eitaa logo
❣کمال بندگی❣
1.7هزار دنبال‌کننده
14.3هزار عکس
6.4هزار ویدیو
38 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌷🌼 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✴️مرد میدان را تو روایت کن.... ✍ شهید_حاج_قاسم_سلیمانی : جان من ارزش فدا شدن در راه این ملت را دارد 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸           @hedye110 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
✍ روایت یک داستان واقعی! 🎒 چند روز پیش کیف مدرسه‌ای پسر و دخترم رو دادم برای تعمیرات. نو بودند ولی بند حمایل و یکی از زیپ‌های هرکدوم خراب شده بود. کاغذ رسید‌ رو از تعمیرکار تحویل گرفتم و قرار شد یکی دو روزه تعمیرشون کنه و تحویلم بده. 💵 دو روز بعد، حدود ساعت ۱۱ شب برای تحویل کیف ها مراجعه کردم. هر دو تا کیف تعمیر شده بودند. کاغذ رسید رو تحویل دادم و خواستم هزینه تعمیر رو بپردازم که تعمیرکار به من گفت: «شما میهمان امام زمان هستید! هزینه نمی گیرم، فقط یه تسبیح صلوات نذر ظهورش بخونید!» 📿 از شنیدن نام مولا و آقایمان، کمی جا خوردم! گفتم: «تسبیحِ صلوات رو حتما می‌خونم، ولی لطفا پول رو هم قبول کنید! آخه شما زحمت کشیده‌اید و کار کرده‌اید.» گفت: «این نذر چند سال منه. هر صدتا مشتری، پنج تای بعدیش نذر امام زمانه!» 🔷 بعد هم دسته‌ی قبض‌هاش رو به من نشون داد. هر از چندگاهی روی ته‌فیشِ قبض‌ها نوشته شده بود: «میهمان امام زمان!» گفت این یه نذر و قراردادیه بین من و امام زمان و نفراتی که این قبض ها به اونا بیفته؛ هرکاری که داشته باشن، مجانی انجام میشه فقط باید یه تسبیح صلوات نذر ظهور آقا بخونن! 🔷 اصرار من برای پرداخت هزینه، فایده نداشت! از تعمیرکار خداحافظی کردم، کیف‌ها رو برداشتم و از مغازه اومدم بیرون. اون شب رو تا مدت‌ها داشتم به کار ارزشمند و جالب این تعمیرکارِ عزیز فکر می‌کردم... 🔷 به این فکر کردم که اگر همه ما ها در همین حد هم که شده برای ظهور قدمی برداریم، چه اتفاق زیبایی برای خودمون و اطرافیانمون میافته! من تصمیمم رو گرفتم. اولین قدم این بود که این عمل خداپسندانه رو برای دیگران هم نقل کنم. ❓ ما برای امام زمان چه کاری کردیم؟ ‌🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸           @hedye110 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
javadmoghaddam-@yaa_hossein.mp3
6.06M
❤️الا ای که دل نادیده دل می بری... ‌‌🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸           @hedye110 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
🌷مهدی شناسی ۸۳🌷 🔷اسامی امام زمان عج الله فرجه🔷 🌹عَین الحياة🌹 ◀️قسمت اول 🍃وقتی به عبارت "السلام عليك يا عين الحياة" ،«سلام بر مولايي كه چشمه‌ي زندگي است» نگاه می کنیم،در می یابیم: كسي كه خود چشمه‌ي حيات است بايد كه در سلامت كامل باشد تا بتواند زندگي همگان را از آفات در امان نگه دارد. 🍃حيات سالم، آرزوي هر انسان است. هر فرد سالمي خواهان آن است كه هم خود و هم نزديكانش و هم جامعه‌ي اطرافش در سلامت كامل فكري و جسمي باشند و اين امر ميسر نخواهد شد مگر آنكه وجود امام زمان را به عنوان سرچشمه‌ي حيات بپذيرد. سرچشمه اي كه در سلامتي كامل از هر آفت و نقصاني به سر مي‌برد. 🍃ما با این سلام به محضر عين الحياة عرض مي‌كنيم: اي چشمه‌ي حيات تمام سر سبزيها و رشد و كمال‌ها؛ حيات افراد وابسته به بركت وجودي توست. هر موجود زنده اي بدون آب نابود مي‌شود و از بين مي‌رود. 🍃اين آب بايد خود از انواع آلودگي‌ها و رذايل اخلاقي پاك باشد تا بتواند زندگي ساز و ثمر بخش گردد.كمترين آلودگي در آب مي‌تواند بيماريهاي فراواني در پي داشته باشد. وجود مقدس امام زمان مطهِّر عالم است. هم خود پاك هستند و هم پاك كننده اند. هم مطَّهرند و هم مطِّهر. 🍃هر زائري با ذكر اين سلام از حضرت تقاضا دارد كه از سلامت فكري و جسمي كاملي برخوردار باشد. سلامتي طيب و طاهر. 🍃ما براي توضيح در قرآن غور مي‌كنيم و آيات را بررسي مي‌نمائيم: قرآن در سوره‌ي ملك مي‌فرمايد:" قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ ماؤُكُمْ غَوْراً فَمَنْ يَأْتيكُمْ بِماءٍ مَعينٍ"بگو: «به من خبر دهيد اگر آبهاى(سرزمين) شما در زمين فرو رود، چه كسى مى تواند آب جارى و گوارا در دسترس شما قرار دهد؟!» 🍃معين از ماده عين است در اين‌جا به آبي گفته‌ مي‌شود كه قابل رؤيت است و به چشم مي‌آيد . تفسير نمونه مي‌گويد: ماء معين آبي است كه قابليت رؤيت دارد و به چشم مي‌آيد هر چند جاري نباشد. تفاسير عرفاني آب معين را امام زمان معنا كرده اند. آنان اين برداشت را بر مبناي رواياتي ذكر كرده اند كه در تفسير اين آيه از سوي حضرات معصومين آمده است... ادامه دارد... 🌹🌹🌹🌹🔺🌹🌹🌹🌹 eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
از کار مردم 💠رسول خدا(ص) فرمود: 🔰«کسی در راه حاجت مؤمن تلاش کند، گویا نُه هزار سال خدا را کرده است؛ در حالی که روزها را روزه و شبها را در حال (نماز) بوده است» 📚بحارالانوار،ج۷۱،ص۳۰۲،ح۴۰ 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸           @hedye110 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
🔻 امام صادق علیه السلام: هیچ حـلالـی نزد خداوند، منفورتر از طلاق نیست. 📚 الکافی، ج6، ص54 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸           @hedye110 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
⭕️ دردت بخوره تو سر هرچی آخونده! ◾داشتم كمكش ميكردم غذا بخورد. قبلش هم كيسه ادرارش را خالى كرده بودم. بنده خدا شرمنده شده بود. نميتوانست مدام به چشمم نگاه كند. میدانست نیروی داوطلب هستم. آرام جملاتی بر زبان جاری میکرد. یک دفعه نیرویش را جمع کرد و گفت: دردت بخوره تو سر هرچی آخونده! ◾از پشت ماسک لبخند زدم. نميدانستم چه بگويم. خانم پرستار از آن طرف صدا زد: اینهایی که ده روز است اینجا کمکتون میکنند همه شان هستند! دلم برایش سوخت که در این شرایط قرار گرفت. گفت: حاجآقا ببخشید منظورم آخوندهای بد هستند! 📝 روایت یک طلبه جهادی 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸           @hedye110 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شبتون بخیر التماس دعای فرج 🌹🌹 🌙🌟🌙🌟🌙🌟🌙🌟🌙🌟
1_324271782.mp3
1.78M
تجدید عهد روزانه با امام زمان (عج) 🤍 ❤️ با صدای استاد : 👤فرهمند 🌤 الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج 🌤 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸           @hedye110 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 💟دعا برای شروع روز💟 ا🍃💕🍃 💙بسم الله الرحمن الرحیم💙 ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبـَاحَ الْـاَبـْـــــرَار وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الْـاَشَـــــرَار ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَقـْبـُولـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَرْدُودِیــــن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْصّـَالـِحـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْطّـَالـِحـِیـن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْخـَیْـرِ وَ السَّعـَادَة وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـشَّـرِ وَ الْشِّـقـَاوَة ا🍃💕🍃 💠امين يا رب العالمین💠 التماس دعا 🙏🙏🙏🙏 💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸           @hedye110 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
☀️ به رسم هر روز صبح ☀️ 🌻السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌻 💕💕💕💕💕💕💕💕 🌸السلام علیک یا امام الرئوف 🌸 🌻ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ🌻 💕💕💕💕💕💕💕 🌸 ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🌸 التماس دعا 🙏🙏🙏🙏 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸           @hedye110 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
☀️چہ زیباست هر صبح☀️ قبل از خورشید بہ خدا سلام ڪنیم نام خدا را نجوا ڪنیم و آرام بگیریم... 💕بسم اللہ الرحمن الرحیم💕 الهی به امید تو 🦋🌞🦋🌞🦋🌞🦋🌞🦋🌞🦋
🍃به راستی بخت، با کدام ستاره ی جمعه های تقویم یار خواهد بود و مقابل آن خواهد نوشت✍ 🔻 تعطیل رسمی 🔻 روز ظهور حضرت مهدی(عج)💚 💚🙏 💔 🙏 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸           @hedye110 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام. 💥ویژه استوری 👌👌 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸           @hedye110 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
✨﷽✨ گفتم خدایا چگونه آغاز کنم؟ گفت به نام من گفتم خدایا چگونه آرام گیرم؟ گفت به یاد من گفتم خدایا خیلی تنهایم؟ گفت تنها تر از من؟ گفتم خدایا هیچ کسی کنارم نمانده؟ گفت به جزمن گفتم خدایا از بعضی ها دلگیرم گفت حتی از من؟ گفتم خدایا قلبم خالیست گفت پرکن از عشق من گفتم دست نیاز دارم گفت بگیر دست من گفتم با این همه مشکل چه کنم؟ گفت توکل کن به من گفتم احساس میکنم خیلی ازت دورم گفت نه، نزدیکترین به تو، من گفتم برای ارزوهایم چه کنم؟ گفت تلاش و به امید من گفتم خدایا چرا اینقدر میگويی من؟ گفت چون من از تو هستم و تو از من ❤️ 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸           @hedye110 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
✅ بهترین زاد و توشه برای عالم آخرت چیست؟ . تقوا چیست؟ تقوا این است که انسان از خدا بترسد. گناه نکند. واجبات خدا را به جای آورد. به چراغ قرمز دین که رسید ترمز ‌کند. به چراغ سبز دین که رسید برود. به حرام ترمز کند، به حلال آزاد است، این تقواست. پس بهترین زاد و توشه برای عالم آخرت تقواست. تقوا یعنی اعمال ما یک جوری باشد که اگر ما خبر نداشته باشیم، و ماموری ماهواره گذاشته باشد که اعمال ما را یک هفته زیر نظر بگیرد، سخنان ما، نگاه های ما، همه را و بعد از یک هفته بگویند: دیشب تلویزیون همه اعمال یک هفته این آقا را گذاشته و نشان داده، من اگر بشنوم ناراحت نشوم. اگر ناراحت نشدم باتقوا هستم. اما اگر ناراحت بشوم و بگویم وااای وااای چه کارهایی من کرده ام، همه را دیشب نشان داده اند، من تقوا ندارم. "از بیانات آیت الله مجتهدی (ره)" ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸           @hedye110 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸           @hedye110 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
الهی پایان جاده زندگیتون عاقبت بخیری باشه🙏🙏🙏 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸           @hedye110 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
ــ چقدر مى خوابى! ساعت هشت صبح است و تو هنوز در خواب هستى! ــ راست مى گويى، همسفر! با شنيدن صداى تو از جا بلند مى شوم. به بيرون خيمه مى آيم. نگاهى مى كنى و مى فهمى كه من حالم گرفته است. غمى پنهان را در وجودم مى خوانى. با هم قدم مى زنيم. ناگهان نگاهم به "ابو رافع" مى خورد. او يكى از علاقمندان على (ع) است. با خود مى گويم خوب است پيش او بروم و ماجراى ديشب را به او بگويم. نزد او مى روم و با او سخن مى گويم. او به فكر فرو مى رود. بعد از لحظاتى خنده اى مى كند و مى گويد: من فكر خوبى دارم. بايد چند نفر از مسلمانان را جمع كنيم و برويم درب قلعه خيبر را از زمين بلند كنيم". ابورافع با شش نفر از دوستان خود به سوى قلعه خيبر مى روند. او به من مى گويد: ــ تو قلم و كاغذ خود را بردار و همراه ما بيا. بايد حواست باشد كه اندازه درب قلعه را ننويسى. ــ چرا؟ ــ زيرا اگر اين كار را انجام دهى، نوشته تو را از بين خواهند برد! ــ چه كسى اين كار را خواهد كرد؟ ــ كسانى كه ديشب آنها را ديده اى. وقتى بفهمند مى خواهى دروغ آنها را آشكار كنى برايت درد سر درست خواهند كرد. ــ پس من چه بنويسم؟ ــ تو اصلاً كارى به متر و اندازه درب قلعه نداشته باش. تو بى خيال، يك گوشه اى بنشين و ماجراى بلند كردن درب را بنويس. من قبول مى كنم و همراه آنها مى روم. و چنين مى نويسم: "اينجا سرزمين خيبر است. ما كنار درب قلعه خيبر هستيم كه ديروز على (ع) آن را از جا كند. يك گروه هفت نفره مى خواهند اين درب را از زمين بلند كنند; امّا هر چه تلاش مى كنند موفّق نمى شوند". اكنون ما به سوى اردوگاه باز مى گرديم. در ميان راه به يكى از ياران پيامبر به نام جابر بن عبد الله انصارى برخورد مى كنيم، او رو به ما مى كند و مى پرسد: ــ از دور ديدم كه با رفقا كنار درب قلعه بوديد؟ ــ آرى، مى خواستيم آن را بلند كنيم; امّا نتوانستيم. ــ شما با اين هفت نفر مى خواستيد اين كار را انجام دهيد؟ ــ آرى. ــ شما خيلى خوش خيال هستيد. ما با چهل نفر رفتيم تا آن درب را بلند كنيم نتوانستيم، آن وقت شما با هفت نفر مى خواستيد اين كار را انجام دهيد؟ ــ راست مى گويى؟! ــ اگر باور نمى كنى چهل نفر را جمع كنيد و برويد ببينيد مى توانيد كارى از پيش ببريد. اينجاست كه عظمت كارى كه على (ع) كرد برايم بيشتر معنا پيدا مى كند و به ياد سخن پيامبر مى افتم. وقتى او شنيد على (ع) درب قلعه را از جا كنده است فرمود: "به خدا قسم! چهل فرشته على (ع) را يارى كردند. 💖💖💖💖🔶💖💖💖💖 https://eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
🔴آخــرالزمــــان ✍پـیامبر اڪرم (صلوات الله علیه): مردمانـشان با زبان ، تظاهر به دوستے دارند ؛ امـا در دل ،دشمن هستنـد. گـناه همه جـا را فرا میگیرد و علنی به گـناه افتخـار می ڪنند و اسلام را چون پوستینـۍ واژگونه می پوشنــد . 📗 «بحارالانوار» ج²² ، ص۴۵۳ ❣الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَـرَج❣ 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸           @hedye110 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وعده های حتمی است 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸           @hedye110 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
پيرمردى نورانى همراه با چند نفر به سوى خانه خديجه مى روند. بيا ما هم آنجا برويم ببينيم چه خبر است. آن پيرمرد ابوطالب است، فرزند عبدالمطلّب. او رئيس طايفه بنى هاشم است. آنها براى ديدار با خديجه وارد خانه او مى شوند. خديجه با آمدن آنها خوشحال مى شود. اكنون ابوطالب چنين مى گويد: ــ من آمده ام تا از تو خواهشى بكنم. ــ بفرماييد. هر كارى داشته باشيد من انجام مى دهم. ــ محمّد، پسر برادرم را حتماً مى شناسى. ــ آرى، او را مى شناسم. در امانت دارى زبانزد همه است. ــ تقاضاى من اين است كه به او در كاروان تجارى خود كارى بدهيد. من مى خواهم او را داماد كنم. شايد بتوانم با مزدى كه به او مى دهيد زندگى اش را سر و سامان بدهم. ــ باشد، به او بگوييد خود را براى سفر شام آماده كند. من به ديگران يك شتر به عنوان مزد مى دهم; امّا به محمّد(ص) دو شتر خواهم داد. ــ خيلى ممنونم. خدا به شما بركت بدهد. اكنون ابوطالب نزد محمّد مى رود تا به او خبر بدهد كه خديجه با پيشنهاد او موافقت كرده است. محمّد(ص) هر چه زودتر بايد براى سفر آماده شود. به راستى آيا محمّد(ص) مى تواند به خوبى تجارت كند؟ او كه تا به حال تجربه تجارت ندارد و فقط در كوه ها و بيابان ها چوپانى كرده است. ابوطالب از خدا مى خواهد كه او در اين سفر موفّق شود، در اين صورت شايد در سفرهاى بعدى هم خديجه از او كمك بخواهد. عبدالله، پدر محمّد(ص) سال ها پيش، قبل از تولّد او از دنيا رفت. آمنه، مادر او هم خيلى سال است فوت كرده است. همه دلخوشى محمّد(ص)، عمويش ابوطالب است. ابوطالب خيلى خوشحال است. وقتى محمّد(ص) از سفر برگردد مى تواند براى او به خواستگارى برود و دخترى نجيب و خوب براى او بگيرد. خديجه با خدمتكار خود مَيسِره سخن مى گويد: ــ اى ميسره! محمّد را مى شناسى؟ ــ آرى، كيست كه خوبى و امانت دارى او را نشنيده باشد. ــ قرار است كه او در اين سفر همراه شما باشد. حتماً مى دانى كه او از نسل ابراهيم(ع) است و احترامش لازم است. از تو مى خواهم تو در اين سفر همراه او باشى و او را يارى كنى. ــ چشم، بانوى من! چند روز مى گذرد، ديگر وقت سفر به شام است. اكنون محمّد(ص) بيست و پنج سال دارد و مى خواهد براى مدّتى از عموى خود جدا بشود. او براى خداحافظى به خانه عمويش، ابوطالب مى رود. ابوطالب او را در آغوش مى گيرد و برايش دعاى سفر مى خواند و از خدا مى خواهد تا او به سلامتى، اين سفر را پشت سر بگذارد. محمّد(ص) به سوى كعبه مى رود و گرد آن طواف مى كند و با خداى خويش سخن مى گويد و آماده حركت مى شود. او بايد سريع خودش را به محل كاروان برساند. 🌸🌸🌸🌸💐🌸🌸🌸🌸 @shohada_vamahdawiat @hedye110
💙🍃🦋 🍃🍁 🦋 ♨ بهترین و بدترین ✍لقمان حکیم که از بیهوده گویی خواجه سخت ناراحت بود، به دنبال فرصت بود که او را بیدار کند. روزی مهمانی گرامی بر خواجه وارد شد. به لقمان گفت که گوسفندی ذبح کند و از بهترین اعضای آن، غذایی مطبوع درست کند. لقمان از زبان و دل گوسفند غذایی درست کرد و بر سفره گذاشت. روز دیگر خواجه گفت گوسفندی را ذبح کن و از بدترین اعضای آن، غذایی درست کند. این بار نیز غذایی از دل و زبان گوسفند آماده کرد. خواجه از کار او متحیر شد. پرسید چگونه است که این دو عضو، هم بهترین و هم بدترین اعضا هستند؟ لقمان گفت ای خواجه، دل و زبان، مؤثرترین اعضا در سعادت و شقاوت هستند. چنانچه دل را منبع فیض نور گردانی و زبان را در راه نشر معرفت و اصلاح بین مردم در آوری، بهترین اعضا و هرگاه دل به ظلمت فرو رود و کانون کینه و عناد گردد و زبان به غیبت و فتنه انگیزی آلوده شود، از بدترین اعضا خواهند بود. خواجه از این سخن پند گرفت و از آن پس به اصلاح خویش بر آمد. 📚 حکایت های امر به معروف و نهی از منکر، ص 149 🦋 🍃🍁 💙🍃🦋 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸           @hedye110 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸           @hedye110 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸           @hedye110 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸