فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با "امام حسین(علیه السّلام)" حرف بزن ... 😭😭
تا انتها ببینید لطفا
پیشنهاد ویژه 😔🕊
AUD-20201006-WA0078.
11.52M
#پیشنهاد_ویژه😔
گفتم محرم که بیاد
واست قیامت میکنم
گفتم که هر جا که باشم
اونجا رو هیئت میکنم
من همه خونوادمو
نذر "رقیت(س)" میکنم
🎙 بانوای: محمدحسین پویانفر.
Pooyanfar315
@hekayate_deldadegi
🏴 دمی با " آقا ابراهیم هادی "
#برای_دوست_شهیدم
🕯 @hekayate_deldadegi
🌷" ابراهیم هادی دیگر "🌷
🏴 دمی با " آقا ابراهیم هادی " #برای_دوست_شهیدم 🕯 @hekayate_deldadegi
🍃🌸🍃
دمی با " آقا ابراهیم هادی "
#مداحی
"هر كس براي مصائب ما گريه كند و ديگران را بگرياند هر چند يك نفر باشد اجر او با "خدا" خواهد بود و هر كه در مصيبت ما چشمانش اشكآلود شود و بگريد "خداوند" او را با ما محشور خواهد كرد". مستدركالوسائل ج1 ص386
"ابراهیم" در دوران دبيرستان به همراه دوستانش هيئت جوانان وحدت اسلامي رو راهاندازي کرد و منشاء خير، براي بسياري از دوستان شد. بارها نيز به دوستانش توصيه ميكرد كه براي حفظ روحيه ديني و مذهبي از تشكيل هيئت در محلهها غافل نشويد آن هم هيئتي كه سخنراني محور اصلي آن باشد. يكي از دوستانش نقل ميكرد كه:" سالها پس از شهادت ابراهيم در يكي از مساجد مشغول فعاليت فرهنگي بودم. روزي در اين فكر بودم كه با چه وسيلهاي ارتباط بچهها را با مسجد و فعاليتهاي فرهنگی حفظ كنيم كه همان شب، ابراهيم را در خواب ديدم. تمامي بچههاي مسجد را جمع كرده بود و ميگفت: "از طريق تشكيل هيئت بچهها را حفظ كنين" و بعد در مورد نحوه كار توضيح ميداد. ما هم اين كار را انجام داديم. ابتدا فكر نميكرديم كه بتوانيم موفق شويم. ولي باگذشت سالها هنوز ازطريق هيئت هفتگي با بچهها ارتباط داريم. مرام و شيوه "ابراهيم" در برخورد با بچههاي محل نيز به اين صورت بود كه، پس از جذب به ورزش، آنها را به سوي هيئت و مسجد سوق ميداد و ميگفت:"وقتي دست بچهها رو تو دست "امام حسين (علیه السّلام)" قرار بگيره مشكل حل ميشه و خود آقا نظر لطفش رو به اونها خواهد داشت". "ابراهيم" از همان دوران دبيرستان شروع به مداحي كرد، بدون هيچ تكلفي ميخواند، و بقيه را هم به خواندن و مداحي كردن ترغيب ميكرد. هر هفته در هيئت جوانان وحدت اسلامي به همراه "عبدالله مسگر" حضور داشت و مداحي ميكرد. اين مجموعه چيزي فراتر از يك هيئت بود و در رشد مسائل اعتقادي و حتي سياسي بچهها بسيار تأثيرگذار بود. دعوت از علمائی نظير "علامه محمدتقي جعفر(ره)" و "حاج آقا نجفي" و دعوت از شخصيتهاي سياسي، مذهبي جهت صحبت از فعاليتهاي اين هيئت بود. لذا مأموران ساواك روي اين هيئت دقت نظر خاصي داشتند و چند بار جلوي تشكيل جلسات آن را گرفتند. "ابراهيم" ، مداحي را از همين هيئت و همچنين هنگامي كه ورزش باستاني انجام ميداد آغاز كرد. در دوران انقلاب و بعد از آن هم به اوج خود رسيد. اما نكته مهمي كه رعايت ميكرد اين بود كه ميگفت: "براي دل خودم ميخونم و سعي ميكنم بيشتر خودم استفاده كنم و نيت غيرخدايي رو در مداحي وارد نكنم". يكبار روي موتور به زيبايي شروع به خواندن اشعاري براي "حضرت زهرا (سلام الله علیها)" نمود كه خيلي جالب و سوزناك بود. از ابراهيم خواستم كه شب توي هيئت همون اشعار رو به همان سبك بخونه ولي زير بار نرفت و گفت: "اينجا مداح دارن. منم كه اصلاً صداي خوبي ندارم، بيخيال شو..." اما ميدونستم هر وقت چيزي بوي غير"خدا" بده، يا باعث مطرح شدنش بشه ترك ميكند. در مداحي عادات جالبي داشت. به بلندگو، اكو و ... مقيد نبود. بارها ميشد كه بدون بلندگو ميخواند. در عروسيها و در عزاها هر جا ميديد وظيفهاش خواندن است ميخواند. اما اگر ميفهميد به غير از او مداح ديگري هست نميخواند و بيشتر به دنبال استفاده بود. توي سينهزني هم خيلي محكم سينه ميزد و ميگفت: "اهل بيت همه وجودشان را براي اسلام دادن، ما همين سينهزني را كه ميتونيم انجام بدیم ، بايد خوب باشه. " در عزاداريها حال خوشي داشت. خيليها با وجود "ابراهيم" و عزاداري و گريههای او شور و حال خاصي پيدا ميكردن. "ابراهيم" هر جايي که بود اونجا رو كربلا ميكرد، گريهها و نالههاي "ابراهيم" شور عجيبي ايجاد ميكرد كه نمونه آن در اربعين سال 1361 در هيئت "عاشقان حسين(علیه السّلام)" بود. بچههاي هيئتي هرگز اون روز رو فراموش نميكنن. ابراهيم ذكر "حضرت زينب (سلام الله علیها)" رو ميگفت و شور و حال عجيبي به مجلس داده بود. بعد هم از حال رفت و غش كرد. آن روز حالتي در بچهها پيدا شدكه ديگر نديديم و مطمئن هستيم به خاطر سوز دروني و نَفَس گرم "ابراهيم"، مجلس اينگونه متحول شده بود. در مورد مداحي هم حرفاي جالبي ميزد، ميگفت:" مداح بايد آبروي اهل بيت رو توي خوندنش حفظ كنه و هر حرفي نزنه، اگه هم توي مجلسي شرايط مهيا نبود نبايد روضه بخونه" هيچوقت خودش رو مداح حساب نميكرد ولي هر جا كه ميخواند شور و حال واقعي رو ايجاد ميكرد. "ذكر شهدا" رو هم هيچ وقت فراموش نميكرد چند بيت شعر آماده كرده بود كه "اسم شهدا" عليالخصوص "اصغر وصالي و علي قرباني" رو ميآورد و در بيشتر مجالس ميخواند.
📚منبع:نرم افزار برای دوست شهیدم
#سلام_بر_ابراهیم1
@hekayate_deldadegi
اربعین "حسینی(علیه السّلام)" در گلزار شهدا به یاد "شهید ابراهیم هادی" و بقیه شهدا ...
جای جای شهر من از "خاطراتت" پر شده است
راه رفتن بعد "تو" از هر مسیری مشکل است
#ارسالی_کاربر_گرامی
#ممنون_زیارت_قبول
@hekayate_deldadegi
اربعین "حسینی(علیه السّلام)" در گلزار شهدا به یاد "شهید ابراهیم هادی" و بقیه شهدا ...
🌹همه اجرها در گمنامی است...
#ارسالی_کاربر_گرامی
#ممنون_زیارت_قبول
@hekayate_deldadegi
امشب تمام عاشقان را دست به سر کن
یک امشبی با من بمان ، با من سحر کن
شب رو دوست دارم
اگر هم قدم بشی با شهیدت خیلی قشنگ ترم هست اونم وقتی مقصد عشقه ❤️❤️
#اربعین_98
@hekayate_deldadegi
☕️ یک فنجان کتاب
.
در پیاده روی اربعین کتاب دستش بود..
.
..قبل از سحر که بیدار میشدیم، میدیدیم رختخواب محسن مرتب و منظم شده و رفته حرم.
.
پ.ن
کلا کاری به کسی نداشت، اگه کسی پابه پاش میومد دمشم گرم، اگرم ن، مایوس نمیشد، از کوچک ترین چیزی که موجب پیشرفت معنویش بشه غافل نمیشد که نکنه اجر شهادتو ازش بگیرن؛
.
و"خدا" عاشق "او" شد.
برشی از کتاب #سربلند
.
┄┅─✵🕊✵─┅┄
@modafe_haram_shahid_hojaji
@hekayate_deldadegi
┄┅─✵🌹✵─┅┄
🖤👑
ازدخترمحجبہپرسیدن:
نظرتراجعبہحجاب
وچادرچیہ؟!🤔
گفت؛وقتیازجای شلوغی میخوایمردبشیم،مردمراه روبرامونبازمیکنن...😅
ماهممثلملکہهاردمیشیم😌👑
#چادرانہ
•┈•✾•┈•🕊•┈•✾•┈•
🌹 معرفی شهدای تازه تفحص شده ی خان طومان 🌹
قسمت اول : "شهید محمد بلباسی"
🍃 شهیدی که در گمنامی کار کرد و نامدار شد 🍃
"محمد بلباسي" اول فروردين 1358 به عنوان فرزند چهارم خانواده بلباسي در قائمشهر متولد شد. او پس از گذراندن دوران تحصيل و دانشجويي در رشته متالوژي دانشگاه مشهد به زادگاهش بازگشت .
شهيد بلباسي چند سالي براي كمك به پدرش در مغازه تعميرات لوازم كارگري كرد و اين حس نوعدوستي و كمك به ديگران در 17 فروردين سال 95 براي كمك به مردم سوريه و مقابله با داعشي ها تدام يافت .
او در 16 ارديبهشت همان سال به همراه 12 شهيد مدافع حرم در منطقه خان طومان سوريه به دست تكفيري ها به شهادت رسيد .
فاطمه ، حسن ، مهدي و زينب چهار يادگار اين شهيد هستند كه زينب فرزند آخر وي 6 ماه بعد از شهادت پدر متولد شد .
👈 ادامه در پست بعدی...
🌹 معرفی شهدای تازه تفحص شده ی خان طومان 🌹
قسمت اول : شهید محمد بلباسی
✅ از جمله خدمات این شهید بزرگوار :
🔰 تشکیل نخستین تیم اردوی جهادی با عنوان "علمدار" با حضور دانشجویان برای خدمت به متاطق محروم.
🔰 ایشان مبتکر تشکیل تیم "خادمان شهدای مازنداران" بود.
🔰 فعالیت درخشان سه ساله "شهید بلباسی" به عنوان مسئول اردوهای راهیان نور.
🔰 پایه گذاری صندوق خیرخواهانه "امام زمان(عج)" قائمشهر. اين صندوق كه با هدف جمع آوري كمك هاي خيران براي محرومان راه اندازي شد ، هنوز نيز فعاليت خود را ادامه مي دهد .
🌹 به روح بلند امام و شهدا صلوات 🌹
Akbari-ShahadatImamHasanAskari1391[02].mp3
7.11M
مداحی شب شهادت "امام حسن عسگری(علیه السّلام)" 😭😭
#قسمت_اول
پاسخ به سوال رایج اینکه چرا "پیامبر اکرم (ص)" با زنان متعددی ازدواج کردند؟
دقت در این امور به ما می فهماند که ازدواجهای پیامبر نه در پی رفع خواهشهای نفسانی، بلکه در جهت اهداف عالی بود که بیان میشود.
بی شک "پیامبراکرم(ص)" در ازدواجهای متعدد دنبال خوشگذرانیها نبود، چون:
اوّلاً: اگر چنین بود، می بایست در سنین جوانی به این امر مبادرت می کرد، نه در پیری و آن هم در اوضاع سخت و دشوار.
دوم: اگر خوشگذرانی انگیزة "حضرت(ص)" بود، می بایست جهت گیریهایش در گزینش همسر، این ادعا را اثبات کند. "حضرت(ص)" دنبال زنان زیبا و جذّاب از جهت امور همسری و جوانی نبود، حتی به خواستگاری برخی از زنان مانند «امسلمه» رفت و او تعجب نمود دراین سن و سال که کسی حاضر نمی شود با او ازدواج کند، چرا پیامبر دنبال زنان جوان نمی رود و به خواستگاری او کسی را فرستاده است.
"علامة طباطبایی(ره)" در این باره می نویسد: داستان تعدّد زوجات "پیامبر(ص)" را نمی توان بر زن دوستی و شیفتگی آن حضرت نسبت به جنس زن حمل نمود، چه آن که برنامه ازدواج آن "حضرت(ص)" در آغاز زندگی که تنها به "حضرت خدیجه(سلام الله علیها)" اکتفا نمود و هم چنین در پایان زندگی که اصولاً ازدواج بر او حرام شد، منافات با بهتان زندوستی آن حضرت دارد.
📚منبع: سایت پاسخگو
@hekayate_deldadegi
📺 محورهای بیانات "مقام معظم رهبری(مدظله العالی)" در روز ۱۳ آبان
@hekayate_deldadegi
عاشقم مثل همان دختر اصلاح طلب
که شده عاشق فرمانده ی گردان بسیج 😁💘
#شعر_بسیجانه 😜