eitaa logo
❣کمال بندگی❣
1.7هزار دنبال‌کننده
14.2هزار عکس
6.4هزار ویدیو
38 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌷🌼 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
❣کمال بندگی❣
#عهدشکنی🪴🪴 #قسمت‌سوم🪴🪴 السّلام علیک یا علی بن موسی الرضا علیه السلام امّا باز هم از شفا خبري نش
🪴🪴 🪴🪴 السلام علیک یا علی بن موسی الرضا علیه السلام او هم در حالي که سخت اشک مي ريخت روکرد به من که: - حاج آقا نصير الاسلام! من اين همه پول خرج کردم. از تهران پا گشتم و آمدم اينجا و چهل شب متوسل شدم. حالا چرا به جاي اين که چشمان من شفا پيداکند، چشمان آن زن افغاني شفا پيدا کرد؟! و من رفتم توي فکر، و بعد از اندکي تأمل، نفسِ عميقي کشيدم و پاسخ دادم: - شايد به خاطر اين باشد که تو واقعاً توبه نکرده اي. تو از کاري که کرده اي پشيمان نيستي. تو هنوز هم کينه اي بزرگ از هَوُويَت در دل داري. تو علاوه بر اين که عهد شکني کردي و امام رضا عليه السّلام را که در ما بين خودتان، حَکَم قرار داده بوديد دست کم گرفتي، حتّي نرفتي از هَؤويَت عذر خواهي کني و به شوهرت بگويي که آن حرف هايي که پشت سرِ هَوويت گفته اي، دروغ و به نا حق بوده است. بله، امام رضا عليه السّلام خواست به تو و همه مردمي که در جريانِ کارِ تو بودند بفهماند که توانايي انجام هرکاري را دارد و شفاي چشمان نابينا برايش کاري بس آسان است، امّا تو هنوز آمادگي و شايستگيِ شفا يافتن را به دست نياورده اي. 🦋پایان🦋 🌷🌷🌹🌴🌹🌷🌷 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹🏴🖤🏴🔹🔶🔸
🪴 🪴 🌿﷽🌿 صداى زنگ اشتران به گوش مى رسد، كاروان حركت مى كند: خدا نگهدار شما! سفرتان بى خطر! مرادى براى همه دست تكان مى دهد، او مى رود تا پيام رسان اين همه عشق و پاكى باشد. او مى رود و با خود، هزاران دل مى برد، دل هايى كه از عشق به على(ع)آكنده است. من و تو هم همراه اين كاروان مى رويم. راهى طولانى در پيش داريم. روزها و شب ها مى گذرد... ما بايد بيش از صدها كيلومتر راه را طى كنيم تا به كوفه برسيم. صحراهاى خشك و بى آب و علف عربستان را پشت سر مى گذاريم و به سوى عراق به پيش مى رويم. عشقِ ديدار امام، خستگى را از جسم و جانمان مى گيرد; اين سفر سفر عشق است، خستگى نمى شناسد... از آن همه بيابان هاىِ خشك، عبور كردى، اكنون مى توانى در كنار رود پرآب فُرات استراحت كنى. چه صفايى دارد اين رود پرآب! ديگر راه زيادى تا شهر آسمانى تو نمانده است. آن نخلستان هاى باشكوه را ببين، آنجا كوفه است! ■■■□□□■■■ 🪴 🪴 🪴 🪴 eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
(ع) 🌿﷽🌿 وقتی کلام حضرت پایان یافت همه مردم سخن ایشان را تکرار نمودند و بدینوسیله بیعت عمومی گرفته شد. در مراسم بیعت، پیامبر (ص) عمامه خود را که «سحاب» نام داشت، به عنوان تاج افتخار بر سر امیرالمومنین (ع) قرار دادند. ادعای منافقان و دشمنان علی مبنی بر اینکه هدف از مراسم غدیر، اعلان دوستی حضرت پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و اله) به علی(علیه‌السلام) است: پیامبر زمانی که صحابه جمع شدند تا ایشان خطبه غدیر و مراسم غدیر را اجرا کنند و فرمودند: «ای مردم من علی را دوست دارم!» و چند بار این جمله را تکرار نمودند و سؤالی که مطرح می‌شود این است که آن حادثه‌ای که پیامبر می‌خواست مردم ببینند و آن را به گوش دیگران برسانند آیا به این علت بود که پیامبر علی را دوست دارد؟ آیا چنین حرکتی از یک انسان عادی قابل قبول است؟ و آیا حرکتی بیهوده نبوده است؟ و مگر مسلمانان نمی‌دانستند که پیامبر را دوست دارد؟ ولی می‌توان این موضوع را اینگونه پاسخ داد که اگر روز غدیر تنها برای ابلاغ دوستی بود، پس چرا جبرییل، آن فرشته بزرگ وحی بیاید و رسول خدا را از پیام وحی آگاه کند و چنانکه خود شخص رسول خدا (ص) فرمودند: همانا جبرییل که درود خدا بر او باد سه بار بر من نازل شده و سلام خدا را رساند، و فرمود که در این مکان (غدیرخم) توقف نمایم، و به سیاه و سفید شما اعلام کنم که علی‌بن‌ابیطالب وصی و جانشین و پیشوای شما بعد از من است، جایگاه او نسبت به من، مانند هارون نسبت به موسی پیامبر است، با این تفاوت که پس از من پیامبری نخواهد آمد، علی(ع) پس از پیامبر، رهبر شماست، و خداوند بزرگ آیه‌ای در قرآن در همین مسئله نازل فرموده که: همانا رهبر و سرپرست شما خدا و رسول او و کسانی که ایمان آوردند و نماز را به پای دارند، و در حال رکوع زکات بپردازند. همانطور که می‌دانیم علی‌(علیه‌السلام) نماز را به پاداشت، و در حال رکوع زکات پرداخت و در هر حال خدا را می‌طلبید و اگر هدف آن حضرت تنها اعلان دوستی با علی (علیه‌السلام) بوده، پس چرا آیه نزول آیه ۵۵ سوره مائده (بلغ ما انزل الیک) به اعلام رهبری امام علی (علیه‌السلام) ارتباط دارد که در این آیه خداوند می‌فرماید: ای رسول خدا آنچه درباره علی از طرف خدا بر تو نازل شد، ابلاغ کن یعنی رهبری علی (علیه‌السلام) بر امت اسلامی را به مسلمانان بازگو و چرا در سخنرانی خود، امامت و وصایت امام علی (علیه‌السلام) را آشکارا بیان نمود.۲ (ع) eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef ◇◇◇◆◇◇◇
(ع) 🌿﷽🌿 وقتی کلام حضرت پایان یافت همه مردم سخن ایشان را تکرار نمودند و بدینوسیله بیعت عمومی گرفته شد. در مراسم بیعت، پیامبر (ص) عمامه خود را که «سحاب» نام داشت، به عنوان تاج افتخار بر سر امیرالمومنین (ع) قرار دادند. ادعای منافقان و دشمنان علی مبنی بر اینکه هدف از مراسم غدیر، اعلان دوستی حضرت پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و اله) به علی(علیه‌السلام) است: پیامبر زمانی که صحابه جمع شدند تا ایشان خطبه غدیر و مراسم غدیر را اجرا کنند و فرمودند: «ای مردم من علی را دوست دارم!» و چند بار این جمله را تکرار نمودند و سؤالی که مطرح می‌شود این است که آن حادثه‌ای که پیامبر می‌خواست مردم ببینند و آن را به گوش دیگران برسانند آیا به این علت بود که پیامبر علی را دوست دارد؟ آیا چنین حرکتی از یک انسان عادی قابل قبول است؟ و آیا حرکتی بیهوده نبوده است؟ و مگر مسلمانان نمی‌دانستند که پیامبر را دوست دارد؟ ولی می‌توان این موضوع را اینگونه پاسخ داد که اگر روز غدیر تنها برای ابلاغ دوستی بود، پس چرا جبرییل، آن فرشته بزرگ وحی بیاید و رسول خدا را از پیام وحی آگاه کند و چنانکه خود شخص رسول خدا (ص) فرمودند: همانا جبرییل که درود خدا بر او باد سه بار بر من نازل شده و سلام خدا را رساند، و فرمود که در این مکان (غدیرخم) توقف نمایم، و به سیاه و سفید شما اعلام کنم که علی‌بن‌ابیطالب وصی و جانشین و پیشوای شما بعد از من است، جایگاه او نسبت به من، مانند هارون نسبت به موسی پیامبر است، با این تفاوت که پس از من پیامبری نخواهد آمد، علی(ع) پس از پیامبر، رهبر شماست، و خداوند بزرگ آیه‌ای در قرآن در همین مسئله نازل فرموده که: همانا رهبر و سرپرست شما خدا و رسول او و کسانی که ایمان آوردند و نماز را به پای دارند، و در حال رکوع زکات بپردازند. همانطور که می‌دانیم علی‌(علیه‌السلام) نماز را به پاداشت، و در حال رکوع زکات پرداخت و در هر حال خدا را می‌طلبید و اگر هدف آن حضرت تنها اعلان دوستی با علی (علیه‌السلام) بوده، پس چرا آیه نزول آیه ۵۵ سوره مائده (بلغ ما انزل الیک) به اعلام رهبری امام علی (علیه‌السلام) ارتباط دارد که در این آیه خداوند می‌فرماید: ای رسول خدا آنچه درباره علی از طرف خدا بر تو نازل شد، ابلاغ کن یعنی رهبری علی (علیه‌السلام) بر امت اسلامی را به مسلمانان بازگو و چرا در سخنرانی خود، امامت و وصایت امام علی (علیه‌السلام) را آشکارا بیان نمود. (ع) eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef ◇◇◇◆◇◇◇
🪴 🪴 🌿﷽🌿 ویلاي جناب سرهنگ سید کاظم حسینی یک بار خاطره اي برام تعریف کرد از دوران سربازي اش. خاطره اي تلخ و شیرین که منشأ آن، روحیه الهی خودش بود.می گفت: اول سربازي که اعزام شدیم، رفتیم «صفر -چهار»بیرجند .... بعد از تمام شدن دوره آموزش نظامی، صحبت تقسیم و این حرفها پیش آمد. یک روز تمام سربازها را به خط کردند، تو میدان صبحگاه. هنوز کار تقسیم شروع نشده بود که فرمانده پادگان خودش آمد ما بین بچه ها. قدمها را آهسته بر می داشت و با طمأنینه.به قیافه ها با دقت نگاه می کرد و می آمد جلو. تو یکی از ستونها یکدفعه ایستاد.به صورت سربازي خیره شد. سرتا پاي اندامش را قشنگ نگاه کرد. آمرانه گفت: «بیرون.» همین طور دو-سه نفر دیگر را هم انتخاب کرد. من قد بلندي داشتم [پادگان آموزشی ارتش؛ همان طور که شهید برونسی می گوید، این پادگان در جنوب استان خراسان، در شهرستان بیرجند واقع شده است] و به قول بچه ها: هیکل ورزیده و در عوض، قیافه روستایی و مظلومی داشتم. فرمانده پادگان هنوز لابلاي بچه ها می گشت و می آمد جلو. نزدیک من یکهو ایستاد. سعی کردم خونسرد باشم. توي چهره ام دقیق شد و بعد هم از آن نگاههاي سر تا پایی. «توأم بروبیرون.» یکی آهسته از پشت سرم گفت: «خوش به حالت!» تا از صف برم بیرون، دو، سه تا جمله دیگر هم از همین دست شنیدم: « دیگه افتادي تو ناز و نعمت.» « تا آخرخدمتت کیف می کنی.»... بیرون صف یک درجه دار اسمم را نوشت و فرستاد پهلوي بقیه. حسابی کنجکاو شده بودم.از خود پرسیدم: « چه نعمتی به من می خوان بدن که این بچه شهري ها دارن افسوسش رو می خورن؟!» خیلی ها با حسرت نگاهم می کردند.بالاخره از بین آن همه، چهار-پنج نفر انتخاب شدیم. یک استوار بردمان دم آسایشگاه. گفت:«سریع برین لوازمتون رو بردارین وبیاین بیرون، لفتش ندین ها.» باز کنجکاوي ام بیشتر شد. برام سؤال شده بود که :«کجا می خوان ببرن ما رو؟» با آنهاي دیگر هم رفاقت نداشتم که موضوع را ازشان بپرسم. لوازمم را ریختند تو کیسه ئ انفرادي و آمدم بیرون. یک جیپ منتظر بود.کیسه ها را گذاشتیم عقبش و پریدیم بالا. همراه آن استوار رفتیم تو شهر بیرجند.چند دقیقه بعد جلوي یک خانه بزرگ ویلایی، ماشین ایستاد.استوار پیاده شد. رو کرد به من و گفت: «کیسه ات رو بردار بیا.» خودش رفت زنگ آن خانه را زد. من هم رفتم کنارش. به ام گفت: « از این به بعد در اختیار صاحب این خونه هستی، هر چی بهت گفتن، بی چون و چرا گوش می کنی.» مات و مبهوت نگاهش می کردم. آمدم چیزي بگویم، در باز شد. یک زن تقریبا مسن و ساده وضعی، بین دو لنگه ئ در ایستاده بود. چادر گلدار و رنگ و رو رفته اش را رو سرش جابجا کرد.استوار به اش مهلت حرف زندن نداد. به من اشاره کرد و گفت: «این سرباز رو خدمت خانم (!) معرفی کنید.» آمد برود، گفتم: «من ایجا اسلحه ندارم، هیچی ندارم؛ نگهبانی می خوام بدم، چکار می خوام بکنم.» خنده ناشیانه اي کرد و گفت:«برو بابا دلت خوشه! از فردا همین لباسهات رو هم باید در بیاري و لباس شخصی بپوشی.» تو دوره آمورشی، به قول معروف تمسه از گرده مان کشیده بودند. یاد داده بودند به مان که اگر مافوق گفت: بمیر، بی چون و چرا باید بمیري. رو همین حساب حرف او را گوش کردم و دنبال زنه رفتم تو. ولی هنوز در تب و تاب این بودم که تو خانه یک خانم می خواهم چکار کنم؟! روبروي در ورودي، آن طرف حیات یک ساختمان مجلل، چشم را خیره می کرد.وسعت حیات و گلهاي رنگارنگ و درختهاي سربه فلک کشده هم زیبایی دیگري داشت. زن گفت:«دنبالم بیا.» گونی به دست دنبالش راه افتادم. رفتیم تو ساختمان. جلوي «راه پله ها» زن ایستاد. اتاقی را تو طبقه دوم نشانم داد و گفت: «خانم اونجا هستن.» به اعتراض گفتم: « معلوم هست می خوام چکار کنم؟ این نشد سربازي که برم پیش یک خانم.» با ترس نگاهم کرد و گفت. به حالت التماس گفت: «صدات رو بیار پایین پسرم!» با اضطراب نگاهی به بالا انداخت و ادامه داد: «برو بالا، خانم بهت می گن چکار باید بکنی، زیاد بد اخلاق نیست.» باز پرسیدم: «آخه باید چکار کنم؟» انگار ترسید جواب بدهد،تا تکلیفم را یکسره کنم، از پله ها بالا رفتم. در اتاق قشنگ باز بود، جوري که نمی توانستم در بزنم. نگاهی به فرشهاي دستباف و قیمتی کف اتاق انداختم. بند پوتین هام را باز کردم و بیرونشان آوردم. با احتیاط یکی، دو قدم رفتم جلوتر. 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ ↷↷↷ eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
🪴 🍀 🌿﷽🌿 بانوى من! پيامبر از آفرينش تو سخن مى گويد، نور تو قبل از خلقت آسمان ها و زمين خلق شده بود. تو قبل از آفرينش آدم(ع) خلق شدى و در عرش خدا جاى داشتى! خدا تو را در آنجا امتحان نمود و تو از آن امتحان سربلند بيرون آمدى. هيچ كس نمى داند آن امتحان چگونه بود، اين رازى است كه كسى از آن، خبر ندارد، تو در عرش خدا جاى داشتى و در آنجا حمد و ستايش او را مى كردى و او را به يگانگى ياد مى نمودى. تو شكيبايى نمودى و در راه خدا از خود استقامت نشان دادى و به اوجِ مقام بندگى رسيدى. اين همان، مقام نورانيّتِ توست. تو قبل از آن كه آسمان ها و زمين خلق بشود، خلق شدى. سال هاى سال، در عرش خدا، او را عبادت مى كردى، سال هاى زيادى گذشت. خدا اراده كرد كه آسمان ها و زمين را بيافريند، بعد از آن تصميم گرفت تا آدم(ع) را خلق كند، اين گونه بود كه آدم(ع)آفريده شد، سپس خدا از صُلبِ آدم(ع) (كمر او)، همه انسان ها را آشكار ساخت و عالَم ذَرّ آغاز شد. من بايد درباره عالم ذَرّ بيشتر بدانم... * * * وقت آن است كه آيه 172 سوره اعراف را با دقّت بخوانم: (وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قَالُوا بَلَى...). اين آيه از حقيقتى بزرگ سخن مى گويد، خدا در انسان نور فطرت را قرار داد و استعداد درك توحيد و يكتاپرستى را به او عنايت كرد. همه انسان ها داراى روح توحيد هستند، فطرت آنان بيدار است و با آن مى توانند خدا را بشناسند و به سوى او رهنمون شوند. درست است كه شيطان هر لحظه انسان را وسوسه مى كند و او را به گمراهى مى كشاند، امّا آمادگى براى پذيرش يگانگى خدا در قلب هاى همه انسان ها وجود دارد. خدا در وجود همه، حسّى درونى را به امانت گذاشته است كه آن حس، آن ها را به سوى او فرا مى خواند. نور فطرت مى تواند باعث رستگارى انسان ها شود. در واقع، اين نور، سرمايه ارزشمندى براى انسان است. پيامبران با توجّه به اين سرمايه، انسان ها را به سوى خدا فرا مى خواندند. به راستى خدا چه زمانى، نور فطرت را درون انسان ها قرار داد؟ اين آيه از روز مهمّى سخن مى گويد، روزى كه خدا از پشت آدم(ع)، همه فرزندان او را برانگيخت و آنان را بر خودشان گواه گرفت و گفت: "آيا من پروردگار شما نيستم؟". آنان همه گفتند: "آرى، ما گواهى مى دهيم كه تو پروردگار ما هستى". آن روز چه روزى بود؟ خدا چه زمانى خود را به همه معرّفى كرد و از آنان اعتراف گرفت؟ 🏴🏴 @hedye110@shohada_vamahdawiat
🪴 🪴 🌿﷽🌿 مقدمه⤵️⤵️ به این منوال از مهرماه سال ۱۳۸۴ تا تیر ماه سال ۱۳۸۵ بیش از هزار ساعت، نقل خاطراتم از روز شروع جنگ تا مرحله ورودمان به تهران زمان برد از اینجا به بعد سومین مرحله تدوین مطالب آغاز شد و به انجام رسید. گفته های من ای فصل اول تا فصل چهاردهم در یک مسیر زمانی منظم جای گرفته اما بعد از آن تا بیستم مهر ۱۳۵۹ به دلایلی که در متن کتاب گفته ام حوادث و اتفاقات به شکل موضوعی تنظیم شده اند و پس از آن مطالب زمان خود را باز می یابند. سرانجام در بهمن ماه سال ۱۳۸۵ تدوین مجموعه خاطراتم در چهل فصل همراه با شماتم پایان یافت و مجموعه آماده شده برای بازبینی نهایی در اختیار من قرار گرفت در اینجا لازم می دانم از جناب آقای مهدی فراهانی که راهنما و کارشناس دلسوز این کار بوده اند صمیمانه تشکر کنم، همچنین از جناب آقای علیرضا کمری و جناب آقای مرتضی فرهنگی ممنونم که پس از مطالعه متن با نظرات عالمانه خود مرا مورد عنایت قرار دادند دا:خاطرات سیده زهرا حسینی نام این کتاب را به رسم قدرشناسی و سیاسی از فداکاری مادران شهدا، خصوصا مادر آ ج دیده و صبورم که همه عشق و هستی زندگی اش را خالصانه تقدیم پروردگار کرد اداء اإلذاشتم، چرا که اگر نبودند این مادران عاشق و دل سوخته هرگز سربازان فداکار وطن راهی میدان های جنگ نمی شدند. به پشت گرمی و حمایت این زنان قهرمان بود که جوانان غیرتمند ایرانی هشت سال در برابر دشمن متجاوز ایستادند و جان شیرین شان را برای آزادی و امنیت امروز ما فدا کردند. در پایان امیدوارم خرمشهر، آنچنان که لایق این خطه خدایی است مریلند و باشکوه بالد و زیبایی گمشده اش را بازیابد. سیده زهرا حسینی تهران - تابستان ۱۳۸۶ 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ ↷↷↷ eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
🪴 🪴 🪴 🌿﷽🌿 دو. بعد اجتماعی مهدويت از نظر اجتماعي نيز اهميت دارد؛ زيـرا مهـدويت نگـاه روشـن و اميدوارانـه بـه آينده بشريت است. جامعه هاي كه آرمانش رسيدن به مدينه فاضله مهـدوي اسـت ، جامعـه اي اميدوار است و در پرتو دين، به حركت و نشاط و پويـاي ي، اميـد دارد و از يـأس و نوميـدي در امان خواهد بود. نيز جامعهاي كه به آينده زيبا و آرماني اميدوار است، همين امروز بـه صـلاح و اصـلاح ميپردازد و با ارزشهاي اسلامي و انساني احيا ميشود. بدين سان مهدويت، بهتـرين عامـل براي مقابله با تهاجم فرهنگي دشمن و بسترسازي براي ترويج فضائل در افراد جامعه اسـت ؛ به ويژه كه شناخت عميق افراد نسبت به امام مهـدي بـا افـزايش عشـق و محبـت آن هـا ، زمينه اطاعت از امام را بيشترفراهم ميكند. همچنين جامعهاي كه به عدالت مهدوي دلبسته است و آرمانش تحقـق عـدالت در همـه جهان و برچيده شدن ظلم و ستم از همه زمين است، حركتـي عـدالت خواهانـه را در پـيش ميگيرد و براي آن، زمينه‌سازي مـي كنـد. از همـين جاسـت كـه حركـت هـاي بـا رويكـرد عدالت طلبي و ظلم ستيزي شكل ميگيرد؛ چنان كه انقلاب اسلامي ايران بـا هـدف زمينـه - سازي براي حكومت جهاني حضرت مهدي به راه افتاد و ملّت با همين انگيـزه و آروز ، تمام امكانات مادي و معنوياش را در مسير انقلاب فدا كرد. 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @shohada_vamahdawiat                       ➥@hedye110 ⤴️ مارو به دوستان خودتون معرفی کنید🌸🌸
    🪴 🌷 🌿﷽🌿 بخش دوم : فرمان الهی برای مطلبی مهم وَأُقِرُّلَهُ عَلی نَفْسی بِالْعُبُودِیةِ وَ أَشْهَدُ لَهُ بِالرُّبُوبِیةِ، وَأُؤَدّی ما أَوْحی بِهِ إِلَی حَذَراً مِنْ أَنْ لا أَفْعَلَ فَتَحِلَّ بی مِنْهُ قارِعَةٌ لایدْفَعُها عَنّی أَحَدٌ وَإِنْ عَظُمَتْ حیلَتُهُ وَصَفَتْ خُلَّتُهُ -لا إِلهَ إِلاَّهُوَ - لاَِنَّهُ قَدْأَعْلَمَنی أَنِّی إِنْ لَمْ أُبَلِّغْ ما أَنْزَلَ إِلَی (فی حَقِّ عَلِی) فَما بَلَّغْتُ رِسالَتَهُ ، وَقَدْ ضَمِنَ لی تَبارَک وَتَعالَی الْعِصْمَةَ (مِنَ النّاسِ) وَ هُوَالله الْکافِی الْکریمُ .    و اکنون به عبودیت خویش و پروردگاری او گواهی می دهم . و وظیفه خود را در آن چه وحی شده انجام می دهم مباد که از سوی او عذابی فرود آید که کسی یاری دورساختن آن از من نباشد . هر چند توانش بسیار و دوستی اش ( با من ) خالص باشد . - معبودی جز او نیست - چرا که اعلام فرموده که اگر آن چه ( درباره ی علی ) نازل کرده به مردم نرسانم ، وظیفه رسالتش را انجام نداده ام ؛ و خداوند تبارک و تعالی امنیت از [ آزار ] مردم را برایم تضمین کرده و البته که او بسنده و بخشنده است .     فَأَوْحی إِلَی :«بِسْمِ الله الرَّحْمانِ الرَّحیمِ، یا أَیهَاالرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیک مِنْ رَبِّک» - فی عَلِی یعْنی فِی الْخِلاَفَةِ لِعَلِی بْنِ أَبی طالِبٍ - وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَالله یعْصِمُک مِنَ النّاسِ). مَعاشِرَالنّاسِ ، ما قَصَّرْتُ فی تَبْلیغِ ما أَنْزَلَ الله تَعالی إِلَی، وَ أَنَا أُبَینُ لَکمْ سَبَبَ هذِهِ الْآیةِ: إِنَّ جَبْرئیلَ هَبَطَ إِلَی مِراراً ثَلاثاً یأْمُرُنی عَنِ السَّلامِ رَبّی - وَ هُوالسَّلامُ - أَنْ أَقُومَ فی هذَا الْمَشْهَدِ فَأُعْلِمَ کلَّ أَبْیضَ وَأَسْوَدَ: أَنَّ عَلِی بْنَ أَبی طالِبٍ أَخی وَ وَصِیی وَ خَلیفَتی ( عَلی أُمَّتی ) وَالْإِمامُ مِنْ بَعْدی ، الَّذی مَحَلُّهُ مِنّی مَحَلُّ هارُونَ مِنْ مُوسی إِلاَّ أَنَّهُ لانَبِی بَعْدی وَهُوَ وَلِیکمْ بَعْدَالله وَ رَسُولِهِ . وَقَدْ أَنْزَلَ الله تَبارَک وَ تَعالی عَلَی بِذالِک آیةً مِنْ کتابِهِ (هِی): (إِنَّما وَلِیکمُ الله وَ رَسُولُهُ وَالَّذینَ آمَنُواالَّذینَ یقیمُونَ الصَّلاةَ وَیؤْتونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکعُونَ ) ، وَ عَلِی بْنُ أَبی طالِبٍ الَّذی أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَی الزَّکاةَ وَهُوَ راکعٌ یریدُالله عَزَّوَجَلَّ فی کلِّ حالٍ .     پس آنگاه خداوند چنین وحی ام فرستاد: «به نام خداوند همه مهرِ مهرورز . ای فرستاده ما! آن چه از سوی پروردگارت درباره علی و خلافت او بر تو فرود آمده بر مردم ابلاغ کن، وگرنه رسالت خداوندی را به انجام نرسانده ای؛ و او تو را از آسیب مردمان نگاه می دارد . » هان مردمان ! آنچه بر من فرود آمده ، در تبلیغ آن کوتاهی نکرده ام و حال برایتان سبب نزول آیه را بیان می کنم: همانا جبرئیل سه مرتبه بر من فرود آمد از سوی سلام ، پروردگارم - که تنها او سلام است - فرمانی آورد که در این مکان به پا خیزم و به هر سفید و سیاهی اعلام کنم که علی بن ابی طالب برادر ، وصی و جانشین من در میان امّت و امام پس از من بوده . جایگاه او نسبت به من به سان هارون نسبت به موسی است، لیکن پیامبری پس از من نخواهد بود او (علی)، صاحب اختیارتان پس از خدا و رسول است ؛ و پروردگارم آیه ای بر من نازل فرموده که : « همانا ولی ، صاحب اختیار و سرپرست شما، خدا و پیامبر او و ایمانیانی هستند که نماز به پا می دارند و در حال رکوع زکات می پردازند . » و هر آینه علی بن ابی طالب نماز به پا داشته و در رکوع زکات پرداخته و پیوسته خداخواه است فقط_حیدرامیرالمومنین_است ⤵️ eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef ⤵️⤵️ #@shohada_vamahdawiat