هدایت شده از فدای حسین
چهارمین #فراخوان_ملی_داستان_آب
(برای نویسندگان فارسی زبانِ جهان) 1401 - 1402
نشانی درگاههای مخصوص ثبتنام، ارسال آثار، اطلاع از اخبار، برخورداری از برنامهها و تولیدات دبیرخانه:
بخش فراخوان ادبی "آب" سایت http://www.esrw.ir و همچنین
ایتا: @dastanab
سروش: https://splus.ir/dastanab
روبیکا: https://rubika.ir/dastanabrobika
تلگرام: https://t.me/AB_Awards 🌱 دبیرخانه چهارمین #فراخوان_ملی_داستان_آب 🪴#برای_آب_بنویسیم
هدایت شده از 💎•﴿ باغ انار ﴾•💎
آئیننامهی چهارمین #فراخوان_ملی_داستان_آب
(برای نویسندگان فارسی زبانِ جهان) 1401 - 1402
«روابط عمومی شرکت مدیریت منابع آب ایران با همکاری شرکت آب منطقهای اصفهان، نویسندگان و انجمنهای ادبی» برگزار مینمایند.
بخشهای فراخوان:
1- داستان کوتاه با محوریت #آب (بزرگسالان برای بزرگسالان)
2- داستان کوتاه کودک و نوجوان با محوریت #آب (بزرگسالان برای کودکان و نوجوانان)
3- داستان کوتاهِ نویسندگان کودک و نوجوان با محوریت #آب (نویسندگان از هشت تا 17 سال)
4- ناداستان با محوریت #آب (زندگینگاره، خاطره، سفرنامه و ...) (بزرگسالان برای بزرگسالان)
5- جُستار و مقاله علمیروایی با محوریت #آب (روایتی که دانشِ مخاطب را بالا ببرد.)
محور محتوايي فراخوان: در کلیهی آثار، "آب" بايد نقشي محوري داشته باشد. وضعیت #منابعآب، نقش #آب در زندگی و اقلیم مردمان، ادوار، وقايع و اماکن تاريخي، رويدادهاي فرهنگي هنري، ورزشي، نمادهاي شهري و اماکن منحصر به فرد و سبک زیستِ مرتبط با آب. وابستگی قومیتها به یکدیگر با محوریت #آب، عواقب تفرقه افکنی قومی و منطقهای، عواقب اضافه برداشتها و تعرض به حقوق همگانی.
جوایز: «40 میلیون تومان جایزهی نقدی»
شرایط مسابقه: الف: هر شرکتکننده میتواند بدون محدودیت، هر تعداد داستان، روایت و جُستار که دربرگیرندهی مضامین و اهداف محتوائی فراخوان باشد ارسال نماید.
ب: این فراخوان محدودیتی برای داستانهایی که پیش از این کسب رتبه کرده باشند ندارد. تنها محدودیتِ این فراخوان ممنوعیتِ ارسال آثاری است که در کتابی چاپ شده باشند و یا به هر نحوی مشمولِ حقوق ناشر باشند.
ج: اطلاعات نویسنده در ابتدای فایل وُرد هر اثــر، درج شود: نام و نامخانوادگی و کدملی صاحب اثر. نشانی (استان، شهر، روستا) شمارهی تماس ثابت با كد شهرستان، شمارهی تماس همراه.
گاه شمار فراخوان: مهلت ارسال آثار از تاریخ انتشار فراخوان تا آخرین روزِ اردیبهشت 1402 / معرفی آثار راه یافته به بخش داوری نهایی آخرین روزِ خرداد 1402 / اختتامیه فراخوان و معرفی آثار برتر تابستان 1402
نشانی درگاههای مخصوص ثبتنام، ارسال آثار، اطلاع از اخبار، برخورداری از برنامهها و تولیدات دبیرخانه:
بخش فراخوان ادبی "آب" در سایت http://www.esrw.ir و همچنین از طریق
ایتا: @dastanab
سروش: https://splus.ir/dastanab
روبیکا: https://rubika.ir/dastanabrobika
تلگرام: https://t.me/AB_Awards
نکتهها:
- ارسال اثر به معنای اجازهی نویسنده به دبیرخانه، برای چاپ آثار برگزیده در کتاب برگزیدگان است.
- تشخیص و تقسیم جوایز و رتبهبندی با هیات داوران نهایی است.
نشانی «دبیرخانه ی فراخوان ملی داستانی آب» : اصفهان، خیابان مشتاق سوم، بعد از پل شهرستان، مقابل ساختمان استانداری، امور منابع آب اصفهان، گنجینه آب کدپستی 8158183317 تماس 09910940393 (4 تا 8 عصر) 🌱 دبیرخانه چهارمین #فراخوان_ملی_داستان_آب🪴#برای_آب_بنویسیم
هدایت شده از جشنواره های باغ گردو
#اخبار_دریچه
🔺سومین جایزه ملی #داستان_حماسی
🔹در بخش های #داستان_کوتاه و #رمان
🔹با موضوعات #حماسه های_تاریخی، #حماسههای_دینی و #حماسههای_بومی
🔹مهلت ارسال اثر :
▪️بخش داستان کوتاه و رمان : 15 اسفند ماه 1401
🔷️جوایز فراخوان :
🔸️ داستان کوتاه:
▪️ 5جایزه ۱۰۰/۰۰۰/۰۰۰ ریالی.
🔸️ بخش رمان:
▪️ نفر اوّل: تندیس ، دیپلم افتخار و ۱/۰۰۰/۰۰۰/۰۰۰ ریال جایزه نقدی.
▪️ نفردوم: لوح تقدیر و ۵۰۰/۰۰۰/۰۰۰ ریال جایزه نقدی.
▪️ نفر سوم: لوح تقدیر و ۳۰۰/۰۰۰/۰۰۰ریال جایزه نقدی
▪️متقاضیان برای شركت و ارسال اثر در این دوره از فراخوان باید به سایت www.artfest.ir مراجعه، ثبت نام و اثر خود را بارگذاری كنند
▪️جهت اطلاعات بیشتر با شماره تماس 09370719100 تماس حاصل فرمایید.
تو ای وحشیغزال و هر قدم ازمنرمیدنها
من و این دشت بیپایان و بیحاصلدویدنها
تو و یک وعده و فارغ ز من هر شب به خواب خوش
من و شبها و درد انتظار و دلتپیدنها
نصیحتهای نیکاندیشیات گفتیم و نشنیدی
چهها تا پیشت آید زین نصیحتناشنیدنها
پر و بالم به حسرت ریخت در کنج قفس آخر
خوشا ایام آزادی و درگلشندویدنها
کنون در من اگر بیند به خواری و غضب بیند
کجا رفت آن به روی من به شوق ازشرمدیدنها؟
تغافلهای او در بزم غیرم کشته بود امشب
نبودش سوی من هاتف گر آن دزدیدهدیدنها
سید احمد حسینی #هاتف_اصفهانی
با که گویم ور بگویم کیست تا باور کند
آن پریرویی که من دیوانهٔ اویم منم
بیدل
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
با این دل ریشه دار بارانی
این شهر چه کرده، هیچ می دانی؟
دل، مزرعه ی گیاه و گندم بود
دل، در شط عطر پونه ها گم بود
دل، ریشه به شور و شوق شبدر داشت
دل، شانه به شانه ی صنوبر داشت
دل، دست دعای خلوتی محجوب
دل، چاره گشای چرخ خرمنکوب
دل، خطِ شیارِ شخمِ گاوآهن
دل، راهِ عبورِ خوشه تا خرمن
دل، جلوه ی جوشش بهاران بود
دل، رازِ زلال ابر و باران بود
شب، بام بلند روستا با دل
راهی ز دل ستاره ها تا دل
خوابی همه بوی خوب گندمزار
خوابی نه چنان، که چشم دل بیدار
با بانگ خروس قریه بر می خاست
با هر نفسش سپیده را می خواست
می رفت و به چشمه شستشو می کرد
با باور آب گفتگو می کرد
کاریز، انیس آشنایش بود
یعنی که همیشه پا به پایش بود
کاریز و دلم، دو مهربان با هم
در رویش خاک، این و آن با هم
این، بذر به کام کرت می افشاند
او، ریشه ی تشنه را به خود می خواند
این، تازه نهال را قلم می زد
او، باور خوشه را رقم می زد
در ظهر عطش ضیافتی ساده
یک سفره ی سبز دل به ما داده
در سفره ی سبز این دل و کاریز
یک کوزه ز آب زندگی لبریز
کاریز و دلم، چه سال ها با هم
بیگانه ز قیل و قال ها با هم
با مهر گیاه، همنشین بودیم
همسایه ی روشن زمین بودیم
یک صبح خروسخوان، پرید این دل
خون دید و سپیده را ندید این دل
چشمان هراس و دشنه ای خونریز
فریاد دلم که: وای، کو کاریز؟
در فاجعه دل به پای سر می رفت
می رفت و به ورطه ی خطر می رفت
دل رفت و رسید و دید و خون گردید
از ریشه شکست و واژگون گردید
دل دید به عمق وحشت پاییز
یک دشنه میان شانه ی کاریز
در فاجعه، آب را فدا کردند
یعنی که مرا از او جدا کردند
آنگاه دلم همیشه ابری شد
دل آمد و دل شکست و شهری شد
با این دل ریشه دار بارانی
این شهر چه کرده، هیچ می دانی؟
محمدرضا عبدالملکیان