eitaa logo
حرم بی‌قرار
1.9هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
481 ویدیو
23 فایل
شـکࢪ خــدا ࢪا کــہ دࢪ پــنــاه حـسـینم ڪپے باصلوات‌؛حلال فوروارد ڪردے ‌دمت ‌گرم🌼
مشاهده در ایتا
دانلود
حرم بی‌قرار
#درمسیرعشق #به_قلم_ازتبار_زینب۵۹ #پارت_۹۴ غلام نیم نگاهی به کوثر انداخت ، کوثر روش رو اون ور کرد
۵۹ ۹۵ _نترس مهربونم ، من پیشتم ، مگه اینکه بخوان از جنازه ی من رد بشن تا دستشون بهت برسه . برگه رو دراوردم و شروع کردم به خوندن ... از طرف جناب سرهنگ بود . سرهنگ نقشه جدید رو توضیح داد و تاکید کرد که چه کارهایی باید انجام بدیم . سرهنگ گفته بود که اول ما باید فرار کنیم تا دم ماشین ها بعد بچه ها حمله کنند . خیلی تاکید داشت که تمام حواس من و محمد به کوثر باشه تا صدمه ای نبینه . از اینکه همه برای نجات ما بسیج شدن ، خوشحال بودم . محمد تا دید اینا رفتن سریع رفت ساندویچ خودش رو برامون اورد ‌. محمد : بیا داداش ، ببخشید کمه فعلا بخورید که حالتون بد نشه ، همین در توانم بود عذر میخوام . چقدر این پسر مهربون بود ؛ شرایطش رو درک میکردم . معلوم بود با اینکه پیش این گرگ هاست اما ذاتش عوض نشده . _اما خودت ؟ +من نمیخورم داداش شما دوتا بخورید. من یه کاری میکنم باید امشب از اینجا فرار کنیم تا بچه ها برسن و نجاتمون بدن وگرنه هیچکدوم زنده نمی مونیم ‌... _دستت درد نکنه اما امشب چرا ؟؟؟چه خبره ؟ با حرفی که محمد زد مرگ رو جلوی چشام دیدم . ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ http://eitaa.com/joinchat/3701473293C579cea51ee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۵۹ ۹۶ +امشب تامی و غلام و آتنا مهمونی دارن ، هرچی ادم کثیفه میان میخوان .... _میخان چی ؟؟ +داداش شرمنده ولی میخوان کوثر خانم رو ... داد زدم : _محمد حرف بزن ، کوثر چی ؟ +تامی تصمیم گرفته کوثر خانم رو بفروشه تا در ازاش بتونه جنس هاش رو وارد کنه . _لعنتی ،غلط کرده مگه اینکه از روی نعش من رد بشه عوضی .... جنس هاش چیه؟ +خدابزرگه ان شاءالله دستگیرشون میکنیم و نمیزاریم. بد به دلت راه نده داداش ، جنس هاش مواد مخدره ، اینا یه گروه مافیا و بزرگن اگه خدا بخواد با کمک هم فاتحه اشون رو میخونیم . ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ http://eitaa.com/joinchat/3701473293C579cea51ee
& •/شـهـ🌷ـیـدآویـنے/• جـان دادن براےامام خمینےزیباستـ امـاخـون دل خوردن براے؛ امام خامنہ‌اےزیباتـراستـ. #مـالشڪرعشق‌سیدخـامنه‌هستیم Join⇝ @Harame_bigarar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
• حـسـن زیـبـاتـرین اسـم دو دنـیـاسـتــ{🌸} کـرامتــ از سراپایش هـویـداستـ{} اگـرچـه عالمی هستـ ریـزه خـوارشـ{✌️} ولـی مظلومتـریـن فـرزنـد زهـراستــ{♥️} Join➟ @harame_bigarar
♥️🍃 🍃 خـوشتـرازنـقـش تـ😍ـو درعــالـ🌎ـم تصویـرنبـود •/ #جـانـم‌فـداےرهـبـر/• Join⇝ @Harame_bigarar
🌿🌷 از نگاهشـ ستـ✨ـاره مےبـارید اشتیاقےبه‌پـ🕊ـرکشیدن داشتـ عاقبت‌رفت وآسمـ🌷ـانےشد نازچشمـ😌ـان‌اوخریدن داشتـ •/ #شهیـدمحسـن‌حیـدرے/• Join⇝ @Harame_bigarar
• تفـکرکـردن بهتـراززیـادسخـن گفتن اسـتـ. زیـراتفکـر،انسـان راآگـاه تـر وزیـادسخـن گفتـن انسان رادچـار آفـتـ زبـان میکند. ڪه اعـم اسـتـ ازدروغ وغیبتـ و... •/#شهیـدمحمدحسین‌عطرے/• Join⇝ @Harame_bigarar
حرم بی‌قرار
#درمسیرعشق #به_قلم_ازتبار_زینب۵۹ #پارت_۹۶ +امشب تامی و غلام و آتنا مهمونی دارن ، هرچی ادم کثیفه م
۵۹ ۹۷ _ان شاءالله ، محمد تو رو به جان عزیزت قسمت میدم نزار برای کوثرم اتفاقی بیفته ... +داداش ناموس تو‌، ناموس منم هست ...ان شاءالله درست میشه ؛ بد به دلت راه نده ‌. حالا هم فعلا غذاتونو بخورید اگه غلام بفهمه بهتون غذا دادم منو میکشه . _داداش شرمنده ام کردی ، باشه ممنونم . +دشمنت شرمنده ، ان شاءالله زودتر از این جهنم خلاص بشیم . _الهی آمین . ساندویچ رو با کوثر نصف کردیم ‌و سریع خوردیم . سرد بود ولی برای ما خوب بود ‌. یه کم بهتر شدیم . قرانی که توی جیب لباسم بود رو دراوردم . نیت کردم و قرآن‌ رو باز کردم . ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ http://eitaa.com/joinchat/3701473293C579cea51ee
۵۹ ۹۸ سوره فتح اومد ... شروع کردم به خوندن . ((انا فتحنا لک فتحا مبینا ..... )) از اینکه این سوره اومد ؛ خیلی خوشحال شدم . وفتی سوره تموم شد ، تو فکر حرف های محمد بودم‌ . باید یه کاری میکردم . تموم حرف های محمد و تامی توی سرم اکو میشد . فکری به سرم زد . از یکی از دوستام ، بیهوش کردن به روش طبیعی برای مواقع اضطراری رو یاد گرفته بودم . باید اون روش رو انجام میدادم . الان بهترین فرصت برای انجام این کار بود . محمد رو به سختی صدا کردم خداروشکر زود فهمید و اومد ‌. _داداش یه زحمت برات دارم . +جانم داداش ؟ _این ‌دور و بر گلی گیاهی چیزی وجود داره ؟ +اره چطور مگه؟ _میتونی برام چندتاشونو با دوسه تا دونه قرص بیاری ...؟ +قرص ؟ باشه ، فقط چه نقشه ای داری ؟ _بهت میگم اینا رو برام جور کن فقط . ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ http://eitaa.com/joinchat/3701473293C579cea51ee
2_5357057092769284266.mp3
5.76M
• 🌴غنچه بودم پژمردم نبودی بابا 🌴از همه سیلی خوردم نبودی بابا مـادح: ❣میثم مطیعی❣ ♨️ @harame_bigarar 👈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
༻﷽༺ 🏴السلام اے وادے ڪرب وبلا السلام اے سرزمین پر بلا 🏴السلام اے جلوه گاه ذوالمنن السلام اے ڪشتہ‌هاے بےڪفن #اربعین_سالار_شهیدان💔 #حضرٺ_اباعبدالله‌الحسین_ع🌷 #برشیعیان_تسلیٺ_باد💔 Join➟ @harame_bigarar
1_32415083.mp3
2.87M
• 🌴خداحافظ ای شهر آزارها 🌴خداحافظ ای کوچه بازارها مـادح: ❣محمودکریمے❣ #نـواےدل Join➟ @harame_bigarar
🍁🍂 •|تـه دورےازبــرم دݪ دربـرم نیسٺـ{💔} •|هـواےدیـگـرے انـدرسـرم نیسٺـ{🍂} Join⇝ @Harame_bigarar
شهـیـد🌷 ♥️صادق‌عدالت‌اکبرے♥️ تـاریخ تولـد:2اردیبهشت1367 تـاریخ شهـادتـ:4اردیبهشت1395 محـل شهـادتـ:جنوب‌غرب‌حلب محل تـولـد:تبریز •/قسمتےازوصیت نامہ‌درتصویر/• Join⇝ @Harame_bigarar
حرم بی‌قرار
#درمسیرعشق #به_قلم_ازتبار_زینب۵۹ #پارت_۹۸ سوره فتح اومد ... شروع کردم به خوندن . ((انا فتحنا لک
۵۹ ۹۹ تا محمد خواست بره بیرون ، تامی و آتنا عصبانی برگشتن . تامی مثل اینکه کشتی هاش غرق شدن ، داد میزد . تامی : غلام ؟ غلام : بله اقا ؟ ببخشید چرا برگشتید ؟ تامی : بهم خبر دادن بچه ها رو پلیسای فضول لب مرز گرفتند منم مجبور شدم برگردم . غلام : اقا میخواین چیکار کنید ؟ تامی : فعلا دست نگه میداریم تا اوضاع اروم بشه و آبا از آسیابا بیفته تا بعد ببینم چه میشه کرد . غلام : چشم آقا . تامی : زنگ بزن هماهنگ‌ کن فعلا این یکی رو درست کنیم . غلام : آقا به کدومشون زنگ بزنم؟ تامی : خودت برو ببین کدومشون پول بیشتری بابتش میدن ، چنگیزم صداش کن کارش دارم . غلام : آقا یکی هست بیشترین پولم میده ....بهش بگم؟ چشم به اونم میگم . تامی : هرغلطی دلت میخاد بکن فقط حواست باشه . غلام : بله اقا چشم . تامی : مرخصی . غلام : چنگیز ؟ کوشی ؟ بیا آقا کارت داره . محمد لعنتی ای زیرلب گفت و رفت . صدای صحبت غلام رو میشنیدم که داشت با یه نفر انگلیسی صحبت میکرد ، هم من و هم کوثر کامل متوجه حرفاش میشدیم . درمورد فروش کوثر بود . اون لحظه دلم میخواست در گوش های کوثر رو بگیرم تا نشنوه و خودش رو ببازه اما توان اینکارو نداشتم . اولین بار تو زندگیم احساس پوچی کردم ... اما من علیرضام ، نمیزارم بلایی سرش بیاد حتی به قیمت جونم ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ http://eitaa.com/joinchat/3701473293C579cea51ee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۵۹ ۱۰۰ کوثر اروم اشک میریخت . فشارش هم افتاده بود . اینکه کاری ازم برنمیومد عذاب میکشیدم . از حرفای غلام متوجه شدیم کسی که قراره کوثر رو بخره انگلیسیه و فردا میخواد برگرده کشورش و بابتش پول خیلی زیادی به تامی بده . از ته قلب دعا کردم زودتر از اینجا خلاص بشیم دیگه طاقت موندن تو این جهنم رو نداشتم . حتی تصور اینکه کوثرم رو ازم بگیرن دیوونه میشدم . از بی بی سه ساله خواستم کمک خواستم تا خود خانم کمک کنن و نزارن اتفاقی برای کوثرم بیفته . چند دقیقه ای تو سکوت گذشت . محمد چشمکی زد و رفت ‌. وجود محمد بهم آرامش میداد . خصوصا اینکه گفت : _ناموس تو ، ناموس منم هست و نمیزارم اتفاقی براش بیفته . نفس عمیقی کشیدم و سرم رو به دیوار تکیه دادم . وقتی محمد برگشت یه نایلون مشکی همراهش بود . بهم داد و گفت : ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ http://eitaa.com/joinchat/3701473293C579cea51ee
༻﷽༺ آه ...برادرم ... !!! 💔🍂 برخیز، خواهر آمده، سالار زینـب آغوش وا ڪن اے دل و دلدار زینـب با قاتلانٺ همسفر بودم، نبودے آقـا، فلڪ دارد سرِ آزار زینـب #امان_از_دل_زینب_س💔 Join➟ @harame_bigarar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
• سـاده مـیگـویـم ابـاعـبـدالله من‌همیشه‌به‌شمامحـ☺️ـتاجم تـانفس دارم‌وقـلـ❤️ـبم بزند مـن کنـیزحضرت عبـ😌ـاسم Join➟ @harame_bigarar
• مـنـٺِ چادرتـان را بڪشد جبرائیل😌 تونـگو چادر مشکی ڪه بگو پَر دارے🕊 عصمٺ‌الله شدن😇 ڪار ڪسے غیر تو نیسٺ👌 و تو این ارثیہ از #حضرٺ_مادر_دارے❤️ Join➟ @harame_bigarar
♥️🍃 نیسٺـ نشـان زنـ🌸ـدگـے تـانـرسـدنشـان تــ😍ـــو #مـولـوے •/ #شهیدحسیـن‌محـرابے/• Join⇝ @Harame_bigarar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حرم بی‌قرار
#درمسیرعشق #به_قلم_ازتبار_زینب۵۹ #پارت_۱۰۰ کوثر اروم اشک میریخت . فشارش هم افتاده بود . اینکه
۵۹ ۱۰۱ _داداش اینو نگهدار به درد میخوره . +چیه ؟ _اسلحه فقط غلام نبینه که تیکه بزرگمون گوشمونه ها ... +ممنونم ان شاءالله بتونم جبران کنم . _نفرمایید جناب سرگرد ، وظیفه اس . ازش تشکر کردم احترامی نظامی گذاشت و رفت . چقدر سخته فرشته باشی بین یه دسته شیطان صفت . معلوم بود چقدر زجر میکشه . خصوصا اینکه بخوای از گرگ صفتایی مثل تامی و غلام اطاعت کنی . از همه مهم تر ، پاک بودنشه که به کوثر اصلا نگاه نمینداخت . چقدر بچه ب پاکی بود . خدا حفظش کنه ... تا حالا حواسم نبود اصلا نگاه کنم ببینم مجرده یا متاهل . اگه تو اوضاع عادی یا توی ستاد میدیدیمش ، حتما تا الان کوثر شجره نامه اش رو درمیاورد . ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ http://eitaa.com/joinchat/3701473293C579cea51ee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۵۹ ۱۰۲ آهی کشیدم به کوثر نگاهی انداختم ، از خستگی خوابش برده بود . من بودم و غم اینکه کوثرم معلوم نیست چه بلایی قراره سرش بیاد . بدجوری رو نقطه ضعفم دست گذاشته بودند . یه کم که گذشت صدای مردی اومد که انگلیسی صحبت میکرد . صدای آشنایی نبود و این یعنی همون مردی که قراره کوثر رو بخره . جیگرم آتیش گرفت . اسلحه ام رو برداشتم و اماده تو پیراهنم قایم کردم تا به وقتش حساب همشون رو برسم ‌. مرد وارد شد ...بسیار جدی و خشن . وقتی بهش نگاه کردم ، یه حس خاصی داشت اما متوجه حسش نمیشدم . یه مرد جوون عینکی با چشمای طوسی و یه ریش پروفسوری و یه تیپ شیک داشت که معلوم بود خیلی وضعش خوبه . تامی و غلام هم وارد شدند ‌.. نگاه و خنده ی شیطانی تامی رو میدیدم که چقدر خوشحال بود . ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ http://eitaa.com/joinchat/3701473293C579cea51ee
🌷🌿 شهیدی کـه در عملیات عاشورا برای پاکسازی منطقه‌وبرقراری‌امنیت جهت عبور زائران ڪربلای حسینی؛ بـه فیض شـهـ🌷ــادت نـائل آمـد. •/#شهید_روح_الله_مهرابی/• 💟 @Harame_bigarar