🔖 #رمان 📚
💓 #تا_پروانگی 🦋
3️⃣1️⃣ #قسمت_سیزدهم 💌
نگاه ارشیا روی صورتش چرخی خورد و گفت:
_چرا چشمات انقدر پف کرده؟
نباید چیزی لو میداد. شانه بالا انداخت و آب پرتقال را توی لیوان ریخت.
_سردرد داشتم. دیشب خوب نخوابیدم.
_چرا؟ مگه عصبی شدی؟
از ارشیا بعید بود این کنجکاوی و سوال و جواب کردن. ریحانه نگران اتفاقهای دیروز بود. نباید شوهرش میفهمید چه کارهایی کرده. صدایش را صاف کرد و جواب داد:
_خب، تمام این هفته عصبی بودم، بخاطر تو.
_حتما دیشب تا صبحم گریه کردی. بخاطر من. نه؟
یعنی رادمنش چیزی گفته بود؟ شک کرد. توی ذهنش نذر کرد اتفاقی نیفتد و امروز بخیر بگذرد. پردهی زبرای اتاق را جمع کرد.
_جات تو خونه خالی بود.
_گفتی پیش ترانه بودی که
_ترانه پیش من بود. بازجویی می کنی؟
_از دروغ گفتن متنفرم.
پس فهمیده بود. دستش لرزید از ترس. نفسش را فوت کرد و زیر لب زمزمه کرد:
_خدا بخیر کنه.
چرخید و روبهروی تخت ایستاد و گفت:
_چه دروغی ارشیا؟
_یعنی فکر کردی چون موقتا علیل شدم و این گوشه، روی این تخت لعنتی گرفتارم دیگه حواسم به چیزی نیست؟
عصبانی شده بود و این اصلا به نفع ریحانه نبود.
_آروم باش. اتفاقی نیفتاده که...
_بس کن ریحانه. قسم نخور، دروغ گفتنم حدی داره.
شاید بهتر بود سکوت کند. نشست و مستاصل نگاهش کرد.
_خودت می دونی که هیچ وقت دوست نداشتم زن و زندگیم رو با شرکت و کارم قاتی بکنم، چون یه بار ضربه خوردم و تاوان دادم. پس با چه اجازهای راه افتادی دنبال وکیلم و قرار ملاقات گذاشتی؟
انگار یک سطل آب سرد ریختند روی سرش. یعنی رادمنش انقدر دهن لق بود؟جواب سوال نپرسیدهاش را ارشیا داد:
_اینم که من از کجا فهمیدم مهم نیست. این که تو چرا فهمیدی مهمتره. هر چند مطمئنم زیر سر ترانهست نه خودت.
_من غریبه ام؟ توقع داری وقتی به این حال و روز افتادی مثل همیشه کور و کر بمونم؟
حالا صدای جفتشان بلند شده و صورت هر دو از عصبانبت سرخ شده بود.
_تو چه کمکی میتونی به من بکنی؟ چرا بدبخت شدنم رو جار زدی؟ چرا خواهرت باید از ورشکست شدنم با خبر بشه؟ هان؟ نمیخوام چیزی بشنوم. هیچ میفهمی که با این دوره افتادن و سرک کشیدنت فقط منو خورد کردی؟ شما زنها آخه چی میفهمین از دنیای ما مردا؟
_ببین ارشیا...
_توقع نداشتم ریحانه، از تو توقع این دزد و پلیس بازیها رو نداشتم.
احساس میکرد بیگناهترین متهم روی زمین است. چه آدم کم اقبالی بود. برای آخرین بار دهن باز کرد تا توضیح دهد:
_ببین من
_بسه، دلیل بیخودی نمیخوام. فقط از اینجا برو. برو لطفا.
سرش سوت میکشید. ارشیا اجازهی حرف زدن و دفاع نمیداد. عصبانی شده بود و تحمل داد و بیدادهایش را نداشت. دوباره اشکها راه گرفته بودند. چادرش را برداشت و با سرعت بیرون رفت.
ادامه_دارد... 🔜
#تیموری ✍️
#داستان_سریالی 📨
⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد
🏴@haqiq_center
🌱 اندکی درنگ
💢 کجای زندگی باید تلاش کرد
▪️موتور کشتی بزرگی خراب شد. مهندسان زیادی تلاش کردند تا مشکل را حل کنند اما هیچکدام موفق نشدند!
🔘سرانجام صاحبان کشتی تصمیم گرفتند مردی را که سالها تعمیرکار کشتی بود، بیاورند.
🔹وی با جعبه ابزار بزرگی آمد و بلافاصله مشغول بررسی دقیق موتور کشتی شد. دو نفر از صاحبان کشتی نیز مشغول تماشای کار او بودند. مرد از جعبه ابزارش آچار کوچکی بیرون آورد و با آن به آرامی ضربهای به قسمتی از موتور زد. بلافاصله موتور شروع به کار کرد و درست شد.
▫️یک هفته بعد صورتحسابی ۱۰هزار دلاری از آن مرد دریافت کردند.
🔸صاحب کشتی با عصبانیت فریاد زد: او واقعا هیچ کاری نکرد! ۱۰هزار دلار برای چه میخواهد بگیرد؟ بنابراین از آن مرد خواستند ریز صورتحساب را برایشان ارسال کند.
📌مرد تعمیرکار نیز صورتحساب را اینطور برایشان فرستاد:
🔨ضربهزدن با آچار، ۲ دلار و تشخیص اینکه ضربه به کجا باید زده شود، ۹۹۹۸ دلار.
🔖و ذیل آن نیز نوشت:
🟠 تلاشکردن مهم است. اما دانستن اینکه کجای زندگی باید تلاش کرد میتواند همه چیز را تغییر بدهد.
#درنگ
⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد
@haqiq_center
#یادداشت_سیاسی
💢 شکایت؛ آخرین پرده از نمایش طولانی بدهی کره به ایران
✍️#محمدصادق_خرسند
🌐 یکی از خبرهای بحث برانگیز روزهای گذشته، اعلام شکایت ایران از کره جنوبی بابت بلوکه کردن غیرقانونی اموال ایران است. کره ای ها، تا پیش از اعمال تحریم ها، یکی از شرکای اصلی اقتصادی ایران محسوب می شدند اما در پی اعمال تحریم ها این مراودات تا حد زیادی کاهش یافته است.
▫️به طور مسلم در روابط ایران و کره جنوبی، هیچ متغیری به اندازه تحریم های آمریکا تأثیر منفی نداشته است. در هم تنیدگی اقتصاد کره جنوبی و آمریکا، تا حدود زیادی کره ای ها را وادار به همراهی در تحریم های ایران نموده است.
➖در چند سال گذشته، دو اتفاق مهم در روابط ایران و کره رخ داد که تیرگی روابط این دو کشور را به همراه داشت. یکی، توقیف کشتی کره ای در دی ماه 1399 به دلیل عدم رعایت مقررات زیست محیطی و دیگری اظهارت ضد ایرانی رئیس جمهور کره در جمع نظامیان این کشور در امارات. به نظر می رسد هر دو کشور مایل به تیرگی بیشتر روابط نیستند ولی عواملی باعث شده است در این مسیر حرکت نمایند. در حال حاضر روابط ایران و کره جنوبی در پایینترین سطح مبادلات بازرگانی قرار دارد، به طوری که هم اکنون تعاملات اقتصادی با کره زیر یک درصد کل تجارتِ ایران با سایر کشورهای جهان می باشد.
🔸بدون تردید یکی از دلایل اصلی تیرگی روابط ایران و کره، بلوکه شدن دارایی های ایران در این کشور است که نشانگر همراهی آن با آمریکا در اعمال فشار حداکثری علیه ایران بوده است. ایران تاکنون چند بار به صورت رسمی خواستار آزادسازی این دارایی ها بوده اما پافشاری کره بر عدم امکان آزادسازی این اموال بدون رضایت آمریکا، آخرین پرده از این نمایش را رقم زده است که همان شکایت ایران از کره جنوبی به دادگستری بین المللی می باشد.
🔹قطعاً شکایت از کره جنوبی می تواند جدیت و میزان نارضایتی ایران را این اقدام آنان نشان دهد. همچنین این میتواند بانکهای کرهای میزبان پولهای حاصل از فروش نفت ایران را تحت فشار قرار دهد؛ زیرا طرح دعوی علیه آنان، ریسک همکاری با این بانک ها را بالا می برد.
▪️کرهایها به خوبی میدانند که در حال فدا کردن آینده روابط با ایران به قیمت رضایت امریکا هستند و این مطلب در رسانهها و محافل سیاسیِ رقیبِ دولت کره نیز به چشم می خورد. مقامات کره نباید از این حقیقت غافل شوند که ایرانیان، حافظه تاریخی فوق العادهای دارند که فراتر از همه سیاستورزیها عمل می کند و به طور حتم، نقش منفی این روزهای کره، در آن ثبت خواهد شد.
#جنگ_ترکیبی
#روابط_خارجی
⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد
🏴@haqiq_center
🌁 عکس نوشت
💎 زندگی به سبک شهدا
🥀 میروم مادر، که اینک کربلا میخواندم
▪️شهید محمدحسین شهربانوزاده
➖یپارچه رو که زدم کنار بُهتم برد. باورم نمیشد؛ خود محمدحسین بود؛ دوست همیشگی من. هنوز داشت میخندید.
▫️شروع کردم به گشتن جیبهایش. میخواستم وسایلشو زودتر برسونم به دست خانوادهاش.
توی جیبش یه کاغذ پیدا کردم. روش نوشته بود: «میروم مادر،که اینک کربلا میخواندم.»
🎙راوی: از رزمندگان گردان بلال لشکر 7 ولیعصر (عج)، از بچه های دزفول
#عکس_نوشت
#سبک_زندگی
⛱با حقیق همراه باشید
🏴@haqiq_center
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فلسفه مد و پوشش
⁉️ آیا میدانید چرا مچ پا و دست و دکمه مانتوها در مد جدید لباسها باز است؟
⤴️ لطفاً این ۴ دقیقه کلیپ که ارزش دیدن برای حفظ شخصیت انسان دارد را ببینید تا بیشتر آگاه شوید.
#حجاب
#ســـواد_رســـانـــه_ای
⛱با حقیق همراه باشید
🔻 @haqiq_center
🔻حجاب بانوان ستون خیمه عفاف و ایمان جامعه است ؛
باید محکم ایستاد !
💠 خداوند بر درجات شهید حاج حسن ایرلو سفیر وقت ایران در یمن بیفزاید که می فرمود :
تجربه سالهای گذشته نشان داده""جمهوری اسلامی در کارزار مبارزه فلز خاصی دارد !
به نحوی که هر چه عمق دشمنی بیشتر و حجم توطئه بر علیه آن بزرگتر باشد حاصل آن برای نظام مقدس اسلامی پیروزی بزرگتر و فتوحات عظیم تری خواهد بود"" ؛
🔹در تکمله این سخن حکمت آمیز باید گفت :
شرط اساسی جاری شدن این قاعده ی الهی ؛ نخست تبعیت محض از امام المسلمین و بعد هم صبر و استقامت و مبارزه دائم با صورتهای مختلف هجوم مستمر دشمن است ؛
"فتنه جاری کشف حجاب" قلیلی از افراد سازمان یافته و یا فریب خورده هم از این قاعده مستثنی نیست ؛
🔻باید با تبعیت کامل از امام جامعه ، با صلابت و عقلانیت ، همه جانبه در مقابل جریان هرزگان افسار گسیخته ایستاد ؛ باید مشفقانه نصیحت کرد و مدبرانه و قاطعانه و بدون سهل انگاری اعمال قانون نمود؛ باید گفت ؛ باید نوشت ؛ باید فریاد برآورد ؛ باید هسته های مردمی امر به معروف و... را فعال نمود ، باید در راه اجرای احکام الهی هزینه داد و "رنج" دفاع از ارزشهای اسلامی را تحمل کرد که "گنج" الهی بزرگی در پس آن نهفته است ؛
🔸 به تعبیر حکیمانه امام خامنه ای دشمن آرایش جنگی گرفته ما هم باید آرایش جنگی بگیریم [ ۲ ]
نباید تردید نمود ؛ نباید ترسید ؛ نباید ذره ای تزلزل بخود راه داد ؛ نباید ذره ای در مقابل توطئه شیاطین عقب نشینی نمود ؛ در یک کلام در این "میدان" هم باید حاج قاسم سلیمانی بود مدبر و شجاع و با صلابت ؛
و فراموش ننماییم که در مقاتله حق و باطل کید دشمن ضعیف است ؛
⭕️ الَّذِينَ آمَنُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ۖ وَالَّذِينَ كَفَرُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُوا أَوْلِيَاءَ الشَّيْطَانِ ۖ إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطَانِ كَانَ ضَعِيفًا
🖋میراحمدرضا حاجتی
۱ ] يَا بُنَيَّ أَقِمِ الصَّلَاةَ وَأْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَانْهَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَاصْبِرْ عَلَىٰ مَا أَصَابَكَ ۖ إِنَّ ذَٰلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ ( لقمان / ۱۷ )
۲ ] امام خامنه ای ( ۱۱/ ۲/ ۹۸ ) :
آرایش دشمن آرایش جنگی است؛ از لحاظ اقتصادی آرایش جنگی گرفته؛ از لحاظ سیاسی آرایش جنگی گرفته؛ فقط از لحاظ نظامی علیالظّاهر آرایش جنگی ندارد که آن هم البتّه حواس نظامیهای ما جمع است؛ همان طور که عرض کردم از لحاظ فضای مجازی آرایش جنگی گرفته؛ در مقابل این دشمنی که آرایش جنگی در مقابل ملّت ایران گرفته، ملّت ایران بایستی آرایش مناسب بگیرد، باید خودش را آماده کند در همهی بخشهای مختلف.»
#حجابوعفاف
⛱با حقیق همراه باشید
🔻 @haqiq_center
🔖 کتاب صوتی با کاروان حسینی
🎙 از شنبه تا چهارشنبه کتاب صوتی📻 «با کاروان حسینی🏴 از مدینه تا مدینه» را میتوانید راس ساعت 17 دریافت کنید.
🎵 این کتاب، پژوهشي تاريخي، تحليلي و انتقادي مفصل و نويني است با عنوان «با کاروان حسيني از مدينه تا مدينه»، اين پژوهش تاريخ دوران امامت امام حسين عليه السلام و پيش آمدهاي مربوط به باقيمانده خاندان پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم، پس از شهادت امام تا بازگشت مجدد کاروان حسيني به مدينه را که با قيام عاشورا ارتباطي تنگاتنگ دارد، در بر مي گيرد.
💌لطفا با دوستانتون به اشتراک بگذارید📚
⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد
🏴@haqiq_center
ba karevane hosaini 01.mp3
5.71M
🎙 کتاب صوتی با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه(قسمت اول)
🔖 با موضوع:
💢 تاريخ دوران امامت امام حسين عليه السلام و پيش آمدهاي قبل و بعد از قیام عاشورا و شهادت امام تا بازگشت مجدد کاروان حسيني به مدينه.
📆 شنبه تا چهارشنبه ساعت 17
#با_کاروان_حسینی
#کتاب_صوتی
#پادکست
⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد
@haqiq_center
20.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپانه
🍃اثر بذار...
ثانیه ۵۰ به بعد خیلی مهم
🔺با همه ارتباط برقرار کنید
ارتباط خوب مثبت برقرار کنید...
🔻نترس برو و اثر بذار🌱
بیا مثل حاج قاسم مون بشیم😁
⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد
🏴@haqiq_center
🦋
🔖در کانال #حقیق بخوانید👆👇
🦋رمان #تا_پروانگی 🦋
📕رمانِ جذاب و خواندنی تاپروانگی
📅شنبه تا چهارشنبهی هر هفته ساعت 21🎊🎉
📕برای خوندن این رمانِ جذاب،
عضو کانالِ "حقیق" بشید📒
💌لطفا با دوستانتون به اشتراک بگذارید📚
⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد
🏴@haqiq_center
🔖 #رمان 📚
💓 #تا_پروانگی 🦋
4️⃣1️⃣ #قسمت_چهاردهم 💌
پشت میز آشپزخانه نشسته بود. لیوان چای در دستش بود و بدون اینکه لب بزند هرازچندگاهی آه میکشید. احساس میکرد جغد شومی روی زندگیش سایه انداخته و شنیدن خبرهای بد همینطور ادامه دارد. چقدر ارشیا امروز ناراحت شده و چقدر خودش از دست رادمنش کفری بود. دلش میخواست زنگ بزند و تا میتواند بد و بیراه بگوید بخاطر رازداریش؛ اما میترسید با هر حرکت جدیدی آتشفشان درونی و نیمه فعال همسرش را روشنتر بکند.
_چیزی شده دخترم؟ خیلی ساکتی.
از حضور زری خانم معذب بود ولی چون طبقه پایین را رنگ میکردند چند روزی مهمان خانهی پسرش شده بود گویا. هرچند او هم بیخبر و سرزده آمده بود پیش ترانه. خانهی خودش و تنهایی را ترجیح میداد. مخصوصا حالا که خواهرش اینجا هم نبود.
_نه حاج خانم، چیزی نشده
سعی کرد لبخند تصنعی هم بزند اما لبهایش کش نمیآمدند. دستش هنوز هم میلرزید. زری خانم چشم ریز کرد و با دلسوزی گفت:
_رنگ به رو نداری، چیزی میخوری بیارم؟
_نه. زحمت نکشید. ممنونم چیزی نمیخورم.
_خلاصه که منم مثل مادرت. تعارف نکنی عزیزم.
با یادآوری خانمجان و نبودش غصهی عالم تلنبار شد روی قلبش. دوباره اشک به چشمش نشست. هیچ چیز از دید مادرها دور نمیماند انگار. گفت:
_یه وقتایی از همیشه بیشتر نبود خانمجان رو حس میکنم. انگار بعضی دردا و صحبتا فقط مادر دختریه
زری خانم لبخند زد. مهربان بود. دستش را گرفت و گفت:
_حق داری. خدا رحمتش کنه، زن نازنینی بود، اما تا بوده همین بوده. دو دقیقه از این غذا غافل بشم ته گرفته. تازگیا حواس پرت شدم. نگاه به قیافهی زهوار در رفته ی این قابلمه نکن مادر. من جونم به همین دیگچههای مسی و قدیمیه. هرچی هم بگن تفلون اِله و بله و خوبه، بازم قبولشون ندارم که ندارم.
هنوز داشت صحبت میکرد که ناغافل در مسی از دستش سر خورد و با سر و صدا پرت شد روی سرامیکهای دو رنگ آشپزخانه...
همه جای آشپزخانه را بخار گرفته بود. رشتههای نیمپخت ماکارانی دور تا دور گاز و روی زمین و سینک پخش شده بودند. و او درست وسط آشپزخانه ایستاده بود و مثل بیدهای باد زده میلرزید. نگاهش خورد به دست گره شدهی ارشیا که حالا سرخ بود و خیس. هول شد و همین که خواست قدمی بردارد ارشیا تقریبا نعره زد:
_میشه برای من دل نسوزونی؟ دستم چیزیش نمیشه اما اونی که داره آتیش میگیره وجودمه.
فقط چند روز از زندگی مشترکشان گذشته بود و هنوز آن چنان با خلقیات خاص همسرش آشنا نبود! با اینکه همچنان توی شوک حمله ناگهانی ارشیا به قابلمه ماکارانی روی گاز بود اما سعی کرد به خودش مسلط باشد.
_نمیخوای بگی چی شده؟
_یعنی خودت نمیدونی؟
_آروم باش تو رو خدا. اصلا هر اتفاقی هم که افتاده باشه باهم حرف میزنیم. بیا رو دستت آب خنک بگیر تا...
_همش تظاهر و تظاهر. اه. بسه بابا.
_چه تظاهری؟ من نباید بدونم به جرم کدوم گناه نکرده اینجوری باید تن و جونم بلرزه؟
_ده بار، ده بار زنگ زدم به خونه و جواب ندادی...
_همین؟ خب خونه نبودم.
_دقیقا این که کدوم گوری بودی برام مهمه.
داشت آشفته میشد ولی میخواست درکش کند.
با صدای زری خانم به زمان حال برگشت:
_ببخش دخترم ترسیدی؟ پیری و هزار دردسر. دستم قوت نگه داشتن یه در رو هم نداره.
چشمهای به اشک نشستهاش را بالا آورد و ناخواسته گفت:
_حق داره. ارشیا حق داره. من بهش قول داده بودم.
ادامه_دارد... 🔜
#تیموری ✍️
#داستان_سریالی 📨
⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد
🏴@haqiq_center
🌱 اندکی درنگ
💠 نور ایمان و ظلمت شیطان در مردم دنیا روز قیامت مشخص میشود
🔹اهل معرفتی را سؤال کردند:
مردم در دنیا و آخرت به چه مانند؟
🔸گفت:
درنگ کنید تا بگویم.
🔹او سؤالکنندگان را در زمستان به باغی برد و گفت:
کدامیک از شما میتوانید به من نشان دهید کدام درخت خشک شده و کدام درخت تَر است؟
🔸گفتند:
نمیدانیم.
🔹گفت:
مردم در دنیا مثال باغی در زمستان هستند که کسی از ظاهرشان نمیداند کدامیک دلشان به نور خدا زنده است و کدام یک مرده؟
🔸اما چون بهار شود و حرارت خورشید بر زمین دمَد درختان خشک از درختان زنده آشکار شود.
🔹در روز قیامت است که مردم مشخص شوند کدامیک در دنیا به نور ایمان زنده بودند و کدامیک به ظلمت شیطان مرده بودند.
#درنگ
⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد
@haqiq_center
🎤 17 مرداد روز خبرنگار گرامی باد.
🎧 هر حادثه وقتى در چاردیوارىِ سکوت و بیاعتنایى و غفلت قرار بگیرد، خواهد مرد و فراموش خواهد شد.
📡 پایدار شدن حوادث بستگى دارد به اینکه مبلّغان و خبررسانانى امین، صادق و باانگیزه داشته باشند.
#روز_خبرنگار
#مناسبت
⛱با حقیق همراه باشید
🏴@haqiq_center
#یادداشت_اعتقادی
💢 امام حسین و کرامت انسانی
✍️#مهدی_جبرائیلیتبریزی
💠 یکی از آثار نهضت عاشورا حفظ کرامت انسانی و اعطای دوباره آن به انسان است. قرآن به کرامت ذاتی انسانها اشاره میکند {و لقد کرمنا بنی آدم} از جمله اسباب این کرامت از نظر مفسرین عقل است یعنی وقتی خداوند به انسان عقل را عطا کرد، به او کرامت داد. و همین سبب افضلیت انسان از دیگر مخلوقات شده است.
➖در روایتهای معصومین علیهم السلام هم به آن اشاره شده است. در زیارت اربعین وارد شده که {و بذل مهجه لیستنقذ عبادک من الجهاله و حیرت الضلاله} یعنی امام حسین خودش را فدا کرد تا بندگان خدا را از جهالت و بیعقلی و سرگردانی گمراهی نجات دهد.
▪️جهالت در قرآن و روایات اهل بیت علیهم السلام به معنای بیعقلی است نه بیسوادی. و وقتی بی عقلی بر انسان غالب شد، انسان به هر پستی و رذالت مرتکب میشود. چنانچه امیرالمومنین علیهالسلام در سفارش به امام حسن علیه السلام میفرماید { و اکرم نفسک عن کل دنیه}. دنیه به معنای پستی و حیوانیت است. کرامت نقطه مقابل دنیه است.
🏴بنابراین امام حسین علیه السلام خون داد تا مردم از جهالت و بیعقلی نجات یابند و به کرامت خویش بازگردند و در نقطه مقابل میبینیم که یزیدیان چگونه مرتکب انواع وحشیگریها و دنائت و رذالت میشوند. معیار درک حسن و قبح رفتارها هم عقل و عقلانیت است و از این رو هر انسان منصف و پاک سرشتی رفتارهای آنان را تقبیح میکند.
#امام_حسین علیهالسلام
#کرامت_انسانی
⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد
@haqiq_center
مقایسه جمهوری اسلامی و حکومت امیر المومنین آیت الله جوادی آملی.mp3
14.73M
🔴آیت الله جوادی آملی
جمهوری اسلامی از حکومت امیر المومنین (ع) بهتر است...
هر چند مانند مولا علی ع نیامده و نخواهد آمد.
👈چهار تا و چهارصد تا و چهار هزار تا فساد چیزی نیست که انسان بخواهد با آن اساس حکومت را بزند چرا که فساد در همه حکومت ها وجود داشته.
⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد
🏴@haqiq_center
رابطه نخبگان و کارگزاران با امیرالمومنین ع در مبارزه با ظلم و فساد-شبان.pdf
266.4K
🔰رابطه نخبگان و کارگزاران با امیرالمومنین در مبارزه با ظلم و فساد🔰
(پاسخی به یادداشت «حکومت علوی، بعثت عدالت»)
👇🏽بخشی از یادداشت👇🏽
◀️کارگزارانی که به خاطر فساد عزل شدند:
جبیره شیبانی؛یزید بن حجیه؛نجاشی؛عربی از قبیله کنده؛ابن هرمه؛ابوموسی اشعری؛منذر بن جارود؛ابوالاسود دوئلی؛قیس بن سعد؛عمروبن ابی سلمه؛قعقاع بن شور
◀️کارگزارانی که از حاکمیتهای قبلی ابقا شدند:
نمونه بارز آن زیادبن ابیه است که با وجود حرامزادگی به حکومت کرمان و فارس ابقا شد و قائل به برتری حضرت امیر بر معاویه در جنگ صفین بود و البته بعدها تحت نیرنگ معاویه به اردوگاه معاویه پیوست و در حاکمیت بصره و کوفه به شیعیان سخت گرفت
✅کندروی ها و تندرویهای نخبگان در رابطه با امیرالمومنین
🔶این افراد چنانچه وقایعی را می دیدند که به زعم خودشان و دید اولیه، بی عدالتی است، سریع در مقابل آن موضع می گیرند و و بدون سنجش دیگر مسائل و مصالح و بدون تحلیل درست از اوضاع زمانی و مکانی، در مقابل حرف ولی می ایستند با این توجیه که حق تنها همینی است که ما به آن رسیده ایم
🔶نمونه کندروها:
اسامه بن زید
یاران و شاگردان عبدالله بن مسعود
عبدالله عمر
برخی خواص کوفه
🔶نمونه تندروها:
عبدالله بن وهب(بعدها از سران خوارج شد)
مالک بن حبیب(رئیس نیروی نظامی حضرت)(این دو قاعدین جنگ جمل را مستوجب قتل دانستند)
مالک اشتر(مخالفت با عزل ابوموسی اشعری)
⭕️تفصیل بحث و داستان هر کدام شخصیتها را در فایل پیوست ببینید.
🖌 مهدی شبان
⛱با حقیق همراه باشید
🔻 @haqiq_center
ba karevane hosaini 02.mp3
4.91M
🎙 کتاب صوتی با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه(قسمت دوم)
🔖 با موضوع:
💢 تاريخ دوران امامت امام حسين عليه السلام و پيش آمدهاي قبل و بعد از قیام عاشورا و شهادت امام تا بازگشت مجدد کاروان حسيني به مدينه.
📆 شنبه تا چهارشنبه ساعت 17
#با_کاروان_حسینی
#کتاب_صوتی
#پادکست
⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد
@haqiq_center
⏰ به وقت احکام
#احکـــام نمــ📿ــاز
┘◄ پرسش :
❓آیا جایز است کسی که نماز قضا دارد، نماز مستحبی بخواند؟
✅ پاسخ :
اشکالی ندارد.
🔻تذڪر:
✍️ البته خواندن نمازهای قضا مهم تر از نمازهای مستحبی است؛ به خصوص اگر احتمال دهد که در آینده به راحتی موفق به قضای نمازهایش نمی شود.
#احکام_نماز
⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد
🏴@haqiq_center
🔖 #رمان 📚
💓 #تا_پروانگی 🦋
5️⃣1️⃣#قسمت_پانزدهم 💌
میخواست صحبت کند. باید سبک میشد. وگرنه از تو منفجر میشد. زری خانم پرسید:
_چه قولی؟ نه انگار واقعا یه چیزی شده که فقط خودت خبر داری. حال شوهرت خوبه؟
دقیقا از تنها چیزی که مطمئن بود همین خوب نبودن حال ارشیا بود. انقدر موج منفی برای خودش فرستاده و فکر و خیالهای عجیب و غریب کرده بود که تا خرخره پر شده بود. سرش مثل فرفره رنگیهای کوچک دوران بچگی پیچ و تاب میخورد. چیزی توی معدهاش میجوشید و حجمی از غذای نخورده را انگار مدام بالا و پایین میفرستاد. بوی غذایی که روی گاز بود و توی فضای نقلی آشپزخانه میپیچید هم تمام سرش را پر کرده بود. از هزار طرف تحت فشار بود بدون هیچ آرامبخشی. هرچند دلش نمیخواست اما یکدفعه مجبور شد سمت دستشویی بدود و یک دل ناسیر بالا بیاورد.
کاش میتوانست بلاتکلیفی و غمهای تلنبار شدهی سر دلش را عق بزند. فقط همین حال و روز جدید را کم داشت. صورتش را که شست، خودش هم از دیدن چهرهی رنجورش توی آینه وحشت کرد. به این فکر کرد که چه فامیلی خوبی دارد. رنجبر... همهی رنجها سهم او بود و بس. در را که باز کرد زری خانم لیوان به دست ایستاده بود. خوشبحال ترانه که لااقل مادر دومی داشت.
_بیا عزیزم یه قلوپ ازین شربت بخور حالت رو جا میاره.
با تمام ناتوانی لیوان را گرفت. زیرلب تشکر کرد و همانطور ایستاده، شیرینیاش را کمی مزه کرد.
_چرا نمیشینی دخترم؟
گوشهی شالش را روی صورت خیسش کشید و نالید:
_همه عمرم نشستم که حالا زندگیم فلج شده. دلم میخواد یه وقتایی انقدر وایسم تا بهم ثابت شه هنوز زندهام.
کنار پنجره ایستاد و نگاهش گره خورد به دسته عزاداری. انگار کوبش طبلها درست به قلب او وصل بود. خدایا باید خوشحال میبود یا ناراحت؟ دوباره هوس نذری کرده بود. قطره اشک سمجی از گوشه چشمش رد شد و روی دستش افتاد.
انقدر گریه کرده و جیغ کشیده بود که همه کلافه شده بودند. به قول خانمجان به زمین و زمان بند نبود. حتی دفتردار بچه را چپ چپ نگاه میکرد.
ارشیا عصبی شده بود و این از فک منقبض شده و پای راستش که روی سنگ مرمرها ضرب گرفته بود معلوم بود. فریبا هرچه بیشتر برای آرام کردنش سعی میکرد کمتر موفق میشد. ریحانه معنی اینهمه نگاه رد و بدل شده را نمیفهمید. خب هر بچهای گریه میکرد. حتی سر سفره عقد!
ادامه_دارد... 🔜
#تیموری ✍️
#داستان_سریالی 📨
⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد
🏴@haqiq_center
🌱 اندکی درنگ
وقتی به #زندگی فکر می کنید
این دو نکته را به خاطر داشته باشید:
هر چقدر احساس گناه داشته باشید
گذشته تغییر نمی کند....
و هر چقدر استرس داشته باشید
آینده عوض نمی شود...
#درنگ
⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد
@haqiq_center
🌁 عکس نوشت
💎 زندگی به سبک شهدا
🥀 هذا محب الحسین(عليهالسلام)
▪️روحانی شهید مرتضی زندیه؛
❣️گردان تخریب لشکر 17 علی ابن ابیطالب(عليهالسلام)
➖گریه کن امام حسین (عليهالسلام) بود؛ از اونایی که گریه کردنش با بقیه فرق میکرد. وقتی از مجلس روضه امام حسین(عليهالسلام) میآمد بیرون چشمانش سرخ شده بود، از بس گریه میکرد.
▪️کارهاش طوری تنظیم میشد که به روضه امام حسین(عليهالسلام) برسه. هر جا روضه بود میدیدیش.
➖ زیارت عاشورا میخوند، روزی چند بار.
▫️همیشه هم میگفت: «من توی بغل تو شهید میشم.»
❣️حرف اون شد. تو بغل من شهید شد اونم با گلوی بریده. روی سنگ قبرش با خط درشت نوشتند: «هذا محب الحسین(عليهالسلام).»
🎙راوی: حاج حسین کاجی از گردان تخریب لشکر 17 علی ابن ابیطالب(عليهالسلام)
#عکس_نوشت
#سبک_زندگی
⛱با حقیق همراه باشید
🏴@haqiq_center
#یادداشت_سیاسی
💢نقش بیبدیل رسانهها در مطالبهگری افکار عمومی
✍️#محمدصادق_خرسند
📜بدون تردید یکی از مؤثرترین ابزارهای کنترل قدرت سیاسی و تأمین منافع عامه، رسانهها هستند که نقش غیر قابل انکاری در رشد و توسعه سیاسی جوامع دارند. اهمیت رسانهها در تحولات تاریخ معاصر به حدی بوده است که بسیاری از متفکران علوم اجتماعی آن را رکن چهارم دموکراسی عنوان کردهاند که هیچ چیز دیگری قادر به ایفای نقش آن نخواهد بود. در سالهای اخیر، قدرت سیاسی به واسطه حضور رسانهها، در عریان ترین حالت تاریخی خود قرار گرفته که با رشد خیره کننده فناوریهای ارتباطی، این امر روزافزون بوده است.
➖شاید یکی از نکات جالب توجه کودتای 28 مرداد 1332 ضد دکتر مصدق که سالگرد آن نیز نزدیک است، استفاده از ظرفیت رسانهای مانند رادیو بی بی سی بود، نقشی که با جمله معروف «اینجا لندن است و اکنون ساعت دقیقا ۱۲ نیمه شب است» آغاز و اجرا گردید. پیامی که در حقیقت رمز عملیات آژاکس برای سرنگونی دولت محمد مصدق بود. جدای از این واقعه، ماجرای رسوایی واترگیت که به برکناری نیکسون از ریاست جمهوری آمریکا انجامید، نیز یکی دیگر از وقایع مهم تاریخ معاصر است که با افشاگری روزنامه واشنگتن پست اتفاق افتاد. این موارد نشان می دهد رسانه ها تا چه اندازه می توانند در تحولات سیاسی نقش داشته باشند.
🌀سابقه حضور رسانه در فضای سیاسی ایران به سال 1216 در زمان سلطنت محمدشاه قاجار می رسد که طی آن نخستین روزنامه ایران به نام کاغذ اخبار به مدیریت و سردبیری «میرزا صالح شیرازی کازرونی» در تهران منتشر گردید. تا سال 1285 یعنی سال انقلاب مشروطه حدود 11 عنوان نشریه در ایران ده میلیونی آن زمان منتشر میشد. نکته قابل توجه این نشریات، وابستگی آنان به استبداد و بیتوجهی صرف به افکار عمومی بود.
▪️بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، رسانهها نقش بسیار مهمی در تحولات سیاسی و اجتماعی ایران داشتهاند. گسترش چشمگیر کمی و کیفی مطبوعات بعد از انقلاب بر کسی پوشیده نیست. اگرچه فضای رسانهای ایران در این سالها بیشتر در قالب رسانههای منتقد و طرفدار وضع موجود یا همان چپ و راست سیاسی مطرح بودهاند، اما به هر حال عملکرد غیر قابل انکاری در کنترل قدرت سیاسی داشتهاند.
▫️ بدون تردید هیچ حرکتی در جامعه امروز از نگاه تیزبین رسانهها پنهان نبوده است. رسانهها ميتوانند فضايي فراهم سازند و به كمك تكرار، از اين فضا براي جهت دادن به افكار عمومي استفاده كنند. شاید آخرین نقش رسانهها در پیگیری یک موردِ حساس برای افکار عمومی، ماجرای اکبر طبری باشد. هنوز چند روزی از خبر آزاد بودن اکبر طبری نگذشته است که قوه قضائیه اعلام کرد این فرد برای گذراندن دوران محکومیت خود به زندان بازگشته است.
➖ شکی نیست که فشار سنگین افکار عمومی در این قضیه بی تأثیر نبوده است. فشاری که رسانهها مهمترین نقش را در شکلگیری آن داشتند. به ثمر رسیدن یک خواسته عمومی در پرتوی فشار رسانهای یکی از روشهای مهم افکار عمومی برای تأثیر بر فضای سیاسی و اجتماعی کشور است. در همین راستا، بحث سواد رسانهای مطرح میشود که می تواند نقش مهمی در نگرش صحیح افکار عمومی به مسائل مختلف داشته باشد. به طور قطع در ایجاد یک جامعه مطالبهگر و افکار عمومی پویا، هیچ چیزی به اندازه سواد رسانهای موثر نیست. سوادی که به نظر میرسد نیاز مبرم جامعه امروز ایران است و می تواند کشور را در مسیر رشد و توسعه یاری نماید.
#رسانه
⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد
🏴@haqiq_center
💢 18 مردادماه روز بزرگداشت شهدای مدافع حرم
💠 رویش جوانان مدافع حرم نتیجه زنده نگهداشتن یاد شهداست.
⛱با حقیق همراه باشید
🔻 @haqiq_center
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 سلسله مباحث قرآنی
📻#پادکست
📌قسمت چهارم: آیا امر به معروف و نهی از منکر مخالف کرامت انسان است؟
🎙#استاد_مهدی_عزیزان
⛱با حقیق همراه باشید
🔻 @haqiq_center
🥀اندکی درنگ
💢هزینه یک لحظه سکوت یا موضع نابجا
گاهی اوقات سکوت ما در وقایع سیاسی اجتماعی یا موضع گیری نابجا شاید در همان لحظه هزینه ای نداشته باشد اما با گذشت زمان خسارت فاجعه آمیز بوجود می آورد
.
عمرسعد، شمر، سنان، خولی و دیگران شمشیر بدست به جنگ امام حسین(ع) رفتند اما این مرحله نهایی این فاجعه بود مدام باید پرسید چه کسانی راه را برای این جنایتکاران هموار ساختند؟
.
پیش تر از این افراد، دیگرانی راه را برای قتل حسین(ع) فراهم کردند. فرقی بین خنجر شمر و سکوت علمای کوفه وجود ندارد. اگر آنان در مقابل ابن زیاد #سکوت نمی کردند، اگر بصورت متحد موضع می گرفتند، اگر بموقع وارد میدان می شدند هیچ گاه خنجر شمر به حنجر امام نمی رسید
.
از طرف دیگر، وقتی ابن زیاد دستور دستگیری یکی از بزرگان شیعه جناب هانی بن عروة را داد. قبیله او برای تصرف دارالاحکومه با شمشیر آخته مقابل مقر حکومت تجمع کردند اما یک موضع گیری #شریح_قاضی که خواست دروغ نگوید اما راستش را همنگفت مردم را فریب داد دو پهلو سخن گفت و مردم خیال کردند هانی میهمان ابن زیاد است
علت سندیت و اعتبار سخن #شریح_قاضی برای مردم این بود که او را قاضی منصوب خلیفه دوم می دانستند!
.
گاهی سکوت لازم
و گاهی حرام است
انسان باید قدرت تشخیص داشته باشد که کجا فریاد بزند و در کجا سکوت اختیار کند
#درنگ
#لبیک_یا_حسین
#یااباعبدالله
⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد
🏴@haqiq_center
ba karevane hosaini 03.mp3
5.54M
🎙 کتاب صوتی با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه(قسمت سوم)
🔖 با موضوع:
💢 تاريخ دوران امامت امام حسين عليه السلام و پيش آمدهاي قبل و بعد از قیام عاشورا و شهادت امام تا بازگشت مجدد کاروان حسيني به مدينه.
📙انتشارات زمزم هدایت:
@entesharat_zamzam_hedayat
📆 شنبه تا چهارشنبه ساعت 17
#با_کاروان_حسینی
#کتاب_صوتی
#پادکست
⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد
@haqiq_center
📸 ۴۵ میلیارد مترمکعب؛ برداشت سالانه آب از چاههای ایران
🔻 ۸۰۰هزار چاه مجاز و غیرمجاز ۶۰۲دشت کشور را با خطر فرونشست مواجه کردهاند.
به نقل از همشهری
⛱با حقیق همراه باشید
🔻 @haqiq_center
🔖 #رمان 📚
💓 #تا_پروانگی 🦋
6⃣1️⃣#قسمت_شانزدهم 💌
فریبا مجبور شده بود با شوهرش بچه را بردارد و بزند بیرون تا آرامش به فضای محضر برگردد یا شاید هم به جان بیقرار ارشیا. بعد از چند دقیقه و همزمان با تمام شدن امضاهای بی سر و ته، با ریحانه تماس گرفته و گفته بود:
_ریحانه جان منتظر ما نمونید که عجیب شانسمون زده امروز. فرنوش رو داریم میبریم پیش دکترش
_چرا؟ بدتر شده؟
_نه تو دلواپس نشو بیخودی. یکم تب داره نگرانم. اینجوری خیالم راحتتره اگه دکتر ببینش. ترسیدم به ارشیا زنگ بزنم والا! گفتم به خودت بگم.
_ترس چرا؟
_بگذریم حالا. ریحانه جونم فقط ببخشید که نشد تو لحظههای قشنگ کنارت باشم.
_این چه حرفیه عزیزم؟ بچه واجبتره. مراقبش باش.
_فدای تو عروس مهربون، خوشبخت بشی ایشالا.
و همین که قطع کرد صدای ارشیا گوشش را پر کرد:
_فریبا بود؟ نمیاد نه؟
نگاهش کرد. این رویا بود یا کابوس؟ بین زمین و آسمان دست و پا میزد. بعدترها جای فریبا میبود یا... با بغض پنهانی که خیلی هم بیدلیل نبود پاسخ داد:
_داره میره دکتر
مطمئن بود چیزی جز نگرانی، لحظهای در سوال بعدی ارشیا پنهان نبود. دقیقا چیزی مثل بغض خودش.
_بچه خوبه؟
_آره فقط میخوان خیالشون راحت بشه
و نفسی که مردانه بیرون فرستاد. متعجب شدنش البته طولی نکشید. ارشیا انگار امضای بند نانوشتهی آخر را شفاهی میخواست. پرسید:
_قول و قرارمون که یادت میمونه، نه؟
دوباره و سهباره از هم فرو پاشید. به چهرهی دلواپس خانمجان و صورت خندان ترانه که نگاه کرد فهمید باید تردیدها را پس و پیش کند. سری به تایید تکان داد. امیدوار بود قطره اشک کوچکی که روی انگشتهای گره خوردهاش چکیده را کسی ندیده باشد.
دستهای چروک خوردهی زری خانم دست سردش را گرفت.
_هیچ وقت انقدر آشوب ندیده بودمت ریحانه جان. چیزی شده؟ نه؟
انگار حساب زمان و مکان از دستش در رفته بود. گفت:
_نباید با وکیلش قرار میذاشتم. ارشیا ناراحته ازم. میگه دودوتای حساب کتاب کاری رو نباید با زن و زندگی جمع کرد.
_حرفش بیحساب نیست
_نیست که دلم آشوب شده، اما باید میفهمیدم چه به سرش اومده یا نه؟ من زنشم. اون خودداره و بروز نمیده ولی منم حق دارم بدونم چه خبره کنار گوشم.
_پرسیدی و نگفت؟
چه سوال سختی بود.در واقع کمترین کاری که میکردند حرف زدن بود. نه او میپرسید و نه ارشیا حرفی میزد.
_نپرسیدم.
_حالا مردت فکر و خیال کرده که بیاعتمادش کردی پیش دوستش؟
_شما که نمیدونید حاج خانم. اون کلا از همکلام شدن من با دوستا و همکاراش متنفره چون...
_حق داره مادر. یه چیزایی خانمجان خدا بیامرزت بهم گفته بود از اخلاق و منش و شرایطش. ندیده و نشناخته نیستم که. شوهرتم بعد از اینهمه وقت زندگی، زنش رو میشناسه. لابد همه حرفش اینه که کاش از خودش میپرسیدی. از دلش در بیار. مرد جماعت، موم دست زنه اگه زن...
هرچند سعی میکرد مثل همیشه محکم بماند و گوش شنیدن باشد فقط؛ اما بغضی که هدیهی سر عقدش بود هنوز بیخ گلویش جا خوش کرده و شاید حالا نیشتر خورده بود که سرتق بازی در میآورد برای سر وا کردن. ناغافل پرید وسط حرفش و گفت:
_اگه زن اجاقش کور نباشه، زن نیست؟
ادامه_دارد... 🔜
#تیموری ✍️
#داستان_سریالی 📨
⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد
🏴@haqiq_center
🌱 اندکی درنگ
💠 نگذاریم بند «حرمت» پاره شود
🔹زندگى مثل يک كامواست؛ از دستت كه در برود، میشود كلاف سردرگم، گره مىخورد، میپيچد به هم، گرهگره مىشود.
🔸بعد بايد صبورى كنى، گره را به وقتش با حوصله باز كنى.
🔹زياد كه كلنجار بروى، گره بزرگتر مىشود، کورتر مىشود. يک جايى ديگر نمىشود کاری كرد.
🔸بايد سر و ته كلاف را بريد، يک گره ظريف و كوچک زد، بعد آن گره را توى بافتنى جورى قايم كرد، محو كرد كه معلوم نشود.
🔹يادمان باشد گرههاى توى كلاف همان دلخورىهاى كوچک و بزرگند، همان كينههاى چندساله، بايد يک جايى تمامش كرد و سر و تهش را بريد.
🔸زندگى به بندى بند استْ بهنام «حرمت» كه اگر پاره شود، تمام است.
#درنگ
⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد
@haqiq_center
🌁 عکس نوشت
💎 زندگی به سبک شهدا
🥀 فرمانده؛ اما نوکر امام حسین(عليهالسلام)
▪️سردار شهید حاج احمد کاظمی؛
❣️فرمانده نیروی زمینی و هوایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
➖حاجی حواسش به همه چیز بود، از محتوای سخنرانی و مداحیها و نماز جماعتهای ظهر عاشورا و تاسوعا گرفته، تا گذاشتن چند نفر مأمور برای جفت کردن کفشهای عزادارها و گرفتن اسفند دم در ... .
🔘 همۀ جلسههای هیئت یک طرف، عزاداری دهۀ اول محرم یک طرف. خدایی دهۀ اولی رو سنگ تموم میگذاشت، اما کیفیت اجرا براش خیلی مهمتر بود.
▫️همین دقتش بود که حالا هیئت عاشقان ثارالله لشکر 8 نجف اشرف شده یه الگوی نمونۀ عزاداری.
🎙راوی: همرزم شهید
#عکس_نوشت
#سبک_زندگی
⛱با حقیق همراه باشید
🏴@haqiq_center