eitaa logo
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
1.4هزار دنبال‌کننده
569 عکس
153 ویدیو
28 فایل
حکمت قرآنی در اندیشه فیلسوفان انقلاب اسلامی: امام خمینی علامه طباطبایی شهیدان مطهری، بهشتی، صدر آیات علامه جعفری، مصباح یزدی، جوادی آملی و امام خامنه ای
مشاهده در ایتا
دانلود
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
📌 تغییر منطق اجتهاد خطر است مشکل اندیشه‌ی آقای سید محمد مهدی میرباقری و جریانهای وابسته به ایشان، ف
📌 نقد و پاسخ: یکی از مروجان دفتر فرهنگستان، در جایی نسبت به مطالب اخیر کانال امتداد ... و تحلیل چرایی تخریب آقای میرباقری توسط اصلاح طلبان، نوشته است: 🛑 نقد: 👌 الان در این موج هجمه و تخریب استاد میرباقری توسط رسانه‌های معلوم الحال خارجی و داخلی ، ایشان کدام طرف ایستاده اند؟ ایشان که داعیه دار عقلانیت انقلابی هستند نمی دانند یا از رهبری نشنیده اند که حرف حق هم اگر پازل دشمن را تکمیل کند باطل است و نباید گفت؟ ❇️پاسخی که نوشتم: در دعوای چپ و راست، نه طرف چپ هستم و نه راست بلکه قطعا در طرف حق و طریق وسطی (امام و رهبری) ایستاده ایم و جلوی انحراف عقلانیت انقلاب را می گیریم ، انحرافی که با نقشه ای که اصلاحات طراحی کرده است. باید با بصیرت در هیچ کدام از دوطرف نماند و طریق صحیح که عقلانیت فقاهتی و حکمی انقلاب است را معرفی کرد. https://eitaa.com/hekmat121/2009
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
📌 تغییر و تغایر در گفتمان انقلاب ⏹ بخش ۳۰ از ۵۰ 🔹بازرگان در تحلیل عشق و پرستش به جمله «انما الحیو
📌 ادامه مباحث تغییر و تغایر در گفتمان انقلاب اسلامی خداوند متعال توفیق دارد که ۳۰ یادداشت با عنوان «تغییر و تغایر در گفتمان انقلاب» با هدف جریان شناسی در ایران معاصر نوشته شود تا مقدمات تاریخی و فلسفی فهم جریان از دهه شصت تا امروز فراهم شود. اما به جهت رقابت‌های انتخاباتی ریاست جمهوری و ضرورت ورود در آن عرصه، به طور موقت مباحث متوقف و به بعد از انتخابات موکول شد. با توجه به تأکیدات مکرر برخی از استادان عزیزم و مخاطبان گرامی بر ادامه آن مباحث، ان‌شاءالله از فردا ادامه ی مجموعه یادداشت‌های تغییر و تغایر خدمت همه عزیزان تقدیم خواهد شد و در ضمن یادداشت‌های آینده، بسیار از پرسش‌ها و اشکالات وارده پاسخ داده خواهد شد. بمنه و کرمه سید مهدی موسوی ۳۰ تیر ۱۴۰۳ https://eitaa.com/hekmat121/2010
📌 عبرت از تقابل سازی دهه شصت و ماهی گیری دهه هفتاد 🔹در دهه شصت توسط عبدالکریم سروش و رضا داوری اردکانی یک تقابل عاریتی در جبهه انقلاب شکل گرفت که دود آن به چشم جبهه انقلاب رفت. سروش با بهره‌گیری از قدرت ادبیات و رسانه به برجسته کردن چهره غرب‌ستیزانه ی رضا داوری اردکانی پرداخت و با نقد آرا و اندیشه‌های غرب‌ستیزانه وی توانست از سویی جمعی از بدنه انقلابی و اجتماعی را با خود همراه کند و از سوی دیگر توانست، بدنه‌ای از انقلابیون را ذیل رضا داوری اردکانی و سوره‌ی مهر، هویت دهد چرا که آنان با دفاع از رضا داوری احساس می‌کردند که از اندیشه و جریان اصیل انقلابی و استکبار ستیزی دفاع می‌کنند غافل از این که عبدالکریم سروش و پیروان او در کیهان فرهنگی و کیان چنین وانمود کند که عموم حزب‌اللهی‌ها ضد علم، ضد غرب و ضد پیشرفت هستند و عامل مشکلات و عقب‌ماندگی‌های جامعه این طیف فکری است. 🔸گرداب دهه شصت، در دهه هفتاد موجب شد که جریانی به اسم «جامعه مدنی»، «اصلاحات»، «تنش‌زدایی» در مخالفت با جبهه‌ی انقلاب شکل بگیرد و انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۷۶ را پیروز شود و انحرافاتی را در روند رو به جلوی جمهوری اسلامی به وجود آورد که از نتایج آن فتنه ۷۸ و فتنه ۸۸ و همچنین فتنه ۱۴۰۱ بود. 🔹انتخابات ۱۴۰۳ کم شباهت به آن ایام ندارد. با این تفاوت که رضا داوری اردکانی، امروز در همان طرفی ایستاده که شاگردان عبدالکریم سروش ایستاده‌اند و همان سخنانی را تکرار می‌کند که آنها ساخته و پرداخته‌اند. 🔸طیف اصلاحات و اعتدال و حوالت‌خواه توانستند با دوقطبی سازی جلیلی - ظریف، پیروز انتخابات شوند و بعد از آن هم تلاش دارند تا با تکمیل پروژه دوقطبی سازی خود، این بار آقای میرباقری را به عنوان متفکر انقلابی برجسته کنند و با هویت بخشی جعلی به جبهه انقلاب، انقلابیون را ضد علم، ضد غرب، ضد پیشرفت، ضد مولوی، ضد حافظ، ضد فلسفه و عرفان و ... خرافی معرفی کنند تا در ادامه‌ی حرکت خزنده و خطرناک خود، جبهه اصیل انقلاب اسلامی را از میدان فکر و اندیشه، عقلانیت و حکمت، راهبری و مدیریت کشور به در کنند و افراد دیگری را در سطوح بالای تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی نظام اسلامی به جامعه تحمیل کنند. 🔹اظهارات اخیر محمد جواد ظریف، محسن رنانی، عباس عبدی و ترکیب شورای راهبری دولت پزشکیان، خبر از یک سلسله اتفاقات خطرناک در آینده می‌دهد. بخشی از این پروژه خطرناک را این دوقطبی‌های کاذب و این متفکرسازی‌ها و هویت بخش‌های جعلی به انقلابیون تشکیل می‌دهد که باید هوشمندانه از این جنگ زرگری و نقشه خطرناک اصلاح‌طلبان کنار کشید و پازل آنها را با جانبداری‌های غلط و احساسی کامل نکرد بلکه لازم است تا مسیر اصیل و و انقلاب اسلامی را با استفاده از آثار امام خمینی، آیت الله العظمی خامنه‌ای و شهید علامه مطهری و شهید آیت الله بهشتی به عموم افراد جامعه و بخصوص انقلابیون و نسل جوان و دغدغه‌مند معرفی کرد و فقیهان و حکیمان واقعی و اصیل را در رسانه‌ها و نهادهای تصمیم‌ساز برجسته کرد. فاعتبروا یا اولی الابصار ساعت ۱ بامداد ۳۱ تیر ۱۴۰۳ https://eitaa.com/hekmat121/2011
📌 عقلانیت اسلامی در نهضت عاشورا از رموز دوام و پویایی هر جامعه‌ای عمق عقلانیت و نظم محاسباتی حاکم بر آن جامعه است که روابط افراد را معنا، جهت و نظم می‌دهد. مشکل بزرگ جامعه اسلامی پس از نبی مکرم اسلام، انحراف از عقلانیت قرآنی و نبوی و جایگزین شدن عقلانیت های عارضی و غیر اصیل بود که به تدریج جامعه را در معرض انحطاط قرار داد، هر چند الگوی حکمرانی امام علی علیه السلام در راستای بازگشت به عقلانیت قرآنی و نبوی بود اما حملات پی‌درپی ناکثین و قاسطین و مارقین، مانع از ظهور تام و تمام عقلانیت علوی شد و رشحات باقی مانده از آن ، یک مکتب متعالی برای زندگی الهی و عقلانی است. نهضت عاشورا در ادامه مکتب عقلانیت قرانی، نبوی و علوی و حسنی سامان یافته است که از شاخصه‌های ویژه‌ای برخوردار دار است که کلمات امام حسین و رفتارهای کنشگران عاشورا نمایانگر است. 1. فهم توحیدی از هستی اجتماعی انسان و تلاش برای بازگرداندن انسانها به فطرت توحیدی و پرهیز از ذهنیت‌های تشتت‌گرای بی‌سامان در ادامه نهضت تکاملی انبیای الهی. 2. فهم تشکیکی و سلسله مراتبی از وقایع و پدیده‌های انسانی و تلاش برای همگرایی جامعه اسلامی و پرهیز از تفرقه افکنی به بهانه‌های مختلف مذهبی و اجتماعی و سیاسی، 3. فهم آینده‌نگرانه به بلاها و مصائب در جهت تکامل تاریخی بشریت و تلاش در جهت رشد تدریجی عقلها و بلوغ اجتماعی و فرهنگی انسان‌ها، «و بَذَلَ مُهجَتَهُ فيكَ لِيَستَنقِذَ عِبادَكَ مِنَ الجَهالَةِ وحَيرَةِ الضَّلالَةِ ، وقَد تَوازَرَ عَلَيهِ مَن غَرَّتهُ الدُّنيا وباعَ حَظَّهُ بِالأرذَلِ الأدنى» 4. برقراری پیوند سالم و میان میان اخلاق و عرفان با جهاد و شهادت، فرد با جامعه، دنیا با آخرت. https://eitaa.com/hekmat121/2012
📸 شما را می‌کشند به انحراف
📌 حرف مفت تضاد مدرنیته و سنت (تضادهای قلابی و تضادهای دروغین) آیت الله العظمی خامنه‌ای:  من خودم میدیدم شلیک آر. پی. جی را که نیروهای ما بلد نبودند، به آنها تعلیم میداد؛ چون آر. پی. جی جزو سلاحهای سازمانی ما نبود؛ نه داشتیم، نه بلد بودیم. او در لبنان یاد گرفته بود و به همان لهجه‌ی عربی آر. بی. جی هم میگفت؛ ماها میگفتیم آر. پی. جی، او میگفت آر. بی. جی. او از آنجا بلد بود؛ یک مقدار هم از یک راه‌هائی گیر آورده بود؛ تعلیم میداد که اینجوری آر. پی. جی را بایستی شلیک کنید. یعنی در میدان عملیات و در میدان عمل یک مرد عملی به طور کامل. حالا ببینید دانشمند پلاسماىِ در درجه‌ی عالی، در کنار شخصیت یک گروهبانِ تعلیم دهنده‌ی عملیات نظامی، آن هم با آن احساسات رقیق، آن هم با آن ایمان قوی و با آن سرسختی، چه ترکیبی میشود. دانشمند بسیجی این است؛ استاد بسیجی یک چنین نمونه‌ای است. این نمونه‌ی کاملش است که ما از نزدیک مشاهده کردیم. در وجود یک چنین آدمی، دیگر تضاد بین سنت و مدرنیته است؛ تضاد بین ایمان و علم خنده‌آور است. این تضادهای قلابی و تضادهای دروغین - که به عنوان مطرح میشود و عده‌ای برای اینکه امتداد عملی آن برایشان مهم است دنبال میکنند - اینها دیگر در وجود یک همچنین آدمی بیمعنا است. هم علم هست، هم ایمان؛ هم سنت هست، هم تجدد؛ هم نظر هست، هم عمل؛ هم عشق هست، هم عقل. اینکه گفتند: با عقل آب عشق به یک جو نمیرود بیچاره من که ساخته از آب و آتشم‌  نه، او آب و آتش را با هم داشت. آن عقل معنوىِ ایمانی، با عشق هیچ منافاتی ندارد؛ بلکه خود پشتیبان آن عشق مقدس و پاکیزه است.  خب، حالا توقعی که ما داریم و این توقع، توقع زیادی هم نیست، یعنی آن زمینه‌ای که انسان مشاهده میکند - این روحیه های پرنشاط شما، این دلهای پاک و صاف، این ذهنهای روشن، این جوّال بودن فکرهای شما که انسان در عرصه‌های مختلف از نزدیک شاهد است - این امید را و این توقع را به انسان میبخشد، این است که فرآورده‌ی دانشگاه جمهوری اسلامی - نه به نحو استثنا بلکه به نحو قاعده - چمران‌ها باشند؛ نه اینکه چمران‌ها یک استثنا باشند. این امید، امید بیجائی نیست. https://khl.ink/f/9640 بیانات در دیدار اعضای بسیجی هیأت علمی دانشگاه‌ها ۱۳۸۹/۰۴/۰۲ https://eitaa.com/hekmat121/2014
📌 تایید انجمن حجتیه توسط سید منیرالدین شیرازی و جریان فردید و اختلاف با جریانهای چپ اسلامی خاطرات محمد جواد صاحبی https://eitaa.com/hekmat121/2017
🟢 احتیاطی‌ بی‌جا در هنگام انتقاد کردن 🔹 ما از کلمه «برخورد» بدمان می‌آید. همیشه می‌گوییم باید جوری گفت و کرد که به شخصی و یا به طبقه‌‌ای بر نخورد، یعنی باید چنان در اجتماع راه رفت که تنه‌‌ات به تنه دیگری اصطکاک پیدا نکند و تصادم پیدا نشود. 🔸 لهذا همیشه ما از گذشته بحث می‌‌کنیم و نمودها و پدیده‌های حاضر اجتماع خود را مورد توجه و تفتیش و انتقاد قرار نمی‌دهیم، در صورتی که قطعاً همان طوری که پول رایج ما که ارزش اقتصادی دارد باید نقد و انتقاد بشود، حوادث اجتماعی نیز که خواه ناخواه ارزش معنوی و اجتماعی دارد باید مورد انتقاد و نقادی قرار گیرد. 📗 یادداشت‌های استاد مطهری، جلد ۱۳، ص ۲۱۱ https://eitaa.com/hekmat121/2018
📌 ماهیت قرآنی فلسفه اسلامی از منظر امام خمینی «وقتی شما فلسفه ارسطو که شاید بهترین فلسفه‏ ها قبل از اسلام باشد، ملاحظه کنید می ‏بینید که فلسفه ارسطو با فلسفه ‏ای که بعد از اسلام پیدا شده است فاصله‏ اش زمین تا آسمان است، در عین حالی که بسیار ارزشمند است، در عین حالی که شیخ الرئیس راجع به منطق ارسطو می ‏گوید که تاکنون کسی نتوانسته در او خدشه‏ ای بکند یا اضافه ‏ای بکند، در عین حال فلسفه را وقتی که ملاحظه می ‏کنیم فلسفه اسلامی با آن فلسفه قبل از اسلام زمین تا آسمان فرق دارد.» (صحیفه امام، ج 18، ص 263.) «سخنی که زبان زد بعضی است که این فلسفه از یونان اخذ شده، غلط است، کی فلاسفۀ یونان از این حرف­ها سر در آورده و چه کسی سراغی از این حرف ها در کتب آنها دارد؟ این حرفها در کتب آنها نبوده و نخواهد بود. بهترین کتاب فلسفی آنها اثولوجیا است که دارای مختصری از معارف بوده و بقیه اش طبیعیات است، بلی شفای شیخ، فلسفۀ یونانی است و در آن هم از این حرف ها نیست.»( تقریرات فلسفه امام خمینی، ج1، ص 88-87) «باز گمان نشود که حاجی و یا حکمای اسلامی این حرف ها را از خود در آورده باشند، بلکه این حرف ها در ادعیه بیشتر از منظومه است و صحیفه سجادیه و نهج البلاغه و قرآن، منبع و سرچشمه و مادر این حرف هاست.»(همان) •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2019
📌 تکامل فلسفه به کدام روایت؟ ❇️ روایت فلاسفه یکی از مسائل مهم در دوران اخیر و بخصوص بعد از آشنایی ایرانیان با اندیشه‌های فلسفی غرب، مسئله تکامل فلسفه و امتداد اجتماعی آن است. مسئله‌ای که اول بار توسط فیلسوف بزرگ اسلام سید جمال الدین اسدآبادی (ره) مطرح شد و بعد از آن فیلسوفان بزرگی همچون امام خمینی، علامه طباطبایی، شهید مطهری و آیت الله العظمی خامنه‌ای برای آن یک بنیاد فلسفی و متعالی فراهم آوردند که به تولید آثار بسیار ارزشمندی منتهی شده است. بر این اساس و در این روایت، فلسفه اسلامی بواسطه بهره‌مندی از معارف قرآن و روایات معصومین (علیهم السلام) از غنای درونی و اساس منطقی صحیحی برخوردار است و بر پایه معارف عمیق اسلامی دارای یک سامان متعالی و وحیانی است که قابل مقایسه با فلسفه یونان نیست. https://eitaa.com/hekmat121/2019 لذا می‌بایست به طور عمیق و دقیق، عمق معارف آن را شناخت و با استفاده از همه ظرفیت‌های منطقی و محتوایی آن، الگوهای کلان معرفتی و نظامات اجتماعی را استنباط کرد. از اینرو هیچ نیازی به تغییر منطق فلسفه اسلامی و رنسانس مبنایی و محتوایی در آن نیست. هرگونه ادعای رنسانس فلسفی و تغییر منطق و روش در آن ناشی از عدم شناخت و تعلیم درست فلسفی است و موجب انحراف از مسیر تکاملی حکمت و فلسفه خواهد شد. آیت الله العظمی خامنه‌ای در این زمینه می‌فرماید: «ما به یا اساس فلسفه‌مان احتیاج نداریم. ... میتوان در مبانی موجود فلسفىِ ما را پیدا کرد که اگر گسترش داده شود و تعمیق گردد، جریانهای را در خارج از محیط ذهنیّت به‌وجود میآورد و تکلیف جامعه و حکومت و اقتصاد را معیّن میکند. دنبال اینها بگردید، این نقاط را مشخّص و رویشان کار کنید؛ آن‌گاه یک درست کنید. از ، از « »، از . (بیانات در دیدار جمعی از نخبگان حوزوی 29/10/1382) در این روایت، تکامل فلسفه به معنای «لبس بعد از لبس» براساس حرکت جوهری است که همان جوهره‌ی پیشین تکامل وجودی پیدا می‌کند و بر عمق و دقت آن افزوده می‌شود. 🛑 روایت دگر اندیشان فلسفی در مقابل رویکرد اول، یک روایت دیگری وجود دارد که معتقد به باز اندیشی در منطق فلسفه اسلامی و ناتوانی فلسفه موجود در نظام‌سازی اجتماعی است. در این رویکرد، طیف‌های مختلفی وجود دارد که از جمله آنها جریان احمد و سید و اتباع آنها است. بر اساس این اندیشه‌ها، فلسفه اسلامی یک پدیده‌ی تاریخی متاثر از فلسفه یونانی است که در تاریخ اسلام تغییرات قابل توجهی داشته است و در برخی مسائل جهت دینی پیدا کرده است اما جوهره یونانی آن حفظ شده است و به همین جهت فلسفه موجود در جامعه اسلامی باید بسط و تکامل پیدا کند و از حیث‌های مختلفی باید تغییر کند. برخی به منطق هرمنوتیک و روش پدیدارشناسی روی آورده‌اند و از این منظر به بازخوانی فلسفه اسلامی پرداخته‌اند و برخی براساس منطق دیالکتیک و فلسفه‌ی شدن، به تاسیس منطق و فلسفه جدید می‌اندیشند. البته این جریانات، ممکن است به تعریف و تمجید از فلسفه اسلامی هم بپردازند و آن را به عنوان یک امر تاریخی در محترم همضض بشمارند اما باید توجه کرد که این یا از باب اضطرار است و یا تفاهم و تقیه. و الا باید در بسیاری از بنیان‌های منطقی و اصول معرفت‌شناختی و هستی‌شناسی آن تجدیدنظر کرد. یکی از مروجان این روایت می‌گوید: «فلسفه موجود باید بسط و تکامل پیدا کند؛ هم از لحاظ "استناد منطقی به وحی" و هم از لحاظ "امتداد عینی پیدا کردن و معطوف شدن به عمل اجتماعی".» این اظهارات به خوبی نشان می‌دهد که مدعیان آن معتقدند که باید یک رنسانس فلسفی صورت پذیرد تا فلسفه جدیدی تأسیس شود و بنیان جدیدی برای عینیت و عمل اجتماعی فراهم شود. در این روایت، تکامل فلسفه به معنای «کون و فساد» در فلسفه مشایی و منطق دیالکتیک (تغییر و تغایر) است که باید جوهری نابود شود و جوهری دیگر متولد شد. •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2020