❤️بسم الله النور❤️
نوبتی هم باشه نوبت مسابقه جذابمون ویژه ولادت بانوی عشق، روزپرستار و شب یلداست😍🧕
🔹شرایط مسابقه خیلی خیلی راحته💌
درپایین براتون توضیح دادم😃
1⃣خواندن دعای فرج در شبِ یلدا🍉
2⃣عضویت داخل کانال دختران حریم حورا یزد😉🙃
🎁اما تعدادجوایزمون سه عدد هست به عشق «حضرت زینب»❤️
برو پایین تر تا ببینی👇
🥇نفراول ⬅️روسری💝
🥈نفردوم ⬅️ساق دست🎉
🥉نفرسوم ⬅️گیره روسری✨
⚜چه چیز هایی می تونین بفرستین برای شرکت در مسابقه😇
1⃣عکس از نقاشی، کار های نمدی، کیک خانگی😋
2⃣مسابقه سوال و جواب از زندگینامه حضرت زینب«س»🤩
3⃣ارسال دل نوشته با صدای خودتون یا عکس نوشته یا متن برای بانوی صبر و استقامت ❤️💐
در هر کدام خواستید شرکت کنید🤗
اما در همه اش هم اگه شرکت کنین بازم یک بار اسمتون نوشته می شود🎀
همراهان عزیز!🎈
تمامی عکسهای زیبای ارسالی شما 👈به شرط اجرای شرایط مسابقه که بالا گفته شده درقرعه کشی شرکت داده خواهدشد.😋
آیدی برای اسم نویسی💫
@.....
@.....
به همین راحتی درمسابقه یلدایی دختران حریم حورا شرکت کنیدوبرنده بشین🎁😉
#یلدای_با_فاصله☺️
#یلدای_هنری🙆🏻♀
شماهم به کانال🤔 #دختران_حریم_حورا_یزد بپیوندید✅🤩
•••꧁•••♡•••☆•••♡•••꧂•••
😍 @harime_hawra 😍
•••꧁•••♡•••☆•••♡•••꧂•••
این مسابقه که هست هیچی... 😁
یک سوپرایز هم داریم😉
میگی چی🧐
خب صبر داشته باش دختر خانم گل تا بگم😇
قراره یک مسابقه آنلاین هم داشته باشیم😍
چجوریه🤨
شرکت کن تا بفهمی😅
ساعت ۸ شب یکشنبه با ما همراه باش تا بتونی برنده بشی🙃
من برم دیگه🏃♀
اه یادم رفت جوایز رو بگم🤭
به عشق بانو زینب و شب یلدا....🤔
به سه نفر جایزه میدیم به صورت قرعه کشی آنلاین😳😍
جایزه هاشون چیه🧐
الان میگم صبر داشته باش بانو😅
🥇نفر اول⬅️پیکسل🎁
🥈نفر دوم⬅️دسته کلید🔑
🥉نفر سوم⬅️۵۰۰۰تومان وجه نقد💳
#دختران_حریم_حورا❤️
♡•••☆•••♡•••☆•••♡
@harime_hawra
♡•••☆•••♡•••☆•••♡
🦋🌺🦋🌺🦋
🌺🦋🌺🦋
🦋🌺🦋
🌺
🎗#بدون_تو_هرگز ۲۹
📢‼️ این داستان واقعی است !!
بعد از #مدتها پدر و مادرم قرار بود بیان خونه مون ...🏡علی هم تازه راه افتاده بود و دیگه میتونست بدون کمک دیگران راه بره ...☺️اما نمیتونست #بیکار توی خونه بشینه...🤦♂منم برای اینکه مجبورش کنم استراحت کنه ... نه میذاشتم دست به چیزی بزنه و نه جایی بره!!
بالاخره با هزار بهونه زد بیرون و رفت سپاه #دیدن دوستاش...قول داد تا پدر👴و مادرم👵 نیومدن برگرده...همه چیز #تا این بخشش خوب بود ...🙄اما هم پدر و مادرم زودتر اومدن...هم #ناغافلی سر و کله چند تا از رفقای جبههاش پیدا شد...😱
پدرم که #دل چندان خوشی از علی و اون بچهها نداشت .. زینب و مریم هم که دو تا دختر بچه شیطون و #بازیگوش .. دیگه نمیدونستم باید حواسم به کی و کجا باشه...🤷♀ مراقب پدرم و دوستهای علی باشم ...🤦♀ یا مراقب بچهها که #مشکلی پیش نیاد!!😩
یه لحظه، دیگه #نتونستم خودم رو کنترل کنم🤬و زینب و مریم رو دعوا کردم و یکی محکم زدم پشت دست مریم ...😤
نازدونههای علی، بار #اولشون بود دعوا میشدن .. قهر کردن و رفتن توی اتاق 🚪و دیگه نیومدن بیرون ...
توی همین حال و هوا و عذاب #وجدان بودم که هنوز نیم ساعت نگذشته بود علی اومد...🤯قولش #قول بود👌راس ساعت زنگ خونه رو زد .. بچهها با هم دویدن🏃♀دم #در .. و هنوز #سلام نکرده ...
- بابا!! ... بابا!! ... مامان، مریم رو زد!!🤕
#ادامه_دارد ...
#رمان_بدون_تو_هرگز😍
#به_وقت_رمان💌
#رمان_سرا_دختران_حریم_حورا🙆🏻♀
@harime_hawra✨
🦋🌺🦋🌺🦋
🌺🦋🌺🦋
🦋🌺🦋
🌺
🎗#بدون_تو_هرگز ۳۰
📢‼️ این داستان واقعی است !!
علی به #ندرت حرفی رو با حالت جدی😶میزد اما یه بار خیلی جدی ازم خواسته بود، دست روی بچهها👩👧👧بلند نکنم به شدت با دعوا کردن و زدن بچه مخالف بود خودش هم همیشه کارش رو با صبر و زیرکی پیش میبرد...👌👏
تنها #اشکال این بود که بچهها هم این رو فهمیده بودن اون هم جلوی مهمونها 👨👩👧👧 و از همه بدتر، پدرم...🤦♀
علی🧔با شنیدن حرف بچهها، زیر چشمی نگاهی بهم انداخت😌 و نیم خیز جلوی بچهها نشست و با حالت جدی و کودکانهای گفت:
- جدی؟!!..🤭واقعا مامان، مریم رو زد؟...😯
بچهها با ذوق، بالا و پایین میپریدن و با هیجان، داستان مظلومیت خودشون رو تعریف میکردن😂 و علی بدون توجه به مهمون ها، و حتی اینکه کوچکترین نگاهی به اونها بکنه غرق داستان جنایی👻بچهها شده بود!!
داستانشون که تموم شد ... با همون حالت ذوق و هیجان خود بچهها #گفت :
- خب بگید ببینم، مامان دقیقا با کدوم دستش🤚 مریم رو زد؟!👀
و اونها هم مثل اینکه فتح الفتوح کرده باشن😎و با ذوق تمام گفتن : با دست چپ ...🤚
علی🧔بی درنگ از حالت نیم خیز، بلند شد و اومد طرف من خم شد، جلوی همه دست چپم رو بوسید🙈و لبخند ملیحی زد!!☺️
- خسته نباشی خانم من از طرف بچهها از شما معذرت میخوام !!!!❤️
و بدون مکث، با همون خنده برای سلام🙋♂و خوشامدگویی رفت سمت مهمونها...هم من، هم مهمونها خشک مون زده بود...😳
بچهها دویدن توی اتاق و تا آخر مهمونی بیرون نیومدن .. منم دلم میخواست آب بشم برم توی زمین .. از همه دیدنیتر، قیافه پدرم بود ... چشمهاش داشت از حدقه بیرون میزد ...
اون روز علی با اون کارش همه رو با هم تنبیه کرد .. این، اولین و آخرین بار وروجک پها شد .. و اولین و آخرین بار من!!!!
#ادامه_دارد ...
#رمان_بدون_تو_هرگز😍
#به_وقت_رمان💌
#رمان_سرا_دختران_حریم_حورا🙆🏻♀
@harime_hawra✨
دُخْتَـرانِحَریمِحَوْرا|𝐇𝐚𝐮𝐫𝐚❥︎
بفرمایید شیرینی عیدتون مباررررررررک😍😍😍😍😍🎊🎊🎊👏👏👏👏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ولادتبیبیجان😍
مباررررررک🎊🎊😍😍👏👏
این دست گلا هم تقدیم به گل دخترای کانال💐💐💐💐
#دختران_حریم_حوراء❤️
@harime_hawra✨