حرّ راه امام(ع) را به بازگشت به مدینه سد کرد، امام حسین(ع) به حر فرمود: "مادرت به عزایت بنشیند! چه می خواهی؟" حر گفت: "اگر جز شما هر یک از اعراب در این حال با من چنین سخنی می گفت پاسخش را می دادم! اما به خدا قسم که نمی توانم نام مادر شما را جز به نیکی ببرم." توی یک جمله میشه خلاصه کرد√ حر حرمت مادر[حضرت‌زهرا(س)‌] رو حفظ کرد و عاقبت شد حــــــــــر🦋 ◼️@hamianekhanevade◼️
رمان 🦋 🕯 🌿 پدر یامين نگران پرسيد : - چه موضوعی ؟ + تشخيص اوليه من این بود که نوع فراموشی یامين از نوع روانزاد هست ... هستی به ميان حرف دکتر آمد : - این چه نوع فراموشی ای هست ؟ + نوعی از فراموشی که بسيار نادر بوده و بدون علت جسمی فرد با فراموشی گستردهای مواجه ميشه به طوری که ممکنه تمام اطلاعات مربوط به بخشی از زندگی خود را بطور کامل فراموش کند ، گاه یک هيجان شدید، یک شوک عصبی و ... دليل این نوع فراموشی هست . - الان یامين دچار این فراموشی شده ؟ + گفتم که تشخيص اوليه من این بود ... اما امروز صحبت هایی از یامين شنيدم که با علم روانشناختی سازگار نيست . مادر یامين با بی قراری پرسيد : چه صحبت هایی ؟ + یامين یک پروسه تقریبا 3 ساله را به طور کامل فراموش کرده و هيچ چيزی از این 3 سال به خاطر نمياره حتی مرگ برادرشو اما یک مقطع زمانی خاص در ذهنش هست ... مقطع زمانی ای که قرآن یادگاری یاسين را خوانده و اعتقاداتش تغيير کرده ... شادی پرسيد : - وقتی مرگ یاسينو به خاطر نمياره چطور اتفاق بعد از مرگ برادرشو به خاطر مياره ؟ + یامين ميگه در ذهنش هست که شما بهش یک قرآنی دادید و گفتيد : این یادگاری یاسين برای توئه . و اون هم چند هفته بدون اینکه از خانه خارج بشود قرآن را با معنی و تفسير خونده . - این چطور ممکنه ! + من هم به اندازه شما در اون لحظه متعجب شدم ... همه در بُهت فرو رفته بودند ، دکتر سعی کرد کمی اميدواری بدهد : + باز من با همکاران دیگرم مشورت می کنم شاید به نتيجه ای برسيم . هستی سوال کرد : - ما به یادآوری خاطراتش ادامه بدیم ؟ +خير ، فعلا دست نگهدارید . از اتاق دکتر که خارج شدند ، پسر ایتاليایی را دیدند که مثل هميشه با دسته گل رُز قرمز وارد راهرو بيمارستان شد ، همه به اتاق یامين رفتند به جز شادی که جلوی کارلو را گرفت : + صبر کنيد . - چيزی شده ؟ +بله اتفاقی افتاده ... و خلاصه ای از اتفاق عجيبی که رخ داده بود را به کارلو گفت ، او هم مانند بقيه متعجب شد ... شادی به همراه کارلو وارد اتاق شد ولی از دیدن صحنه پيش رویش متعجب ایستاد ، یامين دست پدرش را گرفته بود و با گریه می گفت : + من چطوری بعد از یاسين زنده موندم ؟! چطور دق مرگ نشدم ؟! نادر والا بغض مردانه اش را فرو خورد و خواست پاسخی دهد که یامين ناله کرد : + اصلا شماها منو مقصر ندونستين ؟ تو و مامان فکر نکردین که من در مرگ یاسين مقصر بودم ؟! هيچکس پاسخی به یامين نمی داد ، در اصل کسی جرات گفتن حقيقت را نداشت ، یامين صدایش بالا رفت : +مگه ميشه منو مقصر ندونسته باشيد ! یادمه در اون چند ماهی که یاسين بيمارستان بود مامان و بابا با من سرسنگين بودند ... شادی جلو رفت و دست پدر یامين را از دست یامين بيرون آورد و در دستان خودش فشرد : - زود داری قضاوت می کنی ، اونطوری که فکر می کنی نبوده ... یامين فریاد زد : +تو بهم بگو چطوری بوده ، تو بگو تا قضاوت نکنم ... شادی کنار یامين روی تخت نشست و سعی کرد آرامش را به دخترک رنگ پریده منتقل کند : - عزیزم تو نياز به استراحت داری ، مطمئن باش بعد از اینکه حسابی استراحت کردی خودم همه واقعيتو بهت می گم . + نمی خوام ، اصلا دلم نمی خواد استراحت کنم .. می خوام واقعيتو بدونم ، بگو . شادی کمی این پا و آن پا کرد : - خب اون موقع هيچ کس حالش خوب نبود ... ✍🏻 ... ╔═🦋🕯══════╗    @hamianekhanevade ╚══════🕯🦋═╝