eitaa logo
حیات معقول
222 دنبال‌کننده
144 عکس
219 ویدیو
2 فایل
🔻 کانال اصغر آقائی ✍ درباره مسائلی که به‌گمانم مهم است، می‌نویسم؛ شاید برای خودم و تو مفید باشد: ✔ گاه متنی ادبی؛ ✔ گاه تبیین؛ ✔ و گاه نقد 🔺️ اینها دل‌مشغولی‌های یک طلبه هستند. 🔻ارتباط با من: 🆔️ @aq_110
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 توجیه سستی، با لعاب دینداری 🔻هرچند تمام چون و ، در جای خویش، توسّط معصوم علیه السلام نشسته است؛ و نیز آن را به راحتی می‌پذیرد؛ امّا بسیار اتّفاق می‌افتد افرادی در مسائل مختلف کرده، کوتاهی خویش را با عناوینی چون «توکّل»، «خواست خدا» و ... می‌کنند. 🔻شکوه نه در صرف تبعیّت؛ که در تبعیّت عاقلانه و بصیرانه است. 🔻 به همین دلیل امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود: 💠 إِحْذَرْ کُلَّ الْحَذَرِ أَنْ یَخْدَعَکَ الشَّیْطَانُ فَیَمْثُلُ لَکَ التَّوَانِیَ فِی صُورَهًِْ التَّوَکُّلِ وَ یُورِثُکَ الْهُوَیْنَی بِالْإِحَالَهًِْ عَلَی الْقَدَرِ فَإِنَّ اللَّهَ أَمَرَ بِالتَّوَکُّلِ عِنْدَ انْقِطَاعِ الْحِیَلِ وَ بِالتَّسْلِیمِ لِلْقَضَاءِ بَعْدَ الْإِعْذَارِ فَقَالَ: خُذُوا حِذْرَکُمْ وَ لا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَی التَّهْلُکَةِ وَ قَالَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) إعْقِلْهَا وَ تَوَکَّلْ 💠 به‌شدّت بترس و به دورباش از اینکه شیطان تو را فریب دهد. [مانند آنکه] ضعف و ناتوانی را، با این توجیه که همه چیز به قضا و قدر الهی وابسته است [و جبر حاکم است]، در شکلِ توکّل برایت نمایان کند، [که اگر چنین شود] پوچی [و بی‌ارزشی] برای تو به ارمغان خواهد آورد. [توکّل نه برای سستی و تلاش‌نکردن است که فلسفه آن این است که] خداوند [انسان‌ها را] آنگاه که دیگر راه حلّ و چاره‌ای نباشد، امر به توکّل می‌کند و امر می‌کند که [پس از تلاش فراوان و ناچارشدن و] عذرداشتن، در برابر قضا سر فرود آورند. پس [به همین علّت است که خداوند در امر جهاد فرمود:] فرمود: «سلاح جنگ برگیرید و خود را به‌دست خویش به هلاکت نیافکنید. و پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «شتر خود را محکم ببندید [یعنی دقیقاً آنچه بر عهده شماست انجام دهید و جوانب امر را تدبیرکنید] و در همان حال توکّل کنید.» ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ @hayatemaqul
🔰 گام به گام با انسان کامل (۳۴) ✍ اصغر آقائی ____________________ گام سوم: با ابراهیم ع (۱۴): در آرزوی فرزند(۱) 🔻 ع و همسرش مدت زیادی بود که کنار هم زندگی می‌کردند؛ اما بزرگ بر قلب آنان سنگینی می‌کرد. آنان نداشتند تا نور چشمانشان شود و این غصه داشت. 🔻من هیچگاه باورم نمی‌شد غم فرزند داشته باشد تا آنکه آن شب رسید. 🔻شبی از خواب بیدار شدم. تشنه بودم و در پی جرعه‌ای آب که ابراهیم ع را شنیدم: خداوندا فرزندی صالح به من عطا کن. «رَبِّ هَبْ لِي مِنَ الصَّالِحِينَ» 🔻گویی یکپارچه یخ شده بودم. ابراهیم از خداوند فرزند می‌خواهد؟ 🔻باز آن همیشه‌همراهم، در دل آن شب، شروع کرد به سخن‌گفتن: بارها به تو گفته بودم ابراهیم اهل نیست؟ او اساساً هیچ با دیگران ندارد؟ نمی‌بینی به خاطر یک فرزند چگونه آه و ناله می‌کند؟ این چه توکّلی است که او دارد؟ آیا این بود به قضا و قدر الهی؟ 🔻بدون آنکه آب بخورم به اتاق برگشتم. امّا خواب از سرم پریده بود. آخر من از ابراهیم، ، تصور دیگری داشتم. «وَاتَّخِذُواْ مِن مَّقَامِ إِبْرَاهِيمَ مُصَلًّى» چگونه می‌شود او یک خواسته مادّی را چنین ملتمسانه از خدا بخواهد؟ ... و سفر ادامه دارد. ┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄ 🆔 @hayatemaqul