eitaa logo
🌷" ابراهیم هادی دیگر "🌷
219 دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
705 ویدیو
24 فایل
🍃بسم رب شهدا والصدیقین🍃 +إمروز فضاے مجازے میواند ابزارے باشد براے زدݩ در دهان دشمن..[• إمام خامنهـ اے•]😊 ↶ فضیلٺ زندهـ نگهـ داشتن یاد و خاطرهـ ے شہدا ڪمتر از شهادٺ نیسٺ.+حضرٺ آقـا 🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بی غم تو بیمارم آقا بیمارم💔 🌹🌸 "شهید بزرگوار آقامهدی زین الدین : هرگـاه شب جمعه "شهـدا" را يـاد ڪنید، آنها شمـا را نزد "اباعبدالله(علیه السّلام)" یاد مے ڪننـد." 🌷 ☑️ "سلام بر ابراهیم" @hekayate_deldadegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بی غم تو بیمارم آقا بیمارم💔 🌹🌸 "شهید بزرگوار آقامهدی زین الدین : هرگـاه شب جمعه "شهـدا" را يـاد ڪنید، آنها شمـا را نزد "اباعبدالله(علیه السّلام)" یاد مے ڪننـد." 🌷 ☑️ "سلام بر ابراهیم" @hekayate_deldadegi
همه چیز دست "خداست" رابطه عاشقانه‌ای با "خدا" داشت. این را از صحبت‌های خصوصی‌اش می فهمیدم. من از بقیه نیروهای رزمنده کوچکتر بودم. غیر مستقیم مرا نصیحت می کرد. یکبار به من گفت: "خدا، خدا، خدا" . همه چیز دست "خداست" . تمام مشکلات بشر به خاطر دوری از "خداست" . ما باید مطیع محض باشیم. "او" از سود و زیان ما خبر دارد. هر چی گفته باید قبول کنیم. خیر و صلاح ما در همین است. بعد به من گفت:این آیه رو ببین،چقدر "خدا" قشنگ با ما حرف زده. آدم می خواد از خوشحالی فریاد بزنه: " ﷽ " "اَلَیسَ اللّهُ بِکَاف عَبدَهُ" "آیا خدا برای بنده‌اش کافی نیست؟" 🍃 زمر-36🍃
" ﷽ " ساعت سه عصر مسابقه شروع شد. پنج نفر که سه نفرشان واليباليست حرفه اي بودند يک طرف بودند، به تنهائي در طرف مقابل. تعداد زيادي هم تماشاگر بودند. ابراهيم طبق روال قبلي با پاي برهنه و پاچه هاي بالا زده و زير پيراهني مقابل آنها قرار گرفت. به قدري هم خوب بازي کرد که کمتر کسي باور ميکرد.بازي آنها يک نيمه بيشتر نداشت و با اختلاف ده امتياز به نفع تمام شد. بعد هم بچه هاي ورزشکار با عکس گرفتند. آنها باورشان نميشد يک رزمنده ساده، مثل حرف هاي ترين ورزشکارها بازي كند. •°[🎖🏐🙆‍♂]•°
"تو" همانی که دلم لک زده لبخندش را ••• 🌺🍃
"شهید بزرگوار آقامهدی زین الدین : هرگـاه شب جمعه "شهـدا" را يـاد ڪنید، آنها شمـا را نزد "اباعبدالله(علیه السّلام)" یاد مے ڪننـد." 🌷
"شهید بزرگوار آقامهدی زین الدین : هرگـاه شب جمعه "شهـدا" را يـاد ڪنید، آنها شمـا را نزد "اباعبدالله(علیه السّلام)" یاد مے ڪننـد." 🌷
🍃یاری"خداوند" توی بیمارستان بود . خبرنگار آمد بالای سر و پرسید : شما عملیات اخیر را چطور دیدی ؟ گفت : ما هرچه دیدیم عنایت "خدا " بود . ما کاری نکردیم . ما فقط راهپیمایی کردیم و از "خدا " کمک خواستیم . دشمن ، چنان از عظمت رزمندگان ما ترسیده بود که پا به فرار گذاشت . ما این آیه را با تمام وجود لمس کردیم : 🍂 ﷽ 🍂 " اِن تَنصُرُوا اللَّه یَنصُرکُم و یُثَبِت اَقدامَکُم " " اگر ( دین ) "خدا" را یاری کنید ، "او" هم شما را یاری می کند و گامهایتان را استوار میکند ." 🍃 محمد - 7🍃 🌸 @hekayate_deldadegi 🌸
•|•🦋 ایام انقلاب •°• اوايل بهمن بود. با هماهنگي انجام شده، مسئوليت يکي از تيمهاي حفاظت حضرت "امام(ره)" به ما سپرده شد. گروه ما در روز دوازده بهمن در انتهاي خيابان آزادي (منتهي به فرودگاه) به صورت مسلحانه مستقر شد.صحنه ورود خودرو "حضرت امام(ره)" را فراموش نميکنم. پروانه وار به دور شمع وجودي "حضرت امام(ره)" ميچرخيد.  بلافاصلــه پس از عبور اتومبيل ، بچه ها را جمع کرديم. همراه به سمت "بهشت زهرا(سلام‌الله‌علیها)" رفتيم. @hekayate_deldadegi
•|•🦋 ایام انقلاب •°• امنيت درب اصلي "بهشــت زهرا(سلام‌الله‌علیها)" از ســمت جاده قم به ما ســپرده شد. در کنار در ايســتاد. اما دل و جانش در "بهشت زهرا(سلام‌الله‌علیها)" بود. آنجا که "حضرت امام(ره)" مشغول سخنراني بودند. ميگفت: صاحب اين انقلاب آمد، ما مطيع ايشانيم. از امروز هر چه "امام" بگويد همان اجرا ميشود.از آن روز به بعد خواب و خوراک نداشــت. @hekayate_deldadegi
"شهید بزرگوار آقامهدی زین الدین : هرگـاه شب جمعه "شهـدا" را يـاد ڪنید، آنها شمـا را نزد "اباعبدالله(علیه السّلام)" یاد مے ڪننـد." 🌷
"شهید بزرگوار آقامهدی زین الدین : هرگـاه شب جمعه "شهـدا" را يـاد ڪنید، آنها شمـا را نزد "اباعبدالله(علیه السّلام)" یاد مے ڪننـد." 🌷
|°🌺🍃 معلــــــم نمونه °°° در دبيرستان ابوريحان، نه تنها معلم ورزش، بلکه معلمي براي اخلاق و رفتار بچه ها بود.دانش آموزان هم که از پهلواني ها و قهرماني هاي معلم خودشان شنيده بودند شيفته او بودند. 🍃 🌹 🦋 🇮🇷 @hekayate_deldadegi
°°° 🎈🇮🇷 معلـــــم قهرمان 🇮🇷🎈 °°° درآن زمان كه اكثر بچه هاي انقلابي به ظاهرشان اهميت نميدادند با ظاهري آراسته وكت وشلوار به مدرسه مي آمد. چهره زيبا و نوراني، کلامي گيرا و رفتاري صحيح، از "او" معلمي کامل ساخته بود.در کلاســداري بســيار قوي بود، به موقع ميخنديد. به موقع جذبه داشت.زنگهاي تفريح را به حياط مدرسه مي آمد. اکثر بچه ها در كنارآقاي هادي جمع ميشدند. اولين نفر به مدرسه مي آمد و آخرين نفر خارج ميشد و هميشه در اطرافش پر از دانش آموز بود. 🍃 🌹 🦋 🇮🇷 @hekayate_deldadegi
•|•🦋 ایام انقلاب •°• اوايل بهمن بود. با هماهنگي انجام شده، مسئوليت يکي از تيمهاي حفاظت حضرت "امام(ره)" به ما سپرده شد. گروه ما در روز دوازده بهمن در انتهاي خيابان آزادي (منتهي به فرودگاه) به صورت مسلحانه مستقر شد.صحنه ورود خودرو "حضرت امام(ره)" را فراموش نميکنم. پروانه وار به دور شمع وجودي "حضرت امام(ره)" ميچرخيد.  بلافاصلــه پس از عبور اتومبيل ، بچه ها را جمع کرديم. همراه به سمت "بهشت زهرا(سلام‌الله‌علیها)" رفتيم. @hekayate_deldadegi
"شهید بزرگوار آقامهدی زین الدین : هرگـاه شب جمعه "شهـدا" را يـاد ڪنید، آنها شمـا را نزد "اباعبدالله(علیه السّلام)" یاد مے ڪننـد." 🌷
•|•🦋 ایام انقلاب •°• اوايل بهمن بود. با هماهنگي انجام شده، مسئوليت يکي از تيمهاي حفاظت حضرت "امام(ره)" به ما سپرده شد. گروه ما در روز دوازده بهمن در انتهاي خيابان آزادي (منتهي به فرودگاه) به صورت مسلحانه مستقر شد.صحنه ورود خودرو "حضرت امام(ره)" را فراموش نميکنم. پروانه وار به دور شمع وجودي "حضرت امام(ره)" ميچرخيد.  بلافاصلــه پس از عبور اتومبيل ، بچه ها را جمع کرديم. همراه به سمت "بهشت زهرا(سلام‌الله‌علیها)" رفتيم. @hekayate_deldadegi
پـــــــدر🌺 دوران دبستان را به مدرسه طالقاني در خيابان زيبا رفت. اخلاق خاصي داشت. توي همان دوران دبستان نمازش ترك نمیشد. يكبار هم در همان سال هاي دبستان به دوستش گفته بود: باباي من آدم خيلي خوبيه. تا حالا چند بار "امام زمان (عج)" را توي خواب ديده. وقتي هم كه خيلي آرزوي زيارت كربلا داشته،" حضرت عباس (علیه السلام)" را در خواب ديده كه به ديدنش آمده و با او حرف زده. زماني هم كه سال آخر دبستان بود به دوستانش گفته بود: پدرم مي گه، "آقاي خميني" كه شاه، چند ساله تبعيدش كرده آدم خيلي خوبيه. حتي بابام مي گه: همه بايد به دستورات "اون آقا" عمل كنند. چون مثل دستورات "امام زمانه(عج)" می مونه.دوستانش هم گفته بودند: ديگه اين حرف ها رو نزن. آقاي ناظم بفهمه اخراجت ميكنه. شايد براي دوستان شنيدن اين حرف ها عجيب بود. ولي به حر فهاي پدر خيلي اعتقاد داشت. 🌺🍃 🍃 🌺🍃 🎈 @hekayate_deldadegi
"ان شاءالله" فردا همه می آییم هرنفر به نیابت از یک شهید هر قدم به نیابت از یک شهید ... 🌺🍃 @hekayate_deldadegi
"شهید بزرگوار آقامهدی زین الدین : هرگـاه شب جمعه "شهـدا" را يـاد ڪنید، آنها شمـا را نزد "اباعبدالله(علیه السّلام)" یاد مے ڪننـد." 🌷
به جمهوری اسلامی ایران 🌺🍃
به جمهوری اسلامی ایران 🌺🍃
|°🌺🍃 معلــــــم نمونه °°° در دبيرستان ابوريحان، نه تنها معلم ورزش، بلکه معلمي براي اخلاق و رفتار بچه ها بود.دانش آموزان هم که از پهلواني ها و قهرماني هاي معلم خودشان شنيده بودند شيفته او بودند. 🍃 🌹 🦋 🇮🇷 @hekayate_deldadegi
°°° 🎈🇮🇷 معلـــــم قهرمان 🇮🇷🎈 °°° درآن زمان كه اكثر بچه هاي انقلابي به ظاهرشان اهميت نميدادند با ظاهري آراسته وكت وشلوار به مدرسه مي آمد. چهره زيبا و نوراني، کلامي گيرا و رفتاري صحيح، از "او" معلمي کامل ساخته بود.در کلاســداري بســيار قوي بود، به موقع ميخنديد. به موقع جذبه داشت.زنگهاي تفريح را به حياط مدرسه مي آمد. اکثر بچه ها در كنارآقاي هادي جمع ميشدند. اولين نفر به مدرسه مي آمد و آخرين نفر خارج ميشد و هميشه در اطرافش پر از دانش آموز بود. 🍃 🌹 🦋 🇮🇷 @hekayate_deldadegi
"شهید بزرگوار آقامهدی زین الدین : هرگـاه شب جمعه "شهـدا" را يـاد ڪنید، آنها شمـا را نزد "اباعبدالله(علیه السّلام)" یاد مے ڪننـد." 🌺🍃