eitaa logo
🌷" ابراهیم هادی دیگر "🌷
219 دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
705 ویدیو
24 فایل
🍃بسم رب شهدا والصدیقین🍃 +إمروز فضاے مجازے میواند ابزارے باشد براے زدݩ در دهان دشمن..[• إمام خامنهـ اے•]😊 ↶ فضیلٺ زندهـ نگهـ داشتن یاد و خاطرهـ ے شہدا ڪمتر از شهادٺ نیسٺ.+حضرٺ آقـا 🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگه اعصابتون از این گرونیا و قیمت دلار خورده، حتما این کلیپ رو تماشا کنین خیلی برای آرامش اعصاب خوبه. @bidariymelat @hekayate_deldadegi
#پست_سیاسی لعنت به هر کسی که هنوز به آمریکا و مذاکره با آمریکا امید دارد.... لعنت ✍دکتر امیر حسین ثابتی #دلار19000هزارتومانی @ pedarefetneh @hekayate_deldadegi
🍃 شهید بزرگوار محسن حججی 🍃 #قسمت_دوازدهم #وصیت_نامه_قسمت_چهارم @hekayate_deldadegi
🌷" ابراهیم هادی دیگر "🌷
🍃 شهید بزرگوار محسن حججی 🍃 #قسمت_دوازدهم #وصیت_نامه_قسمت_چهارم @hekayate_deldadegi
🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶وصيت نامه شهيد محسن حججى🔶 قسمت چهارم وصيت نامه 🔻اما چند وصیت کلی: 💢از غافل نشوید و بدانید من به یقین رسیدم که امام_خامنه_ای نائب بر حق #"امام_زمان (عج)" است. 🔻از همه ی خواهران عزیزم و از همه ی زنان امت "رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم)" می خواهم روز به روز خود را تقویت کنید، مبادا تار مویی از شما نظر نامحرمی را به خود جلب کند؛ مبادا رنگ و لعابی بر صورتتان باعث جلب توجه شود؛ مبادا چادر را کنار بگذارید... همیشه الگوی خود را #"حضرت_زهرا(سلام الله علیها)" و "زنان اهل بیت(علیهم السّلام)" قرار دهید؛ همیشه این بیت شعر را به یاد بیاورید آن زمانی که "حضرت رقیه (سلام الله)" خطاب به "پدرش(علیه السّلام)" فرمودند: غصه ی حجاب من را نخوری "بابا جان" چادرم سوخته اما به سرم هست هنوز... 🔻از همه ی مردان "امت رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم)" می خواهم فریب فرهنگ و مدهای غربی را نخورید؛ همواره "علی ابن ابی طالب امیرالمومنین(علیه السّلام)" را الگو و پیشوای خود قرار دهید و از شهداء درس بگیرید... 🔸خودتان را برای "امام_زمان (روحی لک الفدا)" و جنگ با کفار به خصوص آماده کنید که آن روز خیلی نزدیک است. همیشه برای "خدا(متعال)" بنده باشید که اگر این چنین شد بدانید عاقبت همه ی شما به خیر ختم می شود... ▪️مقداری به گردن دارم که عاجزانه می خواهم برایم ادا کنید... - یک میلیون تومان به مادر بزرگ پدری بدهکارم - مقداری بدهی به برادر محسن همتی ها بابت محصولات فرهنگی و کار های دیگر بدهکارم - 32هزارتومان به اضافه مقداری سربند به پایگاه شهدای بنیاد امیرآباد بدهکارم - اگر برایتان مقدور بود به مقدار یک ماه و برایم ادا کنید که اگر خدایی ناکرده گهگاهی از روی خطا نمازی قضا کردم و یا روزه ایی از دست دادم جبران شود... 🌷اللّهم عجل لولیک الفرج اللّهُمَّ اجْعَلْنِي مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ الذَّابِّينَ عَنْهُ وَ الْمُسَارِعِينَ إِلَيْهِ فِي قَضَاءِ حَوَائِجِهِ وَ الْمُحَامِينَ عَنْهُ وَ السَّابِقِينَ إِلَى إِرَادَتِهِ وَ الْمُسْتَشْهَدِينَ بَيْنَ يَدَيْه🌷 آمین ١٣٩٦/٤/٢٧ 🌹"محسن حججی"🌹 ۱۵:۱۴ @modafe_haram_shahid_hojaji @hekayate_deldadegi 🍃 کانال شهید ابراهیم هادی 🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌷🍃 دخترک قهقهه ای بلند میزند وشال کوتاهش را که حکم بادبزن دارد مرتب جابه جا میکند. زیر این آفتاب داغ یک بستنی با طعم شکلات چقدر میچسبد دختر بستنی اش را لیس میزند و چشم های دودوزه باز به موهای طلایی که زیر شال قرمزش خودنمایی میکند،خیره شده اند. آخر میدانی؟گرگ ها همیشه به دنبال شنل قرمزیند. لبخند هوس آمیز روی لبهای پسری که آن سوی خیابان ایستاده است مینشیند. و برای هزارمین بار اشک در چشمانت حلقه میزند. آه بلندی از اعماق وجودت زبانه میکشد که دل آسمانها و زمین را میلرزاند. لبخند روی لبهای همگان و اشک های سرد روی گونه های تو .عبایت را روی سر میکشی و از کوچه ها عبور میکنی. یک عبور تلخ.شاید تحمل دیدن این صحنه ها آنقدر برایت دشوار است که ندیدنشان را ترجیح میدهی. و سخت تر از همه آنکه امروز جمعه است. روزی که قولش را داده بودی. هزار سال میگذرد و هزاران جمعه. هزار جمعه و هنوز آن سیصد و سیزده نفر جور نشده است... انتظار چقدر سخت است این را باید از تو پرسید؟ ای کاش تو هم یک زینب داشتی. زینبی که غمخوارت میشد. زینبی که سنگ برادر را به سینه میزند. کاش عباسی داشتی تاحداقل در این هلهله و شور وهیاهو دلت را به او خوش میکردی. یک روز هم جمعه بود و فکر همه درگیر دِربی. شوق و ذوق همه گرفتن بلیط برای آمدن به ورزشگاه و استرسشان کم آمدن بلیط و جاماندن از بقیه. دریغ از آنکه هیچ یک نمیدانند جاماندن از غافله عشق یعنی چه؟ توی این وضعیت کمتر کسی به فکر تو میماند کمتر کسی ذکر لبش «یامهدی ادرکنی» ست. توی این شوق و شور هیجان فوتبال، شاید آمدنت خوشی‌هایشان را برهم زند! یعنی میتوان لذتی که در دیدن توست را به دیدن فیلم ها وعکس هایی که دشمنانت ساخته اند وعمل به برنامه هایشان فروخت؟ دیدن روی ماه تو یا هوس و وسوسه شیطان؟ به راستی که قدر تورا فقط کودکی میداند که مشق شبش به جای الف، ب و بابا آب داد خمپاره و گلوله و بابایی که رفت وآغوش گرم مادرانه ای که دیگر نیست شده! قدر تورا تنها مادری میداند که پیشانی خونین پسرش را درآغوش گرفته میبوسد و انتقام خون شهیدش را به تو واگذار میکند! ای کاش دعاهایمان ادعا نبود که اگر چیزی بیش از این بود امروز تیتر رسانه ها بجای نرخ دلار و سکه و گرانی و یا حمله انتحاری و کشته شدن صدها زن و کودک این بود!👇👇👇👇          «یوسف زهرا آمـــــــــــد!» @HoseinDarabi @hekayate_deldadegi
بیایید کمی مثل "آقا ابراهیم" شویم ... @hekayate_deldadegi
آنان همہ از تبار باران بودند رفتنــد ولے ادامہ دارند هنــوز ... #ظهرتون_منور_به_لبخند_شهدا @hekayate_deldadegi
🍃 شهید بزرگوار احمدعلی نَیِّری 🍃 @hekayate_deldadegi
🌷" ابراهیم هادی دیگر "🌷
🍃 شهید بزرگوار احمدعلی نَیِّری 🍃 #قسمت_اول #بیوگرافی_شهید @hekayate_deldadegi
🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 بیوگرافی شهید احمد علی نَیِّری محل تولد : روستای آینه ورزان دماوند تاریخ تولد : 29 تیر 1345 محل شهادت : درطی عملیات والفجر هشت ، اروندرود تاریخ شهادت : 27 بهمن 1364 محل دفن : گلزار شهدای تهران، قطعه ۲۴ ، ردیف ۲۶ ، شماره ۳۲ تابعیت : ایرانی جنگ‌ها : جنگ ایران و عراق همسر : مجرد فرزند : ندارد 📚 منبع: هیئت فاطمیون پیشوا، www.Fatemiun-Pishva. @hekayate_deldadegi 🍃 کانال شهید ابراهیم هادی 🍃 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
#شهیدانه #معرفی_شهید_ابراهیم |•🍃 این قسمت: حجاب 🍃•| @hekayate_deldadegi
🌷" ابراهیم هادی دیگر "🌷
#شهیدانه #معرفی_شهید_ابراهیم |•🍃 این قسمت: حجاب 🍃•| @hekayate_deldadegi
📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚 # برشی از کتاب سلام بر ابراهیم ۲ : خواهر بزرگوار شهید 📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖 ... حجاب ... وقتی میخواستیم از خانه بیرون برویم خیلی دوستانه میگفت : " چادر برای زن یک حریم است. یک قلعه و یک پشتیبان است. از این حریم خوب نگهبانی کنید." طوری دلیل می آورد که واقعا قبول می کردیم. یکبار زمانی که سن من کم بود میخواستم جوراب رنگی بپوشم و از خانه بیرون بروم. ابراهیم غیر مستقیم گفت: " حریم زن با چادر حفظ میشود ،حالا اگر جوراب رنگی به پا کنی، باعث میشود که جلب توجه کنی و حریم چادر هم از بین برود‌‌. جوراب رنگی جلوی نامحرم جلب توجه میکند و ... " میگفت : " اگر خانم ها حریم رابطه با نامحرم را حفظ کنند ، خواهید دید که چقدر آرامش خانواده ها بیشتر میشود . صدای بلند در پیش نامحرم ،مقدمه آلودگی و گناه رافراهم میکند. اگر حریم ها رعایت شود، نامحرم جرات ندارد کاری انجام دهد. " همیشه میگفت : " به حجاب احترام بگذارید که حفظ آرامش و بهترین امر به معروف برای شماست ... " 📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚 🍃 کانال شهید ابراهیم هادی 🍃 @Ebrahimhadibot @hekayate_deldadegi
🍃🌸 علمدار 🌸🍃 #قسمت_سی و هشتم
🌷" ابراهیم هادی دیگر "🌷
🍃🌸 علمدار 🌸🍃 #قسمت_سی و هشتم
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 و نشیب ها :همسر شهید هر كسي اول زندگي با سختيهايي روبه‌رو است. اصلًا شروع هر زندگي با سختي است. اختلاف سليقه هايي وجود دارد كه البته عادي است؛ چون دو نفري كه با هم ازدواج ميكنند از دو فرهنگ و خانوادة متفاوت هستند. موضوع مهم اين است كه در اين مواقع دو نفر خود را به طبع يكديگر در آورند. به خصوص اگر همسر روحيه اي مانند سيد داشته باشد. حقوق پاسداري او كم بود. از آن حقوق بايد اجاره خانه ميداديم، امورات خانه را هم ميگذرانديم. سيد بسيار انفاق ميكرد. اگر هم نميتوانست كمك مالي به كسي كند، از لحاظ فكري ياري ميرساند. به او ميگفتم: »آقا، تعادل را رعايت كنيد.« ميگفت: »خداوند خودش روزي رسان است بايد انفاق كنيم، حتي اگر زياد هم نداشته باشيم.« حقيقتًا پولي كه سيد به خانه ميآورد بركت داشت. اگر مسئله و مشكلي پيش ميآمد، به من نميگفت. علت را كه ميپرسيدم ميگفت: »زنها انسانهاي حساس و با عاطفه اي هستند، نميخواهم ذهن شما را درگير كنم و باعث ناراحتي شما شوم.« در برابر مشكلات و گرفتاريها منطقي برخورد ميكرد. بهترين راه حل را انتخاب ميكرد. هر گاه فكرش به جايي نميرسيد، به مسجد جامع ميرفت و دو ركعت نماز ميخواند و از خدا كمك ميگرفت. ميگفت: »اگر به مشكلي برخورد كردي، بهترين راه اين است كه نماز بخواني و از خدا كمك بگيري و توسل داشته باشي. آنوقت خدا هم راه را به شما نشان ميدهد.« سخت ترين لحظات زندگي زماني بود كه بيمار ميشد. ماه دي، ماه عجيبي بود جالب آنكه يازدهم دي روز تولدش بود.در ديماه ازدواج كرديم و دخترمان هم هشتم دي به دنيا آمد و سيد در يازدهم دي شهيد شد. آخرين بار كه مريض شد وقتي بود كه از مراسم دعاي توسل برميگشت. بیشتر وقتها ساعت دوازده شب برميگشت. آن شب با حال عجيبي به خانه برگشت. به او گفتم: »امشب چه خبر شده؟« گفت: »احساس عجيبي دارم.« تا به حال او را اينگونه نديده بودم ميگفت: »آقا امضا كردند. ديگر دارم ميرم.« بعد گفت به يكي از دوستانش زنگ بزنم و بگويم كه با او كار دارد. نزديك صبح، خيلی تب كرده بود. ميخواستم مرخصي بگيرم كه او قبول نكرد. گفت: »دوستم مي آید و مرا به دكتر ميرساند.« قبل از آنكه دوستش او را به بيمارستان ببرد، غسل شهادت كرد. به او هم گفته بود: »آقا آمده و پرونده ام را امضا كرده!« وقتی ميخواستند او را به بیمارستان ببرند ميگفت: »این آخرین باری است که شما را اذیت ميکنم.« يك هفته بعد هم شهيد شد. هميشه به خودم دلداري ميدادم. همان سال اول ازدواج ميگفتم: »انشاالله پنجاه سال با هم زندگي ميكنيم. اما سيد ميگفت: ”بگذار حالا پنج سال با هم باشيم، بقيه اش طلبت.“« هيچ وقت فكر نميكردم اينقدر سریع از پيش ما برود. زهرا پنج سال بيشتر نداشت كه پدرش شهيد شد. براي او شهادت پدرش ناباورانه بود. بهت را ميتوانستم در چشمانش ببينم. براي پدرش خيلي دلتنگي ميكرد. عيدها كه ميشد گريه ميكرد. زهرا قبل از امتحاناتش سر مزار پدرش ميرفت و از او كمك ميگرفت. به او ميگفت: »من تلاش ميكنم ولي پدر، تو هم براي من دعا كن.« 👈صلوات 🍃کانال شهید ابراهیم هادی🍃 ✨@hekayate_deldadegi
در حدیثی از "امیرالمؤمنین(علیه السّلام)" هم ردیف "مجاهد فی سبیل الله" 🚒روز آتش نشانی و ایمنی گرامی باد شادی ارواح طیبه صلوات @tafahoseshohada @hekayate_deldadegi
از شهدا به جامانده ها هنوز هم شهادت مےدهند اما بہ "اهل درد" نه بے خیال ها فقط دم زدن ازشهـدا افتخار نیست باید زندگےمان بوی شـهدا بگیرد #ظهرتون_شهدایی @hekayate_deldadegi
#پست_سیاسی شکل گیری حلقه های اولیه زنجیره انسانی #نه_به_FATF روبروی مجلس شورای اسلامی توسط دانشجویان و تعدادی از نمایندگان
🌷" ابراهیم هادی دیگر "🌷
#پست_سیاسی شکل گیری حلقه های اولیه زنجیره انسانی #نه_به_FATF روبروی مجلس شورای اسلامی توسط دانشجو
👈همینقدر بدونید که : ملاک عمل FATF برای مقابله با سازمان های تروریستی، لیست SDN آمریکاست، که داخل این لیست مثلا سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و سردار سلیمانی به عنوان تروریست معرفی شدند و دولت باید پس از پیوستن به FATF اینهارو تحریم کنه و در صورت اعلام تحویل هم بده حالا همه این ها یه طرف این دو مورد هم 1 طرف اول اینکه مشاور وزارت خزانه داری آمریکا شده رئیس FATF و دوم اینکه عربستان سعودی عضو ناظر این کارگروه هست😂 حالا دیگه خودتون تا آخر خط رو بخونید @hekayate_deldadegi
🌸 ظهر است و چه دعایی زیباتر از صلوات.... به رسم یک #قرار روزانه 5صلوات جهت تعجیل در امر فرج و ظهور "ان شاءالله" 🌹به نیت شهید_محسن_حججی و #شهید_ابراهیم_هادی🌹 🆔 @hekayate_deldadegi
🍃 شهید بزرگوار احمدعلی نَیِّری 🍃 #قسمت_دوم #سجده_بین_زمینُ_آسمان @hekayate_deldadegi
🌷" ابراهیم هادی دیگر "🌷
🍃 شهید بزرگوار احمدعلی نَیِّری 🍃 #قسمت_دوم #سجده_بین_زمینُ_آسمان @hekayate_deldadegi
🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 🍃 شهید احمدعلی نَیِّری 🍃 روای : "استاد برجسته ی اخلاق آقای حق شناس (ره)" "او" یکی ازشاگردان خاص "آیت الله حق شناس" بود.آن هنگام که این استاد برجسته اخلاق ،برای تشییع پیکر احمد علی به مسجد امین الدوله آمده بودند کرامات وخاطرات عجیبی از این بنده مخلص خدا بیان کرده ودر باره ایشان اظهار داشتند: "آه آه ،آقا،در این تهران بگردید ببینید کسی مانند این احمد آقا پیدا می شود یا نه؟!" ایشان در مجلسی که بعد از شهادت احمد علی  داشتند بین دونماز ،سخنرانیشان را به این شهید بزرگوار اختصاص داده وبا آهی از حسرت که در فراق احمد بود بیان داشتند: "این شهید را دیشب در عالم رویا دیدم .از احمد پرسیدم چه خبر؟به من فرمود:تمام مطالبی که (از برزخ و...)می گویند حق است .از شب اول قبر وسوال و...اما من را بی حساب وکتاب بردند.رفقا ،"آیت الله بروجردی(ره)" حساب وکتاب داشتند .اما من نمی دانم این جوان چه کرده بود.چه کرد که به اینجا رسید!" سپس در همان شب ایشان به همراه چند نفر از دوستان به سمت منزل احمد اقا که در ضلع شمالی مسجد امین الدوله در چهار راه مولوی بود رهسپار شدند.در منزل این شهید بزرگوار روبه برادرشان اظهار داشتند: "من یک نیمه شب زودتر از ساعت نماز راهی مسجد شدم .به جز بنده وخادم مسجد ،این شهید بزرگوار هم کلید مسجد را داشت.به محض اینکه در را باز کردم دیدم شخصی در مسجد مشغول نماز است .دیدم که یک جوانی در حال سجده است .اما نه روی زمین !بلکه بین زمین وآسمان مشغول تسبیح حضرت حق است.جلوتر که رفتم دیدم احمدآقا است.بعد که نمازش تمام شد پیش من امد وگفت تا زنده ام به کسی حرفی نزنید.." بعد از تایید حضرت آقا بود که برخی از نزدیک ترین دوستان ایشان لب به سخن گشودند واز کرامات احمد آقا هر انچه که دیده بودند را نقل کردند... 📚منبع: سایت سردار خیبر ۱۳۳۴، sardarekheybar1334.blogfa.com @hekayate_deldadegi 🍃 کانال شهیدان ابراهیم هادی و محسن حججی 🍃 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
🍃🌸 علمدار 🌸🍃 #قسمت_سی و نهم
🌷" ابراهیم هادی دیگر "🌷
🍃🌸 علمدار 🌸🍃 #قسمت_سی و نهم
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 رهروان امام خمینی ره :جمعی از دوستان خیلی ساده و با اخلاص ميخواند. سوز درونی او در صدایش تأثیر گذاشته بود. رفته‌رفته در مداحی مسلط شد. بیشتر ادعیه و زیارتها را در همان دوران جنگ حفظ کرد. وقتی به مرخصی ميآمد به همراه دوستان رزمنده به منازل شهدا ميرفت. با قرائت دعای توسل و کمیل، یاد رفقای خود را زنده نگه ميداشت. با پایان جنگ این روند ادامه داشت. کم‌کم جمعیت هیئت زیاد شد. پس از ارتحال ملکوتی امام; به همراه دوستان مسجد جامع، هیئت رهروان امام; را راه‌اندازی کردند. منازل شهدا کفاف جمعیت شرکت‌کننده را نميداد. بنابراين بیت الزهرا س در محله ششصد دستگاه محل تشکیل جلسات هیئت شد. مدتی بعد هم، محل ساختمان فعلی هیئت در روبه‌روی امامزاده یحیی انتخاب و خریداری شد. ٭٭٭ سید یکی از مداحان خوش صدا و با اخلاص بود که مردم بسیار به او علاقه داشتند. خیلیها سید را از مداحی در بیت الزهراس ميشناختند. یک بار به طور اتفاقی پشت سرش به سمت هیئت ميرفتم. متوجه شدم از مسیر مستقیمی که به بیت الزهراس ميرسيد، حرکت نميکند! دائم از کوچه پس کوچه‌ها عبور ميکرد. کلاه وکاپشن را روی سرش کشیده بود. سعی ميکرد تا آنجا که ميشد در دید مردم نباشد. برای من عجیب بود. اما ميدانستم سید به اخلاص خیلی اهمیت ميدهد. علاقه‌ای نداشت که مردم او را به هم نشان بدهند و بگویند ... ٭٭٭ رفتم هیئت رهروان امام; تا بلکه ... مجلس خیلی با حال و با صفایی بود. اما آنچه ميخواستم نشد! بعد از مراسم رفتم جلو و مداح هیئت را پیدا کردم. ميگفتند نامش سید مجتبی علمدار است. گفتم: »آقا سید من یه سؤال دارم.« جلوتر آمد. گفتم: »من هر هیئتی که ميروم، وقتی روضه ميخوانند و مداحی ميکنند، اصلًا گریه‌ام نميگیرد. چه کارکنم!؟« سید نگاهی به من کرد وگفت: »در این مراسم هم که من خواندم باز گریه ات نگرفت؟« گفتم: »نه! اصلًا گریه ام نگرفت.« رفت توی فکر. بعد با لحن خاصی گفت: »ميدونی چیه!؟ من گناهانم زیاده. من آلوده ام. برای همین وقتی ميخوانم اشک شما جاری نميشود. سید این حرف را خیلی جدی گفت و رفت.« من تعجب کردم. تا آن لحظه با هر یک از بزرگان که صحبت کرده بودم و همین سؤال را از آنها پرسیدم، به من ميگفتند: »شما گناهانت زیاد است. شما آلوده ای برو از گناهان توبه کن .آنوقت گریه ات ميگیرد؟!« البته من ميدانستم که مشکل از خودم است اما شک نداشتم که این کلام آقا سید، اخلاص و درون پاک او را ميرساند. از آنوقت مرتب به هیئت رهروان ميرفتم، خداوند نیز به من لطف کرد و موقع مداحی سید اشک من جاری بود. 👈صلوات 🍃کانال شهید ابراهیم هادی🍃 ✨@hekayate_deldadegi