نمیدانم خاطر مبارکتان باشد یا نه!
وقتی کتاب سلبریتی ایرانی را میخواندیم عرض شد که سلبریتیها مراجع تقلید دنیای حاضر هستند و کسانی که فرهنگ شهرت را بشناسند از تصاویری که دیروز دیدند تعجب نمیکنند.
اما بعد؛
در یکی از کانالهای آموزش مدیریت دیدم نوشته بود:
«دویدن مردم اطراف اتوبوس النصر ــ که اگر رونالدو در آن نبود کسی به آن نگاه نمیکرد ــ ذهن و دل بسیاری را خراشیده است. اما هیچچیز این تصاویر برایم عجیب نیست. این عشق طبیعی است؛ عنصر غیرطبیعی #نابسامانی است. در واقع، من انتظار داشتم افراد بسیار بیشتری برای دیدن رونالدو از پشت شیشۀ اتوبوس به استقبالش بروند. این یک پدیدۀ طبیعی [در عصر حاضر] است. اگر رونالدو به کرهجنوبی و ژاپن هم برود، همینقدر کشتهومرده خواهد داشت ـــ فقط تفاوت در نحوۀ ادارۀ این عشق و شور است.»
و شاید این بهترین تعبیر باشد. وقتی تصاویر حضور رونالدو در کشورهای دیگر را با اینجا مقایسه میکنیم، به وضوح متوجه میشویم که در کشورهای دیگر این احساسات و شور را با مشخص کردن مسیرهایی کنترل و مدیریت میکنند - کمااینکه در جام جهانی بسیار ستارههای بیشتری حضور داشتند و این کار انجام میشد - اما دیروز کسی اصلاً به نظم و مدیریت فضا، فکر هم نکرده بود و نتیجه شد آن تصاویری که کرامت انسانی را زیر سوال میبرد.
نمیخواهم این اتفاق را به فضاهای دیگر تسرّی بدهم اما به واقع #سوء_مدیریت یک حلقه گمشده در بسیاری از اموری است که روزانه شاهد آن هستیم. مثل همین اتفاقی که دیروز در دانشگاه تهران افتاد ... دانشجوی ارشدِ انسانشناسی دانشگاه تهران، بدون حجاب و با لباسِ رسمی گروهک تروریستی پژاک و با نامِ ژن، ژیان، ئازادی و یادِ سید جعفر پیشهورِی (مؤسس حزب تجزیهطلب دموکرات آذربایجان!)، از پایاننامهش بدون هیچ مشکلی دفاع کرد!
#حمید_کثیری 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4