حرم
✍️ #رمان_تنها_میان_داعش #قسمت_بیست_و_هشتم 💠 عباس بیمعطلی به پشت سرش چرخید و با همان حالی که برایش
✍️ #رمان_تنها_میان_داعش
#قسمت_بیست_و_نهم
💠 گریه یوسف را از پشت سر میشنیدم و میدیدم چشمان این رزمنده در برابر بارش اشکهایش #مقاومت میکند که مستقیم نگاهش کردم و بیپرده پرسیدم :«چی شده؟»
از صراحت سوالم، مقاومتش شکست و به لکنت افتاد :«بچهها عباس رو بردن درمانگاه...» گاهی تنها خوشخیالی میتواند نفسِ رفته را برگرداند که کودکانه میان حرفش پریدم :«دیدم دستش #زخمی شده!»
💠 و کار عباس از یک زخم گذشته بود که نگاهش به زمین افتاد و صدایش به سختی بالا آمد :«الان که برگشت یه راکت خورد تو #خاکریز.»
از گریه یوسف همه بیدار شده بودند، زنعمو پشت در آمد و پیش از آنکه چیزی بپرسد، من از در بیرون رفتم.
💠 دیگر نمیشنیدم رزمنده از حال عباس چه میگوید و زنعمو چطور به هم ریخته و فقط به سمت انتهای کوچه میدویدم. مسیر طولانی خانه تا درمانگاه را با #بیقراری دویدم و وقتی رسیدم دیگر نه به قدمهایم رمقی مانده بود نه به قلبم.
دستم را به نرده ورودی درمانگاه گرفته بودم و برای پیش رفتن به پایم التماس میکردم که در گوشه حیاط عباسم را دیدم.
💠 تختهای حیاط همه پر شده و عباس را در سایه دیوار روی زمین خوابانده بودند. بهقدری آرام بود که خیال کردم خوابش برده و خبر نداشتم دیگر #خونی به رگهایش نمانده است.
چند قدم بیشتر با پیکرش فاصله نداشتم، در همین فاصله با هر قدم قلبم به قفسه سینه کوبیده میشد و بالای سرش از #نفس افتادم.
💠 دیگر قلبم فراموش کرده بود تا بتپد و به تماشای عباس پلکی هم نمیزد. رگهایم همه از خون خالی شده و توانی به تنم نمانده بود که پهلویش زانو زدم و با چشم خودم دیدم این گوشه، #علقمه عباس من شده است.
زخم دستش هنوز با چفیه پوشیده بود و دیگر این #جراحت به چشمم نمیآمد که همان دست از بدن جدا شده و کنار پیکرش روی زمین مانده بود.
💠 سرش به تنش سالم بود، اما از شکاف پیشانی بهقدری #خون روی صورتش باریده بود که دلم از هم پاشیده شد.
شیشه چشمم از اشک پُر شده و حتی یک قطره جرأت چکیدن نداشت که آنچه میدیدم #باور نگاهم نمیشد.
💠 دلم میخواست یکبار دیگر چشمانش را ببینم که دستم را به تمنا به طرف صورتش بلند کردم. با سرانگشتم گلبرگ خون را از روی چشمانش جمع میکردم و زیر لب التماسش میکردم تا فقط یکبار دیگر نگاهم کند.
با همین چشمهای به خون نشسته، ساعتی پیش نگران جان ما #نارنجک را به دستم سپرد و در برابر نگاهم جان داد و همین خاطره کافی بود تا خانه خیالم زیر و رو شود.
💠 با هر دو دستم به صورتش دست میکشیدم و نمیخواستم کسی صدایم را بشنود که نفس نفس میزدم :«عباس من بدون تو چی کار کنم؟ من بعد از مامان و بابا فقط تو رو داشتم! تورو خدا با من حرف بزن!»
دیگر دلش از این دنیا جدا شده و نگران بار غمش نبودم که پیراهن #صبوریام را پاره کردم و جراحت جانم را نشانش دادم :«عباس میدونی سر حیدر چه بلایی اومده؟ زخمی بود، #اسیرش کردن، الان نمیدونم زندهاس یا نه! هر دفعه میومدی خونه دلم میخواست بهت بگم با حیدر چی کار کردن، اما انقدر خسته بودی خجالت میکشیدم حرفی بزنم! عباس من دارم از داغ تو و حیدر دق میکنم!»
💠 دیگر باران اشک به یاری دستانم آمده بود تا نقش خون را از رویش بشویم بلکه یکبار دیگر صورتش را سیر ببینم و همین چشمان بسته و چهره #مظلومش برای کشتن دل من کافی بود.
#حیایم اجازه نمیداد نغمه نالههایم را #نامحرم بشنود که صورتم را روی سینه پُر خاک و خونش فشار میدادم و بیصدا ضجه میزدم.
💠 بدنش هنوز گرم بود و همین گرما باعث میشد تا از هجوم گریه در گلو نمیرم و حس کنم دوباره در #آغوشش جا شدهام که ناله مردی سرم را بلند کرد.
عمو از خانه رسیده بود، از سنگینی #قلب دست روی سینه گرفته و قدمهایش را دنبال خودش میکشید. پایین پای عباس رسید، نگاهی به پیکرش کرد و دیگر نالهای برایش نمانده بود که با نفسهایی بریده نجوا میکرد.
💠 نمیشنیدم چه میگوید اما میدیدم با هر کلمه رنگ #زندگی از صورتش میپَرد و تا خواستم سمتش بروم همانجا زمین خورد.
پیکر پاره پاره عباس، عمو که از درد به خودش میپیچید و درمانگاهی که جز #پایداری پرستارانش وسیلهای برای مداوا نداشت.
💠 بیش از دو ماه درد #غیرت و مراقبت از #ناموس در برابر #داعش و هر لحظه شاهد تشنگی و گرسنگی ما بودن، طاقتش را تمام کرده و #شهادت عباس دیگر قلبش را از هم متلاشی کرده بود.
هر لحظه بین عباس و عمو که پرستاران با دست خالی میخواستند احیایش کنند، پَرپَر میزدم تا آخر عمو در برابر چشمانم پس از یک ساعت #درد کشیدن جان داد...
#ادامه_دارد
نویسنده : #فاطمه_ولی_نژاد
@haram110
#هر_دو_بخوانیم
وقتی از دست همسرتون عصبانی هستین
دوتا راه دارین:
➖ یا اینکه برید مستقیم قضیه رو باهاشون در میون بذارین و یه جوری حل و فصلش کنین،
➖ یا اینکه ببخشیدش و کلا قضیه رو فراموشش کنین.
ولی معمولا ما هیچ کدوم از این دو تا کار رو انجام نمیدیم! بلکه شروع میکنیم تو ذهنمون صد بار قضیه رو تکرار میکنیم و بارها تو ذهنمون با طرف مقابل دعوا میکنیم!
نتیجه این میشه که پر میشیم از خشم و کدورت و ناراحتی... حالا یا یه روزی میترکیم و خشم مون رو روی طرف خالی میکنیم یا اینکه این ناراحتی میمونه تو دلمون و در بلند مدت میشه کینه از طرف مقابل و افسردگی برای خودمون.
💞 @haram110
🌺🌼🌺🌼🌺🌼
💏 #سیاست_همسرداری
#حسادت_همسران
❣اگر یه موقع هایی میبینید که همسرتون نسبت به کسی حسادت میکنه و به خاطر حسادتش به اون فرد عکس العمل نشون میده یکی از راهای کم کردن این نوع حسادت افزایش دادن #عزت_نفس همسرتونه.
❣چطوری؟
از همسرتون تعریف کنید.
مخصوصا در مورد اون ویژگی هایی که میبینید نسبت بهشون بر روی اون فرد حساسه.
بهش میدون بدید که کارهایی رو انجام بده که با انجام اون کارها پیش شما خودش رو نشون میده.
❣اگر همسرتون احساس کنه که بهش اعتماد دارید و اون رو در همه موارد قبول دارید و ترجیهش میدید خودش رو کمتر در معرض حسادت و مقایسه با دیگران قرار دهید
@haram110
#تک_فرزندی
✅ بهترین کسانی که وقت بچّهها را پُر میکنند، خود بچّهها هستند.
البته تعداد بچّهها، در صورتی میتواند در وقت والدین صرفهجویی کند که فاصلۀ سنّی آنها زیاد نباشد.
⭕️ فاصلۀ سنّی زیاد، موجب میشود درک بچّهها از موقعیّت سنّی یکدیگر، کم شود و نتوانند همبازی هم باشند.
این نکته را هیچ گاه فراموش نکنید:
اگر کسی سه بچّه با فاصلۀ سنّی زیاد داشته باشد، در اصل، سه تکفرزند دارد.
#استاد_عباسی_ولدی
─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─
@haram110
🕊🥀🕊🥀🕊🥀🕊🥀
🥀🕊🥀🕊🥀
🕊🥀🕊
🥀
🌷بسم الله الرحمن الرحيم🌷
#آشنايي با قرآن كريم
#ويژه كودكان و نوجوانان
بخش اول،جزء سي
🌿سوره عبس🌿
صحنه قیامت با صدای مهیب و هول انگیز برپا میشود.در این روز، تمام مردم زنده می شوند و چنان به کارها و اعمال خویش می شود که هیچکس ، حتی نزدیک ترین افراد زندگی شان توجهی ندارد.نیکوکاران با چهره هایی نورانی ، خندان و شاد اما گناهکاران با چهره هایی تیره، غمگین و گرفتارند. خداوند مهربان می فرماید: پس وقتی که آن صدای مهیب بیاید.روزی که هرکس از برادرش و از مادرش و پدرش و از همسرش و فرزندانش فرار کند.درآن روز هرکس گرفتار کار خویش است. در آن روز چهره هایی غبار آلود است و تیرگی آن ها را پوشانده است.آنان کافران و بدکاران هستند.
آيات ۳۳ تا۴۲
ادامه دارد....
🗒منبع:مجموعه آشنايي با قرآن كريم براي نوجوانان؛فرزانه زنبقي
نشر تاريخ و فرهنگ
@haram110
🥀
🕊🥀🕊
🥀🕊🥀🕊🥀
🕊🥀🕊🥀
4_5841452463713945761.mp3
4.21M
❤️ #دین_زیباست
داستان های امامان معصوم 10
⏰ زمان : 2 دقیقه و 24 ثانیه
چه کسی بر فرزندم خواهد گریست؟!
عاقبت گریه کنان بر امام حسین سلام الله علیه
#امام_حسین
#پیامبر
#حضرت_فاطمه
#داستان_اهل_بیت
#عزاداری
@haram110
🟡امام صادق عليهالسلام:
إمتَحِنُوا شِیعَتَنا عِندَ مَواقِیتِ الصَّلاةِ: کَیفَ مُحافَظَتُهُم عَلَیها
شیعیان ما را در زمانهای نماز بیازمائید ( و ببینید) چگونه بر آن مواظبت میکنند.
📚وسائلالشیعه ج۴ ص۱۱۴
«صَلَواٰتُ اللّٰهِ وَ صَلَواٰتُ مَلاٰئِکَتِهٖ وَ اَنبِیاٰئِهٖ وَ رُسُلِهٖ وَ جَمیٖعِ خَلقِهٖ، عَلیٰ مُحمَّدٍ وَ آلِ مُحمَّدٍ، وَالسَّلاٰمُ عَلَیهِ وَ عَلَیهِم، وَ رَحمَةُ اللّٰهِ وَ بَرَکاٰتُه»
🆔 @haram110
🍃🍂داستــــانهـــای
پنـــــدآمــــــوز🍃🍂
┄┅═✼✿✵✿✵✿✼═┅┄
خضر نبی در سایه درختی نشسته بود
سائلی سمت او آمد و از اول سوال کرد
خضر دست در لباسش برده اما چیزی
دستش را نگرفت
گفت ای سائل ببخشم چیزی ندارم
سائل گفت تو را به خدا سوگند میدهم
نیازم بسیار است کمی بیشتر بگرد
شاید چیزی داری و نمیدانی!
خضر برخواست گفت صبر کن دارم بیا برویم، به بازار برده فروشان آمد و گفت مرا بفروش و پولش بگیر و ببر چاره علاجت کن
سائل گفت نه هرگز!!!
خضر نبی گفت باید اینکار را انجام دهی
القصه خضر را سائل بفروخت
و پول را گرفته و شادمان راهی شد
خضر را مردی خرید و آورد خانه
دید پیرمردی نورانی است، دلش سوخت
و کار زیادی به او نمیسپرد
روزی مرد قصد سفر کرد و از خضر خواست تا خانه و فرزندانش را در غیاب او محافظت کند و مایحتاج آنها را بخرد
خضر گفت کاری به من بسپار من از اینکه غلام تو باشم و کاری نکنم ناراحتم
مرد گفت همین بس
خضر اصرار کرد مرد گفت
پس اگر دوست داشتی برای من از دل کوه سنگهای کوچک بیاور تا در حیاط منزل خانه دیگری بسازم
خضر نبی پذیرفت و در غیاب صاحب خانه با قدرت تمام خانهای زیبا به کمک اجنه و فرشتگان در آن خانه بنا ساخت
صاحب خضر آمد و چون آن خانه را دید باور کرد این پیر مرد انسان معمولی نیست!
گفت تو کیستی ای مرد خود را معرفی کن
گفت غلام توأم
گفت تو را به خدا سوگند خودت را معرفی کن، خضر گفت مرا چرا به خالقم سوگند دادی؟
یکبار سائلی مرا به خالقم سوگند داد
چیزی نداشتم به او دهم
خودم را به بردگی فروختم!
من خضر نبی هستم
مرد گریست و گفت مرا ببخش نشناختمت
گفت: اصلاً من خود خواستم نشناسی
تا راحت امر و نهی کنی مرا چون غلامان
گفت ای خضر در قبال این خانه که ساختی از من چیزی بخواه
گفت ای صاحب و مولای من
از زمانی که غلام تو شدهام به راحتی نمیتوانم برای خالقم در پنهان عبادت کنم
و راحت نمیتوانم اشک بریزم
چرا که میترسم هر لحظه در زمان
لذتم با معشوقم مرا احضار کنی
و اگر اجابت نکنم معصیت کرده باشم
مرا لطف فرموده آزاد کن
صاحب خضر گریست و او را آزاد کرد
خضر همیشه میگفت:
خضر کسی است که برای وصال معشوقش خود را به غلامی فروخت و معشوقش بهای عشق آزادی او را پرداخت.
@haram110
✨
✅ داشته های مؤمن حقیقی
✍امام صادق (ع) فرموده اند ،مؤمن واقعى لازم
است که چهار چیز داشته باشد:
1_خانه وسیع.
2_سواری خوب.
3_لباس زیبا.
4_چراغ پر نور
👈یکی از افراد حاضر از ایشان پرسید ما که توانایی
فراهم کردن این امکانات را نداریم چه کار کنیم؟
حضرت (ع) فرمودند، این حدیث علاوه بر معنای
ظاهری،دارای معنای باطنی و پنهان نیز میباشد:
1_منظور از خانه وسیع، صبر است که بیان گر
روح بزرگ است.
2_ منظور از مرکب خوب، عقل است.
3_منظور از لباس زیبا، حیا است.
4_و چراغ پر نور، همان علم و دانش است که
ثمره آن بندگی است.
📚اصول کافی، جلد6.
🌎 @haram110
✨
فواید گوش كردن به اذان
✅شنیدن اذان انسان را از اهل آسمان قرار
میدهد . پیامبر اكرم (ص) میفرماید : همانا اهل
آسمان از اهل زمین چیزى نمیشنوند مگر اذان
شنیدنِ اذان اخلاق را نیكو میکند . امام على (ع)
میفرماید : كسى كه اخلاقش بد است در گوش او اذان بگویید
شنیدن اذان انسان را سعادتمند میكند . پیامبر
اكرم (ص) میفرماید : كسى كه صداى اذان را
بشنود و به آن روى آورد ، نزد خداوند از
سعادتمندان است
شنیدن اذان سبب دورى شیطان میشود . رسول
اكرم (ص) میفرماید : شیطان وقتى نداى اذان را میشنود فرار میکند
امام باقر (ع) فرمود : رسول خدا (ص) هنگامي
که اذان موذّن را ميشنيد ، آنچه را موذّن ميگفت
تکرار ميکرد
📚میزانالحكمهج۱،ص۸۲،وج۱ص۸۴
🌎 @haram110
13.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پرچم حرم حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام- صابر خراسانی
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
@haram110
😥🤔اگر حمزه و جعفر زنده بودند، ...
عَنْ سَدِيرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام قال: أَمَا وَ اللَّهِ لَوْ أَنَّ حَمْزَةَ وَ جَعْفَراً كَانَا بِحَضْرَتِهِمَا مَا وَصَلَا إِلَى مَا وَصَلَا إِلَيْهِ، وَ لَوْ كَانَا شَاهِدَيْهِمَا لَأَتْلَفَا نَفْسَيْهِمَا. (الکافی، ج۸، ص190)
حضرت باقر علیه السلام فرمود: به خدا قسم! اگر حمزه و جعفر زنده بودند، آندو (ابابکر و عمر) به آنچه رسیدند نمی رسیدند. و اگر (حمزه و جعفر) شاهد کارهای آن دو بودند، بی شک آندو را می کشتند.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
@haram110
4_5976406456482662175.mp3
9.15M
💎 ماجرای تشرف مرحوم آیةالله سید محمدباقر موحد ابطحی در حرم حضرت علیّ بن موسی الرضا علیه السلام- حجةالاسلام معاونیان
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
@haram110
✴️ سه شنبه 👈20 خرداد 1399
👈17 شوال 1441👈9 ژوئن 2020
🕌مناسبت های دینی و اسلامی.
🔘شروع جنگ خندق(5 هجری).
🏴وفات اباصلت هروی(203 هجری)
❇️روز. خوبی است برای:
✅عقد قرار داد مضاربه.
✅بنایی و شروع خشت بنا نهادن.
✅و ازدواج عقد و خواستگاری عروسی خوب است.
👶مناسب زایمان و نوزاد زندگی پاکی داردان شاءالله.
🤕بیمار امروز زود خوب می شود ان شاءالله.
✈️ مسافرت خوب است.
🔭 احکام و اختیارات نجومی.
✳️ختنه و نام گذاری کودک.
✳️امور کشاورزی و زراعت.
✳️و معامله خانه و اپارتمان نیک است.
🔲این مطالب تنها یک سوم اختیارات سررسید تقویم همسران است مطالب بیشتر را در ان کتاب مطالعه فرمایید.
👩❤️👨مباشرت و مجامعت.
امشب شب چهارشنبه مباشرت برای سلامتی خوب است.
💇💇♂ اصلاح سر و صورت
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت)میانه است.
💉💉حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن.
🔴 #خون_دادن یا #حجامت در این روز موجب صحت بدن است.
✂️ناخن گرفتن
سه شنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و در روایتی گوید باید برهلاکت خود بترسد .
👕👚دوخت و دوز.
سه شنبه برای بریدن،و دوختن #لباس_نو روز مناسبی نیست و شخص، از آن لباس خیری نخواهد دید.
( به روایتی آن لباس یا در آتش میسوزد یا سرقت شود و یا شخص، در آن لباس مرگش فرا رسد)
✅ وقت #استخاره در روز سه شنبه: از ساعت ۱۰ صبح تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن)
😴😴تعبیر خواب
تعبیر خوابی که شب چهار شنبه دیده شود طبق ایه 18 سوره مبارکه کهف است...
وتحسبهم ایقاظا و هم رقود.....
و مفهوم ان این است که خانه یا ملکی جدید در ملکیت و تصرف خواب بیننده در اید. ان شاءالله. و شما مطلب خود را قیاس کنید.
❇️️ ذکر روز سه شنبه : یا ارحم الراحمین ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۹۰۳ مرتبه #یاقابض که موجب رسیدن به آرزوها میگردد .
💠 ️روز سه شنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_امام_سجاد_علیه_السلام و #امام_باقر_علیه_السلام و #امام_صادق_علیه_السلام سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
🌸زندگیتون مهدوی🌸
@haram110
17 شوّال
1 ـ جنگ خندق (1)
در این روز در سال 5 هـ غزوه ی خندق (احزاب) و کشته شدن عمرو بن عبدود به دست امیر المؤمنین علیه السلام به وقوع پیوست، و این جنگ در زمستان به وقوع پیوست. (2)
وقوع جنگ خندق را بعضی در 8 ذی القعده (3) و بعضی در 15 شوال گفته اند، (4) و استبعادی ندارد که شروع جنگ در 15 شوال باشد. همچنین به قولی غزوه ی خندق در سال 4 هـ اتّفاق افتاده است. (5)
در این جنگ تعداد مسلمانان 3000 نفر و تعداد شهدای مسلمانان 6 نفر بود. تعداد کفّار 10000 نفر بود ولی تعداد مقتولین کفّار ذکر نشده است.
در این جنگ مسلمانان داخل مدینه در اطراف شهر خندقی کندند. مشرکین 25 روز مدینه را محاصره کردند و از هر طرف که خواستند وارد شوند خندق بود.
در اثنای این کار منافقین جسارت ها به پیامبر صلّی الله علیه و آله نمودند و عمرو بن عبدود مبارز طلبید ولی کسی جرأت نکرد. عُمَر بن خطاب از شجاعت های عمرو سخن گفت، و در مردم ایجاد ترس کرد.
عُمَر که از شجاعت عمرو بن عبدود سخن گفت و رعب و وحشتی در دل مسلمانان انداخته بود به عبد الرحمن بن عوف گفت :
«اگر عمرو بر ما چیره شود همه ی ما را خواهد کشت. بهترین راه این است که محمّد را دست بسته تحویل آن ها دهیم؛ و خودمان به قوممان ملحق شویم» !! (6) این جا بود که آیاتی از سوره ی احزاب نازل شد !! (7)
در چنین شرایطی پیامبر صلّی الله علیه و آله فرمودند :
«چه کسی به مبارزه ی عمرو می رود تا من بهشت را برایش ضمانت کنم» ؟ آیا دوستی هست که شرّ این دشمن را کفایت کند ؟
آقا و مولایمان اسد الله الغالب علی بن ابی طالب علیه السلام فرمود :
«من به مبارزه ی او می روم».
پیامبر صلّی الله علیه و آله سکوت کردن ، و تا سه بار این کلام را فرمودند، و هر سه بار امیر المؤمنین علیه السلام برای مبارزه اعلام آمادگی نمودند.
آخر الأمر پیامبر صلّی الله علیه و آله اجازه فرمودند و با دستانش عمامه بر سر آن حضرت پیچیدند و امیر المؤمنین علیه السلام حرکت کردند. در این هنگام پیامبر صلّی الله علیه و آله فرمود :
«بَرَزَ الْاِیمانُ كُلُّهُ اِلَی الشِّرْکِ كُلِّهِ» (8) : به تحقیق تمام اسلام در مقابل تمام کفر ایستاد.
بعد از آن عمرو بن عبدود اسلام اختیار نکرد و دست از جنگ بر نداشت، امیر المؤمنین علیه السلام او را به یک ضربت از پا در آورد.
در این حال صدای تکبیر مسلمین بلند شد و پیامبر صلّی الله علیه و آله فرمود :
«مبارزه ی علی بن ابی طالب علیه السلام با عمرو بن عبدود در روز خندق از اعمال امّت من تا روز قیامت افضل است». (9)
📚 منابع :
1. بحار الأنوار : ج 20، ص 281 ـ 186، ج 39، ص 7 ـ 1. و ... .
2. فیض العلام : ص 77 ـ 76. و ... .
3. کشف الغمّة : ج 1، ص 150. الموسوعة الکبری فی غزوات النبیّ الأعظم صلّی الله علیه و آله : ج 3، ص 58.
4. توضیح المقاصد : ص 29. و ... .
5. بخاری : ج 4، ص 1504. و ... .
6. کتاب سلیم بن قیس هلالی رَحِمَهُ الله : ج 2، ص 701. و ... .
7. «إِذْ جَاءُوكُمْ مِنْ فَوْقِكُمْ وَ مِنْ أَسْفَلَ مِنْكُمْ وَ إِذْ زَاغَتِ الْأَبْصَارُ وَ بَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَنَاجِرَ وَ تَظُنُّونَ بِاللهِ الظُّنُونَا، هُنَالِکَ ابْتُلِیَ الْمُؤْمِنُونَ وَ زُلْزِلُوا زِلْزَالاً شَدِيداً، وَ إِذْ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَ الَّذِينَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ مَا وَعَدَنَا اللهُ وَ رَسُولُهُ إِلَّا غُرُوراً ... يَحْسَبُونَ الْأَحْزَابَ لَمْ يَذْهَبُوا وَ إِنْ يَأْتِ الْأَحْزَابُ يَوَدُّوا لَوْ أَنَّهُمْ بَادُونَ فِی الْأَعْرَابِ يَسْأَلُونَ عَنْ أَنْبَائِكُمْ وَ لَوْ كَانُوا فِيكُمْ مَا قَاتَلُوا إِلَّا قَلِيلاً».
8. کنز الفوائد : ص 137. و ... .
9. الغدیر : ج 7، ص 206. و ... .
@haram110
17 شوّال
2 ـ وفات ابا صَلت هروی رَحِمَهُ الله
در این روز در سال 207 هـ ثقه ی جلیل ابا صلت عبد السلام بن صالح هروی که اهل هرات بود پس از آزادی از زندان مأمون از دنیا رفت. (10)
ابا صلت از اصحاب امام رضا علیه السلام و از خواص شیعیان بود، و کتاب «وفاة الرضا علیه السلام» تألیف اوست.
در ایران دو قبر منسوب به آن بزرگوار است :
یکی در بیرون شهر مشهد مقدّس، و دیگری در دروازه ری قم (11)، که قبر منسوب به او در قم طبق تحقیق اعتبار بیشتری دارد.
بنابر قولی دیگر وفات او در 24 شوّال سال 236 هـ است. (12)
📚 منابع :
10. مستدرک سفینة البحار : ج 5، ص 224. کرامات رضویّه علیه السلام : ص 75.
11. مراقد المعارف : ج 1،ص 108 ـ 107.
12. تاریخ بغداد : ج 11، ص 82. تهذیب الکمال : ج 18، ص 81.
@haram110
هدایت شده از حرم
#دعاے_عهد
❣ بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیمْ ❣
🔆اَللّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظیمِ🔅وَ رَبَّ الْکُرْسِىِّ الرَّفیعِ🔅وَ رَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُور🔅وَ مُنْزِلَ التَّوْراةِ وَالْإِنْجیلِ وَالزَّبُورِ
🔅وَ رَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ🔅وَ مُنْزِلَ #الْقُرْآنِ الْعَظیمِ🔅وَ رَبَّ الْمَلائِکَةِ الْمُقَرَّبینَ🔅وَالْأَنْبِیاءِ وَالْمُرْسَلینَ
🔆اَللّهُمَّ إِنّى أَسْأَلُکَ بوَجْهِکَ الْکَریمِ🔅وَ بِنُورِ وَجْهِکَ الْمُنیرِ🔅وَ مُلْکِکَ الْقَدیمِ🔅یا حَىُّ یا قَیُّومُ
🔆أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذى أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمواتُ وَالْأَرَضُونَ🔅وَ بِاسْمِکَ الَّذى یَصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالْآخِرُونَ🔅یا حَیّاً قَبْلَ کُلِّ حَىٍّ🔅وَ یا حَیّاً بَعْدَ کُلِّ حَىٍّ🔅وَ یا حَیّاً حینَ لا حَىَّ🔅یا مُحْیِىَ الْمَوْتى، وَ مُمیتَ الْأَحْیاءِ🔅یا #حَىُّ لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ.
🔆اَللّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمامَ الْهادِىَ الْمَهْدِىَّ
#الْقائِمَ بِأَمْرِکَ🔅صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ الطّاهِرینَ🔅عَنْ جَمیعِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ🔅فى مَشارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغارِبِها🔅سَهْلِها وَ جَبَلِها🔅وَ بَرِّها وَ بَحْرِها🔅وَ عَنّى وَ عَنْ والِدَىَّ مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ🔅وَ مِدادَ کَلِماتِهِ🔅وَ ما أَحْصاهُ عِلْمُهُ🔅وَ أَحاطَ بِهِ کِتابُهُ.
🔆أَللّهُمِّ إِنّى أُجَدِّدُ لَهُ فى #صَبیحَةِ یَوْمى هذا🔅وَ ما عِشْتُ مِنْ أَیّامى
#عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَیْعَةً لَهُ فى عُنُقى🔅لا أَحُولُ عَنْها وَ لا أَزُولُ أَبَداً.
🔆اَللّهُمَّ اجْعَلْنى مِنْ أَنْصارِهِ وَ أَعَوانِه🔅وَالذّابّینَ عَنْهُ وَالْمُسارِعینَ إِلَیْهِ فى قَضاءِ حَوائِجِه🔅وَالْمُمْتَثِلینَ لِأَوامِرِهِ🔅وَالْمُحامینَ عَنْهُ🔅وَالسّابِقینَ إِلى إِرادَتِهِ🔅#وَالْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ.
🔆اَللّهُمَّ إِنْ حالَ بَیْنى وَ بَیْنَهُ الْمَوْتُ🔅الَّذى جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً🔅#فَأَخْرِجْنى مِنْ قَبْرى🔅مُؤْتَزِراً کَفَنى🔅شاهِراً سَیْفى🔅مُجَرِّداً قَناتى🔅مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدّاعى🔅فِى الْحاضِرِ وَالْبادى.
🔆اَللّهُمَّ أَرِنِى الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ🔅وَ الْغُرَّةَ الْحَمیدَة🔅َوَاکْحَُلْ ناظِرى بِنَظْرَةٍ مِنّى إِلَیْهِ🔅وَ #عَجِّلْ فَرَجَهُ🔅وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ🔅وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ🔅وَاسْلُکْ بى مَحَجَّتَهُ🔅وَ أَنْفِذْ أَمْرَهُ🔅وَاشْدُدْ أَزْرَهُ🔅وَاعْمُرِ اللّهُمَّ بِهِ بِلادَکَ🔅وَ أَحْىِ بِهِ عِبادَکَ🔅فَإِنَّکَ قُلْتَ وَ قَوْلُکَ الْحَقُّ:
🌷ظَهَرَ الْفَسادُ فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِى النّاسِ🌷
🔆فَأَظْهِرِ اللّهُمَّ لَنا #وَلِیَّکَ🔅وَابْنَ بِنْتِ نَبِیِّکَ🔅الْمُسَمّى بِاسْمِ رَسُولِک🔅حَتّى لا یَظْفَرَ بِشَىْءٍ مِنَ الْباطِلِ إِلّا مَزَّقَهُ🔅وَ یُحِقَّ الْحَقَّ وَ یُحَقِّقَهُ🔅وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِکَ🔅وَ ناصِراً لِمَنْ لا یَجِدُ لَهُ ناصِراً غَیْرَکَ🔅وَ مُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ أَحْکامِ کِتابِکَ🔅وَ مُشَیِّداً لِما وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دینِکَ🔅وَ سُنَنِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ🔅وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدینَ.
🔆اَللّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِیَّکَ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ #بِرُؤْیَتِهِ🔅وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلى دَعْوَتِهِ🔅وَارْحَمِ اسْتِکانَتَنا بَعْدَهُ.
🔆اللّهُمَّ اکْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ🔅وَ عَجِّلْ لَنا #ظُهُورَهُ🔅إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعیداً وَ نَراهُ #قَریباً🔅بِرَحْمَتِکَ یا أَرْحَمَ الرّاحِمینَ.
🌷اَلْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمان☆
🌷اَلْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمان☆
🌷اَلْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمان🌹
💠اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرج💠
هدایت شده از حرم
3_453884580403872619.mp3
1.82M
#دعای_عهد♡
#استاد_فرهمند
کجایى ...؟؟
اى همیشه پیدا از پس ابرهاى غیبت!
🌤الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🌤
#السلام_علی_الحسین(ع)✋❤️
ای دیدنت بهانه ترین خواهش دلم
فکری بکن برای من و آتش دلم
دست ادب به سینهء بیتاب میزنم
صبحت بخیر حضرت آرامش دلم
#صباحکم_حسینی☀️🌹
@haram110
کلام حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام
الحکمة ۸۷
عَجِبْتُ لِمَنْ يَقْنَطُ وَ مَعَهُ الاِسْتِغْفَارُ.
در شگفتم از کسى که از رحمت خداوند نومید مى شود و حال آنکه، توان آمرزش خواستنش هست.
saying 87
Imam Ali ibn Abu Talib (PBUH) said the following: I wonder about the man who loses hope despite the possibility of seeking forgiveness
@haram110
💢به حق او عارف باشد
💟عَنْ سَعْدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا علیه السلام قَالَ: يَا سَعْدُ! عِنْدَكُمْ لَنَا قَبْرٌ.
قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ! قَبْرُ فَاطِمَةَ بِنْتِ مُوسَى علیهماالسلام؟
قَالَ: نَعَمْ، مَنْ زَارَهَا عَارِفاً بِحَقِّهَا فَلَهُ الْجَنَّةُ.
📚بحار الأنوار، ج102، ص266📚
حضرت امام رضا علیه السلام به سعد فرمودند: ما نزد شما قبری داریم.
سعد گفت: فدایت شوم، قبر فاطمه دخت موسی علیهما السلام را می فرمایید؟
حضرت فرمودند: بله، هر کس در حالی که به حقّ او عارف است، وی را زیارت کند، بهشت برای او خواهد بود.
@haram110
⚡️فضیلتی از فضائل زیارت حضرت امام رضا علیه السلام
▪️قال الرضا عليه السلام:
«مَنْ شَدَّ رَحْلَهُ إِلَي زِيَارَتِي اسْتُجِيبَ دُعَاؤُهُ وَ غُفِرَ لَهُ ذونَبُه مَنْ زَارَنِي فِي تِلْكَ الْبُقْعَةِ كَانَ كَمَنْ زَارَ رَسُولَ اللَّهِ صلي الله عليه و آله وَ كَتَبَ اللَّهُ [تَعَالَي] لَهُ ثَوَابَ أَلْفِ حِجَّةٍ مَبْرُورَةٍ وَ أَلْفِ عُمْرَةٍ مَقْبُولَةٍ وَ كُنْتُ أَنَا وَ آبَائِي شُفَعَاءَهُ يَوْمَ الْقِيَامَة و هذه البقعة رَوْضَةٌ مِنْ رِيَاضِ الْجَنَّةِ و مختلف الملائكة، َلَا يَزَالُ فَوْجٌ يَنْزِلُ مِنَ السَّمَاءِ وَ فَوْجٌ يَصْعَدُ إِلَي أَنْ يُنْفَخَ فِي الصُّورِ
▪️امام رضا عليه السلام فرمودند:
«كسي كه بار سفر به سوي من بربندد دعايش مستجاب و گناهانش آمرزيده ميشود، پس كسي كه مرا در آن مكان زيارت كند، مانند كسي است كه
رسول خدا صلي الله عليه و آله را زيارت كرده باشد، خداوند براي او پاداش هزار حج و عمره ي پذيرفته شده مينويسد و من و پدرانم شفيعان او روز قيامت خواهيم بود؛ اين بقعه بوستاني از بوستانهاي بهشت و محل رفت و آمد فرشتگان است؛ آن گونه كه گروهي از آسمان فرو ميآيند و گروهي بالا ميروند، تا اين كه در صور دميده شود.
📚بحارالانوار، ج۴۴/ ص۱۰۲.
@haram110
15.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به خاطر علی بن موسی الرضا علیه السلام بخشیدمش.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
@haram110
🔴 سوء مزاج کبد
♻️ در علم طب سنتی سوءمزاجهای مختلفی برای کبد تعریف میشود که هرکدام نشانه ها و تدابیر ویژه خود را داراست. در ادامه طی پست های جداگانه به بررسی هر یک از آنها خواهیم پرداخت..
1⃣ سوء مزاج #گرم_کبد
🔸 نشانه ها: تشنگی شدید، تلخی دهان، خشکی زبان، اشتهای کم، خشکی شکم، نبض سریع، سرخی ادرار و گرمای (قابل لمس) محسوس کبد و تب کردن جگر بدون وجود درد.
🔹 درمان: اگر این سوء مزاج ساده باشد، خنک کردن به تنهایی کفایت میکند، اما اگر ماده و خلطی از عوامل این سوء مزاج باشد ضروریست براساس نوع ماده اقدام به پاکسازی شود. و #تشخیص این مهم بر عهده حکیم ماهر و با درایت میباشد.
🔸 چنانچه در غلبه دم توصیه به حجامت شده و با مصرف هلیله پخته و دمنوش #فلوس و امثال آن (خیسانده تمر هندی، آلو، ترنجبین+شکرسرخ) به پاکسازی گوارش نیز بپردازند.
🔹 در سوء مزاج با ماده صفراوی نیز تدابیر به همین صورت است. و در خنک کردن کبد از #کاسنی و سکنجبین و هرچه خنک کننده و رطوبت بخش جگر است مانند خرفه، کدو، خیار، جو... استفاده میشود.
🔸 ازمصرف گوشت چون موجب یبوست است پرهیز شود.
عضویت در کانال👇
📡 @haram110
حرم
✍️ #رمان_تنها_میان_داعش #قسمت_بیست_و_نهم 💠 گریه یوسف را از پشت سر میشنیدم و میدیدم چشمان این رزم
✍️ #رمان_تنها_میان_داعش
#قسمت_سی_ام
💠 یک نگاهم به قامت غرق #خون عباس بود، یک نگاهم به عمو که هنوز گوشه چشمانش اشک پیدا بود و دلم برای حیدر پر میزد که اگر اینجا بود، دست دلم را میگرفت و حالا داغ فراقش قاتل من شده بود.
جهت مقام #امام_مجتبی (علیهالسلام) را پیدا نمیکردم، نفسی برای #دعا نمانده بود و تنها با گریه به حضرت التماس میکردم به فریادمان برسد.
💠 میدانستم عمو پیش از آمدن به بقیه آرامش داده تا خبری خوش برایشان ببرد و حالا با دو پیکری که روبرویم مانده بود، با چه دلی میشد به خانه برگردم؟
رنج بیماری یوسف و گرگ مرگی که هر لحظه دورش میچرخید برای حال حلیه کافی بود و میترسیدم مصیبت #شهادت عباس، نفسش را بگیرد.
💠 عباس برای زنعمو مثل پسر و برای زینب و زهرا برادر بود و میدانستم رفتن عباس و عمو با هم، تار و پود دلشان را از هم پاره میکند.
یقین داشتم خبر حیدر جانشان را میگیرد و دل من بهتنهایی مرد اینهمه درد نبود که بین پیکر عباس و عمو به خاک #مصیبت نشسته و در سیلاب اشک دست و پا میزدم.
💠 نه توانی به تنم مانده بود تا به خانه برگردم، نه دلم جرأت داشت چشمان #منتظر حلیه و نگاه نگران دخترعموها را ببیند و تأخیرم، آنها را به درمانگاه آورد.
قدمهایشان به زمین قفل شده بود، باورشان نمیشد چه میبینند و همین حیرت نگاهشان جانم را به آتش کشید.
💠 دیدن عباس بیدست، رنگ از رخ حلیه برد و پیش از آنکه از پا بیفتد، در آغوشش کشیدم. تمام تنش میلرزید، با هر نفس نام عباس در گلویش میشکست و میدیدم در حال جان دادن است.
زنعمو بین بدن عباس و عمو حیران مانده و رفتن عمو باورکردنی نبود که زینب و زهرا مات پیکرش شده و نفسشان بند آمده بود.
💠 زنعمو هر دو دستش را روی سر گرفته و با لبهایی که بهسختی تکان میخورد #حضرت_زینب (علیهاالسلام) را صدا میزد.
حلیه بین دستانم بال و پر میزد، هر چه نوازشش میکردم نفسش برنمیگشت و با همان نفس بریده التماسم میکرد :«سه روزه ندیدمش! دلم براش تنگ شده! تورو خدا بذار ببینمش!»
💠 و همین دیدن عباس دلم را زیر و رو کرده بود و میدیدم از همین فاصله چه دلی از حلیه میشکافد که چشمانش را با شانهام میپوشاندم تا کمتر ببیند.
هر روز شهر شاهد #شهدایی بود که یا در خاکریز به خاک و خون کشیده میشدند یا از نبود غذا و دارو بیصدا جان میدادند، اما عمو پناه مردم بود و عباس یل #مدافعان شهر که همه گرد ما نشسته و گریه میکردند.
💠 میدانستم این روزِ روشنمان است و میترسیدم از شبهایی که در گرما و تاریکی مطلق خانه باید وحشت خمپارهباران #داعش را بدون حضور هیچ مردی تحمل کنیم.
شب که شد ما زنها دور اتاق کِز کرده و دیگر #نامحرمی در میان نبود که از منتهای جانمان ناله میزدیم و گریه میکردیم.
💠 در سرتاسر شهر یک چراغ روشن نبود، از شدت تاریکی، شهر و آسمان شب یکی شده و ما در این تاریکی در تنگنای غم و گرما و گرسنگی با مرگ زندگی میکردیم.
همه برای عباس و عمو عزاداری میکردند، اما من با اینهمه درد، از تب سرنوشت حیدر هم میسوختم و باز هم باید شکایت این راز سر به مهر را تنها به درگاه #خدا میبردم.
💠 آب آلوده چاه هم حریفم شده و بدنم دیگر استقامتش تمام شده بود که لحظهای از آتش تب خیس عرق میشدم و لحظهای دیگر در گرمای ۴۵ درجه #آمرلی طوری میلرزیدم که استخوانهایم یخ میزد.
زنعمو همه را جمع میکرد تا دعای #توسل بخوانیم و این توسلها آخرین حلقه #مقاومت ما در برابر داعش بود تا چند روز بعد که دو هلیکوپتر بلاخره توانستند خود را به شهر برسانند.
💠 حالا مردم بیش از غذا به دارو نیاز داشتند؛ حسابش از دستم رفته بود چند مجروح و بیمار مثل عمو #مظلومانه درد کشیدند و غریبانه جان دادند.
دیگر حتی شیرخشکی که هلیکوپترها آورده بودند به کار یوسف نمیآمد و حالش طوری به هم میخورد که یک قطره #آب از گلوی نازکش پایین نمیرفت.
💠 حلیه یوسف را در آغوشش گرفته بود، دور خانه میچرخید و کاری از دستش برنمیآمد که ناامیدانه ضجه میزد تا فرشته نجاتش رسید.
خبر آوردند فرماندهان تصمیم گرفتهاند هلیکوپترها در مسیر بازگشت بیماران بدحال را به #بغداد ببرند و یوسف و حلیه میتوانستند بروند.
💠 حلیه دیگر قدمهایش قوت نداشت، یوسف را در آغوش کشیدم و تب و لرز همه توانم را برده بود که تا رسیدن به هلیکوپتر هزار بار جان کندم.
زودتر از حلیه پای هلیکوپتر رسیدم و شنیدم #رزمندهای با خلبان بحث میکرد :«اگه داعش هلیکوپترها رو بزنه، تکلیف اینهمه زن و بچه که داری با خودت میبری، چی میشه؟»...
#ادامه_دارد
نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
@haram110