✳ بگو چه میخوری تا بگویم که هستی!
📌 غذا فقط شامل خوردنیها نیست، بلکه هر چیزی که #نفس ما دریافت میکند یا خود نفس تولید میکند و دوباره مصرف کند، غذا است. پس همهی خوردنیها، نوشیدنیها، گفتنیها، شنیدنیها، پوشیدنیها، انس و ارتباط با دیگران، معنویات، مطالعهی کتب و اطلاعات، دیدنیها، اعمال و رفتار، اخلاق، افکار و نیتها، موسیقی، فیلم، قرآن خواندن و... غذا هستند.
🔸 هر چیزی که نفس ما دریافت و تولید میکند، در واقع غذای #جسم و #روح ماست. حال اگر همهی اینها #طیب باشند، انسان میشود #معصوم و هرچقدر غیر طیب باشد، به همان نسبت #شیطانی و #غیر_الهی میشویم. پس اگر خوب فکر کنیم، ما چیزی نیستیم بهجز غذایی که نفس ما دریافت میکند و در میان این غذاها نیتها و اعتقادات بالاترین تاثیر را در کمال یا نقص ما دارند.
📚 برگرفته از کتاب «چگونه غذا، اعمال، افکار و اخلاق ما، دوای ما باشد؟»
👤 نویسنده: رضا میرزایی
اینجا #حرف_حساب بخوانید 👇
https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳ شعور عادی و شعور عالی!
💠 مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَىٰ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً...از مرد و زن، هر كس كار شایسته انجام دهد در حالی كه مؤمن باشد، مسلماً او را به زندگی پاك و پاكیزهای زنده میداریم (نحل، ۹۷)
🔻 #قرآن توصیه میکند که انسان میتواند #ادراک والاتر و قلبی دیگر داشته باشد. #شعور انسان، محدود به این حد نیست؛ بلکه شعور دیگری نیز میتواند داشته باشد که با #عمل_صالحِ از روی #ایمان بهدست میآید. #شعور_عادی از تجربه و استدلال و منطق بهدست میآید ولی #شعور_والا از طریق ایمان و عمل صالح حاصل میشود.
🔸 اگر عمل صالح ناشی از ایمان نباشد، اثر حیاتی و شعور #طیب ندارد. چون عملِ با قید ایمان است که انسان به آن متصف میشود. همانطور که قبلا دربارهی #علم گفتیم که علم تا با #عمل همراه نباشد انسان را متصف به عالمبودن نمیکند و صرفا قطع عذر است، عمل نیز تا زمانی که از ایمان سرچشمه نگرفته باشد، نمیتواند خاصیت #سازنده و #احیاکننده داشته باشد.
👤 #آیت_الله_حائری_شیرازی
📚 از کتاب #با_علی_در_صحرا
📖 ص ۳۹
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳ برای خدا
🔻 یک روز آقا طیب من را صدا کرد و آدرسی را به من داد و گفت: برو مغازۀ قصابی و کمکش کن. مغازۀ عجیبی بود. هر روز چند گوسفند سر میبرید، اما به مردم گوشت نمیفروخت! هر روز افراد زیادی پشت در مغازه منتظر بودند. همگی کاغذی داشتند و به صف میایستادند. کار من این بود که از روی یک کاغذ بزرگ، اسم آنها را میخواندم. آنها با کاغذشان جلو میآمدند و من تیک میزدم. بعد گوشت خود را میگرفتند و میرفتند. بعدها از همان قصاب شنیدم که تمام هزینۀ گوسفندها و قصابی را خود شخص آقا طیب میدهد و کسی از این ماجرا خبر ندارد.
🎙 راوی: سید مصطفی خادمی
📚 از کتاب #طیب | زندگینامه و خاطرات حُر نهضت امام خمینی (ره) #شهید_طیب_حاجرضایی
📖 ص ۸۷
❤️ #مثل_شهدا_زندگی_کنیم
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f