#شب_جمعه_ی_رویایی...
ﺭﻓﺘﯿﻢ ﺩﺭ ﺧﻮﻧﻪ ﯼ خونواده ﺷﻬﯿﺪی ﺧﺒﺮ ﺑﺪﯾﻢ...
ﮐﻪ ﺑﯿﺎیید ﺍﺳﺘﺨﻮﻧـﺎﯼ ﺷﻬﯿﺪﺗﻮنو ﺗﺤﻮﯾﻞ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ…
ﺩﺭ ﺯﺩﯾﻢ
ﺩﺧﺘﺮ خانومے ﺍﻭﻣﺪ ﺩﺭﻭ واﮐﺮﺩ...
ﮔﻔﺘﻢ:
ﺷﻤﺎ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ شهید بزرگوار نسبتی دارید؟
چطور مگہ...؟!
ﺑﺎﺑﺎﻣﻪ...
ﮔﻔﺘﻢ: پیکرﺷﻮ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩﻥ،
میخوان ﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ ﻇﻬﺮ ﺑﯿﺎﺭنش...
#عمه_بیا_گمشده_پیدا_شده...
زد زیر گریه و گفت:
یه ﺧﻮاهشی ﺩﺍﺭﻡ...
ﺣﺎﻻ ﮐﻪ ﺑﻌﺪ ﺍیـن ﻫﻤﻪ ﺳﺎﻝ ﺍﻭﻣﺪﻩ...💔
میشه به جای ظهر پنجشنبه،
شب جمعه بیاﺭﯾﺪﺵ...؟!😢
شب جمعه...
ﺗﺎﺑﻮتو ﺑﺎ ﺍﺳﺘﺨﻮنا،
بردﯾﻢ ﺑﻪ ﻫﻤﻮﻥ ﺁﺩﺭﺱ...
ﺗﺎ ﺭﺳﯿﺪﯾﻢ...
ﺩﯾﺪﯾﻢ ﮐﻮﭼﻪ ﺭﻭ ﭼﺮﺍغونی کردن...
#خرابه_چراغونه_امشب...
#چشام_فرش_مهمونه_امشب...
ﺭﯾﺴﻪ ﮐﺸﯿﺪن...
کوچه ﺷﻠﻮغه و مردم ﻣﯿﺎﻥ و میرﻥ
ﺭﻓﺘﯿﻢ ﺟﻠﻮ و پرسیدیم
ﺍﯾﻨﺠﺎ ﭼہ ﺧﺒرررﻩ…؟!
ﻋﺮﻭﺳے ﺩﺧﺘﺮ ﺍﯾـﻦ ﺧﻮﻧہ ست…!
ﺗﺎ ﺍﻭﻣﺪﯾﻢ ﺑﺮﮔﺮﺩﯾﻢ
ﺩﯾﺪﯾﻢ...
ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺑﺎ ﭼﺎﺩﺭ ﺩﻭﯾﺪ ﺗـﻮ ﮐﻮﭼﻪ و داد میزد:
#به_پیکرم_جان_آمده_خرابه_مهمان_آمده…
ﺑﺎﺑﺎﻣﻮ کجا میبرید...؟💔😭
ﻧﺒﺮﯾـﺪش...💔
یه عمر ﺁﺭﺯﻭم بود که ﺑﺎﺑﺎﻡ...
ﺳﺮ ﺳﻔﺮﻩ ی ﻋﻘﺪم باشه...
ﻣﻦ ﻣﻬﻤﻮﻧﯽ ﮔﺮﻓﺘﻢ...
ﺑﺎﺑﺎﻡُ ﺑﯿﺎﺭﯾﺪ..
ﺑﺎﺑﺎﺷﻮ ﺑﺮﺩﯾﻢ، ﭼﻬﺎﺭ تا تیکه اﺳﺘﺨﻮوﻥ ﮔﺬﺍﺷﺖ، ﮐﻨﺎﺭﺳﻔﺮﻩ ﯼ ﻋﻘﺪ...
#"خدا"_را_شکر_که_مهمان_منی_امشب_تو_بابا...
استخوون دست باباشو برداشت…
کشید رو سرش و گفت:
"بابا جون
ببین دخترت عروس شده…😭
برای بار سوم میپرسم:
عروس خانوم وکیلم...؟
با اجازه پدرم...بله...
راوی:از بچه های تفحص اصفهان
#شهدا_شرمنده_که_مدام_شرمنده_ایم
@hekayate_deldadegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"بسم الله الرحمن الرحیم"
سَلَامٌ عَلَى إِبْرَاهِيمَ ﴿۱۰۹﴾
كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ ﴿۱۱۰﴾
إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِينَ ﴿۱۱۱﴾
سلام بر ابراهیم🌸
نیکوکاران را چنین پاداش میدهیم
در حقيقت او از بندگان با ايمان ما بود.
📕سوره صافات/ آیات ۱۰۹ تا ۱۱۱
❤️حال و هوای مزار یادبود شهید ابراهیم هادی/ امروز جمعه۱۳۹۷/۱۰/۱۴
@hekayate_deldadegi
🍃🍃🌷🍃🍃
تقدیم به
#شهید_ابراهیم_هادی
نمیدانم چه میشود که یکهو دلم برایت تنگ میشود.
در خیالم، دلم را میآورم سر مزار شهید گمنامی که به هوای تو، به زیارت آن مزار میروم.
میبینم آنجا، پیش از من یکعالمه دل، بر بال شاپرکها نشستهاند و آمدهاند زیارت.
چقدر دیر آمدهام؛ همه جمعاند.
در خیالم، #شهید_محمد_اینانلو را هم میبینم که نشسته کنار یک حوض بزرگ فیروزهای. خیال است دیگر، یکدفعه تصویر دلخواهش را میسازد.
چه زیبا! چرا هیچ وقت، فکرش را هم نکرده بودم که به هوای شهید اینانلو هم سر مزار شهید گمنامی بروم؟
به نظرم، مزار شهید گمنام وسطی از آن پنج شهید گمنام بزرگوار آنجا هم باشد محلی برای فاتحه خواندنم برای شهید اینانلو.
تو هم که به یادت سر مزار پایینی سمت چپ فاتحه میخوانم.
چه مهمانی زیباییست با شاپرکها و دلها و شما و "خدا(متعال)".
آقا ابراهیم!
راستی، سلام!
@hekayate_deldadegi
#معرفی_کتاب_پیشنهادی_رهبری_مدظله_العالی
رومن رولان فرانسوی چندسال بعد از مرگ گاندی، کتابی در رابطه با شخصیت وی نگارش کرد که این کتاب در ایران توسط محمد قاضی ترجمه شده است.
در بخشی از کتاب می خوانیم:
در میان بسیاری از صفات برجسته گاندی جی، به نظر من، دو صفت بیش از همه قابل ذکر است: نترسیدن و نداشتن نفرت. امروز ترس و نفرت بر جهان چیره شده. هیچ صفتی را بدتر از این دو نمی توان برای یک فرد یا یک ملت تصور کرد. نسل گذشته آکنده از ترس و نفرت بود و نسل امروز در سایه آنها رشد می کند. گاندی جی نیم قرن مردم هند را تربیت کرد و به اندیشه آنها جهت داد. ما از شکستها و عقب ماندگیهای اصلی خود خلاص نشدیم اما از او چیزهای بسیاری آموختیم و بخشی از آنچه آموخته ایم هنوز هم باقی است و جزو سنتهای هندی و میراث نژاد ما شده است. مردم ما گاهی با یکدیگر میستیزند؛ من، اما، تصور می کنم، در مجموع، از نفرت به دورند.
@hekayate_deldadegi
🌷" ابراهیم هادی دیگر "🌷
🍃🌸 علمدار 🌸🍃 #قسمت_پنجاه_و_نه
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
#نیمه شعبان
#راوی :حمید "فضل الله" نژاد
براي شب نيمه شعبان کارها هماهنگ بود. قرار شد ابتدا سينا، كه آنوقت
پنج ساله بود، بخواند و بعد چند نفر از دوستان. آخر هم خود سيد مداحي كند و مولودي بخواند.
همه چيز برنامه ريزي شده بود. سيد مجتبی قبل از ظهر به بیمارستان رفته و عصر در منزل بود. حال خوبی نداشت. خیلی ضعیف شده بود.
غروب بود. براي مراسم سينا را آوردم. مراسم با خواندن او شروع شد. همه
چيز طبق برنامه پيش ميرفت. نوبت رسيده بود به خود "سيد". اما خبري از او نشد.
همه منتظر بودند؛ اما نیامد. برای اولین بار مراسم بدون سيد به پايان رسيد.
ناراحت بودم که چرا نیامده. آخر مراسم به ما خبر دادند سيد حالش بد شده و او را دوباره به بيمارستان بردهاند. بچهها هم برايش دعا كردند.
٭٭٭
آخر شب رفتم بيمارستان پيش سيد. صبح او را مرخص كردند و به خانه
آوردند. اما دوباره حالش بد شد و به بيمارستان منتقل شد.
خودم را به بيمارستان "امام خميني(ره)" ساري رساندم. "سيد" اوضاع خوبي نداشت.
ميگفتند دست و پاهايش ورم كرده. بدنش كبود شده و ...
ميخواستم او را از نزديك ببينم. اما اجازه ندادند.
طاقتم تمام شد. شروع كردم به داد و فرياد! من سید را خیلی دوست داشتم.
خیلی به او وابسته بودم. با اینکه پسرداییاش بود و از كودكي با هم بزرگ شده
بوديم، اما به نوعی معلم و استاد من نیز بود.
در جبهه هم با اينكه در يك منطقه نبوديم ولي سعي ميكرديم طوري
مرخصي بگيريم كه همديگر را ببينيم. بعد هم داماد خانواده علمدار شدم. ما همیشه با هم بودیم.
اما حالا سيد در آن وضع قرار داشت. نميدانستم چه کنم.
با سر و صداي من سيد مجتبي متوجه حضورم شد. خودش واسطه شد كه بروم پيشش. روپوش و ماسك زدم و رفتم به ديدن يار.
روز نیمه شعبان را در کنار سید بودیم. روز بعد دوباره به بیمارستان رفتم. نگاه به چهره سید عید من را عزا کرد. فشار سيد روي چهار بود. يكي از كليه هايش از كار افتاده بود. كلية ديگرش هم به درستي عمل نميكرد. طحال را هم قبلًا برداشته بودند.
به علت نداشتن طحال، بدن سيد در برابر بيماريها ضعيف شده بود. آنقدر
سم در خونش زياد شده بود كه كبد و ريه هم درگير شده بود.
از سوي ديگر عوارض شيميايي وضعيت را بدتر كرده بود. سيد با تمام وجود درد ميكشيد، اما فقط لبخندي ميزد و هرچند لحظه یک بار ميگفت
"يا زهرا(سلام الله علیها)"
👈صلوات
🍃کانال شهید ابراهیم هادی🍃
✨@hekayate_deldadegi✨
نگاه تو همان چای اول صبح است؛
تازه ودلنشین وزیبا...🌸
#صبحتون_پر_از_عطر_رضوی_ع
#پر_از_نور_نگاه_شهدا
🆔 @hekayate_deldadegi
عشق شمایی "یاصاحب الزمان(عج)"
#برای_دوست_شهیدم
@hekayate_deldadegi
سلام سلام
یه چند لحظه لطفا وقت بذارین و این پست رو 👇 بخونین. ممنون
🌷" ابراهیم هادی دیگر "🌷
سلام سلام یه چند لحظه لطفا وقت بذارین و این پست رو 👇 بخونین. ممنون
"بسم الله الرحمن الرحیم"
با سلام
کانالی که معرفی میشه با نام "وعده ی دیدارِ ما " مربوط به معرفی شهداست و اولین کانال ماست که خادمی شهدا رو توش میکنیم. تا قبل از این در تلگرام بوده و "ان شاءالله" از این به بعد در ایتا . احتمالا براتون پیش اومده که دنبال مزار شهید خاصی میگشتین که آدرسی از ایشون پیدا نمیکردین و یا دنبال زندگی نامه ای از ایشون بودین. اینجا کنار ما به دنبال لاله ی گمشده ی خودتون باشین
... "وعده ی دیدار ی ما" گلزار شهدا ، قطعه ی ... 😊
"ان شاءالله" مطالب قبل رو تکرار میکنیم واسه اعضای جدیدمون. کپی مطالب آزاد با ذکر صلوات برای سلامتی و ظهور "آقا امام زمان(عج)" ...
میهمانِ شهدا ،،، خیلی خیلی خوش آمدین. میتونین شهداتون رو معرفی بفرمایین تا توی اون کانال برای بقیه بزرگواران هم باب آشناییتی بشه ... ممنون. ارتباط به ما 👇
@Moontazer313
کانال دوم ما مربوط به شهیدان بزرگوار "آقا ابراهیم هادی و آقا محسن حججی" هستش که همسن جاست 👇
@hekayate_deldadegi
دعوتید از طرف شهدا ، منتظرتون هستیم . 🕊🌹
🌷"یاعلی مدد"🌷
🍁
"بسم الله الرحمن الرحیم "💫✨
"خداوندا" ...
همانگونه که چشمهایمان را
از خواب بیدارکردی
قلبهای ما را ازغفلت بیدارکن
و همانگونهکه جهان را
به نور صبح روشن گرداندی
زندگیمانرا به نور هدایتت منور بگردان
سلام روزتون زیبا ودلتون پر از شادی به حرمت "صلوات بر محمد وال محمد
🌸✨اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم"
سلام صبحتان بخیر "ان شاءالله" ❤💜💛💙❤
✅ همچون برادرم "ابراهیم هادی"
🍃 که هم عاشق "حضرت زهرا(سلام الله علیها)" بود
🍃هم پیرو مکتب خانم بود
🍃گمنام هم همچون مادرش "حضرت زهرای مرضیه « سلام الله علیها »" به مقام شهادت رسید.
@hekayate_deldadegi
#شهیدان_زنده_اند_نزدپروردگارروزی_میگیرند
🌺هرگز نگویمت که بیا دست من بگیر
گویم گرفته ای، زِ عنایت رها مکن...
ای که مرا خوانده ای
راه نشانم بده
#هادی_دلها_ابراهیم_هادی
@hekayate_deldadegi
🍃🌹🍃
"کوچک ولی بزرگ"
بهش میگفتن: «آخه توکه پسر نیستی، چه جوری می خوای بجنگی!؟» میگفت: دفاع از وطن که زن و مرد و پیر و جوون نداره. هر کس باید هر کاری از دستش بر میاد، بکنه.
با اینکه سنش خیلی کم بود اصلاً از جنگ و جبهه نمیترسید. به کسایی هم که میترسیدن میگفت: «وقتی دشمن اومده تو شهرتون، چرا نشستید و هیچ کاری نمیکنید!؟ همه باید مبارزه کنن».
🌹شهیده سهام خیام🌹
علت شهادت: اشغال هویزه و اصابت تیر مستقیم رژیم بعث عراق.
"امام علی(علیه السّلام)"
در حقيقت "خداوند" جهاد را واجب گردانيد و آن را بزرگ داشت و مايه پيروزى و ياور خود قرار داد.
به "خدا" سوگند كار دنيا و دين جز با جهاد درست نمىشود.
الکافی، جلد5، صفحه8
#چادرهای_سرخ
روزنامه کیهان، شماره 18629، به تاریخ85/07/08، صفحه10
@hekayate_deldadegi
🔹﷽🔹
یـک شــب مـیـان بـیـن الـحـرمـیـن جـار مــیـزنـم
گـشـتـم نـبـود ،بــهتـر از ایـنـجـا نـگـرد "نــیــســتــ"
🍃سلام بر سالار شهیدان کربلا(ع)
🍃سلام بر بقیه الله اعظم(عج)
🍃سلام بر علی ابن موسی الرضا(ع)
🍃سلام بر شهدا و صلحا
🍃سلام بر ابراهیم
🌹#صبحتون_شهدایی🌹
@hekayate_deldadegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پست_سیاسی
خدمات رضا خان به ایران !!!!
@hekayate_deldadegi
🔸🔶 صفحه ۱۹۸ "قرآن کریم"
هدیه ازطرف"شهید ابراهیم هادی وشهید حججی" به"حضرت زهرا(سلام الله علیها)"
#صلوات
"کانال شهید ابراهیم هادی"
@hekayate_deldadegi
🍃🌸🍃
دمی با " آقا محسن حججی"
#قصه_کتاب
محسن از سال ۱۳۸۵ وارد مؤسسه شهید احمد کاظمی شد که این موسسه با جامعه مخاطب دانش آموزان نخبه فعالیت می کند. در ابتدا گروه ورزشی را انتخاب کرد امّا بعداً به سمت شاخه جهادی و کتاب و کتاب خوانی گرایش پیدا کرد.
در بحث ترویج کتاب و کتابخوانی تلاش زیادی داشت. در ماه رمضان با هماهنگی ائمه جماعات مساجد، نمایشگاه کتاب برپا میکرد و با اصرار، مردم را به کتابخوانی تشویق میکرد. اهتمام زیادی هم به نوشتن داشت و تمامی خاطرات خود را می نوشت.
به نقل از : حمید خلیلی (مدیر موسسه شهید احمد کاظمی)
📚منبع:نرم افزار سربلند
@hekayate_deldadegi