eitaa logo
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
1.4هزار دنبال‌کننده
564 عکس
153 ویدیو
28 فایل
حکمت قرآنی در اندیشه فیلسوفان انقلاب اسلامی: امام خمینی علامه طباطبایی شهیدان مطهری، بهشتی، صدر آیات علامه جعفری، مصباح یزدی، جوادی آملی و امام خامنه ای
مشاهده در ایتا
دانلود
نیاز امروز به بازخوانی مفهوم سازنده توحید 🔸در منظومه قران کریم و مکتب اهلبیت (ع) و همچنین در نگرش بزرگان از حکما، عرفا، متفکران اسلامی و مصلحان اجتماعی، اساس معارف اسلامی و مفهوم محوری همه مفاهیم سازنده و زندگی ساز اسلام است و همه مفاهیم معنای زنده و پویای خود را در نسبت با حقیقت توحید می یابند. 🔹در انقلاب اسلامی نیز، کل اندیشه اسلامی بر بنیان و اساس مفهوم توحید سامان یافته و شبکه ای از مفاهیم اسلامی و اجتماعی شکل گرفت به تعبیر دیگر، همه مفاهیم ارزشمند اسلامی و آرمانهای متعالی انسانی همچون ولایت، عدالت، آزادی، امید و پیشرفت در حول مفهوم مرکزی توحید روح گرفته و جان تازه ای یافته و نوید بخش مدینه فاضله و حیات طیبه شد و همین کلمه توحید موجب توحید کلمه ملت شد و همه مردم از اقشار مختلف بدان اقبال نشان دادند و در مسیر آن حرکت کردند. 🔸مشکل اصلی جریان روشنفکری همچون مهندس بازرگان و بخصوص دکتر شریعتی و دیگر دغدغه مندان در تفسیر ناصحیح از توحید بود. علی شریعتی با دخیل کردن مفاهیم اگزیستانسیالیستی و مارکسیستی در تفسیر مفاهیم اسلامی از جذابیت زبانی و بیانی برخوردار شد و به جذب کوتاه مدت بخشی از نسل جوان شهری به تفسیری خاص از انقلاب و مبارزه و البته دوری آنها از جریان اصیل فکر انقلابی و اندیشه توحیدی شد، البته دیری نپایید که متاسفانه بعد از یک دهه شاگردان و ارادتمندانش بالکل توحید را کنار گذاشتند و یا جذب لیبرالیسم شدند و در منطق اومانیستی غرق شدند و نتوانستند با جریان توحیدی ملت همراهی کنند و یا همچون فرزندانش جذب نومارکسیسم شدند و مجموعا مشکلات و فتنه سالهای ۷۸ و ۸۸ را آفریدند. 🔹امروز بیش از هر زمانی نیازمند بازخوانی عمیق انقلاب اسلامی و اندیشه متفکران و رهبران انقلاب همچون امام خمینی، امام خامنه ای و شهید مطهری هستیم اندیشه ای که بر محور تفسیر فلسفی ، عرفانی و اجتماعی توحید سامان یافته است. گام دوم انقلاب اسلامی، عرصه بازگشت به اندیشه توحید و احیای توحید اجتماعی است، توحید رهایی بخش، توحید کرامت آفرین، توحید وحدت بخش، توحید زندگی ساز و الگوی پیشرفت توحیدی. 🔸اگر از این مهم غفلت کنیم برخی از منبری ها و سیاسیون با به مفهوم توحید قرآنی، به برجسته سازی مفاهیم دیگر هم‌چون ولایت، عدالت، آزادی، اعتدال و دوگانه های غیریت ساز و تفرقه افکن دیگر می پردازند. جریانهایی که علی رغم ضدیت در ظواهر و نتایج سیاسی دو رویه یک سکه هستند. 📌جریانی که انقلاب اسلامی را به متصف می کنند و جامعه را به ضدیت با علم و تکنولوژی و نظریه های فرا می خوانند و از معارف اسلامی و دانش فقه و اصول، و پناه بردن به هگل و نومارکسیسم برای زده و سخن می گویند. 📌 و یا جریان مدعی که با برجسته سازی مفهوم و از نواندیشی دینی و تبعیت از مفاهیم مدرن عالم غربی سخن می گویند و جامعه را به کرنش در برابر کدخدا و مفاهیم و علوم مدرن دعوت می کنند . 📌و جریانی که بر اریکه مفهوم نشسته و به ناامید کردن ملت و گل آلود کردن جامعه می پردازد و دیری نخواهد گذشت که اندک اندک از مفهوم عدالت نیز گذر کرده و به اپوزيسيون انقلاب خواهند پیوست. https://eitaa.com/hekmat121/19
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
📌 توانمندی اصلاح طلبان در دوقطبی سازی کاذب و بهره‌برداری سیاسی و اجتماعی از آن بارها گفته شد حملات
📌 تغییر منطق اجتهاد خطر است مشکل اندیشه‌ی آقای سید محمد مهدی میرباقری و جریانهای وابسته به ایشان، فقط دشمنی ایشان با فلسفه و عرفان نیست که این خیلی جدید نیست و ریشه در تاریخ اندیشه‌های اسلامی از اشعری‌گری تا اخباریان دارد، بلکه مشکل اصلی آنها عدم اعتقاد به منطق اجتهاد و دستگاه اصولی فقها و دانشمندان بزرگ اسلامی است که بدین جهت درصدد علم اصول و روش‌شناسی اجتهاد است. تغییری که بر پایه «نفی مطلق حجیت عقل و اعتبار عقلا» و «اتکای مطلق بر اراده و قدرت» استوار است. تغییر خطرناکی که حداقل دو بار موجب تذکر جدی مقام معظم رهبری شده است و سایر بزرگان حوزه علمیه نیز بارها نگرانی خود را اعلام داشته‌اند. حضرت آقا سال ۱۳۸۹ در جلسه‌ای بر خطرناک بودن این اندیشه تذکر داده‌اند: https://eitaa.com/hekmat121/1505 و بار دیگر در نمایشگاه دستاوردهای حوزوی مورخه آبان ۱۳۸۹ که در شبستان نجمه خاتون حرم حضرت معصومه (سلام الله علیها) برگزار شد تذکرات جدی دادند که از رسانه‌های مختلف هم منتشر شد. که موجب واکنش سریع دفتر فرهنگستان شد و تلاش کردند تذکرهای جدی حضرت آقا را توجیه و تفسیر به رأی کنند. (اینجا) و این کمترین طلاب با اذعان به بضاعت علمی و از سر دلسوزی و دغدغه‌مندی نسبت به آینده‌ی انقلاب اسلامی، بیش از یک دهه است که به مطالعه مفصل و نقد منطقی و علمی این جریان فکری و سیاسی پرداخته‌ام قبل از آنکه برخی از دغلکاران مدعی اصلاحطلبی با سوءنیت به این فکر بیافتند و با گل‌آلود کردن فضا درصدد ماهی گرفتن در بلند مدت و نسخه پیچی برای جریانهای انقلابی باشند. اشکال اصلی جریان دفتر فرهنگستان، نه به حسن فاعلی ایشان بلکه به حسن فعلی آنها و تلاش در جهت تغییر مبانی و بنیان‌های فکری، اصولی و فقاهتی انقلاب اسلامی و عدم باور واقعی و منطقی به میراث هزار ساله‌ی فقاهت و اجتهاد عالمان بزرگ حوزوی و ادعای تاسیس یک بنیان جدید منطقی و فلسفی برای روش اجتهاد با استفاده از منطق دیالکتیک هگلیان و جریان‌های نومارکسیسم و پست‌مدرن است. هنگامی که آقای میرباقری به صراحت اندیشه‌ی همه متفکران انقلاب اسلامی را نفی می‌کند و با صدای بلند اعلام می‌دارد که تنها فیلسوف انقلاب اسلامی جناب سید منیرالدین شیرازی است و هیچ کس دیگری را سراغ ندارد که برای انقلاب اسلامی فکر کرده باشد و فلسفه تولید کرده باشد (اینجا) این تفکر خطرناک جلوه می‌کند چرا که بوی یک کودتای عجیب به مشام می‌رسد، هرچند تقیه‌وار و به طور گزینشی، برخی از روبناهای اندیشه حضرت امام و حضرت آقا را به عنوان مؤید سخنان خود ذکر می‌کنند و حتی مبانی روشن و بیّن اندیشه‌های اصولی و فقهی امام و رهبری را آشکارا تحریف می‌کنند و تفسیری کاملا مخالف با ظاهر متن و مدعای ایشان ارائه می‌دهند. https://eitaa.com/hekmat121/2006