eitaa logo
به هوای سیل
82 دنبال‌کننده
1هزار عکس
203 ویدیو
41 فایل
سفر به پلدختر و چیزهای دیگر
مشاهده در ایتا
دانلود
✨ أݩجُݥَݩِ بٰاٰغِٰ ڲِࢪدٓۆ ✨ 🌸کاࢪگاٰھێ بࢪاٰ؎ دۆࢪھمێ أهݪ قَݪَمْ ڪھ قَڵبِ شاݩ بࢪا؎ کۆدڪاݩ مۍ ٺپد. 🔸 گردو مغز زمین است که برای فهم ما کوچک شده است. 🔹باغ گردو، باغی ست که نهال هایش دیرتر از همه درخت های باغ بار می دهد. اما زمانی که بقیه درخت ها خشک شوند باغ گردو هنوز باردهی اش ادامه دارد. 🍈باغی برای تربیت کودکانی پر مغز. 🔹نشانی 💎 •﴿ بٰاٰغِٰ ڲِࢪدٓۆ ﴾• 💎🔻 https://eitaa.com/joinchat/2180513811Cc90247f1dc 🔹نمایشگاه باغ🔻 @anarstory
هدایت شده از مجاهد
بسم‌اللہ‌الرحمن‌الرحیم - با آل علی هر که در افتاد. + کو؟ نیست! *** -با آل علی هرکه در افتاد. +دودشد *** - با آل علی هر که درافتاد... - در به در افتاد... *** - با آل علی هر که درافتاد... - ورش میندازیم. *** - با آل علی هر که درافتاد... - برای تنبلی خودت توجیه پیدا نکن، پاشو وظیفه تو انجام بده. تو باید ورش بندازی. *** - با آل علی هر که در افتاد... + اون طرف افتاد! *** - با آل علی هر که در افتاد. + عههه افتاد. *** -باآل‌علی‌هرکه‌درافتاد ... +ریزمیبینمش ! *** - با آل علی هر که در افتاد. + فعلا که ال عالی با علی در افتاده. بگو با راه علی هر که در افتاد... فتنه ۸۸ *** +با ال علی هرکه در افتاد.. _باشه،شماسید،ما عام!! *** +با ال علی هر که درافتاد.. _جعفر کذاب هم برادر امام بود! *** +با ال علی هر که درافتاد _ی تیکه ش این طرف افتاد..ی تیکه ش اونطرف... *** +با ال علی هر ک در افتاد _بیا با ما در بیفت،اونوقت سالم رد شدی برو با ال علی... *** —با آل علی هرکه در افتاد از چشم خداوند بیفتاد *** +با آل علی هر که در افتاد -مگه کسی جرئتش رو داره؟! *** —با آل علی هر که در افتاد +بچه ها جمع کنید بریم *** —با‌آل علی هرکه در افتاد +عاشق نشده در به در افتاد *** —با آل علی هرکه در افتاد +از بام جهان روی سر افتاد *** —با آل علی هر که در افتاد _ بلند بشو بریم این طلبه ها دوباره دورهم جمع شدند میخوان واسه ما شعر بگن *** — دیدی چه بلایی به سر اسرائیلی ها اوردن؟! +با آل علی هر که در افتاد *** —با آل علی هرکه در افتاد +بی خیال همون چیزی که قبلاً گفته شده رو پیدا کن وگرنه می‌گن اینا دوباره جمع شدن واسه ما شعر بگن . *** —هرکه با آل علی درافتاد +به غلط کردن افتاد *** —با آل علی هر که درافتاد +آل علی را نشناخت *** —با آل علی هر که در افتاد +افتاد، ولی تاج سر شاه نیفتاد *** — با آل علی هر که در افتاد + سرش به سنگ خورد! *** —با آل علی هرکه درافتاد. +دیوانه شدُ بوسید سر تا پای علی را . *** —با آل علی هر که درافتاد +شاید حر شد و توبه کرد و ورنیفتاد *** —با آل علی هر که درافتاد مجنون شد و حب علی در دلش افتاد *** _با آل علی هر که درافتاد + بیچاره نمودش زمانه/ چه شاگرد چه استاد @anarstory
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از خودنویس
نکته آخر: عده ای چهل و اندی ساله با سیلی، تهمت، تهدید، بی تدبیری و ناکارامدی که در مسئولیت های هاشون بروز دادند، خواستند انقلاب حضرت روح الله را در چشم مردم ضعیف کنند، حالا که زمان حساب کشی از آنهاست دغلکارانه دنبال دشمن فرضی اند تا همه بدبختی های خودشون را به اون ها اویزان کنند. و مردم رو برای رجم آن تشویق میکنند. حواسمان هست زمان زیادی تا حساب کشی اون ها نماند. از حالا مترسکهایی علم می کنند تا ما فراموش کنیم دغدغه اصلی مردم نانی است که آقایانِ عاشق غرب، در گدایی از ارباب شان آن را هم به باد داده اند. حیله شان را مرموزانه تلقین می کنند: که ای مردم، همه نداری هایی که عاملش غرب پرستی ما مسئولین است فراموش کنید نان میخواید چی کار؟ فقط از امروز تا انتخابات، فضای مجازی تون رو سفت بچسبید که لولو میخواد ببره. بی حجابی را هم. فردا موسیقی و کنسرت و چهار تا مطلب مسخره ی دیگه هم میارن وسط. @khoodneviss
هدایت شده از تا انتهای افق
«هجرت مقدمه جهاد است و مردان حق را هرگز سزاوار نیست که راهی جز این در پیش گیرند؛ مردان حق را سزاوار نیست که سرو سامان اختیار کنند و دل به حیات دنیا خوش دارند، آنگاه که حق درزمین مغفول است و جُهال و فُساق و قداره بندها بر آن حكومت می رانند.» شهید سید مرتضی آوینی کتاب فتح خون @ninfrance
هدایت شده از خودنویس
•┈••✾❀🕊❤️🕊❀✾••┈•• ویژه‌ی محرم داستان کوتاه قلم داستانی: •┈••✾❀🕊🌸 نارینه🌸 🕊❀✾••┈•• قرار شد شب با فواد به آدرسی که آدام گفته بود برویم. وقتی به خانه برگشتم ضعف و سردرد توانم رو گرفته بود. کمی که استراحت کردم ترجیح دادم ادامه ی داستان کتاب را بخوانم. دلم میخواست از سرانجام این قافله بیشتر بدانم. کتاب را باز کردم و رسیدم به : "خرابه‌ی شام" ابوریحان بیرونی می نویسد: نخستین روز ماه صفر سر حسین علیه السلام وارد شهر دمشق شد و یزید آن را روبروی خود نهاد. زکریا بن محمد بن محمود قزوینی، نویسنده قرن هفتم نیز می‌نویسد: روز اول ماه صفر، روز جشن عید بنی امیه است چون در آن روز سر امام حسین علیه السلام را به دمشق آوردند و در بیستمین روز از آن ماه سر امام به بدن بازگردانده شد. اگر روز عاشورا روز ۲۱ مهر ماه سال ۵۹ باشد ورود قافله اسیران در حدود ۱۱ یا ۱۲ آبان‌ماه خواهد بود که کم‌کم در سوریه هوا متغیر و رو به سردی می رود . یزید دستور داد اسرا را زندانی کنند. این زندان را در خانه‌ای در نزدیکی کاخ گاه در کاخ و گاه در خرابه دانسته‌اند. مشخصات زندان را اینگونه نوشته‌اند: ۱_ زندان موقتی بود و آن را برای دستور بعدی_ قتل یا بازگشت_ نگهداری می کردند. ۲_زندان مخروبه بود ،حتی احتمال می رفت که با سقوط دیوارهای آن همگی کشته شوند . ۳_زندان به گونه ای بوده است که زندانیان در مقابل سرما و گرما هیچ محافظی نداشتند( احتمالاً زندان فاقد سقف بوده و برخی نیز نوشتند طاق خرابه شکسته بود سقف در حال فرو ریختن بود ) ۴_فضای زندان نامناسب، بیماری‌زا و آلوده بوده است به گونه‌ای که صورت ها پوست انداختند و زخم چرکین در بدن ها پیدا شد. اسیران خاک نشین بودند و زیراندازی وجود نداشت. ۵_ زندان همراه با شکنجه و تنگ آفرینی و محرومیت از نیازهای روزمره بوده است. نوشته اند به محض ورود اهل بیت به این ویرانه یکی از آنان گفت که ما را در این خانه درآوردند تا بر سر ما فرود آید و ما کشته و نابود شویم. ۶_ خرابه در معرض تابش مستقیم خورشید بود و از طلوع تا غروب، نور و تابش خورشید زندانیان را آزار می داد. هر چند درنگ در خرابه کوتاه بوده است اما در همین مدت کوتاه یکی دیگر از تلخ ترین و مرگبارترین حوادث رخ داد که داغ عاشورا را تازه کرد و آن شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها بود. شهادت این دختر بنا بر کتاب معالی السبطین علامه حائری_ به نقل از کتاب "الاقیاد سید محمد علی شاه عبدالعظیمی_ بدین گونه بود که: شبی در خرابه شام پدرش را در خواب دید. وقتی از خواب بیدار شد به یاد پدر بسیار ناله کرد و گریست و مکرر می گفت : اِیتونی بوالدی و قرة عینی. پدرم و نورچشمم را نزد من بیاورید. هر بار که حاضران می خواستند او را آرام کنند گریه و اندوه شدید تر می شد و همه اهل بیت را محزون و گریان می کرد. به طوری که آنها از شدت ناراحتی خود را پریشان می کردند و با سوز و آه شدید می گریستند. صدای گریه آنها به گوش یزید که در کاخ خود بود رسید. از ماموران پرسید چه خبر است؟ یکی از حاضران به او گفت: دختر کوچک حسين پدرش را در خواب دیده و از زمانی که بیدار شده پدر را می‌طلبد و گریه و شیون می کند. یزید گفت: سر بریده پدرش را نزدش ببرید و پیش رویش بگذارید تا آن را بنگرد و خاطرش آرام بگیرند. مأموران سر را در ظرفی( مثل سينی)نهادند و حوله ای بر روی آن انداختند و آن را پوشاندند، سپس نزد رقیه آوردند و کنارش نهادند. رقیه گفت: این چیست؟ من پدرم را می خواهم. غذا نمی خواهم. ماموران گفتند: پدرت اینجاست. رقیه با دستهای کوچکش حوله را برداشت و ناگاه سر بریده ای دید . (فضا تاریک بود و سر نامشخص). پرسید این سر کیست گفتند: سر پدرت است . رقیه سر را برداشت و به سینه‌اش چسباند و با گریه های سوزناک خطاب به سر چنین گفت: یا اَبتاه من ذاالَذی خَضَّبکَ بِدمائک؟ یا اَبتاه من ذاالَذی قَطَع وریدَیکَ؟ یا اَبتاه من ذاالَذی ایتمنی علی صِغَرِ سنّی؟ یا اَبتاه من ذاالَذی ... پدر چه کسی تو را به خون آغشته کرد؟ پدر چه کسی رگهای گردنت را برید؟ پدر چه کسی در خردسالی یتیمم کرد؟ پدر دختر یتیم تو به چه کسی پناه ببرد تا بزرگ شود ؟ پدرجان! زنان بی پوشش چه کنند؟ پدرجان! زنان اسیر و سرگردان کجا بروند؟ پدرجان! چه کسی چشمان گریان را چاره ساز است؟ پدرجان! غیار و یاور غریبان بی پناه است؟ پدر جان! چه کسی پریشان موی ما را سامان می‌بخشد؟ پدرجان! بعد از تو چه کسی با ماست؟ وای بر ما بعد از تو وای از غریبی! پدر جان! کاش فدایت می شدم. پدر جان! ای کاش پیش از این نابینا می شدم و تو را اینگونه نمی دیدم. پدرجان! کاش پیش از این در خاک خفته بودم و محاسنت را آغشته به خون نمی دیدم. 👇👇👇
هدایت شده از خودنویس
این سوگنامه رقیه جگر سوز و اشک انگیز است. نوشتن پس از این سه آرزو لب ها را بر لب های پدرش حسین نهاد و چنان گریست که همان لحظه بیهوش شد و وقتی او را حرکت دادند و دریافتند که از دنیا رفته است. ام کلثوم چند خشت در خرابه جمع کرد و کنار هم نهادند و رقیه را بر آنها نهاد و در سوگ و اندوه و ماتم دفن کردند. ام کلثوم بیش از دیگران می گریست. علت را پرسیدند. خطاب به خواهرش زینب گفت : دیشب رقیه به من میگفت عمه جان گرسنه‌ام و از من نان خواست ولی اکنون جنازه‌اش را در پیش رو میبینم. رقیه را غسل دادند و با همان پیراهن کهنه دفن کردند. سن و هنگام شهادت ۳، ۴، ۵و ۷ سال نگاشته‌اند که درست تر ۴ سال است. زمان شهادت حضرت رقیه را پنجم ماه صفر سال ۶۱ یعنی چهار روز پس از ورود کاروان اسرا به شام نوشته‌اند. (معالی السبطین:ج۲، ص ۱۷۱.) **************************************** کتاب را بستم و سرم را به دیوار تکیه دادم. همیشه برایم سوال بود چه بلایی بر سر آن دخترک خردسال آمد. شنیده بودم رقیه در خرابه ی شام با دیدن سر پدر از دنیا رفته اما همیشه برایم سوال بود چطور؟ حالا می فهمیدم این همه سختی و رنج در سفر کربلا تا شام، پای پیاده با شتران بی جهاز و مهمتر شکنجه و گرسنگی و آفتاب سوختگی ( سرما و گرما) در خرابه ی شام ، یک مرد را از پا در می آورد چه برسد به دختری خردسال! نمی دانم چرا اشک هایم خشک نمیشد. حال دلم عجیب بود. کتاب را ورق زدم برگه ی اخر کتاب، نوشته ای توجهم را جلب کرد. دست خط نارینه بود. "رقیه خاتون! دختر حسین! قول می دهم با نام و یاد پدرت زندگی کنم و هرگز یاد شما و اهل بیت را از خاطرم نمی برم. گفته اند با دستان کوچکت گره گشایی میکنی. دستم را بگیر بزرگ بانوی کوچک!" بزرگ بانوی کوچک! نارینه چه جمله ی زیبایی گفته بود در وصف رقیه ی چهارساله. چشم هایم را بستم. حس خوبی بود با حسین بودن. یعنی من هم می توانستم با حسین باشم؟ @khoodneviss
هدایت شده از خودنویس
Mahmood Karimi - Be Mahe Asemon Migoft (128).mp3
4.15M
به ماه آسمون میگفت ... اینو با داستان نارینه گوش کنید. @khoodneviss
ــــــــــــــــ تَنش شبیه زهرا! ــــــــــــــ خاتون کوچک ،ویک دشت خار مغیلان ـــــــــــــ بدن کبود بادیه. ـــــــــــــ خار و خواب و خاک. ـــــــــــــ چادر حرامی آتش. ـــــــــــــــــ هزار و نود و پنج. ــــــــــــــــــ حوریه ی زخمی شام ــــــــــــــــــ دُردانه گشت دانه! ــــــــــــــــــ رقیه عمو آب ــــــــــــــــــــ دخترهای بابایی ــــــــــــــــــــــــ طاقت جهل نداشت! ــــــــــــــــــــــــ بابایی بود،رفت پیش بابا ـــــــــــــــــــــ بزرگ بود بانوی کوچک ـــــــــــــــــ گوشواره دختر شامی ... ـــــــــــــــ ببین بابام کجاست ؟! ـــــــــــــــــ تاریک. خانه. خرابه. ــــــــــــــــــــ ببا بببا. ببا بببا. بببا ببببابا.😭 ــــــــــــــــــــ به قول محمود کریمی بابا کجایی؟ سراغی از من نمی گیری! ــــــــــــــــــ رقیه که فدک نداره. ــــــــــــــــــــــــ ماهکِ بنی هاشم. ــــــــــــــــــ سه ساله و سر بریده!😭 ــــــــــــــ جون به لبش رسیده. ـــــــــــــــــــــــــ بابا نیست، منم! ـــــــــــــــــــــ رقیه فخر کائنات ــــــــــــــــ بلبلِ حرم، لکنت. ــــــــــــــــــــ ته قصه اینه؟ ــــــــــــــــ دندانِ شیریِ شکسته ــــــــــــــ ارث من در فراق بابا ... سر ؟! ــــــــــــ رقیه شب و عمه... ـــــــــــ قافله در قافله در قافله. ــــــــــــــــــ شیرین زبان عباس😭 ـــــــــــــــ جُوییدَم و سرَت یافتم! ــــــــــــــــــ رقیه قد خمیده مادر ــــــــــــــــ بابا کجایی بابـا ـــــــــــــ زهرای عباس پیکر.😭 ـــــــــــــــ معجرم گم شده 😭 ـــــــــــــ قندِ عسل و زنبورها. ــــــــــــ هلال ماه کم آورد ـــــــــ کاش قیامت می شد ــــــــــ ستارهِ سه تاره ـــــــــــــ سیلی اثر کرده ـــــــــــــــ رقیه باب الوائج کریم. انار مشت خورده ادامه کینه مدینه. ــــــــــــــــــ بچه زدن نداره! ــــــــــــــــ تو از سفر نیومدی. ـــــــــــــــ عمه تنها برگشت. ـــــــــــــ بغل می خوام بابا! ـــــــــ گلبرگهای نازگل حیدری کبود شد ــــــــــــــــ از امشب خودش قصه است! ــــــــــــــ اگر عمو بود ـــــــــــــــــ رقیه سوریه سردار ـــــــــ داداش علی بیا. ـــــــــــ سوختم، نساختم، رفتم! ــــــــــــــ 3 ساله ای که زود پیر شد ـــــــــــ تمثال مادر حضرت زهرا ـــــــــ من آب نمی‌خواهم ـــــــــــــ عمه دیگه نمی تونم ـــــــــــ امان از خواب نابهنگام ـــــــــــ دیگه راهی نمونده ـــــــــــ دووم بیار رقیه ــــــــــــ دمشق پایتخت عشق ــــــــــــــ دیگه بابا رو دیدم... ــــــــــــــــــــ به خدا فدک ندارم ــــــــــــــ رقیه دُریّه ـــــــــــــ گوشواره هامو بردید دیگه هیچی ندارم! ـــــــــــــــــــــــ بهش بگو دخترش... ــــــــــــــــــ عمه شانه‌ام کو؟ ــــــــــــــــ جراحتِ قلبِ عمه. ــــــــــــــ شانه به موی نمانده ام بزن😭 ـــــــــــــــــ بابایم آمده ــــــــــــــ عمه دیگه منو نداره! ـــــــــــــــ برادر، این هم امانتت ـــــــــــــ شکست امانت برادرم! ــــــــــــــــ ببر با علی اصغرت بازی کنه😭 ــــــــــــــ دختر نداری نمیفهمی ـــــــــــــ دامن آتش دویدن... ـــــــــــــــ دختر و غم بابا... ــــــــــــــــ سینه‌ات کو بابا؟ ــــــــــــــــ سر تا پایم را طلا گرفت! ــــــــــــــــ اصلا دختر خودت! ـــــــــــــــ خواستم سپرش باشم! ـــــــــــــــ نگذاشتند حسین! ــــــــــــــ رقیه جا ماند در شام؟ ـــــــــــــــــــ به جون حضرت سه ساله ــــــــــــــــ حرومی و حرم محاله ـــــــــــــــــ رقیه حمیده صبورا شکورا سکینه ــــــــــــــــــ یا حسین دخترانت را نامحرمان کشته اند ــــــــــــــ زهرای سه ساله ـــــــــ عروسک دختر مادر. ــــــــــــــ نزننن بابا بیا...بابا......باابببببا.......😭 ـــــــــــ دلش بابا می خواست ـــــــــــــ سہ‌سالہ سیلۍ سربریده.. ـــــــــــــــــــ بچہ‌یتیم‌زدن‌نداره..(:" ـــــــــــــــــــــ روضه عشق هزار کلمه هم براش کمه😭 ــــــــــــــــــ دختر داری، آره؟ ـــــــــــــــــــ سوخت، شمعِ شب. ــــــــــــــــــ دخترسہ‌سالہ‌هارو‌دیدۍ..؟ ــــــــــــــــ عشقِ سه ساله. عشقِ چهار حرفی. ــــــــــــــــ دیدمت، سیراب شدم ! ـــــــــــــــــــ بیایی، نیایی، می‌میرم... ــــــــــــــــــــــ ساز ،با ناله ذریه زهرا(س)نزنید... ـــــــــــــــــــــ شامِ آخرِ رقیه .. ـــــــــــــــ سرت را شانه ای دارم... ــــــــــــــــــ گریه نکن بابایی... ــــــــــــــــــ جای عمو خالی‌ست... ـــــــــــــــــــ عزدار توام بی گریه! ـــــــــــــــــ ناز کنم، می خری؟ ــــــــــــــ حرم رقیه باشی عشق است داستانهای سه کلمه ای. @anarstory
هدایت شده از خودنویس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همینجوری صرف دلتنگی فرستادم. چقدر دلم میخواد یه روز خدا عنایت کنه یه داستان پر از وجود با بارکت بنویسم. در خیلی کوتاه بود و گذری . آرزوست... @khoodneviss
🌄 چه زیباست این نصیحت شهدا! ما از حلالش گذشتیم، شما از حرامش بگذرید... @Bidari_tollab
هدایت شده از طلبه گراف
. یا رب نصیب هیچ غریبِ دگر مڪن داغے ڪھ گیسوان حسن راسپید کرد 🖤 ◾️ @talabe_graph
بسم الله الرحمن الرحیم _ماییمُ نوای بی نوایی... _ماییمُ نوای بی نوایی +تواییُ سکوتِ پُر نگاهی _ماییمُ نوای بی نوایی +خوابیمُ عجب سر و صدایی * -ماییم و نوای بی نوایی.. +برخیز اگر همره مایی * -ماییم و نوای بی نوایی.. +این جمعه شویم کرب و بلایی؟! * -ماییم و نوای بی نوایی.. +ای قاصم شوکتین کجایی؟ * +ماییم و نوای بی نوایی -وقت نیست همرنگ یار شی؟ * عِمران واقفی: +ماییم و نوای بی نوایی بله، داشتم می گفتم. گاهی سنگ ریزه ای میشود شیطانِ زمین زدنت. خدایا به گلوی بریده علی اصغرِ حسین، رشته خودت را از ما نبر...این حوری پری ها ارزانی این دنیای دنی...ما به حسین دلبسته ایم. بسم الله اگر حریف مایی... * _ماییم و نوای بی نوایی +باز این مظلوم بازی در آورد... * _ماییم و نوای بی نوایی.. 😌 +داداش دمپایی پرتاب می کند! 😑 _چشم داداش.. میخوابم.. چشم😕😢 سلول 16 * ماییم و نوای بی نوایی آهای کسایی که رفیق مایید پس چرا فقط اسم رفیق رو یدت میکشید؟ * +ماییم و نوای بی نوایی.. _بلند شو یا علی بگو. لشکر تحریفو باید بشکنیم. * _ماییم و نوای بی نوایی +دهنت صاف اگر حریف مایی! * +ماییم و نوای بی نوایی.. _ خواهشا زودتر برگرد از نانوایی * _ماییم و نوای بی نوایی +من خسته شدم از این کبابی!!! * _ماییم و نوای بی نوایی +ای جان به این هوای عالی! * _ ماییمُ نوای بی نوایی + جز لطف کریم نیست پناهی!! کریم اهل بیت * _ ماییم و نوای بی نوایی + مرغ و گوشت نداریم چه نوایی!؟ * _ماییم و نوای بی نوایی +ای حضرت معشوق کجایی...؟ * _ ماییم و نوای بی نوایی + نوکرانی تا ابد زهرایی :) * - ماییم و نوای بی نوایی + چشم دیدن دولت نداریم ! نداریم ! * ماییم و نواے بے نوايے اباصالح التماس دعا هر کجا هستی یاد ماهم باش(: * _ ماییم و نوای بی نوایی + داداش رجز نخون، بیا کمک اگ خیلی مردی!! * _ماییم و نوای بی نوایی +در حسرت یک خط‌کش آبی 😅 * و نوای بی‌نوایی + برخیز اگر یار مایی * _ مامایم و نوای بی نوایی + جز راه تو نیست عشق و جنون * ماییم و نواے بی نوایی اللہ اکبر بچه آخر شبی چہ وقت شعر خوندنہ *** مایم ونوای بی نوایی 100سال دگر هم بگذشت پس تو کجایی @anarstory
ماییم و نوای بی نوایی درد است و فراق چون نیایی * ماییم و نوای بی نوایی گر مدعی و رفیق مایی لطفی بکن و تو چاره اندیش ارثی ببریم ما ز دایی * - ماییم و نوای نی نوایی + شد وقت سفر ، همره مایی؟ * ماییم و نوای بی نوایی افتاد میان ما جدایی دانی که مسببش که بوده آن خر مگسی که خورد چایی (اشاره دارد به خر مگس معرکه) * ماییم و نوای بی نوایی؛ تجزیه و ترکیبش کن! * عِمران واقفی: -ماییم و نوای بی نوایی +امروز اسیدُ فردا قلیایی * ماییم و نوای بی نوایی از این همه پرسش و چرایی تا پاسخ یک به یک بدادیم شرمنده شدیم ما خدایی * ماییم و نواے بی نوایے مهدے جان این جمعہ کجایے؟؟ * ماییم و نواے بے‌نوایے دلتنگ مشهد و مجنون کربلاییم✋ * ماییم و نواے بے نوایے نیست جز راه تو مجنون و فدایے * ماییم و نواے بی نوایے بابایے من تو کجایے؟!🖤 * ماییم و نوای بی نوایی من کنج خرابه تو کجایی؟! * مائیم ونوای بی نوایی هان ای کرونا چه بی وفایی با ماسک به جنگ تو بیائیم بسم الله اگر حریف مایی * _ماییم و نوای بی نوایی +برا من مظلوم بازی در نیار.. کارتو توضیح بده * ماییم و نوای بی نوایی پنچر شده دولت کذایی افتاده ز بام تشت برجام اینک به سرش زده گدایی * ماییم ونوای بی نوایی اینک شده مجلس انقلابی چونان ز دنا پلاس گویند انگار شده است مازراتی * _ماییم ونوای بی نوایی +سخت است اگر جدل نمایی😅 _ماییم ونوای بی نوایی +عشق است دلیل آشنایی ماییم ونوای بی نوایی مشتی٬که به سمت من می آیی😅 * ماییم و نوای بی نوایی جز راه حسین نیست فدایی✋ * -ماییم و نوای بی نوایی +ماییم و حسین و نیوایش * دیالوگ ماییم و نوای بی نوایی من بنده و تو،به حق،خدایی❤️ * ماییم و نوای بی نوایی ای منجیِ منتقم کجایی؟.. * ماییم ونوای بی نوایی باحب علی چو آشنایی دل را به ولایتش همی ده علم وعملت شود خدایی * ماییم و نوای بی نوایی جز راه حسین نیست راهیی * ماییم ونوای بی نوایی بشنو توحدیث هل اتایی * ماییم ونوای بی نوایی شمس وقمری عجب صفایی عشقت به دلم فتاده ای دوست مارا تو مرانی از گدایی * ماییم و نواے بینوایے وااااای از این کلاس‌هاے مجازے @anarstory
داستانکی بنویسید که شخصیت آن یک مداد دلشکسته است. 18 کلمه. . متن ادبی برود در پادشاه وارونه. داستان برود در باغ انار. نشانی باغِ انار🔻 https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 @anarstory
AUD-20200927-WA0019.mp3
15.98M
شب جمعست هوایت نکنم میمیرم....
✨ێاٰࢪاٰݩِ إݩقِݪآبْۍِ قْاٰبُ ۆ تَصٰۆیّࢪ ✨ یاقوت ها در دل انارند. گرافیست ها، خوشنویس ها، نقاش ها، عکاسها، فیلم سازها...همه دانه های یاقوتی هستند که انار عشق را می سازند. 💎 •﴿ بْاٰغْچِھ أدٌۆبٖۍ ھا؛ فٌۆٺٌۆشٓاٰپّ ﴾• 💎🔻 https://eitaa.com/joinchat/1941635140Cc8b474112f ۆابَسٺِہ بِھ باٰغِ ێاٰقۆٺ نشانی باغ یاقوت🔻 https://eitaa.com/joinchat/2117730369C3e312b8a21 نمایشگاهِ باغ🔻 @HOLLYYAGHUT
برای آموزش فتوشاپ... اگر بلدید بیاید کمک...اگر هم بلد نیستید بیاید یاد بگیرید برای صاف کردن دهان منافقان و کفار...الله اکبر
هدایت شده از وخدامرابس است
♥️حنانه خانم خلفی 😍 نـابغـــه ی قــرآنــی و اعجــوبــه ی حـفــظ قرآن کریم که در ۷ سالگی حافظ کل قرآن شد و امسال در سن ۱۳ سالگی موفق به اخذ کارشناسی و قبولی در کازشناسی ارشد شد. اما هیچ یک از شبکه های مثلا حامی حقوق زنان از ایشون یاد نکردند .چرا ؟ چون ایشون محجبه بود و امثال مصی علینژاد حجاب رو مانع پیشرفت میدونند .اما موفقیت ایشون در این سن با این حجاب تو دهنی محکمی برای مصی علی نژاد و امثال مصی هست. اما سوال بنده این است چرا رسانه های خودی و انقلابی چرا این موفقیت رو بازتاب نمیدن و این نخبه ها رو الگو سازی نمکنند و به مردم معرفی نمی کنند؟ چرا طوبی کرمانی ها و حنانه خلفی ها ناشناخته مانده اند؟ چرا حنانه ها به عنوان الگوی موفق و قرآنی به دختران سرزمینمان، معرفی نمیشوند؟ چرا الگوهای غربی برای کودکانمان شناخته تر هست؟ ♥️پیامبرخدا(ص) : 😍هر که دخترش را خوب تربیت کند و علم شایسته به او بیاموزد، آن دختر مانع و سپر پدر در برابر آتش دوزخ خواهد شد 📕 میزان الحکمه،ج۱، ص۱۰۰
هدایت شده از مهدی ایزدی
سلام علیکم خب بحثمونو شروع کنیم نظرتون چیه؟😊 این جلسات از اول اول شروع میشه لذا دوستانی که آشنایی نسبی با فوتوشاپ دارن میتونن چند جلسه اول رو رد کنن⏪ و از اونجایی که میخوان وارد بشن▶️😁 برای شروع به یه کامپیوتر🖥،لب تاب💻، تبلت📱 البته در صورت ویندوزی بودن نیاز داریم ما اینجا نسخه Photoshop cc رو کار میکنیم میتونید یا سی دی نصب💿 رو تهیه کنید و یا از این آدرس دانلود کنید📌 https://soft98.ir/software/pic-tools/3153-ps-dl-2020.html ۲نسخه موجود هست در این آدرس یک نسخه ۳۲ بیتی و یک نسخه ۶۴ بیتی باید ببینید ویندوز شما چند بیتی هست و طبق اون دانلود کنید ان شالله فیلم آموزش نصب رو براتون بارگذاری میکنم تا اون موقع شما هم دانلود بفرمایید😅 نشانی باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/2117730369C3e312b8a21 نمایشگاه باغِ یاقوت📌 @HOLLYYAGHUT
هدایت شده از خودنویس
Poyanfar - Hame Donya Ro Nemidam.mp3
7.25M
همه دنیا رو نمیدم به یه لحظه حرمت آقا💚
دل زدن به جاده ها - کربلایی مهدی رعنایی.mp3
4.45M
دل زدن به جاده ها @mahdipouraskari
هدایت شده از وهب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📛 تکنولوژی‌های و 🎥 اولین موزیک ویدیو ساخته‌شده با هوش مصنوعی در ایران با صدای همایون شجریان و هنرنمایی چهره‌های نام‌آشنا 🚨 توانایی باز تولید صوت آدم ها با واژگان دیگر را نیز دارد و تا چند سال دیگر و با ترکیب با تکنولوژی های واقعیت مضاعف، واقعیت مجازی، بلوبیم، اینترنت اشیاء و قدرت پردازش باور نکردنی رایانه های کوآنتومی کلیپ های کاملاً دروغین با تصویر و صوت ساختگی به هر زبانی که فکرش رو می‌کنید می سازد حتی امکان ایجاد موجودات با تصویر، صوت و زبان دلخواه را داراست که کاملاً هوشمندانه و مثل یک انسان واقعی رفتار می‌کنند دقیقاً مثل فیلم های علمی و تخیلی ولی با اهداف شوم، آن زمان تشخیص راست از دروغ از نظر فنی عملاً غیرممکن است، باید امروز به فکر فردا باشیم و سواد رسانه‌ای مردم را بالا برده و قوانین لازم را تصویب کنیم همچنین شبکه ملی اطلاعات و بومی‌سازی تکنولوژی امری به شدت ضروری است. ┏━━━🔸🍃💠🍃🔸━━━┓ @elmodin1399             منظومه معرفتی و ارزشی ┗━━━🔸🍃💠🍃🔸━━━┛
هدایت شده از z.askari
{بِسْمِ‌رَب‌ِالٰزَهْرٰا‌سَلامُ‌اللٰہ‌عَلَیہا۰۰۰} 💎 •﴿•..پٰادِشٰاهِ‌وارونِہ..•﴾• 💎 باغی برای حرف های دلتان🌲 ازقبیل ↓ دلنوشتہ📝 شعر📝 متن‌ادبۍ📝 📌آموزش شعر ، نثر ، ‌قافیہ و...💎 📌نقد و برسی آثار توسط اساتید🔍 📌تمرین های مختلف نشانۍ باغ☘ ↓ https://eitaa.com/joinchat/100270145C4e53c7d0f6 ↓ ↓ ↓ 💎 •﴿بٰاغِ اَنٰار﴾•💎 ✨انْجُمَنِ نِويسَندِگاٰنِ اِنقِلاٰبےِ رُماٰن.✨ باغی براۍ شکفتن..🌱 نوشتن رمان📚 و داستانک✏️ 📌آموزش هایۍ مفید نویسندگۍ 📌تمرین های مختلف 📌نقد و برسی آثار نشانی باغ☘↓ https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 **** نشانۍ نمایشگاه💌↓ 💎•﴿بٰاغِ اَنٰار﴾•💎 💎 •﴿•..پٰادِشٰاهِ‌وارونِہ..•﴾• 💎 @anarstory @anarstory **** ↓ ↓ 💎 •﴿ بْاٰغِ ێاٰقٓۆٺ ﴾• 💎 ✨ێاٰࢪاٰݩِ إݩقِݪآبْۍِ قْاٰبُ ۆ تَصٰۆیّࢪ ✨ باغی براۍ هنر های گرافیکی‌ شما🌳 📱آموزش متن نگار ، عکس نوشتہ و.. 📱نقد و برسی آثار توسط اساتید 📱تمرین هاۍ مختلف نشانی باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/2117730369C3e312b8a21 💎{.نمایشگاه باغِ یاقوت..}💎 ♦️ @HOLLYYAGHUT