eitaa logo
کانال حمید کثیری
420.4هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
1.2هزار ویدیو
13 فایل
روی چشمم عینک #تربیت است ... . . مدرسه والدین ⬅️ @tarbiapp پادکست تخته سیاه ⬅️ @takhtesiah_podcast و به زودی مدرسه مربّی، مهدهای ثمره، خانه بازیِ ... . . راه ارتباطی 👈 @hamid_kasiri ما اینجاییم ⬅️ Tarbiapp.com . . همه جا با همین آیدی. ایتا، اینستا و ...
مشاهده در ایتا
دانلود
در مورد هزینه‌های تغذیه و اسکان در عراق حتما کپشن رو بخونید 👇👇 با توجه به دایر بودن موکب‌ها در مسیر و شهر‌های زیارتی، نیازی به پرداخت هزینه بابت تهیه غذا و محل اسکان نیست. البته باید به این نکته توجه داشت که بلافاصله بعد از روز بیستم صفر (اربعین) موکب‌ها جمع میشن و اگر برنامه‌ریزی سفرمون طوری باشه که فردای هم در بمونیم باید به فکر هزینه تغذیه و اسکان باشیم. طبق برآورد هزینه تهیه محل اسکان در محیط معمولی از شبی ۱۲ هزار دینار در روز برای هر نفر شروع میشه و هزینه تغذیه در یک رستوران عادی برای هر وعده بین ۸ تا ۱۲ هزار دینار برای هر نفر آب می‌خوره. (یعنی هزینه اقامت به همراه دو وعده غذا روزانه برای هر نفر حداقل ۷۰۰، ۸۰۰ هزار تومان به هزینه‌ها اضافه میکنه) یه نکته هم در مورد اقامت توی قبل از شروع پیاده‌روی بگیم 👇👇 ممکنه اون بزرگوارانی که قصد اقامت چند روزه در نجف رو داشته باشن، نسبت به طول مسیر امکان تهیه غذا براشون سخت‌تر باشه و باید مدت زمان بیشتری در صف‌های نذری غذا منتظر بایستند. لازم به ذکره که در اطراف حرم امیرالمونین تعداد زیادی غذا درست میشه و زائرین می‌تونند از صحن حضرت زهرا(ع) هم اقدام به تهیه غذای نذری و متبرک کنند. @hamidkasiri_ir
کانال حمید کثیری
🔴 #اربعین خانوادگی (۳) اگر خانوادگی و با بچه‌ها میخواید سفر اربعین برید، حتماً این پست رو بخونید ..
🔴 خانوادگی (۴) 🔴 هزینه‌های سفر در مورد هزینه‌های تغذیه و اسکان در عراق حتماً کپشن رو بخونید 👇👇 با توجه به دایر بودن موکب‌ها در مسیر و شهر‌های زیارتی، نیازی به پرداخت هزینه بابت تهیه غذا و محل اسکان نیست. البته باید به این نکته توجه داشت که بلافاصله بعد از روز بیستم صفر (اربعین) موکب‌ها جمع میشن و اگر برنامه‌ریزی سفرمون طوری باشه که فردای هم در بمونیم، احتمالاً باید به فکر هزینه تغذیه و اسکان باشیم. طبق برآورد هزینه تهیه محل اسکان در محیط معمولی از شبی ۱۲ هزار دینار در روز برای هر نفر شروع میشه و هزینه تغذیه در یک رستوران عادی برای هر وعده بین ۸ تا ۱۲ هزار دینار برای هر نفر آب می‌خوره. (یعنی هزینه اقامت به همراه دو وعده غذا روزانه برای هر نفر حداقل یک تا یک میلیون و پانصد هزار تومان به هزینه‌ها اضافه میکنه) یه نکته هم در مورد اقامت توی قبل از شروع پیاده‌روی بگیم 👇👇 ممکنه اون بزرگوارانی که قصد اقامت چند روزه در نجف رو داشته باشن، نسبت به طول مسیر امکان تهیه غذا براشون سخت‌تر باشه و باید مدت زمان بیشتری در صف‌های نذری غذا منتظر بایستند. لازم به ذکره که در اطراف حرم امیرالمونین تعداد زیادی غذا درست میشه و زائرین می‌تونند از صحن حضرت زهرا (ع) هم اقدام به تهیه غذای نذری و متبرک کنند التماس دعا داریم 🙏🌹 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
کانال حمید کثیری
داستان یک عکس کنار حرم امیرالمومنین ... بخوانید 👇
شب نخوابیده بودیم حدود ساعت ۷.۰۰ صبح رسیدیم چون با خانواده بودم و بچه کوچک همراه‌مون بود، از قبل هماهنگ کرده بودم که چند ساعتی که در نجف هستیم، مشکل اسکان نداشته باشیم. می‌خواستم وسایل‌مان را منزل یک دوستِ تا دیروز نادیده بگذارم و برویم حرم امیرالمومنین. وقتی رسیدیم نجف، مستقیم رفتیم به سمت خانه او. خانه‌ها در عراق پلاک ندارند. از روی لوکیشن، درب یکی از خانه‌ها را زدیم، در را باز نکردند. درب خانه کناری را زدیم، باز کرد و گفت چنین کسی در این اطراف زندگی نمی‌کند! تماس گرفتم، پاسخ نداد ... با وسایل و سه کودک، حرکت کردیم به سمت حرم امیرالمومنین. بچه‌ها خسته بودند و هوا هم رو به گرمی می‌رفت ... ۳۰ دقیقه بعد، روبروی باب القبله بودیم. حرم امیرالمومنین ... اینجا فرق می‌کند؛ با همه عالم فرق می‌کند؛ است؛ با حال خوش به سمتش می‌روی و وقتی می‌رسی انگار دنیا را به تو داده‌اند. قدم‌هایمان بی‌اختیار تندتر شده بودند ... نزدیک ورودی باب‌القبله، صف بلندی بود. فکر کردم از آنجا ترافیک است و خیابان قفل شده. از خانمم خواستم گوشه‌ای بنشیند تا من به زیارت بروم و برگردم. با علی که ۵ ساله است و محمد سجادِ ۸ ماهه، همانجا ماند. من و محمد حسینِ ۹ ساله رفتیم. چند قدم جلوتر دیدیم راه باز شد. رفتیم زیارت امیر موحدان ... نیم ساعت بعد برگشتیم. محمد حسین برای مامان از حرم مولی آب آورده بود. وقتی رسیدیم، علی از خستگی خوابش برده بود. آرام‌ترین خوابِ ممکن، کنار خانه پدری ... محمد سجاد را گرفتم تا همسرم به زیارت برود. رویم را یک دقیقه برگردانم، محمد حسین هم مثل علی به خواب رفت ... مغازه اسباب‌بازی‌فروشی کنارمان، پنکه‌اش را سمت بچه‌ها چرخاند و بعد پتویی زیر سر علی گذاشت. بچه‌ها بی‌خبر از همه جا خواب خوابِ بودند. همسرم نیم ساعت بعد برگشت. بچه‌ها را بیدار کردیم که برویم؛ همین نیم ساعت؛ بهترین خواب زندگی‌شان شده بود؛ سردماغ و سر کِیف شده بودند ... باورش سخت بود؛ اینجا بودیم، نجــــــــف، خانه پدری ... غرق در محبت امیرالمومنین ... بچه‌ها؛ در حال ساخت یکی از شیرین‌ترین خاطرات زندگی‌شان هستند؛ در حال چشیدن نیمچه سختی با طعم محبت و دوست داشتنِ پدر واقعی؛ بچه‌ها؛ در حال سریع‌تر بزرگ شدن‌اند ... 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4