خار و گل میخک
از شهید یحیی السنوار
#قسمت_شانزدهم_
🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕🌑
منفجر شد و تعدادی از سربازان زخمی شدند جیپ پس از برخورد به دیوار اطراف متوقف شد ناله و فریاد سربازان را می شنیدم و پس از بیدار شدن آنهایی که زنده بودند شروع به تیراندازی به همه چیز در خیابان کردند. بلافاصله نیروهای کمکی زیاد آمدند و بلندگوها شروع به اعلام منع رفت و آمد کردند و گفتند که متخلف مجازات خواهد شد، بنابر این مردم وارد خانه های خود می شدند سپس سربازان شروع به هجوم به خانه های حومه اردوگاه می کردند. زنان، مردان و کودکان را بشدت با قنداق تفنگ مورد ضرب و شتم قرار می دادند بلندگوها از مردان 18 تا 60 ساله خواستند که از مثل همیشه به مدرسه بروند.
و به محض آرام شدن بلندگوها صدای عده ای بلند شد که فریاد میزدند و از همه میخواستند که از اردوگاه خارج نشوند و توضیح می دادند که نیروهای اشغالگر نمی توانند وارد کمپ شوند چون مردان مقاومت در آنجا بودند در واقع فقط مردانی از خانه های حومه محله به مدرسه میرفتند که نیازی به ریسک زیادی برای رسیدن به آن نداشت نیروهای اشغالگر هر گاه می خواستند داخل کوچه های اردوگاه شوند از شلیک تفنگ و اسلحه از همه جهات کوچه های کوچک و پر پیچ و خم مجبور
به عقب نشینی می شدند میدویدند و فریاد می زدند.
آنهایی که به مدرسه می رفتند دو برابر لت و کوب میشدند و فحش میگرفتند بعد اجازه داده می شدند که به کمپ باز گردند. منع رفت و آمد یک هفته تمام ادامه یافت و در طی آن ما با لوبیا، عدس، فاصلیه و زیتون زندگی میکردیم، و اگرچه با ترس آمیخته بود اما این یکی از خوشمزه ترین غذاهایی بود که از ابتدای سال خورده بودیم همه در پناه تفنگ های مقاومت احساس غرور میکردند پس از گذشت دو روز از منع رفت و آمد مردم جرأت کردند خانه های خود را ترک کنند و در کوچه های باریک در عمق اردوگاه جایی که نیروهای اشغالگر نمی توانستند به راحتی به آن برسند، پشت درب
خانه های خود بنشینند.
قبل از عقب راندن مردان مقاومت که در گوشه و کنار اردوگاه کمین کرده بودند مردان مقاومت زیادی را دیدم و نتوانستم هیچ یک از آنها را بشناسم، زیرا صورت خود را پیچانده بودن کیفهای به دست داشتند سلاح های خود را حمل می کردند و پشت این دیوارها موضع گرفته بودند یا هم در انتها و یا گوشه یی از کوچه تعدادی از همسایه های محله مان را دیدم که در گوشه ای نشسته اند و چای مینوشند و برخی سیگار میکشند و از احساسات و ترسهای خود صحبت میکنند و احساس غرور و کرامتی میکنند که اشغالگران آنها را توهین کرده اند و به سینه های شان پا گذاشته بودند.
و کسی از آمدن ناشناخته ی میترسید آیا اوضاع به همین منوال خواهد ماند؟ و آیا آنها با نیروهای بزرگ به اردوگاه حمله نمی کنند؟ یا آنجا را با توپ بمباران نمیکنند و بر سر کسانی که در آن هستند را نمی سوزانند نظرها متفاوت بود، اما
این نظر که باید ثابت قدم بود غالب بود و قاعده ای که تکرار می شد این بود چه چیزی را از دست می دهیم؟
ما فقط محدودیت در دنیا و پیروزی در آخرت داریم پس ترس چیست؟ اینجوری همه صحبت ها تما م شد، مردی یعنی یک دقیقه به خدا زندگی کردند با سربلندی و عزت نه هزار سال آسفالت زیر گلیم سربازان اشغالگر بودن این گفتگو ها فقط در اردوگاه ما نبود بلکه در همه اردوگاه های نوار غزه و در همه اردوگاه ها جریان داشت.
در خیابانهای شهرها و روستاها یا در بسیاری از مناطق کرانه باختری و غزه مقاومت در سراسر کشور به شدت شروع شد، برخی از آن سازمان یافته و بسیاری از آنها ،فردی و ابتکارات محلی از سوی آزادگان و مردان ملت ما اخبار می
شنیدیم مخصوصاً در مورد کارهای برجسته مقاومت در اردوگاه جبالیا که نزدیک به اردوگاه ما بود.
ابو حاتم آنجا بود، او مقاومت را رهبری میکرد که دهها جوان و مرد از اردوگاهای دور و نزدیک به آن پیوستند. و همه شروع به نامگذاری آن به اردوگاه جباليا اردوگاه) (انقلاب کردند این خبر مانند آتش در کمپ پخش شد و مردم را شادتر می کرد و روحیه را بالا میبرد در کودکی این موضوع حتی در بازی ما به عنوان عرب و یهودی منعکس شد که عرب غالب میشود و دشمنان خود را شکست می دهد.
🌑🌕⚫️
🌕🌑🌕⚫️🌕🌑
#رمان_شهدایی
#هر_روز_با_یاد_شهداء
#شادی_روح_شهدا_صلوات
_._._._._🌷♡🌷_._._._._
@har_rooz_ba_shohada110
_._._._._🌷♡🌷_._._._._
✨بســــــم الّله الرّحمن الرّحــــــیم✨
❤️روزِمـان را بـا سَــلام بَـر چهـارده مَعْـصــوم آغـاز میکنیـم
🌺اَلْسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا رَسُـولَ اَللّه ﷺ
🌺اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا اَمیرَاَلْمـؤمِنـین
🌺اَلسَّـلامُ عَلَیْـکِ یا فاطِـمَةُ اَلزَهْـراءُ
🌺اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا حَسَـنَ بـنَ عَلیٍ نِ اَلمُجْتَبی
🌺اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا حُسَـینَ بـنَ عَلیٍ سَیــدَ اَلشُهَـــداءِ
🌺اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا عَلـیَّ بـنَاَلحُسَیْنِ زینَ اَلعـابِـدیـنَ
🌺اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا مُحَمَّـدَ بـنَ عَلیٍ نِ اَلباقِــرُ
🌺اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یـا جَعْفَــرَ بـنَ مُحَمَّـدٍ نِ اَلصـادِقُ
🌺اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا مُوسَـی بـنَ جَعْفَـرٍ نِ اَلکاظِـمُ
🌺اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یاعَلیَّ بـنَمُوسَـیاَلرِضَـا اَلمُرتَضـی
🌺اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا مُحَمَّـدٍ بـنَ عَلـیٍ نِ اَلجَــوادُ
🌺اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا عَلـیَّ بـنَ مُحَمَّـد نِ اَلهـادی
🌺اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا حَسَـنَ بـنَ عَلـیٍ نِ اَلعَسْــکَری
🌺اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا بَقیَــــةَ اللَّه، یا صاحِبَ اَلزَمـان
وَ رَحْـمَـــــةَ اَللّـهِ وَ بَرَکـاتِــهِ
🌴اللّـــهُـمَّ_عَجِّــلْ_لَوِلیِــڪَ_اَلْفَــــــــــرَجْ
❤️#هر_روز_با_یاد_شهداء
❤️#شادی_روح_شهدا_صلوات
_._._._._🌷♡🌷_._._._._
@har_rooz_ba_shohada110
_._._._._🌷♡🌷_._._._._
🇮🇷به کانال هر روز با شهدا
بپیوندیم🇮🇷
سلام، تقدیم به ساحت قدسے قطب عالم امکان
حضرت صاحب الزمان(عج) ...
❤السَّلامُ علیکَ یا بقیَّةَ اللهِ
یا اباصالحَ المهدی
یا خلیفةَالرَّحمن
و یا شریکَ القران
ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ
سیِّدی و مَولای
ْ الاَمان الاَمان
أللَّهُمَ عَجلْ لِوَلِیکْ ألْفَرَج بحق زینب کبری(س)
به قصد زيارت ارباب بی کفن :
❤السلام عليك يا اباعبدالله
و علي الارواح التي حلت بفنائك
عليك مني سلام الله أبدا
ما بقيت و بقي الليل و النهار
و لا جعله الله آخر العهد مني لزيارتكم
السَّلامُ عَلي الحُسٓين و
عٓلي عٓلي اِبن الحُسَين و
عَلي اولاد الحُسَين وَ
علَي اصحابِ الحُسَين.
أللهم ارزقنا زیارت الحسین (ع)
اللهم ارزقنا شفاعة الحسین (ع)
❤السلامُ عَلَیک یا امام الرئوف یا ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ المُرتضی
✨ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ✨
أللَّهُمَ عَجِّلْ لِوَلیِکَ ألْفَرج وَ العافیةَ وَ النَصر بِحَقِّ حضرت زینب(س)...
❤️#هر_روز_با_یاد_شهداء
❤️#شادی_روح_شهدا_صلوات
_._._._._🌷♡🌷_._._._._
@har_rooz_ba_shohada110
_._._._._🌷♡🌷_._._._._
🇮🇷به کانال هر روز با شهدا
بپیوندیم🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شهید_امروز
🎥 جوان گمنامی که قبل از،بیست سالگی فرماندهی تیپ شد
کسی که شهید همت سه روز،قبل از شهید شدنش؛ خواب شهادتش رو دید
🔸#سردار_شهید_محسن_نورانی
❤️#هر_روز_با_یاد_شهداء
❤️#شادی_روح_شهدا_صلوات
_._._._._🌷♡🌷_._._._._
@har_rooz_ba_shohada110
_._._._._🌷♡🌷_._._._._
🇮🇷به کانال هر روز با شهدا
بپیوندیم🇮🇷
15.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#صوت_الشهدا | 🎙
با همه ارتباط برقرار کنید
شهید حاج قاسم سلیمانی: با همه ارتباط خوب و مثبت برقرار کنید حتی با کسانی که ظاهرشان با شما متفاوت است. اگر هدف داری نترس! برو و اثر بگذار...
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
❤️#هر_روز_با_یاد_شهداء
❤️#شادی_روح_شهدا_صلوات
_._._._._🌷♡🌷_._._._._
@har_rooz_ba_shohada110
_._._._._🌷♡🌷_._._._._
🇮🇷به کانال هر روز با شهدا
بپیوندیم🇮🇷
برخی از دوستان از ما میپرسند که شخصیتِ علیعباس کجا و چگونه شکل گرفت که الگوی بسیاری از جوانان شد و مجموعه ای از صفات عالی انسانی را در خود به وجود آورد. شخصیت برادر ما، در مسجد شکل گرفت. او در مسجد جوادالائمه و در محضر اساتید و علما حضور داشت و استفاده میکرد. او تلاش میکرد به آموخته هایش عمل کند و در این راه موفق بود.
#شهید_علی_عباس_حسین_پور
❤️#هر_روز_با_یاد_شهداء
❤️#شادی_روح_شهدا_صلوات
_._._._._🌷♡🌷_._._._._
@har_rooz_ba_shohada110
_._._._._🌷♡🌷_._._._._
🇮🇷به کانال هر روز با شهدا
بپیوندیم🇮🇷
🔻 همهی کسانی که با ابراهیم بودند، میدانند؛ ابراهیم خیلی دستودلباز بود. اگر کسی به ابراهیم میگفت عجب ساعت قشنگی، یا عجب لباس قشنگی داری، ساعت یا لباس یا هر وسیلهی دیگری را که داشت، درمیآورد، میگفت بیا! مال تو! هیچوقت دل به چیزی نمیبست. یک جمله داشت که همیشه آن را میگفت: «به دنیا دل نبنده هر که مَرده!»
#شـهید_ابراهیم_هــادے
❤️#هر_روز_با_یاد_شهداء
❤️#شادی_روح_شهدا_صلوات
_._._._._🌷♡🌷_._._._._
@har_rooz_ba_shohada110
_._._._._🌷♡🌷_._._._._
🇮🇷به کانال هر روز با شهدا
بپیوندیم🇮🇷
💥دوازده راهکار زندگی بهتر
🖌 آیتالله سید عبدالله فاطمی نیا
🤲 برای تعجیل امر فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف صلوات
❤️#هر_روز_با_یاد_شهداء
❤️#شادی_روح_شهدا_صلوات
_._._._._🌷♡🌷_._._._._
@har_rooz_ba_shohada110
_._._._._🌷♡🌷_._._._._
🇮🇷به کانال هر روز با شهدا
بپیوندیم🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 شرح حال شهدا را بخوانید
✏️ رهبر معظم انقلاب:
من نمیدانم شماها این کتابهای شرح حال شهدا را میخوانید یا نه؛
من میخوانم و اشک میریزم و استفاده میکنم؛
برای من حقیقتاً استفاده دارد.
من خیال میکنم شما یکی از کارهایی که میکنید حتماً همین باشد که شرح حال این شهدای عزیز را، بخصوص بعضیشان را که خیلی معنویّت دارند، بخوانید؛ اینها استفاده کردند.
❤️#هر_روز_با_یاد_شهداء
❤️#شادی_روح_شهدا_صلوات
_._._._._🌷♡🌷_._._._._
@har_rooz_ba_shohada110
_._._._._🌷♡🌷_._._._._
🇮🇷به کانال هر روز با شهدا
بپیوندیم🇮🇷
خار و گل میخک
از شهید یحیی السنوار
#قسمت_هفدهم_
🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕🌑
فصل چهارم
تمام آن شب یا در حال آماده شدن برای مدرسه بودم یا در مورد آن صحبت میکردم و از برادرانم در مورد موضوعات آن سوال میکردم یا خواب میدیدم فردا اولین روز من در آنجا بود قبل از خواب به (النمليه) رفته بودم. بخشی کوچکی در اتاقمان بود و من لباسها را از آنجا بیرون آوردم و شروع کردم به پوشیدن آنها و پوشیدن کفشهای جدیدم. وقتی مادرم مرا دید به من داد زد احمد چه کار میکنی؟» با صدای آهسته جواب دادم برای مدرسه آماده میشوم می روم مدرسه.
او خندید و گفت وقت زیادی برای مدرسه مانده تا حال صبح نشده مامان صبح زود با نماز و دعای پدربزرگم از خواب بیدار شدم و بعد از آن نخوابیدم و به محض اینکه مادرم از خواب بیدار شد از رختخواب بیرون پریدم تا برای مدرسه آماده
شوم.
بعد از مدتی مادرم برادرانم را از خواب بیدار کرد و برادرم محمود را فرستاد تا دو پسر عمویم را در اتاق دیگر که با پدربزرگم خوابیده بودند بیدار .کند انگار به عروسی میرفتم او دستورات زیادی به من داد و مرا به خاطر باهوش بودن، بزرگ بودن و مرد بودنم ستود، سپس به هر یکی ما یک (شیلینگ که پنج آگورا از پوند اسرائیل میشد داد. یک تکه نان در کیف گذاشتیم که کاملاً خالی بود مادرم به برادرم محمود توصیه های زیادی بخاطر من کرد چون محمد کلاس سوم، ابتدائی بود و در همان مدرسه پسرانه پناهندگان ابتدائی الف، با من بود.
خواهرم تهانی کلاس پنجم ابتدائی دخترانه پناهنده (گان(ب) و برادرم حسن در کلاس اول مقدماتی ابتدایی پسرانه پناهنده گان (الف) و خواهرم فاطمه در کلاس سوم مدرسه مقدماتی در مدرسه مقدماتی دخترانه پناهندهگان (الف) برادرم محمود در دوره عالی کرمل کلاس دوم راهنمایی بود.
...و در مورد ابراهیم پسر عمویم او در کلاس دوم ابتدایی مدرسه ما بود و دیگر پسر عمویم حسن در کلاس اول متوسطه در مدرسه کرمل درس میخواند همه به یکباره از خانه خارج شدیم برادرم محمد یکی از دستانم را گرفته بود و پسر عمویم ابراهیم دست دیگرم را گرفته بود و من کیف پارچه ای ام را به گردنم آویختم و به سمت مدرسه حرکت کردیم. پس از یک سفر طولانی شروع به جدایی کردیم هر گروه به سمت دیگری حرکت کرد و ما سه نفر با هم ماندیم.
خیابان ها مملو از دختر و پسر بود مثل ما همه نسلها در راه ،مدرسه پسرها لباسهایی با رنگها و شکل های ترکیبی پوشیده بودند در حالی که دختران لباسی به نام (مریول) پوشیده بودند سفید و آبی که هر رنگ نیم سانتي متر بود موهایشان را با کراوات سفید بسته بودند و این چیزی بود که ما پسرها را از آنها متمایز می . کرد.
موهای تراشیده شده ما صفر درجه یا نزدیک به آن بود به مدرسه رسیدیم دستفروشان خیابانی زن و مرد بودند، برخی از آنها کالاهای خود را با گاریهای کوچک حمل می کردند و برخی از آنها را روی غرفه های کوچک گاری ها می. گذاشتند. وارد مدرسه شدیم و آن را حیاط بسیار بزرگی با درختان بلند یافتم و اطراف حیاط اتاقهای زیادی بود و در ورودی باغچه ای از گل رز گل (محمدی و گیاهان و در آن حوضی از آب بود.
برادرم محمد شروع کرد به معرفی کردن مدرسه به من این کلاس اول است (الف) و این کلاس اول (ب) و این ردیف اول (ج)، اینها ردیف دوم هستند اینها ردیف سوم .هستند
... و این اتاق معلمان است و این اتاق مدیر مدرسه است و این محل غذاخوری است و این حمامها و اینها شیرهای آبخوری زنگ اول به صدا درآمد و معلمان آمدند تا ردیف دانش آموزان قدیمی را مرتب کنند آنها سریع خودشان را مرتب کردند، در مورد ما دانش آموزان کلاس اول معلمان ما را جمع کردند و شروع به صدا زدن نامهای ما کردند. ما را به سه دسته تقسیم کردند و هر یک از معلمان گروه خود را گرفتند، معلم ما پیرمردی بود که عبایی بر تن داشت و بر سرش طربوش (کلاه مخصوص بود وی شیخ از هر بود وارد کلاس اول ابتدائيه (الف) ،شدیم آنجا شروع کرد به مرتب کردن ما بر اساس قد، اول کوتاه ترین ها می نشستند.
🌑🌕⚫️
🌕🌑🌕⚫️🌕🌑
#رمان_شهدایی
#هر_روز_با_یاد_شهداء
#شادی_روح_شهدا_صلوات
_._._._._🌷♡🌷_._._._._
@har_rooz_ba_shohada110
_._._._._🌷♡🌷_._._._._
خار و گل میخک
از شهید یحیی السنوار
#قسمت_هیجدهم_
🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕🌑
ما به سه دسته تقسیم شدیم که هر گروه سه نفر بود و هر سه روی یک چوکی چوبی نشسته بودیم روی یک تخته چوبی به طول بیش از یک متر و عرض حدود بیست و پنج سانتی متر جلوی ما یک تخته چوبی بود تخته ای به همین طول و عرض حدوداً 40 سانتی متر که کتابچه ها و کتابهایی را که میخوانیم گذاشتیم و زیر میز تخته دیگری بود که کیف هایمان را روی آن قرار میدادیم و همه اینها را با تیرهای چوبی به هم چسبانده و همه آنها را درست میکردیم. در یک کلاس درس سه ردیف از ذخیره گاه هر ردیف حدود هفت خالیگاه و در هر ذخیره سه ردیف از این ذخیره ها هر ردیف حدود هفت ذخیره و در هر ذخیره سه دانش آموز و بین هر ردیف و ردیف دوم وجود داشت.
مساحتی در حدود یک و نیم متر و در وسط اتاق روبروی این خالیگاهها میز و چوکی معلم قرار داشت و روی دیوار تخته سیاهی بود که به آن میگوییم تخته درسی هر کدام در چوکی که استاد برای او تعیین کرده بود نشستیم که خود را به ما معرفی کرد او شیخ حسن است و یکی یکی ما خود را به وی معرفی کردیم و هر کدام نام خود را گفت. شیخ حسن، از هرکس در مورد پدر و عموها و پدربزرگش میپرسید تا اینکه مطمئن شدیم همه آنها را میشناسد و حتی خانواده ما تا آنجا که وقتی خودم را احمد ابراهيم الصالح معرفی کردم استاد دستانش را به سوی آسمان بلند کرد و با صدای بلند دعا کرد که خداوند پدرت را به سلامتی به تو برگرداند فهمیدم که او میداند که پدرم غایب است و ما نمی دانستیم او کجاست. نگذشت که مقداری کتاب و دفتر و خودکار و پنسل پاک به کلاس ما آوردند و شیخ شروع به توزیع این اقلام بین ما کرد و هر کدام از ما یک کتاب خواندنی پر از تصاویر رنگارنگ زیبا برداشتیم که زیر آن نوشته بود که ما هنوز خواندن بلد نبودیم یک کتاب حساب و یک جزء از قرآنکریم و به هر کدام از ما .داد لگویی سبز دفتر سازمان ملل متحد، وزارت آموزش و پرورش یونسکو روی آن ترسیم شده بود شیخ شروع کرد به معرفی اقلامی که به ما داده بود. این کتاب خواندن است و این کتاب حساب است.
و یک کتابچه شما و مادران شما در خانه یک کتابچه برای خواندن و یک کتابچه برای محاسبه اختصاص می دهیم، هر روز دو کتاب دو ،دفتر یک خودکار و یک پنسل پاو را میآورید سپس برای هر کدام از ما شروع به نوشتن کرد و نام مان را با خطی زیبا و با قلم سیاه و سفید بسیار شیک و زیبا بر روی وسایلم نوشته بود روز اول مدرسه تمام شد و محمد و پسر عمویم ابراهیم دستم را گرفتند و برگشتیم به خانه رفتیم و هر کدام کیف اش را که پر از لوازم تحریر بود حمل میکردیم. روزها گذشت و من شروع به یادگیری خواندن و نوشتن و حساب کردم و مانند بقیه دانش آموزان کلاس شروع به حفظ چند سوره کوتاه کردم.
با هم به مدرسه می رفتیم و برای تفریح بیرون میرفتیم آنجا بازی میکردیم و ساندویچ هایی میخوردیم که مادرم برایمان پر از دوکا یا مخروط فلفلی ... که به ندرت پر از مربا میبود و گاهی در مقابل نصف لقمه نانی که از یکی از خانم هایی که دم درب مدرسه نشسته بود مقداری لبنه میخریدیم و میرفتیم آن را بخوریم و هیچ چیز خوشمزه تر از آن نبود که مزه ترش میداد به خانه میرفتیم و ناهار میخوردیم بعد محمود و حسن به کارخانه مامایم صالح می رفتند و در محله بازی میکردیم کتابهای مدرسه میخواندیم و کارهایی را که استاد شیخ حسن از ما خواسته بود انجام می دادیم، گاهی شبها دور هم جمع میشدیم دور تا دور لگن لباسشویی بعد از اینکه آن را میآوردیم و لامپ را در وسط آن قرار میدادیم هر کدام از ما کتاب یا دفترش را روی آن قرار میداد و در حالی که روی زمین نشسته می بودیم خم می شدیم تا درس ما را کامل کنیم در حالی که مادرم و بقیه آنها کسانی که درس نمیخوانند کنار ما مینشستند و صحبت میکردند.
هفته ای نمی گذشت که از صدای بلندگوها اعلام مقررات منع رفت و آمد را نمی شنیدیم و بفهمیم که یکی از چریک ها با پرتاب نارنجک یا تیراندازی به سمت یکی از تانکرهای تیل علیه نیروهای اشغالگر عملیات انجام داده است. نیروها سعی می کردند به کمپ هجوم ببرند اما چریکها با آنها مقابله می کردند و آنها ناامیدبرمی گشتند اتفاق جدیدی که امسال افتاد شهادت ابو يوسف همسایه ما بود) ابویوسف با دو جوان دیگر بیرون رفتند تا یکی از آنها عملیات چریکی علیه گشت ها اجرا کند.
نقشه این بود که یکی از جوانها در همان ساعت بمبی را به سمت گشتی که هر روز از خیابان اصلی رد می شد پرتاب کند و عقب نشینی کند تا عقب نشینی او را ببینند در راه عقب نشینی ابویوسف و چریک دیگر با تفنگ کارلستوف و نارنجک
🌑🌕⚫️
🌕🌑🌕⚫️🌕🌑
#رمان_شهدایی
#هر_روز_با_یاد_شهداء
#شادی_روح_شهدا_صلوات
_._._._._🌷♡🌷_._._._._
@har_rooz_ba_shohada110
_._._._._🌷♡🌷_._._._._
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
علم منهای تهذیب مساوی است با 💥🔥
کشیدن جهان به آتش
❤️#هر_روز_با_یاد_شهداء
❤️#شادی_روح_شهدا_صلوات
_._._._._🌷♡🌷_._._._._
@har_rooz_ba_shohada110
_._._._._🌷♡🌷_._._._._
🇮🇷به کانال هر روز با شهدا
بپیوندیم🇮🇷
✨🌺آداب قبـــل از خواب🌺✨
🌸✨قبل از خواب وضــــو بگیریم 👈 ثواب شب زنده داری
🌺✨تلاوت آیة الکرسی
🌺✨تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها هم قبل خواب بسیار سفارش شده :
🌸✨ﺧﺘـــــﻢ کردن قرآن با خواندن سه بار سوره توحید.
🌺✨ﭘﯿﺎﻣﺒﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺷﻔﯿــــــﻊ ﺧﻮﺩ ﮔﺮدانیم:
ﺍَﻟﻠّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻲ ﻣُﺤَﻤَّﺪٍ ﻭَﺍﻝِ ﻣُﺤَﻤَّﺪٍوِّ ﻋَﻠَﻲ جمیع ﺍﻻَﻧْﺒِﻴﺎﺀِ ﻭَﺍﻟﻤُﺮْﺳَﻠﻴﻦ.َ
🌺✨ ﻣﺆﻣﻨﯿﻦ ﻭ ﻣﺆﻣﻨﺎﺕ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﺭﺍﺿﯽ ﻭ ﺧﺸﻨﻮﺩ ﺳﺎﺯیم :
ُ ﺍَﻟﻠّﻬُﻢَّ ﺍﻏْﻔِﺮْ ﻟِﻠْﻤُﺆْﻣِﻨﻴﻦَ ﻭَﺍﻟْﻤُﺆْﻣِﻨﺎﺕِ.
🌺✨ﺣـــــﺞ ﻭﺍﺟﺐ ﻭ ﻋﻤـــﺮﻩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﺎ ﺁﻭﺭیم:
ﺳُﺒْﺤﺎﻥَ ﺍﻟﻠّﻪِ ﻭَ ﺍﻟْﺤَﻤْﺪُ ﻟِﻠّﻪِ ﻭَ ﻻﺍِﻟﻪَﺍِﻻَّ ﺍﻟﻠّﻪُ ﻭَ ﺍﻟﻠّﻪُ ﺍَﻛْﺒَﺮُ.
🌸✨تلاوت 👈معوذتین (سوره ناس و فلق)
🌺✨آیه آخر سوره مبارکه کهف جهت بیدار شدن برای نماز شب و نماز صبح
⭐️✨ قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَىٰ إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَٰهُكُمْ إِلَٰهٌ وَاحِدٌ ۖ فَمَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا
آیه ۱۱۰ سوره مبارکه کهف
🌺✨سوره ى تكاثر ایمنـی از عذاب قبر
🌷 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ⭐️حَتَّى زُرْتُمُ
الْمَقَابِرَ⭐️كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ⭐️ثُمَّ
كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ⭐️كَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ
عِلْمَ الْيَقِينِ⭐️لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ⭐️ثُمَّ
لَتَرَوُنَّهَا عَيْنَ الْيَقِينِ⭐️ثُمَّ لَتُسْأَلُونَّ
يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ⭐️
🌺✨ثواب ۳ بار تلاوت👇 برابر با خواندن ۱۰۰۰رکعت نماز
یَفْعَلُ اللهُ ما یَشاءُ بِقُدْرَتِهِ، وَ یَحْكُمُ ما یُریدُ بِعِزَّتِهِ
🌺✨پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) می فرمایند: هر کس آیه «شهداللّه» را در وقت خواب بخواند، خداوند هفتاد هزار فرشته به واسطه آن خلق می کند که تا روز قیامت برای او طلب آمرزش کنند. (مجمع البیان؛ ج 2/421)
⭐️{آل عمران آیه «۱۸»} :
⭐️✨شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ وَالْمَلَائِكَةُ وَأُولُو الْعِلْمِ قَائِمًا بِالْقِسْطِ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ✨⭐️
❤️#هر_روز_با_یاد_شهداء
❤️#شادی_روح_شهدا_صلوات
_._._._._🌷♡🌷_._._._._
@har_rooz_ba_shohada110
_._._._._🌷♡🌷_._._._._
🇮🇷به کانال هر روز با شهدا
بپیوندیم🇮🇷
✨بســــــم الّله الرّحمن الرّحــــــیم✨
❤️روزِمـان را بـا سَــلام بَـر چهـارده مَعْـصــوم آغـاز میکنیـم
🌺اَلْسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا رَسُـولَ اَللّه ﷺ
🌺اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا اَمیرَاَلْمـؤمِنـین
🌺اَلسَّـلامُ عَلَیْـکِ یا فاطِـمَةُ اَلزَهْـراءُ
🌺اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا حَسَـنَ بـنَ عَلیٍ نِ اَلمُجْتَبی
🌺اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا حُسَـینَ بـنَ عَلیٍ سَیــدَ اَلشُهَـــداءِ
🌺اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا عَلـیَّ بـنَاَلحُسَیْنِ زینَ اَلعـابِـدیـنَ
🌺اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا مُحَمَّـدَ بـنَ عَلیٍ نِ اَلباقِــرُ
🌺اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یـا جَعْفَــرَ بـنَ مُحَمَّـدٍ نِ اَلصـادِقُ
🌺اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا مُوسَـی بـنَ جَعْفَـرٍ نِ اَلکاظِـمُ
🌺اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یاعَلیَّ بـنَمُوسَـیاَلرِضَـا اَلمُرتَضـی
🌺اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا مُحَمَّـدٍ بـنَ عَلـیٍ نِ اَلجَــوادُ
🌺اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا عَلـیَّ بـنَ مُحَمَّـد نِ اَلهـادی
🌺اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا حَسَـنَ بـنَ عَلـیٍ نِ اَلعَسْــکَری
🌺اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا بَقیَــــةَ اللَّه، یا صاحِبَ اَلزَمـان
وَ رَحْـمَـــــةَ اَللّـهِ وَ بَرَکـاتِــهِ
🌴اللّـــهُـمَّ_عَجِّــلْ_لَوِلیِــڪَ_اَلْفَــــــــــرَجْ
❤️#هر_روز_با_یاد_شهداء
❤️#شادی_روح_شهدا_صلوات
_._._._._🌷♡🌷_._._._._
@har_rooz_ba_shohada110
_._._._._🌷♡🌷_._._._._
🇮🇷به کانال هر روز با شهدا
بپیوندیم🇮🇷
1_1082963901.mp3
1.25M
☘زیارتـنامـه ی شـهـــــــداء☘
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم.
❤️#هر_روز_با_یاد_شهداء
❤️#شادی_روح_شهدا_صلوات
_._._._._🌷♡🌷_._._._._
@har_rooz_ba_shohada110
_._._._._🌷♡🌷_._._._._
🇮🇷به کانال هر روز با شهدا
بپیوندیم🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📖 السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْخَلَفُ الصَّالِحُ لِلْأَئِمَّةِ الْمَعْصُومينَ الْمُطَهَّرينَ...
🌱سلام بر تو ای صاحب علم علی علیه السلام و ای آیینه دار صبر حسن علیه السلام و ای وارث شجاعت حسین علیه السلام و ای میراث دار غربت فرزندان حسین علیهم السلام .
📚 صحیفه مهدیه،
زیارت حضرت بقیة الله ارواحنا فداه در سختیها
#سلام_امام_زمانم 💞
ای وارث حسین علیهالسلام
#العجلمولایغریبم
#اللهم_عجـل_لولیـڪ_الفـرج
بحق
#زینب_الکبری_سلام_الله_علیها
شفاعتت میکنه اون شهیدی که؛
موقع گناه میتونستی گناه کنی
ولی به حرمت رفاقت با اون گذشتی...!!
#شهید_ابراهیم_هادی
❤️#هر_روز_با_یاد_شهداء
❤️#شادی_روح_شهدا_صلوات
_._._._._🌷♡🌷_._._._._
@har_rooz_ba_shohada110
_._._._._🌷♡🌷_._._._._
🇮🇷به کانال هر روز با شهدا
بپیوندیم🇮🇷
❣️ #عــند_ربـهم_یــرزقون
🌱آقا رو عاشقانه دوست داشت
میگن دل به دل راه داره.
همیشه میگفت: « جانم فدای رهبر»
به حرفش عمل کرد، جانش را داد.
همیشه میگفت: به حرفی که میزنید عمل کنید و پاش وایسید.
📎به روایت مادر شهید ❤️#هر_روز_با_یاد_شهداء
❤️#شادی_روح_شهدا_صلوات
_._._._._🌷♡🌷_._._._._
@har_rooz_ba_shohada110
_._._._._🌷♡🌷_._._._._
🇮🇷به کانال هر روز با شهدا
بپیوندیم🇮🇷
به دنبال معجزهام،
در حالـی که معجزه تویی ای شهید!
معجزه خورشیدِ نگاه توست
تنها یک نگاهت کافـی است
تا سراسر وجود یخ زدهیِ زندگۍام را
گرم کند از نورِ خدا
❤️#هر_روز_با_یاد_شهداء
❤️#شادی_روح_شهدا_صلوات
_._._._._🌷♡🌷_._._._._
@har_rooz_ba_shohada110
_._._._._🌷♡🌷_._._._._
🇮🇷به کانال هر روز با شهدا
بپیوندیم🇮🇷
#شهید_علی_اکبر_شیرودی
لحظه پرکشیدن سرلشکر خلبان علی اکبر قربان شیرودی
شیرودی دو هفته قبل از پرواز ابدی، بهترین خاطره خود را چنین تعریف میکند: «اوایل جنگ بود، عراق در یکی از جبههها با ۳ لشکر کامل حمله کرد. ما با کمترین وسایل و نفرات، این ۳ لشکر را همراه با ۸۰% وسایلشان از بین بردیم تا آنجا که باقیمانده اندک نفراتشان نیز مجبور به فرار شدند و این بهترین خاطره من است که در ۲۴ ساعت مقاومت مردانه، عراق را از آن فکری که سه روزه میخواست به تهران برسد آنچنان پشیمان کردیم که دیگر راهی برایش باقی نمانده بود.»
او در مدت نبردش یکی از بالاترین ساعت پروازهای جنگ را در دنیا داشته و بارها از خطر گلولههای دشمن جان سالم به در برد.
تصویر فوق از لحظه جاودانه شدن شیرودی توسط عربعلی هاشمی در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۳۶۰ گرفته شده و سایت هنر مقاومت آن را منتشر کرده است.
❤️#هر_روز_با_یاد_شهداء
❤️#شادی_روح_شهدا_صلوات
_._._._._🌷♡🌷_._._._._
@har_rooz_ba_shohada110
_._._._._🌷♡🌷_._._._._
🇮🇷به کانال هر روز با شهدا
بپیوندیم🇮🇷
کلاه های عراقی به جای مانده در محوطه بندر خرمشهر - نشان شکست سنگین
✴️جنگ تن با تانک شروع شده بود و ایرانیها شش روز مردانه درگرمای کلافه کننده اردیبهشت خوزستان مقاومت کردند.خلاصه ایرانیها ایستادگی کرده و جاده را به دست آوردند.
پس ازشش روز،نتیجه عملیات در قسمت کارون خوب بود. اما درقسمت شمالی و کرخه کور،نیروها درموانع دشمن زمینگیرشده بودند و زیر آتش سنگین آنها تلفات میدادند. البته این محور تمرکز را از عراقیها گرفته بود و در پیروزی محور کارون تاثیر زیادی داشت.
❇️درمرحله دوم،باز هم نیروهای قرارگاه قدس،شانسشان را امتحان کردند و نیروهای رسیده به جاده هم به سوی شلمچه، راهشان را ادامه دادند. عراق که فکر میکرد ایرانیها به سمت خرمشهر میروند، با رفتن آنها به سمت مرز، کاملا غافلگیر و وحشت زده شد. اگر طبق طرح، ایرانیها از مرز رد شده و به نشوه میرسیدند، از آنجا تا خرمشهر،عراقیها محاصره میشدند.
عراق که نه تنها خرمشهر بلکه بصره را هم در خطر میدید، قید جنگیدن با نیروهای قدس را زدوجلوی آنها را خالی کردونیروهایش را برای مقابله با نیروهای قرارگاه نصر و فتح به عرضهای جنوبیتر منتقل کرد.
❤️#هر_روز_با_یاد_شهداء
❤️#شادی_روح_شهدا_صلوات
_._._._._🌷♡🌷_._._._._
@har_rooz_ba_shohada110
_._._._._🌷♡🌷_._._._._
🇮🇷به کانال هر روز با شهدا
بپیوندیم🇮🇷